|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای سوداگر
عیسی محمدی، شیدا سوداگر، بیوک تاجری، اکبر عطادخت، مریم بهرامی هیدجی، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر درمان ذهنی سازی و روان درمانی حمایتی بر روابط موضوعی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب انجام شد.
زمینه. بیماریهای قلبی عروقی علت عمده ناتوانی و مرگ در کشورهای مختلف جهان محسوب میشوند و با وجود ابداع روشهای مختلف درمانی، هنوز دارای شیوع بالایی هستند.
روش کار. این مطالعه از نوع تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، همه افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب بودند که در سال 1397 به بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کردند. از این جامعه آماری، تعداد 60 نفر از طریق نمونهگیری هدفمند، بر اساس معیارهای ورود، انتخاب و به طور تصادفی در یکی از گروههای آزمایشی اول (20 نفر)، آزمایشی دوم (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. در نهایت، پس از ریزش آزمودنیها، 55 نفر تا پایان مداخلات و ارزیابیها باقی ماندند. گروه آزمایشی اول 12 جلسه درمان مبتنی بر ذهنیسازی، و گروه آزمایشی دوم 10 جلسه روان درمانی حمایتی دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، از پرسشنامه روابط موضوعی بل استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD از طریق نرمافزار آماری SPSS (نسخه 22) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، اختلاف معنادار آماری در میانگین نمرات پس آزمون گروههای آزمایشی (درمان مبتنی بر ذهنی سازی: 0/0001p≤، 69/19F=؛ و رواندرمانی حمایتی: 0/0001p≤، 86/28F=) و گروه کنترل (0/43p<، 0/87F=) در زمینه روابط موضوعی و مؤلفه های آن مشاهده شد. همچنین، تاثیر روان درمانی حمایتی بر روابط موضوعی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب نسبت به درمان مبتنی بر ذهنی سازی بیشتر بود (0/01p≤).
نتیجه گیری. نتایج پژوهش حاضر میتواند پایهای برای به کارگیری این مداخلات در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونروی قلب باشد.
سید احسان کاظمینی، طاهره رنجبری پور، عاطفه نژادمحمد نامقی، شیدا سوداگر، پریسا پیوندی، دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر خستگی و کیفیت زندگی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. خستگی بهعنوان یکی از نشانهها و عوارض مهم نارسایی قلبی، علاوه بر تاثیر بر عملکرد روزمره و خودمراقبتی، بر کیفیت زندگی مبتلایان نیز تاثیر میگذارد که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر این موارد تاثیرگذار هستند.
روش کار. این پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه انجام شد. تعداد 45 نفر از مردان مبتلا به نارسایی قلبی بهصورت هدفمند انتخاب و سپس در دو گروه آزمون و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) با روش تصادفی ساده جایگذاری شدند. داده ها در سه مرحله به وسیله مقیاس خستگی آیووا، هارتز و همکاران (2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلبی مینهسوتا، رکتور و همکاران (1984) جمعآوری، و شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه های آزمون اجرا شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 25 با آزمون تحلیل واریانس آمیخته انجام شد.
یافتهها. هر دو مداخله شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه کنترل بر خستگی و کیفیت زندگی در مبتلایان به نارسایی قلبی تاثیر داشتند. آزمون تعقیبی، نشاندهنده تاثیر بیشتر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی (0/0001P≤) و عدم تفاوت معنادار بین دو مداخله (0/677=P) بر خستگی بود.
نتیجهگیری. طبق نتایج، هر دو مداخله به ویژه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را میتوان بهعنوان مداخله هایی موثر بر خستگی و کیفیت زندگی در کنار درمان های پزشکی برای مبتلایان به نارسایی قلبی در مراکز درمانی به کار گرفت.
|
|
|
|
|
|