|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای موانع
ابراهیم فلاح طاهر پذیر، شراره ضیغمی محمدی، فرزاد فهیدی، دوره 1، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف. هدف از مطالعه حاضر بررسی درک بیماران مبتلا به بیماری قلبی عروقی از منافع و موانع رفتارهای ارتقاء سلامتی بود. زمینه. بر اساس مدل ارتقاء سلامتی پندر، رفتارهای عاطفی خاصی مانند درک از منافع و موانع بر تغییر رفتارهای سلامتی اثر دارند. روش کار. در این مطالعه توصیفی-مقطعی، 260 بیمار قلبی عروقی از بخش تست ورزش بیمارستان تامین اجتماعی شهریار در سال 1388 انتخاب شدند. روش نمونه گیری در مطالعه حاضر به روش آسان بود. داده ها به روش مصاحبه جمع آوری گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه ارزیابی منافع و پرسشنامه ارزیابی موانع بود. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSSبا استفاده از آمار توصیفی، تی تست، آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید. یافته ها. یافته ها نشان داد که میانگین نمره درک از منافع رفتارهای ارتقاء سلامتی 83/3±14/41 بود و 7/83 درصد بیماران درک بالایی از منافع رفتارهای ارتقاء سلامت داشتند. درک از منافع رابطه آماری معناداری با سطح تحصیلات (024/0=p) و شغل (021/0=p) داشت. میانگین نمره درک از موانع رفتارهای ارتقاء سلامتی 31/6±81/26 بود و 3/66 درصد بیماران درک متوسطی از موانع رفتارهای ارتقاء سلامت داشتند. درک از موانع رابطه آماری معناداری با جنس (034/0=p) و وضعیت تأهل (047/0=p) داشت. همبستگی معکوس معناداری بین درک از منافع رفتارهای ارتقاء سلامتی و درک از موانع رفتارهای ارتقاء سلامتی وجود داشت (001/0=P). نتیجه گیری. با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر می رسد افزایش درک بیماران قلبی عروقی از منافع رفتارهای ارتقاء سلامتی با کاهش موانع رفتارهای ارتقاء سلامت همراه است. ممکن است مداخلات آموزشی توسط پرستاران حرفه ای برای بیماران مبتلا به بیماری قلبی عروقی به پیروی از رفتارهای ارتقاء سلامت کمک نماید.
شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، زهرا حنیفی، لیلا ساری، معصومه کلایی، بهروز قنبری، دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف شناسایی موانع موجود در زمینه آموزش به بیمار از دیدگاه پزشکان، بیماران بستری و پرستاران انجام شد.
زمینه. آموزش به بیمار یکی از شاخصهای کیفیت خدمات مراقبتی درمانی است. آموزش به بیمار میتواند منجر به کاهش هزینههای مراقبتهای بهداشتی شود، کیفیت مراقبتها را افزایش دهد و درنهایت به بیمار کمک کند به استقلال و خودکفایی برسد.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بود. جامعه پژوهش شامل پزشکان، پرستاران و بیماران بستری در بخشهای مختلف مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی بودند. روش نمونه گیری بهصورت طبقهای بود و از هر طبقه، تعدادی نمونه بهطورتصادفی انتخاب شد. نمونهگیری برای جامعه پرستاران و پزشکان نیز صورت پذیرفت. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامههای محققساخته بودند که پس از تایید روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل آماری دادههای جمعآوریشده از آزمونهای میانگین و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شد.
یافته ها. از نظر پزشکان بیشترین موانع آموزش به بیماران، مربوط به بیماران و پس از آن، مربوط به پزشکان بود. از نظر پرستاران، بیشترین موانع آموزش به بیمار مربوط به پرستاران بود. از نظر خود بیماران بیشترین موانع آموزش به بیماران مربوط به خود بیماران و پس از آن، به ترتیب، مربوط به پرستاران و پزشکان بود.
نتیجه گیری. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار، پیشنهاد میگردد مسئولان با اتخاذ تدابیری همچون جذب تعداد کافی نیروی پرستاری، تهیه بروشور، اختصاص بودجه کافی به امر آموزش، نظارت و تشویق مناسب پرستاران و پزشکان، در اولویت قرار دادن آموزش به عنوان وظیفه روزانه، و فرهنگسازی برای پذیرش آموزش از سوی بیماران، در جهت رفع موانع آموزش به بیمار اقدام کنند.
|
|
|
|
|
|