[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
14 نتیجه برای روان

فریبا نصیری زیبا، فائزه بوغیری ،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

خلاصه

هدف. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت بهداشت روان پرستاران بخش های مراقبت ویژه (آی سی یو، سی سی یو، اورژانس، و دیالیز) بیمارستان های آموزشی شهر تهران انجام شده است. 

زمینه. پرستاری حرفه ای سخت و طاقت فرسا است که نیاز به صبر و تحمل بی پایان در برخورد با بیمار و خانواده اش دارد. همچنین، پرستاران باید دانش خود را در تمام مباحث مربوط به پرستاری به روز کنند، اما به نظر می رسددستیابی هم زمان به دانش روز و انجام وظایف حرفه ای که قسمت اعظم وقت پرستاران را برای رفع نیاز بیماران و خانواده هایشان به خود اختصاص می دهد برای آنان بسیار مشکل باشد. این مسائل و استرس ناشی از آنها می تواند پرستاران را چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی در معرض خطر و آسیب قرار دهد. به علاوه، احتمال ایجاد این آسیب ها در پرستاران بخش های مراقبت ویژه به دلیل استرس های تشدید شده حرفه ای، بیشتر است.

روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی است. نمونه پژوهش شامل 375 نفر از پرستاران بخش های مراقبت ویژه با سابقه حداقل یک سال پرستاری و شش ماه پرستاری در بخش مراقبت ویژه به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه خستگی چالدر، مقیاس سنجش اضطراب همیلتون، و شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ بودند که توسط پرستاران شرکت کننده تکمیل شدند. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS  تجزیه و تحلیل شدند.

یافته ها. یافته ها نشان دادند که 73درصد پرستاران سطح اضطراب خفیف و 5/16درصد نیز سطح اضطراب خفیف تا متوسط داشتند. بقیه پرستاران نیز با درصدهای کمتر، در سطوح اضطرابی متوسط تا شدید و شدید قرار گرفتند. در زمینه کیفیت خواب، 89درصد پرستاران کیفیت خواب بدی داشتند. از نظر خستگی، تمامی پرستاران شرکت کننده خستگی متوسط تا شدید را گزارش کردند.

نتیجه گیری. پرستاران بخش های مراقبت ویژه بیمارستانهای آموزشی شهر تهران، وضعیت بهداشت روان مطلوبی ندارند. بیشتر این پرستاران از کیفیت بد خواب، خستگی متوسط تا شدید، و اضطراب خفیف یا خفیف تا متوسط رنج میبرند که با توجه به نقش قابل توجه آنان در مراقبت از سلامتی بیمار، نیازمند توجه ویژه مسئولین است.


نسیم مهرانفرد، ژاله محمدعلیها، مژده نویدحمیدی، انوشیروان کاظم نژاد، کیارش ساعتچی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر طب فشاری بر اضطراب بیماران تحت تهویه مکانیکی انجام شد. زمینه. تهویه مکانیکی متداول ترین مداخله تکنولوژیک برای بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه است و درمان با آن، مجموعه ای از تنش های ناخوشایند روانی و جسمی را برای بیماران به همراه دارد. اضطراب یکی از رایج ترین واکنش های روانی در بیماران تحت تهویه مکانیکی است. طب فشاری، به عنوان یک رویکرد غیردارویی بدون عارضه ممکن است اضطراب این بیماران را کاهش دهد. روش کار. پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با بلوک های تصادفی بود که در آن، 164 بیمار تحت تهویه مکانیکی دارای ثبات همودینامیک، با سطح هوشیاری 9 و بالاتر در مقیاس گلاسگو و واجد شرایط ورود، بطور تصادفی در یکی از گروه های آزمون یا کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون، طب فشاری را روزانه دو بار در دو روز متوالی به همراه مراقبت روتین بخش دریافت کرد، اما گروه کنترل، تنها دریافت کننده مراقبت روتین بخش بود. در هر جلسه، اضطراب بیماران، در سه مقطع زمانی قبل، بلافاصله و یک ساعت بعد از مداخله، با استفاده از ابزار سنجش اضطراب بر اساس چهره (FAS) اندازه گیری شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل شدند. یافته ها. میزان اضطراب پایه در بیماران تحت تهویه مکانیکی بالا بود. در طول مطالعه، اضطراب گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل، از نظر آماری کاهش معنی داری داشت (0/032p=). در هر 4 جلسه، اضطراب آزمون و کنترل، بلافاصله بعد از مداخله در گروه آزمون، اختلاف آماری معنی دار داشت (0/0001p<). در گروه آزمون، تغییرات وابسته به زمان برای اضطراب، از لحاظ آماری، معنی دار بود (0/0001p<). و در مقایسه داخل گروهی، در هر 4 جلسه، اضطراب قبل و بلافاصله بعد از مداخله، اختلاف آماری معنی دار داشت (0/0001p<). تغییرات اضطراب، بین جلسات مختلف، اختلاف آماری معنی داری نداشت. نتیجه گیری. طب فشاری می تواند اضطراب بیماران تحت تهویه مکانیکی را به طور قابل توجهی کاهش دهد. بنابراین، پرستاران بخش مراقبت های ویژه می توانند با استفاده از این رویکرد غیر دارویی، اضطراب بیماران تحت تهویه مکانیکی را کاهش دهند.
شهناز پولادی، فاطمه دهقان آزاد، محمدرضا یزدانخواه فرد، رحیم طهماسبی، عبدالرضا احمدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف طراحی و روان­سنجی پرسشنامه آگاهی، نگرش و بکارگیری خودمراقبتی در بیماران تحت عمل بای­پس عروق کرونر مبتنی بر مدل والتز انجام شد.
زمینه. رفتارهای خودمراقبتی در بیماران قلبی از ارکان اصلی درمان این بیماران می‌باشد. عدم بکارگیری رفتارهای خودمراقبتی صحیح سبب کاهش پیشرفت بهبودی این دسته از بیماران می‌شود و هزینه های زیادی را بر سیستم بهداشتی تحمیل می‌کند.
روش کار. در این مطالعه روش‌شناختی، طراحی و روان­سنجی پرسشنامه طی چهار مرحله: 1) تعریف مفهوم نظری و عملیاتی خودمراقبتی بیماران تحت عمل بای­پس عروق کرونر در زمینه بیماری، رژیم غذایی، دارویی، مراقبت از زخم، فعالیت بدنی، فعالیت جنسی، فعالیت اجتماعی، وضعیت روحی روانی و استعمال دخانیات؛ 2)طراحی گویه‌های پرسشنامه با الگوگیری از دیگر ابزارهای مورداستفاده در زمینه بیماری‌های قلبی؛ 3) تعییین اعتبار صوری (سنجش میزان تناسب، دشواری و ابهام گویه‌ها و میزان اهمیت توسط بیماران) و اعتبار محتوای پرسشنامه (سنجش میزان مناسبت و ضرورت گویه‌ها توسط اساتید و متخصصین و محاسبه شاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا؛  و 4) بررسی همسانی درونی پرسشنامه با تعیین ضریب آلفای کرونباخ انجام شد.
یافته‌ها. اولین نسخه پرسشنامه با 56 گویه طراحی شد و در طی فرایند سنجش روایی و پایایی، 15 گویه حذف گردید. نسخه نهایی این پرسشنامه با 41 گویه در 3 حیطه آگاهی (14 گویه)، نگرش (7 گویه) و بکارگیری (20 گویه) استخراج گردید. نتایج حاصل از فرایند روان­سنجی پرسشنامه شامل شاخص روایی محتوایی 0/99، نسبت روایی محتوایی 0/96 و همسانی درونی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 0/70 نشان دهنده روایی و پایایی مطلوب این پرسشنامه می‌باشد.
نتیجه‌گیری. این پرسشنامه با 41 گویه قابلیت بکارگیری در سیستم‌های ارزیابی بیماران تحت عمل بای­پس عروق کرونر را دارا می‌باشد. اندازه‌گیری روایی سازه جهت روایی ابعاد پرسشنامه حاضر پیشنهاد می‌گردد.

اسماء وحیدی، علی شاکر دولق،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

خلاصه   
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش فشار مراقبت، استرس زناشویی و ذهن­آگاهی در پیش­بینی سطح سازش روانی اجتماعی افراد با بیماری قلبی عروقی در شهر ارومیه انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی عروقی و اثرات ناشی از آن محدود به بیمار نیست و تاثیر قابل توجهی بر زندگی مراقبت­کنندگان دارد.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، افراد با بیماری عروق کرونر مراجعه­کننده به بیمارستان­ها و مراکز درمانی شهرستان ارومیه در نیمه اول سال 1396 بودند که از بین آنها، 130 نفر با استفاده از روش نمونه­گیری دردسترس به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده­ها از پرسشنامه­های فشار مراقبت، استرس زناشویی، مهارت­های ذهن­آگاهی کنتاکی و سازگاری روانی­اجتماعی با بیماری استفاده شد. تحلیل داده­ها در نرم افزار SPSS با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام صورت گرفت.
یافته ­ها. نتایج نشان داد که فشار مراقبت و استرس زناشویی رابطه منفی معناداری با سازش روانی با بیماری دارند. از بین مولفه­های ذهن­آگاهی، تنها توصیف­گری دارای رابطه مثبت معنادار با سازش روانی با بیماری بود (0/04P=). تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مدل پژوهش توانست 57 درصد از سازش روانی با بیماری را در افراد با بیماری قلبی تبیین کند. این یافته­ها نشان می­دهند که فشار مراقبت و استرس زناشویی نقش مهمی در سازش روانی بیماران قلبی با بیماری دارند.
نتیجه گیری. کاهش فشار مراقبت و استرس زناشویی نقش مهمی در پیشگیری اولیه و حتی ثانویه بیماری قلبی دارند و انجام مداخلات مبتنی بر نتایج این پژوهش برای بیماران قلبی توصیه می شود.

سارا رضایی، شادی دهقان زاده، بهمن اکبری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تاب­آوری و امید به زندگی در پیش­بینی بهزیستی روان­ شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب طراحی و اجرا شد.
زمینه. با توجه به اهمیت بهزیستی روان­ شناختی   در ارتقای سلامت بیماران مبتلا به نارسایی قلب، بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر آن همچون تاب­آوری و امید به زندگی از اهمیت برخوردارند.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه کلیه بیماران مبتلا به نارسایی قلب شهر رشت در سال 1397 بودند. شرکت کنندگان پژوهش 265 بیمار مبتلا به نارسایی قلب بودند که به روش نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع­ آوری داده­ها از سه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ”ریف“، تاب­آوری ”کونور و دیویدسون“ و امید به زندگی ”اشنایدر“ و همکاران استفاده شد. داده ­های حاصل از مطالعه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ­ها. نتایج این پژوهش حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بهزیستی روان ­شناختی   با تاب­آوری (386/0=r) و امید به زندگی (369/0=r) در بیماران مبتلا به نارسایی قلب بود. همچنین، نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خرده­ مقیاس­های تفکر عاملی و تاثیرات معنوی قادرند 228/0 از تغییرات بهزیستی روان­ شناختی بیماران نارسایی قلب را پیش ­بینی کنند.
نتیجه ­گیری. با توجه به عوامل تعیین ­کننده بهزیستی روان­ شناختی در این پژوهش می­توان با اجرای مداخلاتی همچون برنامه­ های آموزش تاب­ آوری و درمان­های روان شناختی متمرکز بر امید، بر بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به نارسایی قلب و کیفیت ارائه مراقبت­های پرستاری افزود.

رضا رنجبران، مهناز علی‌اکبری دهکردی، مجید صفاری‌نیا، احمد علیپور،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر سرزندگی، بهزیستی روان­شناختی و فشار خون زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی انجام شد.
زمینه. زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی دارای مشکلات فراوانی در زمینه سلامت جسمی و روانی هستند و یکی از روش‌های موثر در این زمینه روش آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت است.
روش کار. مطالعه حاضر از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی مراجعه‌کننده به مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر بودند که با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. گروه آزمون 8 جلسه 70 دقیقه­ای (هفته‌ای یک جلسه) تحت آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. داده­ها با پرسشنامه‌های سرزندگی و بهزیستی روان­شناختی و دستگاه سنجش فشار خون جمع‌آوری و با آزمون­های کای‌دو، تی مستقل، اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بون­فرونی در نرم‌افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافته‌ها. نتایج نشان داد که بین گروه‌های آزمون و کنترل در مرحله پیش‌آزمون از نظر سرزندگی، بهزیستی روان­شناختی و فشار خون تفاوت معنی‌داری وجود نداشت، اما در مراحل پس‌آزمون و پیگیری، از نظر هر سه متغیر سرزندگی، بهزیستی روان­شناختی و فشار خون، تفاوت معنی‌دار آماری بین دو گروه مشاهده شد. به عبارت دیگر، روش آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت باعث افزایش سرزندگی و بهزیستی روان­شناختی و کاهش فشار خون زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی شد و نتایج درمان در مرحله پیگیری حفظ شد.
نتیجه‌گیری. روش آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت باعث بهبود سرزندگی، بهزیستی روان­شناختی و فشار خون زنان مبتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی شد. توصیه می‌گردد درمانگران و متخصصان سلامت از روش آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت در کنار سایر روش‌های آموزشی و درمانی برای بهبود ویژگی‌های مرتبط با سلامت استفاده کنند.

عیسی محمدی، شیدا سوداگر، بیوک تاجری، اکبر عطادخت، مریم بهرامی هیدجی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر درمان ذهنی­ سازی و روان­ درمانی حمایتی بر روابط موضوعی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب انجام شد.
زمینه. بیماری­های قلبی­ عروقی علت عمده­ ناتوانی و مرگ در کشورهای مختلف جهان محسوب می­شوند و با وجود ابداع روش­های مختلف درمانی، هنوز دارای شیوع بالایی هستند.
 روش کار. این مطالعه از نوع تجربی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل و مرحله‌ پیگیری بود. جامعه‌ آماری، همه افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب بودند که در سال 1397 به بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه کردند. از این جامعه‌ آماری، تعداد 60 نفر از طریق نمونه‌گیری هدفمند، بر اساس معیارهای ورود، انتخاب و به طور تصادفی در یکی از گروه­های آزمایشی اول (20 نفر)، آزمایشی دوم (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. در نهایت، پس از ریزش آزمودنی‌ها، 55 نفر تا پایان مداخلات و ارزیابی‌ها باقی ماندند. گروه آزمایشی اول 12 جلسه درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی، و گروه آزمایشی دوم 10 جلسه روان­ درمانی حمایتی دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. برای جمع‌آوری داده‌ها در سه مرحله‌ پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری، از پرسشنامه­ روابط موضوعی بل استفاده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه ­گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD از طریق نرم‌افزار آماری SPSS (نسخه‌ 22) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ­ها. بعد از کنترل اثرات پیش ­آزمون، اختلاف معنادار آماری در میانگین نمرات پس ­آزمون گروه­های آزمایشی (درمان مبتنی بر ذهنی سازی: 0/0001p≤، 69/19F=؛ و روان­درمانی حمایتی: 0/0001p≤، 86/28F=) و گروه کنترل (0/43p<، 0/87F=)  در زمینه روابط موضوعی و مؤلفه­ های آن مشاهده شد. همچنین، تاثیر روان­ درمانی حمایتی بر روابط موضوعی افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب نسبت به درمان مبتنی بر ذهنی ­سازی بیشتر بود (0/01p≤).
نتیجه ­گیری. نتایج پژوهش حاضر می‌تواند پایه‌ای برای به‌ کارگیری این مداخلات در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونروی قلب باشد. 

فاطمه حیدری ثابت، حسن میرزاحسینی، نادر منیرپور،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در افراد با بیماری قلبی ­عروقی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی  و سرمایه روانی انجام شد.
زمینه. بیماری‌ قلبی­ عروقی جنبه‌های مختلف زندگی از جمله سلامت جسمی، عاطفی، اجتماعی و عملکردی فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد که در این میان، یکی از عوامل موثر بر کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت است.
روش کار. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با استفاده از مدل تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی­ عروقی شهر قم در سال 1399 بودند که از بین آنها، 200 نفر به شیوه نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه ­گیری متغیرهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان­شناختی لوتانز (2007)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک­ شده چندبعدی زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982)، و پرسشنامه رفتارهای ارتقاء­دهنده سلامت والکر، سچریست و پندر (1987) بودند. داده­ها در نرم­افزارهایAMOS.22  و SPSS.22 با استفاده از آزمون­ های همبستگی ­پیرسون و مدل­ تحلیل ­مسیر تحلیل ­شدند.
یافته ­ها. بر اساس نتایج این پژوهش، سلامت معنوی (0/21=β، 0/002=P) و حمایت اجتماعی (0/17=β، 0/013=P) بر سرمایه روانی تاثیر داشتند. همچنین، سرمایه روانی در رابطه بین سلامت معنوی و حمایت اجتماعی با رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت، نقش میانجی داشت (0/067=RMSEA، 0/98=AGFI).
نتیجه ­گیری. سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و سرمایه­ های روان­شناختی نقش مهمی در افرایش رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در افراد دچار قلبی­عروقی بازی می­کنند. بنابراین، در تدوین برنامه­ های درمانی برای این بیماران بهتر است عوامل چندگانه خانوادگی، روان­شناختی، مذهبی، اجتماعی و بهداشتی­ درمانی به صورت یک مجموعه مورد توجه قرار گیرند.

ناهید رامک، کیانا قاسم نژاد، الهه قاسم پور، زینب صادق خانی، اسحاق سام خانیان، فرشید بی باک، علیرضا سنگانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روان­ درمانی تحلیلی کارکردی بر تبعیت درمانی و رفتارهای خودمراقبتی در زنان مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد انجام شد.
زمینه. شدت بیماری­های قلبی ­عروقی تا حدودی تحت تاثیر عملکرد شناختی و رفتاری افراد مبتلا به بیماری انفارکتوس حاد میوکارد قرار دارد. بنابراین، با درمان­ های موثر و نوین در این زمینه می­توان نتایج موثری ایجاد کرد.
روش کار. در این پژوهش نیمه­ تجربی پیش‌آزمون- پس‌آزمون با پیگیری و گروه کنترل، جامعه آماری، زنان مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد بستری در بیمارستان تخصصی قلب سیدالشهدا در شهر ارومیه در سال 1400 بودند که تعداد 30 نفر از آنها بر اساس ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ورود ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمون (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. بسته روان­ درمانی تحلیلی کارکردی تسای و همکاران (2010) در 10 جلسه 45 دقیقه ­ای برای گروه آزمون ­اجرا شد. قبل از اجرای جلسات و پس از آن، از اعضای گروه­ های آزمون و کنترل، پیش ­آزمون و پس ­آزمون با پرسشنامه تبعیت درمانی سید فاطمی و همکاران (1397) و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی ولن و همکاران (2013) گرفته شد. داده­ ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس آمیخته در نرم افزار SPSS نسخه 18 تحلیل شدند.
یافته ها. بر اساس نتایج این پژوهش، تفاوت آماری معنی ­دار بین میانگین نمرات تبعیت درمانی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران گروه آزمون و کنترل در پیش­ آزمون، پس ­آزمون و پیگیری وجود داشت. روان ­درمانی تحلیلی کارکردی بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی (اندازه اثر 0/912) در مقایسه با بهبود تبعیت درمانی (اندازه اثر 0/897) در زنان مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد اثر بیشتری دارد (0/0001P≤).
نتیجه ­گیری. این نتایج بر عملکرد روش روان­ درمانی تحلیلی کارکردی در حوزه­ های شناختی و رفتاری در درمان افراد مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد تاکید دارد.

سهیلا سلمانیان، شیدا جبل عاملی، مریم مقیمیان، فریبا ارجمندی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان مبتنی بر ذهنی ­سازی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر اساس مدل فرآیندی گراس بر بهزیستی روان­شناختی و کیفیت زندگی حرفه­ای در پرستاران بخش­های مراقبت ویژه بیمارستان­های تهران انجام شد.
زمینه. افزایش بهزیستی پرستاران و کیفیت زندگی حرفه­ای آنها موجب بهبود رابطه پرستار-بیمار می­شود و عملکرد بیمارستان­ها را از نظر سازمانی ارتقاء می­دهد. ارائه مداخلات درمانی روان­شناختی به این دسته از کادر تیم مراقبتی درمانی ضروری به نظر می­رسد.
روش کار. این پژوهش از نوع تجربی (پیش ­آزمون-پس ­آزمون با گروه کنترل) بود و جامعه آماری، پرستاران بخش­های مراقبت ویژه بیمارستان­های شهر تهران در سال 1400 بودند. تعداد 45 پرستار به روش نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند و از طریق تخصیص تصادفی در سه گروه درمان مبتنی بر ذهنی ­سازی (15 نفر)، درمان مبتنی بر تنظیم هیجان (15 نفر)، و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. هر سه گروه در مرحله پیش ­آزمون و پس ­آزمون، پرسشنامه 18 گویه ­ای بهزیستی روان­شناختی ریف و کیز (فرم کوتاه)، و پرسشنامه 32 گویه­ای کیفیت زندگی کاری والتون را تکمیل کردند. سپس گروه درمان مبتنی بر ذهنی­سازی، مداخله را در 8 جلسه 90 دقیقه­ ای به صورت یک جلسه در هفته؛ و گروه درمان  مبتنی بر تنظیم هیجان بر اساس مدل فرآیندی گراس، مداخله را در 8 جلسه 90 دقیقه­ای هفته­ای یک جلسه بر اساس پروتکل دریافت کردند. برای گروه کنترل مداخله ­ای انجام نشد. داده ­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم ­افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته­ ها. قبل از مداخله، بیشترین نمره کیفیت زندگی حرفه­ای در گروه کنترل مشاهده شد. در پایان مداخله، نمرات کیفیت زندگی حرفه­ای در هر سه گروه افزایش یافت، و تفاوت معنادار آماری بین گروه­ها مشاهده نشد. در زمینه بهزیستی روان­شناختی، بیشترین نمرات قبل از مداخله در گروه مداخله مبتنی بر ذهنی سازی وجود داشت (میانگین 85/86 با انحراف معیار 6/56). پس از مداخله، میانگین نمره بهزیستی روان­شناختی در گروه­هایی که مداخله دریافت کردند بیشتر از گروه کنترل بود، اما این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجه­ گیری: بر اساس یافته ­های این مطالعه به نظر می­رسد جلسات آموزشی درمان مبتنی بر ذهنی­سازی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر اساس مدل فرآیندی گراس تفاوت معناداری در بهزیستی روان­شناختی و کیفیت زندگی حرفه­ای پرستاران بخش مراقبت ویژه ایجاد نمی­کنند و برای بررسی تاثیر این مداخلات نیاز به پژوهش­های بیشتری است.
 

زهرا دشت بزرگی، خدیجه مقدم، فاطمه مقدم،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
مقدمه. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان ذهن­ آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهزیستی روان­شناختی و اضطراب کرونا در افراد مبتلا به بیماری قلبی­ عروقی در شهر کرج بود.
زمینه. در طول دوره پاندمی کووید-19، افراد مبتلا به بیماری­های قلبی ­عروقی مشکلات متعددی را در زمینه سلامت روان­شناختی تجربه کرده ­اند که از آن جمله می­توان به اضطراب اشاره کرد. یکی از رویکردهای موثر برای مدیریت اضطراب، ذهن ­آگاهی مبتنی بر کاهش استرس است که ممکن است بتواند سلامت روان­شناختی را افزایش دهد.
روش کار. مطالعه حاضر، نیمه­ تجربی از نوع پیش ­آزمون-پس ­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه زنان مبتلا به بیماری قلبی­ عروقی شهر کرج در پاییز سال 1400 بود. تعداد 30 نفر از افراد جامعه مورد نظر به ­صورت در دسترس انتخاب، و به­ صورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ­های بهزیستی روان­شناختی و اضطراب کرونا بود. برای تحلیل داده­ ها از شاخص ­های آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چندمتغیره و تک ­متغیره) در نرم ­افزار SPSS نسخه 19 استفاده شد.
یافته ­ها. نتایج، نشان ­دهنده تاثیر ذهن ­آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهزیستی روان­شناختی و اضطراب کرونا در زنان مبتلا به بیماری قلبی­ عروقی بود (0/0001≥P) و مداخله مورد نظر، 43 درصد واریانس بهزیستی روان­شناختی و 24 درصد اضطراب کرونا در مرحله پس ­آزمون را تبیین کرد.
نتیجه ­گیری. با توجه به تاثیر درمان ذهن ­آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهزیستی روان­شناختی و اضطراب کرونا در افراد مبتلا به بیماری قلبی ­عروقی، پیشنهاد می­شود این روش درمانی در درمانگاه ­های روان­شناسی و مراکز بهداشتی ­درمانی برای کمک به بهبود سلامت روان به­ کار برده شود.
 

میترا حسنه‌زاده کیانی، زهرا دشت‌بزرگی، مرجان علی‌زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر آموزش مثبت‌نگری و آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر بهزیستی روان‌شناختی و اضطراب سلامت در افراد مبتلا به بیماری قلبی‌عروقی انجام شد.
زمینه. افراد مبتلا به بیماری قلبی‌عروقی دارای مشکلاتی در زمینه بهزیستی روان‌شناختی و اضطراب سلامت هستند و از روش‌های احتمالا موثر در بهبود ویژگی‌های مذکور می‌توان به آموزش مثبت‌نگری و آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت اشاره کرد.
روش کار. مطالعه حاضر نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش افراد مبتلا به بیماری قلبی‌عروقی مراجعه‌کننده به بیمارستان گلستان شهر اهواز در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 60  نفر بودند که پس از بررسی معیار‌های ورود به مطالعه، با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به ­صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه‌های مداخله، 8 جلسه 90 دقیقه‌ای تحت آموزش مثبت‌نگری یا آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. داده‌ها با فرم اطلاعات جمعیت‌شناختی، فرم کوتاه سیاهه اضطراب سلامت، و پرسشنامه تجدیدنظرشده بهزیستی روان‌شناختی گردآوری و با آزمون­های کای‌دو، تحلیل واریانس تک‌متغیری، تحلیل کوواریانس چندمتغیری، و آزمون تعقیبی بون­فرونی در نرم‌افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافته‌ها. گروه‌های مداخله و کنترل از نظر جنسیت، سطح تحصیلات، سن و مدت ابتلاء به بیماری‌های قلبی‌عروقی تفاوت معنی‌داری نداشتند. همچنین، هر دو روش آموزش مثبت‌نگری و آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش بهزیستی روان‌شناختی و کاهش اضطراب سلامت در افراد مبتلا به بیماری قلبی‌عروقی شدند (0/0001≥P)، اما بین روش‌های مداخله در هیچ‌یک از متغیرهای بهزیستی روان‌شناختی و اضطراب سلامت تفاوت معنی‌داری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری. نتایج حاکی از تاثیر هر دو روش آموزش مثبت‌نگری و آموزش سبک‌زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر افزایش بهزیستی روان‌شناختی و کاهش اضطراب سلامت و عدم تفاوت معنی‌دار بین آنها در افزایش بهزیستی روان‌شناختی و کاهش اضطراب سلامت بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت می‌توانند از هر دو روش برای بهبود ویژگی‌های مرتبط با سلامت استفاده کنند.

مرضیه اسکندری حصاری، فائزه صحبایی، جمیله محتشمی، مریم مرادیان،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف طراحی و روان­سنجی ابزار استرس پس از سانحه در کودکان تحت جراحی قلب انجام شد.
زمینه. بیماری­های قلبی به عنوان یکی از مسائل تهدیدکننده سلامتی و حوادث ضربه­ ای، آسیب­ های زیادی به کودکان وارد می ­سازد که یکی از آنها تجربه عمل جراحی است. لذا وجود یک ابزار استاندارد جهت ارزیابی اختلال استرس پس از سانحه در کودکان ضروری به ­نظر می­رسد.
روش کار. در این پژوهش توصیفی از نوع روش ­شناختی، پژوهشگر با استفاده از چندین پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه، پیش ­نویس ابزار اولیه را طراحی کرد و سپس تحت بررسی 10 نفر از خبرگان، که به روش هدفمند انتخاب شدند، قرار داد تا روایی صوری و محتوایی آن انجام شود. در مرحله بعد، پرسشنامه 40 سئوالی برای تعیین روایی سازه در اختیار 200 نفر از کودکان 12 تا 18 ساله بستری که تحت عمل­ های جراحی قلب کودکان قرار گرفته بودند قرار گرفت و در نهایت، پایایی ابزار بررسی شد. نرم ­افزارهای مورد استفاده برای تحلیل داده­ ها، نرم ­افزار SPSS نسخه 24 و نرم­ افزار لیزرل نسخه 10 بودند.
یافته ­ها. پس از تهیه پیش­نویس، پرسشنامه برای تعیین روایی صوری  و محتوایی در اختیار 10 نفر از خبرگان قرار گرفت. برای روایی صوری از نمره تاثیر آیتم استفاده شد و به ­دلیل مشابهت معانی، بعضی از سئوالات حذف شدند. برای تعیین روایی محتوا از دو شاخص نسبت روایی محتوا و  شاخص روایی محتوا بهره گرفته شد. طبق جدول لاوشه، سئوالات با نسبت روایی محتوای کمتر از 0/62 حذف شدند (تعداد 7 سئوال)، سئوالات با نسبت روایی محتوای بیشتر از 0/79 پذیرفته شدند، و سئوالات با نسبت روایی محتوا بین 0/70 تا 0/79 دوباره اصلاح شدند. در مرحله روایی سازه، برای اطمینان از کفایت حجم نمونه، آزمون کیسر مایر الکین (KMO) انجام شد و نتایج آزمون کرویت بارتلت معنادار به ­دست آمد (0/0001P≤). در نهایت، تحلیل عاملی اکتشافی به روش نمودار شن­ ریزه با چرخش واریماکس بر روی 40 گویه صورت گرفت و تعداد 7 سئوال با بار عاملی کمتر از 0/4 حذف گردید و در پایان، 33 سئوال باقی ماند. برای تعیین پایایی پرسشنامه به روش همسانی درونی، مقادیر آلفای  کرونباخ سئوالات، همگی بالای 0/80 بودند. همچنین، نتایج آزمون-باز آزمون برای تعیین ثبات، ارتباط معناداری میان میانگین نمره پیش ­آزمون و پس آزمون در 7 عامل پرسشنامه را تایید نمود (0/0001P≤).
نتیجه ­گیری. برای دستیابی به نتایج دقیق ­تر و کامل تر در تحقیق، لازم است ابزارهای روا و پایا مورد استفاده قرار گیرند. نتایج این مطالعه استحکام ساختار عاملی و پایایی قابل قبول ابزار استرس پس از سانحه در کودکان تحت جراحی قلب در جمعیت مورد مطالعه را نشان داد. ابزار  طراحی­ شده در این مطالعه روا و پایا است و می­تواند برای تعیین استرس پس از سانحه در کودکان تحت جراحی قلب استفاده شود. به ­علاوه، نتایج پژوهش می­تواند نسبت به آگاهی بخشیدن افراد حرفه­ ای در امر استرس پس از سانحه در کودکان تحت جراحی قلب مورد استفاده قرار گیرد.

سروش گلستانی‌فر، زهرا دشت‌بزرگی، پرویز عسگری، علیرضا حیدری،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر زوج­درمانی هیجان‌محور بر کیفیت زندگی زناشویی، پرخاشگری ارتباطی پنهان و سلامت روان‌شناختی مبتلایان به بیماری قلبی‌عروقی انجام شد.
زمینه. مبتلایان به بیماری قلبی‌عروقی با مشکل‌های فراوانی در زندگی زناشویی و سلامت روان‌شناختی مواجه هستند و استفاده از روش‌های زوج ­درمانی برای بهبود آنان ضروری است.
روش کار. این مطالعه نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه مطالعه حاضر مبتلایان به بیماری قلبی‌عروقی (شامل بیماری‌های پرفشاری خون، سندرم کرونری حاد، انفارکتوس میوکارد، آنژین صدری و پریکاردیت فشارنده) مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی شهر اهواز در سال 1402 بودند. حجم نمونه برای هر گروه 13 زوج در نظر گرفته شد که این زوجین پس از بررسی ملاک‌های ورود به مطالعه با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمون 8 جلسه 90 دقیقه‌ای (دو جلسه در هفته) تحت زوج­ درمانی هیجان‌محور قرار گرفت و در این مدت، گروه گواه هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. داده‌ها با مقیاس‌های کیفیت زندگی زناشویی (ژانگ و همکاران، 2013)، پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کارول، 2006) و سلامت روان‌شناختی (نجاریان و داودی، 1380) جمع‌آوری و با آزمون کای­اسکوئر، آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم‌افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند.
یافته‌ها. طبق نتایج، گروه‌های آزمون و کنترل از نظر سن، تحصیلات، مدت بیماری و نوع بیماری نمونه ­ها تفاوت معنی‌داری نداشتند. همچنین، گروه‌ها در مرحله پیش‌آزمون از نظر میانگین کیفیت زندگی زناشویی، پرخاشگری ارتباطی پنهان و سلامت روان‌شناختی تفاوت معنی‌داری نداشتند، اما در مرحله پس‌آزمون، از نظر میانگین هر سه متغیر کیفیت زندگی زناشویی، پرخاشگری ارتباطی پنهان و سلامت روان‌شناختی تفاوت معنی‌دار آماری داشتند (0/0001P≤). به عبارت دیگر، روش زوج ­درمانی هیجان‌محور باعث افزایش کیفیت زندگی زناشویی (0/0001P≤، 125/366F=)، کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان (0/0001P≤، 206/601F=) و بهبود سلامت روان‌شناختی (0/0001P≤، 175/052F=) در مبتلایان به بیماری قلبی‌عروقی شد.
نتیجه‌گیری. نتایج این مطالعه حاکی از تاثیر زوج ­درمانی هیجان‌محور بر افزایش کیفیت زندگی زناشویی، کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و بهبود سلامت روان‌شناختی مبتلایان به بیماری قلبی‌عروقی بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران می‌توانند از روش زوج ­درمانی هیجان‌محور در کنار سایر روش‌های درمانی موثر برای بهبود متغیرهای مرتبط با زندگی زناشویی و سلامت روان‌شناختی بهره ببرند.
 


صفحه 1 از 1     

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.11 seconds with 43 queries by YEKTAWEB 4703