[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
35 نتیجه برای نارسایی قلب

بنفشه قربانی، پروانه عسکری، فاطمه بهرام نژاد،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مروری بر مراقبت­های پرستاری و آموزش به بیماران با وسیله کمک بطنی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از مهم­ترین بیماری­های غیرواگیر است که درمان­های دارویی و غیردارویی متعدد از جمله استفاده از وسایل کمک بطنی به بقای افراد مبتلا به این بیماری کمک شایانی کرده است. مراقبت­های پرستاری از این بیماران و آموزش به بیمار می­تواند به موفقیت این نوع درمان کمک شایانی کند.
روش کار. این مطالعه مروری در سال 1397 با جست­و­جو در پایگاه­های داده­ای Google Scholar، OVID، Up-to-date، Springer، Scopus، CINAHL، Cochran، Web of Science، MagIran، SID، PubMed  با استفاده از کلیدواژه­های نارسایی قلبی، وسیله کمک بطنی، بیماری قلبی­عروقی، میزان بقا، عوارض نارسایی قلبی و مراقبت­های پرستاری؛ و معادل انگلیسی آنها انجام شد. در مجموع، 63 مقاله بدون محدودیت زمانی در ارتباط با مطالعه حاضر یافت شد که از این تعداد، 10 مقاله تکراری و 4 مقاله که متن کامل آنها در دسترس نبود  حذف شد و و در نهایت، 49 مقاله وارد مطالعه شدند.
یافته­ ها. نقش پرستار در آموزش به بیماران دارای وسایل کمک بطنی از اهمیت به­سزایی برخوردار است. با آموزش به بیمار در زمینه پیشگیری و مدیریت عوارض می­توان تاثیر مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران و افزایش بقای آنها داشت.
نتیجه ­گیری: آشنایی با رویکردهای نوین درمان بیماری نارسایی قلبی برای پرستاران از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. وسایل کمک بطنی با عوارضی از جمله عفونت، خونریزی، و آریتمی­های قلبی همراه است. شناسایی، پیشگیری و مدیریت این عوارض می­تواند به بقای این بیماران و افزایش کیفیت زندگی آ­نها کمک کند.

نیلا آمیغ، علی زاهدمهر، احمد امین، هومن بخشنده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر پیگیری بالینی توسط پرستار بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. بیماران مبتلا به نارسایی قلبی به دفعات در بیمارستان بستری می­شوند. یکی از دلایل اصلی بستری این بیماران تشدید علایم بیماری ناشی از ناتوانی فرد در انجام رفتارهای خودمراقبتی است. یکی از روش‌هایی که می‌تواند به بهبود رفتارهای خودمراقبتی این بیماران کمک کند پیگیری بالینی توسط پرستار است.
روش کار. پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل بود که از مهر 1394 تا اردیبهشت 1395 در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی شهر تهران انجام شد. در این پژوهش 80 فرد مبتلا به نارسایی قلبی به روش در دسترس از بین بیماران بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه قلبی انتخاب و با روش بلوک­بندی چهارتایی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون، پیگیری بالینی توسط پرستار هر دو هفته یک بار از طریق تلفن یا مراجعه حضوری دریافت کردند. گروه کنترل، آموزش پس از ترخیص و پیگیری‌های روتین را دریافت کردند. رفتارهای خودمراقبتی به وسیله چک­لیست خودمراقبتی، قبل و بعد از دوره سه ماهه مورد بررسی قرار گرفت. داده‌های پژوهش، در نرم افزار SPSS با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته‌ها. نمره خودمراقبتی قبل از شروع پیگیری در گروه کنترل، 62/1 با انحراف معیار 64/2 و در گروه آزمون، 62/1 با انحراف معیار 2/20 بود و از این نظر، تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه وجود نداشت. پس از انجام مداخله، نمره خودمراقبتی در گروه کنترل، 2/50 با انحراف معیار 2/38 و در گروه آزمون، 7/82 با انحراف معیار 93/0 بود و تفاوت آماری معنی‌داری بین میانگین نمره دو گروه مشاهده شد (0001/0P≤).
نتیجه‌گیری. پیگیری بالینی توسط پرستار سبب بهبود رفتارهای خود مراقبتی در افرا مبتلا به نارسایی قلبی می‌شود. می‌توان با استفاده از روش‌ پیگیری بالینی، رفتارهای خود مراقبتی این دسته از بیماران را بهبود بخشید و به کمتر شدن بار این بیماری کمک کرد.

رویا خرمی استخری، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار بر پیامدهای نارسایی قلبی در این بیماران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ایجاد مشکلات عملکردی و ساختاری در قلب و شیوع زیاد و بار مالی همراه آن، به عنوان یک مشکل سلامت عمومی مطرح می­شود. میزان مرگ­ و عوارض جدی ناشی از بیماری رو به افزایش است. کاهش کیفیت زندگی و بستری­شدن­های مکرر ازجمله این عوارض هستند.
روش کار. در این مطالعه­ مروری، جست­و­جوی جامعی در پایگاه­های داده­های علمی و موتورهای جست­و­جو نظیر Science Direct، Ovid، PubMed،Google Scholar ، و Medline  با کلید­واژه­های نارسایی قلبی، آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی، بستری مجدد، پیامدهای نارسایی قلبی و حمایت خانواده به دو زبان فارسی و انگلیسی بین سال­های 2003 تا 2018 انجام و مطالعات مرتبط وارد مطالعه شدند.
یافته ­ها. نارسایی قلبی با مشکلات فراوانی همراه است و عوامل متعددی روی بیمار تاثیر دارد. با تمرکز بر مطالعات انجام شده­ پیشین، از عوامل موثر بر پیامدهای نارسایی قلبی می­توان به سواد سلامت بیمار، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی و حمایت خانواده بیماران اشاره کرد. آموزش بیماران مبتلا نیز بر پیامدهای بیماری و بستری­شدن مکرر بیماران تاثیرگذار بوده است.
نتیجه­ گیری. آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت بر روی پیامدهای نارسایی قلبی تاثیر دارد.

سارا رضایی، شادی دهقان زاده، بهمن اکبری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تاب­آوری و امید به زندگی در پیش­بینی بهزیستی روان­ شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب طراحی و اجرا شد.
زمینه. با توجه به اهمیت بهزیستی روان­ شناختی   در ارتقای سلامت بیماران مبتلا به نارسایی قلب، بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر آن همچون تاب­آوری و امید به زندگی از اهمیت برخوردارند.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه کلیه بیماران مبتلا به نارسایی قلب شهر رشت در سال 1397 بودند. شرکت کنندگان پژوهش 265 بیمار مبتلا به نارسایی قلب بودند که به روش نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع­ آوری داده­ها از سه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ”ریف“، تاب­آوری ”کونور و دیویدسون“ و امید به زندگی ”اشنایدر“ و همکاران استفاده شد. داده ­های حاصل از مطالعه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ­ها. نتایج این پژوهش حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بهزیستی روان ­شناختی   با تاب­آوری (386/0=r) و امید به زندگی (369/0=r) در بیماران مبتلا به نارسایی قلب بود. همچنین، نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خرده­ مقیاس­های تفکر عاملی و تاثیرات معنوی قادرند 228/0 از تغییرات بهزیستی روان­ شناختی بیماران نارسایی قلب را پیش ­بینی کنند.
نتیجه ­گیری. با توجه به عوامل تعیین ­کننده بهزیستی روان­ شناختی در این پژوهش می­توان با اجرای مداخلاتی همچون برنامه­ های آموزش تاب­ آوری و درمان­های روان شناختی متمرکز بر امید، بر بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب و کیفیت ارائه مراقبت­های پرستاری افزود.

علی حسین زاده ساربانقلی، علیرضا شاملی، سمیه اسمعیلیان، اسمعیل محمدنژاد،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش همتا بر پیامدهای نارسایی قلبی در افراد مبتلا به این سندرم در ایران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ماهیت مزمن، پیشرونده و غیرقابل برگشت، به عنوان یک مشکل مربوط به سلامت عمومی مطرح می­شود.
 روش کار. جست­وجوی جامع در پایگاه­های داده­ای علمی و موتورهای جست­و­جو شامل Science Direct، Scopus، PubMed،Google Scholar ، و Medline  با کلید­واژه­های نارسایی قلبی و آموزش همتا به دو زبان فارسی و انگلیسی به منظور یافتن مطالعات چاپ­شده بین سال­های 2000 تا 2018 انجام شد. تعداد 17 مقاله یافت شد که بر اساس معیارهای ورود، تعداد 2 مقاله انگلیسی و 4 مقاله فارسی مورد بررسی قرار گرفتند.  
یافته­­ ها. مطالعات انجام شده در مورد تاثیر آموزش همتا بر پیامدهای بیماران نارسایی قلبی در ایران نشان داد این آموزش­ها سه پیامد خودمراقبتی، کیفیت زندگی و خودکارآمدی افراد با نارسایی قلبی را مورد بررسی قرار داده­اند و این روش آموزشی بر هر سه مولفه تاثیر مثبتی  داشته است.
نتیجه ­­گیریآموزش همتا باعث بهبود و ارتقای خودمراقبتی، خودکارآمدی و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی شد. بهره‌‌گیری از این برنامه آموزشی به عنوان یک روش آموزشی موثر، مقرون به صرفه و بدون نیاز به تجهیزات ویژه توصیه می‌گردد.

حمید پیروی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی مراقبت تسکینی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان سندرم اختلال قلبی پاتوفیزیولوژی­های متنوعی دارد. پیشرفت در دانش مربوط به این بیماری منجر به بهبود بقای افراد مبتلا شده است، اما شیوع و بروز آن روند افزایشی دارد. درمان کامل این بیماری به ندرت امکان­پذیر است و به عنوان یک بیماری مزمن منجر به درگیری بیمار، خانواده و سیستم ارائه خدمات سلامتی به میزان قابل توجه می­شود. مراقبت از بیمار مبتلا به نارسایی قلبی پدیده­ای پیچیده است و با پیشرفت بیماری به مراحل انتهایی، سهم مراقبت تسکینی در این بیماران بیشتر می­شود.
روش کار. در این مطالعه مروری برای جمع­آوری داده­ها از پایگاه­های داده­ای علمی و موتورهای جست­و­جو نظیر SID، Scopus، PubMed، و Web of Science برای یافتن متون منتشرشده از ابتدای سال 2000 تا  سال 2017 استفاده شد. کلیدواژه­های مورد استفاده برای جست­و­جو شامل heart failure،  و palliative care و معادل فارسی آنها بودند. مقالات فارسی و انگلیسی که درباره موضوع مشترک نارسایی قلبی و مراقبت تسکینی و دارای متن کامل قابل دسترس بودند مورد بررسی قرار گرفتند
یافته­ها. در مجموع 36 مقاله انگلیسی و یک مقاله فارسی مورد بررسی قرار گرفتند. تعریف مراقبت تسکینی، دیدگاه­ها نسبت به مراقبت تسکینی، درمان دارویی تسکینی، انواع ارائه­دهندگان مراقبت تسکینی، مدل­های ارائه مراقبت تسکینی، ارائه مراقبت تسکینی به مراقبین خانوادگی، و آینده مراقبت تسکینی از موضوعات مطرح در مقالات مورد بررسی بودند که به تفصیل در این مقاله توضیح داده شده­اند.
نتیجه­گیری. مراقبت تسکینی برای افراد مبتلا به نارسایی قلبی باید هم­راستا و هم­زمان با برنامه درمانی این بیماران در نظر گرفته شود. توجه ویژه به گسترش مراقبت تسکینی تخصصی و برنامه­ریزی درازمدت برای مراقبت تسکینی اولیه توصیه می­شود.
 

مژده نوید حمیدی، تهمینه صالحی، هادی رنجبر، فاطمه علی پور،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط رضایت ‏زناشویی و رفتارهای خودمراقبتی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن در بیمارستان‏های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد
زمینه. نارسایی قلبی مزمن یکی از مشکلات مهم مربوط به سلامتی است که هزینه‏ های سنگینی بر جامعه و خانواده‏ بیماران تحمیل می‏کند. خودمراقبتی از جمله کلیدی‏ترین عوامل مدیریت بیماری است که از حمایت اجتماعی تاثیر می ­پذیرد. بیمار بالاترین سطح حمایت اجتماعی را از خانواده دریافت می‏کند.
روش کار. در این مطالعه، 251 بیمار واجد شرایط ورود به مطالعه، به‏ صورت نمونه ­گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ با دامنه نمرات بین 47 تا 235 که نمره بیشتر نشان­دهنده رضایت بیشتر است؛ و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی با محدوده نمرات بین 12تا 60 دارد که نمره کمتر به معنای خودمراقبتی بهتر است، استفاده شدند. داده‏ ها با استفاده از آزمون‏­های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافته ‏ها. میانگین نمره رضایت زناشویی در این مطالعه، 145/60 با انحراف معیار 41/98 بود و 46/9 درصد نمونه‏ها رضایت زناشویی نسبی داشتند. میانگین نمره خودمراقبتی در این مطالعه، 34/50 با انحراف معیار 12/24 بود و 41/2 درصد نمونه‏ ها خودمراقبتی مناسب داشتند. بین رضایت زناشویی و خودمراقبتی، ارتباط معنی دار وجود داشت.
نتیجه ‏گیری. با توجه به ارتباط بین رضایت زناشویی و رفتارهای خودمراقبتی و نظر به اینکه بیشتر بیماران مورد پژوهش رضایت زناشویی نسبی داشتند، توصیه می‏شود عوامل موثر بر ارتقای این مولفه بیشتر مورد بررسی و توجه قرار گیرد و با حمایت و آموزش بیماران و خانواده‏های آنها در جهت افزایش رضایت زناشویی و‏ بهبود رفتارهای خودمراقبتی اقدام شود.

فاطمه محدث اردبیلی، نعیمه سید فاطمی، فاطمه معروف خانی، محمد رضا زارعی، لیلا ممشلی، مهری بزرگ نژاد،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سلامت معنوی با کیفیت خواب در بزرگسالان مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. کیفیت خواب در بیماران با نارسایی قلبی نسبت به افراد سالم نامطلوب است. بیان شده است که در بعضی از جوامع، معنویت با کیفیت خواب ارتباط دارد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی همبستگی که به صورت مقطعی انجام شد، 207 فرد دچار نارسایی قلبی با روش نمونه­ گیری در دسترس وارد مطالعه شدند، پرسشنامه­ های جمعیت ­شناختی، کیفیت خواب پیتزبرگ و سلامت معنوی آلیسون و پولوتزین توسط شرکت ­کنندگان در مطالعه تکمیل شد. داده­ ها با استفاده از آزمون­های آماری توصیفی و استنباطی (تی مستقل، آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی)، در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند
یافته ­ها. میانگین نمره کل کیفیت خواب، 8/90 با انحراف معیار 3/16 و در سطح نامطلوب بود. میانگین نمره کل سلامت معنوی، 93/36 با انحراف معیار 9/20 و در حد بالاتر از متوسط بود. بین کیفیت خواب و سلامت معنوی ارتباط آماری معنی­ دار و مثبت وجود داشت (0/026p=، 0/175-r=).
نتیجه­ گیری. افراد دچار نارسایی قلبی که سلامت معنوی بالاتری دارند، از کیفیت خواب بهتری برخوردار هستند. می­توان با برنامه ­ریزی­های مدون، همان­طور که به سلامت جسمی بیماران توجه می­شود، سلامت معنوی را نیز مورد توجه قرار داد.

سمیه اسمعیلیان، شهاب پاپی، سرور سهرابی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مراقبت خانواده­ محور بر پیامدهای نارسایی قلبی در افراد مبتلا به این بیماری در ایران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ماهیت مزمن، پیشرونده و غیرقابل برگشت، به عنوان یکی از مشکلات مربوط به سلامتی مطرح شده است.
روش کار. جستجوی جامع در پایگاه­های داده ای علمی و موتورهای جست­وجو شامل Science Direct، Scopus، PubMed، Google Scholar، و Medline با کلیدواژه­ های نارسایی قلبی و آموزش مراقبت خانواده‌محور به دو زبان فارسی و انگلیسی به منظور یافتن مطالعات منتشر­شده بین سال های 2000 تا 2020  انجام شد. تعداد 6 مقاله یافت شد که بر اساس معیارهای ورود، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ­ها. مطالعات انجام ­شده در مورد آموزش مراقبت خانواده ­محور بر پیامدهای بیماران نارسایی قلبی در ایران نشان داد این روش آموزشی نتایج مطلوبی بر پیامدهای نارسایی قلبی داشته است.
نتیجه­ گیری. آموزش مراقبت خانواده­ محور باعث ارتقای خودمراقبتی و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی می­شود. بهره گیری از این رویکرد آموزشی به عنوان یک روش آموزشی موثر، مقرون به صرفه و بدون نیاز به تجهیزات ویژه توصیه می­گردد.

هدیه مصباحی، فتیحه کرمان ساروی، فرنوش خجسته،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش بازخوردمحور بر سبک زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلب انجام شد.
زمینه. سبک زندگی عاملی تعیین­ کننده در ایجاد و پیشرفت بیماری­های قلبی­ عروقی محسوب می­شود؛ لذا تبعیت بیمار در زمینه رعایت رژیم دارویی، غذایی، و تحرک بدنی تامین­ کننده یک شیوه زندگی سالم است.
روش کار. دراین مطالعه نیمه ­تجربی، 80  بیمار مبتلا به نارسایی قلب، مراجعه ­کننده به بخش ­های قلب بیمارستان ­های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال 1398 به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای جمع ­آوری داده­ ها شامل فرم اطلاعات جمعیت­شناختی و پرسشنامه سبک زندگی ارتقاء­دهنده سلامت (Health-Promoting Lifestyle Profile II) یا HPLP2 بود. پرسشنامه سبک زندگی در دو مرحله قبل و سه ماه بعد از مداخله تکمیل شد. در گروه آزمون، آموزش ارتقای سبک زندگی به صورت انفرادی به روش بازخوردمحور در چهار جلسه 30 تا 60 دقیقه­ای اجرا شد و گروه کنترل، آموزش ارتقای سبک زندگی را به روش معمول دریافت کرد. داده ­ها در نرم افزار SPSS-22 با استفاده از آزمون­ های آماری تی مستقل، تی زوجی و کای دو تحلیل شدند.
یافته­ ها. دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک با یکدیگر تفاوت آماری معنی ­دار نداشتند. قبل از مداخله، میانگین نمره کل سبک زندگی در گروه آزمون، 110/82 با انحراف معیار 48/93، و در گروه کنترل، 103/38 با انحراف معیار 37/23 بود که نتیجه آزمون تی مستقل تفاوت آماری معنی­ داری را بین دو گروه نشان نداد (0/45P=). سه ماه بعد از مداخله، میانگین نمره کل سبک زندگی در گروه آزمون و کنترل، به ترتیب، 137/80 با انحراف معیار 54/36 و 113/23 با انحراف معیار 37/87 به دست آمد که این تفاوت از نظر آماری معنی­دار بود (0/0001P≤). قبل از مداخله، میانگین نمره حیطه ­های سبک زندگی دو گروه تفاوت آماری معنی ­داری نشان نداد، اما بعد از آموزش بازخوردمحور، میانگین نمره حیطه­ های سبک زندگی گروه آزمون، به جز حیطه ارتباطات بین فردی، به طور معنی ­داری بیشتر از گروه کنترل بود.
نتیجه ­گیری. آموزش بازخوردمحور، سبک زندگی و حیطه ­های آن را به جز حیطه ارتباطات بین فردی در بیماران مبتلا به نارسایی قلب بهبود بخشید. لذا به کارگیری این شیوه آموزشی توسط پرستاران برای بهبود سبک زندگی افراد دارای بیماری نارسایی قلب توصیه می­گردد.

رقیه قنبرپور جویباری، فرشته عراقیان مجرد، سید محمود صمدیان کیا محله، هدایت جعفری،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مروری بر تاثیر موسیقی بر بیماران قلبی به عنوان یک روش غیر تهاجمی، غیر دارویی،  ارزان و فاقد عوارض جانبی انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی، یک بیماری شایع است که هر ساله جان بسیاری از افراد را می­گیرد. باتوجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش، با بررسی مطالعات گوناگون و منابع اطلاعاتی مختلف، اثر موسیقی درمانی بر بهبودی بیماران قلبی مورد توجه قرار گرفت.
روش کار. در این مطالعه که به صورت مرور روایتی انجام شد، مطالعات فارسی در پایگاههای داده­ای فارسی زبان مانند Magiran، SID، IranMedex با کلیدواژه ­های موسیقی درمانی، نارسایی قلبی، سندرم کرونری حاد، پرفشاری خون، هایپرتانسیون، جراحی قلب و جراحی قلب باز، و برای مطالعات به زبان انگلیسی از کلیدواژههای Hypertension، Acute Coronary Syndrome، Heart failure، Music therapy، Heart surgery، و Open heart surgery در پایگاه­های دادهای Scopus و PubMed استفاده شد. همچنین، جست­وجو در پایگاه Google Scholar به فارسی و انگلیسی انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل مقالات فارسی و انگلیسی بود که به بررسی موسیقی در بهبود بیماران قلبی پرداخته باشند. جهت بررسی مقالات، محدودیت زمانی در نظر گرفته نشد. معیارهای خروج شامل مقالاتی بود که دسترسی کامل به آنها میسر نبود.
یافته­. از تعداد 24 مقاله، بیشترین تعداد (10 مقاله) به بررسی موسیقی در بیماران دچار پرفشاری خون و بررسی تاثیر موسیقی بر علایم حیاتی بیماران قلبی (8 مقاله) پرداخته بود. یافته­ ها نشان داد تاثیر موسیقی بر بهبودی بیماران قلبی شامل افزایش درصد اشباع اکسی­ هموگلوبین، تسکین درد، کاهش اضطراب و افسردگی، بهبود کیفیت خواب و کاهش خستگی است. موسیقی بر روی متوسط فشار خون شریانی و تنفس تاثیری نداشت. در خصوص تاثیر موسیقی بر پرفشاری خون و ضربان قلب نتایج متناقض وجود داشت.
نتیجه­ گیری. با توجه به کاربرد آسان و بدون هزینه و عوارض این روش، پیشنهاد میشود تیم درمانی و به خصوص پرستاران از این روش غیر تهاجمی در مراقبت از بیماران قلبی استفاده نمایند.

حسین محمودی، اسماء شجاعی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تبیین و شفاف­ سازی مفهوم تبعیت از درمان در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. مفهوم تبعیت از درمان که عامل تعیین­ کننده پیامدهای نارسایی قلبی است به طور گسترده در متون به کار می­رود، اما این مفهوم بسیار پیچیده هست و نیاز به یک تعریف روشن دارد.
روش کار. در این مطالعه از رویکرد تکاملی تحلیل مفهوم راجرز استفاده شد. معیارهای ورود متون به مطالعه شامل انتشار به زبان انگلیسی در محدوده سال­های 2004 تا 2019 میلادی بود. منابع تحلیل، پایگاه­های داده­ای PubMed ، Scopus و EMBASE بودند. در مجموع، 73 مقاله یافت شد. بعد از حذف موارد تکراری، تعداد 37 مقاله تایید شدند، و سپس، 35 مقاله بر اساس دیاگرام پریزما مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ ها. پنج واژه تبعیت از درمان، تبعیت دارویی، تبعیت غیر دارویی یا تبعیت از توصیه­ های خودمراقبتی، تبعیت از گایدلاین ­های درمانی، و عدم تبعیت از درمان به عنوان واژه­ های جایگزین و  دو مفهوم انطباق یا رعایت و خودمراقبتی به عنوان مهم­ترین مفاهیم وابسته به مفهوم تبعیت از درمان شناخته شدند. هفت ویژگی مفهوم شامل سازگاری، چندبعدی بودن و پیچیدگی، مشارکتی بودن، وابسته بودن به متغیرهای جمعیت­ شناختی و بیمارهای زمینه­ای، آگاهانه و وابسته به آموزش بودن، قابل اندازه­ گیری و پیش­ بینی­ کننده بودن، و مداوم بودن و پیگیری ­کننده شناسایی شدند. پیش ­آیندهای مفهوم تبعیت از درمان با پیامدهای مفهوم رابطه مستقیم داشتند.
نتیجه­ گیری. تبعیت از درمان یک مفهوم پیچیده، چندبعدی، مشارکتی، آگاهانه، قابل اندازه ­گیری، و وابسته به متغیرهای جمعیت ­شناختی است که باید به صورت پیوسته توسط تیم سلامتی پیگیری شود. تبعیت از درمان در گذر زمان، هم به لحاظ معنا و هم به لحاظ مفهومی در حال تکامل است.
 

سید احسان کاظمینی، طاهره رنجبری پور، عاطفه نژادمحمد نامقی، شیدا سودارگر، پریسا پیوندی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب و رفتارهای سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. پیامدهای نارسایی قلبی ایجادکننده مشکلاتی در زمینه کیفیت خواب و سبک زندگی افراد است که بر سیر بیماری تاثیر می گذارد. شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، از مداخله ­های موثر بر این دو هستند. 
روش کار. پژوهش حاضر، از نوع نیمه ­تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و دارای گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. تعداد ۴۵ نفر از افراد مبتلا به نارسایی قلبی به صورت هدفمند انتخاب و سپس با روش تصادفی ساده در دو گروه آزمون (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. مداخله­ های شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه­های آزمون انجام شد. داده­ها در سه مرحله با استفاده از شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ بویس و همکاران (۱۹۸۹) و پرسشنامه سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت واکر و همکاران (۱۹۸۷) جمع­ آوری شد. تحلیل داده ­ها در نرم­افزار SPSS نسخه 25 با تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافته‌ها. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی در پس­ آزمون و پیگیری (181/224=F و 0/0001≥P)، (62/315=F و 0/0001≥P) در مقایسه با گروه کنترل، بر کیفیت خواب و سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت در مبتلایان به نارسایی قلبی موثر بودند. با وجود تاثیر هر دو مداخله، برتری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (0/0001≥P) بر سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت و عدم تفاوت معنادار بین دو مداخله در تاثیر کیفیت خواب در آزمون تعقیبی مشخص شد.
نتیجه‌گیری. با توجه به نتایج، در مراکز درمانی می­توان هر دو مداخله، به ویژه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، را به عنوان مداخله­ هایی موثر بر کیفیت خواب و رفتارهای سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت همراه با درمان­ های پزشکی برای مبتلایان به نارسایی قلبی به کار گرفت.

فاطمه ایزدی، یاسمن خلیلی، شیوا خالق پرست، سپیده تقوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
 هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت، دانش نارسایی قلبی و حمایت اجتماعی با تبعیت از درمان دارویی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. با وجود پیشرفت­ های چشم­گیر در درمان نارسایی قلبی، پیش ­آگهی در این بیماران ضعیف است که از عوامل موثر بر آن می­توان به بیماری­ های زمینه­ ای، تفاوت­ های سنی و جنسی، سواد سلامت ناکافی، تبعیت نامناسب از درمان دارویی، دانش کم و حمایت اجتماعی ضعیف اشاره کرد.
روش اجرا. تحقیق حاضر یک مطالعه­ توصیفی ارتباطی از نوع مقطعی بود و نمونه ­گیری به صورت در دسترس با تعداد 300 بیمار مراجعه­ کننده به درمانگاه مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب­ و عروق شهید رجایی انجام شد. ابزار مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، اقتصادی و اجتماعی؛ پرسشنامه سواد سلامت؛ پرسشنامه دانش نارسایی قلبی هلندی؛ پرسشنامه حمایت اجتماعی درک­شده؛ و پرسشنامه تبعیت از درمان دارویی بودند که توسط پژوهشگر یا بیمار تکمیل شد.. از نرم ­افزار SPSS نسخه 22 برای تحلیل داده ­ها استفاده شد؛ به این صورت که متغیرهای کیفی به صورت تعداد و درصد و متغیرهای کمی بر اساس نوع توزیع شان با میانگین (انحراف معیار) یا میانه (دامنه میان­چارکی) گزارش شدند. بررسی ارتباط بین متغیرها نیز با استفاده از آزمون همبستگی انجام شد.
یافته ­ها. میانه (دامنه میان­چارکی) سنی نمونه ­ها  سال55 (41 تا 65 سال) بود. تعداد 172 نفر از نمونه­ ها (57/33 درصد) مرد و 128 نفر (42/66 درصد) زن بودند. تبعیت از درمان دارویی با سواد سلامت (0/13r= ،0/029=P) و دانش نارسایی قلبی (0/13r= ،0/020=P) ارتباط آماری معنی ­دار داشت، اما با حمایت اجتماعی ارتباطی مشاهده نشد (0/006r=- ، 0/92P).
نتیجه ­گیری. نتایج این مطالعه ارتباط سواد سلامت و دانش نارسایی قلبی را با تبعیت از درمان نشان داد. به این ترتیب، می­توان با ترغیب بیماران برای بهبود سواد سلامت خود و همچنین، آموزش آنها برای افزایش اطلاعات و دانش مرتبط با بیماری، در راستای تبعیت بهتر از درمان دارویی کوشید.

مهین روحانی، امید آقازاده گودللو، محمدرضا دین محمدی، اسما قربانی، سیده فاطمه غیاثی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش خودمراقبتی به روش فردی و گروهی بر رفتارهای خودمراقبتی و بستری مجدد در افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
­زمینه. آموزش به افراد با نارسایی قلبی در دستیابی به نتایج مطلوب درمانی، مدیریت عوارض بیماری و کاهش بستری مجدد نقش مهمی دارد.
روش کار. این مطالعه نیمه ­تجربی با طرح پیش ­آزمون- پس­ آزمون با گروه کنترل و پیگیری بر روی 75 فرد دچار نارسایی قلبی انجام شد. در یک گروه، مداخله آموزشی به صورت فردی و در گروه دیگر، در قالب گروه ­های 3 تا 5 نفره طی دو جلسه انجام شد. در گروه کنترل، آموزش­های معمول بخش ارائه شد. رفتارهای خودمراقبتی با استفاده از مقیاس اروپایی رفتار خودمراقبتی در نارسایی قلبی (EHFScBs) در ابتدا، و 30 و 90 روز بعد از ترخیص ارزیابی شد. دفعات بستری مجدد نیز 30، 60 و 90 روز بعد از ترخیص ارزیابی گردید. تحلیل داده ­ها در نرم افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آزمون­های­ آماری کای­دو و کروسکال والیس انجام شد.
یافته­ ها. رفتارهای خودمراقبتی در 30 و 90 روز بعد از مداخله در گروه­های مورد مطالعه اختلاف آماری معناداری را نشان داد (مقدار P به ترتیب، 0/002 و 0/027) و تعداد افراد با سطح خودمراقبتی خوب در گروه­های آموزش فردی و گروهی بیشتر از گروه کنترل بود. از نظر دفعات بستری مجدد، در پایان 30، 60 و 90 روز بعد از ترخیص بین سه گروه اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد.
نتیجه ­گیری. استفاده از مداخله آموزشی (فردی و گروهی) جهت بهبود رفتارهای خودمراقبتی در افراد با نارسایی قلبی توصیه می­شود. تاثیر این مداخلات آموزشی بر دفعات بستری مجدد در گروه­های مورد مطالعه شناخته نشد؛ لذا، پیشنهاد می­شود جهت بررسی­ بیشتر، مطالعات آتی با نمونه‌های بیشتر و در بازه زمانی طولانی­ تر انجام شود.
 

جاسم اله یاری، فرناز جهانتیغ، بنیامین سعادتی فر، جواد جعفری، محمدصادق سرگلزائی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
هدف. در این مطالعه مروری، مطالعاتی که به بررسی فراوانی بستری مجدد و عوامل تاثیرگذار بر آن در مبتلایان به نارسایی قلبی در ایران پرداخته­ اند، مورد بررسی و بحث قرار گرفتند.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان یک بیماری مزمن پیش­ رونده می­تواند باعث کاهش کیفیت زندگی و افزایش هزینه­ های درمانی در افراد مبتلا گردد. میزان بستری مجدد در این بیماران نسبتاً بالا است و به عنوان یک مشکل عمده سلامتی مطرح است.
روش کار. مطالعه حاضر به صورت مروری نظام­ مند با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی IranMedex، SID، Magiran، Proquest، Web of Science، Google Scholar، و PubMed با استفاده از کلیدواژه ­های ”نارسایی قلبی“، ”نارسایی احتقانی قلبی“، و ”بستری مجدد“ بر اساس Mesh و بدون محدودیت زمانی انجام شد. جستجو و استخراج مقالات توسط دو محقق به صورت مستقل انجام شد. تمام مقالاتی که واجد معیارهای ورود به مطالعه بودند، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ ها. از 601 مقاله در جستجوی اولیه، 7 مقاله براساس معیارهای ورود وارد مرحله نهایی مطالعه جهت تحلیل گردیدند. براساس مطالعات، میزان بستری مجدد از 10/9 تا 40 درصد متفاوت بود. عواملی از قبیل سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت اشتغال، بیماری زمینه ­ای، کلاس بیماری، وضعیت ضعیف رعایت رژیم درمانی و غذایی، پوشش بیمه ­ای، و محل سکونت از جمله عوامل تاثیرگذار بر میزان بستری مجدد مبتلایان به نارسایی قلبی بودند.
نتیجه ­گیری. براساس نتایج مطالعه حاضر، میزان بستری مجدد در بین مبتلایان به نارسایی قلبی بالا است و انجام اقدامات مداخله­ ای از قبیل اقدامات آموزشی جهت ارتقای سطح آگاهی و انجام فعالیت­های خودمراقبتی توصیه می­گردد.

سید احسان کاظمینی، طاهره رنجبری پور، عاطفه نژادمحمد نامقی، شیدا سوداگر، پریسا پیوندی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر خستگی و کیفیت زندگی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. خستگی به‌عنوان یکی از نشانه‌ها و عوارض مهم نارسایی قلبی، علاوه بر تاثیر بر عملکرد روزمره و خودمراقبتی، بر کیفیت زندگی مبتلایان نیز تاثیر می‌گذارد که شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر این موارد تاثیرگذار هستند. 
روش کار. این پژوهش، نیمه ­تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه انجام شد. تعداد 45 نفر از مردان مبتلا به نارسایی قلبی به‌صورت هدفمند انتخاب و سپس در دو گروه آزمون و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) با روش تصادفی ساده جای‌گذاری شدند. داده ­ها در سه مرحله به وسیله مقیاس خستگی آیووا، هارتز و همکاران (2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلبی مینه‌سوتا، رکتور و همکاران (1984) جمع­آوری، و شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه ­های آزمون اجرا شد. تحلیل داده­ ها در نرم ­افزار SPSS نسخه  25 با آزمون تحلیل واریانس آمیخته انجام شد.
یافته‌ها. هر دو مداخله شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مراحل پس ­آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه کنترل بر خستگی و کیفیت زندگی در مبتلایان به نارسایی قلبی تاثیر داشتند. آزمون تعقیبی، نشان‌دهنده تاثیر بیشتر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی (0/0001P≤) و عدم تفاوت معنادار بین دو مداخله (0/677=P) بر خستگی بود.
نتیجه‌گیری. طبق نتایج، هر دو مداخله به ویژه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را می‌توان به‌عنوان مداخله ­هایی موثر بر خستگی و کیفیت زندگی در کنار درمان­ های پزشکی برای مبتلایان به نارسایی قلبی در مراکز درمانی به کار گرفت.

محمد منتصری، فاطمه بهرام نژاد،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش آلبومین در نارسایی قلبی صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که سالانه افراد زیادی را در سراسر جهان درگیر می­ کند و مرگ­ و میر ناشی از آن حتی از بسیاری از سرطان­ ها بیشتر است. شناسایی عوامل خطر سنتی هر چند در پیشگیری اولیه کمک ­کننده بوده است، اما مرگ­ و میر ناشی از این بیماری هنوز در حال افزایش است. آلبومین سرم فراوان­ ترین پروتئین خون انسان و عامل اصلی حفظ فشار اسمزی است که تولید آن در افراد مبتلا به نارسایی قلبی به دلایل مختلف، از جمله ادم دیواره روده و احتقان کبدی کاهش می­یابد. هایپوآلبومینمی یک یافته شایع در بیماران نارسایی قلبی است و در دهه اخیر مطالعات گسترده­ای در ارتباط با نقش آن به عنوان پیش­ بینی کننده شروع و پیش ­آگهی ­دهنده پیامد نارسایی قلبی انجام شده است. در سال­های اخیر مطالعات محدودی نیز درباره نقش درمانی آلبومین تزریقی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شده است.
روش کار. مرور روایتی حاضر در سال 1402 انجام شد. بدین منظور پایگاه­ های داده ­ای شامل Web of Science، Scopus، PubMed، MagIran، و SID با کلید واژه­ های آلبومین، هایپوآلبومینمی، هایپوپروتئینمی، نارسایی قلبی، نارسایی دیاستولیک ، نارسایی سیستولیک، بیماری­ های قلبی­ عروقی، و معادل انگلیسی آنها بدون محدودیت زمانی جست­ وجو شدند و در مجموع 30 مقاله وارد مطالعه شدند.
یافته­ها. هایپوآلبومینمی یک یافته معمول در افراد مبتلا به نارسایی قلبی است و از جمله علل اصلی آن در نارسایی قلبی می­توان به ادم دیواره روده، احتقان کبدی، سیروز احتقانی، سوءتغذیه و التهاب اشاره کرد. با توجه به شواهد بالینی و تجربی، هایپوآلبومینمی با احتباس مایع و تشدید ادم ریوی در این بیماران در ارتباط است. هایپوآلبومینمی می­تواند به طور مستقل شروع یک نارسایی قلبی جدید را پیش ­بینی کند و به عنوان یک عامل پیش ­آگهی­ دهنده پیامد نارسایی قلبی اندازه ­گیری شود. استفاده از آلبومین تزریقی یک مداخله معمول برای افراد مبتلا به نارسایی حاد قلبی و هایپوآلبومینمی است. با این وجود، هنوز شواهدی که به طور مستقیم فایده­ تزریق آلبومین در افراد مبتلا به نارسایی قلبی را نشان دهد وجود ندارد.
نتیجه ­گیری. آلبومین سرم می­تواند به عنوان یک عامل خطر قابل تعدیل و یک عامل پیش­آگهی دهنده در افراد مبتلا به نارسایی قلبی اندازه گیری شود، اما ضروری است که مصرف آن محدود به مواردی باشد که اثربخشی آن تایید شده است.

سمیه تاج الدینی، فتیحه کرمان ساروی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تله ­نرسینگ در مراقبت از بیماران مبتلا به نارسایی قلب انجام شد.
زمینه. نارسـایی قلـب یکـی از شـایع­تریـن بیمـاری­هـای قلبـی­ عروقـی اسـت کـه بـه عنـوان یـک اختلـال پیشـرونده و ناتـوان­کننـده به­ شمار می­رود. شـیوع ایـن بیمـاری بـه دلیـل افزایـش سـن جوامـع، پیشـرفت ­های اخیـر در درمـان انفارکتـوس میـوکارد و بیماری­هـای مـادرزادی قلب، و کاهـش مرگ­ ومیر رو بـه افزایـش اسـت. در ایران تقریبا یک درصد افراد با سن بیشتر از 40 سال مبتلا به نارسایی قلب هستند. شیوع این بیماری با گذشت هر دهه از عمر، دو برابر می­شود و به حدود 10 درصد در افراد بالای 70 سال می­رسد. مطالعات نشان می­دهند که برنامه­ های تخصصی مدیریت بیماری برای نارسایی مزمن قلبی می­تواند بقای بیماران و کیفیت زندگی آنان را بهبود بخشد و نیاز به مراقبت­ های سلامتی را کاهش دهد. تلــه­ نرســینگ یکــی از مدل­ هــای موجــود اســت.
روش کار. مطالعه مروری حاضر به­ صورت مرور روایتی و با جستجوی مقالات با استفاده از کلید­واژه ­های مراقبت، نارسایی قلبی مزمن، پرستار، تله ­نرسینگ و کلمات انگلیسی معادل آنها شامل Chronic heart failure، Telenursing، Nurse، و Care در پایگاه­ های داده­ ای انگلیسی شامل Web of Science، PubMed، Google Scholar، و Scopus و پایگاه ­های داده ای فارسی شامل SID، و Magiran  انجام گرفت و پس از بررسی عنوان و چکیده مقالات یافت­ شده با استفاده از ابزار (JBI) Joanna Briggs Institute توسط پژوهشگران، 10 مقاله در این مطالعه وارد شدند.
یافته ­ها. نتایج این مطالعه نشان داد که تله ­نرسینگ موجب کاهش بستری ناشی از نارسایی قلبی، کاهش موارد مرگ و بهبود کیفیت زندگی، بهبود آموزش و پیگیری پس از ترخیص در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می­شود. همچنین، تله ­نرسینگ موجب بهبود پیامدهای بیماری و کاهش هزینه­ های سلامت می ­گردد.
نتیجه­ گیری. با توجه به افزایش شیوع نارسایی قلبی در چندسال آینده و افزایش تقاضا برای مراقبت و چالش ­های ناشی از آن، توجه به تله­ نرسینگ به سیاستگذاران و تصمیم­ گیران عرصه سلامت توصیه می­شود.

مهسا بوذری پور، زهره شهبازی، ندا ثنایی، سپیده جعفری نائینی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر پایش از راه دور بر میزان انطباق افراد مبتلا به نارسایی قلبی با توصیه­ های خودمراقبتی انجام شد.
زمینه. مبتلایان به نارسایی قلبی برای مقابله با مشکلات ناشی از بیماری نیاز به تقویت رفتارهای مراقبت از خود دارند. این در حالی است که اغلب بیماران انطباق ضعیفی با توصیه­ های خودمراقبتی دارند. در سال­های اخیر پایش از راه دور به عنوان رویکردی موثر برای افزایش انطباق بیماران با توصیه­ های خودمراقبتی مورد توجه بوده است.
روش کار. این پژوهش از نوع شبه تجربی با یک گروه مداخله است که در آن تاثیر پایش از راه دور بر میزان انطباق افراد مبتلا به نارسایی قلبی با توصیه ­های خودمراقبتی بررسی شده است. پیامد مورد نظر میانگین پایبندی به خودگزارش­ دهی هفتگی در سه موضوع علایم حیاتی، سئوالات مربوط به علایم تجربه ­شده مرتبط با بیماری و سئوالات مربوط به محتوای آموزشی بود. نمونه آماری شامل 68 نفر از مبتلایان به نارسایی قلبی مراجعه­ کننده به درمانگاه نارسایی قلب بیمارستان ­های منتخب تهران بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند و به مدت 8 هفته تحت آموزش و پیگیری از طریق پیام­رسان و تماس تلفنی قرار گرفتند.
یافته­ها. از 68 بیماری که وارد فرآیند مداخله شدند، 7 نفر خارج شدند و داده­ های مربوط به 61 نفر بررسی و به صورت درصد فراوانی گزارش شده است. این نحوه مداخله بازخورد بسیار مناسبی را از شرکت­ کنندگان دریافت کرده است، به­ طوری­ که میانگین پاسخ ­دهی به سئوالات مربوط به محتوای آموزشی هفتگی 91/9 درصد، میانگین خودگزارش ­دهی علایم حیاتی هفتگی 86/4 درصد، و میانگین پاسخ ­دهی هفتگی به سئوالات مربوط به علایم تجربه­ شده مرتبط با بیماری 93 درصد بوده است.
نتیجه­گیری. پایش از راه دور بر افزایش انطباق افراد مبتلا به نارسایی قلبی با توصیه­ های خودمراقبتی موثر است.
 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 48 queries by YEKTAWEB 4710