|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
18 نتیجه برای عملکرد
حشمت اله حیدری، مرحمت فرهانی نیا، محمد تقی صفدری، حمید حقانی، دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف تعیین عملکرد اعضاء خانواده به هنگام مواجهه با حمله قلبی بیمار و ارتباط آن با آگاهی ایشان در این زمینه انجام شد. زمینه.حمله حاد قلبی از شایعترین، جدیترین و کشندهترین بیماریها است. این بیماری به سرعت در سطح جهان و ایران در حال افزایش است و از مهمترین عوامل مرگ به شمار می رود. عملکرد افرادی که در دقایق اولیه با بیمار مبتلا به حمله قلبی سروکار دارند در پیش آگهی بیماری، مرگ و زندگی وی اهمیت ویژه ای دارد. روش کار.این مطالعه از نوع همبستگی-توصیفی بود. تعداد 300 نفر از اعضاء خانواده بیماران مبتلا به حمله قلبی بستری در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، واحدهای پژوهش را تشکیل دادند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و به روش نمونهگیری مستمر گردآوری شد. روایی ابزار از طریق اعتبار محتوی و پایایی آن در قسمت آگاهی، از طریق آزمون مجدد و در بخش عملکرد، از طریق همسانی درونی(92/.) تعیین گردید. یافته ها.یافتهها نشان دهنده سطح خوب آگاهی، ولی عملکرد ضعیف واحدهای مورد پژوهش در مواجهه با بیماران مبتلا به حمله قلبی بودند. همچنین، بین عملکرد و آگاهی واحدهای مورد پژوهش ارتباط معنادار وجود داشت(004/0P =)؛ اما بین آگاهی و عملکرد با سطح تحصیلات، سن، و جنس ارتباط معناداری وجود نداشت. نتیجهگیری.علی رغم سطح خوب آگاهی واحدهای مورد پژوهش، هیچکدام از آنان عملکرد خوبی در مواجهه با بیماران حمله قلبی نداشتند. لذا پیشنهاد می شود آموزش عموم مردم در مورد چگونگی مواجهه با بیماران حمله قلبی بیشتر و به صورت ملموس تر انجام گیرد و پژوهش های بیشتری در این زمینه انجام شود تا بتوان راهکارهای مناسب جهت ارتقاء سطح آگاهی و عملکرد اعضاء خانواده و افراد جامعه در این مورد را توسعه داد.
عباسعلی گائینی، صادق ستاری فرد، سارا کافی زاده، مصطفی نجاتیان، دوره 2، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
خلاصه هدف. هدف این مطالعه مقایسه هشت هفته تمرین ترکیبی و هوازی بر ظرفیت عملکردی، ترکیب بدن و قدرت بیماران قلبی پس از عمل بای پس شریان کرونر بود. زمینه. امروزه تغییر سبک زندگی و به سبب آن بیماری های قلبی عروقی یکی از علل شایع مرگ و میر در جهان است. پس از عمل بای پس برنامه بازتوانی قلبی با هدف کاهش عوامل خطر ثانویه، بستری مجدد در بیمارستان، بهبود وضعیت عملکردی و کیفیت زندگی بیمار اجرا می شود که در نهایت ممکن است موجب تأخیر یا کاهش مرگ و میر بیماران شود. روش کار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 20 بیمار قلبی مرکز قلب تهران که عمل جراحی CABGبر روی آنها انجام شد به طور تصادفی به دو گروه برنامه تمرین ترکیبی و تمرین هوازی تقسیم شدند. برنامه گروه ترکیبی شامل دو حرکت اندام فوقانی (عضلات سینه ای بزرگ و دلتوئید) و دو حرکت اندام تحتانی (عضلات چهارسر و همسترینگ) شامل سه ست با 10 تکرار و گروه هوازی 60 تا 85 دقیقه با شدت 70 تا 85 درصد ضربان قلب حداکثر سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته بود. قبل و بعد از برنامه تمرینی ظرفیت عملکردی (VO2 peak)، قدرت عضلانی، وزن بدن، درصد چربی و نسبت کمر به لگن برآورد شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تی مستقل و زوجی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها. افزایش وضعیت عملکردی به دنبال هر دو تمرین ترکیبی (001/0>P) و هوازی (027/0=P) با افزایش معنادار در گروه ترکیبی مشاهده شد (016/0=P). قدرت پس از تمرین ترکیبی افزایش معنادای پیدا کرد (05/0>P). درصد چربی به دنبال هر دو برنامه تمرینی، بدون تفاوت معنادار بین دو گروه کاهش معناداری داشت (05/0>P). نتیجه گیری. هر دو برنامه تمرینی ترکیبی هوازی ـ مقاومتی و تمرین هوازی می توانند موجب بهبود ظرفیت عملکردی بیماران قلبی پس از عمل بای پس شریان کرونر شوند. با این حال، تمرین ترکیبی نسبت به تمرین هوازی در بهبود ظرفیت عملکردی (آمادگی قلبی عروقی) و قدرت مؤثرتر است.
سيد ضیاالدین دکهء، احمد همت فر ، کمال عزیزبیگی ، دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این تحقیق بررسی تاثیر
بازتوانی قلبی به وسیله تمرینات مقاومتی اندام تحتانی و هوازی بر ظرفیت عملکردی و
کیفیت زندگی بیماران مبتلا به انفارکتوس قلبی بود.
زمینه.
تقریبا نیمی
از افراد، بعد از انفارکتوس قلبی دچار افت عملکرد و ناتوانی قلبی می شوند.
بنابراین، برای پرستاران داشتن اطلاعات ضروری جهت بهبود کیفیت زندگی و افزایش
ظرفیت عملکردی در این بیماران ضروری می باشد.
روش
کار. در این
پژوهش تجربی، 24 بیمار مرد با سابقه انفارکتوس قلبی در سه گروه تمرینات هوازی (8
نفر)، تمرین مقاومتی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی، سه جلسه
در هفته و هر جلسه به مدت 50 تا 60 دقیقه انجام شد. تمرینات هوازی با شدت 60 تا 85
درصد ضربان قلب بیشینه روی نوار گردان انجام می شد، در حالی که گروه تمرینات
مقاومتی، تمرینات را با شدت 40 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه در سه حرکت پرس پا، ساق
پا و پشت پا با قرقره انجام دادند.
یافته
ها. نتایج
نشان داد که در تعامل زمان در گروه، تفاوت معنی داری در ظرفیت عملکردی مشاهده شد
(0/019P=). تحلیل آماری نشان داد که ظرفیت عملکردی گروه مقاومتی (0/002 P=) و
استقامتی (0/03P=) تفاوت معناداری با ظرفیت عملکردی گروه کنترل دارند. در زمینه
کیفیت زندگی، مشخص شد گروه مقاومتی و استقامتی تفاوت معنی داری با گروه کنترل
ندارند. نتایج نشان داد که در تعامل گروه در زمان، تفاوت معنی داری بین سه گروه در
کیفیت زندگی وجود نداشت، با وجود این، تمرینات، هم در گروه استقامتی (0/002 P=) و هم
در گروه مقاومتی (0/01 P=) به طور معنی داری موجب افزایش کیفیت زندگی شده بود.
نتیجه
گیری. تمرینات
مقاومتی و هوازی هر دو می توانند موجب بهبود ظرفیت عملکردی در بیماران مبتلا به
انفارکتوس قلبی شوند. تمرینات مقاومتی نسبت به تمرینات هوازی، در بهبود ظرفیت
عملکردی و کیفیت زندگی موثرتر هستند.
زهرا حسینی، حمید پیروی، محمودرضا گوهری، عالیا صابری، دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر تمرین های غیرفعال دامنه حرکتی در مرحله حاد بروز سکته مغزی بر عملکرد حرکتی بیمار انجام شد.
زمینه. تمرین های مکرر و مستمر در شش ماه اول پس از بروز سکته مغزی، به واسطه ایجاد تغییرات در سیستم عصبی تحت عنوان هایی همچون قابلیت انعطاف پذیری و فرایند دیاچسیس، سبب بهبود بخش قابل توجهی از عملکرد حسی و حرکتی بیماران می شود.
روش کار. بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک اولیه با شدت متوسط که در شش ساعت ابتدایی شروع علائم مراجعه کردند، به صورت غیرتصادفی در یکی از دو گروه آزمون (37 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. پس از تعیین نمره عملکرد حرکتی اندام دچار ضعف یا فلج بر اساس معیار تعدیل شده اشورث و قدرت عضلانی، تمرینات غیرفعال دامنه حرکتی در گروه آزمون در 48 ساعت اول بستری در 6 تا 8 نوبت 30 دقیقه ای اعمال شد. سپس یک ماه بعد، معاینات تکرار و داده ها مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته ها. بیشترین پیشرفت در میانگین نمره عملکرد حرکتی، در اندام فوقانی گروه آزمون (3/45) نسبت به وضعیت پایه (2/63) مشاهده شد. در مرحله حاد، مداخله، سبب بهبود قدرت عملکرد حرکتی در هر دو اندام فوقانی و تحتانی شد (P<0.0001). در گروه کنترل، بهبودی تنها در عملکرد حرکتی اندام فوقانی مشاهده شد (0/012=P). بیشترین تغییرات، در عملکرد حرکتی اندام فوقانی (0/045=P) و تحتانی (0/004=P)، در ماه اول نسبت به وضعیت پایه بود.
نتیجه گیری. این مطالعه نشان داد، در ماه اول تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر میانگین نمره عملکرد حرکتی اندام های فوقانی و تحتانی حاصل نشد. در ابتدا به نظر می رسد که مداخله انجام شده در مرحله حاد سکته مغزی در بهبود عملکرد حرکتی بیماران گروه آزمون بی تاثیر است، ولی با بررسی تغییرات نمره عملکرد حرکتی در فواصل زمانی پایه تا ماه اول موثر بودن مداخله تایید شد. لذا با وجود بهبود عملکرد حرکتی در هر دو گروه، بهبودی در گروه آزمون برجسته تر بود.
آرش فراهانی، ابراهیم مسعودنیا، دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه نارسایی شاخصهای عملکرد خانواده (انسجام، بیانگری، و تعارض) و خطر بروز انفارکتوس میوکارد انجام شد.
زمینه. بیماری های قلبی عروقی، به ویژه انفارکتوس میوکارد، از عوامل اصلی مرگ در ایران و جهان هستند. سبب شناسی آنفارکتوس میوکارد بسیار پیچیده است. یکی از عوامل خطر که در مطالعات مرتبط با سبب شناسی اختلال های قلبی عروقی نادیده گرفته شده است، خانواده و شاخصهای عملکرد خانواده است.
روش کار. طراحی این مطالعه به صورت مورد-شاهدی بود. داده ها از دو گروه، یعنی 50 نفر از افراد با علائم انفارکتوس میوکارد (گروه مورد) مراجعه کننده به مرکز درمانی تخصصی قلب و عروق حشمت رشت و مرکز فوق تخصصی قلب تهران و 50 فرد سالم (گروه شاهد) که فاقد علائم انفارکتوس میوکارد بودند جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ویژگی های اجتماعی جمعیت شناختی و پرسشنامه شاخص روابط خانواده یا Family Relation Index (FRI) بود. داده ها با استفاده از روش مانوا (MANOVA) در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها. تفاوت معناداری بین گروه مورد و شاهد از نظر متغیرهای سابقه سکته قلبی، تحصیلات، سابقه مصرف سیگار، سابقه کلسترول و فشار خون (0/01>p) و سابقه دیابت (0/05>p) وجود داشت. همچنین، تفاوت معناداری میان دو گروه از نظر شاخص های انسجام و تعارض وجود داشت (0/01>p).
نتیجه گیری. نارسایی در شاخص های عملکرد خانواده یعنی انسجام و نیز وجود تعارض در روابط خانوادگی، از جمله عوامل خطر عمده برای ابتلا به انفارکتوس میوکارد هستند. بنابراین، برای پیشگیری از اثرات منفی نارسایی در شاخص های عملکرد خانواده، لازم است مداخلات اجتماعی رفتاری و آموزشی برای خانواده ها برنامه ریزی و انجام شود.
عصمت کاردان برزکی، هومن بخشنده، اکبر نیک پژوه، الهام الهی، مجید حق جو، دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر آموزش به دو روش سخنرانی و چند رسانهای بر دانش، نگرش و عملکرد پرستاران شاغل در بخشهای قلب در زمینه مراقبت از بیمار دارای پیسمیکر موقت انجام شد.
زمینه. دیسریتمیهای قلبی از شایعترین بیماریهای قلبی عروقی هستند. یکی از راه های درمان یا پیشگیری از دیسریتمی، کار گذاشتن پیسمیکر موقت میباشد. اموزش پرستاران به عنوان بزرگترین گروه ارائه دهندهی مراقبت از بیماران دارای پیسمیکر موقت امری ضروری است. بنابراین، لازم است تا این آموزش به موثرترین شیوهی ممکن برای آنان فراهم گردد.
روش کار. این مطالعهی تجربی در سال 1394 بر روی 52 پرستار شاغل در مرکز قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد. شرکت کنندگان به روش تصادفی به دو گروه سخنرانی و چندرسانهای تقسیم شدند. تاثیر آموزش بر دانش، نگرش و عملکرد شرکت کنندگان، قبل و سه هفته بعد از آموزش بررسی شد. دادهها در نرم افزار SPSSنسخه 22 با استفاده از آزمون های مان ویتنی و ویلکاکسون تحلیل شدند.
یافته ها. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز دانش در دو روش سخنرانی و چندرسانهای به ترتیب از 12/5 (14-10) و 11 (12-9) قبل از مداخله به 17 (19-15) و 17 (19-13) بعد از مداخله افزایش یافت. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز عملکرد از 29 (30-26) و 30 (31-26) قبل از مداخله به 34 (35-32) و 34 (35-32) بعد از مداخله افزایش یافت. امتیاز دانش و عملکرد واحدهای پژوهش بعد از آموزش، در هر دو روش به طور معنی داری افزایش یافت، ولی تفاوتی بین دو روش دیده نشد. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز نگرش در دو روش سخنرانی و چندرسانهای به ترتیب 62/5 (64-60) و 64 (66-63) قبل از مداخله، و 64 (64-60) و 63 (64-61) بعد از مداخله بود. امتیاز نگرش قبل و بعد از مداخله در دو گروه در مقایسه با یکدیگر تفاوت آماری معنی داری نداشتند.
نتیجه گیری. این پژوهش نشان داد تفاوتی در تاثیر دو روش آموزش سخنرانی و چند رسانهای بر دانش، نگرش و عملکرد در زمینه مراقبت از بیمار دارای پیسمیکر موقت وجود ندارد. یعنی آموزش به روش چند رسانهای میتواند به اندازه روش سخنرانی موثر باشد. بنابراین، استفاده از روش آموزشی چند رسانهای میتواند به عنوان یک راهکار مناسب برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده آموزش مطرح باشد. البته این امر مستلزم فراهم شدن زیرساختها و طراحی صحیح برنامههای آموزشی میباشد.
علی زاهدمهر، زهرا دارم، محمدضیاء توتونچی، دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش احیاء قلبی ریوی پایه به روش خودارزیابی تصویری بر آگاهی و عملکرد پرستاران انجام شد. زمینه. ایست قلبی ریوی یکی از مهمترین فوریت های پزشکی و از علل عمده مرگ در جهان است. احیاء قلبی ریوی جزء حیاتی حمایت پایه زندگی و اولین گام در پاسخ به ایست قلبی ریوی می باشد. موفقیت احیاء مستلزم مهارت و عملکرد افراد احیاء کننده است. روش کار. این پژوهش یک مطالعه مداخله ای (کارآزمایی بالینی) بود که در آن، 80 پرستار به روش تصادفی به دو گروه کنترل (آموزش متداول) و آزمون (آموزش به روش خودارزیابی تصویری) تقسیم شدند. در هر دو گروه، سنجش آگاهیتوسط پرسشنامه ای با پرسش های چند گزینه ای معتبر و مهارت های روان حرکتی توسط چک لیست مشاهده عملکرد روی مانکن در سه مرحله (قبل از بازآموزی، بلافاصله بعد از بازآموزی و دو ماه بعد از بازآموزی) انجام شد. در گروه آزمون، حین انجام احیاء، از شرکت کننده فیلم برداری می شد و وی پس از مشاهده فیلم به عملکرد خود براساس آنچه در فیلم می دید در چک لیست مشاهده ای امتیاز می داد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSSبا استفاده از آزمون آماری تحلیل اندازه های تکراری انجام شد. یافته ها. در مقایسه میانگین نمره آگاهی دو گروه در سه مرحله (قبل از بازآموزی، بلافاصله بعد از بازآموزی و دو ماه بعد از بازآموزی)، تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد، ولی میانگین نمره عملکرد گروه آزمون پس از اجرای مداخله (بلافاصله بعد از بازآموزی و دو ماه بعد از بازآموزی) به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری. آموزش به روش خودارزیابیتصویری بر عملکرد پرستاران در احیاء قلبی ریوی موثر است.
امیر حسین عبدی دورباشی، میترا ذوالفقاری، اعظم محمودی، عباس مهران، دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این
مطالعه با هدف بررسی تاثیر به کارگیری ابزار ارزیابی خطر ابتلا به زخم فشاری
”بریدن“ بر عملکرد پرستاران بخش های مراقبت ویژه بود.
زمینه. مدیریت
زخم فشاری که پدیده ای شایع در بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه است،مشکل
است. بنابراین، استفاده از ابزارهای پیش بینی کننده زخم فشاری در این بیماران می
تواند به پیشگیری از بروز این پدیده کمک کند.
روش کار.
این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود و در سال 1392 روی 68 پرستار شاغل در بخش
های مراقبت ویژه داخلی و جنرال بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران
(بیمارستان های شریعتی و امام خمینی) انجام شد. پس از تعیین حجم نمونه و اخذ مجوز
از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی تهران، واحدهای پژوهش به صورت نمونه گیری در
دسترس و بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند. عملکرد پرستاران در پیشگیری از زخم
بستر بیمارانی مورد ارزیابی قرار گرفت که در زمان مطالعه در معرض خطر ابتلا به زخم
بستر بودند. بر اساس انتخاب تصادفی، بخش مراقبت ویژه یکی از بیمارستان ها به عنوان
گروه مداخله (به کارگیری ابزار بریدن) و بخش مراقبت ویژه بیمارستان دیگر به عنوان
گروه آزمون (بدون به کارگیری ابزار بریدن) در نظر گرفته شدند. در هر دو گروه پس از
جمعآوری مشخصات دموگرافیک واحدهای مورد پژوهش، عملکرد آنها در مدیریت بیماران در
معرض خطر ابتلا به زخم فشاری با استفاده از چک لیست مشاهده ای روا و پایا بررسی
شد. پس از جمع آوری داده ها، از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSSنسخه 19
استفاده شد.
یافته
ها. بین گروه های مطالعه از نظر مشخصات دموگرافیک اختلاف آماری
معناداری وجود نداشت. پس از مداخله، میانگین امتیاز عملکرد پرستاران در گروه
مداخله، 66/21 با انحراف معیار 0/47 و در گروه کنترل، 62/59 با انحراف معیار 1/31
بود (0/0001≥p). همه
افراد در گروه کنترل، در وضعیت مطلوب و در گروه مداخله، در وضعیت بسیار مطلوب قرار
داشتند.
نتیجه
گیری. به کارگیری ابزار ارزیابی خطر ابتلا به زخم فشاری ”بریدن“
می تواند حساسیت پرستاران را نسبت به احتمال ایجاد زخم در بیماران بخش های مراقبت
ویژه افزایش دهد و پرستار را تشویق به انجام اقدامات مراقبتی استاندارد و به دنبال
آن، پیشگیری از ایجاد زخم کند. پیشنهاد می شود از این ابزار جهت ارتقای کیفیت
مراقبت در بیماران در معرض خطر زخم فشاری استفاده شود.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
رسول حشمتی، فرشته قربانی، دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه ”کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی“ (“Mindfulness-Based Stress reduction” Program)بر عملکرد جسمی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در افراد با بیماری عروق کرونر انجام شد.
زمینه. تحقیقات نشان داده اند که بیماری عروق کرونر بر عملکرد جسمی وکیفیت زندگی مرتبط با سلامت تاثیر دارد. طراحی و بررسی مدل های درمانی روان شناختی برای بهبود کیفیت زندگی و عملکرد جسمی مناسب است.
روش کار. در یک طرح کارآزمایی بالینی با گروه کنترل، تعداد 30 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر از بین بیماران بستری در بخش قلب بیمارستان عباسی شهرستان میاندوآب به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در یکی از گروه های آزمون و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون طی 8 جلسه هفتگی دو ساعت و سی دقیقه ای تحت مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. قبل از مداخله و بعد از آن، پرسشنامه آنژین سیاتل برای سنجش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و پرسشنامه زمینه یابی سلامت برای سنجش عملکرد جسمی استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی پس از کنترل اثرات پیش آزمون، تاثیر معنی داری بر عملکرد جسمی و مولفه های آن و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و مولفه های آن دارد.
نتیجه گیری: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با تعدیل فرایندهای زیستی و روانی منجر به بهبود عملکرد جسمی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در افراد با بیماری عروق کرونر می گردد.
نسیم نادری، ژاله محمدعلیها، یاسمن خلیلی، پری کرمی، دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی سطح دانش، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، عمده ترین عامل مرگ در جهان و دلیل عمده پذیرش مجدد بیمارستانی، به ویژه در بیماران مسن میباشد. آموزش خودمراقبتی جزء ضروری مراقبت از این بیماران است و پرستاران به عنوان ارائه دهندگان اصلی آموزش خودمراقبتی به بیماران باید علاوه بر داشتن دانشکافی جهت ارائه آموزش، از نگرش و عملکرد مناسبینیز در این زمینه برخوردار باشند.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. تعداد 174 پرستار با حداقل یک سال سابقه کاری شاغل در بخش های داخلی، سی سی یو، و پست سی سی یو در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی در شیفت های مختلف صبح، عصر و شب پس از اعلام رضایت شفاهی، پرسشنامه 4 قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، دانش، نگرش و عملکرد در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی را تکمیل نمودند.داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های غیرپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس، و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSSنسخه 22 تحلیل گردید.
یافته ها. بر اساس نتایج، بیشترین درصد پرستاران (70/1 درصد) دارای نمره دانش متوسط بودند. دانش پرستاران با سطح تحصیلات و تجربه کار در بخش محل کار دارای ارتباط آماری معنادار بود. همچنین، 67/8 درصد پرستاران دارای عملکرد خوبی در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بودند. بین عملکرد و گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت ارتباط آماری معنادار مشاهده شد. بر اساس یافته ها، 92/5 درصد پرستاران دارای نگرش مثبت نسبت به آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بود. نگرش پرستاران با سطح تحصیلات، گذراندن دوره آموزشی و نوع شیفت کاری ارتباط آماری معنادار داشت.
نتیجه گیری.دانش پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی در سطح متوسط می باشد. اکثر پرستاران دارای نگرش مثبت و عملکرد خوبی بودند. برنامههای آموزش ضمن خدمت و دوره ای جهت ارتقای دانش پرستاران در این زمینه لازم به نظر میرسد.
نسرین بهرامی نژاد، میثم نعمتی خواه، دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر مشارکت بر آگاهی و عملکرد پرستاران در ارتباط با مراقبت از کاتتر ورید مرکزی در بخش مراقبتهای ویژه انجام شد.
زمینه. بهبود کیفیت مراقبت از کاتتر ورید مرکزی نیازمند ارتقای سطح آگاهی و عملکرد پرستاران از دستورالعملهای استاندارد مراقبت از کاتتر ها و نتایج تحقیقات در این حوزه میباشد.
روش کار. در این پژوهش نیمه تجربی با طرح پـیش آزمـون- پـس آزمـون دو گروهی (آزمون و کنترل)، 46 پرستار شاغل در بخشهای مراقبت ویژه در دو بیمارستان آیت ا.. موسوی و ولیعصر زنجان به صورت غیرتصادفی به دو گروه کنترل (18 پرستار) و مداخله (28 پرستار) تقسیم شدند. قبل از انجام مداخله، دانش و عملکرد پرستاران در ارتباط با مراقبت از کاتتر ورید مرکزی بــا اســتفاده از چک لیست مشاهده ای محقق ساخته و پرسشــنامه ســنجش آگاهی توسعه یافته توسط لابیو و همکاران (2008)، مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس درگــروه آزمون، به مدت یک ماه برنامه آموزش مبتنی بر مشارکت و درگــروه کنترل مداخلــه روتین (شرکت در یک جلسه سخنرانی) به اجرا گذاشته شد. سه مــاه بعد از مداخله، دانش و عملکرد پرستاران توسط پرسشنامه و چک لیست مشاهده عملکرد دوباره ارزیابی گردید. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 با استفاده از از آزمونهای آماری کایاسکوئر، فیشر، آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تی مستقل و تی زوجی تحلیل شد.
یافته ها. پس از مداخله، تفاوت آماری معنی داری بین گروه آزمون و کنترل از نظر تغییرات نمره دانش (2/82 در مقابل 1/67) (0/004p=) و عملکرد (میانگین نمره 10/85 و انحراف معیار 1/47 گروه کنترل در برابر میانگین 11/69 با انحراف معیار 1/59 گروه آزمون) (0/0001p≤) در زمینه مراقبت از کاتتر ورید مرکزی مشاهده شد. این در حالی بود که در مرحله پیش آزمون، بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر نمره آگاهی و عملکرد در مراقبت از کاتتر ورید مرکزی تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت.
نتیجه گیری. مداخله آموزش مبتنی بر مشارکت در مقایسه با روشهای معمول بازآموزی، در ارتقای سطح دانش پرستاران و بهبود عملکرد آنها در مراقبت از کاتتر ورید مرکزی موثرتر است و برنامه ریزان آموزش پرستاری می توانند از این رویکرد آموزشی در آموزش ضمن خدمت پرستاران استفاده نمایند.
اصغر خلیفه زاده اصفهانی، زهرا معینی، جعفر گلشاهی، دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف مقایسه آموزش به روش سخنرانی و الکترونیک بر عملکرد پرستاران بخش مراقبتهای ویژه در زمینه داروهای قلبیعروقی انجام شد.
زمینه. عصر حاضر به دوران اطلاع رسانی و رایانه شهرت یافته و نهاد آموزشی را دستخوش تغییرات اساسی کرده است. با توجه به اینکه فرآیند پیچیـده یادگیـری را نبایـد صرفـا به فضـای کلاس محـدود نمـود، لذا ممکن است با بهـرهگیری از آمـوزش الکترونیک بتـوان بـه برخـی موانـع آمـوزش سـنتی برای پرستاران فائـق آمـد.
روش کار. تحقیق حاضر یک مطالعه نیمهتجربی است. براساس نمونهگیری طبقهای، 70 پرستار بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای تامین اجتماعی استان اصفهان درسال 1396 انتخاب شدند. این افراد پس ازاعلام موافقت به مطالعه وارد شدند. پرستاران بر اساس تخصیص تصادفی ساده به 35 نفر درگروه سخنرانی و 35 نفر درگروه الکترونیک تقسیم شدند. قبل و بعد ازمداخله، عملکرد پرستاران دو گروه توسط پرسشنامه کاربرد داروهای قلبیعروقی بررسی و تاثیر دو روش آموزش سخنرانی و الکترونیک بر نمرات عملکرد پرستاران بررسی شد.
یافته ها. براساس مقایسه میانگین نمرات قبل و بعد و همچنین مقایسه دو گروه، هر دو روش آموزش سخنرانی و آموزش الکترونیک تاثیر معنیداری بر عملکرد دارویی پرستاران داشت (0001/0P≤)، اما تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه آموزش مشاهده نشد.
نتیجه گیری. روش آموزش الکترونیکی میتواند جایگزینی در آموزش و بازآموزی مباحث داروشناسی برای پرستاران باشد.
محمد داورپناه، طاهره نصرآبادی، سپیده نصراله، ابراهیم ابراهیمی ابیانه، دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی و عملکرد پرستاران بخش آنژیوگرافی در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی انجام شد.
زمینه. شایعترین علت مرگ در اکثر کشورهای جهان، بیماریهای قلبیعروقی است. آنژیوگرافی عروق کرونر یک پروسیجر تهاجمی است که برای تشخیص و/یا درمان بیماریهای عروق کرونر انجام میشود. با توجه به عوارض آنژیوگرافی اهمیت مراقبتهای پرستاری که با هدف پیشگیری و شناسایی عوارض انجام میشود بسیار زیاد است. استانداردها حداقل سطح عملکرد قابل قبول، مورد انتظار و دست یافتنی هستند که میتوان عملکرد را در مقایسه با آنها سنجید. پرستاران و ارائه دهندگان مراقبتهای سلامتی باید بر طبق دستورالعملهای استاندارد کار کنند تا از بروز مشکلات پیشگیری گردد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی تحلیلی 65 پرستار دارای معیارهای ورود به مطالعه به روش سرشماری انتخاب شدند. نمونه های پژوهش پرستاران بخش آنژیوگرافی بیمارستان بوعلی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی و بخشهای آرمان، آرامش و سیسییو بیمارستان محب مهر وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1397 بودند. ابزار مورد استفاده برای بررسی آگاهی و عملکرد پرستاران، پرسشنامه و چک لیست مبتنی بر استانداردهای ابلاغی وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاری پس از به روزرسانی بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی گزارش شدند.
یافته ها. بر اساس یافته ها بیشتر شرکت کنندگان در مطالعه زن (63 درصد) بودند. میانگین نمره آگاهی در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی به ترتیب 95/10 با انحراف معیار 30/1 و 23/15 با انحراف معیار 88/1 بود. میانگین نمره عملکرد در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی به ترتیب 16/ 26 با انحراف معیار 92/2 و 77/25 با انحراف معیار 78/4 بود. بر این اساس، آگاهی و عملکرد پرستاران بخش آنژیوگرافی در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی در وضعیت مطلوب قرار دارد. مقایسه آگاهی و عملکرد به تفکیک جنسیت نشان داد که تفاوتی بین مردان و زنان وجود ندارد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین آگاهی و عملکرد، در زمینه مراقبتهای قبل و بعد از آنژیوگرافی رابطه معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری. با اینکه بیشتر پرستاران نمره مطلوبی در حیطه آگاهی و عملکرد کسب نمودند، ولی به دلیل عدم رعایت برخی اصول مراقبتی، لازم است مطالعه بیشتری در این زمینه صورت گیرد. همچنین، ضروری است مدیران، ابلاغ دستورالعملهای مراقبتی پرستاران را در محیط کار مورد توجه ویژه قرار دهند.
محسن ضیائی فرد، رسول فراست کیش، ناهید عقدائی، علی صادقی، مهرداد حق ازلی، فاطمه براتی، سودابه رفیعی، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اجرای پروتکل جداسازی از تهویه مکانیکی بر عملکرد دستگاه گوارش بیماران بعد از عمل جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد.
زمینه. بعد از جراحی قلب، بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه با مشکلاتی نظیر مشکلات تنفسی، جداسازی ناموفق از تهویه مکانیکی و مشکلات گوارشی روبرو است. مشکلات گوارشی پس از جراحی قلب علاوه بر تاثیر بر شرایط بیمار، بار اقتصادی قابل توجهی بر بیمار و نظام سلامت تحمیل میکند. انتخاب روش مناسب برای پیشگیری و کنترل این مشکلات ضروری است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی است که در آن 100 بیمار تحت جراحی بایپس عروق کرونر و بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شهید رجایی به روش تصادفیسازی بلوکی در دو گروه کنترل و آزمون قرار گرفتند. گروه کنترل بر اساس روش معمول و گروه آزمون بر اساس پروتکل از دستگاه تهویه مکانیکی جدا شدند. هر دو گروه از نظر تهوع و استفراغ، شروع تغذیه خوراکی، اجابت مزاج و صداهای روده در بدو ورود از اتاق عمل به بخش، قبل از جداسازی و 2، 6 و 12 ساعت پس از جداسازی از تهویه مکانیکی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 23 با آزمونهای آماری کای اسکوئر و تست دقیق فیشر مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها. بازگشت صداهای روده، شروع تغذیه، و همچنین، اجابت مزاج در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل سریعتر رخ داد.
نتیجه گیری. بیمارانی که بر اساس پروتکل از دستگاه تهویه مکانیکی جدا میشوند در مقایسه با بیمارانی که به روش معمول از دستگاه تهویه مکانیکی جدا میشوند عملکرد گوارشی بهتری دارند.
مهناز مایل افشار، فریدون نوحی، لیلا ریاحی، انیسه نیک روان، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی و معرفی شاخصهای کلیدی عملکرد در بخش اورژانس انجام شد.
زمینه. سازمانهای مراقبت سلامتی با پدیدههای مختلف مانند تغییر سریع فناوری، تغییر عوامل جمعیتشناختی و تغییر شیوه زندگی با محیط زیست ناپایدار مواجه هستند. از طرف دیگر، سیستم مراقبت سلامتی یکی از بزرگترین و پرهزینهترین صنایع در جهان تبدیل شده است. این عوامل موجب شده است مدیریت بیمارستان نیازمند تغییرات اساسی گردد، از جمله اینکه سازمانها برای رسیدن به اهداف سازمانی به اندازهگیری عملکرد بپردازند. ارزیابی و نظارت بر عملکرد بخش اورژانس، از مهمترین فرآیندهای مراکز درمانی محسوب میشود.
روشکار. در این مطالعه مروری، مقالات مرتبط با استفاده از کلیدواژههای key performance indicators و emergency department و معادل فارسی آنها )شاخصهای عملکردی کلیدی و بخش اورژانس) در پایگاه علمی جهاد دانشگاهی، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، بانک اطلاعاتی نشریات کشور، Springer ,Medline، PubMed و Scholar Google جستجو شد. تعداد 48 مقاله یافت شد. این مقالات به صورت مرحله به مرحله مطالعه و پالایش شد و در نهایت، 16مقاله مرتبط انتخاب گردید. سپس، منابع منتخب بر اساس هدف مطالعه در فرم گردآوری دادهها وارد شد و تحلیل روایتی انجام شد.
یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه، مقالات به سه محور اهمیت ارزیابی عملکرد در بخش اورژانس، شاخصهای کلیدی عملکرد و انواع آن (شاخصهای ورودی، شاخصهای فرآیندی، شاخصهای پیامدی) پرداختهاند که به تفصیل توضیح داده میشوند.
نتیجه گیری. مدیران و تصمیمگیران همواره با مشکل انتخاب بهترین شاخص از میان مجموعه متنوعی از شاخصها روبرو هستند و اغلب به دلیل انباشتگی دادهها، به کارگیری همه آنها امکانپذیر نیست. به همین دلیل، مدیران و کارکنان نگاهی منفی به سیستمهای ارزیابی عملکرد دارند و تعیین و شناسایی تعداد محدودی شاخص اساسی که بتواند اهداف مدیریتی سازمان را برآورده سازد ضروری است.
طاهره نجفی قزلجه، مرضیه موسوی، پیمان صابریان، شیما حقانی، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: درد قفسه سینه از شایع ترین مشکلاتی ست که تماس گیرندگان با مرکز فوریت های پزشکی از آن شاکی هستند. سرعت، دقت و هماهنگی در ارائه خدمات توسط دیسپچرهای اورژانس پزشکی به منظور کاهش میزان مرگ و معلولیت ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.این مطالعه با هدف تعیین عملکرد دیسپچرهای اورژانس پزشکی ۱۱۵ تهران در برخورد با بیماران دارای درد قفسه سینه صورت گرفت .
روش بررسی: این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی برروی 397 صوت 80 دیسپچر اورژانس 115 تهران در مورد شکایت اصلی درد قفسه سینه در دی ماه سال 1397 انجام شد. به منظور جمع آوری داده از چک لیست ارزیابی عملکرد دیسپچر استفاده شد. کلیه نمرات حاصله از چک لیست به منظور آنالیز عملکرد وارد جداول آماری و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل در نرم افزار spss نسخه 22 انجام گرفت.
یافته ها: براساس نتایج،کلیه صوت های مورد بررسی وضعیت عملکرد مطلوب دیسپچرها در برخورد با بیماران دارای دردقفسه سینه و رعایت الگوریتم به درستی را نشان داد. میانگین نمره عملکرد دیسپچر اورژانس 115 تهران در بخش مشاوره 66/2 ± 18 بوده و دامنه اعداد آن 9 تا20 است. میانگین نمره عملکرد در سوالات کلیدی 16/2 ± 95/35 و دامنه 28 تا 38 می باشد. میانگین نمره کل عملکرد دیسپچر 57/3 ± 95/53 در دامنه 43 تا 58 است. براساس نتایج، دو مشخصه وضعیت اشتغال (T=2/10 , P=0/039 , df=78) و سنوات خدمتی(T=2/82 , P=0/020 , df=78) با عملکرد دیسپچر در ارزیابی درد قفسه سینه ارتباط معنادار آماری داشت.
نتیجه گیری : رعایت صحیح موارد مطرح شده در چک لیست ارزیابی عملکرد و مشاوره صحیح به بیمار و همراهان ایشان توسط دیسپچرهای 115 منجر به تشخیص بهتر و به موقع بیماران، اعزام سریع تر آمبولانس بر بالین بیمار، آسیب کمتر به بیماران قلبی و در نهایت جلوگیری از مرگ بیماران خواهد شد. این مطالعه بر لزوم استفاده یکسان دیسپچرهای کل کشور از الگوریتم سوالات و به تبع آن برخورد یکسان در سراسر کشور با بیماران تاکید کرده و این امر را جزو لاینفک تریاژ تلفنی می داند. چرا که عملکرد یکسان بر اساس استاندارد کشوری از آسیب به بیماران بر اساس تصمیم گیری اشتباه و سلیقه ای جلوگیری می کند.
فاطمه نعمتی، امیر طباطبایی، زهرا صالحی، اسماعیل محمدنژاد، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مقاله، مرور مطالعاتی است که به بررسی تاثیر آموزش احیای قلبی ریوی مغزی (CPCR) بر دانش و عملکرد پرستاران پرداخته اند.
زمینه. آموزش احیای قلبی ریوی پایه میتواند منجر به افزایش میزان بقا و کاهش آسیبهای مغزی شود.
روش کار. جستجوی مقالات در پایگاههای دادهای شاملScience Direct ،PubMed ،Cochrane ،Medline ،SID ،Scopus ، CINAHL،OVID، Iran Doc وMagiran با جستجوی کلیدواژههای پرستار، احیای قلبی-ریوی، آموزش و معادلهای انگلیسی آنها انجام شد. مقالات تحقیقی به زبان فارسی و انگلیسی که بین سال 2010 تا 2022 بر موضوع تاثیر آموزش بر احیای قلبی ریوی در پرستاران تمرکز داشتند، برای بررسی انتخاب شدند. در مجموع، 46 مقاله در جستجوی ابتدایی یافت شد که با بررسی عنوان و چکیده و در برخی موارد، پس از مطالعه متن کامل مقالات، 9 مقاله که از نظر موضوع با هدف پژوهشی این مطالعه همخوانی داشتند انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها. آموزش احیای قلبیریوی به دو صورت حضوری و مجازی میتواند بر دانش و عملکرد پرستاران موثر باشد و در تمامی مطالعات مورد بررسی، بین نمرات قبل و بعد از آموزش ارتباط معنیداری وجود داشته است. اجرای این آموزشها باید برای پرستاران به طور پیوسته، هر شش ماه یک بار تکرار شود..
نتیجهگیری. آموزش اصولی میتواند منجر به افزایش آگاهی پرستاران در زمینه احیای قلبیریوی پایه و پیشرفته شود. بر این اساس، برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی منظم به صورت نظری و عملی توصیه میشود.
مهناز مایل افشار، محمدضیا توتونچی، فریدون نوحی، مجید ملکی، ندا شیرخانلو، حمید رضا پاشا، فاطمه آهنگری، شاهپور گرانوندپور، علی فتح اللهی فرد، دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. مراقبت مبتنی بر شواهد به دلیل بهروز بودن تدابیر و رویههای مراقبتی و هزینه اثربخشی برای بیماران نقش مهمی در ارتقای کیفیت مراقبتهای پرستاری دارد؛ با وجود این، بر سر راه اجرای آن موانعی وجود دارد که باید بررسی شود. این مطالعه با هدف بررسی موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد در کارکنان پرستاری مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی است که بر روی 215 نفر از پرستاران بخشهای مختلف مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند انجام شد. برای تعیین موانع اجرای پروتکل های مبتنی بر شواهد از پرسشنامه استفاده شد. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. کارکنان پرستاری موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد را مربوط به بعد مدیریتی، کافی نبودن تعداد کارکنان (80 درصد)، زیاد بودن بیماران (71 درصد)، و عدم تشویق کارکنان (68 درصد) میدانستند. در بعد فردی نیز فقدان وقت کافی برای پرستاران جهت مطالعه نتایج تحقیقات (72 درصد) از مهمترین موانع بود.
نتیجهگیری. عوامل مرتبط با موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد در دو حیطه فردی و مدیریتی هستند. پیشنهاد میگردد از طریق چیدمان صحیح نیروی انسانی، برگزاری کارگاهها و گردهمآییهای آموزشی، و ایجاد تعامل با مراکز اجراکننده مراقبت مبتنی برشواهد و استفاده از تجارب آنها باتوجه به امکانات موجود، به این مقوله اهمیت بیشتری داده شود.
|
|
|
|
|
|