محمد رضا حیدری، رضا نوروز زاده، محمد عباسی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه، معرفی داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی- عروقی و آموزش به بیماران می باشد.
روش کار. این مطالعه از نوع مرور سیستماتیک مربوط به داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی- عروقی است که با جستجو از پایگاه های PubMed، Science Direct، Highwire(سایت دانشگاه استانفورد) با کلیدواژه هایHerbal،Hyperlipidemia، Heart failure،Cardiovascularو Hypertention، داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی عروقی استخراج و از کتاب پرستاری مرتبط با گیاهان دارویی(کستکا- روکز و همکاران، 2005) و اطلس جامع گیاهان دارویی(استف و همکاران، 2004) برای بررسی و توضیح ترکیبات موثر گیاهی، عوارض جانبی، تداخلات و آموزش به بیمار استفاده شد.
یافته ها. داروهای گیاهی مورد استفاده در ایران برای بیماری های قلبی-عروقی شامل آنتوم، دیورتیک، آلیکوم، اولئاکرات، روکاردین و کراتاگوس می باشند و برای مصرف هر کدام از آنها، لازم است بیمار آموزش هایی را دریافت کند.
نتیجه گیری. پاره ای از اختلالات قلبی-عروقی را می توان با استفاده از داروهای گیاهی تحت کنترل در آورد. آموزش به بیمار برای در نظر گرفتن موارد احتیاط و تداخلات دارویی و اجتناب از مصرف خودسرانه گیاهان دارویی اهمیت به سزایی دارد.
زهرا عباسی دولت آبادی، سید حسام سیدین، سید محمد رضا حسینی، گلرخ عتیقه چیان، مجید پورشیخیان، مرجان دلخوش،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
خلاصههدف.هدف این مطالعه، توصیف انواع روشهای تریاژ اولیه رایج و مورد کاربرد در صحنه بلایا، جهت آشناسازی اعضای تیم درمانی با آنها میباشد. زمینه. وقوع بلایا در دنیا در حال افزایش است. بررسی مصدومین، درمان و انتقال آنها به مراکز درمانی دور از محل وقوع بلا از نکات مهم مورد توجه تیمهای واکنش دهنده اولیه در فاز پاسخ مدیریت بلایا میباشد. در این راستا، تریاژ، ابزاری کارآمد جهت مدیریت انبوه مصدومین است که در کشورهای مختلف، شیوههای متفاوتی برای آن تعریف شده است.روش کار. در این مطالعه، مقالات منتشر شده از سال 1995 تا آگوست 2013 با استفاده از کلید واژههای Triage،On-scene و Disastersبا جستجو در بانکهای اطلاعاتی Ovid، Science Direct، Google Scholar و Pub Med جستجو گردید.یافتهها. بر اساس استراتژی جستجو، 50 مقاله زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت که بر اساس آن ها، شش روش تریاژ رایج در بزرگسالان و دو روش تریاژ در کودکان معرفی می شوند.نتیجهگیری. با توجه به ماهیت وقوع ناگهانی بلایا و ایجاد هرج و مرج به دنبال آنها، لازم است اعضای تیم درمانی با توجه به محدودیت منابع و تعداد زیاد قربانیان، از ابزارهای مناسب جهت مدیریت انبوه مصدومین استفاه کنند. جهت انجام تریاژ صحیح و کاهش میزان خطا در انجام آن، لازم است شیوه های صحیح تریاژ مورد کاربرد در بلایا به اعضای تیم درمانی شاغل در مراکز درمانی، امدادگران و افراد داوطلب هلال احمر آموزش داده شود.
سیروان آتشک،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه ی حاضر به منظور بررسی اثر تمرینات ترکیبی هوازی مقاومتی بر Hs-CRPو ترکیب بدنی مردان میانسال کم تحرک صورت گرفت.
زمینه. بیماری های قلبی عروقی علت اصلی مرگ و میر و ناتوانی در مردان و زنان در سراسر جهان بهشمارمی روند. به علاوه، نشان داده شده است که پروتئین واکنشگر-C با حساسیت بالا (Hs-CRP) به عنوان شاخص پیش بینی کننده بیماری های قلبی عروقی ارتباط معکوسی با آمادگی جسمانی در افراد کم تحرک دارد. با این حال، پیشنهاد شده است که تغییرات سبک زندگی و انجام فعالیت های ورزشی منظم می تواند اثرات محافظتی و درمانی در برابر بیماری های قلبی عروقی داشته باشد.
روش کار. نمونه پژوهش شامل سی مرد میانسال کم تحرک (با دامنه سنی 50-30 سال) بود که به طور داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند و در دو گروه آزمون (15نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمون سه جلسه در هفته را به مدت هشت هفته به انجام تمرینات ترکیبی پرداختند. در ابتدای تمرینات و همنچنین، هشت هفته پس از تمرینات، نمونه های خون وریدی جهت اندازه گیری غلظت Hs-CRP جمع آوری شد. همچنین، شاخص های آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی (وزن، شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به لگن و درصد چربی بدن) در این دو مرحله مورد اندازه گیری قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی زوجی و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. بعد از هشت هفته تمرینات ترکیبی، کاهش معنی داری در غلظت Hs-CRP سرمی در گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (0/05>P). به علاوه، تمرینات ترکیبی باعث کاهش معنی دار شاخص های وزن، درصد چربی بدن، شاخص توده بدن، و نسبت دور کمر به لگن در گروه آزمون شد (0/05>P)، در حالی که این پارامترها در گروه کنترل بدون تغییر معنی دار باقی ماندند.
نتیجه گیری. با توجه به نتایج مطالعه حاضر هشت هفته تمرینات ترکیبی باعث بهبود ترکیب بدنی و Hs-CRP می شود و لذا می توان نتیجه گرفت که این روش از تمرینات ورزشی می تواند شیوه درمانی موثری جهت کاهش شاخص های خطرزای بیماری های قلبی عروقی در مردان میانسال کم تحرک باشد.
عصمت عطائی، اصغر دالوندی، اکبر نیک پژوه،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر آموزش رفتارهای خودمراقبتی مبتنی بر فیلم بر مراقبت از خود بیماران با ضربانساز دائمی بود.
زمینه. یکی از شایعترین علل مرگ و میر بعد از سکته قلبی، آریتمی میباشد و یکی از روش های کنترل آریتمی مقاوم به درمان، تعبیه ضربان ساز است. مطالعات انجام شده بر روی بیماران دارای وسایل الکتریکی نشان داده اند که اکثر بیماران اطلاعات کمی درباره نحوه مراقبت از دستگاه خود کسب کرده اند و نیاز به آموزش جهت مراقبت از خود دارند.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی قبل و بعد، 80 بیمار نیازمند به تعبیه ضربانساز دائمی که به بیمارستان قلب و عروق شهید رجائی تهران مراجعه کرده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. نمونهها با روش بلوکهای چهارتایی تصادفی به طور مساوی در دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه، 40 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل فرم مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه مراقبت از خود (تهیه شده توسط پژوهشگر) بودند. بیماران گروه آزمون با همراهی یکی از بستگان که بیشترین تماس را با ایشان داشت، روز قبل از تعبیه ضربانساز، طی یک جلسه، تحت آموزش قرار گرفتند. جهت آموزش از فیلم آموزشی استفاده شد، طول مدت جلسه 30 دقیقه بود، و در نهایت بسته آموزشی در اختیار این بیماران قرار گرفت، و پس از آن، به مدت یک ماه هفتهای یک بار با بیمار تماس تلفنی گرفته میشد. داده ها با کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها. در حالی که بین میانگین نمره خودمراقبتی دو گروه، قبل از مداخله تفاوت معنیداری مشاهده نشد (0/106=p)، این تفاوت، پس از مداخله،از نظر آماری معنی دار بود (0001/0>P).
نتیجهگیری. نتایج مطالعه نشان داد که آموزش رفتارهای خودمراقبتی مبتنی بر فیلم، بر مراقبت از خود بیماران دارای ضربانساز دائمی قلب موثر میباشد و توصیه میشود برنامه های آموزشی برای بهبود آگاهی و عملکرد بیماران دارای ضربانساز دائمی به کار گرفته شود.
محمد حسینی، فرهاد رحمانی نیا، نادر سمامی، رستگار حسینی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه حاضر بررسی رابطهی بین دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی با کلسترول تام (High-density lipoprotein) HDL-C و (Low-density lipoprotein) LDL-C در مردان مبتلا به انفارکتوس قلبی بود.
زمینه. انفارکتوس قلبی از شایعترین بیماری های قلبی عروقی در جهان و ایران است. مطالعات نشان دادهاند که یکی از راههای پیشگیری از ابتلا به بیماری های قلبی عروقی، اصلاح سبک زندگی غیرسالم است. دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی از عوامل مهم در کاهش لیپیدهای سرم و پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی بهخصوص انفارکتوس قلبی هستند. با اصلاح و افزایش دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی در افرادی که دارای سابقهی بیماریهای قلبی عروقی هستند میتوان خطر وقوع انفارکتوس قلبی را کاهش داد.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که در آن 150 نفر از بیماران مرد مراجعهکننده به بیمارستان میلاد (میانگین سن 30/58 سال و انحراف معیار 58/1، میانگین وزن80/80 کیلوگرم و انحراف معیار 18/13و میانگین قد 24/174سانتیمتر و انحراف معیار 43/6) با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند و سپس دو پرسشنامهی دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی را تکمیل نمودند. بعد از 12 ساعت ناشتایی، میزان HDL،LDL وکلسترول تام همهی آزمودنی ها اندازه گیری شد. سپس داده ها در سطح معناداری (0/05>P) تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که بین دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی با LDL-C و کلسترول تام مردان بزرگسال مبتلا به انفارکتوس قلبی رابطهی معنیداری وجود دارد، اما دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی با HDL-C رابطه معنی داری نداشت.
نتیجهگیری. با توجه به نتایج مطالعه، با افزایش دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی در مردان می توان خطر بیماری های قلبی عروقی به ویژه انفارکتوس قلبی را کنترل نمود.
نیره رئیس دانا، حمید پیروی، ندا مهرداد،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تبیین و تفسیر تجربه زندگی با قلب پیوندی انجام شد و بخشی از یافته ها که حاکی از رشد معنوی دریافت کنندگان پیوند قلب بود در این مقاله گزارش شده است.
زمینه. پیوند قلب یکی از فن آوری های نوین پزشکی است که باعث افزایش امید به زندگی و ارتقای کلی کیفیت زندگی دریافت کنندگان آن می شود، اما این افراد در ادامه زندگی با قلب پیوندی دچار مسائل و مشکلاتی می شوند و برای ادامه این مسیر پر فراز و نشیب، نیاز به منابع حمایتی دارند.
روش کار. این مطالعه از نوع مطالعات کیفی با رویکرد پدیده شناسی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 11 نفر از دریافت کنندگان پیوند قلب در ایران بودند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. یافته ها براساس روش تحلیل دیکلمن، آلن و تانر (1989) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. یکی از مضمون های اصلی در این مطالعه ”نزدیک تر شدن به خدا“ بود شامل چهار زیرمضمون ”توکل به خدا“، ”قبول مشیت الهی“، ”عمیق تر شدن اعتقاد به خدا“ و ”پایبندی بیشتر به انجام واجبات“ بود که نشان از رشد معنوی در این افراد داشت.
نتیجه گیری. دریافت کنندگان پیوند قلب سطح بالایی از معنویت و مذهبی شدن را تجربه می کنند که به آنها کمک می کند بر ناکامی ها و موارد پیش بینی نشده و تبعات بعد از پیوند فائق آیند و با توکل به خدا این مراحل را پشت سر بگذارند.
سید مسلم مهدوی شهری، احمدعلی اسدی نوقابی، میترا ذوالفقاری، حمید حقانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این پژوهش، بررسی دیدگاه پرستاران درباره ملاقات در بخش های مراقبت ویژه قلبی بود.
زمینه. حمایت های اجتماعی شامل حمایت های عاطفی و مادی است که توسط (ملاقات) خانواده و دوستان فراهم می شود و بر بهبود بیماران بستری در بخش های ویژه قلبی موثر می باشد. ملاقات در بخش های ویژه همیشه موضوعی چالش برانگیز بین کارکنان درمانی، بیماران و ملاقات کنندگان بوده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی مقطعی، 140 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه قلب مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک و ”پرسشنامه دیدگاه و نگرش در مورد ملاقات در بخش های ویژه“ BAVIQ)) جمع آوری و با نرم افزار آماری SPSSنسخه 19 به روش های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. پرستاران عقیده داشتند ملاقات باعث اختلال در انجام مراقبت های پرستاری می شود (65 درصد) و باعث می شود پرستاران وقت بیشتری را صرف دادن اطلاعات به خانواده ها نمایند (82/8 درصد)، اما درباره تاثیر ملاقات بر بیمار و خانواده اش دیدگاه متفاوتی داشتند. بیشتر پرستاران با اجرای سیاست ملاقات آزاد مخالف بودند (85 درصد).
نتیجه گیری. نتایج مطالعه نشان داد که پرستاران بخش های مراقبت ویژه قلب نسبت به ملاقات دیدگاه مخالفی دارند و این، مانعی اساسی در تغییر برنامه ملاقات در جهت مرتفع ساختن نیازهای عاطفی روانی بیماران و خانواده های شان می باشد.
علی فرهادی، یزدان موحدی، کلثوم کریمی نژاد، معصومه موحدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی بیماران کرونر قلبی با پیگیری دو ماهه بود.
زمینه. از مسائل مهمی که بیماران قلبی با آن روبرو هستند مشکلات روحی و روانی همچون افسردگی و اضطراب می باشد که تقریباً 65 درصد بیماران آن را تجربه می کنند و به همین سبب موجب تأخیر در بازگشت به کار، کاهش کیفیت زندگی و افزایش خطر مرگ می شود.
روش کار. این پژوهش، از نوع کارآزمائی بالینی، به صورت دو گروهی و سه مرحله ای بود که بر روی 40 مرد مبتلا به بیماری کرونر قلب که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند انجام شد. شرکت کنندگان داوطلب، ابتدا به پرسشنامه افسردگی پاسخ دادند و افرادی که نمره آنها یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود به عنوان نمونه انخاب شدند و مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. در این پژوهش، میانگین نمره افسردگی مبتلایان، قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در دو گروه کنترل و آزمون مقایسه شدند. در این پژوهش از پروتکل ”کابات زین“ استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها ”پرسشنامه افسردگی بک“ بود و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 19و تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها. بر اساس یافته ها، افسردگی مبتلایان، بعد و دو ماه بعد از مداخله کاهش قابل توجهی در مقایسه با قبل از مداخله داشته است و بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت آماری معنی داری مشاهده گردید.
نتیجه گیری. با توجه به تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افسردگی، به کارگیری این روش برای بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر پیشنهاد می شود.
عاطفه اله بخشیان، هادی حسنخانی، عیسی محمدی، وحید زمانزاده، صمد غفاری، ،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تبیین درک و تجربه بیماران ایرانی از زندگی بعد از آنژیوپلاستی انجام شد.
زمینه. با توجه به شیوع بالای بیماری عروق کرونر و افزایش روز افزون شمار مبتلایان به این بیماری در ایران، و همچنین، فراگیر شدن پروسیجرهای درمانی، همچون آنژیوپلاستی جهت درمان آن و چالش های متعددی که ابعاد مختلف زندگی بیماران را در دوران بعد از درمان تحت تاثیر قرار می دهد، درک عمیق از تجارب این بیماران، نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی آنها دارد.
روش کار. این مطالعه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. مشارکت کنندگان شامل20 بیمار تحت آنژیوپلاستی عروق کرونر بودند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های بدون ساختار و با نمونه گیری هدفمند شروع شد و تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها به طور مستمر و همزمان با جمع آوری داده ها انجام شد.
یافته ها. در طی فرایند تحلیل داده ها، 4 درون مایه ”تولد دوباره، فرصت دوباره“، ”تجدید نظر در نحوه زندگی“، ”تصمیم به اصلاح شیوه زندگی“، و ”استفاده از منابع حمایتی اجتماعی در دسترس“، بیانگر تجربه و ابعاد درک بیماران از زندگی بعد از آنژیوپلاستی بود.
نتیجه گیری. نتایج این مطالعه درک ما را از تجارب این بیماران ارتقاء می دهد و این، به نوبه خود می تواند مراقبین سیستم سلامت را برای حمایت بیماران و برنامه ریزی برای ارتقاء مراقبت و مشاوره منحصر به فرد و مبتنی بر شناخت نیازهای واقعی بیماران راهنمایی کند.
سيد ضیاالدین دکهء، احمد همت فر ، کمال عزیزبیگی ،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این تحقیق بررسی تاثیر
بازتوانی قلبی به وسیله تمرینات مقاومتی اندام تحتانی و هوازی بر ظرفیت عملکردی و
کیفیت زندگی بیماران مبتلا به انفارکتوس قلبی بود.
زمینه.
تقریبا نیمی
از افراد، بعد از انفارکتوس قلبی دچار افت عملکرد و ناتوانی قلبی می شوند.
بنابراین، برای پرستاران داشتن اطلاعات ضروری جهت بهبود کیفیت زندگی و افزایش
ظرفیت عملکردی در این بیماران ضروری می باشد.
روش
کار. در این
پژوهش تجربی، 24 بیمار مرد با سابقه انفارکتوس قلبی در سه گروه تمرینات هوازی (8
نفر)، تمرین مقاومتی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی، سه جلسه
در هفته و هر جلسه به مدت 50 تا 60 دقیقه انجام شد. تمرینات هوازی با شدت 60 تا 85
درصد ضربان قلب بیشینه روی نوار گردان انجام می شد، در حالی که گروه تمرینات
مقاومتی، تمرینات را با شدت 40 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه در سه حرکت پرس پا، ساق
پا و پشت پا با قرقره انجام دادند.
یافته
ها. نتایج
نشان داد که در تعامل زمان در گروه، تفاوت معنی داری در ظرفیت عملکردی مشاهده شد
(0/019P=). تحلیل آماری نشان داد که ظرفیت عملکردی گروه مقاومتی (0/002 P=) و
استقامتی (0/03P=) تفاوت معناداری با ظرفیت عملکردی گروه کنترل دارند. در زمینه
کیفیت زندگی، مشخص شد گروه مقاومتی و استقامتی تفاوت معنی داری با گروه کنترل
ندارند. نتایج نشان داد که در تعامل گروه در زمان، تفاوت معنی داری بین سه گروه در
کیفیت زندگی وجود نداشت، با وجود این، تمرینات، هم در گروه استقامتی (0/002 P=) و هم
در گروه مقاومتی (0/01 P=) به طور معنی داری موجب افزایش کیفیت زندگی شده بود.
نتیجه
گیری. تمرینات
مقاومتی و هوازی هر دو می توانند موجب بهبود ظرفیت عملکردی در بیماران مبتلا به
انفارکتوس قلبی شوند. تمرینات مقاومتی نسبت به تمرینات هوازی، در بهبود ظرفیت
عملکردی و کیفیت زندگی موثرتر هستند.
زهرا اسدی، مریم اسماعیلی نسب، ناهید یعقوبی، علی انصاری فر،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر بسته آموزشی مراحل اسکن قلب به صورت تصویری (فیلم)، نوشتاری (کتابچه)، و نیز تصویری نوشتاری (فیلم و کتابچه) بر همکاری بیماران بخش پزشکی هسته ای بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی بود.
زمینه. بیماری عروق کرونر از شایع ترین علل مرگ و میر در جهان است. یکی از راه های تشخیص بیماری عروق کرونر اسکن پرفیوژن میوکارد می باشد. عدم آشنایی بیماران با این روش تشخیصی باعث کاهش سطح همکاری بیمار در حین انجام این روش تشخیصی می شود که به نوبه خود، سبب فرسودگی و افزایش فشار کاری پرسنل بخش به علت پرسش های مکرر بیماران در مراحل مختلف اسکن قلب می شود.
روش کار. این مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 100 نفر از مراجعه کنندگان به بخش پزشکی هسته ای بیمارستان قلب وعروق شهید رجایی انجام گردید ( 25نفر در گروه کنترل، 25 نفر در گروه آموزش تصویری، 25 نفر در گروه آموزش نوشتاری، و 25 نفر در گروه آموزش تصویری نوشتاری). ابزار گردآوری در این تحقیق دو پرسشنامه شامل پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه محقق ساخته سطح همکاری و دو بسته آموزشی تصویری و نوشتاری بود که پس از تهیه توسط محققان به صورت مجزا و در مورد یکی از گروه ها به صورت توام به کار گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کروسکال والیس و آزمون تعقیبی یو مان ویتنی استفاده گردید.
یافته ها. نتایج حاکی از آن بود که بین سطح همکاری گروه کنترل وگروه های آموزش دیده سه گانه اختلاف معنی دار وجود دارد. از بین سه روش آموزشی، روش آموزش تصویری بیشترین تاثیر را بر افزایش همکاری بیماران داشت.
نتیجه گیری. آموزش بیماران قبل از انجام اسکن پرفیوژن میوکارد بر افزایش همکاری بیماران تاثیر دارد و منجر به نتایج بهتر و اتلاف وقت کمتر بیماران و پرسنل بخش می گردد. همچنین، یافته های این مطالعه تاکید دوباره بر اهمیت توجه به مسائل روان شناختی در سلامت عمومی است.
سیما هاشمی، سینا ولیئی، محمدکاظم مکارم مسجدی، بهرام آریایی نژاد،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت احیای قلبی ریوی مغزی بر میزان آگاهی پرستاران بخش های زنان بیمارستان گنجویان دزفول در سال 1392 انجام شد.
زمینه. ایست قلبی ریوی مغزی یکی از خطرناک ترین وضعیت های تهدیدکننده زندگی است که نیاز به اقدام فوری و سنجیده برای حفظ حیات و پیشگیری از ضایعات جبران ناپذیر سیستم های حیاتی بدن دارد و عمده ترین علت شکست تیم احیاء، عدم مدیریت و نبود استانداردهای معین احیای قلبی ریوی مغزی می باشد.
روشکار. این تحقیق از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون، با شرکت 40 نفر از پرستاران شاغل در بخش های زنان بیمارستان گنجویان دزفول در سال 1392 انجام شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه پژوهشگر ساخته ای شامل 20 سؤال تعیین میزان آگاهی پرستاران از مدیریت احیا، قلبی ریوی مغزی بود که روایی محتوا و پایایی آن بررسی و تأیید شد و قبل و بعد از آموزش، بین شرکت کنندگان توزیع و تکمیل گردید. شیوه آموزش به صورت سخنرانی و روش اجرای عملی بر روی مانکن طی دو روز و هر روز 8 ساعت به صورت کارگاهی در دو بخش پایه و پیشرفته انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و بهره گیری از آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها. در این مطالعه، بیشترین نمره پیش آزمون، 13 و کمترین نمره، 5 با میانگین 9/90 و انحراف معیار 1/9، و بیشترین نمره پس آزمون، 15 و کمترین نمره، 8 با میانگین 11/25 و انحراف معیار 1/6 بود. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان آگاهی پرستاران در زمان های قبل و بعد از آموزش، اختلاف آماری معنی دار وجود دارد(0/0001>P) و با اطمینان 95% می توان گفت بعد از آموزش، میزان آگاهی پرستاران افزایش یافته است.
نتیجه گیری. یافته های این پژوهش دلیل قوی برای حمایت از نقش مهم برگزاری مداوم دوره های آموزشی ضمن خدمت احیا، قلبی ریوی مغزی برای ارتقا، صلاحیت علمی پرستاران است و پیشنهاد می شود در این دوره های آموزشی، بر فرایند مدیریت احیا، و استانداردسازی تلاش های تیم احیا در زمان حوادث اورژانسی تأکید بیشتری شود.
زهرا پشت چمن، مریم جدید میلانی، فروزان آتش زاده شوریده، علیرضا اکبر زاده باغبان،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر دو روش پیگیری مراقبتی تلفنی و پیامکی بر تبعیت از درمان بیماران پس از عمل جراحی بای پس شریان کرونر، بستری در بخشهای جراحی قلب بیمارستانهای منتخب شهر تهران بود.
زمینه. یکی از مهمترین جنبههای مراقبتی و پیگیری بعد از عمل جراحی بای پس شریان کرونر، تبعیت از برنامه درمانی است؛ به گونهای که موفقیت جراحی در طولانی مدت به تبعیت از برنامه درمانی وابسته است.
روش کار. این کارآزمایی بالینی بر روی بیماران تحت جراحی بای پس شریان کرونر بستری در بخشهای جراحی قلب بیمارستانهای منتخب شهر تهران، در سال 1393 انجام شد. در این مطالعه، 90 بیمار به روش مبتنی بر هدف انتخاب و با تخصیص تصادفی، در یکی از سه گروه 30 نفری پیگیری تلفنی، پیامکی و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه تبعیت از درمان به روش مصاحبه حضوری، در دو نوبت (شروع مطالعه و دو ماه بعد از شروع مطالعه) تکمیل گردید. قبل از ترخیص، به دو گروه پیگیری تلفنی و پیامکی، آموزش حضوری و کتابچه آموزشی داده شد. در گروه پیگیری تلفنی، هفتهای سه بار و به مدت دوماه تماس تلفنی برقرار گردید و در گروه پیگیری پیامکی، روزانه یک پیامک و به مدت دو ماه ارسال گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری کای دو، آزمون دقیق فیشر، تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافتهها. بین دو گروه پیگیری تلفنی و پیامکی از لحاظ تغییرات نمره تبعیت از درمان قبل و بعد از مداخلهتفاوت آماری معناداری وجود نداشت. بین دو گروه پیگیری تلفنی و کنترل (0/0001p<) و دو گروه پیگیری پیامکی و کنترل (0/0001p<) از لحاظ امتیاز تبعیت از درمان، قبل و بعد از مداخله، تفاوت آماری معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری. یافتههای مطالعه نشان داد که پیگیری تلفنی و پیامکی، هر دو، منجر به بهبود تبعیت از درمان بیماران بعد از جراحی بای پس شریان کرونر می شوند. بنابراین، پیشنهاد میشود از این روشهای مراقبتی، در پیگیری بیماران قلبی استفاده گردد.
تورج بابایی، رقیه صادقی، هومن بخشنده،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش چهره به چهره قبل از عمل بر میزان درد بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. درد از مشکلات پس از جراحی بای پس شریان کرونری است. جهت تسکین درد، استفاده از روش های غیردارویی بر روش های دارویی ترجیح داده می شوند.
روش کار. در این مطالعه نیمه تجربی، 72 بیمار تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، به طور مساوی در یکی از دو گروه تجربه و کنترل قرار گرفتند. واحدهای مورد پژوهش در گروه تجربه، آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد را به مدت 20 تا 30 دقیقه دریافت کردند، ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از عمل جراحی، هنگامی که بیمار به بخش مراقبت ویژه منتقل شد، دو ساعت پس از خروج لوله تراشه، شدت درد بر اساس مقیاس عددی جانسون اندازه گیری شد و سپس، دو بار با فاصله سه ساعته این اندازه گیری تکرار شد. همین طور، چک لیست روش های غیردارویی مورد استفاده جهت کنترل درد و داروهای ضد درد دریافت شده در طی روزهای بستری بیمار در بخش مراقبت ویژه تکمیل شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، توزیع فراوانی) و تحلیل (آزمون کای دو و من-ویتنی) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. بر اساس نتایج، بین دو گروه از نظر ویژگی های دموگرافیک تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین شدت درد دو گروه، دو ساعت پس از خروج لوله تراشه، اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد (0/313p=)، اما بین شدت درد گروه تجربه و کنترل، 5 ساعت (0/015p=) و 8 ساعت (0/006p=) پس از عمل، اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. همچنین، این مطالعه نشان داد که میزان مصرف مسکن جهت تسکین درد بعد از عمل در بیماران گروه تجربه کمتر از بیماران گروه کنترل بود (0/046p=).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد می تواند منجر به کاهش شدت درد بعد از عمل در بیماران تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر گردد و به عنوان یک مداخله غیردارویی به پرستاران بخش های جراحی توصیه می شود.
پویا فرخ نژاد افشار، زهرا خواجعلی، رسول آذرفرین، اعظم محمودی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر صدای سفیدبر اضطراب بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی انجام شد.
زمینه. بسیاری از بیماران قلبی عروقی پس از بستری در بخش مراقبت های ویژه قلبی دچار درجاتی از اضطراب می شوند که بر روند بهبودی این بیماران تاثیر نامطلوبی می گذارد.
روش پژوهش. طراحی مطالعه از نوع نیمه تجربی بود. این مطالعه در سال 1393 در مرکز قلب شهید رجایی تهران انجام شد و در آن، 90 بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شدند (45 بیمار در هر گروه). اضطراب دو گروه توسط پرسشنامهDASS نسخه 21، در دو روز متوالی اندازه گیری شد. در گروه آزمون، صدای سفید با شدت 60-50 دسی بل به مدت 30 دقیقه در فضای واحد بستری پخش شد، اما برای گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. داده ها با نرم افزار SPSS ویراست 17 و توسط آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و مجذور کای تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره اضطراب گروه کنترل، قبل و بعد از مطالعه، به ترتیب، 5/17 با انحراف معیار 3/90 و 4/73 با انحراف معیار 3/77 بود که تفاوت آماری معنی داری نداشتند. میانگین نمره اضطراب گروه آزمون، قبل و بعد از مطالعه، به ترتیب 5/38 با انحراف معیار 3/87 و 4/58 با انحراف معیار 3/71 به دست آمد که در مقایسه با گروه کنترل اختلاف آماری معناداری داشت (0/01p=).
نتیجه گیری. صدای سفید می تواند میزان اضطراب بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی را کاهش دهد. این شیوه می تواند به عنوان یک اقدام غیردارویی مکمل، ساده و کم هزینه در مراقبت از این بیماران به کار رود.
فاطمه بهرام نژاد، الهام نواب، مژده نوید حمیدی، نسرین مهرنژاد،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی نقش دیابت در بروز آترو اسکلروز انجام شد.
زمینه. آترواسکلروز فرایند تجمع چربی در عروق است که از مهمترین عوامل خطر و تشدید کننده آن، تجمع کربوهیدرات ها و دیابت می باشد. عوامل متعدد قابل تعدیل و غیرقابل تعدیلی در بروز آترواسکلروز نقش دارند که پرستاران می توانند با اقدامات به موقع، عوامل قابل تعدیل را اصلاح کنند.
روش کار. این مطالعه به شیوه مروری و با جستجوی دستی و الکترونیکی در پایگاههای اطلاعاتی همچون Embase، Medline، Cochran Library، Scopus، Elsvier، Blackwell Synergy، Springer، و نیز پایگاه های SID، IranMedex، و Magiranبا محدودیت زمانی در فاصله سال های 2005 تا 2014 صورت گرفته است.
یافته ها. بیشترین علت مرگ در بیماران دیابتی، بیمارهای عروق کرونر می باشد. در افراد دیابتی، فرایند تسریع آترواسکلروز به دلیل اختلال در روند تولید نیتریک اکساید بیشتر است و اختلال آبشار انعقادی منجر به چسبندگی پلاکتی می شود، از این رو افراد دیابتی به ویژه زنان دیابتی بیشتر در معرض آترواسکلروز و بیماری های عروق کرونر هستند.
بحث. پرستاران با آموزش و پیگیری بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 و 2 می توانند بسیاری از عوامل قابل تعدیل ابتلا به آترواسکلروز را در این بیماران کاهش دهند و منجر به افزایش کیفیت زندگی در این بیماران شوند.
زهرا نظام آبادی، نسرین جعفری، زهرا فارسی، آرمین زارعیان،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف سنجش دانش پرستاران بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های منتخب در زمینه تفسیر گازهای خون شریانی انجام شد.
زمینه. اندازه گیری گازهای خون شریانی از آزمایش های پرکاربرد در بخش های مراقبت ویژه است. آگاهی و تسلط بر تفسیر گازهای خون شریانی از مهارت های ضروری پرستاران این بخش ها می باشد.
روش کار. مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که جهت سنجش دانش 117 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های منتخب شهر تهران در سال 1392 انجام شد. ابزار مطالعه، پرسشنامه پژوهشگر ساخته شامل دو بخش اطلاعات فردی پرستاران و 45 سؤال تخصصی در حوزه دانش و تفسیر گازهای خون شریانی بود. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته ها. یافته ها نشان داد سطح دانش تفسیر گازخون شریانی بیش از نیمی از پرستاران، در حد متوسط تا ضعیف بود. بین نمره دانش واحدهای مورد پژوهش بر حسب برخی متغیرهای دموگرافیک، تفاوت آماری معنا دار دیده شد (0/05p<).
نتیجه گیری. یافته های این پژوهش بیانگر دانش ناکافی پرستاران بخش های مراقبت ویژه در زمینه تفسیر گازهای خون شریانی است. با توجه به اهمیت تفسیر گازهای خون شریانی، لازم است ضمن توجه به برنامه های آموزش مداوم و ضمن خدمت پرستاران، به آموزش موثر و کاربردی تفسیر گازهای خون شریانی توجه بیشتری شود.
زهرا حسینی، حمید پیروی، محمودرضا گوهری، عالیا صابری،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر تمرین های غیرفعال دامنه حرکتی در مرحله حاد بروز سکته مغزی بر عملکرد حرکتی بیمار انجام شد.
زمینه. تمرین های مکرر و مستمر در شش ماه اول پس از بروز سکته مغزی، به واسطه ایجاد تغییرات در سیستم عصبی تحت عنوان هایی همچون قابلیت انعطاف پذیری و فرایند دیاچسیس، سبب بهبود بخش قابل توجهی از عملکرد حسی و حرکتی بیماران می شود.
روش کار. بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک اولیه با شدت متوسط که در شش ساعت ابتدایی شروع علائم مراجعه کردند، به صورت غیرتصادفی در یکی از دو گروه آزمون (37 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. پس از تعیین نمره عملکرد حرکتی اندام دچار ضعف یا فلج بر اساس معیار تعدیل شده اشورث و قدرت عضلانی، تمرینات غیرفعال دامنه حرکتی در گروه آزمون در 48 ساعت اول بستری در 6 تا 8 نوبت 30 دقیقه ای اعمال شد. سپس یک ماه بعد، معاینات تکرار و داده ها مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته ها. بیشترین پیشرفت در میانگین نمره عملکرد حرکتی، در اندام فوقانی گروه آزمون (3/45) نسبت به وضعیت پایه (2/63) مشاهده شد. در مرحله حاد، مداخله، سبب بهبود قدرت عملکرد حرکتی در هر دو اندام فوقانی و تحتانی شد (P<0.0001). در گروه کنترل، بهبودی تنها در عملکرد حرکتی اندام فوقانی مشاهده شد (0/012=P). بیشترین تغییرات، در عملکرد حرکتی اندام فوقانی (0/045=P) و تحتانی (0/004=P)، در ماه اول نسبت به وضعیت پایه بود.
نتیجه گیری. این مطالعه نشان داد، در ماه اول تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر میانگین نمره عملکرد حرکتی اندام های فوقانی و تحتانی حاصل نشد. در ابتدا به نظر می رسد که مداخله انجام شده در مرحله حاد سکته مغزی در بهبود عملکرد حرکتی بیماران گروه آزمون بی تاثیر است، ولی با بررسی تغییرات نمره عملکرد حرکتی در فواصل زمانی پایه تا ماه اول موثر بودن مداخله تایید شد. لذا با وجود بهبود عملکرد حرکتی در هر دو گروه، بهبودی در گروه آزمون برجسته تر بود.
طاهره نجفی قزلجه، حسین صالح زاده، فروغ رفیعی، حمید حقانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه به بررسی تاثیر موسیقی بر اضطراب مبتلایان به نارسایی قلبی می پردازد.
زمینه. اضطراب به عنوان مسئله ای روانشناختی موجب افزایش ضربان قلب، تعداد تنفس و فشار خون می شود که این موارد برای بیماران قلبی، به ویژه مبتلایان به نارسایی قلب بسیار مضر می باشند.
روش کار. مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. در این پژوهش، در هر گروه(کنترل و موسیقی درمانی) 30 بیمار بستری مبتلا به نارسایی قلبی به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس بیماران با استفاده از روش تصادفی ساده در گروه ها تخصیص داده شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر بود. در گروه موسیقی، برای هر بیمار بر حسب علاقه، دو مورد از سه نوع موسیقی بدون کلام کلاسیک، ملایم و سنتی ایرانی هر روز از طریق ضبط صوت و هدفون به مدت ۲۰ دقیقه تا سه روز متوالی پخش شد. میزان اضطراب بیماران هر روز قبل از مداخله و ۲۰ دقیقه بعد مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. سپس اطلاعات جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS با آزمون های آماری تست دقیق فیشر، تی زوج و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. تفاوت معنی داری بین دو گروه کنترل و مداخله موسیقی از نظر شدت اضطراب وجود داشت. همچنین، قبل و بعد از اجرای موسیقی، تفاوت معنی داری از نظر شدت اضطراب در بیماران گروه مداخله وجود داشت (p<0.0001).
نتیجه گیری. نتایج نشان داد که موسیقی موجب کاهش معنی دار میانگین نمره اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی قلب می شود. بنابراین، با توجه به اهمیت کاهش اضطراب مبتلایان به نارسایی قلبی پیشنهاد می شود که در مراقبت از این بیماران از مداخله موسیقی استفاده شود.
سید مسلم مهدوی شهری، زهرا خلیلی، علی صدرالهی، بنفشه سعادتی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی در سالمندان شهر کاشان انجام شد.
زمینه. جمعیت سالمندان ایران به سرعت در حال افزایش است. تخمین زده میشود تا ۲۰ سال آینده جمعیت سالمندان ایران به بیش از 10 درصد کل جمعیت کشور برسد. تغییرات فیزیولوژیک و ساختمانی سیستم قلب و عروق در دوره سالمندی با شیوع بیشتر بیماریهای قلبی عروقی در سالمندان همراه است. بیماری عروق کرونر شایعترین علت مرگ در سالمندان است.
روش کار. مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی مقطعی بود که در سال 1393 انجام شد. نمونه پژوهش، 500 نفر از سالمندان بالای 60 سال شهر کاشان بودند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای سهمیه بود که از بین 10 مرکز بهداشتی درمانی شهر کاشان انتخاب شدند. ابزار مطالعه، پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک، بیماریهای زمینه ای و عوامل خطر بیماریهای قلبی بود. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 11/5 و آمار توصیفی تحلیل شدند.
یافتهها. این مطالعه نشان داد 47 درصد سالمندان، چاق یا دارای اضافه وزن بودند (میانگین شاخص توده بدنی 27 کیلوگرم بر متر مربع با انحراف معیار 3/15). همچنین، 38 درصد نمونه ها دارای فشارخون بالا و 30/4 درصد دچار چربی خون بالا بودند. بیشتر نمونههای پژوهش برنامه ورزشی منظم نداشتند و گاهی اوقات ورزش میکردند (66/6 درصد)، و 18/8 درصد نمونههای پژوهش سیگاری بودند.
نتیجه گیری. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عوامل خطرزای بیماریهای قلبی عروقی شیوع قابل توجهی در سالمندان کاشان دارد. بنابراین، ارئه آموزش در این زمینه، غربالگری و کنترل عوامل خطر پیشنهاد میشود. همچنین، افزایش فعالیت بدنی و کاهش مصرف سیگار توصیه میگردد.