|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای صارمی
زینب صارمی، طیبه خزاعی، طوبی کاظمی، علیرضا سعادتجو، دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه باهدف مقایسه تاثیر ماساژ بازتابی کف پا و ماساژ استروک بر افسردگی افراد دچار سکته قلبی انجام شد.
زمینه. افسردگی از عوارض شایع سکته قلبی است و میتواند احتمال وقوع حملات بعدی را افزایش دهد. دارودرمانی به عنوان روش رایج درمان افسردگی دارای عوارضی است. لذا انجام مداخلهای با کمترین عارضه جهت رفع افسردگی در این افراد اهمیت دارد.
روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دارای گروه کنترل بر روی 60 نفر از افراد دچار سکته قلبی بستری در بخش قلب بیمارستان ولی عصر (عج) شهر بیرجند در سال 1395 انجام شد. این افراد به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و با روش تخصیص تصادفی در سه گروه مداخله با ماساژ بازتابی (20 نفر)، مداخله با ماساژ استروک (20) و گروه کنترل (20) قرار گرفتند. ماساژدرمانی به مدت 5 هفته (سه روز در هفته به صورت یک روز در میان) انجام شد. قبل و پس از مداخله، پرسشنامه افسردگی بک توسط بیماران هر سه گروه تکمیل گردید. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 16 با استفاده از آزمونهای آماری کایدو، تی زوجی، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از مداخله، میانگین نمره افسردگی در سه گروه تفاوت آماری معنی داری با یکدیگر نداشتند، ولی پس از مداخله، اختلاف آماری معناداری بین میانگین نمره افسردگی سه گروه مشاهده شد (001/0p<) که بر اساس آزمون تعقیبی توکی مشخص شد میانگین نمره افسردگی گروه ماساژ بازتابی کف پا (65/23 با انحراف معیار 50/3) نسبت به گروههای ماساژ استروک (55/27 با انحراف معیار 42/3) و کنترل (05/30 با انحراف معیار 52/4) به طور معناداری کمتر است، ولی بین گروههای ماساژ استروک و کنترل اختلاف معناداری مشاهده نشد. میانگین تغییرات نمره افسردگی قبل و بعد از مداخله در گروه ماساژ بازتابی کف پا نسبت به گروههای ماساژ استروک و کنترل و در گروه ماساژ استروک نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بیشتر بود (05/0p<).
نتیجهگیری. ماساژ بازتابی کف پا نسبت به ماساژ استروک در کاهش افسردگی موثرتر است. بنابراین، استفاده از آن در کنار مراقبتهای معمول جهت کاهش افسردگی افراد دچار سکته قلبی پیشنهاد میگردد.
هلیا صارمی، صدیقه خنجری، شیما حقانی، محمد مهدوی، دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین کیفیت زندگی و سلامت معنوی والدین کودکان پس از پیوند در ایران، در سال 1399 انجام شد.
زمینه. کودک و خانواده وی پس از پیوند قلب وارد مرحله جدیدی از زندگی میشوند. ارزیابی کیفیت زندگی و سلامت معنوی والدین میتواند پیامدهای روانی و سلامتی برای کودکان و خانواده هایشان را تعیین نماید.
روش کار. این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی بود که بر روی 102 پدر و 102 مادر کودک پس از پیوند قلب وی در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران، مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) تهران و بیمارستان فوق تخصصی رضوی مشهد به صورت تمام شماری از آبان 1399 تا تیرماه 1400 انجام گرفت. پرسشنامههای مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه کیفیت زندگی WHOQOL-BREF و مقیاس سلامت معنوی (Spiritual Well-being Scale) بود. جهت انجام مطالعه، بر اساس محل زندگی و نحوه دسترسی از طریق ارتباط حضوری و غیر حضوری (شبکه های اجتماعی واتساپ و تلگرام) پرسشنامه ها در اختیار والدین قرار داده شد. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره کیفیت زندگی مادران، 57/35 با انحراف معیار 12/42 و میانگین نمره کیفیت زندگی پدران، 57/93 با انحراف معیار 12/22 بود. همچنین، میانگین نمره سلامت معنوی مادران و پدران، به ترتیب، 90/68 با انحراف معیار 7/13 و 88/76 با انحراف معیار 12/78 بود که در سطح متوسط قرار دارد. کیفیت زندگی والدین با هیچ یک از مشخصات فردی آنها و کودکانشان ارتباط معنی دار آماری نداشت، درحالیکه سلامت معنوی مادران با تحصیلات آنها (0/034=P)، وضعیت اشتغال (0/002=P) و سن (0/024=P) ارتباط معنی دار آماری داشت، به این صورت که با افزایش سن، سلامت معنوی کاهش مییافت. در خصوص پدران، سلامت معنوی با جنسیت کودک (0/016=P) و مدت زمان انتظار برای پیوند (0/023=P) ارتباط معنی دار آماری داشت.
نتیجهگیری. در هر دو متغیر کیفیت زندگی و سلامت معنوی، بین پدران و مادران این کودکان تفاوت آماری معنیدار مشاهده نشد. این امر میتواند بیانگر فشار یکسان بر هردو والد برای مراقبت از کودک، به ویژه در موارد بحرانی مانند پاندمی کووید-19 باشد. در این شرایط، حمایت این خانواده ها توسط پرستاران و کارکنان حوزه سلامتی در مراجعه برای پیگیری درمان کودک، نوبت دهی برای مراجعه یا درک بیشتر شرایط آنان در صورت بروز مشکل برای کودک و سعی در تدوین برنامه های آموزشی و درمانی پس از پیوند از سوی پرسنل درمانی برای همه اعضای خانواده این کودکان ضروری است.
|
|
|
|
|
|