|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
1 نتیجه برای تابآوری
نسیم نادری، یاسمن خلیلی، علی انصاری فر، بهشید قدردوست، افسانه بخشی، دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین اثر مداخلات حمایتی بر مولفههای تابآوری و کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی بیماران دچار نارسایی پیشرفته قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی پیشرفته قلبی یک بیماری پرهزینه، پیشرونده و مزمن است که باعث کاهش تابآوری و کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی این بیماران میشود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی که بهصورت پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماه بعد در یک مقطع زمانی سهماهه انجامشد، 100 نفر از مراقبین خانوادگی بیماران دچار نارسایی پیشرفته قلبی در مرکز آموزشی تحقیقاتی درکانی قلب و عروق شهید رجایی، با تخصیص تصادفی ساده در یکی از دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بسته حمایتی خانواده شامل کارگاههای آموزش گروهی به مدت 6 جلسه و به صورت 2 جلسه در هفته در سه هفته متوالی برای گروه آزمون اجرا شد و پمفلت مطالب ارائهشده در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. افراد گروه کنترل آموزشهای رایج بیمارستان را دریافت کردند. مقیاس تابآوری (Connor-Davidson) و کیفیت زندگی (SF-36) قبل و بعد از مداخله و یک ماه پس از مداخله برای سنجش متغیرهای وابسته تحقیق استفاده شد. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 23 با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر، فیشر، منویتنی، تی مستقل، تی زوجی و آزمون ویلکاکسون تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از مداخله، میانگین نمره تابآوری و نمره کلی کیفیت زندگی در دو گروه تفاوت معنیداری از نظر آماری نداشتند، ولی بعد از انجام پژوهش، بین میانگین نمره تابآوری گروه آزمون (06/64 با انحراف معیار 11) در مقایسه با گروه کنترل (34/48 با انحراف معیار 23/16) تفاوت معنیدار آماری مشاهده شد (05/0P≤). همچنین، بعد از انجام مداخله، میانگین نمره کلی کیفیت زندگی گروه آزمون (70 با انحراف معیار 91/12) و کنترل (82/50 با انحراف معیار 72/17) اختلاف معنیدار آماری مشاهده شد (05/0P≤). نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که بعد از گذشت یک ماه از پایان مداخله، میانگین نمره تابآوری (8/63 با انحراف معیار 15/10) و نمره کلی کیفیت زندگی (82/69 با انحراف معیار 70/12) در گروه آزمون ثابت باقی ماند که نشاندهنده پایداری نتایج مداخلات بود (05/0P≤).
نتیجهگیری. بهعنوان قسمتی از برنامه درمانی کلنگر، نتایج این پژوهش میتواند راهنمایی برای راهاندازی یک واحد متمرکز برای آموزش و حمایت مراقبین خانوادگی بیماران مزمن قلبی باشد که علاوه بر حمایت اجتماعی و آموزش بهداشت روان، نیازها در زمینهی آگاهی از بیماری و مشارکت در مراقبت از بیمار را رفع نماید.
|
|
|
|
|
|