|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای بیماری عروق کرونری قلب
مینا نظری کمال، مهناز خسروجاوید، عباسعلی حسین خانزاده، دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه هدف. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط کامل گرایی با اهمالکاری و سبک های مقابلهای در افراد دچار بیماری عروق کرونری و افراد سالم انجام شد. زمینه. عوامل روان شناختی با تاثیرگذاری بر عوامل خطر فیزیولوژیک، خطر وقوع بیماری عروق کرونری قلب را افزایش می دهند. اگرچه این علل روان شناختی نقش مهمی در بروز بیماری های قلبی ایفا می کنند، پژوهش بیشتر در این زمینه ضروری به نظر می رسد. روش کار. در این پژوهش توصیفی همبستگی، 218 مرد با سن بیشتر از 40 سال به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و براساس ابتلا یا عدم ابتلا به بیماری عروق کرونری قلب در دو گروه جداگانه قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های اهمالکاری تصمیم گیری مان، اهمالکاری رفتاری لی، سبک های مقابلهای اندلر و پارکر و پرسشنامه کامل گرایی چندبعدی تهران بودند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. یافته ها.درگروه مردان دچار بیماری عروق کرونری قلب، کامل گرایی دیگرمدار با اهمالکاری تصمیم گیری و اهمالکاری رفتاری ارتباط مستقیم و معنادار داشت، در حالی که در گروه مردان فاقد بیماری عروق کرونری قلب، کامل گرایی دیگرمدار با اهمالکاری تصمیم گیری ارتباط معکوس و معنادار داشت. در گروه مردان فاقد بیماری عروق کرونری قلب، میان کامل گرایی دیگرمدار با اهمالکاری رفتاری ارتباط مستقیم وجود داشت، اما از نظر آماری معنادار نبود. در هر دو گروه، اثر کامل گرایی دیگرمدار بر اهمالکاری تصمیم گیری معنادار بود. در گروه مردان دچار بیماری عروق کرونری قلب، کامل گرایی دیگرمدار تاثیر معناداری بر اهمالکاری رفتاری داشت، اما در گروه مردان فاقد بیماری عروق کرونری قلب، کامل گرایی دیگرمدار بر سبک مقابله مسئله مدار تاثیر معنادار داشت. نتیجهگیری. در گروه مردان دچار بیماری عروق کرونری قلب، بین کامل گرایی دیگرمدار با دو بعد اهمالکاری رابطه مثبت معنادار مشاهده شد، با این وجود نمی توان رابطه مشاهده شده را به عنوان رابطه ای قوی قلمداد نمود. همچنین، در تحلیل رگرسیون، تنها تاثیر کامل گرایی دیگرمدار در مدل معنادار بود، و مدل های برازش یافته، قدرت پیشبینی بسیار کمی داشتند. تنها کامل گرایی دیگرمدار تا حدودی می تواند اهمالکاری تصمیم گیری و رفتاری را پیش بینی کند.
عیسی محمدی، شیدا سوداگر، بیوک تاجری، اکبر عطادخت، مریم بهرامی هیدجی، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر درمان ذهنی سازی و روان درمانی حمایتی بر روابط موضوعی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب انجام شد.
زمینه. بیماریهای قلبی عروقی علت عمده ناتوانی و مرگ در کشورهای مختلف جهان محسوب میشوند و با وجود ابداع روشهای مختلف درمانی، هنوز دارای شیوع بالایی هستند.
روش کار. این مطالعه از نوع تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، همه افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب بودند که در سال 1397 به بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کردند. از این جامعه آماری، تعداد 60 نفر از طریق نمونهگیری هدفمند، بر اساس معیارهای ورود، انتخاب و به طور تصادفی در یکی از گروههای آزمایشی اول (20 نفر)، آزمایشی دوم (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. در نهایت، پس از ریزش آزمودنیها، 55 نفر تا پایان مداخلات و ارزیابیها باقی ماندند. گروه آزمایشی اول 12 جلسه درمان مبتنی بر ذهنیسازی، و گروه آزمایشی دوم 10 جلسه روان درمانی حمایتی دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، از پرسشنامه روابط موضوعی بل استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD از طریق نرمافزار آماری SPSS (نسخه 22) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، اختلاف معنادار آماری در میانگین نمرات پس آزمون گروههای آزمایشی (درمان مبتنی بر ذهنی سازی: 0/0001p≤، 69/19F=؛ و رواندرمانی حمایتی: 0/0001p≤، 86/28F=) و گروه کنترل (0/43p<، 0/87F=) در زمینه روابط موضوعی و مؤلفه های آن مشاهده شد. همچنین، تاثیر روان درمانی حمایتی بر روابط موضوعی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب نسبت به درمان مبتنی بر ذهنی سازی بیشتر بود (0/01p≤).
نتیجه گیری. نتایج پژوهش حاضر میتواند پایهای برای به کارگیری این مداخلات در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونروی قلب باشد.
|
|
|
|
|
|