|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
5 نتیجه برای مایل افشار
بهزاد مومنی، رضا گل پیرا، مهناز مایل افشار، دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه هدف. این مطالعه با هدف بررسی فراگیری محورهای فرهنگ ایمنی بیمار در مرکز آموزشی، تحقیقاتی و درمانی شهید رجائی در سال 1392 انجام شد. زمینه. یکی از عواملی که نقش مؤثری در ارتقاء سطح ایمنی بیمار در مراکز بهداشتی درمانی دارد، وجود فرهنگ ایمنی بیمار در این مراکز است. در واقع فرهنگ ایمنی بیمار، نشان دهنده میزان اولویت ایمنی بیماران از نظر کارکنان در بخش و سازمان محل کار آنها است. روش کار. این مطالعه به روش توصیفی تحلیلی و به صورت مقطعی انجام شد. داده های مطالعه از کارکنان مرکز آموزشی، تحقیقاتی و درمانی شهید رجائی جمع آوری گردید. روش نمونه گیری، تصادفی چند مرحله ای و متناسب با تعداد کارکنان هر بخش انجام شد. نمونه آماری در این تحقیق، شامل پزشکان، کارکنان پرستاری و آزمایشگاه بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارزیابی فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستان، شامل 12 بعد ایمنی استفاده شد. یافته ها. براساس یافته ها، میانگین امتیازات کسب شده در کل 65 درصد بود، که بیشترین امتیاز مربوط به بخش های تشخیصی و گروه پاراکلینیک، در حیطه کار تیمی درون واحدهای سازمانی (83 درصد) و کمترین امتیاز مربوط به گروه پاراکلینیک و بخش های تشخیصی درحیطه پاسخ غیر تنبیهی در قبال رویداد خطاها (42 درصد) و همچنین، بیشترین امتیاز مربوط به گروه بخش های ویژه در حیطه مسائل مربوط به کارکنان (42 درصد) بود. نتیجه گیری.به طور کلی می توان گفت ارزیابی فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستان ها می تواند نقشی چند جانبه داشته باشد. از یک طرف، می تواند وضعیت فرهنگ ایمنی حاکم بر مرکز و درجه قوت یا ضعف آن را برای مدیران و سرپرستان روشن نماید، و از طرف دیگر، این قابلیت را دارد که با افزایش آگاهی کارکنان در خصوص ایمنی بیمار، به بهبود وضعیت آن کمک نماید. ابعادی از فرهنگ ایمنی بیمار که میانگین درصد پاسخ مثبت آن ها از 60 درصد کم تر است، نیاز به ارتقاء دارند.
شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، مجید ملکی، نسیم نادری، بهروز قنبری، شیرین حسینی، دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی نظارت بالینی بر میزان ارائه آموزش به بیماران قلبی انجام شد.
زمینه. نظارت بالینی رابطهای متقابل بین پرستار و ناظر است که می تواند موجب توسعه مهارت های حرفه ای پرستار گردد.
روش کار. این مطالعه از نوع نیمه تجربی قبل-بعد بدون گروه کنترل است. روش نمونه گیری، احتمالی و به صورت طبقه بندی بود که با داشتن معیارهای ورود و خروج، تا رسیدن حجم نمونه به 300 نفر انجام شد. پژوهشگر با استفاده از فرم جمع آوری داده ها میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی و ثبت نمود. الگوی نظارت بالینی به عنوان مداخله این پژوهش، شامل برنامه ریزی، برگزاری جلسات ماهیانه با رابطین آموزش سلامت بخشها، ارائه آموزشهای طبقه بندی شده، اجرای نظارت بالینی روزانه، پیگیریها، مشخص نمودن نقاط ضعف پرستاران در حیطه ارائه آموزش به بیماران قلبی و انجام اقدامات اصلاحی به مدت یک سال به طور منظم و مستمر بود. سپس، پژوهشگر با استفاده از همان فرم، دوباره میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین، میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی کرد و نتایج قبل و بعد از اجرای مداخله را با یکدیگر مقایسه نمود. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد.
یافته ها. پس از اجرای الگوی نظارت بالینی، میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران، در ابتدای بستری، حین بستری و زمان ترخیص، نسبت به قبل از مداخله به طور معنی داری افزایش یافت (001/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که بیماران بعد از اجرای الگوی نظارت بالینی، از آموزش های دریافت شده رضایت بیشتری دارند (001/0p<).
نتیجه گیری. نظارت مستمر و منظم، بر روند اجرای آموزش به بیمار نقش بهسزایی دارد. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار و نقش آن در بهبود وضعیت بیماری و ارتقای سلامتی، توصیه می شود برای پرستاران در زمینه آموزش به بیمار برنامه های مدیریتی و نظارتی در نظر گرفته شود.
شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، زهرا حنیفی، لیلا ساری، معصومه کلایی، بهروز قنبری، دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف شناسایی موانع موجود در زمینه آموزش به بیمار از دیدگاه پزشکان، بیماران بستری و پرستاران انجام شد.
زمینه. آموزش به بیمار یکی از شاخصهای کیفیت خدمات مراقبتی درمانی است. آموزش به بیمار میتواند منجر به کاهش هزینههای مراقبتهای بهداشتی شود، کیفیت مراقبتها را افزایش دهد و درنهایت به بیمار کمک کند به استقلال و خودکفایی برسد.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بود. جامعه پژوهش شامل پزشکان، پرستاران و بیماران بستری در بخشهای مختلف مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی بودند. روش نمونه گیری بهصورت طبقهای بود و از هر طبقه، تعدادی نمونه بهطورتصادفی انتخاب شد. نمونهگیری برای جامعه پرستاران و پزشکان نیز صورت پذیرفت. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامههای محققساخته بودند که پس از تایید روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل آماری دادههای جمعآوریشده از آزمونهای میانگین و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شد.
یافته ها. از نظر پزشکان بیشترین موانع آموزش به بیماران، مربوط به بیماران و پس از آن، مربوط به پزشکان بود. از نظر پرستاران، بیشترین موانع آموزش به بیمار مربوط به پرستاران بود. از نظر خود بیماران بیشترین موانع آموزش به بیماران مربوط به خود بیماران و پس از آن، به ترتیب، مربوط به پرستاران و پزشکان بود.
نتیجه گیری. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار، پیشنهاد میگردد مسئولان با اتخاذ تدابیری همچون جذب تعداد کافی نیروی پرستاری، تهیه بروشور، اختصاص بودجه کافی به امر آموزش، نظارت و تشویق مناسب پرستاران و پزشکان، در اولویت قرار دادن آموزش به عنوان وظیفه روزانه، و فرهنگسازی برای پذیرش آموزش از سوی بیماران، در جهت رفع موانع آموزش به بیمار اقدام کنند.
مهناز مایل افشار، فریدون نوحی، لیلا ریاحی، انیسه نیک روان، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی و معرفی شاخصهای کلیدی عملکرد در بخش اورژانس انجام شد.
زمینه. سازمانهای مراقبت سلامتی با پدیدههای مختلف مانند تغییر سریع فناوری، تغییر عوامل جمعیتشناختی و تغییر شیوه زندگی با محیط زیست ناپایدار مواجه هستند. از طرف دیگر، سیستم مراقبت سلامتی یکی از بزرگترین و پرهزینهترین صنایع در جهان تبدیل شده است. این عوامل موجب شده است مدیریت بیمارستان نیازمند تغییرات اساسی گردد، از جمله اینکه سازمانها برای رسیدن به اهداف سازمانی به اندازهگیری عملکرد بپردازند. ارزیابی و نظارت بر عملکرد بخش اورژانس، از مهمترین فرآیندهای مراکز درمانی محسوب میشود.
روشکار. در این مطالعه مروری، مقالات مرتبط با استفاده از کلیدواژههای key performance indicators و emergency department و معادل فارسی آنها )شاخصهای عملکردی کلیدی و بخش اورژانس) در پایگاه علمی جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، بانک اطلاعاتی نشریات کشور، Springer ,Medline، PubMed و Scholar Google جستجو شد. تعداد 48 مقاله یافت شد. این مقالات به صورت مرحله به مرحله مطالعه و پالایش شد و در نهایت، 16مقاله مرتبط انتخاب گردید. سپس، منابع منتخب بر اساس هدف مطالعه در فرم گردآوری دادهها وارد شد و تحلیل روایتی انجام شد.
یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه، مقالات به سه محور اهمیت ارزیابی عملکرد در بخش اورژانس، شاخصهای کلیدی عملکرد و انواع آن (شاخصهای ورودی، شاخصهای فرآیندی، شاخصهای پیامدی) پرداختهاند که به تفصیل توضیح داده میشوند.
نتیجه گیری. مدیران و تصمیمگیران همواره با مشکل انتخاب بهترین شاخص از میان مجموعه متنوعی از شاخصها روبرو هستند و اغلب به دلیل انباشتگی دادهها، به کارگیری همه آنها امکانپذیر نیست. به همین دلیل، مدیران و کارکنان نگاهی منفی به سیستمهای ارزیابی عملکرد دارند و تعیین و شناسایی تعداد محدودی شاخص اساسی که بتواند اهداف مدیریتی سازمان را برآورده سازد ضروری است.
مهناز مایل افشار، محمدضیا توتونچی، فریدون نوحی، مجید ملکی، ندا شیرخانلو، حمید رضا پاشا، فاطمه آهنگری، شاهپور گرانوندپور، علی فتح اللهی فرد، دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. مراقبت مبتنی بر شواهد به دلیل بهروز بودن تدابیر و رویههای مراقبتی و هزینه اثربخشی برای بیماران نقش مهمی در ارتقای کیفیت مراقبتهای پرستاری دارد؛ با وجود این، بر سر راه اجرای آن موانعی وجود دارد که باید بررسی شود. این مطالعه با هدف بررسی موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد در کارکنان پرستاری مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی است که بر روی 215 نفر از پرستاران بخشهای مختلف مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند انجام شد. برای تعیین موانع اجرای پروتکل های مبتنی بر شواهد از پرسشنامه استفاده شد. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. کارکنان پرستاری موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد را مربوط به بعد مدیریتی، کافی نبودن تعداد کارکنان (80 درصد)، زیاد بودن بیماران (71 درصد)، و عدم تشویق کارکنان (68 درصد) میدانستند. در بعد فردی نیز فقدان وقت کافی برای پرستاران جهت مطالعه نتایج تحقیقات (72 درصد) از مهمترین موانع بود.
نتیجهگیری. عوامل مرتبط با موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد در دو حیطه فردی و مدیریتی هستند. پیشنهاد میگردد از طریق چیدمان صحیح نیروی انسانی، برگزاری کارگاهها و گردهمآییهای آموزشی، و ایجاد تعامل با مراکز اجراکننده مراقبت مبتنی برشواهد و استفاده از تجارب آنها باتوجه به امکانات موجود، به این مقوله اهمیت بیشتری داده شود.
|
|
|
|
|
|