35 نتیجه برای نارسایی قلب
جمال الدین بگجانی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف از این مطالعه معرفی راهکاری موثر به نام هماهنگ سازی انقباضبطنها توسط پیس میکر دو بطنی در درمان بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می باشد.
زمینه. درحال حاضر، بیش از22 میلیون نفر دردنیا از نارسایی قلبی رنج می برند. دراین بیماری، خونرسانی قلب و اندامها به علت عدم کفایت بطنها مختل شده است، به طوری که بعد ازمدتی، کیفیت زندگی بیماران در تمام جنبه ها، به ویژه تحرک کاهش می یابد. در سالهای اخیر، دارو درمانی، تغییر شیوه زندگی و جراحی های قلبی از درمان های رایج این بیماری محسوب شده اند، با این وجود، بروز آریتمی های قلبی در بیش از 40 درصد بیماران، ادامه زندگی را با مشکل مواجه ساخته است. امروزه کاربرد پیس میکر جهت هماهنگ سازی انقباض بطنی و بهبود علائم در درمان نارسایی قلبی ابتکاری نو درعلم پزشکی محسوب می شود.
یافته ها. نتایج پژوهشهای انجام شده بیانگر این مطلب می باشند که بعد از کاشت پیس میکر، بهبود قدرت انقباضی قلب، افزایش کسر تخلیه بطن چپ، افزیش حجم ضربه ای، کاهش بروز آریتمی های بطنی از جمله انقباض های زودرس بطنی و تاکیکاردی بطنی و بهبود کیفیت زندگی از جمله بهبود عملکرد در فعالیتهای ورزشی و حرکتی بیماران حاصل گردیده است.
نتیجه گیری. هماهنگ سازی انقباض بطنها توسط پیس میکر دو بطنی به همراه روشهای دارویی و طبی دیگر یک روش درمانی موثردر نارسایی قلبی محسوب می شود.
طاهره نجفی قزلجه، حسین صالح زاده، فروغ رفیعی، حمید حقانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه به بررسی تاثیر موسیقی بر اضطراب مبتلایان به نارسایی قلبی می پردازد.
زمینه. اضطراب به عنوان مسئله ای روانشناختی موجب افزایش ضربان قلب، تعداد تنفس و فشار خون می شود که این موارد برای بیماران قلبی، به ویژه مبتلایان به نارسایی قلب بسیار مضر می باشند.
روش کار. مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. در این پژوهش، در هر گروه(کنترل و موسیقی درمانی) 30 بیمار بستری مبتلا به نارسایی قلبی به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس بیماران با استفاده از روش تصادفی ساده در گروه ها تخصیص داده شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر بود. در گروه موسیقی، برای هر بیمار بر حسب علاقه، دو مورد از سه نوع موسیقی بدون کلام کلاسیک، ملایم و سنتی ایرانی هر روز از طریق ضبط صوت و هدفون به مدت ۲۰ دقیقه تا سه روز متوالی پخش شد. میزان اضطراب بیماران هر روز قبل از مداخله و ۲۰ دقیقه بعد مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. سپس اطلاعات جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS با آزمون های آماری تست دقیق فیشر، تی زوج و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. تفاوت معنی داری بین دو گروه کنترل و مداخله موسیقی از نظر شدت اضطراب وجود داشت. همچنین، قبل و بعد از اجرای موسیقی، تفاوت معنی داری از نظر شدت اضطراب در بیماران گروه مداخله وجود داشت (p<0.0001).
نتیجه گیری. نتایج نشان داد که موسیقی موجب کاهش معنی دار میانگین نمره اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی قلب می شود. بنابراین، با توجه به اهمیت کاهش اضطراب مبتلایان به نارسایی قلبی پیشنهاد می شود که در مراقبت از این بیماران از مداخله موسیقی استفاده شود.
معصومه ذاکری مقدم، علی صادقی اکبری، محمدعلی چراغی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر درک از بیماری بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان پیامد نهایی بیشتر اختلالات قلبی محسوب می شود که به عنوان یک وضعیت مزمن کیفیت زندگی بیماران را کاهش می دهد و با مشکلاتی در رفتار خودمراقبتی همراه است. یکی از روشهای افزایش رفتارهای خودمراقبتی این بیماران اصلاح درک از بیماری است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی بود که در بیماران با نارسایی قلبی در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ١٣٩٣ انجام شد. در این مطالعه، ٧٦ نمونه واجد شرایط به طور تصادفی در یکی از دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، آموزش مبتنی بر درک از بیماری را در سه جلسه حضوری و به مدت ٨ هفته به صورت تلفنی دریافت کردند. مراقبت در گروه کنترل مطابق با روتین بخش انجام شد. رفتارهای خودمراقبتی دو گروه، قبل و هشت هفته بعد از شروع مداخله مقایسه شدند. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای تی مستقل و کای دو در نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد.
یافتهها. اختلاف معنیداری بین متغیرهای دموگرافیک دو گروه مشاهده نشد. پس از مداخله، رفتارهای خودمراقبتی گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (0/0001p<). در گروه آزمون، میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی قبل از مداخله (35/17 با انحراف معیار 13/94) با پس از مداخله (18/51 با انحراف معیار 7/15) دارای اختلاف معنیدار آماری بود (0/0001p<).
نتیجهگیری. نتایج مطالعه نشان داد که آموزش مبتنی بر اصلاح درک از بیماری بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی تاثیر دارد. توصیه میشود آموزش مبتنی بر اصلاح درک از بیماری، به عنوان روشی موثر جهت ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی این بیماران به کار برده شود.
بهزاد ساکی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
نارسایی قلبی یکی از اصلیترین عوامل مرگ در جوامع پیشرفته است. به طورمعمول قبل از نارسایی قلبی، فرایند ریمادلینگ برای سازگاری با تغییرات تنش دیواره میوکارد یا فشار ناشی از محرکهای بیرونی رخ میدهد. ریمادلینگ قلبی، بسیاری از تغییرات مرتبط با پیشرفت نارسایی قلبی را در بر می گیرد که می توان از آنها به عنوان تغییر بیان ژنوم، تغییرات سلولی، مولکولی و میان بافتی یاد کرد که پس از آسیب قلبی باعث تغییر اندازه، شکل و عملکرد قلب می شوند. ریمادلینگ قلبی ظرفیت قلب در پاسخ و سازگاری به محرکهای گوناگون را نشان میدهد. سازگاری با تنش افزایشیافته دیوارهها و کاهش مناسب آن و حفظ و حتی افزایش عملکرد قلبی، هدف نهایی ریمادلینگ قلبی است. به طور کلی، ریمادلینگ قلبی به دو دسته فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی تقسیم می شود که عوامل ایجاد کننده آنها و همچنین نتایج آنها متفاوت است. در این مقاله سعی شده است با شرح کامل رخداد های مربوط به ریمادلینگ قلبی، این پدیده به تصویر کشیده شود.
حمید پیروی، منا علی نژاد نائینی، احمد امین،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. هدف این مقاله مروری، معرفی پدیده کاشکسی قلبی برای اعضاء تیم درمانی مراقبتی به ویژه پرستاران است. به نظر می رسد آشنایی بیشتر اعضاء این تیم با پدیده کاشکسی بتواند آن را در کانون توجه برنامه مراقبتی برای بیماران درگیر با این مسئله جدی قرار دهد.
زمینه. نارسایی قلبی وضعیتی سیستمیک است که با اختلال در کار قلب آغاز می شود و به دنبال آن، اختلال عملکرد بیشتر ارگان های بدن از جمله سیستم قلبی عروقی، ماهیچه ای اسکلتی، کلیوی، عصبی و غدد، ایمنی، هموستات، و التهابی رخ می دهد. نارسایی قلبی اکنون به عنوان یک بیماری چند سیستمی دیده می شود که می تواند ناخوشی هایی همچون کم خونی، مقاومت به انسولین، به هم خوردن توازن سیستم اتونومیک، و کاشکسی قلبی را ایجاد کند. با وجود اهمیت پدیده کاشکسی در افراد با نارسایی قلبی، به نظر می رسد به اندازه کافی در برنامه درمانی مراقبتی تیم ارائه دهنده خدمات سلامتی مورد توجه قرار نمی گیرد.
روش کار. این مقاله به مرور مطالعات انجام شده بین سال های 1999 تا 2016 درباره کاشکسی قلبی می پردازد. جستجو در پایگاه های علمی Science direct و PubMed با کلیدواژه های نارسایی قلبی و کاشکسی قلبی منجر به یافتن 493 عنوان مقاله، شد. پس از بررسی مقالات، تعداد 41 عنوان مقاله برای تهیه مقاله حاضر مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها. طی دو دهه گذشته، با توجه به عدم وجود تعریفی واحد درباره کاشکسی قلبی، تلاش های بسیاری در راستای ارائه تعریفی واحد برای این پدیده صورت گرفته است. عدم توازن کاتابولیک/ آنابولیک و غلبه پدیده کاتابولیسم به دلیل مجموعه ای از فرایندهای ایمیونولوژیک، متابولیک، و عصبی هورمونی به عنوان پاتوفیزیولوژی این پدیده مورد توجه قرار گرفته است. بیشتر این فرایندها در اوایل شکل گیری نارسایی قلبی مزمن برای حفاظت قلب و سیستم گردش خون از آسیب و به منظور جبران کاهش عملکرد ماهیچه قلبی فعال می شوند. با توجه به اینکه مکانیسم های ایجاد کاشکسی چندگانه هستند، لازم است در درمان، مکانیسم های متعددی به طور همزمان مورد توجه قرار گیرند. اقدامات درمانی توصیه شده مبتنی بر پیشگیری، ورزش، تغذیه، و استفاده از داروها هستند.
نتیجه گیری. کاشکسی قلبی به عنوان یکی از عوارض نارسایی قلبی مزمن اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی بیمار و پیامدهای بیماری دارد. موفقیت راهبردهای درمانی برای پیشگیری یا درمان کاشکسی قلبی به میزان زیادی به تبعیت بیمار از رژیم درمانی بستگی دارد، زیرا این راهبردها چنگانه هستند و لازم است به طور صحیح و کامل اجرا شوند.
طاهره نجفی قزلجه، کاظم آخوندزاده،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مقاله با هدف مرور مطالعات مربوط به محدودیت سدیم و تبعیت از آن در بیماران مبتلا به نارسایی قلب تدوین شده است.
زمینه.در دههگذشته افزایش چشمگیری در شیوع و بروزنارسایی مزمن قلب وجود داشته است.درمان غیردارویی و غیرجراحی نقش مهمی در درمان نارسایی قلبی مزمن دارد و مصرف سدیم پایین با کاهش تجمع مایعات در بدن می تواند باعث بهبود علائم بیماری و جلوگیری از بدتر شدن آن شود، ولی تبعیت از رهنمودهای های تغذیه ای اغلب کمتر از رعایت رژیم دارویی است.
روش کار.جستجوی مطالعات 15 سال اخیر درباره محدودیت سدیم در مبتلایان به نارسایی قلب از طریق پایگاه های علمی Pubmedو Science directبا کلیدواژه های adherence، low-sodum diet، heart failure، sodium restriction، و low-salt dietو معادل فارسی آنها انجام شد.
یافته ها.در مطالعات مرور شده روش سنجش سدیم دریافتی و تبعیت بیماران از محدودیت سدیم متفاوت بودند. از طرفی، با وجود اینکه اساس مدیریت نارسایی قلب، محدودیت سدیم بیان شده است اما همچنان در مورد مفید بودن آن توافق نظر نیست. همچنین، مشخص شد که رهنمود صریح و مشخصی برای محدودیت سدیم در نارسایی قلب وجود ندارد و درصد کمی از بیماران از محدودیت مصرف سدیم تبعیت داشتند. مطالعات محدودی در زمینه عوامل موثر بر افزایش تبعیت از رژیم غذایی کم سدیم در مبتلایان به نارسایی قلب انجام شده است و روش های غیردارویی از جمله آموزش و مشاوره در افزایش تبعیت بیماران موفق نبوده اند.
نتیجه گیری.نیاز است تحقیقات بیشتری با کیفیت متدولوژیکی بالاتر، حجم نمونه بیشتر و استفاده از رویکرد مناسب و دقیق برای اندازه گیری سدیم دریافتی صورت گیرد. همچنین، دستیابی به یک رژیم غذایی کم سدیم، ممکن اما مشکل است، هرچند توافق نظر در مورد مقدار دقیق کاهش مصرف سدیم در روز نیست، اما به نظر می رسد رعایت محدودیت مصرف آن می تواند به بهبود علایم و کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلب کمک کند. اجرای مداخلات مبتنی بر نظریه و مداخلات خانواده محور شاید بتوانند در روند بهبود تبعیت بیماران از رژیم غذایی با محدودیت سدیم کمک نمایند، هر چند نیاز است مطالعات بیشتری در این زمینه صورت گیرد.
دکتر طاهره نجفی قزلجه، آقای حسین صالح زاده، دکتر فروغ رفیعی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف.این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر ماساژ سوئدی و
موسیقی ترجیحی بر اضطراب انجام شد.
زمینه. یکی از اهداف اقدامات پرستاری، فراهم کردن
آسایش بیماران است. بکارگیری درمان های مکمل از جمله ماساژ سوئدی و موسیقی ترجیحی بیمار
ممکن است در بهبود اضطراب موثر باشد.
روش کار. مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی با طرح
پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل در بیمارستان دکتر شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهراندر
سال های 1392 و 1393 انجام شد. در این پژوهش، در هر گروه (گروه های کنترل، ماساژ سوئدی
و موسیقی درمانی)،30 بیمار بستری مبتلا به نارسایی مزمن قلبی به روش در دسترس انتخاب
شدند. سپس بیماران با استفاده از روش تصادفی ساده در گروه ها تخصیص داده شدند. جهت
جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر استفاده شد. در گروه ماساژ،
ماساژ پشت به روش سوئدی با روغن بادام، هرروزبعد از زمان ملاقات به مدت 20 دقیقه درسهروز
متوالی انجام شد. درگروه موسیقی نیز برای هر بیمار بر حسب علاقه، دو مورد ازسه نوع
موسیقی بدون کلام کلاسیک، ملایم و سنتی ایرانی هر روز ازطریق ضبط صوت و هدفون به مدت 20 دقیقه در سه روز متوالی پخش شد. اضطراب آشکار
بیماران، هر روز قبل از مداخله و 15 دقیقه بعد از مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. داده
های جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSSنسخه 21 با آزمون های آماری
فیشر، آنالیز واریانس و تی زوج مستقل تحلیل شدند.
یافته ها. ماساژ سوئدی و موسیقی ترجیحی موجب کاهش
معنی دار اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلب شد، هر چند ماساژ سوئدی نسبت به
موسیقی ترجیحی اضطراب را بیشتر کاهش داد (0/0001≥p).
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد بیمارانی
که ماساژ سوئدی دریافت کردند، اضطراب کمتری داشتند. با توجه به اهمیت مدیریت اضطراب
در بیماران قلبی پیشنهاد می شود که در مراقبت این بیماران از ماساژ سوئدی استفاده گردد.
طاهره نجفی قزلجه، لیلا سیفی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مقاله، مروری بر مطالعات مربوط به
خستگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلب می باشد.
زمینه. خستگی یک احساس ذهنی و چندعاملی در
مبتلایان به نارسایی قلب می باشد. با وجود این که خستگی علامت مهمی در نارسایی قلب
است، اما دانش کمی در این زمینه وجود دارد. همچنین، خستگی به عنوان از منظر ارایه
دهندگان خدمات سلامت به عنوان یک چالش است و رهنمودهای بالینی کمتر به مقوله خستگی
این بیماران پرداخته اند.
روش کار. این مقاله به مرور مطالعات مربوط به
خستگی در مبتلایان به نارسایی قلب می پردازد که از طریق پایگاه های علمی PubMed
و Science direct با جستجوی
کلیدواژه های heart failure، related factors، predictors، و fatigue
و معادل فارسی آنها یافت شدند.
یافته ها. مرور متون نشان داد شیوع خستگی در
مبتلایان به نارسایی قلب بالا است و نتایج متفاوتی در زمینه شدت آن در
مبتلایان گزارش شده است. خستگی و روند فزاینده آن به موازات پیشرفت بیماری با کاهش
کیفیت زندگی و پیامدهای بالینی منفی نارسایی قلب همراه می باشد. در مطالعات مختلف
عوامل متعددی از جمله ماهیت بیماری و نیز عوامل روانی به ویژه افسردگی به عنوان
پیش بینی کننده های خستگی و شدت آن در بیماران با نارسایی قلب گزارش شده اند. در
مرور صورت گرفته مطالعات کمی با هدف تعیین تاثیر مداخلات غیردارویی بر مدیریت
علایم این بیماران یافت شد.
نتیجه گیری. با توجه به شیوع بالای خستگی در
مبتلایان به نارسایی قلب، نیاز است اقداماتی به موقع جهت کاهش آن در مبتلایان به
نارسایی قلب توسط تیم سلامت، به ویژه پرستاران اتخاذ شود تا احساس خوب بودن در این
افراد افزایش یابد. همچنین، با توجه به محدودیت مطالعات و اهمیت کاهش خستگی، انجام مطالعاتی در زمینه بررسی تأثیر روش های غیردارویی بر مدیریت علایم (به
ویژه خستگی) در این بیماران ضروری به نظر می رسد.
فاطمه جهانشاهی، نوشین عباسی ابیانه، ابراهیم ابراهیمی ابیانه،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف تعیین
تاثیر آموزش همتا بر کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی
قلبی یکی از شایعترین بیماریهای مزمن است که با کاهش کیفیت زندگی همراه است. با
توجه به نقش مثبت آموزش در ارتقای کیفیت زندگی، یافتن یک روش آموزشی مناسب در
بهبود کیفیت زندگی این بیماران حائز اهمیت است.
روشکار. در
این مطالعه نیمه تجربی یک گروهی، 60 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی به صورت در دسترس
و بر اساس معیارهای ورود، در سال 1395 انتخاب شدند. چهار جلسه آموزشی توسط افراد
همتا برای گروه همتا در طول یک ماه اجرا شد. ابزار جمعآوری دادهها نسخه فارسی
پرسشنامه فرانس و پاورس بود که برای سنجش کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلبی،
قبل و یک ماه بعد از مداخله، تکمیل گردید. جهت تحلیل داده ها از آزمونهای آماری
توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافتهها.میانگین
نمره کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی، قبل از مداخله، 134/5 با انحراف معیار 2/4
و یک ماه بعد از مداخله، 163/2 با انحراف معیار 8/7 بود و آزمون تی زوجی نشان
دهنده تفاوت معنی دار آماری بین میانگین نمره کیفیت زندگی قبل و بعد از مداخله بود
(0/0001˂P). این یافته نشان داد آموزش همتا بر کیفیت زندگی بیماران نارسایی
قلبی تاثیر دارد و باعث بهبود آن شده است.
نتیجه گیری.
آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلبی می شود. بر
این اساس، پیشنهاد می شود پرستاران از این روش آموزشی برای بیماران دچار نارسایی
قلبی استفاده نمایند.
نسیم نادری، ژاله محمدعلیها، یاسمن خلیلی، پری کرمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی سطح دانش، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، عمده ترین عامل مرگ در جهان و دلیل عمده پذیرش مجدد بیمارستانی، به ویژه در بیماران مسن میباشد. آموزش خودمراقبتی جزء ضروری مراقبت از این بیماران است و پرستاران به عنوان ارائه دهندگان اصلی آموزش خودمراقبتی به بیماران باید علاوه بر داشتن دانشکافی جهت ارائه آموزش، از نگرش و عملکرد مناسبینیز در این زمینه برخوردار باشند.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. تعداد 174 پرستار با حداقل یک سال سابقه کاری شاغل در بخش های داخلی، سی سی یو، و پست سی سی یو در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی در شیفت های مختلف صبح، عصر و شب پس از اعلام رضایت شفاهی، پرسشنامه 4 قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، دانش، نگرش و عملکرد در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی را تکمیل نمودند.داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های غیرپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس، و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSSنسخه 22 تحلیل گردید.
یافته ها. بر اساس نتایج، بیشترین درصد پرستاران (70/1 درصد) دارای نمره دانش متوسط بودند. دانش پرستاران با سطح تحصیلات و تجربه کار در بخش محل کار دارای ارتباط آماری معنادار بود. همچنین، 67/8 درصد پرستاران دارای عملکرد خوبی در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بودند. بین عملکرد و گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت ارتباط آماری معنادار مشاهده شد. بر اساس یافته ها، 92/5 درصد پرستاران دارای نگرش مثبت نسبت به آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بود. نگرش پرستاران با سطح تحصیلات، گذراندن دوره آموزشی و نوع شیفت کاری ارتباط آماری معنادار داشت.
نتیجه گیری.دانش پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی در سطح متوسط می باشد. اکثر پرستاران دارای نگرش مثبت و عملکرد خوبی بودند. برنامههای آموزش ضمن خدمت و دوره ای جهت ارتقای دانش پرستاران در این زمینه لازم به نظر میرسد.
سیما بابایی، صبا برومند،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه ی حاضر تعیین ارتباط بین سبک زندگی و خودکارآمدی قلبی در افراد با نارسایی قلبی بود.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان یک بیماری شایع از علل اصلی مرگ و ناتوانی در جهان به شمار می رود. در درمان افراد دچار نارسایی قلبی بر اصلاح سبک زندگی تأکید ویژه ای می شود. جهت بهبود سبک زندگی افراد دچار این بیماری می توان عوامل شناختی رفتاری نظیر خودکارآمدی قلبی را مورد توجه قرار داد.
روش کار. این مطالعه ی توصیفی همبستگی بر روی 227 بیمار دچار نارسایی قلبی مراجعه کننده به درمانگاه های قلب بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. نمونه گیری به روش آسان در سال 1394 صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه خودکارآمدی قلبی سالیوان و پروفایل سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامتجمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس و آنالیز رگرسیون توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 تحلیل شد.
یافته ها. میانگین نمره خودکارآمدی قلبی، 58/45 با انحراف معیار 25/92 و میانگین نمره سبک زندگی کلی بیماران، 54/45 با انحراف معیار 16/27 بود. نتایج این مطالعه نشان داد که که بین میانگین نمره کلی سبک زندگی و میانگین نمره خودکارآمدی قلبی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد (0/463=r و 0/0001 ≥p). ضرایب همبستگی پیرسون ارتباط مستقیمی بین نمرات همه ابعاد سبک زندگی با نمره خودکارآمدی قلبی نشان داد (در همه موارد، 0/001 =p).
نتیجه گیری. ارتباط مثبت و معناداری بین سبک زندگی و خودکارآمدی قلبی افراد با نارسایی قلبی وجود دارد. با توجه به نقش گسترده پرستاران در مراقبت از این بیماران و ارتقای کیفیت درمان، آنان می توانند با انجام مداخلاتی از قبیل آموزش های هدفمند و پیگیری های منظم در راستای ارتقای خودکارآمدی قلبی و در نهایت بهبود سبک زندگی این بیماران ایفای نقش نمایند.
فرشید حیدری بنی، زهره احمدی، امیر طباطبایی، اسمعیل محمدنژاد، عایشه حاجی اسماعیل پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر آموزش همتا بر خودکارآمدی مبتلایان به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی است که میتواند تاثیر منفی بر خودکارآمدی داشته باشد. با توجه به نقش آموزش در ارتقای خودکارآمدی، یافتن یک روش آموزشی مناسب برای افزایش خودکارآمدی این بیماران مهم است.
روشکار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی که در سال 1395 انجام شد تعداد 60 نفر از افراد مبتلا به نارسایی قلبی به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 30 نفر) تقسیم شدند. بعد از آماده کردن گروه همتا، سه جلسه آموزشی یک ساعته توسط همتا برای نمونه های گروه آزمون در قالب گروههای کوچک 8-6 نفره در طول یک ماه با محتوای آموزشی در مورد نارسایی قلبی برگزار شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه خودکارآمدی سولیوان بود که قبل از مداخله، بلافاصله بعد از مداخله، و یک ماه بعد از مداخله در هر دو گروه تکمیل گردید. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای کایاسکوئر و تی زوجی تحلیل شد.
یافتهها. میانگین نمره خودکارآمدی قبل از مداخله در هر دو گروه همتا و فردی تفاوت معناداری نداشت. میانگین نمره خودکارآمدی در بیماران نارسایی قلبی بلافاصله بعد از آموزش، در گروه آزمون، 50/3 با انحراف معیار 7/21 و در گروه کنترل، 24/9 با انحراف معیار 1/7 بود و یک ماه بعد از آموزش، در گروه آزمون، 48/8 با انحراف معیار 1/2 و در گروه کنترل، 23/4 با انحراف معیار 4/6 بود. آزمون تی زوجی نشان داد آموزش همتا بر خودکارآمدی بیماران نارسایی قلبی تاثیر داشته است (0/0001p≤) و باعث بهبود خودکارآمدی بیماران شده است.
نتیجه گیری. آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای خودکارآمدی بیماران مبتلا نارسایی قلبی میشود، بنابراین، استفاده از این شیوه آموزشی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی در مراکز درمانی توصیه میشود.
ناهیده رحیمی، احمد امین، بهشید قدردوست،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تزریق دیورتیک داخل وریدی بر مدت بستری افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. در حالی که بیماری نارسایی قلبی همواره به بستری طولانی مدت در بیمارستان میانجامد، استفاده از یک پروتکل استاندارد ممکن است بتواند منجر به کاهش هزینهها و عوارض در افراد مبتلا به این بیماری شود.
روش کار. در این مطالعه مداخله ای یک گروهی (بدون گروه کنترل)، 111 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن قلبی، تحت درمان با دیورتیک وریدی (هر نوبت، شش ساعت) به مدت یک سال در بخش نارسایی قلبی قرار گرفتند. این درمان در ماه اول به صورت یک بار در هفته، ماه دوم تا ششم به صورت یک بار هر دو هفته، و ماه هفتم تا دوازدهم به صورت یک بار در هر ماه انجام شد. در طول درمان با دیورتیک، آموزشهایی درباره تغذیه، تنظیم داروها و اصلاح شیوه زندگی به بیماران داده شد. دادههای جمع آوری شده شامل برونده ادراری، وزن، دفعات و تعداد روزهای بستری، الکترولیتها، شاخصهای عملکرد کلیه و میزان مرگ بودند.
یافته ها. میانگین سنی نمونه ها 58/88 سال با انحراف معیار 16/33 بود. حداقل و حداکثر دوز دیورتیک تجویز شده، به ترتیب، 20 و 200 میلیگرم بود. میانگین برونده ادرای، 1890 میلیلیتر با انحراف معیار 1101 (حداقل، 200 میلیلیتر و حداکثر 5700 میلیلیتر) و میانگین کاهش وزن، 3/4 کیلوگرم با انحراف معیار 5/91 بود. افزایش کراتینین و هایپوکالمی به صورت گذرا، به ترتیب در 15 و 20 بیمار مشاهده شد. در دوره یک ساله درمان، 31 بیمار (27/4 درصد) نیازمند بستری در بیمارستان و انتقال به سیسییو شدند.
نتیجه گیری. دورههای کوتاهمدت تزریق دیورتیک در افراد با نارسایی قلبی روشی ایمن است و می تواند بستری طولانیمدت در بیمارستان را به حداقل برساند.
مهین نوملی، کیان علی پسندی، رامین محمدرضایی، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف تعیین تاثیر برنامه خودپایشی بر پیامدهای نارسایی قلب انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی بیماری مزمن و پیش رونده با شیوع در حال افزایش است. برنامه خودپایشی منجر به شناسایی علائم عدم جبران نارسایی قلب و به کارگیری اقدام مناسب و به موقع می شود، اما پتانسیل آن در بهبود پیامدهای نارسایی قلب هنوز سوال برانگیز است.
روش کار. در این مطالعه مروری روایتی، برای جمع آوری دادهها از پایگاه های دادهای Pubmed، Scopus، Web of science، Embase و Cochrane library استفاده شد. جستجوی مقالات در بازه زمانی سال های 1961 تا 2017 بدون محدودیت زبانی و با استفاده از کلیدواژههای Self- monitoring، Heart failure وOutcome و مترادفهای انگلیسی آنها صورت گرفت. معیار انتخاب مطالعات، تشابه موضوعی با عنوان مورد مرور، طراحی کارآزمایی بالینی و وجود خودپایشی وزن و ثبت آن در دفترچه توسط بیمار مبتلا به نارسایی قلب بود.
یافته ها. از 13924 مطالعه بازیابی شده، عنوان و خلاصه 8384 مطالعه از نظر معیارهای ورود غربالگری شدند. متن کامل 20 مقاله مرتبط دریافت شد. در نهایت اطلاعات مربوط به 12 مطالعه در بازه ی زمانی 1998 تا 2014 مرور شد. پیامد های برنامه ی خودپایشی شامل بستری مرتبط با نارسایی قلب و ویزیت اورژانس، مرگ و میر، خودمراقبتی، کیفیت زندگی و سایر پیامدها مانند دانش بیماری، تماس تلفنی با ارائه دهنده مراقبت، کسر تخلیه، کلاس نارسایی قلب NYHA، پپتید ناتری یورتیک مغزی (BNP) و هزینه مراقبت بود.
نتیجه گیری. برنامه ی خودپایشی منجر به بهبود پیامدهای نارسایی قلب شده است. بنابراین، استفاده از دفترچه خودپایشی وزن و سایر علائم در کنار آموزش خودمراقبتی به منظور درگیر نمودن بیشتر بیمار در خودمراقبتی توصیه می شود.
اعظم شهباز، معصومه همتی مسلک پاک،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
زمینه. ﺑﯿﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻧﺎرﺳﺎیﯽ ﻗﻠﺒﯽ ﻣﮑﺮرا ﺑﻪ دﻟﯿـﻞ ﺑـﺪﺗﺮ ﺷـﺪن علایم بیماری بستری می شوند. ﺑﺴـﺘﺮی در ﺑﯿﻤﺎرﺳـﺘﺎن ﻋﻼوه ﺑﺮ ﮐﺎﻫﺶ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ، ﻫﺰیﻨﻪﻫﺎی زیﺎدی را ﻧﯿﺰ به ایﻦ ﺑﯿﻤﺎران تحمیل ﻣﯽﮐﻨﺪ. برای کنترل این بیماری، ﺗﺒﻌﯿﺖ از رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ در ﻣﺒﺘﻼیﺎن ﺑﻪ ایﻦ اﺧﺘﻼل اﻫﻤﯿﺖ ویژه ای دارد.
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط رفتارهای خودمراقبتی با بستری مجدد در افراد با نارسایی قلبی صورت گرفت.
روش کار. در این مطالعه توصیفی تحلیلی، تعداد 245 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی با سابقه بستری مجدد در سال 1395 از مراکز آموزشی درمانی طالقانی و سیدالشهدای ارومیه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ﺍﺑﺰﺍﺭ ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺩﺍﺩهﻫﺎ پرسشنامه شاخص خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی بود. از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کای دو ﺟﻬﺖ تحلیل داده ها اﺳﺘﻔﺎده شد.
یافته ها. میانگین نمره خودمراقبتی بیماران، 45/59 با انحراف معیار 7/6 بود و رفتارهای خودمراقبتی اغلب بیماران در سطح متوسط بود. نتیجه آزمون پیرسون نشان داد که بین میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی و میانگین نمره بستری مجدد در سه ماهه گذشته ارتباط آماری معنادار و معکوسی وجود دارد (0/223-r= و 0/0001p≤).
نتیجهگیری. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ایﻨﮑﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ اکثر بیماران از کیفیت چندان مطلوبی برخوردار نبود و بین رفتارهای خودمراقبتی و بستری مجدد ارتباط معکوس وجود داشت، پیشنهاد ﻣﯽﺷﻮد ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ رفتارهای خودمراقبتی مورد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار گیرد تا بتوان با مداخله بر روی این عوامل از میزان بستری مجدد این بیماران کم کرد.
بنفشه قربانی، پروانه عسکری، فاطمه بهرام نژاد،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مروری بر مراقبتهای پرستاری و آموزش به بیماران با وسیله کمک بطنی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از مهمترین بیماریهای غیرواگیر است که درمانهای دارویی و غیردارویی متعدد از جمله استفاده از وسایل کمک بطنی به بقای افراد مبتلا به این بیماری کمک شایانی کرده است. مراقبتهای پرستاری از این بیماران و آموزش به بیمار میتواند به موفقیت این نوع درمان کمک شایانی کند.
روش کار. این مطالعه مروری در سال 1397 با جستوجو در پایگاههای دادهای Google Scholar، OVID، Up-to-date، Springer، Scopus، CINAHL، Cochran، Web of Science، MagIran، SID، PubMed با استفاده از کلیدواژههای نارسایی قلبی، وسیله کمک بطنی، بیماری قلبیعروقی، میزان بقا، عوارض نارسایی قلبی و مراقبتهای پرستاری؛ و معادل انگلیسی آنها انجام شد. در مجموع، 63 مقاله بدون محدودیت زمانی در ارتباط با مطالعه حاضر یافت شد که از این تعداد، 10 مقاله تکراری و 4 مقاله که متن کامل آنها در دسترس نبود حذف شد و و در نهایت، 49 مقاله وارد مطالعه شدند.
یافته ها. نقش پرستار در آموزش به بیماران دارای وسایل کمک بطنی از اهمیت بهسزایی برخوردار است. با آموزش به بیمار در زمینه پیشگیری و مدیریت عوارض میتوان تاثیر مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران و افزایش بقای آنها داشت.
نتیجه گیری: آشنایی با رویکردهای نوین درمان بیماری نارسایی قلبی برای پرستاران از اهمیت ویژهای برخوردار است. وسایل کمک بطنی با عوارضی از جمله عفونت، خونریزی، و آریتمیهای قلبی همراه است. شناسایی، پیشگیری و مدیریت این عوارض میتواند به بقای این بیماران و افزایش کیفیت زندگی آنها کمک کند.
نیلا آمیغ، علی زاهدمهر، احمد امین، هومن بخشنده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر پیگیری بالینی توسط پرستار بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. بیماران مبتلا به نارسایی قلبی به دفعات در بیمارستان بستری میشوند. یکی از دلایل اصلی بستری این بیماران تشدید علایم بیماری ناشی از ناتوانی فرد در انجام رفتارهای خودمراقبتی است. یکی از روشهایی که میتواند به بهبود رفتارهای خودمراقبتی این بیماران کمک کند پیگیری بالینی توسط پرستار است.
روش کار. پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل بود که از مهر 1394 تا اردیبهشت 1395 در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی شهر تهران انجام شد. در این پژوهش 80 فرد مبتلا به نارسایی قلبی به روش در دسترس از بین بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه قلبی انتخاب و با روش بلوکبندی چهارتایی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون، پیگیری بالینی توسط پرستار هر دو هفته یک بار از طریق تلفن یا مراجعه حضوری دریافت کردند. گروه کنترل، آموزش پس از ترخیص و پیگیریهای روتین را دریافت کردند. رفتارهای خودمراقبتی به وسیله چکلیست خودمراقبتی، قبل و بعد از دوره سه ماهه مورد بررسی قرار گرفت. دادههای پژوهش، در نرم افزار SPSS با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافتهها. نمره خودمراقبتی قبل از شروع پیگیری در گروه کنترل، 62/1 با انحراف معیار 64/2 و در گروه آزمون، 62/1 با انحراف معیار 2/20 بود و از این نظر، تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه وجود نداشت. پس از انجام مداخله، نمره خودمراقبتی در گروه کنترل، 2/50 با انحراف معیار 2/38 و در گروه آزمون، 7/82 با انحراف معیار 93/0 بود و تفاوت آماری معنیداری بین میانگین نمره دو گروه مشاهده شد (0001/0P≤).
نتیجهگیری. پیگیری بالینی توسط پرستار سبب بهبود رفتارهای خود مراقبتی در افرا مبتلا به نارسایی قلبی میشود. میتوان با استفاده از روش پیگیری بالینی، رفتارهای خود مراقبتی این دسته از بیماران را بهبود بخشید و به کمتر شدن بار این بیماری کمک کرد.
رویا خرمی استخری، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار بر پیامدهای نارسایی قلبی در این بیماران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ایجاد مشکلات عملکردی و ساختاری در قلب و شیوع زیاد و بار مالی همراه آن، به عنوان یک مشکل سلامت عمومی مطرح میشود. میزان مرگ و عوارض جدی ناشی از بیماری رو به افزایش است. کاهش کیفیت زندگی و بستریشدنهای مکرر ازجمله این عوارض هستند.
روش کار. در این مطالعه مروری، جستوجوی جامعی در پایگاههای دادههای علمی و موتورهای جستوجو نظیر Science Direct، Ovid، PubMed،Google Scholar ، و Medline با کلیدواژههای نارسایی قلبی، آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی، بستری مجدد، پیامدهای نارسایی قلبی و حمایت خانواده به دو زبان فارسی و انگلیسی بین سالهای 2003 تا 2018 انجام و مطالعات مرتبط وارد مطالعه شدند.
یافته ها. نارسایی قلبی با مشکلات فراوانی همراه است و عوامل متعددی روی بیمار تاثیر دارد. با تمرکز بر مطالعات انجام شده پیشین، از عوامل موثر بر پیامدهای نارسایی قلبی میتوان به سواد سلامت بیمار، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی و حمایت خانواده بیماران اشاره کرد. آموزش بیماران مبتلا نیز بر پیامدهای بیماری و بستریشدن مکرر بیماران تاثیرگذار بوده است.
نتیجه گیری. آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت بر روی پیامدهای نارسایی قلبی تاثیر دارد.
سارا رضایی، شادی دهقان زاده، بهمن اکبری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تابآوری و امید به زندگی در پیشبینی بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب طراحی و اجرا شد.
زمینه. با توجه به اهمیت بهزیستی روان شناختی در ارتقای سلامت بیماران مبتلا به نارسایی قلب، بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر آن همچون تابآوری و امید به زندگی از اهمیت برخوردارند.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه کلیه بیماران مبتلا به نارسایی قلب شهر رشت در سال 1397 بودند. شرکت کنندگان پژوهش 265 بیمار مبتلا به نارسایی قلب بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از سه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ”ریف“، تابآوری ”کونور و دیویدسون“ و امید به زندگی ”اشنایدر“ و همکاران استفاده شد. داده های حاصل از مطالعه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. نتایج این پژوهش حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بهزیستی روان شناختی با تابآوری (386/0=r) و امید به زندگی (369/0=r) در بیماران مبتلا به نارسایی قلب بود. همچنین، نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خرده مقیاسهای تفکر عاملی و تاثیرات معنوی قادرند 228/0 از تغییرات بهزیستی روان شناختی بیماران نارسایی قلب را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری. با توجه به عوامل تعیین کننده بهزیستی روان شناختی در این پژوهش میتوان با اجرای مداخلاتی همچون برنامه های آموزش تاب آوری و درمانهای روان شناختی متمرکز بر امید، بر بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب و کیفیت ارائه مراقبتهای پرستاری افزود.
علی حسین زاده ساربانقلی، علیرضا شاملی، سمیه اسمعیلیان، اسمعیل محمدنژاد،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش همتا بر پیامدهای نارسایی قلبی در افراد مبتلا به این سندرم در ایران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ماهیت مزمن، پیشرونده و غیرقابل برگشت، به عنوان یک مشکل مربوط به سلامت عمومی مطرح میشود.
روش کار. جستوجوی جامع در پایگاههای دادهای علمی و موتورهای جستوجو شامل Science Direct، Scopus، PubMed،Google Scholar ، و Medline با کلیدواژههای نارسایی قلبی و آموزش همتا به دو زبان فارسی و انگلیسی به منظور یافتن مطالعات چاپشده بین سالهای 2000 تا 2018 انجام شد. تعداد 17 مقاله یافت شد که بر اساس معیارهای ورود، تعداد 2 مقاله انگلیسی و 4 مقاله فارسی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها. مطالعات انجام شده در مورد تاثیر آموزش همتا بر پیامدهای بیماران نارسایی قلبی در ایران نشان داد این آموزشها سه پیامد خودمراقبتی، کیفیت زندگی و خودکارآمدی افراد با نارسایی قلبی را مورد بررسی قرار دادهاند و این روش آموزشی بر هر سه مولفه تاثیر مثبتی داشته است.
نتیجه گیری. آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای خودمراقبتی، خودکارآمدی و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی شد. بهرهگیری از این برنامه آموزشی به عنوان یک روش آموزشی موثر، مقرون به صرفه و بدون نیاز به تجهیزات ویژه توصیه میگردد.