اسماء وحیدی، علی شاکر دولق،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش فشار مراقبت، استرس زناشویی و ذهنآگاهی در پیشبینی سطح سازش روانی اجتماعی افراد با بیماری قلبی عروقی در شهر ارومیه انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی عروقی و اثرات ناشی از آن محدود به بیمار نیست و تاثیر قابل توجهی بر زندگی مراقبتکنندگان دارد.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، افراد با بیماری عروق کرونر مراجعهکننده به بیمارستانها و مراکز درمانی شهرستان ارومیه در نیمه اول سال 1396 بودند که از بین آنها، 130 نفر با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای فشار مراقبت، استرس زناشویی، مهارتهای ذهنآگاهی کنتاکی و سازگاری روانیاجتماعی با بیماری استفاده شد. تحلیل دادهها در نرم افزار SPSS با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام صورت گرفت.
یافته ها. نتایج نشان داد که فشار مراقبت و استرس زناشویی رابطه منفی معناداری با سازش روانی با بیماری دارند. از بین مولفههای ذهنآگاهی، تنها توصیفگری دارای رابطه مثبت معنادار با سازش روانی با بیماری بود (0/04P=). تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مدل پژوهش توانست 57 درصد از سازش روانی با بیماری را در افراد با بیماری قلبی تبیین کند. این یافتهها نشان میدهند که فشار مراقبت و استرس زناشویی نقش مهمی در سازش روانی بیماران قلبی با بیماری دارند.
نتیجه گیری. کاهش فشار مراقبت و استرس زناشویی نقش مهمی در پیشگیری اولیه و حتی ثانویه بیماری قلبی دارند و انجام مداخلات مبتنی بر نتایج این پژوهش برای بیماران قلبی توصیه می شود.
سیده سعیده موسوی، مریم کشاورز،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مقاله به مرور مطالعات مربوط به اختلالات فشار خون حاملگی به عنوان عامل خطر بروز بیماریهای قلبیعروقی میپردازد.
زمینه. بیماریهای قلبیعروقی به عنوان یکی از مهمترین علل مرگ محسوب میشود. توجه به عوامل خطر بروز بیماریهای قلبیعروقی اهمیت زیادی در کاهش موارد مرگ، بهبود شاخصهای بهداشتی و کاهش هزینههای درمان و مراقبت دارد. طی سالهای اخیر اختلالات فشار خون حاملگی به عنوان عامل خطر بروز بیماریهای قلبیعروقی در سالهای بعدی زندگی مطرح گردیده است.
روش کار. این مطالعه از نوع مروری بود و با جستجو در پایگاههای دادهای PubMed، Scopus و Springer صورت گرفت. مقالاتی که در بازه زمانی 2016 تا 2019 چاپ شدهاند با شرط در دسترس بودن متن کامل مقاله وارد مطالعه شدند. کلیدواژههای جستجو در این مطالعه شامل hypertensive disorder of pregnancy AND cardiovascular disease AND risk AND screening بود. در ابتدا، تعداد 223 مقاله یافت شد که با حذف موارد تکراری و مقالات به زبانهای غیر انگلیسی، و در نظر گرفتن وجود کلیدواژهها در عنوان، تعداد مقالات به 17 مورد کاهش یافت و با متن مقالات، تعداد 10 مقاله مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت.
یافته ها. بروز بیماریهای قلبیعروقی در زنان با سابقه اختلالات فشارخون حاملگی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. اینکه آیا وجود عوامل خطر بروز بیماریهای قلبیعروقی قبل از حاملگی به بروز اختلالات فشار خون حاملگی و نهایتا بروز پرفشاری خون در سالهای بعد منجر میگردد و یا ابتلای به اختلالات فشار خون حاملگی زمینهساز بروز بیماریهای قلبیعروقی در آینده است در مطالعات متعددی مورد بحث قرار گرفته است و هنوز محل پرسش است.
نتیجه گیری. حاملگی به عنوان آزمون استرسی در نظر گرفته شده است که از اختلالات قلبیعروقی پردهبرداری میکند، بنابراین باید نسبت به گرفتن سابقه اختلالات فشارخون حاملگی در فهرست عوامل خطر بروز بیماریهای قلبیعروقی در سالهای بعد از زایمان اقدام کرد و کنترل سالانه فشار خون، بررسی عملکرد کلیوی، اصلاح شیوه زندگی و کنترل عوامل خطر را در این گروه از زنان مورد توجه قرار داد.
نیلا آمیغ، علی زاهدمهر، احمد امین، هومن بخشنده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر پیگیری بالینی توسط پرستار بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. بیماران مبتلا به نارسایی قلبی به دفعات در بیمارستان بستری میشوند. یکی از دلایل اصلی بستری این بیماران تشدید علایم بیماری ناشی از ناتوانی فرد در انجام رفتارهای خودمراقبتی است. یکی از روشهایی که میتواند به بهبود رفتارهای خودمراقبتی این بیماران کمک کند پیگیری بالینی توسط پرستار است.
روش کار. پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل بود که از مهر 1394 تا اردیبهشت 1395 در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی شهر تهران انجام شد. در این پژوهش 80 فرد مبتلا به نارسایی قلبی به روش در دسترس از بین بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه قلبی انتخاب و با روش بلوکبندی چهارتایی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون، پیگیری بالینی توسط پرستار هر دو هفته یک بار از طریق تلفن یا مراجعه حضوری دریافت کردند. گروه کنترل، آموزش پس از ترخیص و پیگیریهای روتین را دریافت کردند. رفتارهای خودمراقبتی به وسیله چکلیست خودمراقبتی، قبل و بعد از دوره سه ماهه مورد بررسی قرار گرفت. دادههای پژوهش، در نرم افزار SPSS با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافتهها. نمره خودمراقبتی قبل از شروع پیگیری در گروه کنترل، 62/1 با انحراف معیار 64/2 و در گروه آزمون، 62/1 با انحراف معیار 2/20 بود و از این نظر، تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه وجود نداشت. پس از انجام مداخله، نمره خودمراقبتی در گروه کنترل، 2/50 با انحراف معیار 2/38 و در گروه آزمون، 7/82 با انحراف معیار 93/0 بود و تفاوت آماری معنیداری بین میانگین نمره دو گروه مشاهده شد (0001/0P≤).
نتیجهگیری. پیگیری بالینی توسط پرستار سبب بهبود رفتارهای خود مراقبتی در افرا مبتلا به نارسایی قلبی میشود. میتوان با استفاده از روش پیگیری بالینی، رفتارهای خود مراقبتی این دسته از بیماران را بهبود بخشید و به کمتر شدن بار این بیماری کمک کرد.
اصغر خلیفه زاده اصفهانی، زهرا معینی، جعفر گلشاهی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف مقایسه آموزش به روش سخنرانی و الکترونیک بر عملکرد پرستاران بخش مراقبتهای ویژه در زمینه داروهای قلبیعروقی انجام شد.
زمینه. عصر حاضر به دوران اطلاع رسانی و رایانه شهرت یافته و نهاد آموزشی را دستخوش تغییرات اساسی کرده است. با توجه به اینکه فرآیند پیچیـده یادگیـری را نبایـد صرفـا به فضـای کلاس محـدود نمـود، لذا ممکن است با بهـرهگیری از آمـوزش الکترونیک بتـوان بـه برخـی موانـع آمـوزش سـنتی برای پرستاران فائـق آمـد.
روش کار. تحقیق حاضر یک مطالعه نیمهتجربی است. براساس نمونهگیری طبقهای، 70 پرستار بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای تامین اجتماعی استان اصفهان درسال 1396 انتخاب شدند. این افراد پس ازاعلام موافقت به مطالعه وارد شدند. پرستاران بر اساس تخصیص تصادفی ساده به 35 نفر درگروه سخنرانی و 35 نفر درگروه الکترونیک تقسیم شدند. قبل و بعد ازمداخله، عملکرد پرستاران دو گروه توسط پرسشنامه کاربرد داروهای قلبیعروقی بررسی و تاثیر دو روش آموزش سخنرانی و الکترونیک بر نمرات عملکرد پرستاران بررسی شد.
یافته ها. براساس مقایسه میانگین نمرات قبل و بعد و همچنین مقایسه دو گروه، هر دو روش آموزش سخنرانی و آموزش الکترونیک تاثیر معنیداری بر عملکرد دارویی پرستاران داشت (0001/0P≤)، اما تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه آموزش مشاهده نشد.
نتیجه گیری. روش آموزش الکترونیکی میتواند جایگزینی در آموزش و بازآموزی مباحث داروشناسی برای پرستاران باشد.
محمد داورپناه، طاهره نصرآبادی، سپیده نصراله، ابراهیم ابراهیمی ابیانه،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی و عملکرد پرستاران بخش آنژیوگرافی در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی انجام شد.
زمینه. شایعترین علت مرگ در اکثر کشورهای جهان، بیماریهای قلبیعروقی است. آنژیوگرافی عروق کرونر یک پروسیجر تهاجمی است که برای تشخیص و/یا درمان بیماریهای عروق کرونر انجام میشود. با توجه به عوارض آنژیوگرافی اهمیت مراقبتهای پرستاری که با هدف پیشگیری و شناسایی عوارض انجام میشود بسیار زیاد است. استانداردها حداقل سطح عملکرد قابل قبول، مورد انتظار و دست یافتنی هستند که میتوان عملکرد را در مقایسه با آنها سنجید. پرستاران و ارائه دهندگان مراقبتهای سلامتی باید بر طبق دستورالعملهای استاندارد کار کنند تا از بروز مشکلات پیشگیری گردد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی تحلیلی 65 پرستار دارای معیارهای ورود به مطالعه به روش سرشماری انتخاب شدند. نمونه های پژوهش پرستاران بخش آنژیوگرافی بیمارستان بوعلی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی و بخشهای آرمان، آرامش و سیسییو بیمارستان محب مهر وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1397 بودند. ابزار مورد استفاده برای بررسی آگاهی و عملکرد پرستاران، پرسشنامه و چک لیست مبتنی بر استانداردهای ابلاغی وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاری پس از به روزرسانی بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی گزارش شدند.
یافته ها. بر اساس یافته ها بیشتر شرکت کنندگان در مطالعه زن (63 درصد) بودند. میانگین نمره آگاهی در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی به ترتیب 95/10 با انحراف معیار 30/1 و 23/15 با انحراف معیار 88/1 بود. میانگین نمره عملکرد در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی به ترتیب 16/ 26 با انحراف معیار 92/2 و 77/25 با انحراف معیار 78/4 بود. بر این اساس، آگاهی و عملکرد پرستاران بخش آنژیوگرافی در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی در وضعیت مطلوب قرار دارد. مقایسه آگاهی و عملکرد به تفکیک جنسیت نشان داد که تفاوتی بین مردان و زنان وجود ندارد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین آگاهی و عملکرد، در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی رابطه معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری. با اینکه بیشتر پرستاران نمره مطلوبی در حیطه آگاهی و عملکرد کسب نمودند، ولی به دلیل عدم رعایت برخی اصول مراقبتی، لازم است مطالعه بیشتری در این زمینه صورت گیرد. همچنین، ضروری است مدیران، ابلاغ دستورالعملهای مراقبتی پرستاران را در محیط کار مورد توجه ویژه قرار دهند.
سمیرا رضوانی راد، علی شاکر دولق،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف مقایسه خودکارآمدی، امید به زندگی و اضطراب مرگ در افراد دچار بیماری قلبی و افراد سالم در شهرستان ارومیه انجام شد.
زمینه. بیماریهای قلبی شایعترین علت مرگ در بیشترکشورها و ایران هستند. این بیماری مزمن ممکن است خودکارآمدی، امید به زندگی و اضطراب مرگ را تحت تاثیر قرار دهد.
روش کار. این مطالعه از نوع علی مقایسهای است که نمونه مورد مطالعه آن، 75 فرد دچار بیماری قلبی بستری در بیمارستان سیدالشهدا و 75 فرد سالم بودند. نمونهها با روش نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شدند و از نظر خودکارآمدی، امید به زندگی و اضطراب مرگ مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای امید به زندگی اشنایدر، خودکارآمدی عمومی شرر، و اضطراب مرگ تمپلر استفاده شد. دادهها در نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته ها. اختلاف آماری معنیدار بین افراد فاقد بیماری قلبی و افراد دچار بیماری قلبی از نظر میانگین نمره خودکارآمدی (30/66 با انحراف معیار 60/10 در مقابل 61/51 با انحراف معیار 11/9) (0001/0P≤)، و میانگین نمره امید به زندگی (12/46 با انحراف معیار 87/6 در مقابل 66/39 با انحراف معیار 78/8) (0001/0P≤) مشاهده شد، اما بین دو گروه از نظر اضطراب مرگ تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری. انجام اقداماتی در زمینه افزایش خودکارآمدی و امید به زندگی در افراد دچار بیماری قلبی توصیه میشود.
معصومه ایمانی پور، امین حسینی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مقاله با هدف مروری بر تاثیر اکسیژناسیون غشایی برونپیکری در درمان مسمومیت دارویی ناشی از کلسیم بلاکرها و بتابلاکرها انجام شد.
زمینه. بخش بزرگی از مسمومیتهای مربوط به داروهای قلبیعروقی مربوط به داروهای مسدود کننده کانال کلسیمی و بتابلاکرها است. در میان علایم متنوع و شدید مسمومیت با این داروها، درمان شوک مقاوم به درمان یا دیسترس تنفسی حاد به عنوان یک چالش محسوب میشود. اکسیژناسیون غشایی برونپیکری میتواند به عنوان یکی از درمانهای موثر در این نوع مسمومیتها به کار گرفته شود.
روش کار. این مطالعه به صورت مروری با جستجو در پایگاههای Web of Science، Scopus و PubMed با کلیدواژههای ECMO، Extracorporeal membrane oxygenation، Calcium channel blockers، و Beta blockers در عنوان، چکیده و کلیدواژه مقالات انجام گرفت و مقالاتی که به بررسی تاثیر روش اکمو در درمان مسمومیتهای ناشی از داروهای قلبیعروقی کلسیم بلاکر و بتابلاکر پرداخته بودند، انتخاب و بررسی شدند.
یافته ها. تعداد 20 مقاله مورد بررسی قرار گرفت که بر اساس گزارش آنها، 23 بیمار دچار مسمومیت با داروهای بتابلاکر یا کلسیم بلاکر با استفاده از اکمو به عنوان یک ابزار کمکی مورد درمان قرار گرفته بودند. در 22 مورد از اکموی وریدی-شریانی و در یک مورد از اکموی وریدی-وریدی استفاده شده بود. به طورکلی، استفاده از اکمو در بیش از 90 درصد بیماران دچار مسمومیت با داروهای قلبیعروقی با موفقیت کامل همراه بوده است.
نتیجه گیری. با وجود جدید بودن روش درمانی اکمو و عدم انجام کارآزمایی بالینی در این خصوص، نتایج مطالعات موردی گزارششده حکایت از درصد موفقیت بالای کاربرد این روش در درمان مسمومیت ناشی از داروهای کلسیم بلاکر و بتابلاکر دارد. لذا لازم است این روش درمانی بیشتر مورد توجه و استناد مراقبین و درمانگران قرار گیرد.
محمد اورکی، مسعود جان بزرگی، احمد علی پور، فاطمه نیکوئی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر توانبخشی شناختیرفتاری مبتنی برآموزش ایمنسازی در برابر استرس بر اضطراب، استرس و افسردگی در بیماران تحت جراحی بایپس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. استرس، اضطراب و افسردگی که در بروز اختلالات کرونری نقش مهمی دارند بعد از جراحی بایپس عروق کرونر نیز مانعی برای بهبودی فرد محسوب میشوند. به نظر میرسد آماده کردن بیمار درباره روشهای مقابلهای صحیح با استرس در جلوگیری از عود مجدد مفید باشد.
روش کار. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیشآزمون-پسآزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افرادی بود که برای عمل جراحی بایپس عروق کرونر به مرکز بازتوانی بیمارستان قلب تهران مراجعه کردند. تعداد 30 نفر از این افراد به روش مستمر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در یکی از دو گروه آزمون یا کنترل قرار گرفتند. ابزار این پژوهش مقیاس افسردگی، اضطراب و استرسDASS-21 بود که قبل از انجام مداخله و نیز در پایان جلسه دهم توسط نمونههای هر دو گروه تکمیل شد. گروه آزمون طی 10 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش ایمنسازی در برابر استرس مایکنبام قرار گرفت. برای گزارش دادهها از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها. آموزش ایمنسازی در برابر استرس به طور معناداری نمرات اضطراب (39/0 F=؛0001/0P≤)، استرس (35/0 F=؛0001/0P≤) و افسردگی (68/0 F=؛0001/0P≤) گروه آزمون را در مقایسه با گروه کنترل به طور مطلوب تغییر داد (24/36 F=؛0001/0P≤).
نتیجه گیری. آموزش ایمنسازی در برابر استرس نقش مهمی در کاهش هیجانات منفی (اضطراب، استرس و افسردگی) در بیماران تحت جراحی بایپس عروق کرونر دارد و انجام مداخلات مبتنی بر نتایج این پژوهش برای این دسته از افراد توصیه میشود.
محمد جوادی نژاد، معصومه ذاکری مقدم، سمانه احمدی، مریم طهماسوند، خاطره سیلانی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی تاثیر زمان ثبت نوار قلب بیمار دچار درد قفسه سینه در هنگام مراجعه به بخش اورژانس بر عوارض و بروز مرگ انجام شد.
زمینه. درد قفسه سینه دومین عامل شایع مراجعه به بخش اورژانس است. انجمن قلب امریکا پیشنهاد میکند برای بیمارانی که با ناراحتی یا درد در قفسه سینه به بخش اورژانس مراجعه میکنند باید یک نوار قلب در عرض حداکثر 10 ده دقیقه پس از مراجعه آنها ثبت شود. این به عنوان خط اول تستهای تشخیصی برای تشخیص سکته قلبی در نظر گرفته شده است.
روش کار. در این مطالعه مروری روایتی برای جمعآوری دادهها از پایگاههای دادهای علمی و موتورهای جستوجو نظیر SID، Scopus، PubMed،Google Scholar ، و Web of Science برای یافتن متون منتشرشده از ابتدای سال 2000 تا سال 2018 استفاده شد. کلیدواژههای جستوجو شامل door to ECG،chest pain، emergency unit و triage بودند. مقالاتی که جهت مرور انتخاب شدند از نوع مداخلهای یا توصیفی، به زبان فارسی یا انگلیسی، و دارای متن کامل قابل دسترس بودند. معیار انتخاب مقالات، تشابه موضوعی با عنوان مورد مرور، مربوط به زمان ورود تا ثبت اولین نوار قلب در تریاژ و ارزش آن در تشخیص و درمان زودهنگام اختلالات کرونری قلب بودند.
یافته ها. در مجموع 20 مقاله یافت شد که پس از حذف مقالات فاقد معیارهای ورود، 11 مقاله مرتبط با موضوع در مرور باقی ماند. پیامدهای مهم تریاژ به موقع، زمان مناسب برای ثبت نوار قلب و موانع دسترسی و پیشنهادات جهت سریعتر شدن رویه توسط سیستم، به ویژه نقش پرستاران مرور شد.
نتیجه گیری. کاهش زمان تریاژ و کوتاه کردن زمان ثبت نوار قلب و نقش پرستار در موارد یاد شده با کاهش عوارض و کاهش موارد مرگ بیماران قلبی همراه است.
شیوا اسلامیان کوپائی، سمانه پارچه بافیه، محمد صاحب الزمانی، شبنم مددی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مدل مراقبت از خود اورم بر واکنشهای هیجانی بیماران دارای دفیبریلاتور داخل قلبی انجام شد.
زمینه. شوک دفیبریلاتور داخل قلبی غیرقابل پیشبینی و همراه با درد جسمی است. بعد از دریافت شوک، برخی بیماران دچار مشکلات جدی روانشناختی (مانند اضطراب، افسردگی و استرس) میشوند. طبق نظر اورم، یادگیری فعالیتهای خودمراقبتی میتواند فرد را به سمت حفظ سلامتی و رفاه سوق دهد و سازگاری فرد را با بیماری افزایش دهد.
روش کار. در این مطالعه نیمه تجربی،60 بیمار دارای دفیبریلاتور داخل قلبی، بستری در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران انتخاب و به صورت تکگروهی قبل و بعد مورد برسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه DASS-21 بود. برنامه آموزشی بر اساس الگوی خودمراقبتی اورم طی سه جلسه 20 تا 30 دقیقهای بر اساس نیازهای خودمراقبتی به صورت منحصر به فرد اجرا شد. واکنشهای هیجانی طی دو مرحله شامل قبل از آموزش و یک ماه بعد از پایان جلسه آموزشی سنجیده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از مداخله، میانگین نمره اضطراب، 06/18 با انحراف معیار 49/5 بود که پس از مداخله، به 26/11 با انحراف معیار 49/3 کاهش یافت (0001/0P≤). میانگین نمره افسردگی شرکتکنندگان پس از مداخله نسبت به قبل از مداخله به طور معناداری کاهش پیدا کرد (78/10 با انحراف معیار 91/3 در مقابل 28/16 با انحراف معیار 96/5) (0001/0P≤). قبل از مداخله، میانگین نمره استرس، 58/23 با انحراف معیار 17/6 بود که پس از مداخله، به 51/15 با انحراف معیار 18/48 کاهش یافت (0001/0P≤).
نتیجه گیری. به کارگیری مدل آموزش مراقبت از خود اورم میتواند در کاهش شدت واکنشهای هیجانی بیماران دارای دفیبریلاتور داخل قلبی موثر باشد. پرستاران می توانند با اجرای این مدل و بررسی نیازهای آموزشی بیماران در کاهش شدت واکنشهای هیجانی نقش داشته باشند.
فرزانه صدیقی، معصومه برخورداری، خدیجه نصیریانی، حسین فلاح زاده،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر زاویه تخت بر درد پشت، احتباس ادراری و عوارض عروقی (هماتوم و خونریزی) پس از آنژیوگرافی عروق کرونر انجام شد.
زمینه. برای کاهش شدت کمردرد و اختلال ادراری بعد از آنژیوگرافی از روشهایی مانند تغییر وضعیت بدن، تغییر زاویه تخت و خروج زودهنگام بیمار از تخت استفاده شده است، اما هنوز در مورد زاویه مناسب تخت اختلاف نظر وجود دارد؛ زاویه ای که ضمن تامین راحتی بیمار، عوارض قلب عروقی را کاهش دهد.
روش کار. این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی بود که در بخشهای قلب و آنژیوگرافی بیمارستان شهید صدوقی یزد در سال 1397 انجام شد. تعداد 120 بیمار کاندید آنژیوگرافی، با استفاده از جدول اعداد تصادفی در دو گروه کنترل و آزمون قرار گرفتند. برای گروه کنترل، زاویه تخت، صفر درجه و برای گروه آزمون، زاویه تخت 30 درجه از بدو ورود تا 4 ساعت بعد از آنژیوگرافی تنظیم شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و بالینی، مقیاس عددی اندازه گیری شدت درد، فرم ثبت هماتوم و خونریزی و فرم مشاهده و ثبت احتباس ادراری بود. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS ویرایش 20 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.
یافته ها.دو گروه از نظر شاخصهای دموگرافیک اختلاف آماری معنیدار نداشتند. میانگین نمره درد پشت در گروه آزمون، بلافاصله و چهار ساعت بعد از آنژیوگرافی به ترتیب 166/0 با انحراف معیار 767/0 و 216/0 با انحراف معیار 55/0 و کمتر از گروه کنترل بود؛ این مقادیر در گروه کنترل به ترتیب، 233/0 با انحراف معیار 615/0 و 433/0 با انحراف معیار 977/0 بود، ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. همچنین، تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه، از نظر احتباس ادراری بلافاصله و 2 ساعت بعد از آنژیوگرافی وجود نداشت. از نظر بروز عـوارض عروقی (هماتوم و خونریزی) نیز بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری. نتایج این مطالعه شواهدی مبنی بر اینکه تاثیر تنظیم زاویه تخت به میزان 30 درجه بر شدت درد، بروز احتباس ادراری و همچنین، میزان بروز عوارض عروقی نسبت به زاویه صفر درجه متفاوت است نشان نداد. توصیه میشود بعد از آنژیوگرافی، زاویه تخت بر اساس راحتی و ترجیح بیمار در وضعیت صفر یا 30 درجه قرار گیرد.
رویا خرمی استخری، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار بر پیامدهای نارسایی قلبی در این بیماران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ایجاد مشکلات عملکردی و ساختاری در قلب و شیوع زیاد و بار مالی همراه آن، به عنوان یک مشکل سلامت عمومی مطرح میشود. میزان مرگ و عوارض جدی ناشی از بیماری رو به افزایش است. کاهش کیفیت زندگی و بستریشدنهای مکرر ازجمله این عوارض هستند.
روش کار. در این مطالعه مروری، جستوجوی جامعی در پایگاههای دادههای علمی و موتورهای جستوجو نظیر Science Direct، Ovid، PubMed،Google Scholar ، و Medline با کلیدواژههای نارسایی قلبی، آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی، بستری مجدد، پیامدهای نارسایی قلبی و حمایت خانواده به دو زبان فارسی و انگلیسی بین سالهای 2003 تا 2018 انجام و مطالعات مرتبط وارد مطالعه شدند.
یافته ها. نارسایی قلبی با مشکلات فراوانی همراه است و عوامل متعددی روی بیمار تاثیر دارد. با تمرکز بر مطالعات انجام شده پیشین، از عوامل موثر بر پیامدهای نارسایی قلبی میتوان به سواد سلامت بیمار، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی و حمایت خانواده بیماران اشاره کرد. آموزش بیماران مبتلا نیز بر پیامدهای بیماری و بستریشدن مکرر بیماران تاثیرگذار بوده است.
نتیجه گیری. آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت بر روی پیامدهای نارسایی قلبی تاثیر دارد.
سارا رضایی، شادی دهقان زاده، بهمن اکبری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تابآوری و امید به زندگی در پیشبینی بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب طراحی و اجرا شد.
زمینه. با توجه به اهمیت بهزیستی روان شناختی در ارتقای سلامت بیماران مبتلا به نارسایی قلب، بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر آن همچون تابآوری و امید به زندگی از اهمیت برخوردارند.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه کلیه بیماران مبتلا به نارسایی قلب شهر رشت در سال 1397 بودند. شرکت کنندگان پژوهش 265 بیمار مبتلا به نارسایی قلب بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از سه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ”ریف“، تابآوری ”کونور و دیویدسون“ و امید به زندگی ”اشنایدر“ و همکاران استفاده شد. داده های حاصل از مطالعه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. نتایج این پژوهش حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بهزیستی روان شناختی با تابآوری (386/0=r) و امید به زندگی (369/0=r) در بیماران مبتلا به نارسایی قلب بود. همچنین، نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خرده مقیاسهای تفکر عاملی و تاثیرات معنوی قادرند 228/0 از تغییرات بهزیستی روان شناختی بیماران نارسایی قلب را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری. با توجه به عوامل تعیین کننده بهزیستی روان شناختی در این پژوهش میتوان با اجرای مداخلاتی همچون برنامه های آموزش تاب آوری و درمانهای روان شناختی متمرکز بر امید، بر بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب و کیفیت ارائه مراقبتهای پرستاری افزود.
اکرم ابراهیمی جابری، مهرداد آذربرزین، مریم مقیمیان بروجنی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش فاصلهدار و آموزش انبوه بر استرس و اضطراب مددجویان کاندیدای آنژیوگرافی انجام گردید.
زمینه. با توجه به نقش آموزش در کاهش استرس و اضطراب قبل از آنژیوگرافی، مقایسه آموزش فاصلهدار و انبوه از اهمیت برخوردار است.
روش کار. در این پژوهش مداخلهای، جامعه آماری، مددجویان مراجعهکننده به بیمارستانهای منتخب شهر اصفهان در سال 1397 بودند. تعداد 60 مددجوی کاندیدای آنژیوگرافی غیراضطراری، به روش در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی بلوکی در دو گروه 30 نفره مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها از طریق سه پرسشنامه مشخصات فردی، استرس درک شده کوهن (PSS) و اضطراب اشپیل برگر جمعآوری شد. در ابتدا هر سه پرسشنامه توسط نمونههای پژوهش تکمیل گردید. سپس مرحله آموزش توسط پژوهشگر به مددجویان گروه آموزش انبوه به صورت فردی و رودررو به مدت 25 تا 45 دقیقه (برحسب تحمل مددجو) در یک جلسه ارائه گردید و در پایان، 5 تا 10 دقیقه زمان جهت پرسش و پاسخهای ضروری برای این گروه فراهم گردید. در گروه آموزش فاصلهدار، محتوای آموزشی توسط پژوهشگر، طی سه مرحله و هر مرحله، 10 تا 15 دقیقه و در گروههای 3 تا 6 نفره ارائه شد. بعد از اجرای آموزش هر دو گروه، استرس و اضطراب با پرسشنامههای مذکور دوباره سنجیده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS بررسی و تحلیل شد.
یافته ها. نتایج نشان داد که قبل و بعد از مداخله، تفاوت آماری معناداری بین دو گروه از نظر میانگین نمرات استرس، اضطراب حالت و اضطراب صفت وجود نداشت، اما در هر گروه میانگین نمرات استرس، اضطراب حالت و اضطراب صفت بعد از مداخله به طور معناداری کمتر از قبل مداخله بود.
نتیجه گیری. با توجه به این که دادن اطلاعات کافی و آموزش به مددجو میتواند میزان استرس و اضطراب را کاهش دهد و نظر به این که نتایج تحقیق حاضر، اثر استفاده از هر دو روش در کاهش استرس و اضطراب قبل از آنژیوگرافی را یکسان نشان داد، لذا با توجه به اجراییتر بودن و به صرفهتر بودن از نظر زمان، استفاده از روش آموزش انبوه برای آموزش قبل از آنژیوگرافی توصیه میگردد.
علی حسین زاده ساربانقلی، علیرضا شاملی، سمیه اسمعیلیان، اسمعیل محمدنژاد،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش همتا بر پیامدهای نارسایی قلبی در افراد مبتلا به این سندرم در ایران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ماهیت مزمن، پیشرونده و غیرقابل برگشت، به عنوان یک مشکل مربوط به سلامت عمومی مطرح میشود.
روش کار. جستوجوی جامع در پایگاههای دادهای علمی و موتورهای جستوجو شامل Science Direct، Scopus، PubMed،Google Scholar ، و Medline با کلیدواژههای نارسایی قلبی و آموزش همتا به دو زبان فارسی و انگلیسی به منظور یافتن مطالعات چاپشده بین سالهای 2000 تا 2018 انجام شد. تعداد 17 مقاله یافت شد که بر اساس معیارهای ورود، تعداد 2 مقاله انگلیسی و 4 مقاله فارسی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها. مطالعات انجام شده در مورد تاثیر آموزش همتا بر پیامدهای بیماران نارسایی قلبی در ایران نشان داد این آموزشها سه پیامد خودمراقبتی، کیفیت زندگی و خودکارآمدی افراد با نارسایی قلبی را مورد بررسی قرار دادهاند و این روش آموزشی بر هر سه مولفه تاثیر مثبتی داشته است.
نتیجه گیری. آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای خودمراقبتی، خودکارآمدی و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی شد. بهرهگیری از این برنامه آموزشی به عنوان یک روش آموزشی موثر، مقرون به صرفه و بدون نیاز به تجهیزات ویژه توصیه میگردد.
بنفشه قربانی، نسیبه عاشوری، کیانوش صابری، فاطمه بهرام نژاد، اسماعیل شریعت،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مقاله به شرح و بررسی یک مورد ترومبوز دریچه میترال میپردازد.
زمینه. بیماری دریچه قلبی از جمله بیماریهای دارای اهمیت است که علیرغم درمانهای متعدد شیوع زیادی دارد. از میان گستره وسیع درمانها، تعویض یا ترمیم دریچه، در زمره درمانهای استاندارد محسوب میشود. این درمان، دارای عوارض متعددی است که با تبعیت از رژیم درمانی مناسب، در اکثر اوقات قابل پیشگیری است. مطالعه حاضر گزارش یک مورد بیمار دچار عارضه نادر ترومبوز دریچه میترال بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلب باز است.
معرفی مورد. بیمار خانم 50 ساله، تحت عمل جراحی تعویض دریچه میترال (مکانیکی) و تعویض دریچه تریکوسپید (مکانیکی) قرار گرفت. پس از ترخیص از بیمارستان، تحت درمان با قرص وافارین 5 میلیگرم و آ.اس.آ 80 میلیگرم بوده است. به دلیل تنگی نفس پیشرونده، دوباره به بیمارستان مراجعه میکند. طی بررسیهای انجام شده، عارضه نادر ترومبوز دریچه میترال گزارش میشود.
نتیجه گیری. ترومبوز دریچه مکانیکی میترال، عارضهای نادر ولی خطرناک است. اگرچه ایجاد ترومبوز، ارتباط تنگاتنگی با مصرف داروی ضد انعقاد دارد، اما در این مطالعه و مطالعات مشابه نشان داده شده است که معمولا رابطه دقیقی بین INR و ایجاد ترومبوز وجود ندارد.
حمید پیروی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی مراقبت تسکینی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان سندرم اختلال قلبی پاتوفیزیولوژیهای متنوعی دارد. پیشرفت در دانش مربوط به این بیماری منجر به بهبود بقای افراد مبتلا شده است، اما شیوع و بروز آن روند افزایشی دارد. درمان کامل این بیماری به ندرت امکانپذیر است و به عنوان یک بیماری مزمن منجر به درگیری بیمار، خانواده و سیستم ارائه خدمات سلامتی به میزان قابل توجه میشود. مراقبت از بیمار مبتلا به نارسایی قلبی پدیدهای پیچیده است و با پیشرفت بیماری به مراحل انتهایی، سهم مراقبت تسکینی در این بیماران بیشتر میشود.
روش کار. در این مطالعه مروری برای جمعآوری دادهها از پایگاههای دادهای علمی و موتورهای جستوجو نظیر SID، Scopus، PubMed، و Web of Science برای یافتن متون منتشرشده از ابتدای سال 2000 تا سال 2017 استفاده شد. کلیدواژههای مورد استفاده برای جستوجو شامل heart failure، و palliative care و معادل فارسی آنها بودند. مقالات فارسی و انگلیسی که درباره موضوع مشترک نارسایی قلبی و مراقبت تسکینی و دارای متن کامل قابل دسترس بودند مورد بررسی قرار گرفتند
یافتهها. در مجموع 36 مقاله انگلیسی و یک مقاله فارسی مورد بررسی قرار گرفتند. تعریف مراقبت تسکینی، دیدگاهها نسبت به مراقبت تسکینی، درمان دارویی تسکینی، انواع ارائهدهندگان مراقبت تسکینی، مدلهای ارائه مراقبت تسکینی، ارائه مراقبت تسکینی به مراقبین خانوادگی، و آینده مراقبت تسکینی از موضوعات مطرح در مقالات مورد بررسی بودند که به تفصیل در این مقاله توضیح داده شدهاند.
نتیجهگیری. مراقبت تسکینی برای افراد مبتلا به نارسایی قلبی باید همراستا و همزمان با برنامه درمانی این بیماران در نظر گرفته شود. توجه ویژه به گسترش مراقبت تسکینی تخصصی و برنامهریزی درازمدت برای مراقبت تسکینی اولیه توصیه میشود.
فائزه پرچمی، خاطره سیلانی، معصومه ذاکریمقدم،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش کاتکول آمینها در پاتوژنز کاردیومیوپاتی تاکوتسوبو و مراقبتهای پرستاری مربوط به آن انجام شد.
زمینه. کاردیومیوپاتی تاکوتسوبو، یک سندرم اکتسابی حاد است که با اختلال حاد برگشتپذیر عملکرد سیستولیک اپیکال و قطعه میانی بطن چپ، در غیاب انسداد قابل ملاحظه شریان کرونری مشخص میشود. اعتقاد بر این است که عوامل استرسزای عاطفی و جسمی، از محرکهای اصلی این بیماری هستند. با وجود سالها تلاش برای درک بهتر این اختلال، دانش فعلی محدود است؛ اما صاحبنظران مختلف در مورد ارتباط کاتکول آمینها با ایجاد این سندرم به توافق رسیدهاند.
روش کار. در این مطالعه مروری، راهبرد جستجو، یافتن مقالات دارای متن کامل با هدف مرور پژوهشها و گزارشات موردی اخیر در بازه زمانی سالهای 2014 تا 2018 میلادی با کلیدواژههایBroken heart syndrome ، Apical ballooning syndrome، Takotsubo cardiomyopathy، Stress-induced cardiomyopathy، Catecholamines، nursing و nursing care در پایگاههای دادهای و موتورهای جستجو شاملPubMed ، Google Scholar و Web of Science بود. از میان 392 مقاله و گزارش موردی یافتشده، 21 مقاله وارد مطالعه شدند.
یافتهها. از میان فرضیههای مختلف، اختلال عملکرد میکروواسکولار ناشی از کاتکول آمین، در حال حاضر قابل قبولترین فرضیه است. محرکهای استرسزا، میتوانند باعث افزایش فعالیت محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال و آزاد شدن کاتکول آمین شوند. اگر کاتکول امینها، دلیل ایجادکننده در کاردیومیوپاتی تاکوتسوبو هستند، این امر که تجویز کاتکول آمین اگزوژن میتواند این شرایط را فراهم آورد، کاملا محتمل است.
نتیجهگیری. اگر چه مطالعات بسیاری، بعضی از انواع سمیت کاتکول آمین را به پاتوفیزیولوژی کاردیومیوپاتی تاکوتسوبو نسبت دادهاند، با توجه به تاثیر بالقوه بر راهبردهای درمانی فعلی، نیاز به بررسی بیشتر این موضوع است. به دلیل عوارض جانبی قلبی عروقی، استفاده از اپینفرین با اهداف درمانی تحقیقات بیشتری را میطلبد. با توجه به شباهت علایم این سندرم با ایسکمی میوکارد، مراقبتهای پرستاری در این نوع کاردیومیوپاتی از اهمیت زیادی برخوردار است.
فاطمه آریانی، مرحمت فراهانی نیا، حمید پیروی، محبوبه رسولی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت اعضای خانواده با عملکرد آنها در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده انجام شد.
زمینه. سکته قلبی از مهمترین عوامل مرگ و از کار افتادگی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه محسوب میشود. عملکرد مناسب همراهان بیمار در ساعات اولیه بعد از سکته قلبی نقش مهمی در کاهش موارد مرگ بیمار دارد. از طرفی، سواد سلامت یکی از مهمترین تعیینکنندههای درک اطلاعات مرتبط با سلامت شناخته شده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 286 عضو خانواده افرادی که سکته قلبی بیمار در حضور آنان اتفاق افتاده بود با روش نمونه گیری در دسترس با معیارهای ورود شامل سواد خواندن و نوشتن و سن بالای 18 سال وارد مطالعه شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از فرم مشخصات جمعیتشناختی، پرسشنامه سواد سلامت بزرگسالان ایرانی (HELIA) و پرسشنامه عملکرد به هنگام سکته قلبی جمع آوری شد. تحلیل دادهها در طریق نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون مقایسه میانگین، همبستگی و رگرسیون) انجام شد.
یافته ها. میانگین نمره سواد سلامت، 61/49 با انحراف معیار 21/05 و در حد کافی بود. ”مهارت ارزیابی“ با میانگین نمره 52/68 به عنوان کمترین میانگین و ”تصمیمگیری و کاربرد اطلاعات سلامت“ با میانگین نمره 68/07 به عنوان بیشترین میانگین در بین ابعاد سواد سلامت شناسایی شدند. متغیرهای سن، تحصیلات، و حرفه پزشکی در خانواده، رابطه معنیدار آماری با سواد سلامت داشتند (0/0001P≤). نتایج نشان داد تنها 17/89 درصد اعضای خانواده عملکرد خوب داشتند (کسب نمره 6/8 تا 10). سابقه سکته قلبی و مدت زمان انتقال بیمار از شروع درد تا رسیدن به بیمارستان با عملکرد ارتباط معنی داری آماری داشتند، به طوری که همراهان بیماران با سابقه سکته قلبی توانسته بودند بیمار خود را در بازه زمانی کمتر از نیم ساعت به بیمارستان منتقل کنند (0/0001P≤). ارتباط آماری معنی داری بین سواد سلامت و عملکرد مشاهده شد، به این معنی که افراد با سواد سلامت بیشتر عملکرد بهتری داشتند. از بین حیطه های سواد سلامت، تنها حیطه فهم و درک با عملکرد ارتباط معنیدار آماری داشت (0/004P=).
نتیجه گیری. اگرچه میانگین نمره سواد سلامت در حد کافی بود، ولی شرکت کنندگان عملکرد مناسبی در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده نداشتند. لذا بهبود عملکرد اعضای جامعه و خانواده از طرف ارائه دهندگان خدمات سلامت از جمله پرستاران، رسانه های جمعی، مسئولان و برنامه ریزان حوزه ارتقای سلامت جهت انجام مداخلات آموزشی و برنامه ریزی مناسب برای افزایش سواد سلامت اختصاصی که میتواند از پیامدهای ناگوار در این زمینه پیشگیری کند توصیه میشود.
بنفشه قربانی، معصومه ذاکری مقدم، خاطره سیلانی، نیما پورغلام آمیجی، مریم موسوی، پریسا غلامرضامهنی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مروری بر مراقبتهای پرستاری و آموزش به پرستاران در زمینه معرفی نوآوریهای پایش همودینامیک غیرتهاجمی و تهاجمی بیماران با تمرکز بر پایش قلبیعروقی انجام شد.
زمینه. در مدیریت بیماران بدحال، اولویت با بهینهسازی و نظارت بر وضعیت همودینامیک، بهویژه وضعیت سیستم قلبیعروقی است. ارزیابی وضعیت همودینامیکی بیماران به طور جامع، همراه با سایر اطلاعات بالینی، پزشکان و پرستاران را قادر به تصمیمگیری مناسب در زمینه درمان و مراقبت از بیماران میسازد. به دلیل اهمیت پایش همودینامیک در بخشهای مراقبت ویژه و یافتن علت بیثباتی همودینامیک و پاسخ به درمان، همچنین با توجه به پیشرفت روزافزون علم و فناوری در زمینه تولید دستگاههای جدید، آشنایی با تجهیزات پایش همودینامیکی و دانش راجع به چگونگی عملکرد روشهای نوین و مراقبتهای پرستاری در این زمینه میتواند مفید واقع گردد.
روش کار. این مطالعه مروری در سال 1397 با جستجو در پایگاههای دادهایGoogle Scholar ،OVID ،Up-to-date ،Springer ،Scopus ، CINAHL،Cochran ،Web of Science ،Magiran ،SID ، و PubMed با استفاده از کلیدواژههای پالس کانتر، پایش هموینامیک تهاجمی و غیر تهاجمی، برونده قلبی و معادل انگلیسی آنها انجام شد. در مجموع، 65 مقاله بدون محدودیت زمانی یافت شد، که از این تعداد، 15 مقاله تکراری و 10 مقاله که متن کامل آنها در دسترس نبود حذف شدند و در نهایت 40 مقاله وارد مطالعه شدند.
یافته ها. در سالهای اخیر، پایش همودینامیک، از سیستمهای تهاجمی به سیستمهای کمتر تهاجمی و غیرتهاجمی و از متناوب به مداوم، تکامل یافته است. نقش پرستاران در پایش همودینامیک بیماران از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
نتیجه گیری. با آشنایی پرستاران در زمینه این نوآوریها، آموزش مراقبتهای پرستاری در پایش هموینامیک بیماران، و همچنین، پیشگیری و مدیریت عوارض میتوان تاثیر مهمی بر دانش پرستاران و همچنین، ارتقای بهبودی و کیفیت زندگی بیماران داشت.