[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
9 نتیجه برای نگرش

رضا شهرآبادی، دریادخت مسرور، سکینه حاجی زاده، فاطمه حسینی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین و مقایسه نگرش دانشجویان پرستاری سال چهارم و دانشجویان پزشکی سال هفتم دانشگاه علوم پزشکی ایران در زمینه مراقبت معنوی از بیماران انجام گرفت.

زمینه. معنویت مفهومی چند بعدی و پیچیده می باشد که دارای جنبه های شناختی، تجربی و رفتاری است. جهت حفظ سلامت و ارتقاء آن، توجه به مراقبت در ابعاد فیزیکی، ذهنی، احساسی و معنوی حائز اهمیت بسیاری است. مطالعات نشان می دهند که تعداد زیادی از بیماران بر این باورند که معنویت نقش مهمی در زندگیشان دارد، ارتباطی مثبت میان اعتقادات مذهبی و معنوی با روند بهبودی آنها وجود دارد و مایلند پزشکان و تیم درمان این عوامل را در مراقبت، مورد توجه قرار دهند.

روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی مقایسه ای بود که در آن، به منظور بررسی نگرش دانشجویان پزشکی و پرستاری در زمینه مراقبت معنوی از بیماران از "مقیاس دیدگاه مراقبت معنوی" (Spiritual Care Perspective Scale) استفاده شد. در مجموع 110 نفر از دانشجویان پرستاری  و 220 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران در این مطالعه شرکت کردند. به منظور سازماندهی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد.

یافته ها. بر اساس یافته ها، 56 درصد دانشجویان پرستاری و 8/51 درصد دانشجویان پزشکی نسبت به مراقبت معنوی از بیماران نگرش مثبت داشتند و اختلاف معنی دار آماری بین آنها وجود نداشت. دانشجویان پرستاری در مورد در نظر گرفتن یک نیروی برتر یا وجود ماورایی برای داشتن سلامت معنوی و تلاش تیم درمان در جهت رشد و ارتقاء معنویت نسبت به دانشجویان پزشکی نگرش مطلوب تری داشتند و دانشجویان پزشکی در مورد در نظر گرفتن مراقبت های معنوی به عنوان بخشی از حیطه های عملکرد مراقبتی نسبت به دانشجویان پرستاری نگرش مطلوب تری داشتند.

نتیجه گیری. توجه مسئولین برنامه ریزی آموزشی نسبت به گنجاندن مباحث معنویت و مراقبت معنوی در برنامه آموزشی افرادی که برای ارائه خدمات بهداشتی درمانی تربیت می شوند ضروری به نظر می رسد. نیاز به فرهنگ سازی در حیطه اصول اعتقادی و مذهبی و آموزش آن در میان نسل جوان و تحصیل کرده احساس می شود.


شبنم زعفری نوبری، بهشید قدردوست، زهرا حنیفی، شیوا خالق پرست اطهری،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر آموزش چهره به چهره و ارائه مداخلات مشاوره ای به بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد در معرض خطر آنفارکتوس حاد میوکارد، بر دانش، نگرش و باورهای آنها نسبت به بیماری و علایم آن و واکنش مناسب به علایم در یک و سه ماه بعد از شروع بیماری بود.

زمینه. بیماری های عروق کرونر یکی از مشکلات اصلی حوزه سلامت در جوامع پیشرفته بشری می باشد. میزان مرگ و میر ناشی از آنفارکتوس حاد میوکارد به میزان زیادی بستگی به فاصله زمانی شروع علایم تا زمان انجام مداخلات برای برقراری خونرسانی مجدد دارد. برقراری خونرسانی مجدد زمانی بهترین نتیجه را می دهد که انجام آن در60 دقیقه ابتدایی بعد از شروع علایم صورت گیرد. تاکنون مطالعات بسیاری برای یافتن راهکارهای کاهش زمان تاخیر انجام گرفته است. در برخی از این مطالعات به آموزش از طریق رسانه های جمعی اشاره شده است که به نظر می رسد کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

روش کار. در این کارآزمائی بالینی با گروه کنترل، 300 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی با تشخیص سندرم کرونری حاد وارد مطالعه شدند. ملاک ورود بیماران به مطالعه، عدم ابتلا به بیماری توام جدی و پیچیده مثل بیماری روانی یا نارسایی مزمن کلیه، بیماری های نورولوژیکی یا بدخیمی ها، و توانایی در برقراری ارتباط (فهمیدن زبان فارسی یا پاسخ دادن به زبان فارسی) بودند. مداخله بر اساس مدل خود تنظیمی لونتال درباره رفتارهای بیماری قلبی شامل دادن اطلاعات، مسایل عاطفی و عوامل اجتماعی انجام گرفت بیماران پس از تکمیل فرم رضایت نامه آگاهانه، به طور تصادفی در یکی از دو گروه مداخله یا کنترل قرار گرفتند. به بیماران گروه کنترل، دستورالعمل های معمول درباره علایم و دریافت مراقبت از پرستاران ارائه شد و گروه مداخله علاوه بر دستورالعمل های معمول، آموزش ها و مداخلات مشاوره ای توسط پرستاران را نیز دریافت کردند. داده ها در سه مرحله ی شروع مداخله (بعد از تقسیم تصادفی و قبل از قرار گرفتن در گروههای یادگیری)، یک ماه و سه ماه پس از مداخله جمع آوری شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک، و پرسشنامه  ضریب پاسخگویی (واکنش) به سندرم کرونری حاد بر اساس ابزار مطالعه REACT (Rapid Early Action for Coronary Treatment) بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS  نسخه 15 تحلیل شد.

یافته ها. درصد بیمارانی که عوامل خطرزای بیماری را خود گزارش کرده بودند یا سابقه قبلی بیماری قلبی عروقی داشتند، در هر دو گروه بالا بود. بیشتر بیماران دو گروه در برنامه مراقبتی خود، مراجعه به متخصص قلب داشتند. نمرات آگاهی، نگرش و باورها در گروه مداخله، یک و سه ماه پس از آموزش به طور معنی داری افزایش یافته بود. مقایسه بین گروهی نشان داد که آگاهی، نگرش و باورهای گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری در طول زمان بیشتر شده بود (0001/0P≤).

نتیجه گیری. آموزش و مشاوره نسبتا کوتاه چهره به چهره باعث بهبود دانش، نگرش و باور بیمار نسبت به سندرم کرونری حاد می شود و بنابراین، ممکن است زمان به تاخیر افتادن درمان علایم این بیماری را کاهش دهد. بالا رفتن سطح دانش بیماران به عنوان اولین و اصلی ترین گام در برخورد با علایم سندرم کرونری حاد می باشد.


عصمت کاردان برزکی، هومن بخشنده، اکبر نیک پژوه، الهام الهی، مجید حق جو،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

خلاصه

هدف. این مطالعه‌ با هدف مقایسه‌ تاثیر آموزش به دو روش سخنرانی و چند رسانه­ای بر دانش، نگرش و عملکرد پرستاران شاغل در بخش‌های قلب در زمینه مراقبت از بیمار دارای پیس‌میکر موقت انجام شد.

زمینه. دیس‌ریتمی‌های قلبی از شایع‌ترین بیماری‌های قلبی عروقی هستند. یکی از راه های درمان یا پیشگیری از دیس‌ریتمی، کار گذاشتن پیس‌میکر موقت می‌باشد. اموزش پرستاران به عنوان بزرگ‌ترین گروه ارائه دهنده‌ی مراقبت از بیماران دارای پیس‌میکر موقت امری ضروری است. بنابراین، لازم است تا این آموزش به موثرترین شیوه‌ی ممکن برای آنان فراهم گردد.

روش کار. این مطالعه‌ی تجربی در سال 1394 بر روی 52 پرستار شاغل در مرکز قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد. شرکت کنندگان به روش تصادفی به دو گروه سخنرانی و چندرسانه‌ای تقسیم شدند. تاثیر آموزش بر دانش، نگرش و عملکرد شرکت کنندگان، قبل و سه هفته بعد از آموزش بررسی شد. داده‌ها در نرم افزار SPSSنسخه 22 با استفاده از آزمون های مان ویتنی و ویلکاکسون تحلیل شدند.

یافته ها. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز دانش در دو روش سخنرانی و چندرسانه‌ای به ترتیب از 12/5 (14-10) و 11 (12-9) قبل از مداخله به 17 (19-15) و 17 (19-13) بعد از مداخله افزایش یافت. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز عملکرد از 29 (30-26) و 30 (31-26) قبل از مداخله به 34 (35-32) و 34 (35-32) بعد از مداخله افزایش یافت. امتیاز دانش و عملکرد واحدهای پژوهش بعد از آموزش، در هر دو روش به طور معنی داری افزایش یافت، ولی تفاوتی بین دو روش دیده نشد. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز نگرش در دو روش سخنرانی و چندرسانه‌ای به ترتیب 62/5 (64-60) و 64 (66-63) قبل از مداخله، و 64 (64-60) و 63 (64-61) بعد از مداخله بود. امتیاز نگرش قبل و بعد از مداخله در دو گروه در مقایسه با یکدیگر تفاوت آماری معنی داری نداشتند.

نتیجه گیری. این پژوهش نشان داد تفاوتی در تاثیر دو روش آموزش سخنرانی و چند رسانه‌ای بر دانش، نگرش و عملکرد در زمینه مراقبت از بیمار دارای پیس‌میکر موقت وجود ندارد. یعنی آموزش به روش چند رسانه‌ای می‌تواند به اندازه روش سخنرانی موثر باشد. بنابراین، استفاده از روش آموزشی چند رسانه‌ای می‌تواند به عنوان یک راهکار مناسب برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده آموزش مطرح باشد. البته این امر مستلزم فراهم شدن زیر‌ساخت‌ها و طراحی صحیح برنامه‌های آموزشی می‌باشد.


نسیم نادری، ژاله محمدعلیها، یاسمن خلیلی، پری کرمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی سطح دانش، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، عمده ترین عامل مرگ در جهان و دلیل عمده پذیرش مجدد بیمارستانی، به ویژه در بیماران مسن می­باشد. آموزش خودمراقبتی جزء ضروری مراقبت از این بیماران است و پرستاران به عنوان ارائه دهندگان اصلی آموزش خودمراقبتی به بیماران باید علاوه بر داشتن دانشکافی جهت ارائه آموزش، از نگرش و عملکرد مناسبینیز در این زمینه برخوردار باشند.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. تعداد 174 پرستار با حداقل یک سال سابقه کاری شاغل در بخش های داخلی، سی سی یو، و پست سی سی یو در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی در شیفت های مختلف صبح، عصر و شب پس از اعلام رضایت شفاهی، پرسشنامه 4 قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، دانش، نگرش و عملکرد در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی را تکمیل نمودند.­داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های غیرپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس، و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSSنسخه 22 تحلیل گردید.
یافته ها. بر اساس نتایج، بیشترین درصد پرستاران (70/1 درصد) دارای نمره دانش متوسط بودند. دانش پرستاران با سطح تحصیلات و تجربه کار در بخش محل کار دارای ارتباط آماری معنادار بود. همچنین، 67/8 درصد پرستاران دارای عملکرد خوبی در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بودند. بین عملکرد و گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت ارتباط آماری معنادار مشاهده شد. بر اساس یافته ها، 92/5 درصد پرستاران دارای نگرش مثبت نسبت به  آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بود. نگرش پرستاران با سطح تحصیلات، گذراندن دوره آموزشی و نوع شیفت کاری ارتباط آماری معنادار داشت.
نتیجه گیری.دانش پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی در سطح متوسط می باشد. اکثر پرستاران دارای نگرش مثبت و عملکرد خوبی بودند. برنامه­های آموزش ضمن خدمت و دوره ای جهت ارتقای دانش پرستاران در این زمینه لازم به نظر می­رسد.

لیلا مردانیان دهکردی، لادن ناصح، منیره باباشاهی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی دانش و نگرش مردم شهر اصفهان در زمینه پیشگیری از بیماری­های قلبی عروقی انجام شد.
زمینه. بیماری­های قلبی عروقی عمده ترین علت مرگ و ناتوانی به شمار می­روند.  فقدان آگاهی درباره عوامل خطرساز این بیماری­ها باعث عدم رعایت سبک زندگی سالم و زمینه پیدایش یا پیشرفت بیماری می­شود.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود که در سال 1395 بر روی 384 نفر از مردم اصفهان انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه­های پژوهشگرساخته درباره دانش و نگرش نسبت به پیشگیری از بیماری­های قلبی عروقی جمع­آوری و با آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزارSPSS  (نسخه 16) تحلیل شدند.
یافته ها. مشارکت­کنندگان از دانش خوبی درباره پیشگیری از بیماری­های قلبی عروقی برخوردار بودند (میانگین نمره 13/11 با انحراف معیار 1/94) (از حداکثر نمره 14). همچنین، نگرش افراد درباره پیشگیری از بیماری­های قلبی عروقی مثبت بود (میانگین نمره 30/36 با انحراف معیار 4/05) از حداکثر نمره 40). بر اساس یافته ها دانش درباره پیشگیری از بیماری­های قلبی عروقی با آموزش­های دریافت شده قبلی و تحصیلات ارتباط آماری معنی دار داشت، اما ارتباط آماری معنی داری بین نگرش و ویژگی های دموگرافیک مشاهده نشد.
نتیجه گیری. دانش مردم شهر اصفهان درباره پیشگیری از بیماری­های قلبی عروقی خوب و نگرش آنها در این زمینه مثبت بود. با آموزش عوامل خطرساز بیماری­های قلبی می توان دانش و نگرش مردم را نسبت به این بیماری­ها بهبود بخشید و گامی مهم در تغییر سبک زندگی افراد و پیشگیری از ابتلا به بیماری­های قلبی عروقی برداشت.

شهناز پولادی، فاطمه دهقان آزاد، محمدرضا یزدانخواه فرد، رحیم طهماسبی، عبدالرضا احمدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف طراحی و روان­سنجی پرسشنامه آگاهی، نگرش و بکارگیری خودمراقبتی در بیماران تحت عمل بای­پس عروق کرونر مبتنی بر مدل والتز انجام شد.
زمینه. رفتارهای خودمراقبتی در بیماران قلبی از ارکان اصلی درمان این بیماران می‌باشد. عدم بکارگیری رفتارهای خودمراقبتی صحیح سبب کاهش پیشرفت بهبودی این دسته از بیماران می‌شود و هزینه های زیادی را بر سیستم بهداشتی تحمیل می‌کند.
روش کار. در این مطالعه روش‌شناختی، طراحی و روان­سنجی پرسشنامه طی چهار مرحله: 1) تعریف مفهوم نظری و عملیاتی خودمراقبتی بیماران تحت عمل بای­پس عروق کرونر در زمینه بیماری، رژیم غذایی، دارویی، مراقبت از زخم، فعالیت بدنی، فعالیت جنسی، فعالیت اجتماعی، وضعیت روحی روانی و استعمال دخانیات؛ 2)طراحی گویه‌های پرسشنامه با الگوگیری از دیگر ابزارهای مورداستفاده در زمینه بیماری‌های قلبی؛ 3) تعییین اعتبار صوری (سنجش میزان تناسب، دشواری و ابهام گویه‌ها و میزان اهمیت توسط بیماران) و اعتبار محتوای پرسشنامه (سنجش میزان مناسبت و ضرورت گویه‌ها توسط اساتید و متخصصین و محاسبه شاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا؛  و 4) بررسی همسانی درونی پرسشنامه با تعیین ضریب آلفای کرونباخ انجام شد.
یافته‌ها. اولین نسخه پرسشنامه با 56 گویه طراحی شد و در طی فرایند سنجش روایی و پایایی، 15 گویه حذف گردید. نسخه نهایی این پرسشنامه با 41 گویه در 3 حیطه آگاهی (14 گویه)، نگرش (7 گویه) و بکارگیری (20 گویه) استخراج گردید. نتایج حاصل از فرایند روان­سنجی پرسشنامه شامل شاخص روایی محتوایی 0/99، نسبت روایی محتوایی 0/96 و همسانی درونی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 0/70 نشان دهنده روایی و پایایی مطلوب این پرسشنامه می‌باشد.
نتیجه‌گیری. این پرسشنامه با 41 گویه قابلیت بکارگیری در سیستم‌های ارزیابی بیماران تحت عمل بای­پس عروق کرونر را دارا می‌باشد. اندازه‌گیری روایی سازه جهت روایی ابعاد پرسشنامه حاضر پیشنهاد می‌گردد.

پویا فرخ نژاد افشار، پروین اشکانی راد، سارا حسینی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نگرش پرستاران بخش­های مراقبت ویژه نسبت به موانع و رفتارهای حمایتی ارائه مراقبت پایان زندگی در مرکز قلب و عروق شهید رجایی انجام شد.
زمینه. مراقبت­های پایان زندگی از جمله وظایف مهم پرستاری در بخش­ مراقبت ویژه است. بررسی دیدگاه پرستاران درباره رفتارهای حمایتی برای بیماران در حال مرگ به شناسایی بهتر این رفتارها و موانع آنها منجر خواهد شد.
روش کار. مطالعه حاضر مطالعه­ای توصیفی مقطعی است که در آن، 160 پرستار شاغل در بخش­های مراقبت ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجایی در سال 1395 به روش سرشماری انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از فرم جمع­آوری اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد نظرسنجی ملی پرستاران مراقبت­های ویژه درباره مراقبت پایان زندگی (NSCCNR-EOL) استفاده شد. داده­ها با استفاده از نرم­افزار SPSS  نسخه 22 تحلیل شدند.
یافته­ ها. مهمترین مانع در مراقبت پایان زندگی ”دوستان و خانواده­هایی که به طور مداوم از پرستار درخواست توضیح شرایط بیمار را دارند، به جای اینکه عضوی از خانواده بیمار جهت این امر تعیین شود“ بود که بالاترین نمره موانع (25) را دریافت نمود. در زمینه مراقبت حمایتی، ”جمع­آوری تمامی مدارک توسط منشی بخش جهت امضای خانواده قبل از ترک بخش“ بیشترین نمره (20) را دریافت کرد.
نتیجه ­گیری. بر اساس یافته ­های این پژوهش، از دیدگاه پرستاران، آموزش مناسب مراقبت پایان زندگی و مراقبت تسکینی به پرسنل کادر درمان، آموزش به خانواده­ها در مورد مسائل مرگ و مردن و توجه به مراقبت همه­جانبه از بیمار و خانواده آنها سبب بهبود مراقبت پایان زندگی از بیماران در حال مرگ می­شود.
 

پیام عباسی، حمید پیروی، سید حبیب اله کواری، حمید حقانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین آمادگی بخش­های مراقبت ویژه بیمارستان­های دانشگاه علوم پزشکی ایران برای اجرای مراقبت خانواده­محور انجام شد.
زمینه. در نظام­های مراقبتی درمانی، ایجاد رضایت در بیماران از مهم­ترین چالش­ها محسوب می­شود. مراقبت خانواده­محور رویکردی نوآورانه برای برنامه­ریزی، اجرا و ارزیابی مراقبت­های سلامتی است که بر همکاری­های سودمند دو طرفه بیمار و خانواده با مراقبین سلامتی بنا نهاده شده است. مراقبت خانواده­محور مستلزم توجه به خانواده به عنوان مرکز اصلی مراقبت­ها است که با وجود مزایای فراوان، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
روش کار. مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی بود که در آن، بخش­های مراقبت ویژه بیمارستان­های دانشگاه علوم پزشکی ایران به عنوان نمونه­ پژوهش، از نظر آمادگی جهت اجرای مراقبت خانواده­محور مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد 414 نفر (328 پرستار و 86 پزشک) شاغل در بخش مراقبت ویژه به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به اجرای برنامه مراقبت خانواده­محور را تکمیل کردند. مناسبت ساختار فیزیکی و تجهیزات بخش برای اجرای مراقبت خانواده­محور با استفاده از چک­لیست بررسی شد. داده­های جمع­آوری­شده، در نرم­افزار SPSS با استفاده از آمار توصیفی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ها. بیشترین درصد پرستاران (60/9 درصد) نسبت به مراقبت خانواده­محور نگرش منفی داشتند و با اجرای آن مخالف بودند. در مقابل، بیشترین درصد پزشکان (57/3 درصد)، نسبت به مراقبت خانواده­محور نگرش مثبت داشتند و با اجرای آن موافق بودند. میانگین آمادگی بخش­های مراقبت ویژه بیمارستان­های دانشگاه علوم پزشکی ایران از نظر امکانات و تجهیزات، 32/7 درصد و میانگین آمادگی از نظر ساختار فیزیکی، 51/6 درصد بود.
نتیجه­گیری. پزشکان و پرستاران دیدگاه­های متفاوتی در مورد نقش خانواده در فرآیند مراقبت دارند. این تفاوت دیدگاه می­تواند نشان­دهنده روشن نبودن راهبرد برای انجام مراقبت خانواده­محور باشد. رفع تفاوت­های موجود در دیدگاه پرستاران و پزشکان درمورد مراقبت خانواده­محور نیازمند تبیین بیشتر این مفهوم در محیط­های مراقبتی است.
معصومه آقایی، زهرا رزاقی، معصومه ایمانی پور،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه پرستاران بخش ­های مراقبت ویژه نسبت به برقراری ارتباط با بیماران غیرهوشیار یا هوشیار اینتوبه فاقد توانایی تکلم انجام شد.
زمینه. برقراری ارتباط از ابزارهای مهم در مراقبت از بیمار محسوب می­شود و در بخش­ های مراقبت ویژه از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا بسیاری از بیماران به دلایل بیماری یا درمانی قادر به برقراری ارتباط کلامی و تکلم نیستند.
روش کار. این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی با مشارکت 174 پرستار شاغل در بخش­ های ویژه که به روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند، انجام شد. داده ­ها به­ صورت خودگزارش ­دهی با استفاده از پرسشنامه محقق­ ساخته جمع ­آوری شدند. پرسشنامه دارای دو بخش دیدگاه در مورد برقراری ارتباط با بیماران غیرهوشیار یا هوشیار اینتوبه ناتوان در تلکم و عوامل مرتبط با عدم برقراری ارتباط با این بیماران بود که به یکی از دو شکل کاغذی یا الکترونیک در اختیار پرستاران واجد شرایط قرار ­گرفت. داده ­ها در نرم­افزار SPSS نسخه26 با شاخص ­های آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون بررسی و تحلیل شدند.
یافته ­ها. نتایج نشان داد اکثریت واحدهای مورد پژوهش (94/3 درصد) درباره برقراری ارتباط با بیماران ناتوان در تکلم بستری در بخش­های مراقبت ویژه دیدگاه مثبت داشتند. همچنین، مشخص شد تعداد زیاد بیماران، بی ­علاقگی به کار در بخش مراقبت ویژه، حجم زیاد کارهای غیرتخصصی پرستاری، خستگی روانی و عدم تسلط به مهارت ­های ارتباطی، بیش از بقیه عوامل با عدم برقراری ارتباط با این بیماران مرتبط است.
نتیجه­ گیری. با توجه به دیدگاه مثبت پرستاران نسبت به برقراری ارتباط با بیماران غیرهوشیار یا هوشیار اینتوبه ناتوان در تلکم می­توان از این دیدگاه مثبت در جهت ارتقای عملکردهای ارتباطی پرستاران کمک گرفت. ضمن اینکه لازم است با اتخاذ تدابیر مدیریتی برای کنترل برخی عوامل مرتبط با عدم برقراری ارتباط با بیماران ناتوان در تکلم، به بهبود کیفیت و کمیت ارتباط با این بیماران، کمک نمود.


صفحه 1 از 1     

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 38 queries by YEKTAWEB 4660