[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
224 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

رویا خرمی استخری، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار بر پیامدهای نارسایی قلبی در این بیماران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ایجاد مشکلات عملکردی و ساختاری در قلب و شیوع زیاد و بار مالی همراه آن، به عنوان یک مشکل سلامت عمومی مطرح می­شود. میزان مرگ­ و عوارض جدی ناشی از بیماری رو به افزایش است. کاهش کیفیت زندگی و بستری­شدن­های مکرر ازجمله این عوارض هستند.
روش کار. در این مطالعه­ مروری، جست­و­جوی جامعی در پایگاه­های داده­های علمی و موتورهای جست­و­جو نظیر Science Direct، Ovid، PubMed،Google Scholar ، و Medline  با کلید­واژه­های نارسایی قلبی، آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی، بستری مجدد، پیامدهای نارسایی قلبی و حمایت خانواده به دو زبان فارسی و انگلیسی بین سال­های 2003 تا 2018 انجام و مطالعات مرتبط وارد مطالعه شدند.
یافته ­ها. نارسایی قلبی با مشکلات فراوانی همراه است و عوامل متعددی روی بیمار تاثیر دارد. با تمرکز بر مطالعات انجام شده­ پیشین، از عوامل موثر بر پیامدهای نارسایی قلبی می­توان به سواد سلامت بیمار، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی و حمایت خانواده بیماران اشاره کرد. آموزش بیماران مبتلا نیز بر پیامدهای بیماری و بستری­شدن مکرر بیماران تاثیرگذار بوده است.
نتیجه­ گیری. آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت بر روی پیامدهای نارسایی قلبی تاثیر دارد.

شیرین شیرالی، زهرا دشت‌بزرگی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر گروه­درمانی وجودی بر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی انجام شد.
زمینه. سالمندان مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی دارای مشکلات عمده‌ای در زمینه سلامت روان­شناختی هستند و یکی از روش‌های کاهش مشکلات روان­شناختی آنان، روش گروه­درمانی وجودی است.
روش کار. در این مطالعه نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل، از میان زنان سالمند مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی  مراجعه‌کننده به بیمارستان مهر شهر اهواز در سال 1397، 40 نفر با روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمون، 10 جلسه 60 دقیقه‌ای با روش گروه­درمانی وجودی آموزش دید و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه‌های تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، قرانگرانی و نگرانی سلامتی بودند. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آزمون‌های تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافته‌ها. نتایج نشان داد که در پیش‌آزمون، بین گروه‌ها از نظر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی تفاوت معنی­دار آماری وجود نداشت، اما در پس‌آزمون، بین دو گروه از نظر هر چهار متغیر تفاوت معنی‌دار آماری مشاهده شد، به این ترتیب که روش گروه­درمانی وجودی باعث افزایش تحمل پریشانی (0001/0P≤ ،158/52F=)، کاهش اضطراب وجودی (0001/0P≤ ،813/67F=)، فرانگرانی (0001/0P≤ ،766/59F=) و نگرانی سلامتی (0001/0P≤ ،475/60F=) در زنان سالمند مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی شد.
نتیجه‌گیری. گروه­درمانی وجودی بر افزایش تحمل پریشانی و کاهش اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی تاثیر دارد. بنابراین، توصیه می‌شود که روان­شناسان بالینی و درمانگران از روش گروه­درمانی وجودی در کنار سایر روش‌های درمانی برای بهبود سلامت روان­شناختی آنان استفاده نمایند.

سارا رضایی، شادی دهقان زاده، بهمن اکبری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تاب­آوری و امید به زندگی در پیش­بینی بهزیستی روان­ شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب طراحی و اجرا شد.
زمینه. با توجه به اهمیت بهزیستی روان­ شناختی   در ارتقای سلامت بیماران مبتلا به نارسایی قلب، بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر آن همچون تاب­آوری و امید به زندگی از اهمیت برخوردارند.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه کلیه بیماران مبتلا به نارسایی قلب شهر رشت در سال 1397 بودند. شرکت کنندگان پژوهش 265 بیمار مبتلا به نارسایی قلب بودند که به روش نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع­ آوری داده­ها از سه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ”ریف“، تاب­آوری ”کونور و دیویدسون“ و امید به زندگی ”اشنایدر“ و همکاران استفاده شد. داده ­های حاصل از مطالعه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ­ها. نتایج این پژوهش حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بهزیستی روان ­شناختی   با تاب­آوری (386/0=r) و امید به زندگی (369/0=r) در بیماران مبتلا به نارسایی قلب بود. همچنین، نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خرده­ مقیاس­های تفکر عاملی و تاثیرات معنوی قادرند 228/0 از تغییرات بهزیستی روان­ شناختی بیماران نارسایی قلب را پیش ­بینی کنند.
نتیجه ­گیری. با توجه به عوامل تعیین ­کننده بهزیستی روان­ شناختی در این پژوهش می­توان با اجرای مداخلاتی همچون برنامه­ های آموزش تاب­ آوری و درمان­های روان شناختی متمرکز بر امید، بر بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب و کیفیت ارائه مراقبت­های پرستاری افزود.

اکرم ابراهیمی جابری، مهرداد آذربرزین، مریم مقیمیان بروجنی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش فاصله­دار و آموزش انبوه بر استرس و اضطراب مددجویان کاندیدای آنژیوگرافی انجام گردید.
زمینه. با توجه به نقش آموزش در کاهش استرس و اضطراب قبل از آنژیوگرافی، مقایسه آموزش فاصله­دار و انبوه از اهمیت برخوردار است.
روش کار. در این پژوهش مداخله­ای، جامعه آماری، مددجویان مراجعه­کننده به بیمارستان­های منتخب شهر اصفهان در سال 1397 بودند. تعداد 60 مددجوی کاندیدای آنژیوگرافی غیراضطراری، به روش در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی بلوکی در دو گروه 30 نفره مورد بررسی قرار گرفتند. داده­ها از طریق سه پرسشنامه مشخصات فردی، استرس درک شده کوهن (PSS) و اضطراب اشپیل برگر جمع­آوری شد. در ابتدا هر سه پرسشنامه توسط نمونه­های پژوهش تکمیل گردید. سپس مرحله آموزش توسط پژوهشگر به مددجویان گروه آموزش انبوه به‌ صورت فردی و رودررو به مدت 25 تا 45 دقیقه (برحسب تحمل مددجو) در یک جلسه ارائه گردید و در پایان، 5 تا 10 دقیقه زمان جهت پرسش و پاسخ‌های ضروری برای این گروه فراهم گردید. در گروه آموزش فاصله‌دار، محتوای آموزشی توسط پژوهشگر، طی سه مرحله و هر مرحله، 10 تا 15 دقیقه و در گروه­های 3 تا 6 نفره ارائه شد. بعد از اجرای آموزش هر دو گروه، استرس و اضطراب با پرسشنامه­های مذکور دوباره سنجیده شد. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم­افزار SPSS بررسی و تحلیل شد.
یافته ­ها. نتایج نشان داد که قبل و بعد از مداخله، تفاوت آماری معناداری بین دو گروه از نظر میانگین نمرات استرس، اضطراب حالت و اضطراب صفت  وجود نداشت، اما در هر گروه میانگین نمرات استرس، اضطراب حالت و اضطراب صفت بعد از مداخله به طور معناداری کمتر از قبل مداخله بود.
نتیجه ­گیری. با توجه به این که دادن اطلاعات کافی و آموزش به مددجو می­تواند میزان استرس و اضطراب را کاهش دهد و نظر به این که نتایج تحقیق حاضر، اثر استفاده از هر دو روش در کاهش استرس و اضطراب قبل از آنژیوگرافی را یکسان نشان داد، لذا با توجه به اجرایی­تر بودن و به صرفه­تر بودن از نظر زمان، استفاده از روش آموزش انبوه برای آموزش قبل از آنژیوگرافی توصیه می­گردد.

فاطمه آریانی، مرحمت فراهانی نیا، حمید پیروی، محبوبه رسولی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت اعضای خانواده با عملکرد آنها در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده انجام شد.
زمینه. سکته قلبی از مهمترین عوامل مرگ و از کار افتادگی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه محسوب می­شود. عملکرد مناسب همراهان بیمار در ساعات اولیه بعد از سکته قلبی نقش مهمی در کاهش موارد مرگ بیمار دارد. از طرفی، سواد سلامت یکی از مهمترین تعیین­کننده­های درک اطلاعات مرتبط با سلامت شناخته شده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 286 عضو خانواده افرادی که سکته قلبی بیمار در حضور آنان اتفاق افتاده بود با روش نمونه­ گیری در دسترس با معیارهای ورود شامل سواد خواندن و نوشتن و سن بالای 18 سال وارد مطالعه شدند. جمع­آوری داده­ها با استفاده از فرم مشخصات جمعیت­شناختی، پرسشنامه سواد سلامت بزرگسالان ایرانی (HELIA) و پرسشنامه عملکرد به هنگام سکته قلبی جمع ­آوری شد. تحلیل داده­ها در طریق نرم افزار SPSS  نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون مقایسه میانگین، همبستگی و رگرسیون) انجام شد. 
یافته­ ها. میانگین نمره سواد سلامت، 61/49 با انحراف معیار 21/05 و در حد کافی بود. ”مهارت ارزیابی“ با میانگین نمره 52/68 به عنوان کمترین میانگین و ”تصمیم­گیری و کاربرد اطلاعات سلامت“ با میانگین نمره 68/07 به عنوان بیشترین میانگین در بین ابعاد سواد سلامت شناسایی شدند. متغیرهای سن، تحصیلات، و حرفه پزشکی در خانواده، رابطه معنی­دار آماری با سواد سلامت داشتند (0/0001P≤). نتایج نشان داد تنها 17/89 درصد اعضای خانواده عملکرد خوب داشتند (کسب نمره 6/8 تا 10). سابقه سکته قلبی و مدت زمان انتقال بیمار از شروع درد تا رسیدن به بیمارستان با عملکرد ارتباط معنی ­داری آماری داشتند، به طوری که همراهان بیماران با سابقه سکته قلبی توانسته بودند بیمار خود را در بازه زمانی کمتر از نیم ساعت به بیمارستان منتقل کنند (0/0001P≤). ارتباط آماری معنی­ داری بین سواد سلامت و عملکرد مشاهده شد، به این معنی که افراد با سواد سلامت بیشتر عملکرد بهتری داشتند. از بین حیطه های سواد سلامت­، تنها حیطه فهم و درک با عملکرد ارتباط معنی­دار آماری داشت (0/004P=).
نتیجه ­گیری. اگرچه میانگین نمره سواد سلامت در حد کافی بود، ولی شرکت­ کنندگان عملکرد مناسبی در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده نداشتند. لذا بهبود عملکرد اعضای جامعه و خانواده از طرف ارائه­ دهندگان خدمات سلامت از جمله پرستاران، رسانه ­های جمعی، مسئولان و برنامه ­ریزان حوزه ارتقای سلامت جهت انجام مداخلات آموزشی و برنامه ­ریزی مناسب برای افزایش سواد سلامت اختصاصی که می­تواند از پیامدهای ناگوار در این زمینه پیشگیری کند توصیه می­شود.

عاطفه علی احمد، سید جواد قاضی میرسعید، حمیده احتشام،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت دگرسنجه ­های مقالات منتشرشده در مجلات ایرانی حوزه قلب و عروق نمایه ­شده در پایگاه‌ اطلاعاتی اسکوپس با استفاده از ابزار پلام­ایکس در سال­های 2014-2017 انجام شد.
زمینه. با تغییر در الگوی دسترسی محتوای مجلات به صورت الکترونیکی، فضاهای جدیدی برای ارزیابی ­های علمی و پژوهشی به شیوه­ های متفاوت به وجود آمده است. پلام­ایکس در تلاش است سنجه ­های پژوهشی را برای انواع برون­ دادهای پژوهشی ارائه کند.
روش کار. این پژوهش از نوع توصیفی است که با روش علم­ سنجی انجام شد. تعداد مجلات ایرانی فعال در حوزه قلب و عروق در پایگاه اسکوپس بر اساس سایت سایمگو در بازه زمانی تعریف­ شده، چهار مجله آریا آترواسکلروز، مجله بین ­المللی پژوهش قلب و عروق، مجله مرکز قلب دانشگاه تهران و مجله ایرانی قلب بودند که 671 مقاله در پایگاه اسکوپس منتشر کرده بودند و همگی وارد مطالعه شدند. نتایج در قالب جدول و نمودار با بهره ­گیری از آمار توصیفی ارائه گردید.
یافته ­ها. یافته ­ها نشان داد تعداد دفعات استفاده از مقالات مجلات آریا آرترواسکلروز، مجله مرکز قلب دانشگاه تهران و مجله انجمن قلب ایران صفر و میزان استفاده از مقالات مجله بین ­المللی پژوهش قلب و عروق 130 بار بوده است. یافته ها نشان داد تعداد ذخیره مقالات منتشرشده توسط مجله آریا آرترواسکلروز 134 مرتبه، مجله بین ­المللی پژوهش قلب و عروق 347 مرتبه، مجله مرکز قلب دانشگاه تهران 195 مرتبه و تعداد ذخیره مقالات مجله ایرانی قلب 223 مرتبه بوده است. یافته­ ها  نشان داد تعداد حضور مقالات منتشرشده در مجلات ایرانی حوزه قلب و عروق نمایه­ شده در پایگاه اسکوپس در شبکه ­های اجتماعی و  تعداد اشاره به این مقالات صفر بوده است. همچنین، مجموع 671 مقاله 1030 بار مورد استناد قرار گرفته بودند.
نتیجه­ گیری. نتایج این مطالعه نشان داد شاخص­های پلام­ایکس پیرامون مقالات حوزه قلب و عروق ایران بسیار ضعیف و در مواردی صفر بوده است.

رضا رنجبران، مهناز علی‌اکبری دهکردی، مجید صفاری‌نیا، احمد علیپور،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر سرزندگی، بهزیستی روان­شناختی و فشار خون زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی انجام شد.
زمینه. زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی دارای مشکلات فراوانی در زمینه سلامت جسمی و روانی هستند و یکی از روش‌های موثر در این زمینه روش آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت است.
روش کار. مطالعه حاضر از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی مراجعه‌کننده به مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر بودند که با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. گروه آزمون 8 جلسه 70 دقیقه­ای (هفته‌ای یک جلسه) تحت آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. داده­ها با پرسشنامه‌های سرزندگی و بهزیستی روان­شناختی و دستگاه سنجش فشار خون جمع‌آوری و با آزمون­های کای‌دو، تی مستقل، اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بون­فرونی در نرم‌افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافته‌ها. نتایج نشان داد که بین گروه‌های آزمون و کنترل در مرحله پیش‌آزمون از نظر سرزندگی، بهزیستی روان­شناختی و فشار خون تفاوت معنی‌داری وجود نداشت، اما در مراحل پس‌آزمون و پیگیری، از نظر هر سه متغیر سرزندگی، بهزیستی روان­شناختی و فشار خون، تفاوت معنی‌دار آماری بین دو گروه مشاهده شد. به عبارت دیگر، روش آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت باعث افزایش سرزندگی و بهزیستی روان­شناختی و کاهش فشار خون زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی شد و نتایج درمان در مرحله پیگیری حفظ شد.
نتیجه‌گیری. روش آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت باعث بهبود سرزندگی، بهزیستی روان­شناختی و فشار خون زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی شد. توصیه می‌گردد درمانگران و متخصصان سلامت از روش آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت در کنار سایر روش‌های آموزشی و درمانی برای بهبود ویژگی‌های مرتبط با سلامت استفاده کنند.

علی حسین زاده، مهناز واردی کولایی، اسمعیل محمدنژاد، رسول رازنهان،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف: این مطالعه به منظور بررسی کیفیت مراقبت پرستاری در بیماران در حال  احتضار از دیدگاه پرستاران مراقبت های ویژه انجام شد.
زمینه.ارزیابی کیفیت، بعنوان  یکی از ابزارهای مهم مدیریتی برای بهبود عملکرد پرستاری و دستیابی به ارتقاء کیفیت مراقبت های پرستاری است، بنابراین بررسی مداوم و مستمر آن همواره الزامی استخلاصه
هدف. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت مراقبت پرستاری در بیماران در حال احتضار از دیدگاه پرستاران مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. ارزیابی کیفیت به عنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریتی برای بهبود عملکرد پرستاری و دستیابی به ارتقای کیفیت مراقبت­های پرستاری است، بنابراین، بررسی آن به طور پیوسته الزامی است.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-توصیفی است که با نمونه­گیری در دسترس در 191 پرستار انجام شد. گردآوری داده­ها با استفاده از پرسشنامه­های مشخصات جمعیت­شناختی و پرسشنامه استاندارد کیفیت مراقبت پرستاری (Quality Patient Care Scale) که دارای 72 سوال در سه بعد روانی اجتماعی، جسمی، و ارتباطی بود انجام شد. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.
یافته­ها. میانگین نمره کیفیت مراقبت پایان زندگی در بعد روانی اجتماعی، 83/62 با انحراف معیار 8/62؛ در بعد ارتباطی، 85/36 با انحراف معیار 7/74؛ و در بعد جسمی، 92/23 با انحراف معیار 10/88 بود. همچنین، 81/7 درصد پرستاران کیفیت مراقبت­های پرستاری را در بعد  جسمی، 50/3 درصد پرستاران در بعد ارتباطی،  و 62 درصد در بعد روانی اجتماعی، مطلوب ارزیابی کردند. بین کیفیت مراقبت‌های پرستاری و گذراندن دوره آموزشی رابطه آماری معنی­داری وجود داشت (0/002P=).
نتیجه­گیری. وضعیت کیفیت مراقبت‌های پرستاری از دیدگاه پرستاران در کل مطلوب بود، اما تامین­کننده انتظارات بیماران در برخی ابعاد نیست. اتخاذ تدابیر و برنامه­های آموزشی جهت ارتقای ارتباط درمانی مناسب بین پرستار و بیمار و توجه به نیازهای روانی اجتماعی بیماران تا حد امکان می­تواند گامی موثر در ارتقای کیفیت مراقبت پایان زندگی باشد..
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-توصیفی که با نمونه گیری در دسترس در 191 پرستار انجام شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه استاندارد کیفیت مراقبت پرستاری Quality patient care scale  که دارای 72 سوال در سه بعد روانی اجتماعی، فیزیکی و ارتباطی انجام شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار ویرایش SPSS با ویرایش 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین کیفیت مراقبت پایان زندگی در بعد روانی اجتماعی 62/83 ±62/8، در بعد ارتباطی 36/85±74/7 و بعد فیزیکال 23/92 ±88/10 بوده است. 7/81 درصد پرستاران کیفیت مراقبت‌های پرستاری را در بعد  فیزیکی  و 3/50 درصد در بعد ارتباطی  و 62 درصد در بعد روانی اجتماعی مطلوب ارزیابی کردند. آزمون آماری نشان داد بین میزان کیفیت مراقبت‌های پرستاری با گذراندن دوره  آموزشی رابطه معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: وضعیت کیفیت مراقبت‌های پرستاری از دیدگاه پرستاران  در کل مطلوب است اما تامین­ کننده انتظارات بیماران در برخی ابعاد نمی­ باشد. اتخاذ تدابیر و برنامه های آموزشی جهت ارتقای ارتباط درمانی مناسب بین پرستار و بیمار و توجه به نیازهای روانی و اجتماعی بیماران تا حد امکان می تواند گامی موثر در ارتقاء کیفیت مراقبت پایان زندگی باشد.

فاطمه عسگری، فرانک کارگر، فرزانه فتوحی، شیوا خالق پرست،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مایع‌درمانی قبل از عمل بر عملکرد کلیه در افراد کاندید عمل جراحی قلب صورت گرفت.
زمینه. اختلال عملکرد کلیه ‏ها که با اولیگوری و افزایش کراتینین همراه است، یکی از عوارض اعمال جراحی است. کاهش برون­ده قلبی باعث کاهش پرفیوژن کلیه می‏شود. نارسایی حاد کلیه با افزایش موارد ناخوشی، مرگ و هزینه درمان همراه است. مطالعات بسیاری نشان داده­اند که مرگ بعد از عمل وقتی عوارض نارسایی حاد کلیه اضافه می‏شود بسیار بیشتر می‏گردد. یکی از بهترین راهبردهای محافظت از کلیه ‏ها، بهینه کردن وضعیت همودینامیک و مایع­ درمانی قبل از عمل است.
روش کار. مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در دو گروه آزمون (51 نفر) و کنترل (53 نفر) انجام شد. به نمونه­ های گروه آزمون، در طول 12 ساعت قبل از عمل سرم هاف­سالین (1 سی­سی در ساعت به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) به صورن انفوزیون داده شد. گروه کنترل، از 8 ساعت قبل از عمل از خوردن و آشامیدن منع شدند. در دو روز اول بعد از عمل، میزان کراتینین، نیتروژن اوره خون، و ادرار 24 ساعته در هر دو گروه اندازه ­گیری و ثبت شد. داده ­ها در نرم­ افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی شدند.
یافته‏ ها. بر اساس نتایج، دو گروه آزمون و کنترل از نظر متغیرهای سن، جنسیت، وزن و کسر تخلیه­ ای همگن بودند. بیماران هر دو گروه از نظر تغییرات کراتینین در سه روز مختلف (قبل از عمل، روز اول و روز دوم بعد از عمل) اختلاف معناداری نداشتند. علاوه بر این، بین دو گروه از نظر میزان نیتروژن اوره خون در روزهای اول و دوم بعد از عمل نیز تفاوت آماری معنی­ داری مشاهده نشد. میزان برون­ده ادراری در روزهای اول و دوم گروه آزمون اندکی بالاتر از گروه کنترل بود، اما بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری از این نظر وجود نداشت. تعداد روزهای بستری بیماران گروه آزمون و کنترل اختلاف معنی­داری آماری نداشت. در هیچ گروهی، بروز سکته قلبی گزارش نشد. در گروه کنترل، 2 مورد مرگ رخ داد، ولی در گروه آزمون، مورد مرگ ثبت نشد.
نتیجه ­گیری. بر اساس نتایج این مطالعه، مایع‌درمانی قبل از عمل در کوتاه مدت تاثیری بر عملکرد کلیه ندارد، بنابراین، برای بررسی تاثیر مایع ­درمانی، پیشنهاد می­شود بررسی در طولانی ­مدت انجام شود.

عیسی محمدی، شیدا سوداگر، بیوک تاجری، اکبر عطادخت، مریم بهرامی هیدجی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر درمان ذهنی­ سازی و روان­ درمانی حمایتی بر روابط موضوعی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب انجام شد.
زمینه. بیماری­های قلبی­ عروقی علت عمده­ ناتوانی و مرگ در کشورهای مختلف جهان محسوب می­شوند و با وجود ابداع روش­های مختلف درمانی، هنوز دارای شیوع بالایی هستند.
 روش کار. این مطالعه از نوع تجربی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل و مرحله‌ پیگیری بود. جامعه‌ آماری، همه افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب بودند که در سال 1397 به بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کردند. از این جامعه‌ آماری، تعداد 60 نفر از طریق نمونه‌گیری هدفمند، بر اساس معیارهای ورود، انتخاب و به طور تصادفی در یکی از گروه­های آزمایشی اول (20 نفر)، آزمایشی دوم (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. در نهایت، پس از ریزش آزمودنی‌ها، 55 نفر تا پایان مداخلات و ارزیابی‌ها باقی ماندند. گروه آزمایشی اول 12 جلسه درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی، و گروه آزمایشی دوم 10 جلسه روان­ درمانی حمایتی دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. برای جمع‌آوری داده‌ها در سه مرحله‌ پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری، از پرسشنامه­ روابط موضوعی بل استفاده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه ­گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD از طریق نرم‌افزار آماری SPSS (نسخه‌ 22) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ­ها. بعد از کنترل اثرات پیش ­آزمون، اختلاف معنادار آماری در میانگین نمرات پس ­آزمون گروه­های آزمایشی (درمان مبتنی بر ذهنی سازی: 0/0001p≤، 69/19F=؛ و روان­درمانی حمایتی: 0/0001p≤، 86/28F=) و گروه کنترل (0/43p<، 0/87F=)  در زمینه روابط موضوعی و مؤلفه­ های آن مشاهده شد. همچنین، تاثیر روان­ درمانی حمایتی بر روابط موضوعی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب نسبت به درمان مبتنی بر ذهنی ­سازی بیشتر بود (0/01p≤).
نتیجه ­گیری. نتایج پژوهش حاضر می‌تواند پایه‌ای برای به‌ کارگیری این مداخلات در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونروی قلب باشد. 

مریم ایزانلو، پریسا پیوندی، احمد برجعلی، محمدرضا صیرفی، یوسف محسن زاده،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر درمان مبتنی بر شفقت­ ورزی بر پیروی از درمان و مولفه­ های تیپ شخصیتی D در افراد با بیماری عروق کرونری انجام شد.
زمینه. یکی از بیماری­های مزمن جسمی، بیماری عروق کرونری قلب است. بیماری­های قلبی ­عروقی از جمله بیماری­های روان­ تنی هستند که علاوه بر عوامل زیستی، تحت تاثیر عوامل روانی اجتماعی نیز قرار دارند.
روش کار. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش­آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری این مطالعه شامل افراد با بیماری عروق کرونری بودند که در سه ماهه دوم سال 98 به بخش قلب مرکز آموزشی درمانی شهید رجایی کرج به صورت سرپایی یا بستری مراجعه کرده بودند. نمونه مطالعه شامل 30 بیمار بود که از طریق نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به‌طور تصادفی در گروه آزمون (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمون تحت مداخله درمانی مبتنی بر شفقت ­ورزی در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ­ای هفته­ ای یک جلسه قرار گرفتند و گروه  کنترل در فهرست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پروتکل درمان مبتنی بر شفقت­ ورزی گیلبرت، پرسشنامه پیروی از درمان و پرسشنامه شخصیت تیپD  دنولت بود. داده ­ها در نرم افزار SPSS نسخه 24 با استفاده از طرح  واریانس آمیخته تحلیل شدند.
یافته ­ها. پس از مداخله، میانگین نمره پیروی از درمان در گروه آزمون (43/33 با انحراف معیار 4/22) نسبت به گروه کنترل (34/60 با انحراف معیار 4/33) به طور معنی ­داری بیشتر بود. همچنین، مشخص شد که پس از مداخله، میانگین نمره شخصیت تیپ D در گروه آزمون (26/73 با انحراف معیار 4/94) نسبت به گروه کنترل (36/53 با انحراف معیار 4/27) به طور معنی­ داری کمتر است. اثر زمان، اثر تعامل زمان/گروه­ها، و اثر گروه برای متغیر پیروی از درمان و شخصیت تیپ D معنادار بود که نشان می­دهد درمان مبتنی بر شفقت‌ورزی بر پیروی از درمان و شخصیت تیپ D  در افراد با بیماری عروق کرونری موثر است.
نتیجه­ گیری. برنامه­ هایی که در قالب مداخله­ های آموزشی روان­شناختی در کنار مداخلات پزشکی انجام می­شود می­توانند باعث پیشگیری از شدت یافتن بیماری، تسریع روند بهبود، ارتقای سلامت عمومی و سازگاری درازمدت بیماران شوند. توصیه می­گردد درمانگران و متخصصان سلامت از آموزش درمان مبتنی بر شفقت­ ورزی برای بهبود سلامت روان­شناختی و جسمی افراد با بیماری عروق کرونری استفاده نمایند.

حمید شریف نیا، عباس بلوچی، آذر جعفری، آمنه یعقوب زاده، مریم زیاری، فرشته عیدی، امیرحسین گودرزیان، مژده سرمدی کیا، محبوبه جانباز، فرهاد عارفی نیا،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه تغییرات فصلی با وقوع سکته قلبی حاد در استان سیستان و بلوچستان انجام شد.
زمینه. اگرچه مطالعات بسیاری در زمینه رابطه بین الگوی فصلی با وقوع سکته قلبی حاد در مناطق مختلف دنیا صورت گرفته است، بسیاری از آنها دارای محدودیت­هایی بوده است و تناقضات فراوان میان یافته­ها وجود دارد. علی­رغم شیوع قابل توجه سکته قلبی حاد در استان سیستان و بلوچستان تاکنون مطالعه­ای مشابه در این استان صورت نگرفته است.
روش ­کار. این مطالعه­ مقطعی بر اساس داده­های پزشکی مرکز قلب استان سیستان و بلوچستان از تاریخ 10/12/1393 تا 13/01/1395 انجام شد. سرشماری از همه بیمارانی که با علایم مرتبط با سکته قلبی حاد پذیرش شدند انجام شد. متغیرهایی از جمله سن، جنس، وضعیت تاهل، تاریخ تولد، علایم بالینی، و سابقه بیماری و همچنین، داده­های جوی مانند حداقل، حداکثر و میانگین دمای روزانه (سلسیوس)، و جهت وزش باد جمع­آوری گردید و مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ­ها. به‌جز میانگین میزان بارش، میانگین همه متغیرهای هواشناسی اختلاف معنی‌داری در طی دوازده ماه سال نشان دادند. همچنین، نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد همبستگی مثبت و معناداری بین بروز سکته قلبی حاد در طی یک سال با متغیر میزان ساعات تابش آفتاب (0/014p=، 0/685r=) و حداکثر دما (0/030p=، 0/626r=) وجود داشت.
نتیجه ­گیری. افزایش دما ارتباط مستقیمی با بروز سکته قلبی حاد داشت. نتایج مطالعات در این زمینه می­تواند زمینه­ساز مناسبی جهت برنامه­ریزی­های مهم دولتی و بهداشتی جهت کنترل بیشتر میزان بروز سکته قلبی حاد در کشور باشد.

هدیه صالح پور، سمانه پارچه بافیه، محمد صاحب الزمانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارزشیابی اثر آموزش بازتوانی قلبی بر کیفیت زندگی بیماران پس از عمل بای­پس عروق کرونر در بیمارستان شهید دکتر لواسانی تهران انجام شد.
زمینه. بیماری عروق کرونر شایع­ترین و جدی­ترین بیماری مزمن تهدیدکننده زندگی است. این بیماری بر جنبه ­های متعددی از زندگی افراد تاثیرگذار است و موجب کاهش کیفیت زندگی مددجویان می­شود. در بسیاری از موارد جهت برطرف نمودن مشکلات قلبی، جراحی بای­پس عروق کرونر نیاز است. بهبود کیفیت زندگی یکی از اهداف مهم برای شرکت در برنامه بازتوانی قلبی است.
روش کار. در این مطالعه نیمه­ تجربی تک ­گروهی، 45 بیمار پس از جراحی بای­ پس عروق کرونر، بستری در بیمارستان قلب شهید دکتر لواسانی تهران به روش تصادفی ساده انتخاب و به صورت قبل-بعد مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده­ ها شامل پرسشنامه­ های دموگرافیک و کیفیت زندگی بیماران قلبی مک­نیو بود. برنامه آموزشی بازتوانی قلبی طی دو جلسه 30 الی 45 دقیقه­ ای با فاصله حداقل 24 ساعت در زمان بستری ارائه گردید. کیفیت زندگی طی دو مرحله شامل قبل از مداخله و یک ماه بعد از جلسه دوم آموزش سنجیده شد. داده­ها با استفاده از نرم­ افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شدند.
یافته­ ها. بیشترین درصد نمونه ­ها مرد (57/8 درصد)، متاهل (95/7 درصد)، و دارای تحصیلات ابتدایی (47/8 درصد) بودند. میانگین سن زنان، 60/32 سال با انحراف معیار 9/73، و میانگین سن مردان، 60/50 سال با انحراف معیار 12/60 بود. بیشترین درصد میانگین نمره کیفیت زندگی پس از مداخله (128/71 با انحراف معیار 4/95) نسبت به میانگین نمره کیفیت زندگی قبل از مداخله (96/66 با انحراف معیار 9/30) به طور معنی­ داری افزایش یافت (0/0001p≤). 
نتیجه ­گیری. بازتوانی قلبی در بیماران تحت عمل بای­ پس عروق کرونر می­تواند بر افزایش کیفیت زندگی آنان موثر باشد. پرستاران می­توانند با اجرای این آموزش در ارتقای کیفیت زندگی بیماران قلبی نقش مهمی داشته باشند.

محسن ضیائی فرد، رسول فراست کیش، ناهید عقدائی، علی صادقی، مهرداد حق ازلی، فاطمه براتی، سودابه رفیعی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اجرای پروتکل جداسازی از تهویه مکانیکی بر عملکرد دستگاه گوارش بیماران بعد از عمل جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد.
زمینه. بعد از جراحی قلب، بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه با مشکلاتی نظیر مشکلات تنفسی، جداسازی ناموفق از تهویه مکانیکی و مشکلات گوارشی روبرو است. مشکلات گوارشی پس از جراحی قلب علاوه بر تاثیر بر شرایط بیمار، بار اقتصادی قابل توجهی بر بیمار و نظام سلامت تحمیل می‌کند. انتخاب روش مناسب برای پیشگیری و کنترل این مشکلات ضروری است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی است که در آن 100 بیمار تحت جراحی بای­پس عروق کرونر و بستری در بخش مراقبت­های ویژه بیمارستان شهید رجایی به روش تصادفی­سازی بلوکی در  دو گروه کنترل و آزمون قرار گرفتند. گروه کنترل بر اساس روش معمول و گروه آزمون بر اساس پروتکل از دستگاه تهویه مکانیکی جدا شدند. هر دو گروه از نظر تهوع و استفراغ، شروع تغذیه خوراکی، اجابت مزاج و صداهای روده در بدو ورود از اتاق عمل به بخش، قبل از جداسازی و 2، 6 و 12 ساعت پس از جداسازی از تهویه مکانیکی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. داده‌ها در نرم افزار SPSS  نسخه 23 با آزمون‌های آماری کای اسکوئر و تست دقیق فیشر مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ ها. بازگشت صداهای روده، شروع تغذیه، و همچنین، اجابت مزاج در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل سریع­تر رخ داد.
نتیجه ­گیری. بیمارانی که بر اساس پروتکل از دستگاه تهویه مکانیکی جدا می­شوند در مقایسه با بیمارانی که به روش معمول از دستگاه تهویه مکانیکی جدا می­شوند عملکرد گوارشی بهتری دارند.

نصیبه جنتی فرد، فاطمه سلمانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر برنامه حرکت زودهنگام بر بروز اریتمی در افراد با سکته قلبی حاد در بیمارستان امام خمینی دهدشت در سال 1398 انجام شد.
زمینه. سکته قلبی حاد از معمول­ترین علل ناتوان­ی و  افزایش مرگ در بیشتر کشورها محسوب می­شود. توانبخشی و مدیریت حرکت این بیماران بلافاصله بعد از پذیرش در بخش مراقبت ویژه قلبی می­تواند از عوارض و ناتوانی در عملکرد جسمی و شناختی این بیماران بکاهد.
روش کار. این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی انجام شد. تعداد 60 بیمار دچار سکته قلبی حاد مراجعه­ کننده به بیمارستان امام خمینی دهدشت در سال 1398 به صورت نمونه­ گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به روش تخصیص تصادفی جایگشتی به دو گروه 30 نفره آزمون و کنترل تقسیم شدند. بیماران گروه آزمون، 18 ساعت بعد از پذیرش در بخش مراقبت ویژه با یک برنامه سازمان­ یافته 8 مرحله­ ای، و بیماران گروه کنترل، 48 ساعت بعد از پذیرش در بخش مراقبت ویژه طبق برنامه معمول بخش از تخت خارج شدند. قبل، حین و بعد از حرکت، بیماران از لحاظ تعداد و نوع اریتمی ­ها مورد پایش قرار گرفتند. داده­ها با استفاده از روش‏ های آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از آزمون‏ های کای اسکوئر، آنالیز واریانس یک طرفه و تی مستقل در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند.
یافته ­ها. توزیع فراوانی تعداد و نوع اریتمی­ ها، 48 ساعت و 51 ساعت بعد از پذیرش در بخش مراقبت ویژه بین دو گروه آزمون و کنترل دارای اختلاف آماری معنی­ دار بود، اما 54 ساعت بعد از پذیرش، تفاوت آماری معنی­ دار بین دو گروه از نظر توزیع فراوانی تعداد و نوع اریتمی­ ها مشاهده نشد.
نتیجه ­گیری. حرکت زودهنگام بیمار دچار سکته قلبی حاد می­تواند میزان و تعداد بروز اریتمی­ ها را کاهش دهد و به عنوان یک روش ایمن در برنامه توانبخشی بیماران در بخش مراقبت ویژه مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، استفاده از برنامه حرکت زودهنگام در برنامه درمانی و مراقبت از بیماران دچار سکته قلبی حاد در بخش مراقبت ویژه در اولین روز بستری پیشنهاد می­شود.

طاهره نجفی قزلجه، مرضیه موسوی، پیمان صابریان، شیما حقانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: درد قفسه سینه از شایع ترین مشکلاتی ست که تماس گیرندگان با مرکز فوریت های پزشکی از آن شاکی هستند. سرعت، دقت و هماهنگی در ارائه خدمات توسط دیسپچرهای اورژانس پزشکی به منظور کاهش میزان مرگ و معلولیت ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.این مطالعه با هدف تعیین عملکرد دیسپچرهای اورژانس پزشکی ۱۱۵ تهران در برخورد با بیماران دارای درد قفسه سینه صورت گرفت .
روش بررسی: این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی برروی 397 صوت 80 دیسپچر اورژانس 115 تهران در مورد شکایت اصلی درد قفسه سینه در دی ماه سال 1397 انجام شد. به منظور جمع آوری داده از چک لیست ارزیابی عملکرد دیسپچر استفاده شد. کلیه نمرات حاصله از چک لیست به منظور آنالیز عملکرد  وارد جداول آماری و تحلیل داده ها با استفاده از  آزمون تی مستقل در  نرم افزار spss  نسخه 22 انجام گرفت.
یافته ها: براساس نتایج،کلیه صوت های مورد بررسی وضعیت عملکرد مطلوب دیسپچرها در برخورد با بیماران دارای دردقفسه سینه و رعایت الگوریتم به درستی را نشان داد. میانگین نمره عملکرد دیسپچر اورژانس 115 تهران در بخش مشاوره 66/2 ±  18 بوده و دامنه اعداد آن 9 تا20 است. میانگین نمره عملکرد در سوالات کلیدی 16/2 ±  95/35 و دامنه 28 تا 38 می باشد. میانگین نمره کل عملکرد دیسپچر 57/3 ± 95/53 در دامنه 43 تا 58 است. براساس نتایج، دو مشخصه وضعیت اشتغال (T=2/10 , P=0/039 , df=78) و سنوات خدمتی(T=2/82 , P=0/020 , df=78)  با عملکرد دیسپچر در ارزیابی درد قفسه سینه ارتباط معنادار آماری داشت.
نتیجه گیری : رعایت  صحیح موارد مطرح شده در چک لیست ارزیابی عملکرد  و مشاوره صحیح به بیمار و همراهان ایشان توسط دیسپچرهای 115 منجر به تشخیص بهتر و به موقع بیماران، اعزام سریع تر آمبولانس بر بالین بیمار، آسیب کمتر به بیماران قلبی و در نهایت جلوگیری از مرگ بیماران خواهد شد. این مطالعه بر لزوم استفاده یکسان دیسپچرهای کل کشور از الگوریتم سوالات و به تبع آن برخورد یکسان در سراسر کشور با بیماران تاکید کرده و این امر را جزو لاینفک تریاژ تلفنی می داند. چرا که عملکرد یکسان بر اساس استاندارد کشوری از آسیب به بیماران بر اساس تصمیم گیری اشتباه و سلیقه ای جلوگیری می کند.

ربابه خلیلی، طاهره نجفی قزلجه، علیرضا علیزاده قویدل، حمید حقانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اولترافیلتراسیون به روش ”زیروبالانس“ (Z-Buf) بر گازهای خون شریانی بیماران تحت عمل جراحی بای­پس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. بای­پس قلبی ­ریوی می­تواند باعث عوارضی از قبیل سندرم پاسخ التهابی سیستمیک، آسیب ناشی از خون­رسانی مجدد به نواحی ایسکمیک، کاهش برون­ده قلبی و سایر عوارض شود. 
روش کار. این پژوهش، یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی ­شده با گروه کنترل بود. تعداد 76 بیمار از بین بیماران تحت عمل جراحی بای­پس عروق کرونر به روش نمونه­ گیری مستمر از اوایل دی 1395 تا پایان خرداد 1396 انتخاب شدند و از طریق گمارش تصادفی (بلوک­های 4 تایی) در گروه آزمون یا کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمون، هموفیلتراسیون به سیستم بای­پس قلبی­ ریوی متصل گردید. گازهای خون شریانی شامل درصد اشباع اکسیژن خون شریانی، لاکتات، PH، فشار دی­ اکسید کربن، فشار سهمی اکسیژن خون شریانی، دی­اکسید کربن مجموع، و BE  در زمان های قبل از عمل، هر نیم ساعت حین عمل، بلافاصله بعد از عمل و 6 ساعت بعد از ورود به بخش مراقبت­های ویژه اندازه ­گیری گردیدند. داده ­ها با آزمون­های آماری توصیفی و استنباطی در نرم ­افزار SPSS نسخه 22 مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ ها. بین دو گروه از نظر تغییرات فشار دی ­اکسید کربن اختلاف معنی­ دار آماری مشاهده نشد، اما مقایسه تغییرات سایر پارامترهای گاز خون شریانی بین دو گروه نشان ­دهنده تفاوت معنی­ دار آماری بود و  این تغییرات در گروه کنترل بیشتر بود.
نتیجه ­گیری. استفاده از اولترافیلتراسیون به روش ”زیروبالانس“ باعث کاهش تغییرات گازهای خونی شریانی در بیماران تحت بای­پس قلبی­ریوی می­گردد. استفاده از این روش توسط جراحان قلب و پرفیوژنیست­ها در فرآیند بای­پس قلبی ریوی ممکن است بتواند از طریق کاهش تغییرات گازهای خونی شریانی باعث کاهش بروز عوارض بالینی در این بیماران شود.

مژده نوید حمیدی، تهمینه صالحی، هادی رنجبر، فاطمه علی پور،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط رضایت ‏زناشویی و رفتارهای خودمراقبتی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن در بیمارستان‏های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد
زمینه. نارسایی قلبی مزمن یکی از مشکلات مهم مربوط به سلامتی است که هزینه‏ های سنگینی بر جامعه و خانواده‏ بیماران تحمیل می‏کند. خودمراقبتی از جمله کلیدی‏ترین عوامل مدیریت بیماری است که از حمایت اجتماعی تاثیر می ­پذیرد. بیمار بالاترین سطح حمایت اجتماعی را از خانواده دریافت می‏کند.
روش کار. در این مطالعه، 251 بیمار واجد شرایط ورود به مطالعه، به‏ صورت نمونه ­گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ با دامنه نمرات بین 47 تا 235 که نمره بیشتر نشان­دهنده رضایت بیشتر است؛ و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی با محدوده نمرات بین 12تا 60 دارد که نمره کمتر به معنای خودمراقبتی بهتر است، استفاده شدند. داده‏ ها با استفاده از آزمون‏­های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافته ‏ها. میانگین نمره رضایت زناشویی در این مطالعه، 145/60 با انحراف معیار 41/98 بود و 46/9 درصد نمونه‏ها رضایت زناشویی نسبی داشتند. میانگین نمره خودمراقبتی در این مطالعه، 34/50 با انحراف معیار 12/24 بود و 41/2 درصد نمونه‏ ها خودمراقبتی مناسب داشتند. بین رضایت زناشویی و خودمراقبتی، ارتباط معنی دار وجود داشت.
نتیجه ‏گیری. با توجه به ارتباط بین رضایت زناشویی و رفتارهای خودمراقبتی و نظر به اینکه بیشتر بیماران مورد پژوهش رضایت زناشویی نسبی داشتند، توصیه می‏شود عوامل موثر بر ارتقای این مولفه بیشتر مورد بررسی و توجه قرار گیرد و با حمایت و آموزش بیماران و خانواده‏های آنها در جهت افزایش رضایت زناشویی و‏ بهبود رفتارهای خودمراقبتی اقدام شود.

فریبا نصیری زیبا، فریده مهربانی، حمید حقانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین کیفیت زندگی و امیدواری در افراد با بیماری قلبی ایسکمیک بستری در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد.
زمینه. افزایش تعداد افراد مبتلا به بیماری قلبی ایسکمیک در سال­های اخیر و پیامدها و عوارض روانی و جسمی ناشی از آن، بررسی وضعیت کیفیت زندگی و امیدواری آنان را ضروری می­سازد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی­ همبستگی، 150 فرد مبتلا به بیماری قلبی ایسکمیک بستری در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده­ها در این مطالعه فرم اطلاعات جمعیت­ شناختی، پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران قلبی فرانس و پاورس (1999) و پرسشنامه امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) بود. برای تحلیل داده­ ها از نرم‌افزار آماریSPSS  نسخه 21 و جهت دستیابی به اهداف پژوهش از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یک­طرفه و تی مستقل استفاده شد.
یافته‌ها. کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری قلبی‌ ایسکمیک از سطح مطلوبی برخوردار بود (میانگین نمره 20/64 با انحراف معیار 3/00). همچنین، امید در این بیماران در سطح بالا بود (میانگین نمره 40/33 با انحراف معیار 5/88). بین امیدواری و کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری قلبی ایسکمیک ارتباط معنادار مشاهده شد (0/0001p≤، 0/48r=).
نتیجه‌گیری. براساس نتایج این مطالعه مبنی بر ارتباط بین کیفیت زندگی و امید در افراد با بیماری قلبی ایسکمیک، برای تقویت تاثیرات مثبت امیدواری در ارتقای کیفیت زندگی این گروه از بیماران، لازم است در برنامه­ های مراقبتی پرستاران مواردی همچون امیدواری و سایر نیازهای روان­شناختی بیماران مورد توجه قرار گیرند.

فاطمه محدث اردبیلی، نعیمه سید فاطمی، فاطمه معروف خانی، محمد رضا زارعی، لیلا ممشلی، مهری بزرگ نژاد،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سلامت معنوی با کیفیت خواب در بزرگسالان مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. کیفیت خواب در بیماران با نارسایی قلبی نسبت به افراد سالم نامطلوب است. بیان شده است که در بعضی از جوامع، معنویت با کیفیت خواب ارتباط دارد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی همبستگی که به صورت مقطعی انجام شد، 207 فرد دچار نارسایی قلبی با روش نمونه­ گیری در دسترس وارد مطالعه شدند، پرسشنامه­ های جمعیت ­شناختی، کیفیت خواب پیتزبرگ و سلامت معنوی آلیسون و پولوتزین توسط شرکت ­کنندگان در مطالعه تکمیل شد. داده­ ها با استفاده از آزمون­های آماری توصیفی و استنباطی (تی مستقل، آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی)، در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند
یافته ­ها. میانگین نمره کل کیفیت خواب، 8/90 با انحراف معیار 3/16 و در سطح نامطلوب بود. میانگین نمره کل سلامت معنوی، 93/36 با انحراف معیار 9/20 و در حد بالاتر از متوسط بود. بین کیفیت خواب و سلامت معنوی ارتباط آماری معنی­ دار و مثبت وجود داشت (0/026p=، 0/175-r=).
نتیجه­ گیری. افراد دچار نارسایی قلبی که سلامت معنوی بالاتری دارند، از کیفیت خواب بهتری برخوردار هستند. می­توان با برنامه ­ریزی­های مدون، همان­طور که به سلامت جسمی بیماران توجه می­شود، سلامت معنوی را نیز مورد توجه قرار داد.


صفحه 8 از 12     

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 47 queries by YEKTAWEB 4714