[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای آموزش به بیمار

محمد رضا حیدری، رضا نوروز زاده، محمد عباسی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

خلاصه

هدف. هدف این مطالعه، معرفی داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی- عروقی و آموزش به بیماران می باشد.

روش کار. این مطالعه از نوع مرور سیستماتیک مربوط به داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی- عروقی است که با جستجو از پایگاه های P‏ubMed، Science Direct، Highwire(سایت دانشگاه استانفورد) با کلیدواژه هایHerbal،Hyperlipidemia، Heart failure،Cardiovascularو Hypertention، داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی عروقی استخراج و از کتاب پرستاری مرتبط با گیاهان دارویی(کستکا- روکز و همکاران، 2005) و اطلس جامع گیاهان دارویی(استف و همکاران، 2004) برای بررسی و توضیح ترکیبات موثر گیاهی، عوارض جانبی، تداخلات و آموزش به بیمار استفاده شد.

یافته ها. داروهای گیاهی مورد استفاده در ایران برای بیماری های قلبی-عروقی شامل آنتوم، دیورتیک، آلیکوم، اولئاکرات، روکاردین و کراتاگوس می باشند و برای مصرف هر کدام از آنها، لازم است بیمار آموزش هایی را دریافت کند.

نتیجه گیری. پاره ای از اختلالات قلبی-عروقی را می توان با استفاده از داروهای گیاهی تحت کنترل در آورد. آموزش به بیمار برای در نظر گرفتن موارد احتیاط و تداخلات دارویی و اجتناب از مصرف خودسرانه گیاهان دارویی اهمیت به سزایی دارد.


تورج بابایی، رقیه صادقی، هومن بخشنده،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

خلاصه

هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش چهره به چهره قبل از عمل بر میزان درد بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.

زمینه. درد از مشکلات پس از جراحی بای پس شریان کرونری است. جهت تسکین درد، استفاده از روش های غیردارویی بر روش های دارویی ترجیح داده می شوند.

روش کار. در این مطالعه نیمه تجربی، 72 بیمار تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، به طور مساوی در یکی از دو گروه تجربه و کنترل قرار گرفتند. واحدهای مورد پژوهش در گروه تجربه، آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد را به مدت 20 تا 30 دقیقه دریافت کردند، ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از عمل جراحی، هنگامی که بیمار به بخش مراقبت ویژه منتقل شد، دو ساعت پس از خروج لوله تراشه، شدت درد بر اساس مقیاس عددی جانسون اندازه گیری شد و سپس، دو بار با فاصله سه ساعته این اندازه گیری تکرار شد. همین طور، چک لیست روش های غیردارویی مورد استفاده جهت کنترل درد و داروهای ضد درد دریافت شده در طی روزهای بستری بیمار در بخش مراقبت ویژه تکمیل شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، توزیع فراوانی) و تحلیل (آزمون کای دو و من-ویتنی) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته ها. بر اساس نتایج، بین دو گروه از نظر ویژگی های دموگرافیک تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین شدت درد دو گروه، دو ساعت پس از خروج لوله تراشه، اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد (0/313p=)، اما بین شدت درد گروه تجربه و کنترل، 5 ساعت (0/015p=) و 8 ساعت (0/006p=) پس از عمل، اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. همچنین، این مطالعه نشان داد که میزان مصرف مسکن جهت تسکین درد بعد از عمل در بیماران گروه تجربه کمتر از بیماران گروه کنترل بود (0/046p=).

نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد می تواند منجر به کاهش شدت درد بعد از عمل در بیماران تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر گردد و به عنوان یک مداخله غیردارویی به پرستاران بخش های جراحی توصیه می شود.


فرهاد کامرانی، سمیه نیکخواه، فریبا برهانی، محمد جلالی، سوده شهسواری، کیانوش نیرومند زندی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش به بیمار و پیگیری تلفنی (تلهنرسینگ) توسط پرستار بر تبعیت از رژیم درمانی بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخشهای سیسییو بیمارستانهای منتخب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی البرز انجام شد.

زمینه. افزایش تبعیت از رژیم درمانی در بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد جهت کاهش بستریهای مجدد و پیشرفت بهبودی ضروری میباشد، اما آموزش بیمار به تنهایی افزایش تبعیت از رژیم درمانی را تضمین نمیکند و جهت بهبود تبعیت از رژیم درمانی، علاوه بر آموزش، پیگیری بعد از ترخیص نیز ضروری میباشد.

روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 90 بیمار مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخش سیسییو بیمارستانهای منتخب شهر کرج در سال 1393 انجام شد. نمونهها به روش مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی بلوکی جایگشتی در یکی از سه گروه 30 نفری آموزش، آموزش و پیگیری تلفنی، و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمعآوری داده ها پرسشنامه بود و اعتبار آن از نظر محتوا و اعتماد آن به روش آزمـون مجدد سنجیده شد. جمعآوری داده ها در دو نوبت (شروع مطالعه و سه ماه بعد از شروع مطالعه) انجام شد. بیماران گروه آموزش با استفاده از جزوه آموزشی، قبل از ترخیص آموزش داده شدند و بیماران گروه پیگیری علاوه بر آموزش، به مدت سه ماه تحت پیگیری تلفنی قرار گرفتند. در شش هفته اول، دو تماس تلفنی و در شش هفته دوم، یک تماس تلفنی با بیماران برقرار شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 16 انجام شد.

یافتهها. پس از مطالعه، سه گروه مورد مطالعه از نظر تبعیت از رژیم درمانی تفاوت آماری معنی داری داشتند (0/001=p)، به این ترتیب که تبعیت از رژیم درمانی در گروه های پیگیری تلفنی و آموزش نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری داشت.

نتیجهگیری. آموزش به بیمار و پیگیری تلفنی، هر دو در بهبود تبعیت از رژیم درمانی بیماران تاثیر دارد، اما بیماران گروه آموزش و پیگیری تلفنی نسبت به گروه آموزش تبعیت بیشتری از رژیم درمانی داشتند. بنابراین، توصیه میشود از پیگیری تلفنی برای ارائه خدمت به بیماران استفاده شود.


شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، مجید ملکی، نسیم نادری، بهروز قنبری، شیرین حسینی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی نظارت بالینی بر میزان ارائه آموزش به بیماران قلبی انجام شد.
زمینه. نظارت بالینی رابطه­ای متقابل بین پرستار و ناظر است که می تواند موجب توسعه مهارت های حرفه ای پرستار گردد.
روش کار. این مطالعه از نوع نیمه تجربی قبل-بعد بدون گروه کنترل است. روش نمونه گیری، احتمالی و به صورت طبقه بندی بود که با داشتن معیارهای ورود و خروج، تا رسیدن حجم نمونه به 300 نفر انجام شد. پژوهشگر با استفاده از فرم جمع آوری داده ها میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی و ثبت نمود. الگوی نظارت بالینی به عنوان مداخله این پژوهش، شامل برنامه ریزی، برگزاری جلسات ماهیانه با رابطین آموزش سلامت بخش­ها، ارائه آموزش­های طبقه بندی شده، اجرای نظارت بالینی روزانه، پیگیری­ها، مشخص نمودن نقاط ضعف پرستاران در حیطه ارائه آموزش به بیماران قلبی و انجام اقدامات اصلاحی به مدت یک سال به طور منظم و مستمر بود. سپس، پژوهشگر با استفاده از همان فرم، دوباره میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین، میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی کرد و نتایج قبل و بعد از اجرای مداخله را با یکدیگر مقایسه نمود. داده­ها با استفاده از روش­های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد.
یافته ها. پس از اجرای الگوی نظارت بالینی، میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران، در ابتدای بستری، حین بستری و زمان ترخیص، نسبت به قبل از مداخله به طور معنی داری افزایش یافت (001/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که بیماران بعد از اجرای الگوی نظارت بالینی، از آموزش های دریافت شده رضایت بیشتری دارند (001/0p<).
نتیجه گیری. نظارت مستمر و منظم، بر روند اجرای آموزش به بیمار نقش به­سزایی دارد. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار و نقش آن در بهبود وضعیت بیماری و ارتقای سلامتی، توصیه می شود برای پرستاران در زمینه آموزش به بیمار برنامه های مدیریتی و نظارتی در نظر گرفته شود.

ناهیده رحیمی، احمد امین، بهشید قدردوست،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تزریق دیورتیک داخل وریدی بر مدت بستری افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. در حالی که بیماری نارسایی قلبی همواره به بستری طولانی مدت در بیمارستان می­انجامد، استفاده از یک پروتکل استاندارد ممکن است بتواند منجر به کاهش هزینه­ها و عوارض در افراد مبتلا به این بیماری شود.
روش کار. در این مطالعه مداخله ای یک گروهی (بدون گروه کنترل)، 111 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن قلبی، تحت درمان با دیورتیک وریدی (هر نوبت، شش ساعت) به مدت یک سال در بخش نارسایی قلبی قرار گرفتند. این درمان در ماه اول به صورت یک بار در هفته، ماه دوم تا ششم به صورت یک بار هر دو هفته، و ماه هفتم تا دوازدهم به صورت یک بار در هر ماه انجام شد. در طول درمان با دیورتیک، آموزش­هایی درباره تغذیه، تنظیم داروها و اصلاح شیوه زندگی به بیماران داده شد. داده­های جمع آوری شده شامل برون­ده ادراری، وزن، دفعات و تعداد روزهای بستری، الکترولیت­ها، شاخص­های عملکرد کلیه و میزان مرگ بودند.
یافته ها. میانگین سنی نمونه ها 58/88 سال با انحراف معیار 16/33 بود. حداقل و حداکثر دوز دیورتیک تجویز شده، به ترتیب، 20 و 200 میلی­گرم بود. میانگین برون­ده ادرای، 1890 میلی­لیتر با انحراف معیار 1101 (حداقل، 200 میلی­لیتر و حداکثر 5700 میلی­لیتر) و میانگین کاهش وزن، 3/4 کیلوگرم با انحراف معیار 5/91  بود. افزایش کراتینین و هایپوکالمی به صورت گذرا، به ترتیب در 15 و 20 بیمار مشاهده شد. در دوره یک ساله درمان، 31 بیمار (27/4 درصد) نیازمند بستری در بیمارستان و انتقال به سی­سی­یو شدند.
نتیجه گیری. دوره­های کوتاه­مدت تزریق دیورتیک در افراد با نارسایی قلبی روشی ایمن است و می تواند بستری طولانی­مدت در بیمارستان را به حداقل برساند.

شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، زهرا حنیفی، لیلا ساری، معصومه کلایی، بهروز قنبری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف شناسایی موانع موجود در زمینه آموزش به بیمار از دیدگاه پزشکان، بیماران بستری و پرستاران انجام شد.
زمینه. آموزش به بیمار یکی از شاخص­های کیفیت خدمات مراقبتی درمانی است. آموزش به بیمار می­تواند منجر به کاهش هزینه­های مراقبت­های بهداشتی شود، کیفیت مراقبت­ها را افزایش دهد و درنهایت به بیمار کمک کند به استقلال و خودکفایی برسد.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بود. جامعه پژوهش شامل پزشکان، پرستاران و بیماران بستری در بخش­های مختلف مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی بودند. روش نمونه گیری به­صورت طبقه­ای بود و از هر طبقه، تعدادی نمونه به­طورتصادفی انتخاب شد. نمونه­گیری برای جامعه پرستاران و پزشکان نیز صورت پذیرفت. ابزار جمع­آوری داده­ها پرسشنامه­های محقق­ساخته بودند که پس از تایید روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل آماری داده­های جمع­آوری­شده از آزمون­های میانگین و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار آماری SPSS  استفاده شد.
یافته ­ها. از نظر پزشکان بیشترین موانع آموزش به بیماران، مربوط به بیماران و پس از آن، مربوط به پزشکان بود. از نظر پرستاران، بیشترین موانع آموزش به بیمار مربوط به پرستاران بود. از نظر خود بیماران بیشترین موانع آموزش به بیماران مربوط به خود بیماران و پس از آن، به ترتیب، مربوط به پرستاران و پزشکان بود. 
نتیجه­ گیری. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار، پیشنهاد می­گردد مسئولان با اتخاذ تدابیری همچون جذب تعداد کافی نیروی پرستاری، تهیه بروشور، اختصاص بودجه کافی به امر آموزش، نظارت و تشویق مناسب پرستاران و پزشکان، در اولویت قرار دادن آموزش به عنوان وظیفه روزانه، و فرهنگ­سازی برای پذیرش آموزش از سوی بیماران، در جهت رفع موانع آموزش به بیمار اقدام کنند.

محمد دلیلی، لیلا کمال زاده، الهام رضانژاد، محمود شیخ فتح اللهی، امیرفرجام فاضلی فر،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین میزان پیگیری خانواده­ ها برای کودکان دارای دفیبریلاتور قلبی و نقش آموزش ­های پرستاران به خانواده­ ها انجام شد.
زمینه. دفیبریلاتورهای قلبی دستگاه­های قابل تعبیه در بدن با قابلیت ضربان ­سازی و شوک­ دهی در موارد لزوم هستند. از آن­جا که تشخیص آریتمی و درمان آن توسط دستگاه دفیبریلاتور از حساسیت بالایی برخوردار است، لازم است کودکان دارای دفیبریلاتور به­ طور منظم و مکرر پیگیری شوند.
روش کار. این مطالعه توصیفی مقایسه ­ای با استفاده از داده­ های سیستم اطلاعات بیمارستانی انجام شد. کودکان با سن کمتر از 15 سال که از سال 1388 تا سال 1399 برای آنان دستگاه دفیبریلاتور تعبیه شده بود مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان پیگیری بر اساس سن و جنسیت کودک، نوع بیماری زمینه­ای، محل سکونت و نوع آموزه­های پرستاری با هم مقایسه شدند. داده ­ها نرم­افزارSPSS  نسخه 24 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی شدند.
یافته­ ها. شصت و هفت مورد تعبیه در 61 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سن بیماران هنگام تعبیه، 9/58 سال با انحراف معیار 3/72 بود (محدوده سنی از 1 تا 15 سال). میزان مراجعات بیماران در نوبت­های پیگیری تعیین ­شده، با گذشت زمان کاهش معنی­ داری نشان داد، به­ طوری که 94 درصد بیماران برای نخستین نوبت پیگیری مراجعه نموده بودند، اما این درصد برای مراجعه 5 سال بعد، به 43/6 درصد کاهش یافته بود (0/0001P≤). میزان پیگیری بیماران با شیوه آموزش پرستاری قدیم، 71/3 درصد و با شیوه آموزش پرستاری جدید، 89/64 درصد بود (0/002P=).
نتیجه­ گیری. میزان پیگیری خانواده­ ها علی­رغم حساسیت و خطرات بالقوه داشتن دفیبریلاتور کمتر از حد مطلوب است. از میان عوامل بررسی شده، نوع آموزش پرستاران به خانواده ­ها مهم­ترین عامل تعیین­ کننده برای پیگیری منظم خانواده ­ها بود.


صفحه 1 از 1     

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.05 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4710