خورشید مبصری، رحیم خدایاری زرنق،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی قبل و بعد از عمل آنژیوپلاستی در افراد با بیماری عروق کرونر در بیمارستان های آموزشی شهر تهران انجام گرفت.
زمینه. با توجه به افزایش موارد استفاده از روش درمانی آنژیوپلاستی، توجه به کیفیت زندگی افراد با بیماری عروق کرونر که تحت عمل آنژیوپلاستی قرار می گیرند بسیار مهم است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی مقایسه ای، 473 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر بستری در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در سال 1394 و 1395 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده مورد بررسی قرار گرفتند. کیفیت زندگی واحدهای پژوهش، قبل، و یک و سه ماه بعد از عمل آنژیوپلاستی با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه استاندارد SF-36اندازه گیری و مقایسه شد. پایایی این پرسشنامه در مطالعات قبلی با ضریب آلفای کرونباخ بین 0/77 تا 0/90 گزارش شده است. در این مطالعه برای تحلیل داده ها از آزمون های علامت زوج نمونه (ویلکاکسون)، کروسکال والیس و من ویتنی در نرم افزار SPSSنسخه 23 استفاده شد.
یافته ها. یک و سه ماه پس از آنژیوپلاستی، کیفیت زندگی به طور کلی و در ابعاد هشت گانه نسبت به قبل از آنژیوپلاستی به طور معنی داری افزایش یافت (0/0001≥P). همچنین، رابطه بین همه متغیرهای دموگرافیک بیماران (سن، وضعیت تاهل، شغل، سطح تحصیلات، محل سکونت، وضع سکونت و نوع بیمه) به جز جنس با کیفیت زندگی معنادار بود (0/0001≥P).
نتیجه گیری. آنژیوپلاستی همه ابعاد کیفیت زندگی را بهبود می بخشد و می تواند به عنوان یک روش درمانی بسیار موثر در درمان بیماری عروق کرونر قلبی مورد توجه قرار گیرد.
احمد ولیخانی، مجدالدین فتحی، محسن سالاری سلاجقه، فرهاد خرمائی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی افکار خودکشی و شدت و ابعاد درد در افراد با بیماری قلبی عروقی در مقایسه با افراد سالم انجام شد.
زمینه. تحقیقات اندکی درباره افکار خودکشی و میزان درد و ابعاد درد در افراد با بیماری قلبی عروقی صورت گرفته است.
روش کار. طرح تحقیق از نوع علی-مقایسه ای گذشته نگر بود. محیط پژوهش، درمانگاه امام رضا (ع) در شهر شیراز بود. نمونه ها شامل 182 نفر از افراد با بیماری قلبی عروقی (91 نفر) و افراد سالم (91 نفر) بودند که در مدت سه ماه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه درد مزمن، پرسشنامه افکار خودکشی و فرم اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) و چند متغیره (MANCOVA) در SPSSنسخه 21 تحلیل شدند.
یافته ها. بر اساس نتایج، افراد با بیماری قلبی عروقی نسبت به افراد سالم افکار خودکشی بیشتری گزارش کردند (میانگین نمره 0/86 با انحراف معیار 1/73 در برابر میانگین نمره 0/61 با انحراف معیار 1/45) (0/045=P). همچنین، افراد با بیماری قلبی عروقی نسبت به افراد سالم درد بیشتری را تجربه می کردند (میانگین نمره 56/53 با انحراف معیار 22/76 در برابر میانگین نمره 45/31 با انحراف معیار 25/20) (0/006=P). یافته ها نشان داد افراد با بیماری قلبی عروقی نسبت به افراد سالم در هر سه بعد حسی جسمی (0/0001≥P)، احساسی هیجانی (0/016=P)، و شناختی (0/006=P) درد نمرات بیشتری را کسب کردند. به علاوه، نتیجه آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بعد از کنترل متغیر درد، تفاوت آماری معناداری بین گروه ها در میزان افکار خودکشی وجود ندارد.
نتیجه گیری. با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت افراد با بیماری قلبی عروقی از افکار خودکشی رنج می برند. همچنین، آن ها نه تنها از مشکل جسمی درد، بلکه از جنبه های هیجانی و شناختی درد نیز رنج می برند. درد در بروز افکار خودکشی در افراد با بیماری قلبی عروقی نقش مهمی ایفا می کند.
رسول حشمتی، فرشته قربانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه ”کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی“ (“Mindfulness-Based Stress reduction” Program)بر عملکرد جسمی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در افراد با بیماری عروق کرونر انجام شد.
زمینه. تحقیقات نشان داده اند که بیماری عروق کرونر بر عملکرد جسمی وکیفیت زندگی مرتبط با سلامت تاثیر دارد. طراحی و بررسی مدل های درمانی روان شناختی برای بهبود کیفیت زندگی و عملکرد جسمی مناسب است.
روش کار. در یک طرح کارآزمایی بالینی با گروه کنترل، تعداد 30 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر از بین بیماران بستری در بخش قلب بیمارستان عباسی شهرستان میاندوآب به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در یکی از گروه های آزمون و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون طی 8 جلسه هفتگی دو ساعت و سی دقیقه ای تحت مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. قبل از مداخله و بعد از آن، پرسشنامه آنژین سیاتل برای سنجش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و پرسشنامه زمینه یابی سلامت برای سنجش عملکرد جسمی استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی پس از کنترل اثرات پیش آزمون، تاثیر معنی داری بر عملکرد جسمی و مولفه های آن و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و مولفه های آن دارد.
نتیجه گیری: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با تعدیل فرایندهای زیستی و روانی منجر به بهبود عملکرد جسمی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در افراد با بیماری عروق کرونر می گردد.
صدیقه خدابنده شهرکی، سیما بابایی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات احتمالی نوار قلب در کارگران معادن زغالسنگ در مقایسه با افراد سالم انجام شد.
زمینه. بیماریهای ریوی از جمله پنوموکونیوز در کارگران معادن زغالسنگ شایع است و منجر به محدودیت جریان هوا در ریه میگردد. با توجه به تاثیر کارکرد ریوی بر وضعیت قلبی، بررسی این شاخص می تواند عملکرد بیماری های قلبی در این افراد نشان دهد.
روش کار.در این مطالعه که از نوع کوهورت گذشتهنگر بود، 90 نفر از کارگران شاغل در واحد استخراج معادن زغالسنگ استان کرمان به عنوان گروه مورد و 75 نفر از افرادی که در تماس با زغالسنگ نبودهاند، به عنوان گروه شاهد در فاصله زمانی سال 1388 تا 1392 انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. همسانسازی گروهها بر اساس سن و سابقه کار بود. معیار ورود به مطالعه شامل سن30 تا 45 سال و داشتن سابقه کار حداقل ۱۵ سال بود. معیارهای حذف شامل موارد زیر بودند: سابقه مصرف سیگار، دیابت، چاقی (با شاخص توده بدنی بیش از 24)؛ مصرف داروهای قلبی ایجادکننده تغییر در نوار قلب؛ و سابقه فشارخون سیستولی بیشتر از 120 میلی متر جیوه. شرکتکنندگان بعد از تکمیل پرسشنامه حاوی اطلاعات مربوط به سلامت، دموگرافیک و مشخصات مربوط به کار و سابقه کار، از نظر فشارخون و ضربان قلب و نوار قلب، مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها. بین میانگین سنی گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت. مقایسه نوار قلب گروه مورد و شاهد نشان داد که بین دو گروه از نظر میانگین فاصله QT، QRS، PRدر اشتقاق هایDI، DII، و D IIIاختلاف آماری معنی دار وجود دارد. بین دو گروه از نظر میانگین فاصله STاختلاف آماری معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری. اشتغال درازمدت در معادن زغالسنگ میتواند منجر به تغییرات الکتروکاردیوگرام در کارگران شود.
نسیم نادری، ژاله محمدعلیها، یاسمن خلیلی، پری کرمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی سطح دانش، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، عمده ترین عامل مرگ در جهان و دلیل عمده پذیرش مجدد بیمارستانی، به ویژه در بیماران مسن میباشد. آموزش خودمراقبتی جزء ضروری مراقبت از این بیماران است و پرستاران به عنوان ارائه دهندگان اصلی آموزش خودمراقبتی به بیماران باید علاوه بر داشتن دانشکافی جهت ارائه آموزش، از نگرش و عملکرد مناسبینیز در این زمینه برخوردار باشند.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. تعداد 174 پرستار با حداقل یک سال سابقه کاری شاغل در بخش های داخلی، سی سی یو، و پست سی سی یو در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی در شیفت های مختلف صبح، عصر و شب پس از اعلام رضایت شفاهی، پرسشنامه 4 قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، دانش، نگرش و عملکرد در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی را تکمیل نمودند.داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های غیرپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس، و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSSنسخه 22 تحلیل گردید.
یافته ها. بر اساس نتایج، بیشترین درصد پرستاران (70/1 درصد) دارای نمره دانش متوسط بودند. دانش پرستاران با سطح تحصیلات و تجربه کار در بخش محل کار دارای ارتباط آماری معنادار بود. همچنین، 67/8 درصد پرستاران دارای عملکرد خوبی در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بودند. بین عملکرد و گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت ارتباط آماری معنادار مشاهده شد. بر اساس یافته ها، 92/5 درصد پرستاران دارای نگرش مثبت نسبت به آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بود. نگرش پرستاران با سطح تحصیلات، گذراندن دوره آموزشی و نوع شیفت کاری ارتباط آماری معنادار داشت.
نتیجه گیری.دانش پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی در سطح متوسط می باشد. اکثر پرستاران دارای نگرش مثبت و عملکرد خوبی بودند. برنامههای آموزش ضمن خدمت و دوره ای جهت ارتقای دانش پرستاران در این زمینه لازم به نظر میرسد.
فائزه سلطانی، میثم جاهخویی، منصور عرب، سید فخرالدین حسینی، فاطمه دباغ،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مراقبت معنوی بر درد بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر در بیمارستان الزهرا شهر کرمان در سال 1395 انجام شد.
زمینه. درد در بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر یک مسئله مهم و اساسی است که نیاز به مداخله پرستاری دارد. به دلیل عوارض جانبی داروهای مخدر، استفاده از روش های غیردارویی برای کنترل درد مورد توجه است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که بر روی 70 بیمار پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد. نمونه ها به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (35 نفر) و شاهد (35 نفر) تقسیم شدند. برنامه مراقبت معنوی شامل حضور حمایتی، حمایت از تشریفات مذهبی بیمار و استفاده از سیستم های حمایتی به مدت 3 روز اجرا شد. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه درد مگیل (MPQ)بود. درد در دو مرحله قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد و با استفاده از نسخه 20 نرم افزارSPSSتحلیل شد.
یافته ها. دو گروه از لحاظ ویژگی های دموگرافیک همگن بودند. قبل از مداخله، نمره میانگین نمره درد دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی دار آماری نداشتند، اما بعد از مداخله، میانگین نمره درد بیماران گروه آزمون (2/8 با انحراف معیار 0/99) به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل (3/3 با انحراف معیار 0/89) بود (0/01p=). در گروه آزمون، اختلاف آماری معنی دار بین میانگین نمره درد بیماران، قبل از مداخله (4/9 با انحراف معیار 0/70) و بعد از مداخله (2/8 با انحراف معیار 0/99) وجود داشت (0/0001p≤)، اما در گروه کنترل، اختلاف آماری معنی دار بین میانگین نمره درد بیماران، قبل از مداخله (3/4 با انحراف معیار 0/74) و بعد از مداخله (3/3 با انحراف معیار 0/89) مشاهده نشد.
نتیجه گیری. برنامه مراقبت معنوی، موجب کاهش درد در بیماران پس از جراحی بای پس عروق کرونر شد. توصیه می شود پرستاران از این روش مراقبتی به عنوان روشی کمک کننده برای کنترل درد در بیماران استفاده کنند.
معصومه ذاکری مقدم، سعیده بهرامپوری، زهرا عباسی دولت آبادی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش اکمو در درمان باروترومای ریوی در بیماری کاهش فشار انجام گردید.
زمینه. به دنبال تغییر فشار اتمسفر در اعماق دریا، غواصان، دچار باروتروما در اندامها و سیستمهای حیاتی مانند ریهها میشوند. درمان فوری در این مواقع تجویز اکسیژن 100 درصد در اسرع وقت است. یک روش مدرن برای اکسیژندرمانی و حمایت از اندامهای حیاتی، استفاده از اکمو است که در نارسایی اندامهای قلب و ریه کاربرد دارد.
روش کار. در مطالعه مروری حاضر جهت دستیابی به هدف مطالعه، جستجو در پایگاههای UpToDate، Pubmed، Google scholar، Elsevier، SID و Magiran انجام شد و مقالههایی به زبان انگلیسی و فارسی، از ابتدای سال 1995 تا انتهای 2016 مورد توجه قرار گرفت. جهت جستجو از کلیدواژههای غواص، غواصی، بیماری کاهش فشار، سندرم کاهش فشار، آسیبهای ریوی، اختلالات تنفسی، باروترومای ریوی، درمان بیماری کاهش فشار و اکمو به همراه معادل انگلیسی آن ها استفاده گردید.
یافته ها. اکسیژنرسانی و پیشگیری از عوارض شدید ناشی از تجمع حبابهای نیتروژون در بدن اولویت درمان در این بیماری است. تجویز اکسیژن از طریق کانولای بینی در مراحل اولیه، اصلاح اکسیژنرسانی از طریق روش هایپرباریک از جمله روشهای رایج درمانی در این بیماری میباشد. اکمو روشی مدرن و مفید است که علاوه بر اکسیژندرمانی میتواند حبابهای نیتروژن موجود در خون و بدن را حذف کند و از غلظت نیتروژن شریانی بکاهد. در مطالعات جدید، در مراحل شدید بیماری، استفاده از اکمو به عنوان یک روش جدید و با نتایج بهتر پیشنهاد شده است. نتایج استفاده از این وسیله جهت اصلاح تبادلات گازی در شرایط نارسایی ریوی با عوارض کمتری همراه بوده است.
نتیجه گیری. جهت نجات جان مبتلایان به بیماری کاهش فشار و پیشگیری از مرگ در این افراد لازم است اقدامات درمانی مناسب با حداقل عوارض ارائه شود. اکمو از نوع وریدی-وریدی میتواند روش مناسب درمانی در این بیماران باشد. مطالعات محدودی در این زمینه انجام شده است. پیشنهاد میگردد با توجه به فواید این روش و اهمیت جان انسانها و پیشگیری از عوارض ثانویه شدید این بیماری، مطالعات بیشتری جهت شناسایی تمام ابعاد استفاده از روش فوق انجام شود.
سیما بابایی، صبا برومند،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه ی حاضر تعیین ارتباط بین سبک زندگی و خودکارآمدی قلبی در افراد با نارسایی قلبی بود.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان یک بیماری شایع از علل اصلی مرگ و ناتوانی در جهان به شمار می رود. در درمان افراد دچار نارسایی قلبی بر اصلاح سبک زندگی تأکید ویژه ای می شود. جهت بهبود سبک زندگی افراد دچار این بیماری می توان عوامل شناختی رفتاری نظیر خودکارآمدی قلبی را مورد توجه قرار داد.
روش کار. این مطالعه ی توصیفی همبستگی بر روی 227 بیمار دچار نارسایی قلبی مراجعه کننده به درمانگاه های قلب بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. نمونه گیری به روش آسان در سال 1394 صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه خودکارآمدی قلبی سالیوان و پروفایل سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامتجمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس و آنالیز رگرسیون توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 تحلیل شد.
یافته ها. میانگین نمره خودکارآمدی قلبی، 58/45 با انحراف معیار 25/92 و میانگین نمره سبک زندگی کلی بیماران، 54/45 با انحراف معیار 16/27 بود. نتایج این مطالعه نشان داد که که بین میانگین نمره کلی سبک زندگی و میانگین نمره خودکارآمدی قلبی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد (0/463=r و 0/0001 ≥p). ضرایب همبستگی پیرسون ارتباط مستقیمی بین نمرات همه ابعاد سبک زندگی با نمره خودکارآمدی قلبی نشان داد (در همه موارد، 0/001 =p).
نتیجه گیری. ارتباط مثبت و معناداری بین سبک زندگی و خودکارآمدی قلبی افراد با نارسایی قلبی وجود دارد. با توجه به نقش گسترده پرستاران در مراقبت از این بیماران و ارتقای کیفیت درمان، آنان می توانند با انجام مداخلاتی از قبیل آموزش های هدفمند و پیگیری های منظم در راستای ارتقای خودکارآمدی قلبی و در نهایت بهبود سبک زندگی این بیماران ایفای نقش نمایند.
علی حسین ثابت،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری به منظور شناسایی افقهای پیش روی پرستاران برای نقش آفرینی درحوزه اکوکاردیوگرافی انجام شد.
زمینه. پیوستن پرستاران به گروه اکوکاردیوگرافی در دهه 1980 منجر به پیشرفت و گسترش استفاده از اکوکاردیوگرافی شد. با توجه به این که مراقبت از بیماران جزو وظایف پرستاران میباشد، لذا آماده سازی بیماران برای روش های تشخیصی مانند اکوکاردیوگرافی از راه مری و ”استرس اکوکاردیوگرافی“ در حیطه وظایف آنها قرار می گیرد. با گذشت زمان، تمایل برای استفاده از اکوکاردیوگرافی در سایر بخشها توسط پرستاران توسعه یافته است.
روش کار. برای انجام این پژوهش مروری کلیدواژههای Nurse،Echocardiography وCardiac ultrasound با استفاده از پایگاههای اطلاعاتی Pubmed و Scopus جستجو شدند و مقالاتی که تا ماه ژوئن 2017 در این پایگاههای اطلاعاتی نمایه شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها. امروزه پرستاران نقش خود را با استفاده از دستگاههای اولتراسوند در پایش بیماران در بخشهای مراقبت ویژه، درمانگاههای سرپایی و در زمان غربالگری بیماریهای قلبی عروق ایفا میکنند.
نتیجه گیری. آموزش کوتاهمدت و فشرده اکوکاردیوگرافی که متمرکز بر موارد خاص باشد، عملیاتی و معتبر می باشد و امکان ارائه بهترین مراقبت از بیماران را فراهم میکند.
خدیجه نوری، اکبر نیک پژوه، یاسمن خلیلی، حمید شریف نیا، علی انصاری فر،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مقایسه تظاهرات بالینی سندرم کرونری حاد در افراد میانسال و سالمند مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی در سال 1395 انجام گرفت.
زمینه. سندروم کرونری حاد یکی از مهمترین چالشهای سلامت در سراسر جهان محسوب می شود. علائم بالینی، مهمترین شاخص تشخیصی در بیماری عروق کرونر است، اما علائم و نشانههای این بیماری در سنین مختلف، متفاوت هستند.
روش کار. این مطالعه به صورت توصیفی مقایسه ای مقطعی انجام شد. نمونه مورد بررسی شامل 384 نفر از بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخشهای مراقبت ویژه مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی در سال 1395 بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه علائم و نشانههای سندرم کرونری حاد، و پرسشنامه محل انتشار و کیفیت درد بود. دادهها پس از جمعآوری وارد نرمافزار آماری SPSSنسخه 18 شد و با استفاده از آزمونهای آماری مجذور کای و تی تست تحلیل شد.
یافتهها. نتایج نشان داد که درد قفسه سینه در بین دو گروه شایعترین علامت بود و علائم شاخص در بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشتند. از بین علائم غیر شاخص، تنها سکسکه در میانسالان بیشتر از سالمندان بود (0/001=P). ازنظر موضع درد، درد بازوی چپ در سالمندان بیشتر از میانسالان بود (0/001=P). از نظر کیفیت درد، بین دو گروه تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت.
نتیجهگیری. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، درد قفسه سینه شایعترین علامت سندم کرونری حاد در هر دو گروه بود. از بین علایم غیر شاخص، تنها سکسکه در میانسالان معمول تر از سالمندان بود که پرسنل درمانی باید در ارزیابی اولیه بیشتر مورد توجه قرار دهند.
فرشید حیدری بنی، زهره احمدی، امیر طباطبایی، اسمعیل محمدنژاد، عایشه حاجی اسماعیل پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر آموزش همتا بر خودکارآمدی مبتلایان به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی است که میتواند تاثیر منفی بر خودکارآمدی داشته باشد. با توجه به نقش آموزش در ارتقای خودکارآمدی، یافتن یک روش آموزشی مناسب برای افزایش خودکارآمدی این بیماران مهم است.
روشکار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی که در سال 1395 انجام شد تعداد 60 نفر از افراد مبتلا به نارسایی قلبی به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 30 نفر) تقسیم شدند. بعد از آماده کردن گروه همتا، سه جلسه آموزشی یک ساعته توسط همتا برای نمونه های گروه آزمون در قالب گروههای کوچک 8-6 نفره در طول یک ماه با محتوای آموزشی در مورد نارسایی قلبی برگزار شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه خودکارآمدی سولیوان بود که قبل از مداخله، بلافاصله بعد از مداخله، و یک ماه بعد از مداخله در هر دو گروه تکمیل گردید. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای کایاسکوئر و تی زوجی تحلیل شد.
یافتهها. میانگین نمره خودکارآمدی قبل از مداخله در هر دو گروه همتا و فردی تفاوت معناداری نداشت. میانگین نمره خودکارآمدی در بیماران نارسایی قلبی بلافاصله بعد از آموزش، در گروه آزمون، 50/3 با انحراف معیار 7/21 و در گروه کنترل، 24/9 با انحراف معیار 1/7 بود و یک ماه بعد از آموزش، در گروه آزمون، 48/8 با انحراف معیار 1/2 و در گروه کنترل، 23/4 با انحراف معیار 4/6 بود. آزمون تی زوجی نشان داد آموزش همتا بر خودکارآمدی بیماران نارسایی قلبی تاثیر داشته است (0/0001p≤) و باعث بهبود خودکارآمدی بیماران شده است.
نتیجه گیری. آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای خودکارآمدی بیماران مبتلا نارسایی قلبی میشود، بنابراین، استفاده از این شیوه آموزشی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی در مراکز درمانی توصیه میشود.
ناهید محمدی، نرگس خیرالهی، سمیه حقیقت، قدرت اله روشنایی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سازگاری فردی و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. پیامد اصلی نارسایی قلبی اختلال در توانایی بیمار و ایجاد محدودیت در وظایف شغلی، خانوادگی و اجتماعی وی است. به دلیل ماهیت مزمن، پیشرونده و غیرقابل برگشت نارسایی قلبی، هدف درمان و مراقبت، بهبود کیفیت زندگی است. عوامل متعددی در بهبود کیفیت زندگی این افراد نقش دارند.
روش کار.این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود که در سال 1394 بر روی 200 فرد مبتلا به نارسایی مزمن قلبی مراجعه کننده به مرکز فوق تخصصی قلب اکباتان در شهر همدان، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انجام شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک، پرسشنامه سازگاری فردی بل و پرسشنامه کیفیت زندگی مک نیو بود. داده ها به روش مصاحبه حضوری جمع آوری و سپس در نرم افزار SPSSنسخه 19 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
یافته ها. میانگین سن نمونه های پژوهش، 63/68 سال با انحراف معیار 12/07 بود. میانگین نمرات سازگاری، 76/16 با انحراف معیار 6/81؛ میانگین نمره کل کیفیت زندگی، 126/85 با انحراف معیار 20/45 بود و 57/6 درصد نمونه های پژوهش از نظر کیفیت زندگی در سطح خوب قرار داشتند.بر اساس آزمون همبستگی پیرسون، تنها ارتباط بین حیطه جنسی کیفیت زندگی و سازگاری فردی دارای ارتباط آماری معنی دار و معکوس بود (0/65-r= و 0/01p=). با توجه به این که نمره سازگاری بالا در ابزار مورد استفاده نشان دهنده سازگاری کمتر است، این نتیجه نشان می دهد که سازگاری کمتر با کیفیت زندگی پایین تر در حیطه جنسی ارتباط دارد.
نتیجه گیری. افزایش میزان سازگاری منجر به افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی در حیطه جنسی می شود. تاکید بر اقدامات مراقبتی که منجر به ارتقای سازگاری فرد می شود می تواند کیفیت زندگی در بعد جنسی را بهبود بخشد.
رضا جوهری فرد، سجاد سبک خیز،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودانتقادی و ترس از شکست در افراد با بیماری قلبی انجام شد.
زمینه. امروزه بیماری قلبی عروقی به عنوان شایعترین بیماری جدی در کشورهای پیشرفته محسوب می شود. خودانتقادی و ترس از شکست از جمله مواردی هستند که ممکن است اثر منفی بر سلامت جسمی داشته باشند یا موجب بیماریهای قلبی شوند.
روش کار. طراحی این مطالعه از نوع تجربی (پیش آزمون-پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه بیماران قلبی بیمارستان مصطفی خمینی شهرستان بهبهان بود. تعداد 30 فرد مبتلا به بیماری قلبی با استفاده از روش نمونه گیری مستمر و براساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به روش گمارش تصادفی تصادفی ساده در یکی از دو گروه آزمون (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل آزمون های خودانتقادی و ترس از شکست بودند. از راهنمای عملی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای هدایت مداخله استفاده شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 18 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.
یافتهها. آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب شد نمره ترس از شکست (22/53F= و 0/0001p≤) و خودانتقادی (22/23F= و 0/0001p≤) در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل کاهش یابد.
نتیجهگیری. آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش موثر برای کاهش خودانتقادی و ترس از شکست در افراد مبتلا به بیماری قلبی به کار گرفته شود.
سحر کیوانلو، فاطمه غنودی، فاطمه بهرام نژاد، الهام نواب،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعهی مروری حاضر با هدف تعیین نقش بیماریهای قلبی عروقی بر دمانس در سالمندان انجام شده است.
زمینه. امروزه جمعیت سالمندی در جهان افزایش چشمگیری پیدا کردهاست. همچنین، بیماریهای مزمن وابسته به افزایش سن مثل زوال عقل عروقی و بیماری های قلبی عروقی نیز افزایش یافتهاند که به عنوان مشکلات عمدهی سلامتی اثرات چشمگیری بر سطح سلامت جامعه و خانواده دارند.
روش کار. مطالعهی مروری حاضر با بررسی مطالعات منتشر شده بین سالهای 2000 تا 2017 از طریق جستجو در پایگاههای دادهای و موتورهای جستجو شامل IranMedex، Magiran، Science Direct، PubMed، Google Scholar، و SID با استفاده از کلیدواژههای dementia، cardiovascular disease، hypertension، heart failure، cognitive impairment، elderly، older adult، و atrial fibrillation و معادل فارسی آنها انجام شد.
یافته ها. میتوان از عواملی همچون افزایش فشار خون، بیماری عروق کرونر، فیبریلاسیون دهلیزی، نارسایی قلبی و آترواسکلروز به عنوان مهمترین دلایل ابتلا به بیماری دمانس عروقی به خصوص در سنین سالمندی نام برد.
نتیجه گیری. در سنین سالمندی، اختلال در عملکرد قلب و عروق، به ویژه از نوع مزمن اثر قابل توجهی در کاهش عملکرد شناختی مغز و بروز دمانس عروقی دارد.
ناهیده رحیمی، احمد امین، بهشید قدردوست،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تزریق دیورتیک داخل وریدی بر مدت بستری افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. در حالی که بیماری نارسایی قلبی همواره به بستری طولانی مدت در بیمارستان میانجامد، استفاده از یک پروتکل استاندارد ممکن است بتواند منجر به کاهش هزینهها و عوارض در افراد مبتلا به این بیماری شود.
روش کار. در این مطالعه مداخله ای یک گروهی (بدون گروه کنترل)، 111 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن قلبی، تحت درمان با دیورتیک وریدی (هر نوبت، شش ساعت) به مدت یک سال در بخش نارسایی قلبی قرار گرفتند. این درمان در ماه اول به صورت یک بار در هفته، ماه دوم تا ششم به صورت یک بار هر دو هفته، و ماه هفتم تا دوازدهم به صورت یک بار در هر ماه انجام شد. در طول درمان با دیورتیک، آموزشهایی درباره تغذیه، تنظیم داروها و اصلاح شیوه زندگی به بیماران داده شد. دادههای جمع آوری شده شامل برونده ادراری، وزن، دفعات و تعداد روزهای بستری، الکترولیتها، شاخصهای عملکرد کلیه و میزان مرگ بودند.
یافته ها. میانگین سنی نمونه ها 58/88 سال با انحراف معیار 16/33 بود. حداقل و حداکثر دوز دیورتیک تجویز شده، به ترتیب، 20 و 200 میلیگرم بود. میانگین برونده ادرای، 1890 میلیلیتر با انحراف معیار 1101 (حداقل، 200 میلیلیتر و حداکثر 5700 میلیلیتر) و میانگین کاهش وزن، 3/4 کیلوگرم با انحراف معیار 5/91 بود. افزایش کراتینین و هایپوکالمی به صورت گذرا، به ترتیب در 15 و 20 بیمار مشاهده شد. در دوره یک ساله درمان، 31 بیمار (27/4 درصد) نیازمند بستری در بیمارستان و انتقال به سیسییو شدند.
نتیجه گیری. دورههای کوتاهمدت تزریق دیورتیک در افراد با نارسایی قلبی روشی ایمن است و می تواند بستری طولانیمدت در بیمارستان را به حداقل برساند.
مهین نوملی، کیان علی پسندی، رامین محمدرضایی، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف تعیین تاثیر برنامه خودپایشی بر پیامدهای نارسایی قلب انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی بیماری مزمن و پیش رونده با شیوع در حال افزایش است. برنامه خودپایشی منجر به شناسایی علائم عدم جبران نارسایی قلب و به کارگیری اقدام مناسب و به موقع می شود، اما پتانسیل آن در بهبود پیامدهای نارسایی قلب هنوز سوال برانگیز است.
روش کار. در این مطالعه مروری روایتی، برای جمع آوری دادهها از پایگاه های دادهای Pubmed، Scopus، Web of science، Embase و Cochrane library استفاده شد. جستجوی مقالات در بازه زمانی سال های 1961 تا 2017 بدون محدودیت زبانی و با استفاده از کلیدواژههای Self- monitoring، Heart failure وOutcome و مترادفهای انگلیسی آنها صورت گرفت. معیار انتخاب مطالعات، تشابه موضوعی با عنوان مورد مرور، طراحی کارآزمایی بالینی و وجود خودپایشی وزن و ثبت آن در دفترچه توسط بیمار مبتلا به نارسایی قلب بود.
یافته ها. از 13924 مطالعه بازیابی شده، عنوان و خلاصه 8384 مطالعه از نظر معیارهای ورود غربالگری شدند. متن کامل 20 مقاله مرتبط دریافت شد. در نهایت اطلاعات مربوط به 12 مطالعه در بازه ی زمانی 1998 تا 2014 مرور شد. پیامد های برنامه ی خودپایشی شامل بستری مرتبط با نارسایی قلب و ویزیت اورژانس، مرگ و میر، خودمراقبتی، کیفیت زندگی و سایر پیامدها مانند دانش بیماری، تماس تلفنی با ارائه دهنده مراقبت، کسر تخلیه، کلاس نارسایی قلب NYHA، پپتید ناتری یورتیک مغزی (BNP) و هزینه مراقبت بود.
نتیجه گیری. برنامه ی خودپایشی منجر به بهبود پیامدهای نارسایی قلب شده است. بنابراین، استفاده از دفترچه خودپایشی وزن و سایر علائم در کنار آموزش خودمراقبتی به منظور درگیر نمودن بیشتر بیمار در خودمراقبتی توصیه می شود.
نسرین بهرامی نژاد، میثم نعمتی خواه،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر مشارکت بر آگاهی و عملکرد پرستاران در ارتباط با مراقبت از کاتتر ورید مرکزی در بخش مراقبتهای ویژه انجام شد.
زمینه. بهبود کیفیت مراقبت از کاتتر ورید مرکزی نیازمند ارتقای سطح آگاهی و عملکرد پرستاران از دستورالعملهای استاندارد مراقبت از کاتتر ها و نتایج تحقیقات در این حوزه میباشد.
روش کار. در این پژوهش نیمه تجربی با طرح پـیش آزمـون- پـس آزمـون دو گروهی (آزمون و کنترل)، 46 پرستار شاغل در بخشهای مراقبت ویژه در دو بیمارستان آیت ا.. موسوی و ولیعصر زنجان به صورت غیرتصادفی به دو گروه کنترل (18 پرستار) و مداخله (28 پرستار) تقسیم شدند. قبل از انجام مداخله، دانش و عملکرد پرستاران در ارتباط با مراقبت از کاتتر ورید مرکزی بــا اســتفاده از چک لیست مشاهده ای محقق ساخته و پرسشــنامه ســنجش آگاهی توسعه یافته توسط لابیو و همکاران (2008)، مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس درگــروه آزمون، به مدت یک ماه برنامه آموزش مبتنی بر مشارکت و درگــروه کنترل مداخلــه روتین (شرکت در یک جلسه سخنرانی) به اجرا گذاشته شد. سه مــاه بعد از مداخله، دانش و عملکرد پرستاران توسط پرسشنامه و چک لیست مشاهده عملکرد دوباره ارزیابی گردید. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 با استفاده از از آزمونهای آماری کایاسکوئر، فیشر، آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تی مستقل و تی زوجی تحلیل شد.
یافته ها. پس از مداخله، تفاوت آماری معنی داری بین گروه آزمون و کنترل از نظر تغییرات نمره دانش (2/82 در مقابل 1/67) (0/004p=) و عملکرد (میانگین نمره 10/85 و انحراف معیار 1/47 گروه کنترل در برابر میانگین 11/69 با انحراف معیار 1/59 گروه آزمون) (0/0001p≤) در زمینه مراقبت از کاتتر ورید مرکزی مشاهده شد. این در حالی بود که در مرحله پیش آزمون، بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر نمره آگاهی و عملکرد در مراقبت از کاتتر ورید مرکزی تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت.
نتیجه گیری. مداخله آموزش مبتنی بر مشارکت در مقایسه با روشهای معمول بازآموزی، در ارتقای سطح دانش پرستاران و بهبود عملکرد آنها در مراقبت از کاتتر ورید مرکزی موثرتر است و برنامه ریزان آموزش پرستاری می توانند از این رویکرد آموزشی در آموزش ضمن خدمت پرستاران استفاده نمایند.
لیلا مردانیان دهکردی، لادن ناصح، منیره باباشاهی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی دانش و نگرش مردم شهر اصفهان در زمینه پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی انجام شد.
زمینه. بیماریهای قلبی عروقی عمده ترین علت مرگ و ناتوانی به شمار میروند. فقدان آگاهی درباره عوامل خطرساز این بیماریها باعث عدم رعایت سبک زندگی سالم و زمینه پیدایش یا پیشرفت بیماری میشود.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود که در سال 1395 بر روی 384 نفر از مردم اصفهان انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامههای پژوهشگرساخته درباره دانش و نگرش نسبت به پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی جمعآوری و با آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزارSPSS (نسخه 16) تحلیل شدند.
یافته ها. مشارکتکنندگان از دانش خوبی درباره پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی برخوردار بودند (میانگین نمره 13/11 با انحراف معیار 1/94) (از حداکثر نمره 14). همچنین، نگرش افراد درباره پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی مثبت بود (میانگین نمره 30/36 با انحراف معیار 4/05) از حداکثر نمره 40). بر اساس یافته ها دانش درباره پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی با آموزشهای دریافت شده قبلی و تحصیلات ارتباط آماری معنی دار داشت، اما ارتباط آماری معنی داری بین نگرش و ویژگی های دموگرافیک مشاهده نشد.
نتیجه گیری. دانش مردم شهر اصفهان درباره پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی خوب و نگرش آنها در این زمینه مثبت بود. با آموزش عوامل خطرساز بیماریهای قلبی می توان دانش و نگرش مردم را نسبت به این بیماریها بهبود بخشید و گامی مهم در تغییر سبک زندگی افراد و پیشگیری از ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی برداشت.
رسول حشمتی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این پژوهش بررسی تاثیر برنامه کاهش استرس بر اساس بهوشیاری بر افسردگی و اضطراب افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر بود.
زمینه. مشکلات افسردگی و اضطراب در افراد با بیماری عروق کرونر درمان شده با جراحی بای پس عروق کرونر متداول است. بنابراین، بررسی مدل های درمانی موثر برای تعدیل هیجان های منفی این بیماران اهمیت زیادی دارد.
روش کار. روش پژوهش به صورت تک آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر شهر تبریز بود که طی شش ماه دوم سال 1395 جهت اقدامات توانبخشی بعد از جراحی به بیمارستان شهید مدنی شهر تبریز مراجعه کردند. شرکت کنندگان، 4 مراجعه-کننده بودند که برنامه آموزش کاهش استرس بر اساس بهوشیاری را طی 8 جلسه هفتگی دریافت نمودند. اضطراب و افسردگی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه اضطراب بک، و پرسشنامه افسردگی بک، قبل و پس از آموزش سنجیده شد. برای تحلیل دادهها از درصد بهبودی، درصد داده های ناهمپوش (Percent of Non-overlapping Data)، تفاوت استاندارد میانگین و اندازه اثر، و برای تفسیر، از نمودار چشمی استفاده شد.
یافته ها. بر اساس یافته ها روش کاهش استرس بر اساس بهوشیاری منجر به بهبودی هیجان های منفی اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر می شود.
نتیجه گیری. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که کاهش استرس بر اساس بهوشیاری، مداخله ای موثر برای کنترل هیجان های منفی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر است.
اعظم شهباز، معصومه همتی مسلک پاک،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
زمینه. ﺑﯿﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻧﺎرﺳﺎیﯽ ﻗﻠﺒﯽ ﻣﮑﺮرا ﺑﻪ دﻟﯿـﻞ ﺑـﺪﺗﺮ ﺷـﺪن علایم بیماری بستری می شوند. ﺑﺴـﺘﺮی در ﺑﯿﻤﺎرﺳـﺘﺎن ﻋﻼوه ﺑﺮ ﮐﺎﻫﺶ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ، ﻫﺰیﻨﻪﻫﺎی زیﺎدی را ﻧﯿﺰ به ایﻦ ﺑﯿﻤﺎران تحمیل ﻣﯽﮐﻨﺪ. برای کنترل این بیماری، ﺗﺒﻌﯿﺖ از رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ در ﻣﺒﺘﻼیﺎن ﺑﻪ ایﻦ اﺧﺘﻼل اﻫﻤﯿﺖ ویژه ای دارد.
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط رفتارهای خودمراقبتی با بستری مجدد در افراد با نارسایی قلبی صورت گرفت.
روش کار. در این مطالعه توصیفی تحلیلی، تعداد 245 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی با سابقه بستری مجدد در سال 1395 از مراکز آموزشی درمانی طالقانی و سیدالشهدای ارومیه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ﺍﺑﺰﺍﺭ ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺩﺍﺩهﻫﺎ پرسشنامه شاخص خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی بود. از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کای دو ﺟﻬﺖ تحلیل داده ها اﺳﺘﻔﺎده شد.
یافته ها. میانگین نمره خودمراقبتی بیماران، 45/59 با انحراف معیار 7/6 بود و رفتارهای خودمراقبتی اغلب بیماران در سطح متوسط بود. نتیجه آزمون پیرسون نشان داد که بین میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی و میانگین نمره بستری مجدد در سه ماهه گذشته ارتباط آماری معنادار و معکوسی وجود دارد (0/223-r= و 0/0001p≤).
نتیجهگیری. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ایﻨﮑﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ اکثر بیماران از کیفیت چندان مطلوبی برخوردار نبود و بین رفتارهای خودمراقبتی و بستری مجدد ارتباط معکوس وجود داشت، پیشنهاد ﻣﯽﺷﻮد ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ رفتارهای خودمراقبتی مورد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار گیرد تا بتوان با مداخله بر روی این عوامل از میزان بستری مجدد این بیماران کم کرد.