[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
103 نتیجه برای نوع مطالعه: كاربردي

نیکو نیک نفس، ژیلا میرلاشاری، پریچهر طلوری، ناصر بحرانی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای برنامه آموزشی مراقبت پرستاری بر پیامدهای تهویه مکانیکی در نوزادان صورت گرفت.

زمینه. تهویه مکانیکی اقدامی تهاجمی و دارای عوارضی از جمله دیسپلازی برونکوپولمونر، خونریزی ریه، انسداد یا خارج شدن لوله تراشه است که تقریبا همگی قابل پیشگیری هستند. جلوگیری از این عوارض علاوه بر پزشک وظیفه پرستار نیز میباشد.

روش کار. در این کارآزمایی بالینی ( پیامد محور) که به صورت قبل- بعد انجام شد، نمونه پژوهش شامل کلیه نوزادان بستری تحت تهویه مکانیکی در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان جامع زنان تهران در یک بازه زمانی 12 ماهه بود. مداخله شامل آموزش پرستاران در قالب یک دوره یک ماهه و با روش ”مربی همراه“، در بالین بود. داده های مربوط به عوارض تهویه مکانیکی در120 نوزاد، قبل و بعد از مداخله جمعآوری شد. در پایان، بروز پیامدها، قبل و بعد از مداخله مقایسه گردید.

یافتهها. بروز دیسپلازی برونکوپولمونر، از 35 درصد به 18درصد؛ لوله گذاری مجدد، از 57 درصد به 33 درصد؛ خونریزی ریوی از 32 درصد به 13 درصد؛ و پنوموتوراکس، از 55 درصد به 35 درصد کاهش پیدا کرد که این کاهش از نظر آماری معنی دارد بود. طول مدت تهویه مکانیکی و بستری نیز بعد از مداخله به طور معنی داری نسبت به قبل از مداخله کاهش یافت. تفاوت آماری معنی داری بین رتینوپاتی نارسی و مرگ، قبل و بعد از مداخله مشاهده نشد.

نتیجه گیری. اجرای برنامه آموزشی، از طریق مربی همراه، بر پیامدهای نوزاد تحت تهویه مکانیکی موثر است، با توجه به زیاد بودن حجم کاری پرستاران و مشکلات مربوط به شرکت در کلاسهای آموزشی خارج از بخش، میتوان مراقبت از نوزادان تحت تهویه مکانیکی را از طریق مربی همراه، در بالین نوزاد بهبود بخشید و آموزشها را به صورت دورهای و متناوب جهت کلیه پرستاران اجرا کرد.


پویا فرخ نژاد افشار، زهرا خواجعلی، رسول آذرفرین، اعظم محمودی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیرصدای سفید بر افسردگی بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی انجام شد.

زمینه. بسیاری از بیماران مبتلا به بیماری های قلبی عروقی پس از بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی با افسردگی مواجه میگردند که بر روند بهبودی این بیماران تاثیر سوئی میگذارد.

روش کار. این مطالعه نیمه تجربی بر روی 90 بیمار بستری در بخش های مراقبت ویژه قلبی که به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود به مطالعه در دو گروه کنترل و آزمون (45 بیمار در هر گروه) قرار گرفتند، در سال 1393 در مرکز قلب شهید رجایی تهران انجام شد. افسردگی بیماران در دو گروه توسط پرسشنامه DASS نسخه21 به مدت سه روز متوالی اندازه گیری شد. برای بیماران گروه آزمون، صدای سفید با شدت 60-50 دسی بل به مدت 30 دقیقه در فضای واحد بستری پخش شد. برای گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 17 و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و مجذور کای تحلیل شدند.

یافته ها. میانگین نمره افسردگی گروه کنترل، قبل و بعد از مطالعه به ترتیب 4/12 با انحراف معیار 4/35 و 3/52 با انحراف معیار 3/74 بود که تفاوت آماری معناداری نداشتند. میانگین نمره افسردگی گروه آزمون، قبل و بعد از مطالعه، به ترتیب 4/81 با انحراف معیار 4/47 . 3/93 با انحراف معیار 4/48 بود که از نظر آماری دارای اختلاف معنادار بودند (0/02p=).

نتیجه گیری. با توجه به یافتههای پژوهش، صدای سفید، منجر به کاهش معنی دار افسردگی در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل شد. این مداخله می تواند به عنوان اقدامی آسان و کم هزینه برای کاهش افسردگی بیماران در بخش مراقبت ویژه قلبی به کار گرفته شود.


طاهره نجفی قزلجه، مریم شهیدی، شهرزاد غیاثوندیان، حمید حقانی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اجرای برنامه آموزشی خودمراقبتی چند رسانه ای بر کیفیت زندگی مبتلایان به پرفشاری خون انجام شد.

زمینه. پرفشاری خون به علت عوارض و مرگ بالا یک مشکل عمده بهداشتی محسوب می شود و به علت کاستی هایی که در توانایی های فرد ایجاد می کند، کیفیت زندگی وی را تحت تأثیر قرار می دهد.

روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل در بیمارستان شهداء محمودآباد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام گردید. در این پژوهش 70 بیمار دارای شرایط ورود به مطالعه به روش در دسترس انتخاب شدند. جهت جلوگیری از انتقال اطلاعات بین گروه ها توسط بیماران، نمونه های گروه های آزمون و کنترل به طور جداگانه در روزهای زوج و فرد وارد مطالعه شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 قبل از انجام مداخله و سه ماه پس از مداخله توسط هر دو گروه آزمون و کنترل تکمیل گردید. بیماران گروه کنترل آموزش های معمول بخش را دریافت کردند. بیماران گروه آزمون در سه جلسه آموزش خودمراقبتی 20 دقیقه ای به صورت چهره به چهره شرکت کردند و بسته آموزشی شامل کتابچه و لوح فشرده آموزشی را دریافت کردند. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 21 و با آزمون های آماری کای اسکوئر، تست دقیق فیشر، تی مستقل، و تی زوج مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته ها. قبل از مداخله، بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر میانگین کیفیت زندگی تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت، اما سه ماه پس از آموزش، تفاوت معنی دار آماری بین دو گروه مشاهده شد (0/0001p<). همچنین، در گروه آزمون، قبل از مداخله و 3 ماه پس از آن، تفاوت معنی دار آماری بین نمره کل و ابعاد کیفیت زندگی مشاهده شد (0/0001p<).

نتیجه گیری. اجرای برنامه آموزشی خودمراقبتی می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون شود. پیشنهاد می شود با اجرای این برنامه آموزشی برای بیماران مبتلا به پرفشاری خون توسط مراقبین بهداشتی، به ویژه پرستاران، گامی موثر در جهت ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران برداشته شود.


اسمعیل محمدنژاد، عباس عباس زاده، حمید سوری، شیرین افهمی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ضرورت کنترل و پیشگیری از عفونت بیمارستانی است.

زمینه. عفونت های بیمارستانی، به ویژه در بخش های مراقبت ویژه، با افزایش مرگ و افزیش هزینه های بستری در بیمارستان همراه است و یکی از مشکلات بهداشتی مهم جوامع محسوب می شود که کنترل موفقیت آمیز آن نیازمند آگاهی از مشکلات بیمارستان ها در این زمینه است.

روش کار. پژوهش حاضر مطالعه ای مروری است که در آن، واژگان کلیدی ”عفونت بیمارستانی“ و ”بخش مراقبت ویژه“، به تنهایی یا با هم، و معادل انگلیسی آنها در سایت های Iranmedex، CINAHL، Scopus، Medline، Embase، SID، Pubmed، Magiran، و  Irandoc جستجو شد.

یافته ها. بر اساس نتایج، علل اصلی عفونت بیمارستانی، پروسیجرهای متعدد و اقدامات تشخیصی درمانی تهاجمی در بخش مراقبت ویژه، ضعف سیستم ایمنی بیمار، طول مدت بستری، عدم سیستم گزارش دهی نظام مراقبت بیمارستانی، گندزدایی و سترون سازی غیراصولی تجهیزات، نامناسب بودن ساختار فیزیکی بخش مراقبت ویژه، عدم همکاری مدیران و واحدها، و عدم آگاهی کادر درمانی به ویژه پزشک و پرستار به دلیل اختلال در فرایند آموزش می باشد.

نتیجه گیری. شناسایی علل عفونت بیمارستانی و به کارگیری تمهیداتی در بخش مراقبت ویژه باعث ارتقاء ایمنی و افزایش کیفیت خدمات مراقبتی درمانی می شود. پیشگیری از این عفونت ها نیاز به یک برنامه ای جامع و به هم پیوسته کنترل شده دارد.


رضا ضیغمی، زهرا عباسعلی مددی، جلیل عظیمیان، محمد بهنام مقدم،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف مروری بر کارآیی بیومارکرهای نوین قلبی انجام شد.

زمینه. بیماری های قلبی عروقی باری سنگین بر دوش سیستم سلامت می گذارد و سالانه عامل حدود 30 درصد از مرگ ها است. آسیب های برگشت ناپذیر ماهیچه قلب به دنبال انسداد عروق قلبی در زمانی حدود 15 تا 20 دقیقه رخ می دهد، بنابراین، تشخیص سریع این مشکل برای متخصصان سلامت و بیماران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. امروزه با شناخته شدن بیومارکرهای جدید می توان از ویژگی های هر یک از آن ها در ارزیابی پیش آگهی کوتاه مدت و طولانی مدت استفاده نمود.

روش کار. در این مطالعه، 80 منبع علمی که طی سال های 1980 تا 2014 در زمینه بیومارکرهای قلبی چاپ شده بود مورد استفاده قرار گرفت. برای این منظور، جستجو در بانک های اطلاعاتی Elsevier، Google Scholar، JAMA، Science Direct، Wiley، PubMed، و Iran Medex با کلمات کلیدی بیومارکر قلبی (Cardiac Biomarker)، مارکرهای نوین قلبی (New Cardiac Markers)، بیماری های کرونری (Coronary Diseases)، و بیماری های قلبی عروقی (Cardiovascular Diseases) انجام شد.

یافته ها. ویژگی های هر یک از بیومارکرهای معرفی شده می تواند در پیش برد اهداف علم پزشکی و کاهش آسیب به بیماران قلبی عروقی نقش مهمی را ایفا نماید. با وجود کارآیی مناسب این بیومارکرها، هنوز نکات مبهمی برای استفاده روتین از آنها وجود دارد که نشانگر نیاز به پژوهش های گسترده تری در این زمینه می باشد.

نتیجه گیری. بیومارکرهای نوین بینش جدیدی را نسبت به شناخت علل بیماری های قلبی عروقی فراهم نموده است و کاربرد آسان و سریع به همراه حساسیت و ارزش پیش بینی بالای آنها تحولی شگرف در تشخیص و درمان بیماران مبتلا به بیماری های قلبی عروقی ایجاد کرده است.


معصومه ذاکری مقدم، علی صادقی اکبری، محمدعلی چراغی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر درک از بیماری‏ بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی انجام شد.

زمینه. نارسایی قلبی به عنوان پیامد نهایی بیشتر اختلالات قلبی محسوب می شود که به عنوان یک وضعیت مزمن کیفیت زندگی بیماران را کاهش می دهد و با مشکلاتی در رفتار خودمراقبتی همراه است. یکی از روش‌های افزایش رفتارهای خودمراقبتی این بیماران اصلاح درک از بیماری است.

روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی بود که در بیماران با نارسایی قلبی در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ١٣٩٣ انجام شد. در این مطالعه، ٧٦ نمونه ‌واجد شرایط به طور تصادفی در یکی از دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، آموزش مبتنی بر درک از بیماری را در سه جلسه حضوری و به مدت ٨ هفته به صورت تلفنی دریافت کردند. مراقبت در گروه کنترل مطابق با روتین بخش انجام شد. رفتارهای خودمراقبتی دو گروه، قبل و هشت هفته بعد از شروع مداخله مقایسه شدند. تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و ‌آزمونهای تی مستقل و کای دو در نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد.

یافته‌ها. اختلاف معنی‌داری بین متغیر‌های دموگرافیک دو گروه مشاهده نشد. پس از مداخله، رفتارهای خودمراقبتی گروه مداخله نسبت به  گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (0/0001p<). در گروه آزمون، میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی قبل از مداخله (35/17 با انحراف معیار 13/94) با پس از مداخله (18/51 با انحراف معیار 7/15) دارای اختلاف معنی‌دار آماری بود (0/0001p<).   

نتیجهگیری. نتایج مطالعه نشان داد که آموزش مبتنی بر اصلاح درک از بیماری بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی تاثیر دارد.  توصیه می‌شود آموزش مبتنی بر اصلاح درک از بیماری، به عنوان روشی موثر جهت ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی این بیماران به کار برده شود.


صفورا دری، اصغر خلیفه زاده اصفهانی، سارا دری،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر برنامه توانبخشی قلبی بر کیفیت زندگی و مدت زمان بازگشت به کار در بیماران با سندرم کرونری حاد انجام شد.

زمینه. سندروم کرونری حاد (ACS) یکی از بیماری های قلبی عروقی است که می تواند بر کیفیت زندگی و مدت زمان بازگشت به کار تاثیرگذار باشد.

روش کار. در این کارآزمایی بالینی، 50 بیمار با سندرم کرونری حاد که در بخش مراقبت ویژه قلب بستری بودند به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 25 بیمار) قرار گرفتند. برای گروه آزمون، توانبخشی قلبی در فاز 1 و 2 و برای گروه کنترل، مراقبت های معمول انجام شد. سنجش کیفیت زندگی هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه QOLSF-36، قبل از مداخله گروه آزمون و یک ماه پس از پایان مداخله، صورت گرفت. مدت زمان بازگشت به کار، از طریق پرسش از نمونه ها، برآورد و سپس در دو گروه با هم مقایسه شد. 

یافته ها. نتایج پژوهش نشان داد که بعد از مداخله، میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمون در همه حیطه ها نسبت به قبل از مداخله افزایش داشت (0/0001p<). در گروه کنترل، بین میانگین نمره کلی کیفیت زندگی، قبل و بعد از مداخله تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد. مقایسه  دو گروه نشان داد پس از مداخله، میانگین نمره کیفیت زندگی در همه حیطه ها، به جز حیطه سلامت کلی و عملکرد اجتماعی در گروه آزمون به طور معنا داری بیشتر از گروه کنترل بود. از نظر مدت زمان بازگشت به کار تفاوت آماری معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.

نتیجه گیری. برنامه توانبخشی قلبی می تواند منجر به ارتقاء کیفیت زندگی در بیماران با سندرم کرونری حاد شود.


بهزاد ساکی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

نارسایی قلبی یکی از اصلی‌ترین عوامل مرگ در جوامع پیشرفته است. به ‌طورمعمول قبل از نارسایی قلبی، فرایند ریمادلینگ برای سازگاری با تغییرات تنش دیواره میو‌کارد یا فشار ناشی از محرک‌های بیرونی رخ می‌دهد. ریمادلینگ قلبی، بسیاری از تغییرات مرتبط با پیشرفت نارسایی قلبی را در بر می گیرد که می توان از آنها به ‌عنوان تغییر بیان ژنوم، تغییرات سلولی، مولکولی و میان بافتی یاد کرد که پس از آسیب قلبی باعث تغییر اندازه، شکل و عملکرد قلب می شوند. ریمادلینگ قلبی ظرفیت قلب در پاسخ و سازگاری به محرک‌های گوناگون را نشان می‌دهد. سازگاری  با تنش افزایش‌یافته دیواره‌ها و کاهش مناسب آن و حفظ و حتی افزایش عملکرد قلبی، هدف نهایی ریمادلینگ قلبی است. به طور کلی، ریمادلینگ قلبی به دو دسته فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی تقسیم می شود که عوامل ایجاد کننده آنها و همچنین نتایج آنها متفاوت است. در این مقاله سعی شده است با شرح کامل رخداد های مربوط به ریمادلینگ قلبی، این پدیده به تصویر کشیده شود.


علیرضا قویدل، پویا فرخ نژاد افشار، هومن بخشنده، فاطمه قربان پور،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش خانواده محور  بر کیفیت زندگی بیماران پس از جراحی پیوند کنارگذر عروق کرونر انجام شد.

زمینه. بیماران متعاقب جراحی پیوند کنارگذر عروق کرونر با مشکلات متعدد جسمی، روانی و اجتماعی ناشی از جراحی مواجه می شوند که این عوامل باعث کاهش کیفیت زندگی آنها می شود. با آموزش به اعضاء خانواده بیمار می توان شرایط مناسبی برای همکاری فعال آنها در زمینه مراقبت و حمایت از بیمار و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی بیماران فراهم نمود.

روش پژوهش. این پژوهش، یک مطالعه تجربی است که بر روی 96 بیمار و همراه آنها (عضو فعال خانواده در زمینه مراقبت از بیمار) که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند انجام شد. شرکت کنندگان به روش تصادفی به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شدند (48 نفر در هر گروه). ابتدا پرسشنامه کیفیت زندگی SF-12 توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. سپس گروه آزمون، برنامه آموزش خانواده محور را طی سه جلسه دریافت کرد. برای گروه کنترل، برنامه آموزشی رایج بیمارستان اجرا شد. یک ماه بعد، دوباره کیفیت زندگی بیماران سنجیده شد. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 22 توسط آزمون های مجذور کای، تی مستقل، من ویتنی و ویلکاکسون تحلیل شدند.

یافته ها: براساس یافته ها، بین دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک اختلاف آماری معناداری وجود نداشت. آزمون من ویتنی نشان داد که در مرحله بعد از مداخله، نمرات ابعاد کیفیت زندگی گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل به شکل معناداری افزایش یافته است (0/0001p<).  

نتیجه گیری. آموزش خانواده محور برای بیماران تحت جراحی پیوند کنارگذر عروق کرونر می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران گردد.


مهدی قادری، امیر ملکی، مجید حق جو،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

هدف. هدف از این پژوهش، بررسی نقش سرمایه اجتماعی و اثرات آن بر سبک زندگی سالم در افراد با بیماری عروق کرونر بود.

 زمینه. سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت، نقش مهمی در ارتقاء سبکزندگی سالم در افراد دارد. با توجه به رشد چشمگیر بیماری عروق کرونر، مطالعه در مورد اثرات سرمایه اجتماعی بر سبک زندگی سالم در افراد با بیماری عروق کرونر ضروری است.

روش کار. این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 412 فرد (239 مرد و 173 زن) دارای بیماری عروق کرونر که در چهار بخش داخلی مردان، داخلی زنان، دیپلمات و VIP، بستری بودند از اوایل بهمنماه 1393 تا اواخر اردیبهشت ماه 1394، در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی انجام شد. داده ها از طریق فرم مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه سرمایه اجتماعی میاموتو و همکاران و پرسشنامه محقق ساخته سبک زندگی سالم گردآوری شد. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار محتوی و برای اطمینان از پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت تحلیل دادهها نیز از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری متناسب استفاده شد.

یافته‌ها. میانگین نمره سرمایه اجتماعی مردان و زنان از لحاظ آماری دارای تفاوت معنیداری بود (0/015=p). همبستگی مثبت و معنیدار آماری بین سرمایه اجتماعی و سبکزندگی سالم مشاهده شد (0/418=r ،0/01p<). بیشترین میزان همبستگی سرمایه اجتماعی با بعد ”مسئولیتپذیری سلامت“ (0/384=r ،0/01p<) و کمترین میزان همبستگی با بعد ”پرهیز از مصرف دخانیات و مشروبات الکلی“ (0/107=r ،0/05p<) بود. از میان ابعاد سرمایه اجتماعی، بعد ”روابط اجتماعی“ بیشترین ضریب همبستگی را با سبک زندگی سالم داشت (0/511=r ،0/01p<). 

نتیجهگیری. سرمایه اجتماعی و مولفههای آن اثرات مثبت و مهمی بر سبکزندگی سالم و خرده مقیاسهای آن دارند. بنابراین، تأکید بر برنامه های اجتماعمحور، همچون تقویت این نوع سرمایهها در جامعه با هدف مقابله و پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای مزمن، به ویژه بیماریهای قلبی امری لازم و ضروری است.


رابعه رحیمی، مهدی حیدرزاده، رباب حسن زاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

هدف. این پژوهش با هدف بررسی رشد پس از سانحه و ابعاد آن در بیمارانی که تجربه انفارکتوس میوکارد داشتند، انجام شد.

زمینه. رشد پس از سانحه، تجربه ذهنی تغییرات روانشناختی مثبت است که توسط فرد و در اثر مقابله با موقعیتهای به شدت چالش برانگیز ایجاد میشود.

روش کار. مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی است که در آن، 166 بیمار دارای سابقه انفارکتوس میوکارد مراجعه کننده به درمانگاه های قلب در شهرهای بناب و مراغه به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. در این پژوهش برای اندازهگیری مفهوم رشد پس از سانحه، از ”ابزار  رشد پس از سانحه“ استفاده گردید. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین، میانه، دامنه، فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون تی، آزمون آنالیز واریانس و آزمون پیرسون) در نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده گردید.

یافته ها. میانگین نمره رشد پس از سانحه در شرکتکنندگان، 68/39 با انحراف معیار بود و بیشترین نمره در بعد تغییرات معنوی به دست آمد. نتایج نشان داد نمره رشد پس از سانحه در زنان بیشتر از مردان (0/029=p) و در افرادی که کمتر از 6 ماه از وقوع انفارکتوس میوکارد آنها گذشته است بیشتر از افرادی که بیشتر از 6 ماه از وقوع انفارکتوس میوکارد آنها گذشته است (0/008=p) میباشد.

نتیجهگیری. انفارکتوس میوکارد زمینه وقوع واکنشهای روانی مثبت تحت عنوان رشد پس از سانحه را در بیماران مبتلا فراهم میآورد، پرستاران و سایر مسئولین میتوانند از این پدیده برای تطابق با بیماری و برنامهریزی مراقبتی استفاده نمایند.


ناهید عقدائی، زهراسادات نوابی، رسول آذرفرین،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر به کارگیری ابزار اندازه گیری درد توسط پرستاران بر میزان مصرف داروهای ضد درد و رضایتمندی بیماران بعد از جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد.

زمینه. یکی از وظایف اصلی تیم درمانی در بخش مراقبت های ویژه، تسکین درد بیماران است. اینکه استفاده از ابزار اندازه گیری درد می
تواند اثرات مثبتی در انتخاب نوع داروی ضد درد و تنظیم دوز مورد نیاز در بیماران داشته باشد هنوز نیازمند پژوهش بیشتر است.

روش کار. در یک مطالعه تجربی به صورت کارآزمایی بالینی، 153 بیمار بستری در بخش مراقبت های ویژه به طور تصادفی در دو گروه آزمون (77 بیمار) و کنترل (76 بیمار) قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری و مدیریت درد توسط پرستاران به مدت 48 ساعت برای بیماران هوشیار استفاده شد. در گروه آزمون، تزریق داروی ضد درد بر اساس نمره شدت درد انجام شد. اقدامات معمول بخش برای گروه کنترل صورت گرفت. در هر دو گروه میزان مصرف داروهای ضد درد و رضایتمندی بیمار از تسکین درد ثبت شد. اطلاعات با نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، آزمون های مجذور کای، تی مستقل، من ویتنی یو و رگرسیون لجستیک مورد استفاده قرار گرفتند.

 یافته ها. نتـایج نشان داد که به کارگیری ابـزار اندازه گیری درد منجر به افزایش تعداد دریـافت کنندگان داروهای ضد درد و کاهش دوز دریافتی در طی 48 سـاعت اول پس از عمل در گروه آزمون شد. همچنین، میزان رضایتمندی از تسکین درد در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (0/0001p<).   

نتیجه گیری. یافته های این مطالعه نشان دهنده تأثیر مطلوب استفاده از ابزار اندازهگیری درد در کنترل درد بیماران، استفاده صحیح و مناسب از مسکن ها، تجویز مقدار صحیح دارو بر اساس درد بیمار و افزایش رضایتمندی بیمار از تسکین درد میباشد. لذا اندازه گیری شدت درد بیماران با استفاده از ابزار اندازه گیری درد، قبل و بعد از دریافت داروهای ضد درد، در بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب توصیه می شود.


محمدرضا حیدری، علیرضا سلطان پور، محسن ناصری، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر بادرنجبویه بر افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس شریان کرونر انجام شد.

زمینه. با توجه به میزان بالای اختلالات عاطفی بعد از جراحی قلب  ضروری است تا از مداخلات مختلف دارویی یا غیردارویی استفاده شود. با توجه به بروز عوارض جانبی بر اثر مصرف داروهای شیمیایی و تمایل روزافزون بیماران به طب سنتی ایرانی، می توان از  گیاهان دارویی مانند بادرنجبویه که سابقه مصرف طولانی آن در متون کهن ایران وجود دارد استفاده کرد.

روش کار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 80  بیمار تحت جراحی بای پاس شریان کرونر  به طور تصادفی به دو گروه دارو و دارونما تخصیص یافتند. ابزار گردآوری داده ها شامل برگه ثبت مشخصات دموگرافیک و بالینی و مقیاس HADS بود. انجام مداخله از روز اول بعد از عمل جراحی انجام گرفت، به این صورت که به هر بیمار به طور تصادفی کپسول حاوی 500 میلی گرم بادرنجبویه یا دارونما، 3 بار در روز داده شد. بعد از 7 روز،  افسردگی بیماران در دو گروه اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری و توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته ها. نتایج این مطالعه نشان داد بعد از انجام مداخله، داروی گیاهی بادرنجبویه موجب کاهش میزان افسردگی  بیماران گروه دارو در مقایسه با گروه دارونما گردید (0/008=p).  

نتیجه گیری. بر اساس یافته های مطالعه، بادرنجبویه می‌تواند افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس شریان کرونر را کاهش دهد.


میثم شعبانی، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف مرور پژوهش های انجام شده درباره چگونگی ایجاد و پیشرفت بیماری های قلبی عروقی در افراد افسرده انجام شد.

زمینه. بیماری های قلبی عروقی و افسردگی از جمله اختلالات رایج در جهان محسوب می شوند. مطالعات رابطه هم بروزی این دو اختلال را نشان داده اند، به طوری که افسردگی به عنوان عامل خطر ایجاد بیماری قلبی عروقی مطرح است.

روش کار. در این مطالعه مروری، اطلاعات مورد نیاز با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، PubMed، Springer، AHA journal، Biomed، Scope Med، Elsevier و WHO web page با استفاده از شکل فارسی و انگلیسی کلمات کلیدی افسردگی و بیماری قلبی عروقی، افسردگی و سیستم اندوتلیال، افسردگی و سیستم اتونوم، افسردی و سیستم ایمنی التهابی، افسردگی و عملکرد پلاکت، افسردگی و محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-فوق کلیه، و افسردگی در دوره قبل از زایمان به دست آمدند.

یافته ها. مکانیسم های پیشنهاد شده برای توضیح نقش افسردگی در ایجاد و پیشرفت بیماری های قلبی عروقی شامل اختلال در عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-فوق کلیه (HPA)، سیستم ایمنی-التهابی، سیستم اتونوم، پلاکت، سیستم اندوتلیال و تغییر الگوهای رفتاری (سندرم متابولیک) و افسردگی در دوره قبل از زایمان می باشند.

نتیجه گیری. یافته ها نشان می دهد که اختلال عملکرد محور HPA زمینه را برای شروع اختلال عملکرد سیستم اتونوم فراهم می کند. فرایند تشکیل پلاک آتروم و ترومبوز در اختلال عملکرد پلاکت، سیستم ایمنی التهابی و سیستم اندوتلیال سریع تر از دیگر مسیرهای تخریب پیش می روند. اختلال سیستم ایمنی التهابی نه تنها به واسطه افسردگی، بلکه به دنبال پیشرفت فرایند اختلال عملکرد سیستم اندوتلیال نیز ایجاد می شود. اطلاعات کاملی در مورد شدت افسردگی در ایجاد و پیشرفت بیماری قلبی عروقی وجود ندارد.  


میلاد برجی، محمدرضا بسطامی، یسری بسطامی، میلاد اعظمی، حامد توان،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت فعالیت بدنی سالمندان مبتلا به بیماری های قلبی عروقی در شهر ایلام انجام شد.

زمینه. با توجه به روند افزایشی جمعیت سالمندان، توجه به سلامتی آنها بیش از پیش اهمیت می یابد. فعالیت جسمی منظم به عنوان یکی از راه های تقویت کننده سیستم ایمنی و پیشگیری از ابتلا به بیماری های غیر واگیر محسوب می شود.

روش کار. در این پژوهش توصیفی مقطعی، 240 نفر از سالمندان بستری در بخش های سی سی یو و پست سی سی یو در بیمارستان های شهر ایلام که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه فعالیت بدنی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 17 و همچنین، آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آنالیز واریانس یک طرفه، تی تست) تحلیل شدند.

یافته ها. در سالمندان مورد بررسی، تنها 5 درصد، فعالیت مناسب بدنی را طبق رده بندی سازمان جهانی بهداشت داشتند. ارتباط فعالیت بدنی با متغیرهای سن، تحصیلات، نوع بیماری، میزان درآمد، و وضعیت تاهل از نظر آماری معنی دار بود (0/05>p)، ولی جنسیت و وضعیت اشتغال با فعالیت بدنی ارتباط آماری معنی داری  نداشت (0/05<p).

نتیجه گیری. با توجه به اینکه فعالیت بدنی سالمندان مورد پژوهش کم بود، لازم است مداخلاتی جهت افزایش فعالیت بدنی آنها در نظر گرفته شود. همچنین، با توجه به اینکه نمونه های مورد پژوهش دچار بیماری های قلبی عروقی بودند، پیشنهاد می شود الگوی سبک زندگی مناسب به آنها آموزش داده شود.


فرهاد کامرانی، سمیه نیکخواه، فریبا برهانی، محمد جلالی، سوده شهسواری، کیانوش نیرومند زندی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش به بیمار و پیگیری تلفنی (تلهنرسینگ) توسط پرستار بر تبعیت از رژیم درمانی بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخشهای سیسییو بیمارستانهای منتخب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی البرز انجام شد.

زمینه. افزایش تبعیت از رژیم درمانی در بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد جهت کاهش بستریهای مجدد و پیشرفت بهبودی ضروری میباشد، اما آموزش بیمار به تنهایی افزایش تبعیت از رژیم درمانی را تضمین نمیکند و جهت بهبود تبعیت از رژیم درمانی، علاوه بر آموزش، پیگیری بعد از ترخیص نیز ضروری میباشد.

روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 90 بیمار مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخش سیسییو بیمارستانهای منتخب شهر کرج در سال 1393 انجام شد. نمونهها به روش مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی بلوکی جایگشتی در یکی از سه گروه 30 نفری آموزش، آموزش و پیگیری تلفنی، و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمعآوری داده ها پرسشنامه بود و اعتبار آن از نظر محتوا و اعتماد آن به روش آزمـون مجدد سنجیده شد. جمعآوری داده ها در دو نوبت (شروع مطالعه و سه ماه بعد از شروع مطالعه) انجام شد. بیماران گروه آموزش با استفاده از جزوه آموزشی، قبل از ترخیص آموزش داده شدند و بیماران گروه پیگیری علاوه بر آموزش، به مدت سه ماه تحت پیگیری تلفنی قرار گرفتند. در شش هفته اول، دو تماس تلفنی و در شش هفته دوم، یک تماس تلفنی با بیماران برقرار شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 16 انجام شد.

یافتهها. پس از مطالعه، سه گروه مورد مطالعه از نظر تبعیت از رژیم درمانی تفاوت آماری معنی داری داشتند (0/001=p)، به این ترتیب که تبعیت از رژیم درمانی در گروه های پیگیری تلفنی و آموزش نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری داشت.

نتیجهگیری. آموزش به بیمار و پیگیری تلفنی، هر دو در بهبود تبعیت از رژیم درمانی بیماران تاثیر دارد، اما بیماران گروه آموزش و پیگیری تلفنی نسبت به گروه آموزش تبعیت بیشتری از رژیم درمانی داشتند. بنابراین، توصیه میشود از پیگیری تلفنی برای ارائه خدمت به بیماران استفاده شود.


علی رضا نیکبخت نصرآبادی، پریسا بزرگ زاد، میرسعید یکانی نژاد، عادله جعفرلو، مریم رحمتی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کارگاه اخلاق پرستاری بر رعایت حقوق بیمار توسط پرستاران در بخش اورژانس انجام شد.

زمینه. با توجه به اهداف چشم انداز 20 ساله و برنامه های توسعه ای کشور، حرکت به سمت ارتقاء کیفیت و تامین ایمنی بیماران و رعایت حقوق آن ها از اولویت های اساسی نظام سلامت و مورد تایید صاحب نظران عرصه ملی و بین المللی میباشد.

روش کار. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی با گروه کنترل بود. برای اندازه گیری متغیر وابسته (رعایت حقوق بیمار توسط پرستاران)، قبل و بعد از مداخله، دیدگاه 180 بیمار بستری در بخش اورژانس که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند مورد بررسی قرار گرفت. مداخله بر روی پرستاران بخش اورژانس انجام شد. در این پژوهش همه پرستاران بخش اورژانس یکی از بیمارستان های دولتی شهر شهریار به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پژوهشگر ساخته شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و 15 سوال بر اساس منشور حقوق بیمار در 5 حیطه با مقیاس لیکرت بود. جهت تامین پایایی پرسشنامه، آلفای کرونباخ برای ضریب همبستگی درونی سوالات از طریق مصاحبه  با 20 بیمار بستری در بخش اورژانس محاسبه شد (0/84=&alpha;). روایی این پرسشنامه با کمک 10 نفر از اساتید مربوطه و پس از انجام اصلاحات احراز شد. پرسشنامه، قبل و یک ماه پس از برگزاری کارگاه اخلاق پرستاری از طریق مصاحبه با بیماران بستری در بخش اورژانس تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. به این منظور از آزمون کای دو، آزمون تی مستقل و جداول فراوانی استفاده شد.

یافته ها. قبل از برگزاری کارگاه، میانگین نمره کل رعایت حقوق بیماران 58/83 با انحراف معیار 16/81 بود و پس از برگزاری کارگاه آموزشی اخلاق پرستاری، میانگین نمره کل رعایت حقوق بیماران به 84 با انحراف معیار 8/12  رسید. اختلاف آماری معنی داری بین میانگین نمره کل رعایت حقوق بیماران از دیدگاه بیماران، قبل و بعد از کارگاه وجود داشت (0/0001p). کمترین میزان رعایت حقوق بیمار توسط پرستاران از دید بیماران مربوط به حیطه ارائه اطلاعات (15 درصد) و بیشترین میزان رعایت حقوق بیمار مربوط به احترام به حریم خصوصی (82/77 درصد بود.

نتیجه گیری. برگزاری کارگاه آموزشی اخلاق پرستاری تاثیر مثبتی بر رعایت حقوق بیماران در بخش اورژانس دارد. 


آرش فراهانی، ابراهیم مسعودنیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه نارسایی شاخصهای عملکرد خانواده (انسجام، بیانگری، و تعارض) و خطر بروز انفارکتوس میوکارد انجام شد.

زمینه. بیماری های قلبی عروقی، به ویژه انفارکتوس میوکارد، از عوامل اصلی مرگ در ایران و جهان هستند. سبب شناسی آنفارکتوس میوکارد بسیار پیچیده است. یکی از عوامل خطر که در مطالعات مرتبط با سبب شناسی اختلال های قلبی  عروقی نادیده گرفته شده است، خانواده و شاخصهای عملکرد خانواده است.

روش کار. طراحی این مطالعه به صورت مورد-شاهدی بود. داده ها از دو گروه، یعنی 50 نفر از افراد با علائم انفارکتوس میوکارد (گروه مورد) مراجعه کننده به مرکز درمانی تخصصی قلب و عروق حشمت رشت و مرکز فوق تخصصی قلب تهران و 50 فرد سالم (گروه شاهد) که فاقد علائم انفارکتوس میوکارد بودند جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ویژگی های اجتماعی جمعیت شناختی و پرسشنامه شاخص روابط خانواده یا Family Relation Index (FRI) بود. داده ها با استفاده از روش مانوا (MANOVA) در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.

یافته ها. تفاوت معناداری بین گروه مورد و شاهد از نظر متغیرهای سابقه سکته قلبی، تحصیلات، سابقه مصرف سیگار، سابقه کلسترول و فشار خون (0/01>p) و سابقه دیابت (0/05>p) وجود داشت. همچنین، تفاوت معناداری میان دو گروه از نظر شاخص های انسجام و تعارض وجود داشت (0/01>p).

نتیجه گیری. نارسایی در شاخص های عملکرد خانواده یعنی انسجام و نیز وجود تعارض در روابط خانوادگی، از جمله عوامل خطر عمده برای ابتلا به انفارکتوس میوکارد هستند. بنابراین، برای پیشگیری از اثرات منفی نارسایی در شاخص های عملکرد خانواده، لازم است مداخلات اجتماعی رفتاری و آموزشی برای خانواده ها برنامه ریزی و انجام شود.


طاهره نجفی قزلجه، لیلا کلهر،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف. در این مقاله مروری سعی شده است پیامدهای بالینی تزریق خون در بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر بررسی شود. زمینه. علی رغم تلاش ها برای کاهش استفاده از فرآورده های خونی در جراحی های قلب، مصرف آن همچنان بالا می باشد. خون بایستی به عنوان یک منبع کمیاب در نظر گرفته شود که می تواند پیامدهایی را به دنبال داشته باشد. روش کار. در این بررسی مروری، مقالات پژوهشی منتشر شده بین سال های 2002 تا 2015 با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی PubMed و Science Direct و منابع کتابخانه ای با کلیدواژه های تزریق خون، عوارض تزریق خون، پیامدهای بالینی، جراحی بای پس قلبی ریوی و معادل انگلیسی آنها، مقالات مربوط مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها. از مجموع 15 مقاله مورد بررسی مشخص گردید که بقا در طی 30 روز اول و همچنین، در طی سال اول پس از جراحی قلب در بین بیماران با تزریق خون به طور معنی داری کمتر از بیماران بدون تزریق خون می باشد. وقوع مرگ در دوره کوتاه مدت و بلندمدت بعد از جراحی نیز در بین بیماران با تزریق خون به طور معنی داری بیشتر از بیماران بدون تزریق خون است. همچنین، عوارضی از قبیل فیبریلاسیون دهلیزی، عفونت ، پنومونی و سکته مغزی نیز به طور معنی داری در بین بیماران دریافت کننده خون بالاتر است. نتیجه گیری. تزریق خون برای بیمار تحت جراحی قلب باعث افزایش مرگ، افزایش اقامت در بیمارستان و عوارض متعدد دیگر می شود و نیاز است سیاست تزریق خون محدود در برابر تزریق خون آزاد در مراکز جراحی قلب در نظر گرفته شود.
زهرا یوسفی، کبری راهزانی، کوروش رضایی، کیانوش حسینی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تنفس عمیق و آهسته در کنترل درد و پیامدهای ناشی از آن هنگام خروج شیت شریانی در بیماران تحت آنژیوپلاستی عروق کرونر انجام شد.

زمینه. آنژیوپلاستی عروق کرونر متداول ترین روش درمانی در 30 سال اخیر جهت درمان تنگی های عروق کرونر بوده است. عدم کنترل یا درمان درد ناشی از خارج ساختن شیت شریانی پس از آنژیوپلاستی عروق کرونر عواقبی را به دنبال دارد که مهمترین آنها در بیماران قلبی افزایش ضربان قلب و فشار خون است.

روش کار. در این کارآزمایی بالینی، 60 بیمار تحت آنژیوپلاستی عروق کرونر که در دوره زمانی اردیبهشت تا مرداد سال 1394 در بخش کت لب بیمارستان دکتر شریعتی بستری شدند با استفاده از جدول اعداد تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. مداخله این پژوهش، آموزش روش تنفس عمیق و آهسته با نسبت زمانی دم به بازدم 4 به 6 بود. داده های حاصل توسط نرم افزار SPSS تحلیل شدند.

یافته ها. میانگین نمره درد در گروه مداخله بلافاصله پس از خروج شیت و 5 دقیقه پس از آن به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه از نظر میانگین فشار خون و ضربان قلب مشاهده نشد. میانگین دفعات بروز حمله وازوواگال در گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر از گروه مداخله بود. میانگین موارد بروز عوارض عروقی علیرغم تفاوت های مشاهده بین دو گروه در زمان های مختلف اختلاف آماری معناداری نداشت.

نتیجه گیری. استفاده از روش تنفس عمیق و آرام در کنترل درد و تعداد موارد بروز حملات وازوواگال پس از خروج شیت شریانی مؤثر است و می تواند به عنوان یک روش آسان و بی خطر از ایجاد نارضایتی ناشی از درد و عوارض آن در بیماران پیشگیری نماید.



صفحه 2 از 6     

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4710