|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
7 نتیجه برای خلیلی
سید مسلم مهدوی شهری، زهرا خلیلی، علی صدرالهی، بنفشه سعادتی، دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
خلاصه هدف. این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی در سالمندان شهر کاشان انجام شد. زمینه. جمعیت سالمندان ایران به سرعت در حال افزایش است. تخمین زده میشود تا ۲۰ سال آینده جمعیت سالمندان ایران به بیش از 10 درصد کل جمعیت کشور برسد. تغییرات فیزیولوژیک و ساختمانی سیستم قلب و عروق در دوره سالمندی با شیوع بیشتر بیماریهای قلبی عروقی در سالمندان همراه است. بیماری عروق کرونر شایعترین علت مرگ در سالمندان است. روش کار. مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی مقطعی بود که در سال 1393 انجام شد. نمونه پژوهش، 500 نفر از سالمندان بالای 60 سال شهر کاشان بودند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای سهمیه بود که از بین 10 مرکز بهداشتی درمانی شهر کاشان انتخاب شدند. ابزار مطالعه، پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک، بیماریهای زمینه ای و عوامل خطر بیماریهای قلبی بود. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 11/5 و آمار توصیفی تحلیل شدند. یافتهها. این مطالعه نشان داد 47 درصد سالمندان، چاق یا دارای اضافه وزن بودند (میانگین شاخص توده بدنی 27 کیلوگرم بر متر مربع با انحراف معیار 3/15). همچنین، 38 درصد نمونه ها دارای فشارخون بالا و 30/4 درصد دچار چربی خون بالا بودند. بیشتر نمونههای پژوهش برنامه ورزشی منظم نداشتند و گاهی اوقات ورزش میکردند (66/6 درصد)، و 18/8 درصد نمونههای پژوهش سیگاری بودند. نتیجه گیری. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عوامل خطرزای بیماریهای قلبی عروقی شیوع قابل توجهی در سالمندان کاشان دارد. بنابراین، ارئه آموزش در این زمینه، غربالگری و کنترل عوامل خطر پیشنهاد میشود. همچنین، افزایش فعالیت بدنی و کاهش مصرف سیگار توصیه میگردد.
نسیم نادری، ژاله محمدعلیها، یاسمن خلیلی، پری کرمی، دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی سطح دانش، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، عمده ترین عامل مرگ در جهان و دلیل عمده پذیرش مجدد بیمارستانی، به ویژه در بیماران مسن میباشد. آموزش خودمراقبتی جزء ضروری مراقبت از این بیماران است و پرستاران به عنوان ارائه دهندگان اصلی آموزش خودمراقبتی به بیماران باید علاوه بر داشتن دانشکافی جهت ارائه آموزش، از نگرش و عملکرد مناسبینیز در این زمینه برخوردار باشند.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. تعداد 174 پرستار با حداقل یک سال سابقه کاری شاغل در بخش های داخلی، سی سی یو، و پست سی سی یو در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی در شیفت های مختلف صبح، عصر و شب پس از اعلام رضایت شفاهی، پرسشنامه 4 قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، دانش، نگرش و عملکرد در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی را تکمیل نمودند.داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های غیرپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس، و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSSنسخه 22 تحلیل گردید.
یافته ها. بر اساس نتایج، بیشترین درصد پرستاران (70/1 درصد) دارای نمره دانش متوسط بودند. دانش پرستاران با سطح تحصیلات و تجربه کار در بخش محل کار دارای ارتباط آماری معنادار بود. همچنین، 67/8 درصد پرستاران دارای عملکرد خوبی در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بودند. بین عملکرد و گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت ارتباط آماری معنادار مشاهده شد. بر اساس یافته ها، 92/5 درصد پرستاران دارای نگرش مثبت نسبت به آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بود. نگرش پرستاران با سطح تحصیلات، گذراندن دوره آموزشی و نوع شیفت کاری ارتباط آماری معنادار داشت.
نتیجه گیری.دانش پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی در سطح متوسط می باشد. اکثر پرستاران دارای نگرش مثبت و عملکرد خوبی بودند. برنامههای آموزش ضمن خدمت و دوره ای جهت ارتقای دانش پرستاران در این زمینه لازم به نظر میرسد.
خدیجه نوری، اکبر نیک پژوه، یاسمن خلیلی، حمید شریف نیا، علی انصاری فر، دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مقایسه تظاهرات بالینی سندرم کرونری حاد در افراد میانسال و سالمند مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی در سال 1395 انجام گرفت.
زمینه. سندروم کرونری حاد یکی از مهمترین چالشهای سلامت در سراسر جهان محسوب می شود. علائم بالینی، مهمترین شاخص تشخیصی در بیماری عروق کرونر است، اما علائم و نشانههای این بیماری در سنین مختلف، متفاوت هستند.
روش کار. این مطالعه به صورت توصیفی مقایسه ای مقطعی انجام شد. نمونه مورد بررسی شامل 384 نفر از بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخشهای مراقبت ویژه مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی در سال 1395 بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه علائم و نشانههای سندرم کرونری حاد، و پرسشنامه محل انتشار و کیفیت درد بود. دادهها پس از جمعآوری وارد نرمافزار آماری SPSSنسخه 18 شد و با استفاده از آزمونهای آماری مجذور کای و تی تست تحلیل شد.
یافتهها. نتایج نشان داد که درد قفسه سینه در بین دو گروه شایعترین علامت بود و علائم شاخص در بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشتند. از بین علائم غیر شاخص، تنها سکسکه در میانسالان بیشتر از سالمندان بود (0/001=P). ازنظر موضع درد، درد بازوی چپ در سالمندان بیشتر از میانسالان بود (0/001=P). از نظر کیفیت درد، بین دو گروه تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت.
نتیجهگیری. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، درد قفسه سینه شایعترین علامت سندم کرونری حاد در هر دو گروه بود. از بین علایم غیر شاخص، تنها سکسکه در میانسالان معمول تر از سالمندان بود که پرسنل درمانی باید در ارزیابی اولیه بیشتر مورد توجه قرار دهند.
نسیم نادری، یاسمن خلیلی، علی انصاری فر، بهشید قدردوست، افسانه بخشی، دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین اثر مداخلات حمایتی بر مولفههای تابآوری و کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی بیماران دچار نارسایی پیشرفته قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی پیشرفته قلبی یک بیماری پرهزینه، پیشرونده و مزمن است که باعث کاهش تابآوری و کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی این بیماران میشود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی که بهصورت پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماه بعد در یک مقطع زمانی سهماهه انجامشد، 100 نفر از مراقبین خانوادگی بیماران دچار نارسایی پیشرفته قلبی در مرکز آموزشی تحقیقاتی درکانی قلب و عروق شهید رجایی، با تخصیص تصادفی ساده در یکی از دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بسته حمایتی خانواده شامل کارگاههای آموزش گروهی به مدت 6 جلسه و به صورت 2 جلسه در هفته در سه هفته متوالی برای گروه آزمون اجرا شد و پمفلت مطالب ارائهشده در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. افراد گروه کنترل آموزشهای رایج بیمارستان را دریافت کردند. مقیاس تابآوری (Connor-Davidson) و کیفیت زندگی (SF-36) قبل و بعد از مداخله و یک ماه پس از مداخله برای سنجش متغیرهای وابسته تحقیق استفاده شد. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 23 با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر، فیشر، منویتنی، تی مستقل، تی زوجی و آزمون ویلکاکسون تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از مداخله، میانگین نمره تابآوری و نمره کلی کیفیت زندگی در دو گروه تفاوت معنیداری از نظر آماری نداشتند، ولی بعد از انجام پژوهش، بین میانگین نمره تابآوری گروه آزمون (06/64 با انحراف معیار 11) در مقایسه با گروه کنترل (34/48 با انحراف معیار 23/16) تفاوت معنیدار آماری مشاهده شد (05/0P≤). همچنین، بعد از انجام مداخله، میانگین نمره کلی کیفیت زندگی گروه آزمون (70 با انحراف معیار 91/12) و کنترل (82/50 با انحراف معیار 72/17) اختلاف معنیدار آماری مشاهده شد (05/0P≤). نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که بعد از گذشت یک ماه از پایان مداخله، میانگین نمره تابآوری (8/63 با انحراف معیار 15/10) و نمره کلی کیفیت زندگی (82/69 با انحراف معیار 70/12) در گروه آزمون ثابت باقی ماند که نشاندهنده پایداری نتایج مداخلات بود (05/0P≤).
نتیجهگیری. بهعنوان قسمتی از برنامه درمانی کلنگر، نتایج این پژوهش میتواند راهنمایی برای راهاندازی یک واحد متمرکز برای آموزش و حمایت مراقبین خانوادگی بیماران مزمن قلبی باشد که علاوه بر حمایت اجتماعی و آموزش بهداشت روان، نیازها در زمینهی آگاهی از بیماری و مشارکت در مراقبت از بیمار را رفع نماید.
ربابه خلیلی، طاهره نجفی قزلجه، علیرضا علیزاده قویدل، حمید حقانی، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اولترافیلتراسیون به روش ”زیروبالانس“ (Z-Buf) بر گازهای خون شریانی بیماران تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. بایپس قلبی ریوی میتواند باعث عوارضی از قبیل سندرم پاسخ التهابی سیستمیک، آسیب ناشی از خونرسانی مجدد به نواحی ایسکمیک، کاهش برونده قلبی و سایر عوارض شود.
روش کار. این پژوهش، یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل بود. تعداد 76 بیمار از بین بیماران تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر به روش نمونه گیری مستمر از اوایل دی 1395 تا پایان خرداد 1396 انتخاب شدند و از طریق گمارش تصادفی (بلوکهای 4 تایی) در گروه آزمون یا کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمون، هموفیلتراسیون به سیستم بایپس قلبی ریوی متصل گردید. گازهای خون شریانی شامل درصد اشباع اکسیژن خون شریانی، لاکتات، PH، فشار دی اکسید کربن، فشار سهمی اکسیژن خون شریانی، دیاکسید کربن مجموع، و BE در زمان های قبل از عمل، هر نیم ساعت حین عمل، بلافاصله بعد از عمل و 6 ساعت بعد از ورود به بخش مراقبتهای ویژه اندازه گیری گردیدند. داده ها با آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها. بین دو گروه از نظر تغییرات فشار دی اکسید کربن اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد، اما مقایسه تغییرات سایر پارامترهای گاز خون شریانی بین دو گروه نشان دهنده تفاوت معنی دار آماری بود و این تغییرات در گروه کنترل بیشتر بود.
نتیجه گیری. استفاده از اولترافیلتراسیون به روش ”زیروبالانس“ باعث کاهش تغییرات گازهای خونی شریانی در بیماران تحت بایپس قلبیریوی میگردد. استفاده از این روش توسط جراحان قلب و پرفیوژنیستها در فرآیند بایپس قلبی ریوی ممکن است بتواند از طریق کاهش تغییرات گازهای خونی شریانی باعث کاهش بروز عوارض بالینی در این بیماران شود.
محمدرضا عابدی، زهرا قائم مقامی، شیوا خالق پرست اطهری، یاسمن خلیلی، دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق شبکههای اجتماعی بر کنترل قند خون و عفونتهای پس از جراحی قلب باز در بیماران با دیابت انجام گرفت.
زمینه. جراحی قلب و عروق از جمله جراحیهای متداول است که با هدف افزایش بقا و ارتقای کیفیت زندگی انجام میگردد.
روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 120 بیمار مبتلا به دیابت با سن 18 تا 60 سال که تحت عمل جراحی قلب باز در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی قرار گرفته بودند، انجام شد. نمونهها به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند (هر گروه 60 نفر). در گروه آزمون، پستهای روزانه با محتوای شامل آموزش تغذیه، خودپایشی قند خون و غیره در شبکه اجتماعی واتزپ آموزشی به مدت سه ماه ارائه شد. اطلاعات توسط چک لیستی شامل سه قسمت مشخصات دموگرافیک، میزان قند خون ناشتا (FBS) و هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) بیماران، قبل از مداخله و سه ماه بعد از مداخله جمعآوری شدند.
یافتهها. در هر دو گروه آزمون و کنترل، 55 درصد مرد و 45 درصد زن بودند. درصد افراد دارای عفونت زخم پس از جراحی در گروه آزمون 5 درصد، و در گروه کنترل 3/3 درصد بود که از نظر آماری تفاوت معنی دار نداشتند. در هر دو گروه آزمون و کنترل، میانه قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله بعد از مداخله، در مقایسه با قبل از مداخله کاهش معناداری داشت (0/0001P≤). قبل از مداخله و بعد از مداخله، میزان قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله، بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری. در این مطالعه سه ماهه، آموزش از طریق شبکههای اجتماعی تغییری در کنترل قند خون و عفونتهای پس از جراحی قلب باز ایجاد نکرد. با توجه به دسترسی آسان، فقدان محدودیت زمانی و مکانی استفاده از شبکههای اجتماعی، انجام مطالعات بیشتر با پیگیری طولانیتر توصیه میگردد.
فاطمه ایزدی، یاسمن خلیلی، شیوا خالق پرست، سپیده تقوی، دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت، دانش نارسایی قلبی و حمایت اجتماعی با تبعیت از درمان دارویی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. با وجود پیشرفت های چشمگیر در درمان نارسایی قلبی، پیش آگهی در این بیماران ضعیف است که از عوامل موثر بر آن میتوان به بیماری های زمینه ای، تفاوت های سنی و جنسی، سواد سلامت ناکافی، تبعیت نامناسب از درمان دارویی، دانش کم و حمایت اجتماعی ضعیف اشاره کرد.
روش اجرا. تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی ارتباطی از نوع مقطعی بود و نمونه گیری به صورت در دسترس با تعداد 300 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی انجام شد. ابزار مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، اقتصادی و اجتماعی؛ پرسشنامه سواد سلامت؛ پرسشنامه دانش نارسایی قلبی هلندی؛ پرسشنامه حمایت اجتماعی درکشده؛ و پرسشنامه تبعیت از درمان دارویی بودند که توسط پژوهشگر یا بیمار تکمیل شد.. از نرم افزار SPSS نسخه 22 برای تحلیل داده ها استفاده شد؛ به این صورت که متغیرهای کیفی به صورت تعداد و درصد و متغیرهای کمی بر اساس نوع توزیع شان با میانگین (انحراف معیار) یا میانه (دامنه میانچارکی) گزارش شدند. بررسی ارتباط بین متغیرها نیز با استفاده از آزمون همبستگی انجام شد.
یافته ها. میانه (دامنه میانچارکی) سنی نمونه ها سال55 (41 تا 65 سال) بود. تعداد 172 نفر از نمونه ها (57/33 درصد) مرد و 128 نفر (42/66 درصد) زن بودند. تبعیت از درمان دارویی با سواد سلامت (0/13r= ،0/029=P) و دانش نارسایی قلبی (0/13r= ،0/020=P) ارتباط آماری معنی دار داشت، اما با حمایت اجتماعی ارتباطی مشاهده نشد (0/006r=- ، 0/92P₌).
نتیجه گیری. نتایج این مطالعه ارتباط سواد سلامت و دانش نارسایی قلبی را با تبعیت از درمان نشان داد. به این ترتیب، میتوان با ترغیب بیماران برای بهبود سواد سلامت خود و همچنین، آموزش آنها برای افزایش اطلاعات و دانش مرتبط با بیماری، در راستای تبعیت بهتر از درمان دارویی کوشید.
|
|
|
|
|
|