[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
12 نتیجه برای امین

فاطمه بهرام نژاد، یونس محمدی، احمد علی اسدی نوقابی، هادی سیف، محسن امینی، بهاره شهبازی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف.هدف از انجام این مطالعه مقایسه کیفیت زندگی بیماران پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونرو آنژیوپلاستی کرونری ترانس لومینال از راه پوست، قبل،سه، شش و دوازده ماه پس از عمل بود.

زمینه.آنژیوپلاستی ترانس لومینال و پیوند بای پس عروق کرونر از روشهای درمانی رایج در بیماری عروق کرونر می باشند. به­دنبال آنژیوپلاستی ترانس لومینال، بیمار تنها یک روز در بیمارستان بستری می شود و نسبت به پیوند بای پس عروق کرونر هزینه های کمتری پرداخت می کند، اما باید دید که آیا بین کیفیت زندگی افراد در این دو گروه اختلافی وجود دارد.

روش کار.این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی چهار مرحله­ای آینده نگر بر روی 115 بیمار با عمل آنژیوپلاستی کرونری ترانس لومینال و 126 بیمار تحت عملجراحی بای پس عروق کرونر در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در فاصله سالهای 1386 تا 1384 بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای 40 سؤالی با پرسش هاییدرباره مشخصات دموگرافیک، اطلاعات بیماری و کیفیت زندگی واحد های مورد مطالعه بود. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی تست، کای دو، آزمون دقیق فیشر و آزمون فریدمن استفاده شد.

یافته ها.نتایج پژوهش نشان داد هر دو گروه پس از عمل، افت کیفیت زندگی داشته اند (P≤0.001).اما کیفیت زندگی در هر دو گروه تحت مطالعه در فاصله سه، شش و دوازده ماه بعد از عمل با هم اختلاف آماری معنی داری داشته است(P≤0.001).

نتیجه گیری.لازم است تیم درمان، بیماران و خانواده هایشان را پس از انجام هر کدام از این عملها حمایت کنند و آموزشهای لازم در این دوران را به بیماران بدهند و آنها را تشویق به پیگیری وضعیت بیماری خود نمایند.


فرهاد جعفری، فرامرز فلاحی، محمد حسن قوسیان مقدم، ناهید خلدی، محمود صمدپور، ملیحه امین زاده، محبوبه آقایی، فاطمه اعظمی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

هدف.هدف این مطالعه ارزیابی سطح آگاهی زنان در مورد عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی بود.

زمینه.با گسترش مدرنیته و فرهنگ شهرنشینی میزان شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در جهان به سرعت در حال افزایش است.

روش کار.این پژوهش یک مطالعه مقطعی می باشد که جامعه هدف آن را زنان گروه سنی 14 تا 66 ساله تشکیل می دهند. حجم نمونه 735 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت بررسی اعتبار پرسشنامه از روش تحلیل محتوا و برای اطمینان از پایایی از روش آزمون مجدد استفاده شد. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مناسب استفاده شد.

یافته ها.میانگین سنی شرکت کنندگان، 5 ± 4/23 سال بود. میانگین توده بدنی آنها 3 ± 7/21 کیلوگرم بر مترمربع به دست آمد. همچنین، 1/50 درصد شرکت کنندگان معتقدبودند اطلاعاتشان در خصوص بیماریهای قلبی عروقی کم وناکافی است. بیشترین منبع کسب اطلاعات افراد رادیو و تلویزیون (3/65 درصد) بود. از بین عوامل مؤثر در ایجاد بیماریهای قلبی عروقی، نمونه ها به سیگار کشیدن (2/93 درصد)، فشار عصبی و استرس (8/92 درصد)، چاقی (2/91 درصد)، چربی خون بالا (4/89 درصد)، مصرف غذای چرب (7/88 درصد) بیش از دیگر موارد اشاره داشتند. به علاوه، 2/75 درصد نمونه ها توانستند حداقل 50 درصد میانگین نمره آگاهی را کسب نمایند. نمره آگاهی با افزایش سن و تحصیلات و استفاده از رسانه های دیداری ارتباط معنی دارآماری داشت (به ترتیب003/0=P، 039/0=P و012/0=P). بین سطح آگاهی افراد با وضعیت تأهل و سطح اقتصادی ارتباط معنی داری یافت نشد(05/0

نتیجه گیری.پیشنهاد می گردد جهت ارتقاء آگاهی و کنترل ریسک فاکتورهای بیماریهای قلبی عروقی برنامه های مدون آموزشی، متناسب با سن، جنس، تحصیلات و فرهنگ گروههای مختلف جامعه طرح ریزی گردد.


حمید پیروی، منا علی نژاد نائینی، احمد امین،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف. هدف این مقاله مروری، معرفی پدیده کاشکسی قلبی برای اعضاء تیم درمانی مراقبتی به ویژه پرستاران است. به نظر می رسد آشنایی بیشتر اعضاء این تیم با پدیده کاشکسی بتواند آن را در کانون توجه برنامه مراقبتی برای بیماران درگیر با این مسئله جدی قرار دهد. زمینه. نارسایی قلبی وضعیتی سیستمیک است که با اختلال در کار قلب آغاز می شود و به دنبال آن، اختلال عملکرد بیشتر ارگان های بدن از جمله سیستم قلبی عروقی، ماهیچه ای اسکلتی، کلیوی، عصبی و غدد، ایمنی، هموستات، و التهابی رخ می دهد. نارسایی قلبی اکنون به عنوان یک بیماری چند سیستمی دیده می شود که می تواند ناخوشی هایی همچون کم خونی، مقاومت به انسولین، به هم خوردن توازن سیستم اتونومیک، و کاشکسی قلبی را ایجاد کند. با وجود اهمیت پدیده کاشکسی در افراد با نارسایی قلبی، به نظر می رسد به اندازه کافی در برنامه درمانی مراقبتی تیم ارائه دهنده خدمات سلامتی مورد توجه قرار نمی گیرد. روش کار. این مقاله به مرور مطالعات انجام شده بین سال های 1999 تا 2016 درباره کاشکسی قلبی می پردازد. جستجو در پایگاه های علمی Science direct و PubMed با کلیدواژه های نارسایی قلبی و کاشکسی قلبی منجر به یافتن 493 عنوان مقاله، شد. پس از بررسی مقالات، تعداد 41 عنوان مقاله برای تهیه مقاله حاضر مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها. طی دو دهه گذشته، با توجه به عدم وجود تعریفی واحد درباره کاشکسی قلبی، تلاش های بسیاری در راستای ارائه تعریفی واحد برای این پدیده صورت گرفته است. عدم توازن کاتابولیک/ آنابولیک و غلبه پدیده کاتابولیسم به دلیل مجموعه ای از فرایندهای ایمیونولوژیک، متابولیک، و عصبی هورمونی به عنوان پاتوفیزیولوژی این پدیده مورد توجه قرار گرفته است. بیشتر این فرایندها در اوایل شکل گیری نارسایی قلبی مزمن برای حفاظت قلب و سیستم گردش خون از آسیب و به منظور جبران کاهش عملکرد ماهیچه قلبی فعال می شوند. با توجه به اینکه مکانیسم های ایجاد کاشکسی چندگانه هستند، لازم است در درمان، مکانیسم های متعددی به طور همزمان مورد توجه قرار گیرند. اقدامات درمانی توصیه شده مبتنی بر پیشگیری، ورزش، تغذیه، و استفاده از داروها هستند. نتیجه گیری. کاشکسی قلبی به عنوان یکی از عوارض نارسایی قلبی مزمن اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی بیمار و پیامدهای بیماری دارد. موفقیت راهبردهای درمانی برای پیشگیری یا درمان کاشکسی قلبی به میزان زیادی به تبعیت بیمار از رژیم درمانی بستگی دارد، زیرا این راهبردها چنگانه هستند و لازم است به طور صحیح و کامل اجرا شوند.
ناهیده رحیمی، احمد امین، بهشید قدردوست،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تزریق دیورتیک داخل وریدی بر مدت بستری افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. در حالی که بیماری نارسایی قلبی همواره به بستری طولانی مدت در بیمارستان می­انجامد، استفاده از یک پروتکل استاندارد ممکن است بتواند منجر به کاهش هزینه­ها و عوارض در افراد مبتلا به این بیماری شود.
روش کار. در این مطالعه مداخله ای یک گروهی (بدون گروه کنترل)، 111 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن قلبی، تحت درمان با دیورتیک وریدی (هر نوبت، شش ساعت) به مدت یک سال در بخش نارسایی قلبی قرار گرفتند. این درمان در ماه اول به صورت یک بار در هفته، ماه دوم تا ششم به صورت یک بار هر دو هفته، و ماه هفتم تا دوازدهم به صورت یک بار در هر ماه انجام شد. در طول درمان با دیورتیک، آموزش­هایی درباره تغذیه، تنظیم داروها و اصلاح شیوه زندگی به بیماران داده شد. داده­های جمع آوری شده شامل برون­ده ادراری، وزن، دفعات و تعداد روزهای بستری، الکترولیت­ها، شاخص­های عملکرد کلیه و میزان مرگ بودند.
یافته ها. میانگین سنی نمونه ها 58/88 سال با انحراف معیار 16/33 بود. حداقل و حداکثر دوز دیورتیک تجویز شده، به ترتیب، 20 و 200 میلی­گرم بود. میانگین برون­ده ادرای، 1890 میلی­لیتر با انحراف معیار 1101 (حداقل، 200 میلی­لیتر و حداکثر 5700 میلی­لیتر) و میانگین کاهش وزن، 3/4 کیلوگرم با انحراف معیار 5/91  بود. افزایش کراتینین و هایپوکالمی به صورت گذرا، به ترتیب در 15 و 20 بیمار مشاهده شد. در دوره یک ساله درمان، 31 بیمار (27/4 درصد) نیازمند بستری در بیمارستان و انتقال به سی­سی­یو شدند.
نتیجه گیری. دوره­های کوتاه­مدت تزریق دیورتیک در افراد با نارسایی قلبی روشی ایمن است و می تواند بستری طولانی­مدت در بیمارستان را به حداقل برساند.

مهین نوملی، کیان علی پسندی، رامین محمدرضایی، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف تعیین تاثیر برنامه خودپایشی بر پیامدهای نارسایی قلب انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی بیماری مزمن و پیش رونده با شیوع در حال افزایش است. برنامه خودپایشی منجر به شناسایی علائم عدم جبران نارسایی قلب و به کارگیری اقدام مناسب و به موقع می شود، اما پتانسیل آن در بهبود پیامدهای نارسایی قلب هنوز سوال برانگیز است.
روش کار. در این مطالعه مروری روایتی، برای جمع آوری داده­ها از پایگاه های داده­ای Pubmed، Scopus، Web of science، Embase و Cochrane library استفاده شد. جستجوی مقالات در بازه زمانی سال های 1961 تا 2017 بدون محدودیت زبانی و با استفاده از کلیدواژه­های Self- monitoring، Heart failure وOutcome  و مترادف­های انگلیسی آنها صورت گرفت. معیار انتخاب مطالعات، تشابه موضوعی با عنوان مورد مرور، طراحی کارآزمایی بالینی و وجود خودپایشی وزن و ثبت آن در دفترچه توسط بیمار مبتلا به نارسایی قلب بود.
یافته ها. از 13924 مطالعه بازیابی شده، عنوان و خلاصه 8384 مطالعه از نظر معیارهای ورود غربالگری شدند. متن کامل 20 مقاله مرتبط دریافت شد. در نهایت اطلاعات مربوط به 12 مطالعه در بازه ی زمانی 1998 تا 2014 مرور شد. پیامد های  برنامه ی خودپایشی شامل بستری مرتبط با نارسایی قلب و ویزیت اورژانس، مرگ و میر، خودمراقبتی، کیفیت زندگی و سایر پیامدها مانند دانش بیماری، تماس تلفنی با ارائه دهنده مراقبت، کسر تخلیه، کلاس نارسایی قلب NYHA، پپتید ناتری یورتیک مغزی (BNP) و هزینه مراقبت بود.
نتیجه گیری. برنامه ی خودپایشی منجر به بهبود پیامدهای نارسایی قلب شده است. بنابراین، استفاده از دفترچه خودپایشی وزن و سایر علائم در کنار آموزش خودمراقبتی به منظور درگیر نمودن بیشتر بیمار در خودمراقبتی توصیه می شود.
فرزانه حسن زاده، زهره محمدزاده تبریزی، شهرام امینی، جواد ملک زاده، سید رضا مظلوم، زهرا پارسایی مهر،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف تعیین علل جداسازی مشکل از تهویه مکانیکی در بیماران بعد از عمل جراحی قلب انجام شد.
زمینه. طولانی شدن مدت تهویه مکانیکی یکی از چالش­های مهم در بیماران بعد از عمل جراحی قلب می‏باشد، زیرا می تواند
مرگ را به 30 تا 40 درصد افزایش دهد. خارج کردن سریع لوله تراشه در مدت کمتر از 6 ساعت بعد از عمل جراحی قلب به عنوان استاندارد در نظر گرفته شده ­است، زیرا بهبود عملکرد قلب، افزایش راحتی بیمار،کاهش عوارض تنفسی و همچنین، کاهش هزینه‏ها‏ را به همراه دارد و منجر به کاهش مدت بستری در بخش مراقبت‏ها‏ی ویژه می‏شود. از این رو، تشخیص سریع جهت پیشگیری از عوامل خطر جراحی قلب که طولانی شدن مدت تهویه مکانیکی و همچنین، اشکال در جداسازی از تهویه مکانیکی را به همراه دارد ضروری است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی بود که در آن 80 بیمار بستری در بخش مراقبت‏ها‏ی ویژه جراحی قلب بیمارستان امام رضا(ع) شهر مشهد در طول مدت 4 ماه، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات بیمارانی که تهویه مکانیکی در آنها بیشتر از 6 ساعت شده بود، جمع آوری شد و توسط نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ‏ها‏. تنها متغیری که با مدت تهویه مکانیکی ارتباط آماری معنی­دار داشت مصرف دخانیات بود (0/03p=). از علل تهویه مکانیکی طولانی مدت، تاخیر در به هوش آمدن (55/3 درصد)، اسیدوز متابولیک (35/5 درصد) و سایر موارد (9/2 درصد) بود.
نتیجه گیری. با در نظر گرفتن عواملی که بر طولانی­ شدن مدت تهویه مکانیکی تاثیر می­گذارند می‏توان از طریق کنترل و نظارت بیشتر، مدت تهویه مکانیکی را کاهش داد.

نیلا آمیغ، علی زاهدمهر، احمد امین، هومن بخشنده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر پیگیری بالینی توسط پرستار بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. بیماران مبتلا به نارسایی قلبی به دفعات در بیمارستان بستری می­شوند. یکی از دلایل اصلی بستری این بیماران تشدید علایم بیماری ناشی از ناتوانی فرد در انجام رفتارهای خودمراقبتی است. یکی از روش‌هایی که می‌تواند به بهبود رفتارهای خودمراقبتی این بیماران کمک کند پیگیری بالینی توسط پرستار است.
روش کار. پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل بود که از مهر 1394 تا اردیبهشت 1395 در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی شهر تهران انجام شد. در این پژوهش 80 فرد مبتلا به نارسایی قلبی به روش در دسترس از بین بیماران بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه قلبی انتخاب و با روش بلوک­بندی چهارتایی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون، پیگیری بالینی توسط پرستار هر دو هفته یک بار از طریق تلفن یا مراجعه حضوری دریافت کردند. گروه کنترل، آموزش پس از ترخیص و پیگیری‌های روتین را دریافت کردند. رفتارهای خودمراقبتی به وسیله چک­لیست خودمراقبتی، قبل و بعد از دوره سه ماهه مورد بررسی قرار گرفت. داده‌های پژوهش، در نرم افزار SPSS با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته‌ها. نمره خودمراقبتی قبل از شروع پیگیری در گروه کنترل، 62/1 با انحراف معیار 64/2 و در گروه آزمون، 62/1 با انحراف معیار 2/20 بود و از این نظر، تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه وجود نداشت. پس از انجام مداخله، نمره خودمراقبتی در گروه کنترل، 2/50 با انحراف معیار 2/38 و در گروه آزمون، 7/82 با انحراف معیار 93/0 بود و تفاوت آماری معنی‌داری بین میانگین نمره دو گروه مشاهده شد (0001/0P≤).
نتیجه‌گیری. پیگیری بالینی توسط پرستار سبب بهبود رفتارهای خود مراقبتی در افرا مبتلا به نارسایی قلبی می‌شود. می‌توان با استفاده از روش‌ پیگیری بالینی، رفتارهای خود مراقبتی این دسته از بیماران را بهبود بخشید و به کمتر شدن بار این بیماری کمک کرد.

معصومه ایمانی پور، امین حسینی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مقاله با هدف مروری بر تاثیر اکسیژناسیون غشایی برون­پیکری در درمان مسمومیت دارویی ناشی از کلسیم بلاکرها و بتابلاکرها انجام شد.
زمینه. بخش بزرگی از مسمومیت­های مربوط به داروهای قلبی­عروقی مربوط به داروهای مسدود کننده کانال کلسیمی و بتابلاکرها است. در میان علایم متنوع و شدید مسمومیت با این داروها، درمان شوک مقاوم به درمان یا دیسترس تنفسی حاد به عنوان یک چالش محسوب می­شود. اکسیژناسیون غشایی برون­پیکری می­تواند به عنوان یکی از درمان­های موثر در این نوع مسمومیت­ها به کار گرفته شود.
روش کار. این مطالعه به صورت مروری با جستجو در پایگاه­های Web of Science، Scopus و PubMed با کلیدواژه­های ECMO، Extracorporeal membrane oxygenation، Calcium channel blockers، و Beta blockers  در عنوان، چکیده و کلیدواژه مقالات انجام گرفت و مقالاتی که به بررسی تاثیر روش اکمو در درمان مسمومیت­های ناشی از داروهای قلبی­عروقی کلسیم بلاکر و بتابلاکر پرداخته بودند، انتخاب و بررسی شدند.
یافته ­ها. تعداد 20 مقاله مورد بررسی قرار گرفت که بر اساس گزارش آنها، 23 بیمار دچار مسمومیت با داروهای بتابلاکر یا کلسیم بلاکر با استفاده از اکمو به عنوان یک ابزار کمکی مورد درمان قرار گرفته بودند. در 22 مورد از اکموی وریدی-شریانی و در یک مورد از اکموی وریدی-وریدی استفاده شده بود. به طورکلی، استفاده از اکمو در بیش از 90 درصد بیماران دچار مسمومیت با داروهای قلبی­عروقی با موفقیت کامل همراه بوده است.
نتیجه­ گیری. با وجود جدید بودن روش درمانی اکمو و عدم انجام کارآزمایی بالینی در این خصوص، نتایج مطالعات موردی گزارش­شده حکایت از درصد موفقیت بالای کاربرد این روش در درمان مسمومیت ناشی از داروهای کلسیم بلاکر و بتابلاکر دارد. لذا لازم است این روش درمانی بیشتر مورد توجه و استناد مراقبین و درمانگران قرار گیرد.

منیر جاور، امین رفیعی پور، مهرداد ثابت،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه­ ای استرس درک‌ شده در رابطه بین خودکارآمدی و کیفیت زندگی در افراد با بیماری قلبی ­عروقی انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی ­عروقی به عنوان یک وضعیت جسمی مزمن و ناتوان­ کننده، از شایع­ترین علل مرگ است و می­تواند کیفیت زندگی فرد را متاثر سازد. در همین راستا، لازم است متغیرهای مرتبط با کیفیت زندگی در این بیماران شناسایی شوند.
روش کار. مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی ­همبستگی و از نوع مدل­سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد با بیماری قلبی ­عروقی مراجعه ­کننده به بیمارستان­های قلب و مراکز بازتوانی قلب تهران در سال 1398 بود که از این جامعه، تعداد 151 نفر بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ ها شامل پرسشنامه خودکارآمدی بیماران قلبی سالیوان، پرسشنامه استرس درک‌شده کوهن و مقیاس کیفیت زندگی (SF-36) بود.
یافته ­ها. نتایج پژوهش نشان داد که درک منفی از استرس و درک مثبت از استرس با ابعاد کیفیت زندگی، به ترتیب دارای رابطه منفی و مثبت معنادار بودند. خودکارآمدی با ابعاد کیفیت زندگی دارای رابطه مثبت معنادار بود. همچنین، استرس درک‌شده در رابطه بین خودکارآمدی با ابعاد کیفیت زندگی دارای نقش میانجی بود.
نتیجه­ گیری. بر اساس یافته­ های این مطالعه، به منظور ارتقای کیفیت زندگی افراد با بیماری قلبی ­عروقی می­توان به تدوین برنامه­ هایی در جهت تقویت خودکارآمدی و کاهش استرس اقدام نمود.

سحر عوض پور، امین امینی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف مقایسه تأثیر دو نوع تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر مقادیر پلاسمایی آدیپونکتین، لپتین و فشارخون پرستاران دارای اضافه وزن انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی ­عروقی به عنوان یک وضعیت جسمی مزمن و ناتوان­­ کننده، یکی از شایع­ترین علت ­های مرگ در جهان است و می­تواند سطح سلامتی افراد به ویژه پرستاران را که در معرض انواع بیماری­ ها هستند تحت تأثیر قرار دهد. لازم است متغیرهای مرتبط با سطح سلامتی در این این افراد شناسایی شوند.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی تصادفی­ شده، 27 پرستار (با میانگین سنی 25/81 سال با انحراف معیار 0/6، میانگین قد 158/01 سانتی­متر با انحراف معیار 7/6، و میانگین وزن 69/41 کیلوگرم با انحراف معیار 0/25) به طور داوطلبانه وارد مطالعه شدند و به ­صورت تصادفی در سه گروه 9 نفری تحت عنوان ­های گروه تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 (هشت ثانیه دوی سریع و دوازده ثانیه بازیافت فعال)، گروه تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 2 (آزمون رفت­ وبرگشت 40 متر با حداکثر سرعت)، و گروه کنترل قرار گرفتند. تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 به مدت چهار هفته، هفته ­ای سه جلسه، هر جلسه 6 تا 9 دقیقه با بیشتر از 90 درصد ضربان قلبی بیشینه اجرا شد. تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 2 به مدت چهار هفته، هفته­ ای سه جلسه با بیش از 90 درصد ضربان قلبی بیشینه اجرا شد. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. تحلیل داده ­ها با استفاده از آزمون تی وابسته و ANCOVA در SPSS انجام شد.
یافته ­ها. تحلیل داده ­ها نشان داد اجرای تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 و نوع 2، تأثیر معناداری بر کاهش مقادیر لپتین پلاسما، فشارخون سیستولی و دیاستولی و افزایش غلظت آدیپونکتین پلاسما در پرستاران دارد. هر دو روش تمرینی باعث بهبود شاخص­ های سلامتی (آدیپونکتین، لپتین و فشار خون سیستولی و دیاستولی) می­شوند، اما تمرین  تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 در مقایسه با نوع 2، باعث کنترل و تنظیم بهتر این شاخص­ ها شد.
نتیجه­ گیری: به نظر می­رسد تمرین تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 نسبت به تمرین تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 2 روش بهتری برای بهبود سطوح آدیپونکتین، لپتین، فشار خون سیستولی و دیاستولی در پرستاران است.

جاسم اله یاری، فرناز جهانتیغ، بنیامین سعادتی فر، جواد جعفری، محمدصادق سرگلزائی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
هدف. در این مطالعه مروری، مطالعاتی که به بررسی فراوانی بستری مجدد و عوامل تاثیرگذار بر آن در مبتلایان به نارسایی قلبی در ایران پرداخته­ اند، مورد بررسی و بحث قرار گرفتند.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان یک بیماری مزمن پیش­ رونده می­تواند باعث کاهش کیفیت زندگی و افزایش هزینه­ های درمانی در افراد مبتلا گردد. میزان بستری مجدد در این بیماران نسبتاً بالا است و به عنوان یک مشکل عمده سلامتی مطرح است.
روش کار. مطالعه حاضر به صورت مروری نظام­ مند با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی IranMedex، SID، Magiran، Proquest، Web of Science، Google Scholar، و PubMed با استفاده از کلیدواژه ­های ”نارسایی قلبی“، ”نارسایی احتقانی قلبی“، و ”بستری مجدد“ بر اساس Mesh و بدون محدودیت زمانی انجام شد. جستجو و استخراج مقالات توسط دو محقق به صورت مستقل انجام شد. تمام مقالاتی که واجد معیارهای ورود به مطالعه بودند، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ ها. از 601 مقاله در جستجوی اولیه، 7 مقاله براساس معیارهای ورود وارد مرحله نهایی مطالعه جهت تحلیل گردیدند. براساس مطالعات، میزان بستری مجدد از 10/9 تا 40 درصد متفاوت بود. عواملی از قبیل سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت اشتغال، بیماری زمینه ­ای، کلاس بیماری، وضعیت ضعیف رعایت رژیم درمانی و غذایی، پوشش بیمه ­ای، و محل سکونت از جمله عوامل تاثیرگذار بر میزان بستری مجدد مبتلایان به نارسایی قلبی بودند.
نتیجه ­گیری. براساس نتایج مطالعه حاضر، میزان بستری مجدد در بین مبتلایان به نارسایی قلبی بالا است و انجام اقدامات مداخله­ ای از قبیل اقدامات آموزشی جهت ارتقای سطح آگاهی و انجام فعالیت­های خودمراقبتی توصیه می­گردد.

الهام نظری، هومن بخشنده، آرش کریمی، بهزاد یوسفی یگانه، امین نامداری، منیره کمالی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی مطابقت دستورالعمل‌های نظارت آنتی‌بیوتیک وزارت بهداشت با تجویز کارباپنم‌ها در بیماران تحت عمل جراحی قلب باز انجام شد.
زمینه. مقاومت آنتی­بیوتیکی، یک چالش مهم برای نظام ­های سلامت است و می­تواند هزینه­ های اقتصادی، مدت درمان، و موارد مرگ را در بیماران بستری افزایش دهد.
روش کار. این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 70 نفر (35 زن و 35 مرد) از بیماران تحت عمل جراحی قلب در بازه زمانی فروردین 1400 تا پایان شهریور 1400 در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب وعروق شهید رجایی تهران انجام گرفت. داده ­ها با حضور بر بالین بیماران و بررسی پرونده بیمار جمع آوری شدند و در نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته­ ها. بر اساس نتایج این پژوهش، تجویز آنتی ­بیوتیک کارباپنم در 81 درصد بیماران، صحیح و در 19 درصد بیماران، نادرست بود. بیشترین آنتی­ بیوتیک تجویزشده، مروپنم (92/9 درصد) و میانگین تعداد آنتی­ بیوتیک تجویزی برای هر بیمار، 1/87 بود. بیشترین درصد تجویز کارباپنم­ها، در بیماران مبتلا به پنومونی ناشی از ونتیلاتور (55/7 درصد) و در بیماران تحت جراحی بای­پس عروق کرونر (34/2 درصد) بود. باتوجه به افزایش مقدارکلیرانس کراتین در طول مصرف دارو، 55/7 درصد بیماران پس از 72 ساعت از شروع مصرف کارباپنم نیازمند تعدیل دوز ابتدایی و 15/7 درصد نیازمند قطع دارو بودند. فراوان­ترین سویه­ های عامل عفونت به ترتیب، کاندیدا آلبیکینز، کلبسیلا پنومونی، و استافیلوکوکوس اورئوس بودند.
نتیجه­ گیری. برنامه های مدیریت آنتی­ بیوتیکی می­توانند مصرف غیر منطقی آنتی ­­بیوتیک­ هایی همچون کارباپنم را محدود نمایند و با جلوگیری از توسعه مقاومت آنتی­ بیوتیکی به بهبود درمان عفونت­ ها کمک کنند.



صفحه 1 از 1     

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4710