46 نتیجه برای درمان
سیما هاشمی، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آرام سازی عضلانی و موسیقی درمانی بر سطح اضطراب بیماران در انتظار کاتتریسم قلبی انجام شد.
زمینه.اضطراب یکی از شایع ترین هیجانات انسانها است که ناشی از تجربیات مثبت یا منفی زندگی می باشدو در سطوح بالاعوارض زیادی برتمام دستگاه های بدن دارد. همه افراد در موقعیت های تنش زا مانند تکنیک های تشخیصی تهاجمی، سطح بالایی از اضطراب راتجربه می کنند و یکی از مهمترین وظایف پرستاران کنترل اضطراب بیماران است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربیاست که در یکی از بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران برروی150نفربیماردرانتظار کاتتریسم قلبی انجام شد. بیماران پس از تکمیل رضایت نامه،به طور تصادفی در یکی از سه گروه آرام سازی عضلانی، موسیقی درمانی و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات فردی وبیماری و برگه خودگزارش دهی سطح اضطراب وروش گردآوری اطلاعات ازطریق مصاحبه و خودگزارش دهی بود.یک ساعت قبل از کاتتریسم قلبی سطح اضطراب واحدهای مورد پژوهش درسه گروه اندازه گیری شد،سپس گروه آرام سازی عضلانی به مدت بیست دقیقه، نوار ضبط شده دستورالعمل انجام آرام سازی عضلانی بنسون را از طریق گوشی و هدفون شنیدند و انجام دادند و گروه موسیقی درمانی نیز به مدت بیست دقیقه نوار موسیقی درمانی را از طریق گوشی و هدفون شنیدند. پس از اجرای دو مداخله،سطح اضطراب واحدها دوباره بررسیشد. درگروه کنترل، مراقبت های استاندارد پرستاری انجام شد و یک ساعت قبل وبلافاصله قبل از کاتتریسم قلبی سطح اضطراب بیماران اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزارSPSSوآزمونهای آماریفیشر،من ویتنی وکروسکال والیس انجام گرفت.
یافته ها. دراین مطالعه،پس از انجام آرام سازی عضلانی و موسیقی درمانی در دو گروه مداخله، سطح اضطراب بیماران کاهش معنی دارییافت (001/0P<)، درحالیکه درگروه کنترل، بلافاصله قبل از کاتتریسم قلبی این میزان بیشترشد.یافته های حاصل ازاین مطالعه نشان داد که بلافاصله قبل از کاتتریسم قلبی، بین سه گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری در سطح اضطراب وجود داشت (001/0P<).
نتیجه گیری.براساس نتایج این پژوهش،هر دو مداخله آرام سازی عضلانی بنسون و موسیقی درمانی یه طور معنی داری موجب کاهش سطح اضطراب بیماران شدند وموسیقی درمانی اثر کاهنده بیشتری برسطح اضطراب بیماران در انتظار کاتتریسم قلبی داشت.
علی فرهادی، یزدان موحدی، کلثوم کریمی نژاد، معصومه موحدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی بیماران کرونر قلبی با پیگیری دو ماهه بود.
زمینه. از مسائل مهمی که بیماران قلبی با آن روبرو هستند مشکلات روحی و روانی همچون افسردگی و اضطراب می باشد که تقریباً 65 درصد بیماران آن را تجربه می کنند و به همین سبب موجب تأخیر در بازگشت به کار، کاهش کیفیت زندگی و افزایش خطر مرگ می شود.
روش کار. این پژوهش، از نوع کارآزمائی بالینی، به صورت دو گروهی و سه مرحله ای بود که بر روی 40 مرد مبتلا به بیماری کرونر قلب که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند انجام شد. شرکت کنندگان داوطلب، ابتدا به پرسشنامه افسردگی پاسخ دادند و افرادی که نمره آنها یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود به عنوان نمونه انخاب شدند و مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. در این پژوهش، میانگین نمره افسردگی مبتلایان، قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در دو گروه کنترل و آزمون مقایسه شدند. در این پژوهش از پروتکل ”کابات زین“ استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها ”پرسشنامه افسردگی بک“ بود و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 19و تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها. بر اساس یافته ها، افسردگی مبتلایان، بعد و دو ماه بعد از مداخله کاهش قابل توجهی در مقایسه با قبل از مداخله داشته است و بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت آماری معنی داری مشاهده گردید.
نتیجه گیری. با توجه به تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افسردگی، به کارگیری این روش برای بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر پیشنهاد می شود.
زهرا پشت چمن، مریم جدید میلانی، فروزان آتش زاده شوریده، علیرضا اکبر زاده باغبان،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر دو روش پیگیری مراقبتی تلفنی و پیامکی بر تبعیت از درمان بیماران پس از عمل جراحی بای پس شریان کرونر، بستری در بخشهای جراحی قلب بیمارستانهای منتخب شهر تهران بود.
زمینه. یکی از مهمترین جنبههای مراقبتی و پیگیری بعد از عمل جراحی بای پس شریان کرونر، تبعیت از برنامه درمانی است؛ به گونهای که موفقیت جراحی در طولانی مدت به تبعیت از برنامه درمانی وابسته است.
روش کار. این کارآزمایی بالینی بر روی بیماران تحت جراحی بای پس شریان کرونر بستری در بخشهای جراحی قلب بیمارستانهای منتخب شهر تهران، در سال 1393 انجام شد. در این مطالعه، 90 بیمار به روش مبتنی بر هدف انتخاب و با تخصیص تصادفی، در یکی از سه گروه 30 نفری پیگیری تلفنی، پیامکی و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه تبعیت از درمان به روش مصاحبه حضوری، در دو نوبت (شروع مطالعه و دو ماه بعد از شروع مطالعه) تکمیل گردید. قبل از ترخیص، به دو گروه پیگیری تلفنی و پیامکی، آموزش حضوری و کتابچه آموزشی داده شد. در گروه پیگیری تلفنی، هفتهای سه بار و به مدت دوماه تماس تلفنی برقرار گردید و در گروه پیگیری پیامکی، روزانه یک پیامک و به مدت دو ماه ارسال گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری کای دو، آزمون دقیق فیشر، تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافتهها. بین دو گروه پیگیری تلفنی و پیامکی از لحاظ تغییرات نمره تبعیت از درمان قبل و بعد از مداخلهتفاوت آماری معناداری وجود نداشت. بین دو گروه پیگیری تلفنی و کنترل (0/0001p<) و دو گروه پیگیری پیامکی و کنترل (0/0001p<) از لحاظ امتیاز تبعیت از درمان، قبل و بعد از مداخله، تفاوت آماری معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری. یافتههای مطالعه نشان داد که پیگیری تلفنی و پیامکی، هر دو، منجر به بهبود تبعیت از درمان بیماران بعد از جراحی بای پس شریان کرونر می شوند. بنابراین، پیشنهاد میشود از این روشهای مراقبتی، در پیگیری بیماران قلبی استفاده گردد.
محمدهادی سروری، حمید چمنزاری، غلامحسین کاظم زاده، سید مصطفی محسنی زاده، علی دشتگرد،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر گرمادرمانی موضعی بر شدت درد بیماران مبتلا به اختلالات انسدادی مزمن شریانهای محیطی انجام شد.
زمینه. اختلالات انسدادی مزمن شریانهای محیطی از بیماریهای شایع و آزاردهنده میباشد که به طور عمده اندام تحتانی را درگیر میکند. میتوان گفت که این بیماری شایعترین علت معلولیت و ناتوانی است و بسیاری از بیماران از درد ناشی از آن رنج می برند.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی تصادفی، 60 بیمار مبتلا به اختلالات انسدادی مزمن شریانهای محیطی مراجعه کننده به بخش فوق تخصصی جراحی عروق بیمارستان امام رضا، شهر مشهد، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در یکی از دو گروه کنترل (30 نفر) یا آزمون (30 نفر) قرار گرفتند. ابتدا، پرسش نامه ای مشتمل براطلاعات دموگرافیک و سابقه و وضعیت بیماری برای تمامی بیماران تکمیل شد. سپس، شدت درد آنان قبل از مداخله اندازهگیری شد. پای بیماران در گروه آزمون در یک ظرف آب گرم با حرارت 41 درجه سانتیگراد به مدت 20 دقیقه قرار داده شد. بعد از گرمادرمانی، دوباره شدت درد بیماران گروه آزمون اندازهگیری شد. این کار به مدت 5 روز پیاپی انجام شد. بیماران گروه کنترل در طی 5 روز فقط درمانهای دارویی معمول بخش را دریافت کردند و هر روز نیز شدت درد آنان اندازهگیری و ثبت شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS، نسخه 14 تحلیل شد.
یافتهها. شدت درد بیماران گروه آزمون بعد از مداخله کاهش معنیداری را نشان داد (0/0001p<). شدت درد بیماران گروه کنترل در طی 5 روز تفاوت معنیداری را نشان نداد.
نتیجهگیری. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که گرمادرمانی با آب گرم باعث کاهش شدت درد بیماران مبتلا به اختلالات انسدادی مزمن شریان های محیطی می شود.
منصور محسن آبادی، علیرضا محسنی پور فومنی، حمید پیروی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای انواع روش های ایجاد هایپوترمی پس از ایست قلبی تنفسی و مراقبت های مربوط است.
زمینه. در سندرم پس از احیاء که پس از ایست قلبی تنفسی اتفاق می افتد، بیمار نیازمند پایش مداوم و انجام مراقبت در بخش مراقبت های ویژه می باشد. برخی از بیمارانی که ایست قلبی تنفسی را تجربه می کنند، حتی پس از ترخیص از بیمارستان دچار عوارض نورولوژیک و مغزی خفیف تا شدید می گردند. در این وضعیت، محافظت از مغز در برابر عوارض نورولوژیک، از توجهات عمده پس از احیاء قلبی ریوی (سندرم پس از احیاء) می باشد. یکی از روش ها، برای پیشگیری از عوارض و پیامدهای نورولوژیک ایست قلبی تنفسی یا بهبود آنها استفاده از هایپوترمی خفیف به عنوان درمان می باشد.
روش کار. مطالعه مروری حاضر با بررسی برخی مقالات پژوهشی موجود در زمینه هایپوترمی و ایست قلبی ریوی که در پنج سال گذشته در پایگاه های اطلاعات علمی نمایه شده بود تهیه شده است. همچنین، از کتب مرجع مرتبط نیز استفاده شده است.
یافتهها. روش های سرد کردن به دو دسته غیرتهاجمی و تهاجمی تقسیم می شوند. از روش های سرد کردن غیرتهاجمی می توان به استفاده از کیف یخ در نواحی سر، گردن، چین های بدن و انتهای اندام ها اشاره کرد. روش های سرد کردن تهاجمی شامل تزریق مایعات سرد و یخی، سرد کردن داخل عروقی، و روش ورید به ورید (venovenous) هستند. هر کدام از روش ها مزایا و محدودیت هایی دارند که متناسب با موقعیت و وضعیت بیمار می توانند مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری. با توجه به یافته های مطالعه حاضر، استفاده از هایپوترمی به عنوان روشی کارآمد برای کاهش عوارض ناشی از ایست قلبی ریوی توصیه شده است.
مصطفی علوی، پویا فرخ نژاد افشار، سمیرا دانشور دهنوی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر رایحه استنشاقی اسطوخودوس بر استرس پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. حرفه پرستاری به علت حساسیت بالا به عنوان یکی از حرفه های استرس زا شناخته شده است. پرستاران بخش های مراقبت ویژه استرس بیشتری را نسبت به پرستاران سایر بخش ها متحمل می شوند. این استرس ها می تواند سبب کاهش کیفیت مراقبت، احساس بی کفایتی و افسردگی در پرستاران شود. رایحه درمانی از جمله روش های طب مکمل است، که در آن، اسانس های آرامبخش می توانند باعث کاهش اضطراب و نگرانی شوند.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با گروه کنترل بود که بر روی70 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه انجام شد. استرس پرستاران قبل از مطالعه اندازه گیری شد، سپس، مداخله شامل استشمام رایحه اسطوخدوس از طریق برچسب، در چهار شیفت کاری متوالی، هر شیفت به مدت 20 دقیقه، برای گروه آزمون اجرا شد. بعد از آن، دوباره سطح استرس در هر دو گروه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های مجذور کای و تی زوجی و مستقل، در نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.
یافته ها. پس از مداخله، بین میانگین نمره استرس گروه آزمون (20/57 با انحراف معیار 4/20) و گروه کنترل (22/42 با انحراف معیار 5/24) اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت، اما میانگین نمره استرس گروه آزمون، پس از مداخله (20/57 با انحراف معیار 4/20) نسبت به قبل از مداخله (22/32 با انحراف معیار 4/61) به طور معناداری کاهش یافت (0/001p=). در گروه کنترل، بین میانگین نمره استرس، قبل از مداخله گروه آزمون (22/5 با انحراف معیار 5/18) و پس از مداخله گروه آزمون (22/42 با انحراف معیار 5/24) اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد. مقایسه تغییرات قبل-بعد میانگین نمره استرس دو گروه نشان دهنده تفاوت آماری معنی دار بود (0/001p=).
نتیجه گیری. یافته های مطالعه حاضر نشان داد رایحه اسطوخودوس می تواند استرس پرستاران بخش های مراقبت ویژه را کاهش دهد. بنابراین، پیشنهاد می شود از رایحه اسطوخودوس جهت کاهش استرس پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه استفاده شود.
فرهاد کامرانی، سمیه نیکخواه، فریبا برهانی، محمد جلالی، سوده شهسواری، کیانوش نیرومند زندی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش به بیمار و پیگیری تلفنی (تلهنرسینگ) توسط پرستار بر تبعیت از رژیم درمانی بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخشهای سیسییو بیمارستانهای منتخب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی البرز انجام شد.
زمینه. افزایش تبعیت از رژیم درمانی در بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد جهت کاهش بستریهای مجدد و پیشرفت بهبودی ضروری میباشد، اما آموزش بیمار به تنهایی افزایش تبعیت از رژیم درمانی را تضمین نمیکند و جهت بهبود تبعیت از رژیم درمانی، علاوه بر آموزش، پیگیری بعد از ترخیص نیز ضروری میباشد.
روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 90 بیمار مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخش سیسییو بیمارستانهای منتخب شهر کرج در سال 1393 انجام شد. نمونهها به روش مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی بلوکی جایگشتی در یکی از سه گروه 30 نفری آموزش، آموزش و پیگیری تلفنی، و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمعآوری داده ها پرسشنامه بود و اعتبار آن از نظر محتوا و اعتماد آن به روش آزمـون مجدد سنجیده شد. جمعآوری داده ها در دو نوبت (شروع مطالعه و سه ماه بعد از شروع مطالعه) انجام شد. بیماران گروه آموزش با استفاده از جزوه آموزشی، قبل از ترخیص آموزش داده شدند و بیماران گروه پیگیری علاوه بر آموزش، به مدت سه ماه تحت پیگیری تلفنی قرار گرفتند. در شش هفته اول، دو تماس تلفنی و در شش هفته دوم، یک تماس تلفنی با بیماران برقرار شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 16 انجام شد.
یافتهها. پس از مطالعه، سه گروه مورد مطالعه از نظر تبعیت از رژیم درمانی تفاوت آماری معنی داری داشتند (0/001=p)، به این ترتیب که تبعیت از رژیم درمانی در گروه های پیگیری تلفنی و آموزش نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری داشت.
نتیجهگیری. آموزش به بیمار و پیگیری تلفنی، هر دو در بهبود تبعیت از رژیم درمانی بیماران تاثیر دارد، اما بیماران گروه آموزش و پیگیری تلفنی نسبت به گروه آموزش تبعیت بیشتری از رژیم درمانی داشتند. بنابراین، توصیه میشود از پیگیری تلفنی برای ارائه خدمت به بیماران استفاده شود.
حمید پیروی، منا علی نژاد نائینی، احمد امین،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. هدف این مقاله مروری، معرفی پدیده کاشکسی قلبی برای اعضاء تیم درمانی مراقبتی به ویژه پرستاران است. به نظر می رسد آشنایی بیشتر اعضاء این تیم با پدیده کاشکسی بتواند آن را در کانون توجه برنامه مراقبتی برای بیماران درگیر با این مسئله جدی قرار دهد.
زمینه. نارسایی قلبی وضعیتی سیستمیک است که با اختلال در کار قلب آغاز می شود و به دنبال آن، اختلال عملکرد بیشتر ارگان های بدن از جمله سیستم قلبی عروقی، ماهیچه ای اسکلتی، کلیوی، عصبی و غدد، ایمنی، هموستات، و التهابی رخ می دهد. نارسایی قلبی اکنون به عنوان یک بیماری چند سیستمی دیده می شود که می تواند ناخوشی هایی همچون کم خونی، مقاومت به انسولین، به هم خوردن توازن سیستم اتونومیک، و کاشکسی قلبی را ایجاد کند. با وجود اهمیت پدیده کاشکسی در افراد با نارسایی قلبی، به نظر می رسد به اندازه کافی در برنامه درمانی مراقبتی تیم ارائه دهنده خدمات سلامتی مورد توجه قرار نمی گیرد.
روش کار. این مقاله به مرور مطالعات انجام شده بین سال های 1999 تا 2016 درباره کاشکسی قلبی می پردازد. جستجو در پایگاه های علمی Science direct و PubMed با کلیدواژه های نارسایی قلبی و کاشکسی قلبی منجر به یافتن 493 عنوان مقاله، شد. پس از بررسی مقالات، تعداد 41 عنوان مقاله برای تهیه مقاله حاضر مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها. طی دو دهه گذشته، با توجه به عدم وجود تعریفی واحد درباره کاشکسی قلبی، تلاش های بسیاری در راستای ارائه تعریفی واحد برای این پدیده صورت گرفته است. عدم توازن کاتابولیک/ آنابولیک و غلبه پدیده کاتابولیسم به دلیل مجموعه ای از فرایندهای ایمیونولوژیک، متابولیک، و عصبی هورمونی به عنوان پاتوفیزیولوژی این پدیده مورد توجه قرار گرفته است. بیشتر این فرایندها در اوایل شکل گیری نارسایی قلبی مزمن برای حفاظت قلب و سیستم گردش خون از آسیب و به منظور جبران کاهش عملکرد ماهیچه قلبی فعال می شوند. با توجه به اینکه مکانیسم های ایجاد کاشکسی چندگانه هستند، لازم است در درمان، مکانیسم های متعددی به طور همزمان مورد توجه قرار گیرند. اقدامات درمانی توصیه شده مبتنی بر پیشگیری، ورزش، تغذیه، و استفاده از داروها هستند.
نتیجه گیری. کاشکسی قلبی به عنوان یکی از عوارض نارسایی قلبی مزمن اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی بیمار و پیامدهای بیماری دارد. موفقیت راهبردهای درمانی برای پیشگیری یا درمان کاشکسی قلبی به میزان زیادی به تبعیت بیمار از رژیم درمانی بستگی دارد، زیرا این راهبردها چنگانه هستند و لازم است به طور صحیح و کامل اجرا شوند.
طاهره نجفی قزلجه، کاظم آخوندزاده،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مقاله با هدف مرور مطالعات مربوط به محدودیت سدیم و تبعیت از آن در بیماران مبتلا به نارسایی قلب تدوین شده است.
زمینه.در دههگذشته افزایش چشمگیری در شیوع و بروزنارسایی مزمن قلب وجود داشته است.درمان غیردارویی و غیرجراحی نقش مهمی در درمان نارسایی قلبی مزمن دارد و مصرف سدیم پایین با کاهش تجمع مایعات در بدن می تواند باعث بهبود علائم بیماری و جلوگیری از بدتر شدن آن شود، ولی تبعیت از رهنمودهای های تغذیه ای اغلب کمتر از رعایت رژیم دارویی است.
روش کار.جستجوی مطالعات 15 سال اخیر درباره محدودیت سدیم در مبتلایان به نارسایی قلب از طریق پایگاه های علمی Pubmedو Science directبا کلیدواژه های adherence، low-sodum diet، heart failure، sodium restriction، و low-salt dietو معادل فارسی آنها انجام شد.
یافته ها.در مطالعات مرور شده روش سنجش سدیم دریافتی و تبعیت بیماران از محدودیت سدیم متفاوت بودند. از طرفی، با وجود اینکه اساس مدیریت نارسایی قلب، محدودیت سدیم بیان شده است اما همچنان در مورد مفید بودن آن توافق نظر نیست. همچنین، مشخص شد که رهنمود صریح و مشخصی برای محدودیت سدیم در نارسایی قلب وجود ندارد و درصد کمی از بیماران از محدودیت مصرف سدیم تبعیت داشتند. مطالعات محدودی در زمینه عوامل موثر بر افزایش تبعیت از رژیم غذایی کم سدیم در مبتلایان به نارسایی قلب انجام شده است و روش های غیردارویی از جمله آموزش و مشاوره در افزایش تبعیت بیماران موفق نبوده اند.
نتیجه گیری.نیاز است تحقیقات بیشتری با کیفیت متدولوژیکی بالاتر، حجم نمونه بیشتر و استفاده از رویکرد مناسب و دقیق برای اندازه گیری سدیم دریافتی صورت گیرد. همچنین، دستیابی به یک رژیم غذایی کم سدیم، ممکن اما مشکل است، هرچند توافق نظر در مورد مقدار دقیق کاهش مصرف سدیم در روز نیست، اما به نظر می رسد رعایت محدودیت مصرف آن می تواند به بهبود علایم و کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلب کمک کند. اجرای مداخلات مبتنی بر نظریه و مداخلات خانواده محور شاید بتوانند در روند بهبود تبعیت بیماران از رژیم غذایی با محدودیت سدیم کمک نمایند، هر چند نیاز است مطالعات بیشتری در این زمینه صورت گیرد.
معصومه ذاکری مقدم، حسین بهادری فر، زهرا عباسی، حمید حقانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه بررسی تاثیر موسیقی درمانی بر معیارهای تهویه ای بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش های مراقبت ویژه بود.
زمینه. عوارض تهویه مکانیکی بیمار بسیار زیاد و قابل توجه می باشد. از جمله عواملی که در جداسازی بیمار از ونتیلاتور مورد توجه قرار می گیرند معیارهای تهویه ای هستند. موسیقی درمانی ممکن است بتواند با کاهش استرس و اضطراب باعث بهبود معیارهای تهویه ای و جداسازی بیمار از دستگاه تهویه مکانیکی شود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی کنترل شده، 70 بیمار بستری در بخ شهای مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی حضرت رسول اکرم (ص) بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه 35 نفره قرار گرفتند. در گروه آزمون، 30 دقیقه موسیقی آرامش بخش برای بیماران در دو نوبت صبح و بعد از ظهر در یک روز پخش شد. در گروه کنترل نیز به همین شکل در دو نوبت، و هر بار 30 دقیقه برای بیماران، بدون پخش موسیقی، هدفون گذاشته شد. در هر دو گروه، معیارهای تهویه ای، تعداد تنفس، ماکزیمم فشار راه هوایی و درصد اشباع اکسیژن خون شریانی ثبت شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 18 با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، کای دو، و بونفرونی انجام شد.
یافته ها. مقایسه روند تغییرات از دقیقه صفر تا 30 نشان داد که موسیقی درمانی باعث کاهش معنی دار میانگین تعداد تنفس در دقیقه می شود (0/001=P)، به این صورت که با گذشت زمان از شروع مداخله، میانگین تعداد تنفس با شیب زیاد کاهش پیدا کرد، در حالی که در گروه کنترل، میانگین تعداد تنفس با گذشت زمان کمی افزایش داشت. در گروه مداخله، فشار راه هوایی در دقیقه 30 (میانگین 17/30 با انحراف معیار 3/65) نسبت به لحظه صفر (میانگین 19/68 با انحراف معیار 3/64) از نظر آماری کاهش معنا دار داشت (0/001=P)، ولی در گروه کنترل فشار راه هوایی در دقیقه 30 نسبت به لحظه صفر کمی افزایش داشت. بین درصد اشباع اکسیژن شریانی گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی دار آماری یافت نشد (0/051=P).
نتیجه گیری: استفاده از موسیقی درمانی در بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش مراقبت های ویژه می تواند باعث کاهش تعداد تنفس در دقیقه و کاهش فشار راه هوایی شود و در نتیجه می تواند به کاهش کار تنفسی و جداسازی سریع تر بیمار از دستگاه تهویه مکانیکی کمک کند.
دکتر محمدرضا حیدری، خانم سمیه ولی پور دهکردی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این
مقاله به منظور بررسی اثرات زالودرمانی بر اختلالات انعقادی و بیماری های قلبی عروقی
و نقش پرستار در مراقبت از بیماران تحت این درمان انجام شد.
زمینه. زالودرمانی
یکی از روشهای درمانی مرسوم در طب سنتی در بسیاری از کشورهای دنیا میباشد که
امروزه به آن توجه زیادی شده است. استفاده از این روش درمانی به طور قابل توجهی رو
به افزایش است، اما تلاش قابل توجهی برای توضیح علت تاثیر این روش درمانی و
مکانیسم های عمل آن صورت نگرفته است.
روش کار. در
این مقاله مروری با مراجعه به پایگاه داده ها و موتورهای جستجو نظیر Google
Scholarو PubMedو
SID، کلمات کلیدی
زالودرمانی (leech
therapy/ medicinal leech)، مکانیسم اثر (mechanism of action)، بیماری قلبی عروقی (cardiovascular disease)، هموستاز (homeostasis)، و ضدانعقاد (anticoagulant)به صورت منفرد یا ترکیبی به
هر دو زبان انگلیسی و فارسی در متون سال
های 1989 تا 2016 میلادی جستجو شدند. علاوه بر این، از کتب فارسی در دسترس نیز
استفاده شد. در نهایت، از متونی که مرتبط با هدف مطالعه بودند بهره گرفته شد.
یافته ها. زالودرمانی
دارای ریشه بسیار قدیمی در طب سنتی ایران است که علاوه بر استفاده در اختلالات
مختلف،در درمان پرفشاری خون، آنژین صدری و انفارکتوس میوکارد استفاده شده است و
دارای اثرات ضدانعقادی است. مقالات و متون بر نقش پرستاران در امر مراقبت از
بیماران تحت درمان تاکید دارند.
نتیجه گیری. بهنظر
میرسد زالودرمانی صرف نظر از عوارضی که در برخی از منابع ذکر شده است میتواند بهعنوان
یکی از روشهای طب مکمل در امر درمان و پژوهشهای مرتبط با اختلالات قلبی عروقی و
انعقادی مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
ژاله محمد علیها، طاهره نجفی قزلجه، فاطمه آغا حسینی، راهله رحمانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر استنشاق توام اسانس اسطوخودوس، بابونه و بهار نارنج بر کاهش علائم حیاتی افراد با سندرم کرونری حاد انجام شد.
زمینه.بالا رفتن نبض، تنفس، و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در افراد با سندرم کرونری حاد سبب وخیم تر شدن حال بیمار می شود و استرس را در وی بالا می برد. استفاده از طب مکمل برای بهبود بیماری ها، با توجه به عوارض کم و هزینه نسبتا پایین، همواره مورد توجه پرستاران بوده است.
روش کار. مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی یک سوکور با گروه کنترل بود که در بیمارستان امام سجاد (ع) شهریار انجام شد. پس از کسب نامه کمیته اخلاق از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، 75 بیمار با تشخیص سندرم کرونری حاد در محدوده سنی 20 تا 80 سال، پس از امضاء رضایت نامه آگاهانه شرکت در پژوهش، وارد مطالعه شدند. این بیماران با استفاده از تخصیص تصادفی بلوک بندی سه تایی، به سه گروه آزمون، دارونما و کنترل تخصیص داده شدند (25 نفر در هر گروه). در گروه آزمون، بین ساعات 7 تا 8 شب، بر روی یک پد چشمی، دو قطره از رایحه چکانده و از بیمار درخواست می شد که پد را در کف دست در فاصله 5 سانتی متری بینی قرار دهد و 10 بار نفس عمیق بکشد. سپس، همان پد در کنار بالش بیمار تا صبح روز بعد قرار داده شد. در گروه دارونما، همین اقدام با استفاده از آب مقطر انجام شد، و در گروه کنترل اقدامی صورت نگرفت. علائم حیاتی بیماران قبل از مداخله، یک ساعت بعد از مداخله، و هر چهار ساعت تا صبح روز بعد اندازه گیری شد(جمعا شش نوبت). ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و ثبت علائم حیاتی بیمار بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از اساتید مورد تایید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با آزمون های کای اسکوئر، تی زوجی و آنالیز واریانس در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. سه گروه مطالعه از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همگن بودند. مقایسه میانگین تعداد نبض، تنفس، و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک قبل از مداخله نشان داد که تفاوت معنی داری بین سه گروه مورد بررسی وجود ندارد. نتایج نشان داد که استفاده توام از سه رایحه موجب کاهش تعداد نبض، تنفس، فشارخون سیستولیک و فشار خون دیاستولیک در یک، چهار، هشت و دوازده ساعت پس از مداخله در گروه رایحه درمانی نسبت به قبل از مداخله شد.
نتیجه گیری. استفاده از رایحه به عنوان یک روش مکمل در افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد می تواند سبب کاهش نبض، تنفس، و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک شود. با توجه به عوارض کم و دسترسی راحت به این رایحه درمانی، این مداخله می تواند توسط پرستاران بخش مراقبت های ویژه یا خانواده بیماران به کار گرفته شود.
رضا جوهری فرد، سجاد سبک خیز،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودانتقادی و ترس از شکست در افراد با بیماری قلبی انجام شد.
زمینه. امروزه بیماری قلبی عروقی به عنوان شایعترین بیماری جدی در کشورهای پیشرفته محسوب می شود. خودانتقادی و ترس از شکست از جمله مواردی هستند که ممکن است اثر منفی بر سلامت جسمی داشته باشند یا موجب بیماریهای قلبی شوند.
روش کار. طراحی این مطالعه از نوع تجربی (پیش آزمون-پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه بیماران قلبی بیمارستان مصطفی خمینی شهرستان بهبهان بود. تعداد 30 فرد مبتلا به بیماری قلبی با استفاده از روش نمونه گیری مستمر و براساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به روش گمارش تصادفی تصادفی ساده در یکی از دو گروه آزمون (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل آزمون های خودانتقادی و ترس از شکست بودند. از راهنمای عملی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای هدایت مداخله استفاده شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 18 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.
یافتهها. آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب شد نمره ترس از شکست (22/53F= و 0/0001p≤) و خودانتقادی (22/23F= و 0/0001p≤) در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل کاهش یابد.
نتیجهگیری. آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش موثر برای کاهش خودانتقادی و ترس از شکست در افراد مبتلا به بیماری قلبی به کار گرفته شود.
ناهیده رحیمی، احمد امین، بهشید قدردوست،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تزریق دیورتیک داخل وریدی بر مدت بستری افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. در حالی که بیماری نارسایی قلبی همواره به بستری طولانی مدت در بیمارستان میانجامد، استفاده از یک پروتکل استاندارد ممکن است بتواند منجر به کاهش هزینهها و عوارض در افراد مبتلا به این بیماری شود.
روش کار. در این مطالعه مداخله ای یک گروهی (بدون گروه کنترل)، 111 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن قلبی، تحت درمان با دیورتیک وریدی (هر نوبت، شش ساعت) به مدت یک سال در بخش نارسایی قلبی قرار گرفتند. این درمان در ماه اول به صورت یک بار در هفته، ماه دوم تا ششم به صورت یک بار هر دو هفته، و ماه هفتم تا دوازدهم به صورت یک بار در هر ماه انجام شد. در طول درمان با دیورتیک، آموزشهایی درباره تغذیه، تنظیم داروها و اصلاح شیوه زندگی به بیماران داده شد. دادههای جمع آوری شده شامل برونده ادراری، وزن، دفعات و تعداد روزهای بستری، الکترولیتها، شاخصهای عملکرد کلیه و میزان مرگ بودند.
یافته ها. میانگین سنی نمونه ها 58/88 سال با انحراف معیار 16/33 بود. حداقل و حداکثر دوز دیورتیک تجویز شده، به ترتیب، 20 و 200 میلیگرم بود. میانگین برونده ادرای، 1890 میلیلیتر با انحراف معیار 1101 (حداقل، 200 میلیلیتر و حداکثر 5700 میلیلیتر) و میانگین کاهش وزن، 3/4 کیلوگرم با انحراف معیار 5/91 بود. افزایش کراتینین و هایپوکالمی به صورت گذرا، به ترتیب در 15 و 20 بیمار مشاهده شد. در دوره یک ساله درمان، 31 بیمار (27/4 درصد) نیازمند بستری در بیمارستان و انتقال به سیسییو شدند.
نتیجه گیری. دورههای کوتاهمدت تزریق دیورتیک در افراد با نارسایی قلبی روشی ایمن است و می تواند بستری طولانیمدت در بیمارستان را به حداقل برساند.
مینا خنجری، فرهاد کامرانی، طاهره نصرآبادی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
بسمه تعالی
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش خانوادهمحور از طریق نرمافزار چندرسانهای به زبان آذری بر تبعیت از رژیم درمانی در افراد مبتلا به سکته قلبی انجام شد.
زمینه. احتمال تاثیر مضاعف آموزش به زبان آذری بر بهبود افراد آذری زبان مبتلا به سکته قلبی و رابطه آن با کاهش مرگ ناشی از بیماریهای قلبیعروقی قابل بررسی است.
روش کار. این مطالعه از نوع تجربی و کارآزمایی بالینی است که در بخش پست سیسییو بیمارستانهای شهر زنجان در سال 1395 صورت پذیرفت. شرکتکنندگان در مطالعه تعداد 80 نفر از افراد آذری زبان مبتلا به سکته قلبی بودند که در دو گروه آزمون (40 نفر) و کنترل (40 نفر) قرار گرفتند. برای هریک از شرکتکنندگان پرسشنامه مربوط به تبعیت از رژیم درمانی تکمیل شد. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 20 با استفاده از آزمونهای کایدو، منویتنی و تی مستقل تحلیل شدند.
یافته ها. مقایسه دو گروه آزمون و کنترل نشاندهنده وجود اختلاف معنادار آماری بین نمرات دو گروه در حیطههای تبعیت از رژیم دارویی (میانگین نمره گروه آزمون، 3/52 با انحراف معیار 0/2 در برابر میانگین نمره گروه کنترل، 2/79 با انحراف معیار 0/73) (0/0001P≤)، تبعیت از رژیم غذایی (میانگین نمره گروه آزمون، 3/91 با انحراف معیار 0/3 در برابر میانگین نمره گروه کنترل، 3/63 با انحراف معیار 0/6) (0/0001P≤) و تبعیت از رژیم حرکتی (میانگین نمره گروه آزمون، 3/57 با انحراف معیار 0/4 در برابر میانگین نمره گروه کنترل، 3/11 با انحراف معیار 0/7) (0/0001P≤) بود.
نتیجه گیری. آموزش خانوادهمحور از طریق نرمافزار چندرسانهای (به زبان آذری) بر تبعیت از رژیم درمانی افراد آذری زبان مبتلا به سکته قلبی موثر است و احتمالا میتواند عوارض ناتوانی، هزینههای بیمارستانی و احتمال مرگ را کاهش دهد.
مریم مهدی عراقی، کیانوش زهرا کار،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر ”درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد“ و ”آموزش تلقیح استرس“ بر استرس افراد مبتلا به سندرم قلب شکسته انجام شد.
زمینه. استرس به عنوان محرک اصلی سندرم قلب شکسته محسوب میشود و درعینحال، سندرم قلب شکسته نیز باعث افزایش استرس میگردد. به نظر میرسد آماده کردن بیمار در زمینه روشهای مقابلهای صحیح با استرس در جلوگیری از عود مجدد مفید باشد.
روش کار. روش پژوهش، نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری یکماهه بود. جامعه در دسترس شامل 62 بیمار مبتلا به سندرم قلب شکسته بود که در سال 1395 به بیمارستان توحید شهر سنندج مراجعه کرده بودند و تشخیص بالینی سندرم قلب شکسته در مورد آنان داده شده بود. با توجه به ظرفیت محدود گروههای مشاوره و درمان، از این جامعه، 30 بیمار به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش، مقیاس سنجش نشانگان استرس بود. مداخلههای ”درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد“ و ”آموزش تلقیح استرس“ برای هر کدام از گروههای مداخله به طور هفتگی اجرا شد. استرس هر سه گروه با استفاده از پرسشنامه در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری (یک ماه بعد) سنجیده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافتهها. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (65/87F=، 0001/0P≤) و آموزش تلقیح استرس (18/61F=، 0001/0P≤) هر دو، در مقایسه با گروه کنترل در کاهش نشانگان استرس موثر بودند. با وجود تاثیر هر دو مداخله، برتری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (69/66F=، 0001/0P≤) در مقایسه با آموزش تلقیح استرس (33/43F=، 0001/0P≤) در آزمون پیگیری مشخص شد.
نتیجهگیری. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان هر دو روش درمانی، به ویژه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را بهعنوان شیوههایی کارآمد و مؤثر با قابلیت کاربرد وسیع در پیشگیری و کاهش علایم استرس و بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سندرم قلب شکسته به کار برد.
شیرین شیرالی، زهرا دشتبزرگی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر گروهدرمانی وجودی بر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی انجام شد.
زمینه. سالمندان مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی دارای مشکلات عمدهای در زمینه سلامت روانشناختی هستند و یکی از روشهای کاهش مشکلات روانشناختی آنان، روش گروهدرمانی وجودی است.
روش کار. در این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل، از میان زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی مراجعهکننده به بیمارستان مهر شهر اهواز در سال 1397، 40 نفر با روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمون، 10 جلسه 60 دقیقهای با روش گروهدرمانی وجودی آموزش دید و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش، پرسشنامههای تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، قرانگرانی و نگرانی سلامتی بودند. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آزمونهای تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافتهها. نتایج نشان داد که در پیشآزمون، بین گروهها از نظر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت، اما در پسآزمون، بین دو گروه از نظر هر چهار متغیر تفاوت معنیدار آماری مشاهده شد، به این ترتیب که روش گروهدرمانی وجودی باعث افزایش تحمل پریشانی (0001/0P≤ ،158/52F=)، کاهش اضطراب وجودی (0001/0P≤ ،813/67F=)، فرانگرانی (0001/0P≤ ،766/59F=) و نگرانی سلامتی (0001/0P≤ ،475/60F=) در زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی شد.
نتیجهگیری. گروهدرمانی وجودی بر افزایش تحمل پریشانی و کاهش اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی تاثیر دارد. بنابراین، توصیه میشود که روانشناسان بالینی و درمانگران از روش گروهدرمانی وجودی در کنار سایر روشهای درمانی برای بهبود سلامت روانشناختی آنان استفاده نمایند.
بنفشه قربانی، نسیبه عاشوری، کیانوش صابری، فاطمه بهرام نژاد، اسماعیل شریعت،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مقاله به شرح و بررسی یک مورد ترومبوز دریچه میترال میپردازد.
زمینه. بیماری دریچه قلبی از جمله بیماریهای دارای اهمیت است که علیرغم درمانهای متعدد شیوع زیادی دارد. از میان گستره وسیع درمانها، تعویض یا ترمیم دریچه، در زمره درمانهای استاندارد محسوب میشود. این درمان، دارای عوارض متعددی است که با تبعیت از رژیم درمانی مناسب، در اکثر اوقات قابل پیشگیری است. مطالعه حاضر گزارش یک مورد بیمار دچار عارضه نادر ترومبوز دریچه میترال بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلب باز است.
معرفی مورد. بیمار خانم 50 ساله، تحت عمل جراحی تعویض دریچه میترال (مکانیکی) و تعویض دریچه تریکوسپید (مکانیکی) قرار گرفت. پس از ترخیص از بیمارستان، تحت درمان با قرص وافارین 5 میلیگرم و آ.اس.آ 80 میلیگرم بوده است. به دلیل تنگی نفس پیشرونده، دوباره به بیمارستان مراجعه میکند. طی بررسیهای انجام شده، عارضه نادر ترومبوز دریچه میترال گزارش میشود.
نتیجه گیری. ترومبوز دریچه مکانیکی میترال، عارضهای نادر ولی خطرناک است. اگرچه ایجاد ترومبوز، ارتباط تنگاتنگی با مصرف داروی ضد انعقاد دارد، اما در این مطالعه و مطالعات مشابه نشان داده شده است که معمولا رابطه دقیقی بین INR و ایجاد ترومبوز وجود ندارد.
بنفشه قربانی، فاطمه بهرام نژاد، محمد حسین ماندگار، زهره سادات میرمقتدایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی اهمیت نوتوانی قلبی و ارائه آموزشها در حیطه فعالیت جسمی در مرحله دوم نوتوانی انجام شد.
زمینه. نوتوانی قلبی بعد از عمل جراحی قلب باز به عنوان یک برنامه جامع درازمدت شامل ارزیابی پزشکی، تجویز برنامه ورزشی، اصلاح عوامل خطرزای قلبی، آموزش و مشاوره تعریف شده است. با توجه به اینکه فعالیت جسمی جزء جدایی ناپذیر نوتوانی قلبی، بهخصوص در مرحله دوم نوتوانی است، آشنایی پرستاران با حیطه نوتوانی قلبی و ارائه آموزشهای لازم به بیماران، اثر بهسزایی در کاهش عوارض و همچنین بهبود کیفیت زندگی خواهد داشت.
روش کار. این مطالعه در سال 1397 و 1398 با جستوجوی کتابخانهای و اینترنتی با کلیدواژههای جراحی بایپس عروق کرونر، تبعیت از رژیم درمانی، بیماری قلبیعروقی، فعالیت جسمی، حرکتهای ورزشی در منزل، نوتوانی قلبی و معادل انگلیسی آنها در پایگاههای دادهای و موتورهای جستوجو شامل CINAHL، Chchrane Library، Web of Science، PubMed، MagIran، OVID، SID، Google Scholar، Up-to-Date، و SCOPUS بدون محدودیت زمانی جست و جو شدند. در مجموع، 51 مقاله بدون محدودیت زمانی در ارتباط با مطالعه حاضر یافت شد که از این تعداد، با کمک نرم افزارEndNote ، 4 مقاله تکراری حذف شد. تعداد 10 مقاله نیز به دلیل عدم دسترسی متن کامل حذف شد و در نهایت، 37 مقاله وارد مطالعه شدند.
یافته ها. نقش پرستار در آموزش به بیماران قلبی جهت نوتوانی، از اهمیت بهسزایی برخوردار است. با آموزش اصول نوتوانی به بیماران در پیشگیری و مدیریت عوارض، میتوان نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران و افزایش بقای آنها ایفا نمود.
نتیجه گیری. آشنایی پرستاران با اصول نوتوانی قلبی از اهمیت ویژهای برخوردار است. پیشنهاد میشود پرستاران آموزش نوتوانی را به عنوان یکی از رویکردهای حمایتی درمانی و پیشگیری مورد توجه قرار دهند و همواره با آخرین دستورالعملها در این حیطه، آشنایی لازم را داشته باشند.
فاطمه عسگری، فرانک کارگر، فرزانه فتوحی، شیوا خالق پرست،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مایعدرمانی قبل از عمل بر عملکرد کلیه در افراد کاندید عمل جراحی قلب صورت گرفت.
زمینه. اختلال عملکرد کلیه ها که با اولیگوری و افزایش کراتینین همراه است، یکی از عوارض اعمال جراحی است. کاهش برونده قلبی باعث کاهش پرفیوژن کلیه میشود. نارسایی حاد کلیه با افزایش موارد ناخوشی، مرگ و هزینه درمان همراه است. مطالعات بسیاری نشان دادهاند که مرگ بعد از عمل وقتی عوارض نارسایی حاد کلیه اضافه میشود بسیار بیشتر میگردد. یکی از بهترین راهبردهای محافظت از کلیه ها، بهینه کردن وضعیت همودینامیک و مایع درمانی قبل از عمل است.
روش کار. مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در دو گروه آزمون (51 نفر) و کنترل (53 نفر) انجام شد. به نمونه های گروه آزمون، در طول 12 ساعت قبل از عمل سرم هافسالین (1 سیسی در ساعت به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) به صورن انفوزیون داده شد. گروه کنترل، از 8 ساعت قبل از عمل از خوردن و آشامیدن منع شدند. در دو روز اول بعد از عمل، میزان کراتینین، نیتروژن اوره خون، و ادرار 24 ساعته در هر دو گروه اندازه گیری و ثبت شد. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی شدند.
یافته ها. بر اساس نتایج، دو گروه آزمون و کنترل از نظر متغیرهای سن، جنسیت، وزن و کسر تخلیه ای همگن بودند. بیماران هر دو گروه از نظر تغییرات کراتینین در سه روز مختلف (قبل از عمل، روز اول و روز دوم بعد از عمل) اختلاف معناداری نداشتند. علاوه بر این، بین دو گروه از نظر میزان نیتروژن اوره خون در روزهای اول و دوم بعد از عمل نیز تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد. میزان برونده ادراری در روزهای اول و دوم گروه آزمون اندکی بالاتر از گروه کنترل بود، اما بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری از این نظر وجود نداشت. تعداد روزهای بستری بیماران گروه آزمون و کنترل اختلاف معنیداری آماری نداشت. در هیچ گروهی، بروز سکته قلبی گزارش نشد. در گروه کنترل، 2 مورد مرگ رخ داد، ولی در گروه آزمون، مورد مرگ ثبت نشد.
نتیجه گیری. بر اساس نتایج این مطالعه، مایعدرمانی قبل از عمل در کوتاه مدت تاثیری بر عملکرد کلیه ندارد، بنابراین، برای بررسی تاثیر مایع درمانی، پیشنهاد میشود بررسی در طولانی مدت انجام شود.