|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
15 نتیجه برای افسردگی
صدیقه عارفی، معصومه ذاکری مقدم، شهرزاد غیاثوندیان، حمید حقانی، دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه بازتوانی قلبی فاز یک بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونری اجرا گردید. زمینه.عوامل روانشناختی متعددی از جمله اضطراب و افسردگی، در پیش آگهی، سیر بهبودی و پیروی از درمان در بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونری نقش دارند. برنامه های بازتوانی قلبی جزئی مهم از طرح مراقبتی برای اکثر بیماران قلبی می باشند. مواد و روش ها. این پژوهش یک کارآزمایی بالینی غیر تصادفی و دو گروهی است. برای هر گروه، 44 نفر از بیماران سندرم حاد کرونری و دارای شرایط لازم ورود به مطالعه، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمون در چهار جلسه آموزشی برنامه بازتوانی قلبی شامل آشنایی با عوامل خطرزای بیماری قلبی، رژیم غذایی و دارویی، روش های پیشگیری از اضطراب و افسردگی، آموزش و انجام تمرینات ورزشی شرکت کردند و درانتها نیز کتابچه آموزشی ارائه شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با بیماری و پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستانی(HADS) استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(تی زوجی و مستقل و مجذور کای دو، تست دقیق فیشر) و با استفاده از نرم افزار 16/ SPSSمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها. بر اساس یافته های پژوهش، قبل از مداخله، بین دو گروه از نظر مشخصات فردی و اطلاعات مربوط به بیماری و اضطراب و افسردگی تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد. بعد از اجرای مداخله، نتایج نشان داد که بین میانگین سطح اضطراب و افسردگی دو گروهاختلاف آماری معنی داری وجود دارد که حاکی از کاهش سطح اضطراب و افسردگی بیماران در گروه آزمون بود(001/0P<). نتیجه گیری. بر اساس یافته ها، برنامه بازتوانی قلبی فاز یک موجب کاهش اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونری شد. لذا می توان این برنامه را به عنوان یک روش مؤثر در برنامه اجرایی مراقبت های پرستاری از بیماران سندرم حاد کرونری قرار داد.
علی فرهادی، یزدان موحدی، کلثوم کریمی نژاد، معصومه موحدی، دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی بیماران کرونر قلبی با پیگیری دو ماهه بود. زمینه. از مسائل مهمی که بیماران قلبی با آن روبرو هستند مشکلات روحی و روانی همچون افسردگی و اضطراب می باشد که تقریباً 65 درصد بیماران آن را تجربه می کنند و به همین سبب موجب تأخیر در بازگشت به کار، کاهش کیفیت زندگی و افزایش خطر مرگ می شود. روش کار. این پژوهش، از نوع کارآزمائی بالینی، به صورت دو گروهی و سه مرحله ای بود که بر روی 40 مرد مبتلا به بیماری کرونر قلب که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند انجام شد. شرکت کنندگان داوطلب، ابتدا به پرسشنامه افسردگی پاسخ دادند و افرادی که نمره آنها یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود به عنوان نمونه انخاب شدند و مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. در این پژوهش، میانگین نمره افسردگی مبتلایان، قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در دو گروه کنترل و آزمون مقایسه شدند. در این پژوهش از پروتکل ”کابات زین“ استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها ”پرسشنامه افسردگی بک“ بود و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 19و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها. بر اساس یافته ها، افسردگی مبتلایان، بعد و دو ماه بعد از مداخله کاهش قابل توجهی در مقایسه با قبل از مداخله داشته است و بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت آماری معنی داری مشاهده گردید. نتیجه گیری. با توجه به تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افسردگی، به کارگیری این روش برای بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر پیشنهاد می شود.
معصومه ذاکری مقدم، شهرزاد غیاثوندیان، پگاه سلحشور، انوشیروان کاظم نژاد، دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه هدف.این پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه حمایتی پرستاری بر افسردگی، اضطراب و استرس خانواده بیماران در طول عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد. زمینه.خانواده بیماران در طول عمل جراحی بای پس عروق کرونر سطح بالایی از اضطراب و استرس را تجربه می کنند. حمایت اطلاعاتی و عاطفی از خانواده بیماران در طول عمل جراحی ممکن است به آنها در کاهش استرس و در نتیجه، فراهم آوردن حمایت بیشتر از فرد بیمار کمک کند. روش کار. این پژوهش، یک مطالعه نیمه تجربی دو گروهی بود که در آن، 104 نفر از اعضاء خانواده بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر که شرایط لازم برای ورود به مطالعه را داشتند انتخاب شدند و به طور مساوی (هر گروه، 52 نفر) در یکی از گروه های آزمون یا کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون در طول عمل، برنامه حمایت پرستاری شامل حمایت اطلاعاتی و عاطفی را دریافت کرد و برای گروه کنترل، تنها اقدامات معمول انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مقیاستعدیل شده افسردگی، اضطراب و استرس DASSاستفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو و تی و با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 21 تحلیل شد. یافته ها.بر اساس یافته های پژوهش، بین دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک و نمره حاصل از تکمیل پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس DASS،قبل از مداخله، اختلاف آماری معناداری وجود نداشت، اما پس از اجرای مداخله و در پایان عمل، میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل به شکل معناداری کاهش یافت (0001/0>P). نتیجه گیری. بر اساس یافته ها، برنامه حمایت پرستاری سبب کاهش افسردگی، اضطراب و استرس خانواده بیماران در طول عمل جراحی قلب شده است، لذا می توان از این برنامه به عنوان روشی موثر جهت حمایت از خانواده بیماران در طول جراحی استفاده نمود.
پویا فرخ نژاد افشار، زهرا خواجعلی، رسول آذرفرین، اعظم محمودی، دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیرصدای سفید بر افسردگی بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی انجام شد.
زمینه. بسیاری از بیماران مبتلا به بیماری های قلبی عروقی پس از بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی با افسردگی مواجه میگردند که بر روند بهبودی این بیماران تاثیر سوئی میگذارد.
روش کار. این مطالعه نیمه تجربی بر روی 90 بیمار بستری در بخش های مراقبت ویژه قلبی که به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود به مطالعه در دو گروه کنترل و آزمون (45 بیمار در هر گروه) قرار گرفتند، در سال 1393 در مرکز قلب شهید رجایی تهران انجام شد. افسردگی بیماران در دو گروه توسط پرسشنامه DASS نسخه21 به مدت سه روز متوالی اندازه گیری شد. برای بیماران گروه آزمون، صدای سفید با شدت 60-50 دسی بل به مدت 30 دقیقه در فضای واحد بستری پخش شد. برای گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 17 و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و مجذور کای تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره افسردگی گروه کنترل، قبل و بعد از مطالعه به ترتیب 4/12 با انحراف معیار 4/35 و 3/52 با انحراف معیار 3/74 بود که تفاوت آماری معناداری نداشتند. میانگین نمره افسردگی گروه آزمون، قبل و بعد از مطالعه، به ترتیب 4/81 با انحراف معیار 4/47 . 3/93 با انحراف معیار 4/48 بود که از نظر آماری دارای اختلاف معنادار بودند (0/02p=).
نتیجه گیری. با توجه به یافتههای پژوهش، صدای سفید، منجر به کاهش معنی دار افسردگی در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل شد. این مداخله می تواند به عنوان اقدامی آسان و کم هزینه برای کاهش افسردگی بیماران در بخش مراقبت ویژه قلبی به کار گرفته شود.
محمدرضا حیدری، علیرضا سلطان پور، محسن ناصری، انوشیروان کاظم نژاد، دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر بادرنجبویه بر افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس شریان کرونر انجام شد.
زمینه. با توجه به میزان بالای اختلالات عاطفی بعد از جراحی قلب ضروری است تا از مداخلات مختلف دارویی یا غیردارویی استفاده شود. با توجه به بروز عوارض جانبی بر اثر مصرف داروهای شیمیایی و تمایل روزافزون بیماران به طب سنتی ایرانی، می توان از گیاهان دارویی مانند بادرنجبویه که سابقه مصرف طولانی آن در متون کهن ایران وجود دارد استفاده کرد.
روش کار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 80 بیمار تحت جراحی بای پاس شریان کرونر به طور تصادفی به دو گروه دارو و دارونما تخصیص یافتند. ابزار گردآوری داده ها شامل برگه ثبت مشخصات دموگرافیک و بالینی و مقیاس HADS بود. انجام مداخله از روز اول بعد از عمل جراحی انجام گرفت، به این صورت که به هر بیمار به طور تصادفی کپسول حاوی 500 میلی گرم بادرنجبویه یا دارونما، 3 بار در روز داده شد. بعد از 7 روز، افسردگی بیماران در دو گروه اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری و توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. نتایج این مطالعه نشان داد بعد از انجام مداخله، داروی گیاهی بادرنجبویه موجب کاهش میزان افسردگی بیماران گروه دارو در مقایسه با گروه دارونما گردید (0/008=p).
نتیجه گیری. بر اساس یافته های مطالعه، بادرنجبویه میتواند افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس شریان کرونر را کاهش دهد.
میثم شعبانی، معصومه ذاکری مقدم، دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف مرور پژوهش های انجام شده درباره چگونگی ایجاد و پیشرفت بیماری های قلبی عروقی در افراد افسرده انجام شد.
زمینه. بیماری های قلبی عروقی و افسردگی از جمله اختلالات رایج در جهان محسوب می شوند. مطالعات رابطه هم بروزی این دو اختلال را نشان داده اند، به طوری که افسردگی به عنوان عامل خطر ایجاد بیماری قلبی عروقی مطرح است.
روش کار. در این مطالعه مروری، اطلاعات مورد نیاز با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، PubMed، Springer، AHA journal، Biomed، Scope Med، Elsevier و WHO web page با استفاده از شکل فارسی و انگلیسی کلمات کلیدی افسردگی و بیماری قلبی عروقی، افسردگی و سیستم اندوتلیال، افسردگی و سیستم اتونوم، افسردی و سیستم ایمنی التهابی، افسردگی و عملکرد پلاکت، افسردگی و محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-فوق کلیه، و افسردگی در دوره قبل از زایمان به دست آمدند.
یافته ها. مکانیسم های پیشنهاد شده برای توضیح نقش افسردگی در ایجاد و پیشرفت بیماری های قلبی عروقی شامل اختلال در عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-فوق کلیه (HPA)، سیستم ایمنی-التهابی، سیستم اتونوم، پلاکت، سیستم اندوتلیال و تغییر الگوهای رفتاری (سندرم متابولیک) و افسردگی در دوره قبل از زایمان می باشند.
نتیجه گیری. یافته ها نشان می دهد که اختلال عملکرد محور HPA زمینه را برای شروع اختلال عملکرد سیستم اتونوم فراهم می کند. فرایند تشکیل پلاک آتروم و ترومبوز در اختلال عملکرد پلاکت، سیستم ایمنی التهابی و سیستم اندوتلیال سریع تر از دیگر مسیرهای تخریب پیش می روند. اختلال سیستم ایمنی التهابی نه تنها به واسطه افسردگی، بلکه به دنبال پیشرفت فرایند اختلال عملکرد سیستم اندوتلیال نیز ایجاد می شود. اطلاعات کاملی در مورد شدت افسردگی در ایجاد و پیشرفت بیماری قلبی عروقی وجود ندارد.
رسول حشمتی، دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این پژوهش بررسی تاثیر برنامه کاهش استرس بر اساس بهوشیاری بر افسردگی و اضطراب افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر بود.
زمینه. مشکلات افسردگی و اضطراب در افراد با بیماری عروق کرونر درمان شده با جراحی بای پس عروق کرونر متداول است. بنابراین، بررسی مدل های درمانی موثر برای تعدیل هیجان های منفی این بیماران اهمیت زیادی دارد.
روش کار. روش پژوهش به صورت تک آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر شهر تبریز بود که طی شش ماه دوم سال 1395 جهت اقدامات توانبخشی بعد از جراحی به بیمارستان شهید مدنی شهر تبریز مراجعه کردند. شرکت کنندگان، 4 مراجعه-کننده بودند که برنامه آموزش کاهش استرس بر اساس بهوشیاری را طی 8 جلسه هفتگی دریافت نمودند. اضطراب و افسردگی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه اضطراب بک، و پرسشنامه افسردگی بک، قبل و پس از آموزش سنجیده شد. برای تحلیل دادهها از درصد بهبودی، درصد داده های ناهمپوش (Percent of Non-overlapping Data)، تفاوت استاندارد میانگین و اندازه اثر، و برای تفسیر، از نمودار چشمی استفاده شد.
یافته ها. بر اساس یافته ها روش کاهش استرس بر اساس بهوشیاری منجر به بهبودی هیجان های منفی اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر می شود.
نتیجه گیری. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که کاهش استرس بر اساس بهوشیاری، مداخله ای موثر برای کنترل هیجان های منفی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر است.
زینب صارمی، طیبه خزاعی، طوبی کاظمی، علیرضا سعادتجو، دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه باهدف مقایسه تاثیر ماساژ بازتابی کف پا و ماساژ استروک بر افسردگی افراد دچار سکته قلبی انجام شد.
زمینه. افسردگی از عوارض شایع سکته قلبی است و میتواند احتمال وقوع حملات بعدی را افزایش دهد. دارودرمانی به عنوان روش رایج درمان افسردگی دارای عوارضی است. لذا انجام مداخلهای با کمترین عارضه جهت رفع افسردگی در این افراد اهمیت دارد.
روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دارای گروه کنترل بر روی 60 نفر از افراد دچار سکته قلبی بستری در بخش قلب بیمارستان ولی عصر (عج) شهر بیرجند در سال 1395 انجام شد. این افراد به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و با روش تخصیص تصادفی در سه گروه مداخله با ماساژ بازتابی (20 نفر)، مداخله با ماساژ استروک (20) و گروه کنترل (20) قرار گرفتند. ماساژدرمانی به مدت 5 هفته (سه روز در هفته به صورت یک روز در میان) انجام شد. قبل و پس از مداخله، پرسشنامه افسردگی بک توسط بیماران هر سه گروه تکمیل گردید. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 16 با استفاده از آزمونهای آماری کایدو، تی زوجی، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از مداخله، میانگین نمره افسردگی در سه گروه تفاوت آماری معنی داری با یکدیگر نداشتند، ولی پس از مداخله، اختلاف آماری معناداری بین میانگین نمره افسردگی سه گروه مشاهده شد (001/0p<) که بر اساس آزمون تعقیبی توکی مشخص شد میانگین نمره افسردگی گروه ماساژ بازتابی کف پا (65/23 با انحراف معیار 50/3) نسبت به گروههای ماساژ استروک (55/27 با انحراف معیار 42/3) و کنترل (05/30 با انحراف معیار 52/4) به طور معناداری کمتر است، ولی بین گروههای ماساژ استروک و کنترل اختلاف معناداری مشاهده نشد. میانگین تغییرات نمره افسردگی قبل و بعد از مداخله در گروه ماساژ بازتابی کف پا نسبت به گروههای ماساژ استروک و کنترل و در گروه ماساژ استروک نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بیشتر بود (05/0p<).
نتیجهگیری. ماساژ بازتابی کف پا نسبت به ماساژ استروک در کاهش افسردگی موثرتر است. بنابراین، استفاده از آن در کنار مراقبتهای معمول جهت کاهش افسردگی افراد دچار سکته قلبی پیشنهاد میگردد.
محمد اورکی، مسعود جان بزرگی، احمد علی پور، فاطمه نیکوئی، دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر توانبخشی شناختیرفتاری مبتنی برآموزش ایمنسازی در برابر استرس بر اضطراب، استرس و افسردگی در بیماران تحت جراحی بایپس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. استرس، اضطراب و افسردگی که در بروز اختلالات کرونری نقش مهمی دارند بعد از جراحی بایپس عروق کرونر نیز مانعی برای بهبودی فرد محسوب میشوند. به نظر میرسد آماده کردن بیمار درباره روشهای مقابلهای صحیح با استرس در جلوگیری از عود مجدد مفید باشد.
روش کار. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیشآزمون-پسآزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افرادی بود که برای عمل جراحی بایپس عروق کرونر به مرکز بازتوانی بیمارستان قلب تهران مراجعه کردند. تعداد 30 نفر از این افراد به روش مستمر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در یکی از دو گروه آزمون یا کنترل قرار گرفتند. ابزار این پژوهش مقیاس افسردگی، اضطراب و استرسDASS-21 بود که قبل از انجام مداخله و نیز در پایان جلسه دهم توسط نمونههای هر دو گروه تکمیل شد. گروه آزمون طی 10 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش ایمنسازی در برابر استرس مایکنبام قرار گرفت. برای گزارش دادهها از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها. آموزش ایمنسازی در برابر استرس به طور معناداری نمرات اضطراب (39/0 F=؛0001/0P≤)، استرس (35/0 F=؛0001/0P≤) و افسردگی (68/0 F=؛0001/0P≤) گروه آزمون را در مقایسه با گروه کنترل به طور مطلوب تغییر داد (24/36 F=؛0001/0P≤).
نتیجه گیری. آموزش ایمنسازی در برابر استرس نقش مهمی در کاهش هیجانات منفی (اضطراب، استرس و افسردگی) در بیماران تحت جراحی بایپس عروق کرونر دارد و انجام مداخلات مبتنی بر نتایج این پژوهش برای این دسته از افراد توصیه میشود.
فاطمه نیکوئی، محمد اورکی، مسعود جان بزرگی، احمد علی پور، دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ایمن سازی در برابر استرس (SIT) و درمان چندبعدی معنوی بر هماهنگی روانی فیزیولوژیکی ضربان قلب و افسردگی در بیماران تحت بای پس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. افسردگی و سایر اختلالات هیجانی نقش مهمی در کاهش هماهنگی روانی فیزیولوژیکی ضربان قلب و بروز اختلالات عروق کرونری دارند و بعد از جراحی بای پس عروق کرونر (CABG) نیز مانع بهبودی فرد از شرایط بیماری زا می شوند. به نظر می رسد آماده کردن بیمار در زمینه روش های مقابله ای صحیح در بهبود و جلوگیری از عود مجدد مفید باشد.
روش کار. این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی با دو گروه آزمون و یک گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر در مرکز قلب تهران بودند. تعداد 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش، مقیاسDASS-21 و ارزیابی هماهنگی روانی فیزیولوژیک ضربان قلب بود که قبل از انجام مداخله و نیز در پایان جلسه دهم، در سه گروه مورد بررسی قرار گرفت. گروه آزمون اول طی 10 جلسه 90 دقیقهای در معرض آموزش ایمن سازی در برابر استرس مایکنبام قرار گرفت و گروه آزمون دوم، درمان چند بعدی معنوی را دریافت نمود. جهت تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها. نتایج آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که مداخله درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ایمن سازی در برابر استرس و درمان چندبعدی معنوی، هر دو در کاهش افسردگی، اثربخشی معناداری نسبت به گروه کنترل دارند که این معناداری در پیگیری یک ماهه و سه ماهه حفظ شده است. تفاوت معناداری در میزان اثربخشی گروه های آزمون چند بعدی معنوی و ایمن سازی در کاهش متغیر افسردگی وجود داشت (2/2-F= ،0/002P=)، اما در رابطه با تغییرات میزان هماهنگی روانی فیزیولوژیکی در پسآزمون گروه های آزمون، تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/0013-F= ،0/1P=).
نتیجه گیری. به نظر می رسد مداخله درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ایمن سازی در برابر استرس با وجود تاکید بر افکار غیر منطقی، جایگزین نمودن آنها با شناخت های کارآمد و تجهیز بیمار به گنجینه کاملی از مهارتها، بدون ارائه معنا در زندگی، اثربخشی کمتری به نسبت درمان چندبعدی معنوی در کاهش افکار منفی دارد، اما در زمینه تاثیر بر هماهنگی روانی فیزیولوژیکی، به دلیل تحریک عصب واگ با درمان معنوی برابری میکند.
الهام ایرانی، سعید موسوی پور، مرضیه السادات سجادی نژاد، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی بر افسردگی، اضطراب، و استرس افراد با بیماری قلبی عروقی پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد
زمینه. عمل جراحی بایپس عروق کرونر مانند سایر اعمال جراحی برای بیماران تنشزا است و افسردگی، اضطراب و استرس از جمله اختلالات شایع و مهم در این بیماران محسوب میشود. یکی از رویکردهای رواندرمانی موثر برای کاهش عوامل روانشناختی منفی و جلوگیری از عود مجدد بیماری، رفتاردرمانی شناختی است.
روش کار. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، افراد با بیماری قلبی عروقی پس از عمل جراحی بایپس عروق کرونر در بیمارستان منتخب آجا تهران در سال 1400 بود که بر اساس نمونهگیری در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) پاسخ دادند. افراد گروه آزمون تحت 15جلسه رواندرمانی قرار گرفتند. دو گروه آزمون و کنترل در متغیرهای سن، تحصیلات، مدت بستری، و بیماری مزمن دیگر همگن بودند. از تحلیل کوواریانس تک متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از اجرای تحلیل کوواریانس دو گروه نشان داد که پس از کنترل اثر پیشآزمون، تفاوت معناداری بین نمرات پسآزمون دو گروه در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس وجود دارد؛ و پس از مداخله، نمرات افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمون نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری دارد.
نتیجهگیری: علاوه بر مداخلات پزشکی، از رفتاردرمانی شناختی میتوان برای افراد با بیماری قلبی عروقی بعد از عمل جراحی بایپس عروق کرونر، برای کاهش افسردگی، اضطراب و استرس و جلوگیری از عود مجدد بیماری استفاده کرد.
نرگس شجاعی کلاتهبالی، علیاکبر ثمری، مهدی اکبرزاده، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر زوجدرمانی به شیوه بهزیستی درمانی بر افسردگی، کیفیت زندگی زناشویی، خوشبینی و بهزیستی اجتماعی در افراد با بیماری قلبیعروقی انجام شد.
زمینه. افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی دارای مشکلات فراوانی در زندگی زناشویی و سلامت هستند و احتمالا یکی از روشهای موثر بر بهبود ویژگیهای زندگی زناشویی و مرتبط با سلامت آنها، روش زوجدرمانی به شیوه بهزیستی درمانی است.
روش کار. این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش افراد مبتلا به بیماری قلبیعرقی مراجعهکننده به بیمارستان قلبوعروق جوادالائمه شهر مشهد در نیمه اول سال 1400 بودند که از میان آنان، 30 زوج پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه و همتا شدن بر اساس تحصیلات، جنسیت، سن و مدت ابتلا به بیماری قلبیعروقی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعهکشی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. گروه آزمون 8 جلسه 90 دقیقهای (هفتهای دو جلسه) بهصورت گروهی و حضوری تحت زوجدرمانی به شیوه بهزیستی درمانی قرار گرفت و در این دوران، افراد گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. دادهها با پرسشنامههای خودگزارشدهی افسردگی، کیفیت زندگی زناشویی، خوشبینی و بهزیستی اجتماعی گردآوری و با آزمونهای کایدو، تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافتهها. گروههای آزمون و کنترل از نظر تحصیلات، جنسیت، سن و مدت ابتلا به بیماری قلبیعروقی تفاوت معنیداری نداشتند. قبل از مداخله، بین میانگین نمرات افسردگی، کیفیت زندگی زناشویی، خوشبینی و بهزیستی اجتماعی گروههای آزمون و کنترل تفاوت معنیداری وجود نداشت، اما بعد از مداخله، بین میانگین نمرات گروهها در هر چهار متغیر وابسته تفاوت معنیداری دیده شد (0/0001P≤). روش زوجدرمانی به شیوه بهزیستی درمانی باعث کاهش افسردگی (0/0001P≤ ,192/046F=) و افزایش کیفیت زندگی زناشویی (0/0001P≤ ,329/770F=)، خوشبینی (0/0001P≤ ,230/267F=) و بهزیستی اجتماعی (0/0001P≤ ,359/588F=) در افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی شد.
نتیجهگیری. نتایج این پژوهش حاکی از تاثیر زوجدرمانی به شیوه بهزیستی درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی زناشویی، خوشبینی و بهزیستی اجتماعی در افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت میتوانند از روش مذکور برای بهبود ویژگیهای زندگی زناشویی و مرتبط با سلامت استفاده نمایند.
مریم بقولی کرمانی، محسن گل پرور، حمید آتش پور، معصومه صادقی، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر، روایت درمانی زوجی، و طرحواره درمانی زوجی بر سرمایه عاطفی و افسردگی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر انجام شد.
زمینه. بیماری عروق کرونری از زمره بیماریهای قلبی است که میتواند زوجها را با مشکلاتی مواجه سازد.
روش کار. این پژوهش از نوع نیمه تجربی دارای پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری افراد مبتلا به بیماری عروق کرنری همراه با همسران خود در سال 1400 بودند، که از میان آنها 64 زوج به صورت هدفمند انتخاب و در چهار گروه (هر گروه 16 زوج) گمارده شدند. پرسشنامه سرمایه عاطفی گلپرور و ”سیاهه افسردگی بک“ برای سنجش متغیرهای وابسته در دو مرحله استفاده شد. سه گروه درمانی، هر یک طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. داده ها با تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS بررسی شدند.
یافته ها. بر اساس نتایج، در مورد متغیر سرمایه عاطفی، بین مداخلات زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر، روایت درمانی زوجی، و طرحواره درمانی زوجی با گروه کنترل (0/001≥P) و بین زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر با روایت درمانی زوجی و طرحواره درمانی زوجی تفاوت معناداری وجود دارد (0/001≥P). در مورد متغیر افسردگی، بین مداخلات زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر، روایت درمانی زوجی، و طرحواره درمانی زوجی با گروه کنترل و بین زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر و طرحواره درمانی زوجی با روایتدرمانی زوجی تفاوت معناداری به دست آمد (0/05≥P).
نتیجه گیری. بر اساس نتایج، به ترتیب، زوجدرمانی رفتاری یکپارچه نگر، طرحواره درمانی زوجی، و روایت درمانی زوجی در افزایش سرمایه عاطفی و کاهش افسردگی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر و همسران آنها تاثیر دارند. پیشنهاد میشود در مراکز درمانی قلب و عروق، این سه درمان برای این بیماران و همسران آنها استفاده شوند.
صفورا آصفمهر، عبدالمجید بحرینیان، فاطمه شهابی زاده، دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با پیاده روی ذهن آگاهانه با رفتاردرمانی دیالکتیکی بر نشانگان روانشناختی (افسردگی و اضطراب)، کیفیت زندگی و فشار خون در افراد مبتلا به پرفشاری خون انجام شد.
زمینه. فشار خون بالا میتواند باعث نارسایی کلیهها و بروز عوارض در چشم فرد گردد. فشارخون بالا به دلیل شیوع زیاد و همراهی با بیماریهای قلبی یک مشکل سلامتی-درمانی در کشورهای صنعتی و در حال توسعه محسوب میشود.
روش کار. مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمون و یک گروه کنترل بود. از بین 87 نفر داوطلب، 45 نفر از بیماران به شیوه نمونهگیری تصادفی در دو گروه آزمون و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه افسردگی بک (1960)، پرسشنامه اضطراب بک (1990)، و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. پروتکل شناختی رفتاری مبتنی بر پیاده روی ذهن آگاهانه گروهی لیهی (2011) و پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیکی (لینهان، 1993) مبنای مداخلات بودند. تحلیل داده ها در نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
یافته ها. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین تاثیر دو مداخله بر نمرات متغیر افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی و فشارخون بود (0/0001P≤). همچنین، گروه درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پیاده روی ذهن آگاهانه در مقایسه با رفتاردرمانی دیالکتیکی تاثیر بیشتری بر کیفیت زندگی و فشارخون افراد مبتلا به پرفشاری خون داشت.
نتیجه گیری. برای افزایش کیفیت زندگی و کاهش فشار خون افراد مبتلا به پرفشاری خون بهتر است از روش گروه درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پیاده روی ذهنآگاهانه و برای کاهش نشانگان شناختی (افسردگی و اضطراب) افراد مبتلا به پرفشاری خون از روش رفتاردرمانی دیالکتیکی سود جست.
نسیم صدیقیان، الهام نومیری، علی قربانی، شادیه صادق شیخی، دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کیفیت خواب و استرسدرکشده با افسردگی در زنان مبتلا به سکته قلبی حاد با نشانگان اضطراب بود.
زمینه. افسردگی اختلالی شایع با شیوع حدود ١٥ درصد است و امروزه علت اصلی ناتوانی در سراسر دنیا محسوب میشود، و رتبه چهارم را در میان ده علت اصلی بار جهانی بیماریها بهخود اختصاص میدهد، که با دورههای طولانیمدت، تنوع علایم، بالا بودن میزان عود و اختلالات جسمی و روانی زیادی همراه است.
روش کار. روش این پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعهآماری آن، زنان مبتلا به سکته حاد قلبی ساکن شهر تهران در سال ١٤٠١ بودند. تعداد ٧٠ نفر از کسانی که پس از تکمیل پرسشنامه اضطراب، نمره بالاتر از متوسط را بهدست آوردند، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامههای اضطراب، افسردگی، کیفیتخواب و استرس درکشده بودند.
یافته ها. بین کیفیت خواب و استرس درک شده منفی با افسردگی رابطه مثبت و معنادار، و بین استرس درکشده مثبت با افسردگی رابطه منفی و معنادار وجود داشت. همچنین، کیفیتخواب، استرس درک شده منفی، و استرس درک شده مثبت، به ترتیب به میزان 0/18، 0/20، و 0/08 توان پیشبینی افسردگی را دارند.
نتیجه گیری. با توجه به اینکه مشکلات خواب میتواند باعث پریشانی روانشناختی و کاهش تمرکز در افراد شود، لذا میتوان انتظار داشت افزایش مشکلات خواب انرژی فردی را کاهش دهد و با افزایش اضطراب، زمینه افزایش مشکلات روانشناختی همچون افسردگی را فراهم کند. بنابراین، میتوانانتظار داشت افرادی که دچار بیماری قلبی میشوند اغلب به علت خطر بیماری، سطح اضطراب زیادی را تحمل کنند که میتواند با افزایش مشکلات خواب همراه باشد، در نتیجه، منجر به ایجاد افسردگی در افراد گردد.
|
|
|
|
|
|