24 نتیجه برای نارسایی قلبی
جمال الدین بگجانی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف از این مطالعه معرفی راهکاری موثر به نام هماهنگ سازی انقباضبطنها توسط پیس میکر دو بطنی در درمان بیماران مبتلا به نارسایی قلبی می باشد.
زمینه. درحال حاضر، بیش از22 میلیون نفر دردنیا از نارسایی قلبی رنج می برند. دراین بیماری، خونرسانی قلب و اندامها به علت عدم کفایت بطنها مختل شده است، به طوری که بعد ازمدتی، کیفیت زندگی بیماران در تمام جنبه ها، به ویژه تحرک کاهش می یابد. در سالهای اخیر، دارو درمانی، تغییر شیوه زندگی و جراحی های قلبی از درمان های رایج این بیماری محسوب شده اند، با این وجود، بروز آریتمی های قلبی در بیش از 40 درصد بیماران، ادامه زندگی را با مشکل مواجه ساخته است. امروزه کاربرد پیس میکر جهت هماهنگ سازی انقباض بطنی و بهبود علائم در درمان نارسایی قلبی ابتکاری نو درعلم پزشکی محسوب می شود.
یافته ها. نتایج پژوهشهای انجام شده بیانگر این مطلب می باشند که بعد از کاشت پیس میکر، بهبود قدرت انقباضی قلب، افزایش کسر تخلیه بطن چپ، افزیش حجم ضربه ای، کاهش بروز آریتمی های بطنی از جمله انقباض های زودرس بطنی و تاکیکاردی بطنی و بهبود کیفیت زندگی از جمله بهبود عملکرد در فعالیتهای ورزشی و حرکتی بیماران حاصل گردیده است.
نتیجه گیری. هماهنگ سازی انقباض بطنها توسط پیس میکر دو بطنی به همراه روشهای دارویی و طبی دیگر یک روش درمانی موثردر نارسایی قلبی محسوب می شود.
معصومه ذاکری مقدم، علی صادقی اکبری، محمدعلی چراغی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر درک از بیماری بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان پیامد نهایی بیشتر اختلالات قلبی محسوب می شود که به عنوان یک وضعیت مزمن کیفیت زندگی بیماران را کاهش می دهد و با مشکلاتی در رفتار خودمراقبتی همراه است. یکی از روشهای افزایش رفتارهای خودمراقبتی این بیماران اصلاح درک از بیماری است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی بود که در بیماران با نارسایی قلبی در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ١٣٩٣ انجام شد. در این مطالعه، ٧٦ نمونه واجد شرایط به طور تصادفی در یکی از دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، آموزش مبتنی بر درک از بیماری را در سه جلسه حضوری و به مدت ٨ هفته به صورت تلفنی دریافت کردند. مراقبت در گروه کنترل مطابق با روتین بخش انجام شد. رفتارهای خودمراقبتی دو گروه، قبل و هشت هفته بعد از شروع مداخله مقایسه شدند. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای تی مستقل و کای دو در نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد.
یافتهها. اختلاف معنیداری بین متغیرهای دموگرافیک دو گروه مشاهده نشد. پس از مداخله، رفتارهای خودمراقبتی گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (0/0001p<). در گروه آزمون، میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی قبل از مداخله (35/17 با انحراف معیار 13/94) با پس از مداخله (18/51 با انحراف معیار 7/15) دارای اختلاف معنیدار آماری بود (0/0001p<).
نتیجهگیری. نتایج مطالعه نشان داد که آموزش مبتنی بر اصلاح درک از بیماری بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی تاثیر دارد. توصیه میشود آموزش مبتنی بر اصلاح درک از بیماری، به عنوان روشی موثر جهت ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی این بیماران به کار برده شود.
بهزاد ساکی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
نارسایی قلبی یکی از اصلیترین عوامل مرگ در جوامع پیشرفته است. به طورمعمول قبل از نارسایی قلبی، فرایند ریمادلینگ برای سازگاری با تغییرات تنش دیواره میوکارد یا فشار ناشی از محرکهای بیرونی رخ میدهد. ریمادلینگ قلبی، بسیاری از تغییرات مرتبط با پیشرفت نارسایی قلبی را در بر می گیرد که می توان از آنها به عنوان تغییر بیان ژنوم، تغییرات سلولی، مولکولی و میان بافتی یاد کرد که پس از آسیب قلبی باعث تغییر اندازه، شکل و عملکرد قلب می شوند. ریمادلینگ قلبی ظرفیت قلب در پاسخ و سازگاری به محرکهای گوناگون را نشان میدهد. سازگاری با تنش افزایشیافته دیوارهها و کاهش مناسب آن و حفظ و حتی افزایش عملکرد قلبی، هدف نهایی ریمادلینگ قلبی است. به طور کلی، ریمادلینگ قلبی به دو دسته فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی تقسیم می شود که عوامل ایجاد کننده آنها و همچنین نتایج آنها متفاوت است. در این مقاله سعی شده است با شرح کامل رخداد های مربوط به ریمادلینگ قلبی، این پدیده به تصویر کشیده شود.
حمید پیروی، منا علی نژاد نائینی، احمد امین،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. هدف این مقاله مروری، معرفی پدیده کاشکسی قلبی برای اعضاء تیم درمانی مراقبتی به ویژه پرستاران است. به نظر می رسد آشنایی بیشتر اعضاء این تیم با پدیده کاشکسی بتواند آن را در کانون توجه برنامه مراقبتی برای بیماران درگیر با این مسئله جدی قرار دهد.
زمینه. نارسایی قلبی وضعیتی سیستمیک است که با اختلال در کار قلب آغاز می شود و به دنبال آن، اختلال عملکرد بیشتر ارگان های بدن از جمله سیستم قلبی عروقی، ماهیچه ای اسکلتی، کلیوی، عصبی و غدد، ایمنی، هموستات، و التهابی رخ می دهد. نارسایی قلبی اکنون به عنوان یک بیماری چند سیستمی دیده می شود که می تواند ناخوشی هایی همچون کم خونی، مقاومت به انسولین، به هم خوردن توازن سیستم اتونومیک، و کاشکسی قلبی را ایجاد کند. با وجود اهمیت پدیده کاشکسی در افراد با نارسایی قلبی، به نظر می رسد به اندازه کافی در برنامه درمانی مراقبتی تیم ارائه دهنده خدمات سلامتی مورد توجه قرار نمی گیرد.
روش کار. این مقاله به مرور مطالعات انجام شده بین سال های 1999 تا 2016 درباره کاشکسی قلبی می پردازد. جستجو در پایگاه های علمی Science direct و PubMed با کلیدواژه های نارسایی قلبی و کاشکسی قلبی منجر به یافتن 493 عنوان مقاله، شد. پس از بررسی مقالات، تعداد 41 عنوان مقاله برای تهیه مقاله حاضر مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها. طی دو دهه گذشته، با توجه به عدم وجود تعریفی واحد درباره کاشکسی قلبی، تلاش های بسیاری در راستای ارائه تعریفی واحد برای این پدیده صورت گرفته است. عدم توازن کاتابولیک/ آنابولیک و غلبه پدیده کاتابولیسم به دلیل مجموعه ای از فرایندهای ایمیونولوژیک، متابولیک، و عصبی هورمونی به عنوان پاتوفیزیولوژی این پدیده مورد توجه قرار گرفته است. بیشتر این فرایندها در اوایل شکل گیری نارسایی قلبی مزمن برای حفاظت قلب و سیستم گردش خون از آسیب و به منظور جبران کاهش عملکرد ماهیچه قلبی فعال می شوند. با توجه به اینکه مکانیسم های ایجاد کاشکسی چندگانه هستند، لازم است در درمان، مکانیسم های متعددی به طور همزمان مورد توجه قرار گیرند. اقدامات درمانی توصیه شده مبتنی بر پیشگیری، ورزش، تغذیه، و استفاده از داروها هستند.
نتیجه گیری. کاشکسی قلبی به عنوان یکی از عوارض نارسایی قلبی مزمن اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی بیمار و پیامدهای بیماری دارد. موفقیت راهبردهای درمانی برای پیشگیری یا درمان کاشکسی قلبی به میزان زیادی به تبعیت بیمار از رژیم درمانی بستگی دارد، زیرا این راهبردها چنگانه هستند و لازم است به طور صحیح و کامل اجرا شوند.
دکتر طاهره نجفی قزلجه، آقای حسین صالح زاده، دکتر فروغ رفیعی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف.این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر ماساژ سوئدی و
موسیقی ترجیحی بر اضطراب انجام شد.
زمینه. یکی از اهداف اقدامات پرستاری، فراهم کردن
آسایش بیماران است. بکارگیری درمان های مکمل از جمله ماساژ سوئدی و موسیقی ترجیحی بیمار
ممکن است در بهبود اضطراب موثر باشد.
روش کار. مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی با طرح
پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل در بیمارستان دکتر شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهراندر
سال های 1392 و 1393 انجام شد. در این پژوهش، در هر گروه (گروه های کنترل، ماساژ سوئدی
و موسیقی درمانی)،30 بیمار بستری مبتلا به نارسایی مزمن قلبی به روش در دسترس انتخاب
شدند. سپس بیماران با استفاده از روش تصادفی ساده در گروه ها تخصیص داده شدند. جهت
جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر استفاده شد. در گروه ماساژ،
ماساژ پشت به روش سوئدی با روغن بادام، هرروزبعد از زمان ملاقات به مدت 20 دقیقه درسهروز
متوالی انجام شد. درگروه موسیقی نیز برای هر بیمار بر حسب علاقه، دو مورد ازسه نوع
موسیقی بدون کلام کلاسیک، ملایم و سنتی ایرانی هر روز ازطریق ضبط صوت و هدفون به مدت 20 دقیقه در سه روز متوالی پخش شد. اضطراب آشکار
بیماران، هر روز قبل از مداخله و 15 دقیقه بعد از مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. داده
های جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSSنسخه 21 با آزمون های آماری
فیشر، آنالیز واریانس و تی زوج مستقل تحلیل شدند.
یافته ها. ماساژ سوئدی و موسیقی ترجیحی موجب کاهش
معنی دار اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلب شد، هر چند ماساژ سوئدی نسبت به
موسیقی ترجیحی اضطراب را بیشتر کاهش داد (0/0001≥p).
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد بیمارانی
که ماساژ سوئدی دریافت کردند، اضطراب کمتری داشتند. با توجه به اهمیت مدیریت اضطراب
در بیماران قلبی پیشنهاد می شود که در مراقبت این بیماران از ماساژ سوئدی استفاده گردد.
نسیم نادری، ژاله محمدعلیها، یاسمن خلیلی، پری کرمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی سطح دانش، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، عمده ترین عامل مرگ در جهان و دلیل عمده پذیرش مجدد بیمارستانی، به ویژه در بیماران مسن میباشد. آموزش خودمراقبتی جزء ضروری مراقبت از این بیماران است و پرستاران به عنوان ارائه دهندگان اصلی آموزش خودمراقبتی به بیماران باید علاوه بر داشتن دانشکافی جهت ارائه آموزش، از نگرش و عملکرد مناسبینیز در این زمینه برخوردار باشند.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. تعداد 174 پرستار با حداقل یک سال سابقه کاری شاغل در بخش های داخلی، سی سی یو، و پست سی سی یو در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی در شیفت های مختلف صبح، عصر و شب پس از اعلام رضایت شفاهی، پرسشنامه 4 قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، دانش، نگرش و عملکرد در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی را تکمیل نمودند.داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های غیرپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس، و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSSنسخه 22 تحلیل گردید.
یافته ها. بر اساس نتایج، بیشترین درصد پرستاران (70/1 درصد) دارای نمره دانش متوسط بودند. دانش پرستاران با سطح تحصیلات و تجربه کار در بخش محل کار دارای ارتباط آماری معنادار بود. همچنین، 67/8 درصد پرستاران دارای عملکرد خوبی در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بودند. بین عملکرد و گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت ارتباط آماری معنادار مشاهده شد. بر اساس یافته ها، 92/5 درصد پرستاران دارای نگرش مثبت نسبت به آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بود. نگرش پرستاران با سطح تحصیلات، گذراندن دوره آموزشی و نوع شیفت کاری ارتباط آماری معنادار داشت.
نتیجه گیری.دانش پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی در سطح متوسط می باشد. اکثر پرستاران دارای نگرش مثبت و عملکرد خوبی بودند. برنامههای آموزش ضمن خدمت و دوره ای جهت ارتقای دانش پرستاران در این زمینه لازم به نظر میرسد.
سیما بابایی، صبا برومند،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه ی حاضر تعیین ارتباط بین سبک زندگی و خودکارآمدی قلبی در افراد با نارسایی قلبی بود.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان یک بیماری شایع از علل اصلی مرگ و ناتوانی در جهان به شمار می رود. در درمان افراد دچار نارسایی قلبی بر اصلاح سبک زندگی تأکید ویژه ای می شود. جهت بهبود سبک زندگی افراد دچار این بیماری می توان عوامل شناختی رفتاری نظیر خودکارآمدی قلبی را مورد توجه قرار داد.
روش کار. این مطالعه ی توصیفی همبستگی بر روی 227 بیمار دچار نارسایی قلبی مراجعه کننده به درمانگاه های قلب بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. نمونه گیری به روش آسان در سال 1394 صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه خودکارآمدی قلبی سالیوان و پروفایل سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامتجمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس و آنالیز رگرسیون توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 تحلیل شد.
یافته ها. میانگین نمره خودکارآمدی قلبی، 58/45 با انحراف معیار 25/92 و میانگین نمره سبک زندگی کلی بیماران، 54/45 با انحراف معیار 16/27 بود. نتایج این مطالعه نشان داد که که بین میانگین نمره کلی سبک زندگی و میانگین نمره خودکارآمدی قلبی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد (0/463=r و 0/0001 ≥p). ضرایب همبستگی پیرسون ارتباط مستقیمی بین نمرات همه ابعاد سبک زندگی با نمره خودکارآمدی قلبی نشان داد (در همه موارد، 0/001 =p).
نتیجه گیری. ارتباط مثبت و معناداری بین سبک زندگی و خودکارآمدی قلبی افراد با نارسایی قلبی وجود دارد. با توجه به نقش گسترده پرستاران در مراقبت از این بیماران و ارتقای کیفیت درمان، آنان می توانند با انجام مداخلاتی از قبیل آموزش های هدفمند و پیگیری های منظم در راستای ارتقای خودکارآمدی قلبی و در نهایت بهبود سبک زندگی این بیماران ایفای نقش نمایند.
ناهیده رحیمی، احمد امین، بهشید قدردوست،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تزریق دیورتیک داخل وریدی بر مدت بستری افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. در حالی که بیماری نارسایی قلبی همواره به بستری طولانی مدت در بیمارستان میانجامد، استفاده از یک پروتکل استاندارد ممکن است بتواند منجر به کاهش هزینهها و عوارض در افراد مبتلا به این بیماری شود.
روش کار. در این مطالعه مداخله ای یک گروهی (بدون گروه کنترل)، 111 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن قلبی، تحت درمان با دیورتیک وریدی (هر نوبت، شش ساعت) به مدت یک سال در بخش نارسایی قلبی قرار گرفتند. این درمان در ماه اول به صورت یک بار در هفته، ماه دوم تا ششم به صورت یک بار هر دو هفته، و ماه هفتم تا دوازدهم به صورت یک بار در هر ماه انجام شد. در طول درمان با دیورتیک، آموزشهایی درباره تغذیه، تنظیم داروها و اصلاح شیوه زندگی به بیماران داده شد. دادههای جمع آوری شده شامل برونده ادراری، وزن، دفعات و تعداد روزهای بستری، الکترولیتها، شاخصهای عملکرد کلیه و میزان مرگ بودند.
یافته ها. میانگین سنی نمونه ها 58/88 سال با انحراف معیار 16/33 بود. حداقل و حداکثر دوز دیورتیک تجویز شده، به ترتیب، 20 و 200 میلیگرم بود. میانگین برونده ادرای، 1890 میلیلیتر با انحراف معیار 1101 (حداقل، 200 میلیلیتر و حداکثر 5700 میلیلیتر) و میانگین کاهش وزن، 3/4 کیلوگرم با انحراف معیار 5/91 بود. افزایش کراتینین و هایپوکالمی به صورت گذرا، به ترتیب در 15 و 20 بیمار مشاهده شد. در دوره یک ساله درمان، 31 بیمار (27/4 درصد) نیازمند بستری در بیمارستان و انتقال به سیسییو شدند.
نتیجه گیری. دورههای کوتاهمدت تزریق دیورتیک در افراد با نارسایی قلبی روشی ایمن است و می تواند بستری طولانیمدت در بیمارستان را به حداقل برساند.
اعظم شهباز، معصومه همتی مسلک پاک،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
زمینه. ﺑﯿﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻧﺎرﺳﺎیﯽ ﻗﻠﺒﯽ ﻣﮑﺮرا ﺑﻪ دﻟﯿـﻞ ﺑـﺪﺗﺮ ﺷـﺪن علایم بیماری بستری می شوند. ﺑﺴـﺘﺮی در ﺑﯿﻤﺎرﺳـﺘﺎن ﻋﻼوه ﺑﺮ ﮐﺎﻫﺶ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ، ﻫﺰیﻨﻪﻫﺎی زیﺎدی را ﻧﯿﺰ به ایﻦ ﺑﯿﻤﺎران تحمیل ﻣﯽﮐﻨﺪ. برای کنترل این بیماری، ﺗﺒﻌﯿﺖ از رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ در ﻣﺒﺘﻼیﺎن ﺑﻪ ایﻦ اﺧﺘﻼل اﻫﻤﯿﺖ ویژه ای دارد.
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط رفتارهای خودمراقبتی با بستری مجدد در افراد با نارسایی قلبی صورت گرفت.
روش کار. در این مطالعه توصیفی تحلیلی، تعداد 245 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی با سابقه بستری مجدد در سال 1395 از مراکز آموزشی درمانی طالقانی و سیدالشهدای ارومیه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ﺍﺑﺰﺍﺭ ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺩﺍﺩهﻫﺎ پرسشنامه شاخص خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی بود. از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کای دو ﺟﻬﺖ تحلیل داده ها اﺳﺘﻔﺎده شد.
یافته ها. میانگین نمره خودمراقبتی بیماران، 45/59 با انحراف معیار 7/6 بود و رفتارهای خودمراقبتی اغلب بیماران در سطح متوسط بود. نتیجه آزمون پیرسون نشان داد که بین میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی و میانگین نمره بستری مجدد در سه ماهه گذشته ارتباط آماری معنادار و معکوسی وجود دارد (0/223-r= و 0/0001p≤).
نتیجهگیری. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ایﻨﮑﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ اکثر بیماران از کیفیت چندان مطلوبی برخوردار نبود و بین رفتارهای خودمراقبتی و بستری مجدد ارتباط معکوس وجود داشت، پیشنهاد ﻣﯽﺷﻮد ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ رفتارهای خودمراقبتی مورد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار گیرد تا بتوان با مداخله بر روی این عوامل از میزان بستری مجدد این بیماران کم کرد.
بنفشه قربانی، پروانه عسکری، فاطمه بهرام نژاد،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مروری بر مراقبتهای پرستاری و آموزش به بیماران با وسیله کمک بطنی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از مهمترین بیماریهای غیرواگیر است که درمانهای دارویی و غیردارویی متعدد از جمله استفاده از وسایل کمک بطنی به بقای افراد مبتلا به این بیماری کمک شایانی کرده است. مراقبتهای پرستاری از این بیماران و آموزش به بیمار میتواند به موفقیت این نوع درمان کمک شایانی کند.
روش کار. این مطالعه مروری در سال 1397 با جستوجو در پایگاههای دادهای Google Scholar، OVID، Up-to-date، Springer، Scopus، CINAHL، Cochran، Web of Science، MagIran، SID، PubMed با استفاده از کلیدواژههای نارسایی قلبی، وسیله کمک بطنی، بیماری قلبیعروقی، میزان بقا، عوارض نارسایی قلبی و مراقبتهای پرستاری؛ و معادل انگلیسی آنها انجام شد. در مجموع، 63 مقاله بدون محدودیت زمانی در ارتباط با مطالعه حاضر یافت شد که از این تعداد، 10 مقاله تکراری و 4 مقاله که متن کامل آنها در دسترس نبود حذف شد و و در نهایت، 49 مقاله وارد مطالعه شدند.
یافته ها. نقش پرستار در آموزش به بیماران دارای وسایل کمک بطنی از اهمیت بهسزایی برخوردار است. با آموزش به بیمار در زمینه پیشگیری و مدیریت عوارض میتوان تاثیر مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران و افزایش بقای آنها داشت.
نتیجه گیری: آشنایی با رویکردهای نوین درمان بیماری نارسایی قلبی برای پرستاران از اهمیت ویژهای برخوردار است. وسایل کمک بطنی با عوارضی از جمله عفونت، خونریزی، و آریتمیهای قلبی همراه است. شناسایی، پیشگیری و مدیریت این عوارض میتواند به بقای این بیماران و افزایش کیفیت زندگی آنها کمک کند.
نیلا آمیغ، علی زاهدمهر، احمد امین، هومن بخشنده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر پیگیری بالینی توسط پرستار بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. بیماران مبتلا به نارسایی قلبی به دفعات در بیمارستان بستری میشوند. یکی از دلایل اصلی بستری این بیماران تشدید علایم بیماری ناشی از ناتوانی فرد در انجام رفتارهای خودمراقبتی است. یکی از روشهایی که میتواند به بهبود رفتارهای خودمراقبتی این بیماران کمک کند پیگیری بالینی توسط پرستار است.
روش کار. پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل بود که از مهر 1394 تا اردیبهشت 1395 در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی شهر تهران انجام شد. در این پژوهش 80 فرد مبتلا به نارسایی قلبی به روش در دسترس از بین بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه قلبی انتخاب و با روش بلوکبندی چهارتایی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون، پیگیری بالینی توسط پرستار هر دو هفته یک بار از طریق تلفن یا مراجعه حضوری دریافت کردند. گروه کنترل، آموزش پس از ترخیص و پیگیریهای روتین را دریافت کردند. رفتارهای خودمراقبتی به وسیله چکلیست خودمراقبتی، قبل و بعد از دوره سه ماهه مورد بررسی قرار گرفت. دادههای پژوهش، در نرم افزار SPSS با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافتهها. نمره خودمراقبتی قبل از شروع پیگیری در گروه کنترل، 62/1 با انحراف معیار 64/2 و در گروه آزمون، 62/1 با انحراف معیار 2/20 بود و از این نظر، تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه وجود نداشت. پس از انجام مداخله، نمره خودمراقبتی در گروه کنترل، 2/50 با انحراف معیار 2/38 و در گروه آزمون، 7/82 با انحراف معیار 93/0 بود و تفاوت آماری معنیداری بین میانگین نمره دو گروه مشاهده شد (0001/0P≤).
نتیجهگیری. پیگیری بالینی توسط پرستار سبب بهبود رفتارهای خود مراقبتی در افرا مبتلا به نارسایی قلبی میشود. میتوان با استفاده از روش پیگیری بالینی، رفتارهای خود مراقبتی این دسته از بیماران را بهبود بخشید و به کمتر شدن بار این بیماری کمک کرد.
رویا خرمی استخری، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار بر پیامدهای نارسایی قلبی در این بیماران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ایجاد مشکلات عملکردی و ساختاری در قلب و شیوع زیاد و بار مالی همراه آن، به عنوان یک مشکل سلامت عمومی مطرح میشود. میزان مرگ و عوارض جدی ناشی از بیماری رو به افزایش است. کاهش کیفیت زندگی و بستریشدنهای مکرر ازجمله این عوارض هستند.
روش کار. در این مطالعه مروری، جستوجوی جامعی در پایگاههای دادههای علمی و موتورهای جستوجو نظیر Science Direct، Ovid، PubMed،Google Scholar ، و Medline با کلیدواژههای نارسایی قلبی، آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی، بستری مجدد، پیامدهای نارسایی قلبی و حمایت خانواده به دو زبان فارسی و انگلیسی بین سالهای 2003 تا 2018 انجام و مطالعات مرتبط وارد مطالعه شدند.
یافته ها. نارسایی قلبی با مشکلات فراوانی همراه است و عوامل متعددی روی بیمار تاثیر دارد. با تمرکز بر مطالعات انجام شده پیشین، از عوامل موثر بر پیامدهای نارسایی قلبی میتوان به سواد سلامت بیمار، خودمراقبتی، دانش نارسایی قلبی و حمایت خانواده بیماران اشاره کرد. آموزش بیماران مبتلا نیز بر پیامدهای بیماری و بستریشدن مکرر بیماران تاثیرگذار بوده است.
نتیجه گیری. آموزش بر اساس شاخص سواد سلامت بر روی پیامدهای نارسایی قلبی تاثیر دارد.
حمید پیروی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی مراقبت تسکینی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان سندرم اختلال قلبی پاتوفیزیولوژیهای متنوعی دارد. پیشرفت در دانش مربوط به این بیماری منجر به بهبود بقای افراد مبتلا شده است، اما شیوع و بروز آن روند افزایشی دارد. درمان کامل این بیماری به ندرت امکانپذیر است و به عنوان یک بیماری مزمن منجر به درگیری بیمار، خانواده و سیستم ارائه خدمات سلامتی به میزان قابل توجه میشود. مراقبت از بیمار مبتلا به نارسایی قلبی پدیدهای پیچیده است و با پیشرفت بیماری به مراحل انتهایی، سهم مراقبت تسکینی در این بیماران بیشتر میشود.
روش کار. در این مطالعه مروری برای جمعآوری دادهها از پایگاههای دادهای علمی و موتورهای جستوجو نظیر SID، Scopus، PubMed، و Web of Science برای یافتن متون منتشرشده از ابتدای سال 2000 تا سال 2017 استفاده شد. کلیدواژههای مورد استفاده برای جستوجو شامل heart failure، و palliative care و معادل فارسی آنها بودند. مقالات فارسی و انگلیسی که درباره موضوع مشترک نارسایی قلبی و مراقبت تسکینی و دارای متن کامل قابل دسترس بودند مورد بررسی قرار گرفتند
یافتهها. در مجموع 36 مقاله انگلیسی و یک مقاله فارسی مورد بررسی قرار گرفتند. تعریف مراقبت تسکینی، دیدگاهها نسبت به مراقبت تسکینی، درمان دارویی تسکینی، انواع ارائهدهندگان مراقبت تسکینی، مدلهای ارائه مراقبت تسکینی، ارائه مراقبت تسکینی به مراقبین خانوادگی، و آینده مراقبت تسکینی از موضوعات مطرح در مقالات مورد بررسی بودند که به تفصیل در این مقاله توضیح داده شدهاند.
نتیجهگیری. مراقبت تسکینی برای افراد مبتلا به نارسایی قلبی باید همراستا و همزمان با برنامه درمانی این بیماران در نظر گرفته شود. توجه ویژه به گسترش مراقبت تسکینی تخصصی و برنامهریزی درازمدت برای مراقبت تسکینی اولیه توصیه میشود.
مژده نوید حمیدی، تهمینه صالحی، هادی رنجبر، فاطمه علی پور،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط رضایت زناشویی و رفتارهای خودمراقبتی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد
زمینه. نارسایی قلبی مزمن یکی از مشکلات مهم مربوط به سلامتی است که هزینه های سنگینی بر جامعه و خانواده بیماران تحمیل میکند. خودمراقبتی از جمله کلیدیترین عوامل مدیریت بیماری است که از حمایت اجتماعی تاثیر می پذیرد. بیمار بالاترین سطح حمایت اجتماعی را از خانواده دریافت میکند.
روش کار. در این مطالعه، 251 بیمار واجد شرایط ورود به مطالعه، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ با دامنه نمرات بین 47 تا 235 که نمره بیشتر نشاندهنده رضایت بیشتر است؛ و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی با محدوده نمرات بین 12تا 60 دارد که نمره کمتر به معنای خودمراقبتی بهتر است، استفاده شدند. داده ها با استفاده از آزمونهای آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره رضایت زناشویی در این مطالعه، 145/60 با انحراف معیار 41/98 بود و 46/9 درصد نمونهها رضایت زناشویی نسبی داشتند. میانگین نمره خودمراقبتی در این مطالعه، 34/50 با انحراف معیار 12/24 بود و 41/2 درصد نمونه ها خودمراقبتی مناسب داشتند. بین رضایت زناشویی و خودمراقبتی، ارتباط معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری. با توجه به ارتباط بین رضایت زناشویی و رفتارهای خودمراقبتی و نظر به اینکه بیشتر بیماران مورد پژوهش رضایت زناشویی نسبی داشتند، توصیه میشود عوامل موثر بر ارتقای این مولفه بیشتر مورد بررسی و توجه قرار گیرد و با حمایت و آموزش بیماران و خانوادههای آنها در جهت افزایش رضایت زناشویی و بهبود رفتارهای خودمراقبتی اقدام شود.
فاطمه محدث اردبیلی، نعیمه سید فاطمی، فاطمه معروف خانی، محمد رضا زارعی، لیلا ممشلی، مهری بزرگ نژاد،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سلامت معنوی با کیفیت خواب در بزرگسالان مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. کیفیت خواب در بیماران با نارسایی قلبی نسبت به افراد سالم نامطلوب است. بیان شده است که در بعضی از جوامع، معنویت با کیفیت خواب ارتباط دارد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی همبستگی که به صورت مقطعی انجام شد، 207 فرد دچار نارسایی قلبی با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند، پرسشنامه های جمعیت شناختی، کیفیت خواب پیتزبرگ و سلامت معنوی آلیسون و پولوتزین توسط شرکت کنندگان در مطالعه تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی (تی مستقل، آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی)، در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره کل کیفیت خواب، 8/90 با انحراف معیار 3/16 و در سطح نامطلوب بود. میانگین نمره کل سلامت معنوی، 93/36 با انحراف معیار 9/20 و در حد بالاتر از متوسط بود. بین کیفیت خواب و سلامت معنوی ارتباط آماری معنی دار و مثبت وجود داشت (0/026p=، 0/175-r=).
نتیجه گیری. افراد دچار نارسایی قلبی که سلامت معنوی بالاتری دارند، از کیفیت خواب بهتری برخوردار هستند. میتوان با برنامه ریزیهای مدون، همانطور که به سلامت جسمی بیماران توجه میشود، سلامت معنوی را نیز مورد توجه قرار داد.
سمیه اسمعیلیان، شهاب پاپی، سرور سهرابی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مراقبت خانواده محور بر پیامدهای نارسایی قلبی در افراد مبتلا به این بیماری در ایران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ماهیت مزمن، پیشرونده و غیرقابل برگشت، به عنوان یکی از مشکلات مربوط به سلامتی مطرح شده است.
روش کار. جستجوی جامع در پایگاههای داده ای علمی و موتورهای جستوجو شامل Science Direct، Scopus، PubMed، Google Scholar، و Medline با کلیدواژه های نارسایی قلبی و آموزش مراقبت خانوادهمحور به دو زبان فارسی و انگلیسی به منظور یافتن مطالعات منتشرشده بین سال های 2000 تا 2020 انجام شد. تعداد 6 مقاله یافت شد که بر اساس معیارهای ورود، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها. مطالعات انجام شده در مورد آموزش مراقبت خانواده محور بر پیامدهای بیماران نارسایی قلبی در ایران نشان داد این روش آموزشی نتایج مطلوبی بر پیامدهای نارسایی قلبی داشته است.
نتیجه گیری. آموزش مراقبت خانواده محور باعث ارتقای خودمراقبتی و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی میشود. بهره گیری از این رویکرد آموزشی به عنوان یک روش آموزشی موثر، مقرون به صرفه و بدون نیاز به تجهیزات ویژه توصیه میگردد.
رقیه قنبرپور جویباری، فرشته عراقیان مجرد، سید محمود صمدیان کیا محله، هدایت جعفری،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مروری بر تاثیر موسیقی بر بیماران قلبی به عنوان یک روش غیر تهاجمی، غیر دارویی، ارزان و فاقد عوارض جانبی انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی، یک بیماری شایع است که هر ساله جان بسیاری از افراد را میگیرد. باتوجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش، با بررسی مطالعات گوناگون و منابع اطلاعاتی مختلف، اثر موسیقی درمانی بر بهبودی بیماران قلبی مورد توجه قرار گرفت.
روش کار. در این مطالعه که به صورت مرور روایتی انجام شد، مطالعات فارسی در پایگاههای دادهای فارسی زبان مانند Magiran، SID، IranMedex با کلیدواژه های موسیقی درمانی، نارسایی قلبی، سندرم کرونری حاد، پرفشاری خون، هایپرتانسیون، جراحی قلب و جراحی قلب باز، و برای مطالعات به زبان انگلیسی از کلیدواژههای Hypertension، Acute Coronary Syndrome، Heart failure، Music therapy، Heart surgery، و Open heart surgery در پایگاههای دادهای Scopus و PubMed استفاده شد. همچنین، جستوجو در پایگاه Google Scholar به فارسی و انگلیسی انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل مقالات فارسی و انگلیسی بود که به بررسی موسیقی در بهبود بیماران قلبی پرداخته باشند. جهت بررسی مقالات، محدودیت زمانی در نظر گرفته نشد. معیارهای خروج شامل مقالاتی بود که دسترسی کامل به آنها میسر نبود.
یافته. از تعداد 24 مقاله، بیشترین تعداد (10 مقاله) به بررسی موسیقی در بیماران دچار پرفشاری خون و بررسی تاثیر موسیقی بر علایم حیاتی بیماران قلبی (8 مقاله) پرداخته بود. یافته ها نشان داد تاثیر موسیقی بر بهبودی بیماران قلبی شامل افزایش درصد اشباع اکسی هموگلوبین، تسکین درد، کاهش اضطراب و افسردگی، بهبود کیفیت خواب و کاهش خستگی است. موسیقی بر روی متوسط فشار خون شریانی و تنفس تاثیری نداشت. در خصوص تاثیر موسیقی بر پرفشاری خون و ضربان قلب نتایج متناقض وجود داشت.
نتیجه گیری. با توجه به کاربرد آسان و بدون هزینه و عوارض این روش، پیشنهاد میشود تیم درمانی و به خصوص پرستاران از این روش غیر تهاجمی در مراقبت از بیماران قلبی استفاده نمایند.
حسین محمودی، اسماء شجاعی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تبیین و شفاف سازی مفهوم تبعیت از درمان در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. مفهوم تبعیت از درمان که عامل تعیین کننده پیامدهای نارسایی قلبی است به طور گسترده در متون به کار میرود، اما این مفهوم بسیار پیچیده هست و نیاز به یک تعریف روشن دارد.
روش کار. در این مطالعه از رویکرد تکاملی تحلیل مفهوم راجرز استفاده شد. معیارهای ورود متون به مطالعه شامل انتشار به زبان انگلیسی در محدوده سالهای 2004 تا 2019 میلادی بود. منابع تحلیل، پایگاههای دادهای PubMed ، Scopus و EMBASE بودند. در مجموع، 73 مقاله یافت شد. بعد از حذف موارد تکراری، تعداد 37 مقاله تایید شدند، و سپس، 35 مقاله بر اساس دیاگرام پریزما مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها. پنج واژه تبعیت از درمان، تبعیت دارویی، تبعیت غیر دارویی یا تبعیت از توصیه های خودمراقبتی، تبعیت از گایدلاین های درمانی، و عدم تبعیت از درمان به عنوان واژه های جایگزین و دو مفهوم انطباق یا رعایت و خودمراقبتی به عنوان مهمترین مفاهیم وابسته به مفهوم تبعیت از درمان شناخته شدند. هفت ویژگی مفهوم شامل سازگاری، چندبعدی بودن و پیچیدگی، مشارکتی بودن، وابسته بودن به متغیرهای جمعیت شناختی و بیمارهای زمینهای، آگاهانه و وابسته به آموزش بودن، قابل اندازه گیری و پیش بینی کننده بودن، و مداوم بودن و پیگیری کننده شناسایی شدند. پیش آیندهای مفهوم تبعیت از درمان با پیامدهای مفهوم رابطه مستقیم داشتند.
نتیجه گیری. تبعیت از درمان یک مفهوم پیچیده، چندبعدی، مشارکتی، آگاهانه، قابل اندازه گیری، و وابسته به متغیرهای جمعیت شناختی است که باید به صورت پیوسته توسط تیم سلامتی پیگیری شود. تبعیت از درمان در گذر زمان، هم به لحاظ معنا و هم به لحاظ مفهومی در حال تکامل است.
سید احسان کاظمینی، طاهره رنجبری پور، عاطفه نژادمحمد نامقی، شیدا سودارگر، پریسا پیوندی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب و رفتارهای سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. پیامدهای نارسایی قلبی ایجادکننده مشکلاتی در زمینه کیفیت خواب و سبک زندگی افراد است که بر سیر بیماری تاثیر می گذارد. شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، از مداخله های موثر بر این دو هستند.
روش کار. پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و دارای گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. تعداد ۴۵ نفر از افراد مبتلا به نارسایی قلبی به صورت هدفمند انتخاب و سپس با روش تصادفی ساده در دو گروه آزمون (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. مداخله های شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروههای آزمون انجام شد. دادهها در سه مرحله با استفاده از شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ بویس و همکاران (۱۹۸۹) و پرسشنامه سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت واکر و همکاران (۱۹۸۷) جمع آوری شد. تحلیل داده ها در نرمافزار SPSS نسخه 25 با تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافتهها. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در پس آزمون و پیگیری (181/224=F و 0/0001≥P)، (62/315=F و 0/0001≥P) در مقایسه با گروه کنترل، بر کیفیت خواب و سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت در مبتلایان به نارسایی قلبی موثر بودند. با وجود تاثیر هر دو مداخله، برتری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (0/0001≥P) بر سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت و عدم تفاوت معنادار بین دو مداخله در تاثیر کیفیت خواب در آزمون تعقیبی مشخص شد.
نتیجهگیری. با توجه به نتایج، در مراکز درمانی میتوان هر دو مداخله، به ویژه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، را به عنوان مداخله هایی موثر بر کیفیت خواب و رفتارهای سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت همراه با درمان های پزشکی برای مبتلایان به نارسایی قلبی به کار گرفت.
فاطمه ایزدی، یاسمن خلیلی، شیوا خالق پرست، سپیده تقوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت، دانش نارسایی قلبی و حمایت اجتماعی با تبعیت از درمان دارویی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. با وجود پیشرفت های چشمگیر در درمان نارسایی قلبی، پیش آگهی در این بیماران ضعیف است که از عوامل موثر بر آن میتوان به بیماری های زمینه ای، تفاوت های سنی و جنسی، سواد سلامت ناکافی، تبعیت نامناسب از درمان دارویی، دانش کم و حمایت اجتماعی ضعیف اشاره کرد.
روش اجرا. تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی ارتباطی از نوع مقطعی بود و نمونه گیری به صورت در دسترس با تعداد 300 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی انجام شد. ابزار مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، اقتصادی و اجتماعی؛ پرسشنامه سواد سلامت؛ پرسشنامه دانش نارسایی قلبی هلندی؛ پرسشنامه حمایت اجتماعی درکشده؛ و پرسشنامه تبعیت از درمان دارویی بودند که توسط پژوهشگر یا بیمار تکمیل شد.. از نرم افزار SPSS نسخه 22 برای تحلیل داده ها استفاده شد؛ به این صورت که متغیرهای کیفی به صورت تعداد و درصد و متغیرهای کمی بر اساس نوع توزیع شان با میانگین (انحراف معیار) یا میانه (دامنه میانچارکی) گزارش شدند. بررسی ارتباط بین متغیرها نیز با استفاده از آزمون همبستگی انجام شد.
یافته ها. میانه (دامنه میانچارکی) سنی نمونه ها سال55 (41 تا 65 سال) بود. تعداد 172 نفر از نمونه ها (57/33 درصد) مرد و 128 نفر (42/66 درصد) زن بودند. تبعیت از درمان دارویی با سواد سلامت (0/13r= ،0/029=P) و دانش نارسایی قلبی (0/13r= ،0/020=P) ارتباط آماری معنی دار داشت، اما با حمایت اجتماعی ارتباطی مشاهده نشد (0/006r=- ، 0/92P₌).
نتیجه گیری. نتایج این مطالعه ارتباط سواد سلامت و دانش نارسایی قلبی را با تبعیت از درمان نشان داد. به این ترتیب، میتوان با ترغیب بیماران برای بهبود سواد سلامت خود و همچنین، آموزش آنها برای افزایش اطلاعات و دانش مرتبط با بیماری، در راستای تبعیت بهتر از درمان دارویی کوشید.