|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای شیخ فتح الهی
فاطمه فلامرزی، شیوا خالق پرست، محمّدضیا توتونچی، محمود شیخ فتح الهی، دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر استفاده از چکلیست ارزیابی جداسازی برن بر مدت تهویه مکانیکی و معیارهای همودینامیک در بیماران بزرگسال تحت جراحی قلب باز انجام شد.
مقدمه. تهویه مکانیکی یک روش کمکی یا جایگزین تنفس خودبه خودی است. به دلیل نزدیک بودن سیستم گردش خون و ریه، تعادل دستگاه تهویه مکانیکی و سیستم قلب و عروق انسان پیچیده است و قطع دستگاه تهویه مکانیکی باید با برنامه ریزی انجام شود.
روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 80 بیمار پس از جراحی قلب باز (از طریق بای پس قلبی ریوی) انجام شد. پس از تخصیص تصادفی، فرآیند جداسازی برای بیماران گروه کنترل بر طبق روتین بخش و توسط پزشک، و در گروه آزمون، جداسازی با چکلیست برن و توسط پزشک و پرستار انجام شد. معیارهای همودینامیک (ساعت اول و دوم بدو ورود، ساعت اول و دوم حین جداسازی، ساعت اول و دوم پس از جداسازی)، و مدت زمان تهویه مکانیکی ثبت و بین دو گروه مقایسه شدند. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس دو طرفه با اندازه گیری های مکرر انجام شد.
یافتهها. میانگین مدت اینتوبه بودن بیماران گروه آزمون، (7/5 ساعت با انحراف معیار 1/86) بهطور معنیداری کمتر از میانگین گروه کنترل (11/3 ساعت با انحراف معیار 3/93) بود (0/0001P≤). اثر متقابل گروه و زمان در بررسی فشارخون دیاستول (0/002P=)، فشار نبض دیاستول (0/003P=)، و ضربان قلب (0/0001P≤) از نظر آماری معنیدار بودند.
نتیجهگیری. براساس یافتههای پژوهش، استفاده از چکلیست ارزیابی برن، طول مدت تهویه مکانیکی را در بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه کاهش میدهد. این مداخله، همچنین به تعادل معیارهای همودینامیک نیز کمک میکند.
محمدجواد عالم زاده انصاری، فیدان شبانی، محمود شیخ فتح الهی، مریم رضائی، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش به روش بازخوردمحور و گروهی بر خودکارآمدی افراد مبتلا به انفارکتوس میوکارد انجام شد.
زمینه. بیماریهای قلبی عروقی یکی از علل اصلی مرگ در سراسر جهان و در کشور ایران محسوب میشوند. آموزش موثر بیماران مستلزم به کارگیری روشهای آموزشی است که تاثیر آنها مشخص شده باشد.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی بود که در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلبوعروق شهید رجایی تهران در سال 1399 و 1400 انجام شد. نمونهگیری به روش مستمر تا تکمیل نمونه ها (105 نفر) انجام شد. بیماران بر اساس تصادفیسازی به شیوه بلوکهای تصادفی با سایز 6 به سه گروه 35 نفره شامل گروه آموزش بازخوردمحور، آموزش گروهی و گروه کنترل تقسیم شدند. آموزش در طی دو جلسه یک ساعته در دو روز متوالی انجام شد. نمونه های گروه کنترل آموزشهای روتین بخش را دریافت کردند. دادهها با استفاده از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه خودکارآمدی قلبی سالیوان قبل از آموزش، توسط بیماران، و دو هفته پس از پایان آموزش، به صورت تلفنی توسط پژوهشگر گردآوری شد. دادههای مربوط به 93 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی در نرمافزارSPSS نسخه 24 تحلیل شدند.
یافتهها. هر سه گروه از نظر ویژگیهای دموگرافیک و سابقه بیماری همگن بودند. قبل از آموزش، میانگین و انحراف معیار نمره خودکارآمدی در گروه آموزشی بازخوردمحور، 8/03 با انحراف معیار 1/84، در گروه آموزش گروهی، 7/58 با انحراف معیار 2/16، و در گروه کنترل، 6/90 با انحراف معیار 1/40 بود. آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که قبل از مداخله، میانگین نمره خودکارآمدی در گروههای مورد بررسی تفاوت آماری معنیداری نداشته است، اما دو هفته بعد از پایان آموزش، میانگین نمره خودکارآمدی در گروه آموزشی بازخوردمحور (51/06 با انحراف معیار 7/85) به طور معنی داری نسبت به گروه آموزش گروهی (45/77 با انحراف معیار 8/39) و گروه کنترل (23/16 با انحراف معیار 9/13) بیشتر بود (0/0001≥P). همچنین، میانگین نمره خودکارآمدی در گروه آموزش گروهی به طور معنیداری بیشتر از میانگین نمره خودکارآمدی در گروه کنترل بود (0/0001≥P).
نتیجهگیری. آموزش بازخوردمحور و همچنین، آموزش به روش گروه باعث افزایش خودکارآمدی در افراد مبتلا به انفارکتوس میوکارد میشود. با توجه به نقش پرستاران در آموزش به بیمار، میتوان از این شیوه های آموزشی استفاده نمود.
|
|
|
|
|
|