|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
6 نتیجه برای سکته قلبی
لیدا سلطانی، علی راوری، سکینه سبزواری، دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه هدف. پژوهش حاضر با هدفتعیین ارتباط بین علایم هشداردهنده و زمان مراجعه بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان حضرت علی بن ابیطالب (ع) رفسنجاندر سال 1391 انجام شد. زمینه.اطلاعات بسیار محدودی در مورد نحوه پاسخ گویی افراد نسبت به علایم هشدار دهنده سکته قلبی و زمان مراجعه آنها به مراکز درمانی وجود دارد. روش کار. نمونه پژوهش شامل 175 بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد بود. جهت جمع آوری داده ها (به مدت هفت ماه) از پرسشنامه پژوهشگرساخته استفاده شد که شامل بخش های اطلاعات دموگرافیک، علایم هشدار دهنده و زمان مراجعه بود. پرسشنامه ها طی مصاحبه حضوری بر بالین بیمار و مطالعه پرونده پزشکی، توسط پژوهشگر تکمیل شدند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS نسخه 18جهت تهیه آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، توزیع فراوانی مطلق و نسبی) و تحلیلی (آزمون کای دو و ضریب همبستگی) پیرسون استفاده شد. یافته ها. بیشترین درصد بیماران، مذکر (76/6 درصد) و میانسال (53/1 درصد) بودند. از 175 نفر بیمار مورد بررسی، 132نفر (75/4 درصد) علایم هشدار دهنده، دو هفته قبل از حادثه قلبی داشتند. همچنین، 51 نفر (38/6 درصد) برای علایم هشدار دهنده به مطب، درمانگاهیا بیمارستان مراجعه کرده بودند. حداقل فاصله زمانی بین بروز علایم هشداردهنده و مراجعه بیماران به بیمارستان، 15 دقیقه و حداکثر فاصله زمانی، 1500 دقیقه بود. ارتباط آماری معنی داری بین علایم هشداردهنده و زمان مراجعه بیماران مشاهده شد (0/007=p). متوسط فاصله زمانی بین بروز علایم هشداردهنده و مراجعه بیماران به بیمارستان، 206/9 دقیقه بود. نتیجه گیری. شناخت علایم هشدار دهنده می تواند موجب پیگیری سریع تر بیماران مبتلا به سکته قلبی برای درمان گردد. آموزش جهت افزایش آگاهی عمومی از علایم هشداردهنده، به ویژه آموزش به افراد دارای سابقه خانوادگی و در معرض خطر بیماری های قلبی عروقی، راهکار مناسبی به نظر می رسد.
مینا خنجری، فرهاد کامرانی، طاهره نصرآبادی، دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
بسمه تعالی
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش خانوادهمحور از طریق نرمافزار چندرسانهای به زبان آذری بر تبعیت از رژیم درمانی در افراد مبتلا به سکته قلبی انجام شد.
زمینه. احتمال تاثیر مضاعف آموزش به زبان آذری بر بهبود افراد آذری زبان مبتلا به سکته قلبی و رابطه آن با کاهش مرگ ناشی از بیماریهای قلبیعروقی قابل بررسی است.
روش کار. این مطالعه از نوع تجربی و کارآزمایی بالینی است که در بخش پست سیسییو بیمارستانهای شهر زنجان در سال 1395 صورت پذیرفت. شرکتکنندگان در مطالعه تعداد 80 نفر از افراد آذری زبان مبتلا به سکته قلبی بودند که در دو گروه آزمون (40 نفر) و کنترل (40 نفر) قرار گرفتند. برای هریک از شرکتکنندگان پرسشنامه مربوط به تبعیت از رژیم درمانی تکمیل شد. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 20 با استفاده از آزمونهای کایدو، منویتنی و تی مستقل تحلیل شدند.
یافته ها. مقایسه دو گروه آزمون و کنترل نشاندهنده وجود اختلاف معنادار آماری بین نمرات دو گروه در حیطههای تبعیت از رژیم دارویی (میانگین نمره گروه آزمون، 3/52 با انحراف معیار 0/2 در برابر میانگین نمره گروه کنترل، 2/79 با انحراف معیار 0/73) (0/0001P≤)، تبعیت از رژیم غذایی (میانگین نمره گروه آزمون، 3/91 با انحراف معیار 0/3 در برابر میانگین نمره گروه کنترل، 3/63 با انحراف معیار 0/6) (0/0001P≤) و تبعیت از رژیم حرکتی (میانگین نمره گروه آزمون، 3/57 با انحراف معیار 0/4 در برابر میانگین نمره گروه کنترل، 3/11 با انحراف معیار 0/7) (0/0001P≤) بود.
نتیجه گیری. آموزش خانوادهمحور از طریق نرمافزار چندرسانهای (به زبان آذری) بر تبعیت از رژیم درمانی افراد آذری زبان مبتلا به سکته قلبی موثر است و احتمالا میتواند عوارض ناتوانی، هزینههای بیمارستانی و احتمال مرگ را کاهش دهد.
زینب صارمی، طیبه خزاعی، طوبی کاظمی، علیرضا سعادتجو، دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه باهدف مقایسه تاثیر ماساژ بازتابی کف پا و ماساژ استروک بر افسردگی افراد دچار سکته قلبی انجام شد.
زمینه. افسردگی از عوارض شایع سکته قلبی است و میتواند احتمال وقوع حملات بعدی را افزایش دهد. دارودرمانی به عنوان روش رایج درمان افسردگی دارای عوارضی است. لذا انجام مداخلهای با کمترین عارضه جهت رفع افسردگی در این افراد اهمیت دارد.
روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دارای گروه کنترل بر روی 60 نفر از افراد دچار سکته قلبی بستری در بخش قلب بیمارستان ولی عصر (عج) شهر بیرجند در سال 1395 انجام شد. این افراد به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و با روش تخصیص تصادفی در سه گروه مداخله با ماساژ بازتابی (20 نفر)، مداخله با ماساژ استروک (20) و گروه کنترل (20) قرار گرفتند. ماساژدرمانی به مدت 5 هفته (سه روز در هفته به صورت یک روز در میان) انجام شد. قبل و پس از مداخله، پرسشنامه افسردگی بک توسط بیماران هر سه گروه تکمیل گردید. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 16 با استفاده از آزمونهای آماری کایدو، تی زوجی، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از مداخله، میانگین نمره افسردگی در سه گروه تفاوت آماری معنی داری با یکدیگر نداشتند، ولی پس از مداخله، اختلاف آماری معناداری بین میانگین نمره افسردگی سه گروه مشاهده شد (001/0p<) که بر اساس آزمون تعقیبی توکی مشخص شد میانگین نمره افسردگی گروه ماساژ بازتابی کف پا (65/23 با انحراف معیار 50/3) نسبت به گروههای ماساژ استروک (55/27 با انحراف معیار 42/3) و کنترل (05/30 با انحراف معیار 52/4) به طور معناداری کمتر است، ولی بین گروههای ماساژ استروک و کنترل اختلاف معناداری مشاهده نشد. میانگین تغییرات نمره افسردگی قبل و بعد از مداخله در گروه ماساژ بازتابی کف پا نسبت به گروههای ماساژ استروک و کنترل و در گروه ماساژ استروک نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بیشتر بود (05/0p<).
نتیجهگیری. ماساژ بازتابی کف پا نسبت به ماساژ استروک در کاهش افسردگی موثرتر است. بنابراین، استفاده از آن در کنار مراقبتهای معمول جهت کاهش افسردگی افراد دچار سکته قلبی پیشنهاد میگردد.
حمید شریف نیا، عباس بلوچی، آذر جعفری، آمنه یعقوب زاده، مریم زیاری، فرشته عیدی، امیرحسین گودرزیان، مژده سرمدی کیا، محبوبه جانباز، فرهاد عارفی نیا، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه تغییرات فصلی با وقوع سکته قلبی حاد در استان سیستان و بلوچستان انجام شد.
زمینه. اگرچه مطالعات بسیاری در زمینه رابطه بین الگوی فصلی با وقوع سکته قلبی حاد در مناطق مختلف دنیا صورت گرفته است، بسیاری از آنها دارای محدودیتهایی بوده است و تناقضات فراوان میان یافتهها وجود دارد. علیرغم شیوع قابل توجه سکته قلبی حاد در استان سیستان و بلوچستان تاکنون مطالعهای مشابه در این استان صورت نگرفته است.
روش کار. این مطالعه مقطعی بر اساس دادههای پزشکی مرکز قلب استان سیستان و بلوچستان از تاریخ 10/12/1393 تا 13/01/1395 انجام شد. سرشماری از همه بیمارانی که با علایم مرتبط با سکته قلبی حاد پذیرش شدند انجام شد. متغیرهایی از جمله سن، جنس، وضعیت تاهل، تاریخ تولد، علایم بالینی، و سابقه بیماری و همچنین، دادههای جوی مانند حداقل، حداکثر و میانگین دمای روزانه (سلسیوس)، و جهت وزش باد جمعآوری گردید و مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. بهجز میانگین میزان بارش، میانگین همه متغیرهای هواشناسی اختلاف معنیداری در طی دوازده ماه سال نشان دادند. همچنین، نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد همبستگی مثبت و معناداری بین بروز سکته قلبی حاد در طی یک سال با متغیر میزان ساعات تابش آفتاب (0/014p=، 0/685r=) و حداکثر دما (0/030p=، 0/626r=) وجود داشت.
نتیجه گیری. افزایش دما ارتباط مستقیمی با بروز سکته قلبی حاد داشت. نتایج مطالعات در این زمینه میتواند زمینهساز مناسبی جهت برنامهریزیهای مهم دولتی و بهداشتی جهت کنترل بیشتر میزان بروز سکته قلبی حاد در کشور باشد.
فاطمه آریانی، مرحمت فراهانی نیا، حمید پیروی، محبوبه رسولی، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت اعضای خانواده با عملکرد آنها در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده انجام شد.
زمینه. سکته قلبی از مهمترین عوامل مرگ و از کار افتادگی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه محسوب میشود. عملکرد مناسب همراهان بیمار در ساعات اولیه بعد از سکته قلبی نقش مهمی در کاهش موارد مرگ بیمار دارد. از طرفی، سواد سلامت یکی از مهمترین تعیینکنندههای درک اطلاعات مرتبط با سلامت شناخته شده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 286 عضو خانواده افرادی که سکته قلبی بیمار در حضور آنان اتفاق افتاده بود با روش نمونه گیری در دسترس با معیارهای ورود شامل سواد خواندن و نوشتن و سن بالای 18 سال وارد مطالعه شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از فرم مشخصات جمعیتشناختی، پرسشنامه سواد سلامت بزرگسالان ایرانی (HELIA) و پرسشنامه عملکرد به هنگام سکته قلبی جمع آوری شد. تحلیل دادهها در طریق نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون مقایسه میانگین، همبستگی و رگرسیون) انجام شد.
یافته ها. میانگین نمره سواد سلامت، 61/49 با انحراف معیار 21/05 و در حد کافی بود. ”مهارت ارزیابی“ با میانگین نمره 52/68 به عنوان کمترین میانگین و ”تصمیمگیری و کاربرد اطلاعات سلامت“ با میانگین نمره 68/07 به عنوان بیشترین میانگین در بین ابعاد سواد سلامت شناسایی شدند. متغیرهای سن، تحصیلات، و حرفه پزشکی در خانواده، رابطه معنیدار آماری با سواد سلامت داشتند (0/0001P≤). نتایج نشان داد تنها 17/89 درصد اعضای خانواده عملکرد خوب داشتند (کسب نمره 6/8 تا 10). سابقه سکته قلبی و مدت زمان انتقال بیمار از شروع درد تا رسیدن به بیمارستان با عملکرد ارتباط معنی داری آماری داشتند، به طوری که همراهان بیماران با سابقه سکته قلبی توانسته بودند بیمار خود را در بازه زمانی کمتر از نیم ساعت به بیمارستان منتقل کنند (0/0001P≤). ارتباط آماری معنی داری بین سواد سلامت و عملکرد مشاهده شد، به این معنی که افراد با سواد سلامت بیشتر عملکرد بهتری داشتند. از بین حیطه های سواد سلامت، تنها حیطه فهم و درک با عملکرد ارتباط معنیدار آماری داشت (0/004P=).
نتیجه گیری. اگرچه میانگین نمره سواد سلامت در حد کافی بود، ولی شرکت کنندگان عملکرد مناسبی در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده نداشتند. لذا بهبود عملکرد اعضای جامعه و خانواده از طرف ارائه دهندگان خدمات سلامت از جمله پرستاران، رسانه های جمعی، مسئولان و برنامه ریزان حوزه ارتقای سلامت جهت انجام مداخلات آموزشی و برنامه ریزی مناسب برای افزایش سواد سلامت اختصاصی که میتواند از پیامدهای ناگوار در این زمینه پیشگیری کند توصیه میشود.
عزیز بهنام مقدم، آرمین محمودی، علیرضا ماردپور، فاطمه زاده باقری، نعیم عبدی، دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر روش حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر اضطراب مرگ در افراد دچار سکته قلبی بود.
زمینه. افرادی که دچار سکته قلبی میشوند اضطراب مرگ و کمبودهای شناختی را تجربه میکنند، و همین امر موجب تاخیر در بازگشت به کار، کاهش کیفیت زندگی و افزایش خطر مرگ در آنان میشود.
روش کار. این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که به منظور بررسی تاثیر روش حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر اضطراب مرگ در افراد دچار سکته قلبی در سال 1400 انجام شد. در این مطالعه، 60 فرد دچار سکته قلبی از طریق نمونه گیری در دسترس در مراکز درمانی شهر یاسوج انتخاب شدند و به صورت تخصیص تصادفی بلوکی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر استفاده شد. پیشآزمون برای هر دو گروه گرفته شد و سپس برای گروه آزمون، شش جلسه درمانی حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد اجرا و در پایان، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها مراقبت های معمول پزشکی به ایشان ارائه شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 18 تحلیل شدند.
یافتهها. پس از تعدیل نمرات پس آزمون از طریق حذف اثر پیش آزمون، مشخص شد که مداخله بر کاهش اضطراب مرگ تاثیر معنی دار داشته است (0/796Partial η2=، 0/0001P≤ ،214/11F=). همچنین، در مولفه های اضطراب مرگ، نتایج آزمون تی مستقل نشان داد میانگین نمرات تفاضل پیش آزمون و پس آزمون متغیرهای ترس از مرگ (0/0001P≤)، ترس از بیماری (0/0001P≤)، افکار مرتبط با مرگ (0/05P<)، و زندگی کوتاه (0/0001P≤) در گروه آزمون به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است.
نتیجه گیری.روش حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد میتواند به عنوان یک روش درمانی مکمل و موثر در کاهش اضطراب مرگ افراد دچار سکته قلبی مورد استفاده قرار گیرد.
|
|
|
|
|
|