[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
45 نتیجه برای آموزش

شبنم زعفری نوبری، بهشید قدردوست، زهرا حنیفی، شیوا خالق پرست اطهری،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر آموزش چهره به چهره و ارائه مداخلات مشاوره ای به بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد در معرض خطر آنفارکتوس حاد میوکارد، بر دانش، نگرش و باورهای آنها نسبت به بیماری و علایم آن و واکنش مناسب به علایم در یک و سه ماه بعد از شروع بیماری بود.

زمینه. بیماری های عروق کرونر یکی از مشکلات اصلی حوزه سلامت در جوامع پیشرفته بشری می باشد. میزان مرگ و میر ناشی از آنفارکتوس حاد میوکارد به میزان زیادی بستگی به فاصله زمانی شروع علایم تا زمان انجام مداخلات برای برقراری خونرسانی مجدد دارد. برقراری خونرسانی مجدد زمانی بهترین نتیجه را می دهد که انجام آن در60 دقیقه ابتدایی بعد از شروع علایم صورت گیرد. تاکنون مطالعات بسیاری برای یافتن راهکارهای کاهش زمان تاخیر انجام گرفته است. در برخی از این مطالعات به آموزش از طریق رسانه های جمعی اشاره شده است که به نظر می رسد کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

روش کار. در این کارآزمائی بالینی با گروه کنترل، 300 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی با تشخیص سندرم کرونری حاد وارد مطالعه شدند. ملاک ورود بیماران به مطالعه، عدم ابتلا به بیماری توام جدی و پیچیده مثل بیماری روانی یا نارسایی مزمن کلیه، بیماری های نورولوژیکی یا بدخیمی ها، و توانایی در برقراری ارتباط (فهمیدن زبان فارسی یا پاسخ دادن به زبان فارسی) بودند. مداخله بر اساس مدل خود تنظیمی لونتال درباره رفتارهای بیماری قلبی شامل دادن اطلاعات، مسایل عاطفی و عوامل اجتماعی انجام گرفت بیماران پس از تکمیل فرم رضایت نامه آگاهانه، به طور تصادفی در یکی از دو گروه مداخله یا کنترل قرار گرفتند. به بیماران گروه کنترل، دستورالعمل های معمول درباره علایم و دریافت مراقبت از پرستاران ارائه شد و گروه مداخله علاوه بر دستورالعمل های معمول، آموزش ها و مداخلات مشاوره ای توسط پرستاران را نیز دریافت کردند. داده ها در سه مرحله ی شروع مداخله (بعد از تقسیم تصادفی و قبل از قرار گرفتن در گروههای یادگیری)، یک ماه و سه ماه پس از مداخله جمع آوری شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک، و پرسشنامه  ضریب پاسخگویی (واکنش) به سندرم کرونری حاد بر اساس ابزار مطالعه REACT (Rapid Early Action for Coronary Treatment) بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS  نسخه 15 تحلیل شد.

یافته ها. درصد بیمارانی که عوامل خطرزای بیماری را خود گزارش کرده بودند یا سابقه قبلی بیماری قلبی عروقی داشتند، در هر دو گروه بالا بود. بیشتر بیماران دو گروه در برنامه مراقبتی خود، مراجعه به متخصص قلب داشتند. نمرات آگاهی، نگرش و باورها در گروه مداخله، یک و سه ماه پس از آموزش به طور معنی داری افزایش یافته بود. مقایسه بین گروهی نشان داد که آگاهی، نگرش و باورهای گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری در طول زمان بیشتر شده بود (0001/0P≤).

نتیجه گیری. آموزش و مشاوره نسبتا کوتاه چهره به چهره باعث بهبود دانش، نگرش و باور بیمار نسبت به سندرم کرونری حاد می شود و بنابراین، ممکن است زمان به تاخیر افتادن درمان علایم این بیماری را کاهش دهد. بالا رفتن سطح دانش بیماران به عنوان اولین و اصلی ترین گام در برخورد با علایم سندرم کرونری حاد می باشد.


عصمت عطائی، مجید حق‌جو، اصغر دالوندی، هومن بخشنده آبکنار،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

خلاصه

هدف. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران با ضربان ‌‌سازدائمی بود.

زمینه. یکی از شایع‌ترین علل مرگ و میر بعد از سکته قلبی، آریتمی است، یک روش کنترل آریتمی مقاوم به درمان تعبیه ضربان ساز است. کیفیت زندگی در بیماران بعد از تعبیه ضربان ساز دائمی قلب پائین است. یکی از روش‌های ارتقاء‌دهنده کیفیت زندگی، آموزش رفتارهای خودمراقبتی است.

روش کار.در این کارآزمایی بالینی، 80 بیمار نیازمند به تعبیه ضربان‌ساز دائمی قلب به روش بلوک‌هایچهارتایی تصادفی به طور مساوی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل فرم مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی در بیماران قلبی مک نیو بود. بیماران گروه مداخله با همراهی یکی از بستگان که بیشترین تماس را با ایشان داشت، طی یک جلسه، روز قبل از تعبیه ضربان‌ساز تحت آموزش قرار گرفتند. جهت آموزش از فیلم آموزشی و دفترچه آموزشی و آموزش چهره به چهره استفاده شد، طول مدت جلسه 30 دقیقه بود و در نهایت، بسته آموزشی در اختیار این بیماران قرار گرفت. همچنین، به مدت یک ماه، هفته‌ای یکبار با بیمار تماس تلفنی گرفته می‌شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 15 تحلیل شدند. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های تی مستقل و کای اسکوئر استفاده شد.

یافته‌ها. بین میانگین ابعاد عاطفی، جسمی- فعالیتی و اجتماعی کیفیت زندگی و همچنین، نمره کلی کیفیت زندگی در گروه مداخله و کنترل قبل از مداخله تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد، ولی بعد از مداخله، این تفاوت معنی دار بود (004/0P<).

نتیجه‌گیری.آموزش رفتارهای خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران بعد از تعبیه ضربان‌ساز دائمی قلب موثر می‌باشد و توصیه می‌شود به عنوان یکی از روش‌های ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران به کار برده شود.


محمد رضا حیدری، رضا نوروز زاده، محمد عباسی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

خلاصه

هدف. هدف این مطالعه، معرفی داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی- عروقی و آموزش به بیماران می باشد.

روش کار. این مطالعه از نوع مرور سیستماتیک مربوط به داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی- عروقی است که با جستجو از پایگاه های P‏ubMed، Science Direct، Highwire(سایت دانشگاه استانفورد) با کلیدواژه هایHerbal،Hyperlipidemia، Heart failure،Cardiovascularو Hypertention، داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی عروقی استخراج و از کتاب پرستاری مرتبط با گیاهان دارویی(کستکا- روکز و همکاران، 2005) و اطلس جامع گیاهان دارویی(استف و همکاران، 2004) برای بررسی و توضیح ترکیبات موثر گیاهی، عوارض جانبی، تداخلات و آموزش به بیمار استفاده شد.

یافته ها. داروهای گیاهی مورد استفاده در ایران برای بیماری های قلبی-عروقی شامل آنتوم، دیورتیک، آلیکوم، اولئاکرات، روکاردین و کراتاگوس می باشند و برای مصرف هر کدام از آنها، لازم است بیمار آموزش هایی را دریافت کند.

نتیجه گیری. پاره ای از اختلالات قلبی-عروقی را می توان با استفاده از داروهای گیاهی تحت کنترل در آورد. آموزش به بیمار برای در نظر گرفتن موارد احتیاط و تداخلات دارویی و اجتناب از مصرف خودسرانه گیاهان دارویی اهمیت به سزایی دارد.


عصمت عطائی، اصغر دالوندی، اکبر نیک پژوه،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

خلاصه

هدف. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر آموزش رفتارهای خودمراقبتی مبتنی بر فیلم بر مراقبت از خود بیماران با ضربان‌ساز دائمی بود.

 زمینه. یکی از شایعترین علل مرگ و میر بعد از سکته قلبی، آریتمی میباشد و یکی از روش های کنترل آریتمی مقاوم به درمان، تعبیه ضربان ساز است. مطالعات انجام شده بر روی بیماران دارای وسایل الکتریکی نشان داده اند که اکثر بیماران اطلاعات کمی درباره نحوه مراقبت از دستگاه خود کسب کرده اند و نیاز به آموزش جهت مراقبت از خود دارند.

روش کار. در این کارآزمایی بالینی قبل و بعد، 80 بیمار نیازمند به تعبیه ضربانساز دائمی که به بیمارستان قلب و عروق شهید رجائی تهران مراجعه کرده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. نمونهها با روش بلوکهای چهارتایی تصادفی به طور مساوی در دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه، 40 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل فرم مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه مراقبت از خود (تهیه شده توسط پژوهشگر) بودند. بیماران گروه آزمون با همراهی یکی از بستگان که بیشترین تماس را با ایشان داشت، روز قبل از تعبیه ضربان‌ساز، طی یک جلسه، تحت آموزش قرار گرفتند. جهت آموزش از فیلم آموزشی استفاده شد، طول مدت جلسه 30 دقیقه بود، و در نهایت بسته آموزشی در اختیار این بیماران قرار گرفت، و پس از آن، به مدت یک ماه هفتهای یک بار با بیمار تماس تلفنی گرفته میشد. داده ها با کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافتهها. در حالی که بین میانگین نمره خودمراقبتی دو گروه، قبل از مداخله تفاوت معنیداری مشاهده نشد (0/106=p)، این تفاوت، پس از مداخله،از نظر آماری معنی دار بود (0001/0>P).

نتیجهگیری. نتایج مطالعه نشان داد که آموزش رفتارهای خودمراقبتی مبتنی بر فیلم، بر مراقبت از خود بیماران دارای ضربانساز دائمی قلب موثر میباشد و توصیه میشود برنامه های آموزشی برای بهبود آگاهی و عملکرد بیماران دارای ضربان‌ساز دائمی به کار گرفته شود.


زهرا اسدی، مریم اسماعیلی نسب، ناهید یعقوبی، علی انصاری فر،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

خلاصه

هدف. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر بسته آموزشی مراحل اسکن قلب به صورت تصویری (فیلم)، نوشتاری (کتابچه)، و نیز تصویری نوشتاری (فیلم و کتابچه) بر همکاری بیماران بخش پزشکی هسته ای بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی بود.

زمینه. بیماری عروق کرونر از شایع ترین علل مرگ و میر در جهان است. یکی از راه های تشخیص بیماری عروق کرونر اسکن پرفیوژن میوکارد می باشد. عدم آشنایی بیماران با این روش تشخیصی باعث کاهش سطح همکاری بیمار در حین انجام این روش تشخیصی می شود که به نوبه خود، سبب فرسودگی و افزایش فشار کاری پرسنل بخش به علت پرسش های مکرر بیماران در مراحل مختلف اسکن قلب می شود.

روش کار. این مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 100 نفر از مراجعه کنندگان به بخش پزشکی هسته ای بیمارستان قلب وعروق شهید رجایی انجام گردید ( 25نفر در گروه کنترل، 25 نفر در گروه آموزش تصویری، 25 نفر در گروه آموزش نوشتاری، و 25 نفر در گروه آموزش تصویری نوشتاری). ابزار گردآوری در این تحقیق دو پرسشنامه شامل پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه محقق ساخته سطح همکاری و دو بسته آموزشی تصویری و نوشتاری بود که پس از تهیه توسط محققان به صورت مجزا و در مورد یکی از گروه ها به صورت توام به کار گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کروسکال والیس و آزمون تعقیبی یو مان ویتنی استفاده گردید.

یافته ها. نتایج حاکی از آن بود که بین سطح همکاری گروه کنترل وگروه های آموزش دیده سه گانه اختلاف معنی دار وجود دارد. از بین سه روش آموزشی، روش آموزش تصویری بیشترین تاثیر را بر افزایش همکاری بیماران داشت.

نتیجه گیری. آموزش بیماران قبل از انجام اسکن پرفیوژن میوکارد بر افزایش همکاری بیماران تاثیر دارد و منجر به نتایج بهتر و اتلاف وقت کمتر بیماران و پرسنل بخش می گردد. همچنین، یافته های این مطالعه تاکید دوباره بر اهمیت توجه به مسائل روان شناختی در سلامت عمومی است.


سیما هاشمی، سینا ولیئی، محمدکاظم مکارم مسجدی، بهرام آریایی نژاد،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

خلاصه

هدف. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت احیای قلبی ریوی مغزی بر میزان آگاهی پرستاران بخش های زنان بیمارستان گنجویان دزفول در سال 1392 انجام شد.

زمینه. ایست قلبی ریوی مغزی یکی از خطرناک ترین وضعیت های تهدیدکننده زندگی است که نیاز به اقدام فوری و سنجیده برای حفظ حیات و پیشگیری از ضایعات جبران ناپذیر سیستم های حیاتی بدن دارد و عمده ترین علت شکست تیم احیاء، عدم مدیریت و نبود استانداردهای معین احیای قلبی ریوی مغزی می باشد.

روشکار. این تحقیق از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون، با شرکت 40 نفر از پرستاران شاغل در بخش های زنان بیمارستان گنجویان دزفول در سال 1392 انجام شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه پژوهشگر ساخته ای شامل 20 سؤال تعیین میزان آگاهی پرستاران از مدیریت احیا، قلبی ریوی مغزی بود که روایی محتوا و پایایی آن بررسی و تأیید شد و قبل و بعد از آموزش، بین شرکت کنندگان توزیع و تکمیل گردید. شیوه آموزش به صورت سخنرانی و روش اجرای عملی بر روی مانکن طی دو روز و هر روز 8 ساعت به صورت کارگاهی در دو بخش پایه و پیشرفته انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و بهره گیری از آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شدند.

یافته ها. در این مطالعه، بیشترین نمره پیش آزمون، 13 و کمترین نمره، 5 با میانگین 9/90 و انحراف معیار 1/9، و بیشترین نمره پس آزمون، 15 و کمترین نمره، 8 با میانگین 11/25 و انحراف معیار 1/6 بود. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان آگاهی پرستاران در زمان های قبل و بعد از آموزش، اختلاف آماری معنی دار وجود دارد(0/0001>P) و با اطمینان 95% می توان گفت بعد از آموزش، میزان آگاهی پرستاران افزایش یافته است.

نتیجه گیری. یافته های این پژوهش دلیل قوی برای حمایت از نقش مهم برگزاری مداوم دوره های آموزشی ضمن خدمت احیا، قلبی ریوی مغزی برای ارتقا، صلاحیت علمی پرستاران است و پیشنهاد می شود در این دوره های آموزشی، بر فرایند مدیریت احیا، و استانداردسازی تلاش های تیم احیا در زمان حوادث اورژانسی تأکید بیشتری شود.


طاهره نجفی قزلجه، مریم شهیدی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

خلاصه

 هدف. هدف این مقاله بررسی مروری مطالعات مربوط به آموزش خودمراقبتی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون می باشد.

زمینه. پرفشاری خون یکی از بزرگترین مشکلات مزمن بهداشتی جهان و از عوامل خطر عمده بیماری های قلبی عروقی است. یکی از اهداف عمده ی مراقبت های بهداشتی بالا بردن سطح کیفیت زندگی است و بیان شده است که آموزش خودمراقبتی می تواند در بهبود کیفیت زندگی موثر باشد. به دلیل نیاز به شناسایی روند مطالعات مربوط به آموزش خودمراقبتی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون، انجام بررسی مروری ضروری به نظر می رسد.

روش کار. این مقاله به مرور مطالعات 15 سال اخیر در رابطه با آموزش خودمراقبتی و کیفیت زندگی در مبتلایان به پرفشاری خون پرداخته است که از طریق بانک های اطلاعاتی Science Direct، PubMed، Cochrane، Medline، SID، Scopus،CINAHL، OVID، Iran Doc، و Magiranبا جستجوی کلیدواژه های quality of life، hypertensive patientsو self-care educational programو معادل فارسی آنها انجام شد.

یافته ها. مرور متون نشان داد که مطالعات کمی در زمینه بررسی اثربخشی برنامه های آموزشی بر کیفیت زندگی مبتلایان به پرفشاری خون صورت گرفته است. یافته ها نشان داد که مبتلایان به پرفشاری خون کیفیت زندگی پایین دارند. در برخی مطالعات از روش های مختلف آموزشی در تلاش برای بهبود پیامدهای بالینی این بیماران استفاده شده است و برخی نشان دهنده تأثیر مثبت برنامه آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی این بیماران بوده اند.

نتیجه گیری. کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون پایین است. با توجه به محدودیت مطالعات و اهمیت ارتقای کیفیت زندگی، انجام مطالعاتی در زمینه بررسی تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی مبتلایان به پرفشاری خون ضروری به نظر می رسد.


تورج بابایی، رقیه صادقی، هومن بخشنده،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

خلاصه

هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش چهره به چهره قبل از عمل بر میزان درد بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.

زمینه. درد از مشکلات پس از جراحی بای پس شریان کرونری است. جهت تسکین درد، استفاده از روش های غیردارویی بر روش های دارویی ترجیح داده می شوند.

روش کار. در این مطالعه نیمه تجربی، 72 بیمار تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، به طور مساوی در یکی از دو گروه تجربه و کنترل قرار گرفتند. واحدهای مورد پژوهش در گروه تجربه، آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد را به مدت 20 تا 30 دقیقه دریافت کردند، ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از عمل جراحی، هنگامی که بیمار به بخش مراقبت ویژه منتقل شد، دو ساعت پس از خروج لوله تراشه، شدت درد بر اساس مقیاس عددی جانسون اندازه گیری شد و سپس، دو بار با فاصله سه ساعته این اندازه گیری تکرار شد. همین طور، چک لیست روش های غیردارویی مورد استفاده جهت کنترل درد و داروهای ضد درد دریافت شده در طی روزهای بستری بیمار در بخش مراقبت ویژه تکمیل شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، توزیع فراوانی) و تحلیل (آزمون کای دو و من-ویتنی) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته ها. بر اساس نتایج، بین دو گروه از نظر ویژگی های دموگرافیک تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین شدت درد دو گروه، دو ساعت پس از خروج لوله تراشه، اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد (0/313p=)، اما بین شدت درد گروه تجربه و کنترل، 5 ساعت (0/015p=) و 8 ساعت (0/006p=) پس از عمل، اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. همچنین، این مطالعه نشان داد که میزان مصرف مسکن جهت تسکین درد بعد از عمل در بیماران گروه تجربه کمتر از بیماران گروه کنترل بود (0/046p=).

نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد می تواند منجر به کاهش شدت درد بعد از عمل در بیماران تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر گردد و به عنوان یک مداخله غیردارویی به پرستاران بخش های جراحی توصیه می شود.


محمدضیاء توتونچی، رسول آذرفرین، هدی جرفی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مراقبت های قبل از عمل جراحی قلب بر اضطراب، کیفیت خواب، مدت ناشتایی و مصرف داروهای قلبی در بیماران کاندید جراحی قلب مرکز قلب و عروق شهید رجایی انجام شد.

زمینه. یکی از مهمترین و شایع ترین رویکردهای درمانی در بیماران قلبی عروقی عمل جراحی است. لازم است شب پیش از عمل جراحی، اضطراب بیماران به حداقل برسد و کیفیت خواب، مناسب باشد.

روش کار. این مطالعه یک کارآزمایی نیمه تجربی بود که در آن، دو گروه از بیماران در دو مقطع زمانی، یک گروه در مقطع زمانی قبل از آموزش پرستاران، و گروه دیگر در مقطع زمانی بعد از آموزش پرستاران مورد مطالعه قرار گرفتند. بر این اساس، قبل از آموزش پرستاران، 100 بیمار کاندید جراحی قلب بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند و از نظر اضطراب، کیفیت خواب، تعداد ساعات ناشتایی و مصرف یا عدم مصرف داروهای قلبی در شب قبل از عمل مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری از این گروه بیماران به مدت 42 روز ادامه یافت. سپس، همه پرستاران بخش های جراحی به مدت یک هفته به صورت انفرادی تحت آموزش قرار گرفتند و جزوه هایی نیز در زمینه آموزش هایی که به آنان داده می شد در اختیار ایشان قرار گرفت. محتوای آموزشی به پرستاران شامل جدیدترین پروتکل های ناشتایی قبل از عمل، روش های غیر دارویی کاهش اضطراب و بهبود کیفیت خواب و تاکید بر اهمیت تداوم مصرف داروهای قلبی در شب قبل و صبح روز عمل بر اساس نتایج مطالعات انجام شده در این زمینه بود. سپس، 100 بیمار دیگر در دوره زمانی بعد از آموزش به همان شیوه گروه قبل از آموزش، از نظر اضطراب، کیفیت خواب، تعداد ساعات ناشتایی و مصرف یا عدم مصرف داروهای قلبی در شب قبل از عمل مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری از این گروه بیماران به مدت 38 روز ادامه یافت. ابزار مورد استفاده شامل برگه ثبت مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر بود. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS انجام شد. جهت مقایسه دو گروه بیماران از نظر اضطراب قبل از عمل، کیفیت خواب، تعداد ساعات ناشتایی و مصرف یا عدم مصرف داروهای قلبی در شب قبل از عمل  اضطراب قبل از عمل، کیفیت خواب، تعداد ساعات ناشتایی به غذای جامد و مایعات و نیز، تداوم مصرف داروهای قلبی در شب قبل و صبح روز عمل، از آزمون تی مستقل استفاده شد.

یافته ها. یافته های این پژوهش نشان داد که بین میزان اضطراب دو گروه بیماران اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (0/0001p<)، به این ترتیب که میانگین اضطراب قبل از عمل جراحی در گروه قبل از آموزش پرستاران، 61/2 با انحراف معیار 5/2 و در گروه بعد از آموزش پرستاران، 52/8 با انحراف معیار 4/9 بود. همچنین، در مقایسه کیفیت خواب بین دو گروه بیماران معنی دار آماری وجود داشت (0/004p=)، اما بین مدت ناشتایی دو گروه بیماران، از لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد، و بین دو گروه بیماران  از نظر تداوم مصرف داروهای قلبی در شب قبل از عمل نیز اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت.

نتیجه گیری. بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش به پرستاران می تواند باعث کاهش اضطراب و بهبود کیفیت خواب در بیماران کاندید جراحی قلب در شب قبل از عمل گردد.


نیکو نیک نفس، ژیلا میرلاشاری، پریچهر طلوری، ناصر بحرانی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای برنامه آموزشی مراقبت پرستاری بر پیامدهای تهویه مکانیکی در نوزادان صورت گرفت.

زمینه. تهویه مکانیکی اقدامی تهاجمی و دارای عوارضی از جمله دیسپلازی برونکوپولمونر، خونریزی ریه، انسداد یا خارج شدن لوله تراشه است که تقریبا همگی قابل پیشگیری هستند. جلوگیری از این عوارض علاوه بر پزشک وظیفه پرستار نیز میباشد.

روش کار. در این کارآزمایی بالینی ( پیامد محور) که به صورت قبل- بعد انجام شد، نمونه پژوهش شامل کلیه نوزادان بستری تحت تهویه مکانیکی در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان جامع زنان تهران در یک بازه زمانی 12 ماهه بود. مداخله شامل آموزش پرستاران در قالب یک دوره یک ماهه و با روش ”مربی همراه“، در بالین بود. داده های مربوط به عوارض تهویه مکانیکی در120 نوزاد، قبل و بعد از مداخله جمعآوری شد. در پایان، بروز پیامدها، قبل و بعد از مداخله مقایسه گردید.

یافتهها. بروز دیسپلازی برونکوپولمونر، از 35 درصد به 18درصد؛ لوله گذاری مجدد، از 57 درصد به 33 درصد؛ خونریزی ریوی از 32 درصد به 13 درصد؛ و پنوموتوراکس، از 55 درصد به 35 درصد کاهش پیدا کرد که این کاهش از نظر آماری معنی دارد بود. طول مدت تهویه مکانیکی و بستری نیز بعد از مداخله به طور معنی داری نسبت به قبل از مداخله کاهش یافت. تفاوت آماری معنی داری بین رتینوپاتی نارسی و مرگ، قبل و بعد از مداخله مشاهده نشد.

نتیجه گیری. اجرای برنامه آموزشی، از طریق مربی همراه، بر پیامدهای نوزاد تحت تهویه مکانیکی موثر است، با توجه به زیاد بودن حجم کاری پرستاران و مشکلات مربوط به شرکت در کلاسهای آموزشی خارج از بخش، میتوان مراقبت از نوزادان تحت تهویه مکانیکی را از طریق مربی همراه، در بالین نوزاد بهبود بخشید و آموزشها را به صورت دورهای و متناوب جهت کلیه پرستاران اجرا کرد.


طاهره نجفی قزلجه، مریم شهیدی، شهرزاد غیاثوندیان، حمید حقانی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اجرای برنامه آموزشی خودمراقبتی چند رسانه ای بر کیفیت زندگی مبتلایان به پرفشاری خون انجام شد.

زمینه. پرفشاری خون به علت عوارض و مرگ بالا یک مشکل عمده بهداشتی محسوب می شود و به علت کاستی هایی که در توانایی های فرد ایجاد می کند، کیفیت زندگی وی را تحت تأثیر قرار می دهد.

روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل در بیمارستان شهداء محمودآباد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام گردید. در این پژوهش 70 بیمار دارای شرایط ورود به مطالعه به روش در دسترس انتخاب شدند. جهت جلوگیری از انتقال اطلاعات بین گروه ها توسط بیماران، نمونه های گروه های آزمون و کنترل به طور جداگانه در روزهای زوج و فرد وارد مطالعه شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 قبل از انجام مداخله و سه ماه پس از مداخله توسط هر دو گروه آزمون و کنترل تکمیل گردید. بیماران گروه کنترل آموزش های معمول بخش را دریافت کردند. بیماران گروه آزمون در سه جلسه آموزش خودمراقبتی 20 دقیقه ای به صورت چهره به چهره شرکت کردند و بسته آموزشی شامل کتابچه و لوح فشرده آموزشی را دریافت کردند. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 21 و با آزمون های آماری کای اسکوئر، تست دقیق فیشر، تی مستقل، و تی زوج مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته ها. قبل از مداخله، بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر میانگین کیفیت زندگی تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت، اما سه ماه پس از آموزش، تفاوت معنی دار آماری بین دو گروه مشاهده شد (0/0001p<). همچنین، در گروه آزمون، قبل از مداخله و 3 ماه پس از آن، تفاوت معنی دار آماری بین نمره کل و ابعاد کیفیت زندگی مشاهده شد (0/0001p<).

نتیجه گیری. اجرای برنامه آموزشی خودمراقبتی می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون شود. پیشنهاد می شود با اجرای این برنامه آموزشی برای بیماران مبتلا به پرفشاری خون توسط مراقبین بهداشتی، به ویژه پرستاران، گامی موثر در جهت ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران برداشته شود.


فرهاد کامرانی، سمیه نیکخواه، فریبا برهانی، محمد جلالی، سوده شهسواری، کیانوش نیرومند زندی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش به بیمار و پیگیری تلفنی (تلهنرسینگ) توسط پرستار بر تبعیت از رژیم درمانی بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخشهای سیسییو بیمارستانهای منتخب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی البرز انجام شد.

زمینه. افزایش تبعیت از رژیم درمانی در بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد جهت کاهش بستریهای مجدد و پیشرفت بهبودی ضروری میباشد، اما آموزش بیمار به تنهایی افزایش تبعیت از رژیم درمانی را تضمین نمیکند و جهت بهبود تبعیت از رژیم درمانی، علاوه بر آموزش، پیگیری بعد از ترخیص نیز ضروری میباشد.

روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 90 بیمار مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخش سیسییو بیمارستانهای منتخب شهر کرج در سال 1393 انجام شد. نمونهها به روش مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی بلوکی جایگشتی در یکی از سه گروه 30 نفری آموزش، آموزش و پیگیری تلفنی، و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمعآوری داده ها پرسشنامه بود و اعتبار آن از نظر محتوا و اعتماد آن به روش آزمـون مجدد سنجیده شد. جمعآوری داده ها در دو نوبت (شروع مطالعه و سه ماه بعد از شروع مطالعه) انجام شد. بیماران گروه آموزش با استفاده از جزوه آموزشی، قبل از ترخیص آموزش داده شدند و بیماران گروه پیگیری علاوه بر آموزش، به مدت سه ماه تحت پیگیری تلفنی قرار گرفتند. در شش هفته اول، دو تماس تلفنی و در شش هفته دوم، یک تماس تلفنی با بیماران برقرار شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 16 انجام شد.

یافتهها. پس از مطالعه، سه گروه مورد مطالعه از نظر تبعیت از رژیم درمانی تفاوت آماری معنی داری داشتند (0/001=p)، به این ترتیب که تبعیت از رژیم درمانی در گروه های پیگیری تلفنی و آموزش نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری داشت.

نتیجهگیری. آموزش به بیمار و پیگیری تلفنی، هر دو در بهبود تبعیت از رژیم درمانی بیماران تاثیر دارد، اما بیماران گروه آموزش و پیگیری تلفنی نسبت به گروه آموزش تبعیت بیشتری از رژیم درمانی داشتند. بنابراین، توصیه میشود از پیگیری تلفنی برای ارائه خدمت به بیماران استفاده شود.


علی رضا نیکبخت نصرآبادی، پریسا بزرگ زاد، میرسعید یکانی نژاد، عادله جعفرلو، مریم رحمتی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کارگاه اخلاق پرستاری بر رعایت حقوق بیمار توسط پرستاران در بخش اورژانس انجام شد.

زمینه. با توجه به اهداف چشم انداز 20 ساله و برنامه های توسعه ای کشور، حرکت به سمت ارتقاء کیفیت و تامین ایمنی بیماران و رعایت حقوق آن ها از اولویت های اساسی نظام سلامت و مورد تایید صاحب نظران عرصه ملی و بین المللی میباشد.

روش کار. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی با گروه کنترل بود. برای اندازه گیری متغیر وابسته (رعایت حقوق بیمار توسط پرستاران)، قبل و بعد از مداخله، دیدگاه 180 بیمار بستری در بخش اورژانس که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند مورد بررسی قرار گرفت. مداخله بر روی پرستاران بخش اورژانس انجام شد. در این پژوهش همه پرستاران بخش اورژانس یکی از بیمارستان های دولتی شهر شهریار به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پژوهشگر ساخته شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و 15 سوال بر اساس منشور حقوق بیمار در 5 حیطه با مقیاس لیکرت بود. جهت تامین پایایی پرسشنامه، آلفای کرونباخ برای ضریب همبستگی درونی سوالات از طریق مصاحبه  با 20 بیمار بستری در بخش اورژانس محاسبه شد (0/84=&alpha;). روایی این پرسشنامه با کمک 10 نفر از اساتید مربوطه و پس از انجام اصلاحات احراز شد. پرسشنامه، قبل و یک ماه پس از برگزاری کارگاه اخلاق پرستاری از طریق مصاحبه با بیماران بستری در بخش اورژانس تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. به این منظور از آزمون کای دو، آزمون تی مستقل و جداول فراوانی استفاده شد.

یافته ها. قبل از برگزاری کارگاه، میانگین نمره کل رعایت حقوق بیماران 58/83 با انحراف معیار 16/81 بود و پس از برگزاری کارگاه آموزشی اخلاق پرستاری، میانگین نمره کل رعایت حقوق بیماران به 84 با انحراف معیار 8/12  رسید. اختلاف آماری معنی داری بین میانگین نمره کل رعایت حقوق بیماران از دیدگاه بیماران، قبل و بعد از کارگاه وجود داشت (0/0001p). کمترین میزان رعایت حقوق بیمار توسط پرستاران از دید بیماران مربوط به حیطه ارائه اطلاعات (15 درصد) و بیشترین میزان رعایت حقوق بیمار مربوط به احترام به حریم خصوصی (82/77 درصد بود.

نتیجه گیری. برگزاری کارگاه آموزشی اخلاق پرستاری تاثیر مثبتی بر رعایت حقوق بیماران در بخش اورژانس دارد. 


عصمت کاردان برزکی، هومن بخشنده، اکبر نیک پژوه، الهام الهی، مجید حق جو،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

خلاصه

هدف. این مطالعه‌ با هدف مقایسه‌ تاثیر آموزش به دو روش سخنرانی و چند رسانه­ای بر دانش، نگرش و عملکرد پرستاران شاغل در بخش‌های قلب در زمینه مراقبت از بیمار دارای پیس‌میکر موقت انجام شد.

زمینه. دیس‌ریتمی‌های قلبی از شایع‌ترین بیماری‌های قلبی عروقی هستند. یکی از راه های درمان یا پیشگیری از دیس‌ریتمی، کار گذاشتن پیس‌میکر موقت می‌باشد. اموزش پرستاران به عنوان بزرگ‌ترین گروه ارائه دهنده‌ی مراقبت از بیماران دارای پیس‌میکر موقت امری ضروری است. بنابراین، لازم است تا این آموزش به موثرترین شیوه‌ی ممکن برای آنان فراهم گردد.

روش کار. این مطالعه‌ی تجربی در سال 1394 بر روی 52 پرستار شاغل در مرکز قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد. شرکت کنندگان به روش تصادفی به دو گروه سخنرانی و چندرسانه‌ای تقسیم شدند. تاثیر آموزش بر دانش، نگرش و عملکرد شرکت کنندگان، قبل و سه هفته بعد از آموزش بررسی شد. داده‌ها در نرم افزار SPSSنسخه 22 با استفاده از آزمون های مان ویتنی و ویلکاکسون تحلیل شدند.

یافته ها. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز دانش در دو روش سخنرانی و چندرسانه‌ای به ترتیب از 12/5 (14-10) و 11 (12-9) قبل از مداخله به 17 (19-15) و 17 (19-13) بعد از مداخله افزایش یافت. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز عملکرد از 29 (30-26) و 30 (31-26) قبل از مداخله به 34 (35-32) و 34 (35-32) بعد از مداخله افزایش یافت. امتیاز دانش و عملکرد واحدهای پژوهش بعد از آموزش، در هر دو روش به طور معنی داری افزایش یافت، ولی تفاوتی بین دو روش دیده نشد. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز نگرش در دو روش سخنرانی و چندرسانه‌ای به ترتیب 62/5 (64-60) و 64 (66-63) قبل از مداخله، و 64 (64-60) و 63 (64-61) بعد از مداخله بود. امتیاز نگرش قبل و بعد از مداخله در دو گروه در مقایسه با یکدیگر تفاوت آماری معنی داری نداشتند.

نتیجه گیری. این پژوهش نشان داد تفاوتی در تاثیر دو روش آموزش سخنرانی و چند رسانه‌ای بر دانش، نگرش و عملکرد در زمینه مراقبت از بیمار دارای پیس‌میکر موقت وجود ندارد. یعنی آموزش به روش چند رسانه‌ای می‌تواند به اندازه روش سخنرانی موثر باشد. بنابراین، استفاده از روش آموزشی چند رسانه‌ای می‌تواند به عنوان یک راهکار مناسب برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده آموزش مطرح باشد. البته این امر مستلزم فراهم شدن زیر‌ساخت‌ها و طراحی صحیح برنامه‌های آموزشی می‌باشد.


فاطمه جهانشاهی، نوشین عباسی ابیانه، ابراهیم ابراهیمی ابیانه،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

خلاصه

هدف. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر آموزش همتا بر کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلبی انجام شد.

زمینه. نارسایی قلبی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن است که با کاهش کیفیت زندگی همراه است. با توجه به نقش مثبت آموزش در ارتقای کیفیت زندگی، یافتن یک روش آموزشی مناسب در بهبود کیفیت زندگی این بیماران حائز اهمیت است.

روش‌کار. در این مطالعه نیمه تجربی یک گروهی، 60 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی به صورت در دسترس و بر اساس معیارهای ورود، در سال 1395 انتخاب شدند. چهار جلسه آموزشی توسط افراد همتا برای گروه همتا در طول یک ماه اجرا شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها نسخه فارسی پرسشنامه فرانس و پاورس بود که برای سنجش کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلبی، قبل و یک ماه بعد از مداخله، تکمیل گردید. جهت تحلیل داده ها از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد.

یافته‌ها.میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی، قبل از مداخله، 134/5 با انحراف معیار 2/4 و یک ماه بعد از مداخله، 163/2 با انحراف معیار 8/7 بود و آزمون تی زوجی نشان دهنده تفاوت معنی دار آماری بین میانگین نمره کیفیت زندگی قبل و بعد از مداخله بود (0/0001˂P). این یافته نشان داد آموزش همتا بر کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی تاثیر دارد و باعث بهبود آن شده است.

نتیجه گیری. آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلبی می شود. بر این اساس، پیشنهاد می شود پرستاران از این روش آموزشی برای بیماران دچار نارسایی قلبی استفاده نمایند.


محمدرضا جانی، محمد رضا رزم آرا، مژگان صفاپور، سهیلا میرعلی جانی، فاطمه میری،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بر کیفیت زندگی بیماران آنژین صدری شهرستان قاین در سال 1394 انجام شد.
زمینه. بیماری قلب و عروق، شایع‌ترین و مهم‌ترین علت مرگ‌ در تمام دنیا می‌باشد که بر کیفیت زندگی مبتلایان نیز تاثیر می‌گذارد. این بیماری، مشکلات زیادی را برای بیماران و هزینه زیادی را برای جامعه به همراه دارد.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 60 نفر از بیماران بخش سی سی یو بیمارستان شهدای قاین در سال 1394 انجام شد. نمونه ها به ‌طور تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها، شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) بود. مداخله برای گروه آزمون به صورت ۶ جلسه آموزش چهره به چهره، هر روز صبح و عصر به مدت ۱۵-۲۰ دقیقه به صورت نمایش تصاویر (با استفاده از رایانه قابل‌حمل و نرم‌افزار PowerPoint) و پاسخگویی به سوالات احتمالی انجام شد. کیفیت زندگی بیماران در هر دو گروه در دو مرحله قبل از اجرای آموزش و یک ماه پس از اجرای آموزش سنجیده و مقایسه شد. تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSSنسخه 20 انجام شد.
یافته‌ها. نتایج نشان داد پس از مداخله، تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه آزمون و کنترل در ابعاد سلامت عمومی (0/02p=)، عملکرد جسمی (0/003p=)، اختلال نقش به خاطر سلامت جسمی (0/05p=)، انرژی و خستگی (0/01p=)، سرزندگی و نشاط (0/004p=)، درد بدنی (0/007p=)، و نمره کل کیفیت زندگی (0/02p=) وجود دارد.
نتیجه‌گیری. آموزش در بیماران مبتلا به آنژین صدری باعث ارتقای ابعاد کیفیت زندگی در آن‌ها می‌شود.
فرشید حیدری بنی، زهره احمدی، امیر طباطبایی، اسمعیل محمدنژاد، عایشه حاجی اسماعیل پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر آموزش همتا بر خودکارآمدی مبتلایان به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی است که می­تواند تاثیر منفی بر خودکارآمدی داشته باشد. با توجه به نقش آموزش در ارتقای خودکارآمدی، یافتن یک روش آموزشی مناسب برای افزایش خودکارآمدی این بیماران مهم است.
روش‌کار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی که در سال 1395 انجام شد تعداد 60 نفر از افراد مبتلا به نارسایی قلبی به صورت تصادفی به دو گروه  آزمون و کنترل (هر گروه 30 نفر) تقسیم شدند. بعد از آماده کردن گروه همتا، سه جلسه آموزشی یک ساعته توسط همتا برای نمونه های گروه آزمون در قالب گروه­های کوچک 8-6 نفره در طول یک ماه با محتوای آموزشی در مورد نارسایی قلبی برگزار شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه خودکارآمدی سولیوان بود که قبل از مداخله، بلافاصله بعد از مداخله، و یک ماه بعد از مداخله در هر دو گروه تکمیل گردید. داده­ها در نرم افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های کای­اسکوئر و  تی زوجی تحلیل شد.
یافته‌ها. میانگین نمره خودکارآمدی قبل از مداخله در هر دو گروه همتا و فردی تفاوت معناداری نداشت. میانگین نمره خودکارآمدی در بیماران نارسایی قلبی بلافاصله بعد از آموزش، در گروه آزمون، 50/3 با انحراف معیار 7/21 و در گروه کنترل، 24/9 با انحراف معیار 1/7 بود و یک ماه بعد از آموزش، در گروه آزمون، 48/8 با انحراف معیار 1/2 و در گروه کنترل، 23/4 با انحراف معیار 4/6 بود. آزمون تی زوجی نشان داد آموزش همتا بر خودکارآمدی بیماران نارسایی قلبی تاثیر داشته است (0/0001p≤) و باعث بهبود خودکارآمدی بیماران شده است.
نتیجه گیری. آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای خودکارآمدی بیماران مبتلا نارسایی قلبی می­شود، بنابراین، استفاده از این شیوه آموزشی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی در مراکز درمانی توصیه می‌شود.
شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، مجید ملکی، نسیم نادری، بهروز قنبری، شیرین حسینی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی نظارت بالینی بر میزان ارائه آموزش به بیماران قلبی انجام شد.
زمینه. نظارت بالینی رابطه­ای متقابل بین پرستار و ناظر است که می تواند موجب توسعه مهارت های حرفه ای پرستار گردد.
روش کار. این مطالعه از نوع نیمه تجربی قبل-بعد بدون گروه کنترل است. روش نمونه گیری، احتمالی و به صورت طبقه بندی بود که با داشتن معیارهای ورود و خروج، تا رسیدن حجم نمونه به 300 نفر انجام شد. پژوهشگر با استفاده از فرم جمع آوری داده ها میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی و ثبت نمود. الگوی نظارت بالینی به عنوان مداخله این پژوهش، شامل برنامه ریزی، برگزاری جلسات ماهیانه با رابطین آموزش سلامت بخش­ها، ارائه آموزش­های طبقه بندی شده، اجرای نظارت بالینی روزانه، پیگیری­ها، مشخص نمودن نقاط ضعف پرستاران در حیطه ارائه آموزش به بیماران قلبی و انجام اقدامات اصلاحی به مدت یک سال به طور منظم و مستمر بود. سپس، پژوهشگر با استفاده از همان فرم، دوباره میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین، میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی کرد و نتایج قبل و بعد از اجرای مداخله را با یکدیگر مقایسه نمود. داده­ها با استفاده از روش­های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد.
یافته ها. پس از اجرای الگوی نظارت بالینی، میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران، در ابتدای بستری، حین بستری و زمان ترخیص، نسبت به قبل از مداخله به طور معنی داری افزایش یافت (001/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که بیماران بعد از اجرای الگوی نظارت بالینی، از آموزش های دریافت شده رضایت بیشتری دارند (001/0p<).
نتیجه گیری. نظارت مستمر و منظم، بر روند اجرای آموزش به بیمار نقش به­سزایی دارد. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار و نقش آن در بهبود وضعیت بیماری و ارتقای سلامتی، توصیه می شود برای پرستاران در زمینه آموزش به بیمار برنامه های مدیریتی و نظارتی در نظر گرفته شود.

طاهره نجفی قزلجه، مهدی نصر اصفهانی، ساناز شریفیان،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدفمقایسه تاثیر آموزش خودمدیریتی، با و بدون پیگیری تلفنی، و استفاده از شبکه اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه بر فشارخون مبتلایان به پرفشاری خون انجام گرفت.
زمینه:با توجه به اینکه پرفشاری خون یکی از مهمترین علل مرگ های قابل پیشگیری در سراسر جهان است، آموزش خودمدیریتی در این بیماران و پیگیری آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
روش کار. این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل بود که بر روی 100 بیمار مبتلا به پرفشاری خون اولیه، مراجعه کننده به بیمارستان الزهرای اصفهان که به روش در دسترس انتخاب شده بودند در سال 1395 انجام شد. تخصیص نمونه ها به صورت تصادفی با بلوک های چهارتایی بود و افراد به طور تصادفی به چهار گروه کنترل (آموزش رایج)، آموزش خودمدیریتی بدون پیگیری، آموزش خودمدیریتی با پیگیری تلفنی (آموزش خودمدیریتی همراه با تماس هفتگی برای 6 هفته) و آموزش خودمدیریتی با پیگیری شبکه اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه (آموزش خودمدیریتی همراه با ارتباط هفتگی از تلگرام برای 6 هفته) تخصیص یافتند. داده ها از طریق اندازه گیری فشارخون و ثبت آن، قبل از مداخله و 6 هفته بعد از ورود به مطالعه جمع آوری شدند. سپس داده ها با استفاده از آزمون های کای اسکوئر، آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی شفه و آزمون تی زوجی در نرم افزار SPSSویرایش 16 تحلیل شدند.
یافته ها. پس از مداخله، فشارخون گروه های چهارگانه با یکدیگر تفاوت معنادار آماری داشتند (0/0001p≤). براساس آزمون تعقیبی شفه، گروه های آموزش (با و بدون پیگیری) در مقایسه با گروه کنترل از نظر فشارخون اختلاف معنی دار آماری داشتند (0/0001p≤). همچنین، آزمون تعقیبی شفه نشان داد سه گروه آموزش بدون پیگیری و با پیگیری های تلفنی و پیگیری با شبکه اجتماعی (تلگرام) اختلاف معناداری با یکدیگر از نظر میانگین فشارخون سیستول و نیز دیاستول نداشتند.
نتیجه گیری. با توجه به یافته ها، آموزش خودمدیریتی با و بدون پیگیری تلفنی و یا با استفاده از شبکه اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه بر تعدیل فشارخون مبتلایان به پرفشاری خون موثر هستند. لذا پرستاران با آموزش جامع به بیمار و در صورت امکان پیگیری می توانند گامی مثبت در جهت بهبود مدیریت فشار خون این بیماران بردارند.

ناهیده رحیمی، احمد امین، بهشید قدردوست،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تزریق دیورتیک داخل وریدی بر مدت بستری افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. در حالی که بیماری نارسایی قلبی همواره به بستری طولانی مدت در بیمارستان می­انجامد، استفاده از یک پروتکل استاندارد ممکن است بتواند منجر به کاهش هزینه­ها و عوارض در افراد مبتلا به این بیماری شود.
روش کار. در این مطالعه مداخله ای یک گروهی (بدون گروه کنترل)، 111 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن قلبی، تحت درمان با دیورتیک وریدی (هر نوبت، شش ساعت) به مدت یک سال در بخش نارسایی قلبی قرار گرفتند. این درمان در ماه اول به صورت یک بار در هفته، ماه دوم تا ششم به صورت یک بار هر دو هفته، و ماه هفتم تا دوازدهم به صورت یک بار در هر ماه انجام شد. در طول درمان با دیورتیک، آموزش­هایی درباره تغذیه، تنظیم داروها و اصلاح شیوه زندگی به بیماران داده شد. داده­های جمع آوری شده شامل برون­ده ادراری، وزن، دفعات و تعداد روزهای بستری، الکترولیت­ها، شاخص­های عملکرد کلیه و میزان مرگ بودند.
یافته ها. میانگین سنی نمونه ها 58/88 سال با انحراف معیار 16/33 بود. حداقل و حداکثر دوز دیورتیک تجویز شده، به ترتیب، 20 و 200 میلی­گرم بود. میانگین برون­ده ادرای، 1890 میلی­لیتر با انحراف معیار 1101 (حداقل، 200 میلی­لیتر و حداکثر 5700 میلی­لیتر) و میانگین کاهش وزن، 3/4 کیلوگرم با انحراف معیار 5/91  بود. افزایش کراتینین و هایپوکالمی به صورت گذرا، به ترتیب در 15 و 20 بیمار مشاهده شد. در دوره یک ساله درمان، 31 بیمار (27/4 درصد) نیازمند بستری در بیمارستان و انتقال به سی­سی­یو شدند.
نتیجه گیری. دوره­های کوتاه­مدت تزریق دیورتیک در افراد با نارسایی قلبی روشی ایمن است و می تواند بستری طولانی­مدت در بیمارستان را به حداقل برساند.


صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 47 queries by YEKTAWEB 4710