|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
8 نتیجه برای فراهانی
سيد طیب مرادیان، منصوره اشقلی فراهانی، نورالدین محمدی، روح انگیز جمشیدی، دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
هدف. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر تمرینات تنفسی برنامه ریزی شده بر اکسیژناسیون بیماران متعاقب جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد. زمینه. عوارض ریوی و اختلال اکسیژناسیون متعاقب جراحی پیوند عروق کرونر شایع هستند و منجر به افزایش طول مدت بستری در بیمارستان و هزینه های درمانی می شوند. تمرینات تنفسی اقدامی است که به صورت معمول در اکثر مراکز درمانی انجام می شود، اما شواهد علمی کافی جهت تأیید اثرات آن بعد از جراحی پیوند عروق کرونر در دسترس نمی باشد. روش کار. در یک کارآزمایی بالینی 100 بیمار کاندید جراحی پیوند عروق کرونر به روش تخصیص تصادفی در یکی از دو گروه 50 نفره آزمون یا کنترل قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون فیزیوتراپی تنفسی را بر اساس برنامه ریزی پژوهشگر انجام دادند و بیماران گروه کنترل فیزیوتراپی تنفسی را به صورت روزانه طبق روند معمول بیمارستان انجام دادند. سایر درمان های دریافتی بین بیماران دو گروه مشابه بود. دو گروه از نظر گاز های خون شریانی اندازه گیری شده قبل از عمل جراحی، روزهای اول، دوم و سوم بعد از عمل جراحی مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های مورد نظر توسط نرم افزار SPSS نسخه 17 با استفاده از تستهای آماری کای دو و آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس اندازه گیریهای تکراری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها. نتایج این مطالعه نشان داد که دو گروه آزمون و کنترل از نظر متغیرهای جمعیت شناختی، سابقه بیماری و همچنین مقادیر اشباع اکسیژن، فشار سهمی اکسیژن و دی اکسید کربن خون شریانی قبل از عمل جراحی و روز های اول و دوم بعد از عمل جراحی تفاوت معناداری با هم ندارند. در روز سوم بعد از عمل جراحی در بیماران گروه آزمون نسبت به بیماران گروه کنترل مقادیر اشباع اکسیژن خون شریانی (میانگین 95 با انحراف معیار 47/2 در مقابل میانگین 24/93 با انحراف معیار 16/3) (003/0p=) و فشار سهمی اکسیژن خون شریانی (میانگین 19/83 با انحراف معیار 23/16 در مقابل میانگین 66/72 با انحراف معیار 20/13) (001/0p≤) بالاتر بود. نتیجه گیری. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بیمارانی که تمرینات تنفسی برنامه ریزی شده را انجام داده اند در مقایسه با درمان معمول بیمارستان وضعیت اکسیژناسیون بهتری دارند و روند بهبود اکسیژناسیون و بازگشت به حالت قبل از عمل در این بیماران سریع تر است.
عباسعلی گائینی، علی نظری، آرزو تبریزی، ابولفضل فراهانی، دوره 1، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
خلاصه هدف.هدف این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازیدانش آموزان پسر مقطع متوسطه بر مقادیر سرمی پروتئین واکنشی مرحله حاد با حساسیت بالا(hs-CRP) (high sensitive-Critical Reactive Protein) در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه با شاخصهای توده بدنی متفاوت بود. زمینه. التهاب مزمن خفیف که با افزایش میزان شاخص های التهابی خون مانند CRP و اینترلوکین-6مشخص می شود، عامل خطری قوی برای ایجاد چند بیماری مزمن است. hs-CRP حساس ترین شاخص التهابی و پیشگوی مستقل بیماری های قلبی عروقی است و افزایش مقادیر آن باچاقی و بیماری های قلبی عروقی ارتباط دارد. تأثیر تمرینات هوازی بر hs-CRPنوجوانان با شاخص های توده بدنی متفاوت نیاز به بررسی بیشتری دارد. روش کار. 24 پسر سالم و غیر ورزشکار با میانگین سنی 33/16 سال و انحراف معیار 47/0 براساس شاخص توده بدن به سه گروه لاغر، طبیعی، و اضافه وزن یا چاق تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته (هفته ای سه جلسه) دویدن هوازی پیش رونده با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه بود. برای سنجش تغییرات مقادیرhs-CRP، نمونه های خون، قبل و بعد از برنامه تمرینی، در شرایط مشابه جمع آوری شد. یافته ها. برنامه تمرینی بر مقدار سرمی hs-CRP هیچ یک از گروه ها تأثیر معنی داری نداشت. بین پاسخ hs-CRP گروه چاق با دو گروه دیگر به برنامه تمرینیدر هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اختلاف معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری.هشت هفته برنامه تمرین هوازی اثر معنی داری بر مقادیر سرمی hs-CRPدانش آموزان پسر نداشت که از علل احتمالی آن می توان به کافی نبودن شدت و مدت تمرین و همچنین، کم بودن مقادیر پایه hs-CRP آزمودنی ها اشاره کرد. احتمالاً دلیل کاهش مقادیر hs-CRP گروه چاق در مقایسه با دو گروه دیگر، وضعیت چاقی و بیشتربودن مقادیر پایه hs-CRP این گروه بود.
حمیده سرخیل، علی درویش پورکاخکی، زیبا برزآبادی فراهانی، دوره 2، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
چکیده زمینه و هدف: در عصر حاضر با افزایش میزان بیماری های قلبی عروقی نیاز به بخش های مراقبت ویژه قلبی در حال افزایش است. به دلیل ماهیت بخش مراقبت های ویژه قلبی واقدامات درمانی ومراقبتی تهاجمی و غیر تهاجمی بیماران این بخش ها در معرض تهاجم به حریم هستند، بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت حریم بیماران بخش مراقبت ویزه قلبی صورت گرفته است. روش بررسی.پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که بر روی کلیه بیماران واجد شرایط بستری در بخش های مراقبت ویژه قلبی بیمارستان های منتخب وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی اجرا شده است. پس از انتخاب بیمارستان های مورد نظر، نمونه ها به روش در دسترس انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه دو قسمتی که قسمت اول اطلاعات جمعیت شناختی وبخش دوم پرسشنامه پژوهشگر ساخته حریم شخصی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات استخراج شده از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: از 300 بیمار قلبی شرکت کننده در این مطالعه 7 /50 درصد مونث و 3/49 درصد مذکر با میانگین سنی( 95/11 ±)5/61 بودند. نمرات کسب شده برای ابعاد مختلف حریم، از27/80 درصد برای حریم فیزیکی تا 86/68 درصد برای حریم اجتماعی متغیر بوده است. بین متغیرهای سن، جنس، وضعیت تاهل، تحصیلات و سابقه بستری بارعایت ابعاد حریم رابطه معنی دار آماری به دست آمد. نتیجه گیری:با وجود رعایت حریم بیماران در حد نسبتا مطلوب، هنوز حریم بیماران به طور کامل در بخش های مراقبت ویژه قلب رعایت نمی شود. لذا توجه خاص مدیران این بخش ها به برنامه ریزی و اجرای اقدامات لازم جهت رعایت کامل حریم بیماران از مسائل ضروری و مهم میباشد.
آرش فراهانی، ابراهیم مسعودنیا، دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه نارسایی شاخصهای عملکرد خانواده (انسجام، بیانگری، و تعارض) و خطر بروز انفارکتوس میوکارد انجام شد.
زمینه. بیماری های قلبی عروقی، به ویژه انفارکتوس میوکارد، از عوامل اصلی مرگ در ایران و جهان هستند. سبب شناسی آنفارکتوس میوکارد بسیار پیچیده است. یکی از عوامل خطر که در مطالعات مرتبط با سبب شناسی اختلال های قلبی عروقی نادیده گرفته شده است، خانواده و شاخصهای عملکرد خانواده است.
روش کار. طراحی این مطالعه به صورت مورد-شاهدی بود. داده ها از دو گروه، یعنی 50 نفر از افراد با علائم انفارکتوس میوکارد (گروه مورد) مراجعه کننده به مرکز درمانی تخصصی قلب و عروق حشمت رشت و مرکز فوق تخصصی قلب تهران و 50 فرد سالم (گروه شاهد) که فاقد علائم انفارکتوس میوکارد بودند جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ویژگی های اجتماعی جمعیت شناختی و پرسشنامه شاخص روابط خانواده یا Family Relation Index (FRI) بود. داده ها با استفاده از روش مانوا (MANOVA) در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها. تفاوت معناداری بین گروه مورد و شاهد از نظر متغیرهای سابقه سکته قلبی، تحصیلات، سابقه مصرف سیگار، سابقه کلسترول و فشار خون (0/01>p) و سابقه دیابت (0/05>p) وجود داشت. همچنین، تفاوت معناداری میان دو گروه از نظر شاخص های انسجام و تعارض وجود داشت (0/01>p).
نتیجه گیری. نارسایی در شاخص های عملکرد خانواده یعنی انسجام و نیز وجود تعارض در روابط خانوادگی، از جمله عوامل خطر عمده برای ابتلا به انفارکتوس میوکارد هستند. بنابراین، برای پیشگیری از اثرات منفی نارسایی در شاخص های عملکرد خانواده، لازم است مداخلات اجتماعی رفتاری و آموزشی برای خانواده ها برنامه ریزی و انجام شود.
زهرا احمدی، لیلا بهمنی، مرحمت فراهانی نیا، حمید حقانی، دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بر خودمراقبتی در مبتلایان به پرفشاری خون اولیه انجام شد.
زمینه. پرفشاری خون با ایجاد عوارض جدی در ارگانهای بدن، یکی از بیماریهای مزمن است که نیازمند رفتارهای خودمراقبتی میباشد. آموزش با افزایش توان خودمراقبتی در این بیماران میتواند به کاهش بروز عوارض کمک نماید.
روش کار. در این مطالعه نیمهتجربی، از بین مبتلایان به پرفشاری خون اولیه مراجعهکننده به درمانگاه بیمارستان شهید رحیمی شهر خرم آباد، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان، 106 نفر به روش در دسترس انتخاب و به شکل غیرتصادفی در دو گروه آزمون (53 نفر) و کنترل (53 نفر) قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه، قبل و یک ماه بعد از مداخله گردآوری شدند. گروه آزمون در سه جلسه آموزشی درباره رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در سه هفته متوالی شرکت کردند. گروه کنترل فقط درمانهای معمول را دریافت کردند. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک و مشخصات مربوط به بیماری تفاوت معنادار آماری نداشتند. میانگین نمره خودمراقبتی گروه کنترل، قبل و بعد از مداخله، به ترتیب، 33/8 با انحراف معیار 79/1 و 43/8 با انحراف معیار 84/1 و در گروه آزمون، به ترتیب، 7/9 با انحراف معیار 41/2 و 46/14 با انحراف معیار 13/2 بود. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد خودمراقبتی قبل از مداخله در دو گروه اختلاف معنادار آماری داشت و در گروه مداخله بالاتر بود (002/0P=)، لذا از آنالیز کوواریانس برای بررسی معناداری بعد از مداخله استفاده شد که نشان داد خودمراقبتی گروه آزمون بعد از مداخله به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل و ناشی از اثر مداخله بود (0001/0P≤).
نتیجه گیری. آموزش رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت، موجب بهبود خودمراقبتی در مبتلایان به پرفشاری خون اولیه میشود. لذا فراهم نمودن زمینه برای آموزش مبتلایان به پرفشاری خون میتواند در افزایش توان خودمراقبتی این بیماران موثر باشد.
فاطمه آریانی، مرحمت فراهانی نیا، حمید پیروی، محبوبه رسولی، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت اعضای خانواده با عملکرد آنها در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده انجام شد.
زمینه. سکته قلبی از مهمترین عوامل مرگ و از کار افتادگی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه محسوب میشود. عملکرد مناسب همراهان بیمار در ساعات اولیه بعد از سکته قلبی نقش مهمی در کاهش موارد مرگ بیمار دارد. از طرفی، سواد سلامت یکی از مهمترین تعیینکنندههای درک اطلاعات مرتبط با سلامت شناخته شده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 286 عضو خانواده افرادی که سکته قلبی بیمار در حضور آنان اتفاق افتاده بود با روش نمونه گیری در دسترس با معیارهای ورود شامل سواد خواندن و نوشتن و سن بالای 18 سال وارد مطالعه شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از فرم مشخصات جمعیتشناختی، پرسشنامه سواد سلامت بزرگسالان ایرانی (HELIA) و پرسشنامه عملکرد به هنگام سکته قلبی جمع آوری شد. تحلیل دادهها در طریق نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون مقایسه میانگین، همبستگی و رگرسیون) انجام شد.
یافته ها. میانگین نمره سواد سلامت، 61/49 با انحراف معیار 21/05 و در حد کافی بود. ”مهارت ارزیابی“ با میانگین نمره 52/68 به عنوان کمترین میانگین و ”تصمیمگیری و کاربرد اطلاعات سلامت“ با میانگین نمره 68/07 به عنوان بیشترین میانگین در بین ابعاد سواد سلامت شناسایی شدند. متغیرهای سن، تحصیلات، و حرفه پزشکی در خانواده، رابطه معنیدار آماری با سواد سلامت داشتند (0/0001P≤). نتایج نشان داد تنها 17/89 درصد اعضای خانواده عملکرد خوب داشتند (کسب نمره 6/8 تا 10). سابقه سکته قلبی و مدت زمان انتقال بیمار از شروع درد تا رسیدن به بیمارستان با عملکرد ارتباط معنی داری آماری داشتند، به طوری که همراهان بیماران با سابقه سکته قلبی توانسته بودند بیمار خود را در بازه زمانی کمتر از نیم ساعت به بیمارستان منتقل کنند (0/0001P≤). ارتباط آماری معنی داری بین سواد سلامت و عملکرد مشاهده شد، به این معنی که افراد با سواد سلامت بیشتر عملکرد بهتری داشتند. از بین حیطه های سواد سلامت، تنها حیطه فهم و درک با عملکرد ارتباط معنیدار آماری داشت (0/004P=).
نتیجه گیری. اگرچه میانگین نمره سواد سلامت در حد کافی بود، ولی شرکت کنندگان عملکرد مناسبی در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده نداشتند. لذا بهبود عملکرد اعضای جامعه و خانواده از طرف ارائه دهندگان خدمات سلامت از جمله پرستاران، رسانه های جمعی، مسئولان و برنامه ریزان حوزه ارتقای سلامت جهت انجام مداخلات آموزشی و برنامه ریزی مناسب برای افزایش سواد سلامت اختصاصی که میتواند از پیامدهای ناگوار در این زمینه پیشگیری کند توصیه میشود.
اعظم الوندی فراهانی، حمید پیروی، رسول آذرفرین، کامبیز مظفری، حمید حقانی، دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سطح سرمی منیزیم با خونریزی پس از عمل بایپس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. کاهش منیزیم سرم متعاقب جراحی قلب یکی از موارد قابل توجه است و خونریزی در دوره پس از عمل از نگرانیهای مربوط به مراقبت از بیماران بعد از جراحی قلب باز محسوب میشود. به نظر میرسد اختلالات انعقادی ناشی از منیزیم وابسته به دوز باشد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی ارتباطی، 120 بیمار تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر با استفاده از پمپ قلبی ریوی، مورد بررسی قرار گرفتند. همه بیماران سبک بیهوشی و جراحی یکسان داشتند. پس از پایان عمل جراحی و انتقال بیماران به بخش مراقبتهای ویژه، یک نمونه خون جهت اندازهگیری منیزیم گرفته شد و به آزمایشگاه فرستاده شد و مقدار خون موجود در چست باتلهای بیماران یادداشت شد. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 20 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته ها. بین سطح سرمی منیزیم و مقدار خونریزی پس از عمل ارتباط معکوس و معناداری از نظر آماری وجود داشت (0/046P=، 0/170-r=)، به این بدین معنی که با افزایش سطح سرمی منیزیم میزان خونریزی کاهش مییابد. همچنین، زمان ترومبین و زمان ترومبوپلاستین نسبی با خونریزی ارتباط مستقیم و معنادار آماری داشتند.
نتیجه گیری بین سطح سرمی منیزیم و خونریزی پس از عمل بایپس عروق کرونر ارتباط وجود دارد، یعنی منیزیم علاوه بر خاصیت ضد آریتمی میتواند در کاهش میزان خون از دسترفته در پایان عمل موثر باشد، بنابراین، به نظر میرسد در استفاده از منیزیم در بیماران تحت جراحی عروق کرونر، نگرانی در مورد افزایش خونریزی پس از عمل وجود نداشته باشد.
معصومه درویشی لرد، محمدعلی بشارت، علی زاهدمهر، حجت اله فراهانی، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیل کننده مزاج عاطفی در رابطه بین نشانگرهای زیستی (تروپونین، تعداد گلبولهای سفید، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت) و شدت تنگی عروق کرونری انجام شد.
زمینه. بیماری عروق کرونری قلب عمده ترین علت مرگ در بزرگسالان در سراسر جهان و یک بیماری التهابی است. پژوهش های اخیر در کنار عوامل زیستی، به نقش عوامل روانشناختی در بروز و شدت این بیماری توجه کرده اند.
روش کار. در این پژوهش توصیفی همبستگی، تعداد 200 بیمار (145 مرد و 55 زن) مبتلا به تنگی عروق کرونری بستری در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران در سالهای 1397 و 1398 با روش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس هیجان پذیری مثبت و منفی (بشارت، 1393) را تکمیل کنند. همچنین، میزان نشانگرهای زیستی از طریق انجام آزمایش خون و تعداد رگهای درگیر از طریق انجام آنژیوگرافی و تشخیص پزشک متخصص بررسی شد.
یافته ها. نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه سلسله مراتبی نشان داد که در گام اول، 62 درصد از واریانس شدت تنگی عروق توسط شاخصهای زیستی پیشبینی میشود و با وارد شدن تعامل بین متغیرهای پیشبین (شدت تنگی عروق) و متغیرهای تعدیلکننده (هیجان پذیری مثبت و هیجان پذیری منفی) تبیین واریانس شدت تنگی عروق 9 درصد افزایش یافت و به 71 درصد رسید.
نتیجه گیری. بر اساس یافته های پژوهش، مزاج عاطفی رابطه بین نشانگرهای زیستی و شدت تنگی عروق کرونر را تحت تاثیر قرار میدهد و از این رو به عنوان یک عامل روانشناختی در پیشگیری از بیماریهای قلبی میتواند نقش مهمی داشته باشد و از موارد مرگ و هزینه های ناشی از این بیماری کم کند.
|
|
|
|
|
|