|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای حجت
طاهره نجفی قزلجه، حجت اله صدقیان، فاطمه محدث اردبیلی، دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر روش آرام سازی بنسون بر اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. اضطراب یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر پرستاران است که بر کیفیت مراقبت ارئه شده آنان به بیماران تاثیر قابل توجهی دارد. برخی مداخلات مکمل از جمله روش آرام سازی بنسون ممکن است بر اضطراب اثر بگذارد.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 63 پرستار بخش های مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی شهید رجایی تهران در سال 1394 انجام گرفت. نمونه ها به روشطبقه ای براساس بخش محل کار انتخاب شدند و تخصیص واحدهای پژوهش در دو گروه کنترل و مداخله به صورت تصادفی ساده صورت گرفت. روش آرام سازی بنسون توسط پرستاران در گروه آزمون به مدت 20 دقیقه، دوبار در روز با حداقل فاصله شش ساعت، برای دو هفته انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، تی مستقل، دقیق فیشر و آنالیز واریانس با اندازه های تکراری در نرم افزار SPSSنسخه 21 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. میانگین نمره اضطراب در گروه تحت آرام سازی بنسون قبل، یک و دو هفته بعد از مداخله به ترتیب، 42/19 با انحرف معیار 4/85، 43/67 با انحراف معیار 7/55، و 42/12 با انحراف معیار 6/12 بود. یک هفته بعد از مداخله، بین دو گروه از نظر اضطراب آشکار اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. میانگین نمره اضطراب آشکار پرستاران در گروه کنترل بیشتر از گروه آزمون بود (0/011=P). همچنین، بعد از دو هفته مداخله، میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل بیشتر از گروه تحت آرام سازی بنسون بود (0/0001≥P). در گروه تحت آرام سازی بنسون، میانگین نمره اضطراب، دو هفته بعد از مداخله به طور معنی داری کمتر از میانگین نمره اضطراب قبل از مداخله بود، در صورتی که میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل در طول زمان روند افزایشی داشت.
نتیجه گیری. اجرای روش آرام سازی بنسون می تواند موجب کاهش اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه شود. پیشنهاد می شود این روش به عنوان بخشی از برنامه های کاهش اضطراب پرستاران توسط مدیران و مسئولین مراکز درمانی مورد توجه قرار گیرد.
معصومه درویشی لرد، محمدعلی بشارت، علی زاهدمهر، حجت اله فراهانی، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیل کننده مزاج عاطفی در رابطه بین نشانگرهای زیستی (تروپونین، تعداد گلبولهای سفید، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت) و شدت تنگی عروق کرونری انجام شد.
زمینه. بیماری عروق کرونری قلب عمده ترین علت مرگ در بزرگسالان در سراسر جهان و یک بیماری التهابی است. پژوهش های اخیر در کنار عوامل زیستی، به نقش عوامل روانشناختی در بروز و شدت این بیماری توجه کرده اند.
روش کار. در این پژوهش توصیفی همبستگی، تعداد 200 بیمار (145 مرد و 55 زن) مبتلا به تنگی عروق کرونری بستری در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران در سالهای 1397 و 1398 با روش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس هیجان پذیری مثبت و منفی (بشارت، 1393) را تکمیل کنند. همچنین، میزان نشانگرهای زیستی از طریق انجام آزمایش خون و تعداد رگهای درگیر از طریق انجام آنژیوگرافی و تشخیص پزشک متخصص بررسی شد.
یافته ها. نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه سلسله مراتبی نشان داد که در گام اول، 62 درصد از واریانس شدت تنگی عروق توسط شاخصهای زیستی پیشبینی میشود و با وارد شدن تعامل بین متغیرهای پیشبین (شدت تنگی عروق) و متغیرهای تعدیلکننده (هیجان پذیری مثبت و هیجان پذیری منفی) تبیین واریانس شدت تنگی عروق 9 درصد افزایش یافت و به 71 درصد رسید.
نتیجه گیری. بر اساس یافته های پژوهش، مزاج عاطفی رابطه بین نشانگرهای زیستی و شدت تنگی عروق کرونر را تحت تاثیر قرار میدهد و از این رو به عنوان یک عامل روانشناختی در پیشگیری از بیماریهای قلبی میتواند نقش مهمی داشته باشد و از موارد مرگ و هزینه های ناشی از این بیماری کم کند.
حانیه آقاخانی، زهرا بهپور، زهرا امیرسرداری، محمداسماعیل زنگنه فر، ملودی فراشی، هومن بخشنده ابکنار، پرهام صادقی پور، حجت مرتضائیان، ابوالفتح علیزاده دیز، بهادر بهارستانی، دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه ارزیابی همگرایی پرستاران و پزشکان در محاسبه امتیاز ابزار ”مسیر هارت“ (HEART Pathway) و قدرت آن در پیشبینی رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در بازه زمانی سه ماهه در افراد مبتلا به درد قفسه سینه مراجعه کننده به بخش اورژانس بود.
زمینه. ابزار ”مسیر هارت“ به عنوان ابزاری برای پیشبینی رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در افراد مبتلا به درد قفسه سینه، کمک به ترخیص زودهنگام بیماران کمخطر و کاهش بررسی های قلبی عروقی غیرضروری محسوب میشود.
روش کار. این مطالعه از نوع بررسی ابزارهای تشخیصی بود. تعداد ۹۷ بیمار مبتلا به درد حاد قفسه سینه که به بخش اورژانس مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب وعروق شهید رجائی تهران مراجعه کرده بودند توسط یک تیم متخصصان شامل یک پرستار اورژانس، یک دستیار تخصصی قلب و یک متخصص قلب به صورت جداگانه مورد ارزیابی برای تعیین طبقه بندی خطر قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده های حاصل از ارزیابی، قابلیت اطمینان ارزیابان و همچنین، رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در بازه زمانی سه ماهه بررسی شد.
یافته ها.توافق های جفتی بین ارزیابان مطلوب و توافق کلی بین ارزیابان، عالی بود. ضریب همبستگی درون طبقاتی (ICC)، 0/84 (فاصله اطمینان بین 0/73 و 0/97 در سطح اطمینان 95 درصد) بود و نمره حاصل از این ابزار، قدرت پیشبینی قوی را برای رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در بازه زمانی سه ماهه در افراد مبتلا به درد قفسه سینه نشان داد (سطح زیر منحنی راک برابر با 0/85). با حداقل امتیاز قابل قبول 4، حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری منفی به ترتیب، 87/5، 58/9، و 95/8 درصد بودند.
نتیجه گیری. ابزار ”مسیر هارت“ میتواند رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در بازه زمانی سه ماهه را در افراد مبتلا به درد حاد غیر تروماتیک قفسه سینه پیشبینی کند. با توجه به توافق بالا میان پزشک متخصص، رزیدنت قلب، و پرستار اورژانس، پرستاران میتوانند از این ابزار استفاده کنند.
سحر تاوان، نحله پرندآور، رسول اسلامی اکبر، محسن حجت، محمد هاشم عبدی، دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر استفاده از تجهیزات حفاظت فردی مقابله با کووید -19 بر شاخصهای فیزیولوژیک و خستگی دانشجویان کارورز پرستاری پس از عملیات احیای قلبی ریوی انجام شد.
زمینه. مواجهه کارکنان حوزه سلامت با ترشحات تنفسی بیماران، آنها را در معرض ابتلا به عفونتها قرار می دهد. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی توسط پرستاران، با وجود ایجاد ایمنی، اغلب ناراحتکننده توصیف میشود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی تصادفی استفاده از تجهیزات حفاظت فردی به عنوان متغیر مستقل، و شاخصهای فیزیولوژیک (ضربان قلب، فشار خون، درصد اشباع اکسیژن، و درجه حرارت) و شاخص خستگی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. محیط پژوهش، مجموعه پراتیک دانشکده پرستاری جهرم بود. نمونه پژوهش شامل دانشجویان کارورز پرستاری بودند که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تخصیص یافتند. نمونه های گروه آزمون در حین انجام احیای قلبیریوی شبیه سازی شده از تجهیزات حفاظت فردی استفاده کردند، در حالیکه در گروه کنترل، عملیات احیای قلبیریوی شبیه سازی شده بدون استفاده از این تجهیزات انجام شد. دادههای مربوط به متغیرهای وابسته، در هر دو گروه، قبل و بعد از انجام مداخله جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد.
یافتهها. قبل از عملیات احیای قلبیریوی شبیه سازیشده، تفاوت معنی داری بین گروه آزمون و کنترل از نظر ضربان قلب، میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، درصد اشباع اکسیژن، تب و خستگی مشاهده نشد، اما پس از انجام عملیات احیای قلبیریوی شبیه سازیشده، میانگین ضربان قلب (0/0001P≤)، میانگین فشار خون سیستولیک (0/035=P)، میانگین درجه حرارت (0/0001P≤)، و میانگین نمره خستگی (0/0001P≤) بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود، اما میانگین درصد اشباع اکسیژن بین گروههای مورد مطالعه تفاوت معنیداری نداشت.
نتیجه گیری. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی در حین احیای قلبیریوی شبیه سازیشده میتواند بر شاخصهای فیزیولوژیک شامل فشارخون، نبض، درجه حرارت و خستگی کادر درمان اثر گذارد.
|
|
|
|
|
|