17 نتیجه برای خودمراقبتی
عصمت عطائی، مجید حقجو، اصغر دالوندی، هومن بخشنده آبکنار،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران با ضربان سازدائمی بود.
زمینه. یکی از شایعترین علل مرگ و میر بعد از سکته قلبی، آریتمی است، یک روش کنترل آریتمی مقاوم به درمان تعبیه ضربان ساز است. کیفیت زندگی در بیماران بعد از تعبیه ضربان ساز دائمی قلب پائین است. یکی از روشهای ارتقاءدهنده کیفیت زندگی، آموزش رفتارهای خودمراقبتی است.
روش کار.در این کارآزمایی بالینی، 80 بیمار نیازمند به تعبیه ضربانساز دائمی قلب به روش بلوکهایچهارتایی تصادفی به طور مساوی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل فرم مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی در بیماران قلبی مک نیو بود. بیماران گروه مداخله با همراهی یکی از بستگان که بیشترین تماس را با ایشان داشت، طی یک جلسه، روز قبل از تعبیه ضربانساز تحت آموزش قرار گرفتند. جهت آموزش از فیلم آموزشی و دفترچه آموزشی و آموزش چهره به چهره استفاده شد، طول مدت جلسه 30 دقیقه بود و در نهایت، بسته آموزشی در اختیار این بیماران قرار گرفت. همچنین، به مدت یک ماه، هفتهای یکبار با بیمار تماس تلفنی گرفته میشد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 15 تحلیل شدند. برای تحلیل دادهها از آزمونهای تی مستقل و کای اسکوئر استفاده شد.
یافتهها. بین میانگین ابعاد عاطفی، جسمی- فعالیتی و اجتماعی کیفیت زندگی و همچنین، نمره کلی کیفیت زندگی در گروه مداخله و کنترل قبل از مداخله تفاوت معنیداری مشاهده نشد، ولی بعد از مداخله، این تفاوت معنی دار بود (004/0P<).
نتیجهگیری.آموزش رفتارهای خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران بعد از تعبیه ضربانساز دائمی قلب موثر میباشد و توصیه میشود به عنوان یکی از روشهای ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران به کار برده شود.
طاهره نجفی قزلجه، مریم شهیدی، شهرزاد غیاثوندیان، حمید حقانی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اجرای برنامه آموزشی خودمراقبتی چند رسانه ای بر کیفیت زندگی مبتلایان به پرفشاری خون انجام شد.
زمینه. پرفشاری خون به علت عوارض و مرگ بالا یک مشکل عمده بهداشتی محسوب می شود و به علت کاستی هایی که در توانایی های فرد ایجاد می کند، کیفیت زندگی وی را تحت تأثیر قرار می دهد.
روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل در بیمارستان شهداء محمودآباد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام گردید. در این پژوهش 70 بیمار دارای شرایط ورود به مطالعه به روش در دسترس انتخاب شدند. جهت جلوگیری از انتقال اطلاعات بین گروه ها توسط بیماران، نمونه های گروه های آزمون و کنترل به طور جداگانه در روزهای زوج و فرد وارد مطالعه شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 قبل از انجام مداخله و سه ماه پس از مداخله توسط هر دو گروه آزمون و کنترل تکمیل گردید. بیماران گروه کنترل آموزش های معمول بخش را دریافت کردند. بیماران گروه آزمون در سه جلسه آموزش خودمراقبتی 20 دقیقه ای به صورت چهره به چهره شرکت کردند و بسته آموزشی شامل کتابچه و لوح فشرده آموزشی را دریافت کردند. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 21 و با آزمون های آماری کای اسکوئر، تست دقیق فیشر، تی مستقل، و تی زوج مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. قبل از مداخله، بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر میانگین کیفیت زندگی تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت، اما سه ماه پس از آموزش، تفاوت معنی دار آماری بین دو گروه مشاهده شد (0/0001p<). همچنین، در گروه آزمون، قبل از مداخله و 3 ماه پس از آن، تفاوت معنی دار آماری بین نمره کل و ابعاد کیفیت زندگی مشاهده شد (0/0001p<).
نتیجه گیری. اجرای برنامه آموزشی خودمراقبتی می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون شود. پیشنهاد می شود با اجرای این برنامه آموزشی برای بیماران مبتلا به پرفشاری خون توسط مراقبین بهداشتی، به ویژه پرستاران، گامی موثر در جهت ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران برداشته شود.
معصومه ذاکری مقدم، علی صادقی اکبری، محمدعلی چراغی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر درک از بیماری بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان پیامد نهایی بیشتر اختلالات قلبی محسوب می شود که به عنوان یک وضعیت مزمن کیفیت زندگی بیماران را کاهش می دهد و با مشکلاتی در رفتار خودمراقبتی همراه است. یکی از روشهای افزایش رفتارهای خودمراقبتی این بیماران اصلاح درک از بیماری است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی بود که در بیماران با نارسایی قلبی در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ١٣٩٣ انجام شد. در این مطالعه، ٧٦ نمونه واجد شرایط به طور تصادفی در یکی از دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، آموزش مبتنی بر درک از بیماری را در سه جلسه حضوری و به مدت ٨ هفته به صورت تلفنی دریافت کردند. مراقبت در گروه کنترل مطابق با روتین بخش انجام شد. رفتارهای خودمراقبتی دو گروه، قبل و هشت هفته بعد از شروع مداخله مقایسه شدند. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای تی مستقل و کای دو در نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد.
یافتهها. اختلاف معنیداری بین متغیرهای دموگرافیک دو گروه مشاهده نشد. پس از مداخله، رفتارهای خودمراقبتی گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (0/0001p<). در گروه آزمون، میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی قبل از مداخله (35/17 با انحراف معیار 13/94) با پس از مداخله (18/51 با انحراف معیار 7/15) دارای اختلاف معنیدار آماری بود (0/0001p<).
نتیجهگیری. نتایج مطالعه نشان داد که آموزش مبتنی بر اصلاح درک از بیماری بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی تاثیر دارد. توصیه میشود آموزش مبتنی بر اصلاح درک از بیماری، به عنوان روشی موثر جهت ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی این بیماران به کار برده شود.
نسیم نادری، ژاله محمدعلیها، یاسمن خلیلی، پری کرمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی سطح دانش، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، عمده ترین عامل مرگ در جهان و دلیل عمده پذیرش مجدد بیمارستانی، به ویژه در بیماران مسن میباشد. آموزش خودمراقبتی جزء ضروری مراقبت از این بیماران است و پرستاران به عنوان ارائه دهندگان اصلی آموزش خودمراقبتی به بیماران باید علاوه بر داشتن دانشکافی جهت ارائه آموزش، از نگرش و عملکرد مناسبینیز در این زمینه برخوردار باشند.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. تعداد 174 پرستار با حداقل یک سال سابقه کاری شاغل در بخش های داخلی، سی سی یو، و پست سی سی یو در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی در شیفت های مختلف صبح، عصر و شب پس از اعلام رضایت شفاهی، پرسشنامه 4 قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، دانش، نگرش و عملکرد در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی را تکمیل نمودند.داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های غیرپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس، و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSSنسخه 22 تحلیل گردید.
یافته ها. بر اساس نتایج، بیشترین درصد پرستاران (70/1 درصد) دارای نمره دانش متوسط بودند. دانش پرستاران با سطح تحصیلات و تجربه کار در بخش محل کار دارای ارتباط آماری معنادار بود. همچنین، 67/8 درصد پرستاران دارای عملکرد خوبی در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بودند. بین عملکرد و گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت ارتباط آماری معنادار مشاهده شد. بر اساس یافته ها، 92/5 درصد پرستاران دارای نگرش مثبت نسبت به آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بود. نگرش پرستاران با سطح تحصیلات، گذراندن دوره آموزشی و نوع شیفت کاری ارتباط آماری معنادار داشت.
نتیجه گیری.دانش پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی در سطح متوسط می باشد. اکثر پرستاران دارای نگرش مثبت و عملکرد خوبی بودند. برنامههای آموزش ضمن خدمت و دوره ای جهت ارتقای دانش پرستاران در این زمینه لازم به نظر میرسد.
اعظم شهباز، معصومه همتی مسلک پاک،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
زمینه. ﺑﯿﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻧﺎرﺳﺎیﯽ ﻗﻠﺒﯽ ﻣﮑﺮرا ﺑﻪ دﻟﯿـﻞ ﺑـﺪﺗﺮ ﺷـﺪن علایم بیماری بستری می شوند. ﺑﺴـﺘﺮی در ﺑﯿﻤﺎرﺳـﺘﺎن ﻋﻼوه ﺑﺮ ﮐﺎﻫﺶ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ، ﻫﺰیﻨﻪﻫﺎی زیﺎدی را ﻧﯿﺰ به ایﻦ ﺑﯿﻤﺎران تحمیل ﻣﯽﮐﻨﺪ. برای کنترل این بیماری، ﺗﺒﻌﯿﺖ از رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ در ﻣﺒﺘﻼیﺎن ﺑﻪ ایﻦ اﺧﺘﻼل اﻫﻤﯿﺖ ویژه ای دارد.
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط رفتارهای خودمراقبتی با بستری مجدد در افراد با نارسایی قلبی صورت گرفت.
روش کار. در این مطالعه توصیفی تحلیلی، تعداد 245 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی با سابقه بستری مجدد در سال 1395 از مراکز آموزشی درمانی طالقانی و سیدالشهدای ارومیه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ﺍﺑﺰﺍﺭ ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺩﺍﺩهﻫﺎ پرسشنامه شاخص خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی بود. از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کای دو ﺟﻬﺖ تحلیل داده ها اﺳﺘﻔﺎده شد.
یافته ها. میانگین نمره خودمراقبتی بیماران، 45/59 با انحراف معیار 7/6 بود و رفتارهای خودمراقبتی اغلب بیماران در سطح متوسط بود. نتیجه آزمون پیرسون نشان داد که بین میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی و میانگین نمره بستری مجدد در سه ماهه گذشته ارتباط آماری معنادار و معکوسی وجود دارد (0/223-r= و 0/0001p≤).
نتیجهگیری. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ایﻨﮑﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ اکثر بیماران از کیفیت چندان مطلوبی برخوردار نبود و بین رفتارهای خودمراقبتی و بستری مجدد ارتباط معکوس وجود داشت، پیشنهاد ﻣﯽﺷﻮد ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ رفتارهای خودمراقبتی مورد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار گیرد تا بتوان با مداخله بر روی این عوامل از میزان بستری مجدد این بیماران کم کرد.
شهناز پولادی، فاطمه دهقان آزاد، محمدرضا یزدانخواه فرد، رحیم طهماسبی، عبدالرضا احمدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف طراحی و روانسنجی پرسشنامه آگاهی، نگرش و بکارگیری خودمراقبتی در بیماران تحت عمل بایپس عروق کرونر مبتنی بر مدل والتز انجام شد.
زمینه. رفتارهای خودمراقبتی در بیماران قلبی از ارکان اصلی درمان این بیماران میباشد. عدم بکارگیری رفتارهای خودمراقبتی صحیح سبب کاهش پیشرفت بهبودی این دسته از بیماران میشود و هزینه های زیادی را بر سیستم بهداشتی تحمیل میکند.
روش کار. در این مطالعه روششناختی، طراحی و روانسنجی پرسشنامه طی چهار مرحله: 1) تعریف مفهوم نظری و عملیاتی خودمراقبتی بیماران تحت عمل بایپس عروق کرونر در زمینه بیماری، رژیم غذایی، دارویی، مراقبت از زخم، فعالیت بدنی، فعالیت جنسی، فعالیت اجتماعی، وضعیت روحی روانی و استعمال دخانیات؛ 2)طراحی گویههای پرسشنامه با الگوگیری از دیگر ابزارهای مورداستفاده در زمینه بیماریهای قلبی؛ 3) تعییین اعتبار صوری (سنجش میزان تناسب، دشواری و ابهام گویهها و میزان اهمیت توسط بیماران) و اعتبار محتوای پرسشنامه (سنجش میزان مناسبت و ضرورت گویهها توسط اساتید و متخصصین و محاسبه شاخص روایی محتوا و نسبت روایی محتوا؛ و 4) بررسی همسانی درونی پرسشنامه با تعیین ضریب آلفای کرونباخ انجام شد.
یافتهها. اولین نسخه پرسشنامه با 56 گویه طراحی شد و در طی فرایند سنجش روایی و پایایی، 15 گویه حذف گردید. نسخه نهایی این پرسشنامه با 41 گویه در 3 حیطه آگاهی (14 گویه)، نگرش (7 گویه) و بکارگیری (20 گویه) استخراج گردید. نتایج حاصل از فرایند روانسنجی پرسشنامه شامل شاخص روایی محتوایی 0/99، نسبت روایی محتوایی 0/96 و همسانی درونی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 0/70 نشان دهنده روایی و پایایی مطلوب این پرسشنامه میباشد.
نتیجهگیری. این پرسشنامه با 41 گویه قابلیت بکارگیری در سیستمهای ارزیابی بیماران تحت عمل بایپس عروق کرونر را دارا میباشد. اندازهگیری روایی سازه جهت روایی ابعاد پرسشنامه حاضر پیشنهاد میگردد.
زهرا احمدی، لیلا بهمنی، مرحمت فراهانی نیا، حمید حقانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بر خودمراقبتی در مبتلایان به پرفشاری خون اولیه انجام شد.
زمینه. پرفشاری خون با ایجاد عوارض جدی در ارگانهای بدن، یکی از بیماریهای مزمن است که نیازمند رفتارهای خودمراقبتی میباشد. آموزش با افزایش توان خودمراقبتی در این بیماران میتواند به کاهش بروز عوارض کمک نماید.
روش کار. در این مطالعه نیمهتجربی، از بین مبتلایان به پرفشاری خون اولیه مراجعهکننده به درمانگاه بیمارستان شهید رحیمی شهر خرم آباد، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان، 106 نفر به روش در دسترس انتخاب و به شکل غیرتصادفی در دو گروه آزمون (53 نفر) و کنترل (53 نفر) قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه، قبل و یک ماه بعد از مداخله گردآوری شدند. گروه آزمون در سه جلسه آموزشی درباره رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در سه هفته متوالی شرکت کردند. گروه کنترل فقط درمانهای معمول را دریافت کردند. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک و مشخصات مربوط به بیماری تفاوت معنادار آماری نداشتند. میانگین نمره خودمراقبتی گروه کنترل، قبل و بعد از مداخله، به ترتیب، 33/8 با انحراف معیار 79/1 و 43/8 با انحراف معیار 84/1 و در گروه آزمون، به ترتیب، 7/9 با انحراف معیار 41/2 و 46/14 با انحراف معیار 13/2 بود. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد خودمراقبتی قبل از مداخله در دو گروه اختلاف معنادار آماری داشت و در گروه مداخله بالاتر بود (002/0P=)، لذا از آنالیز کوواریانس برای بررسی معناداری بعد از مداخله استفاده شد که نشان داد خودمراقبتی گروه آزمون بعد از مداخله به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل و ناشی از اثر مداخله بود (0001/0P≤).
نتیجه گیری. آموزش رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت، موجب بهبود خودمراقبتی در مبتلایان به پرفشاری خون اولیه میشود. لذا فراهم نمودن زمینه برای آموزش مبتلایان به پرفشاری خون میتواند در افزایش توان خودمراقبتی این بیماران موثر باشد.
نیلا آمیغ، علی زاهدمهر، احمد امین، هومن بخشنده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر پیگیری بالینی توسط پرستار بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی بیماران نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. بیماران مبتلا به نارسایی قلبی به دفعات در بیمارستان بستری میشوند. یکی از دلایل اصلی بستری این بیماران تشدید علایم بیماری ناشی از ناتوانی فرد در انجام رفتارهای خودمراقبتی است. یکی از روشهایی که میتواند به بهبود رفتارهای خودمراقبتی این بیماران کمک کند پیگیری بالینی توسط پرستار است.
روش کار. پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل بود که از مهر 1394 تا اردیبهشت 1395 در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی شهر تهران انجام شد. در این پژوهش 80 فرد مبتلا به نارسایی قلبی به روش در دسترس از بین بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه قلبی انتخاب و با روش بلوکبندی چهارتایی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون، پیگیری بالینی توسط پرستار هر دو هفته یک بار از طریق تلفن یا مراجعه حضوری دریافت کردند. گروه کنترل، آموزش پس از ترخیص و پیگیریهای روتین را دریافت کردند. رفتارهای خودمراقبتی به وسیله چکلیست خودمراقبتی، قبل و بعد از دوره سه ماهه مورد بررسی قرار گرفت. دادههای پژوهش، در نرم افزار SPSS با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافتهها. نمره خودمراقبتی قبل از شروع پیگیری در گروه کنترل، 62/1 با انحراف معیار 64/2 و در گروه آزمون، 62/1 با انحراف معیار 2/20 بود و از این نظر، تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه وجود نداشت. پس از انجام مداخله، نمره خودمراقبتی در گروه کنترل، 2/50 با انحراف معیار 2/38 و در گروه آزمون، 7/82 با انحراف معیار 93/0 بود و تفاوت آماری معنیداری بین میانگین نمره دو گروه مشاهده شد (0001/0P≤).
نتیجهگیری. پیگیری بالینی توسط پرستار سبب بهبود رفتارهای خود مراقبتی در افرا مبتلا به نارسایی قلبی میشود. میتوان با استفاده از روش پیگیری بالینی، رفتارهای خود مراقبتی این دسته از بیماران را بهبود بخشید و به کمتر شدن بار این بیماری کمک کرد.
علی حسین زاده ساربانقلی، علیرضا شاملی، سمیه اسمعیلیان، اسمعیل محمدنژاد،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش همتا بر پیامدهای نارسایی قلبی در افراد مبتلا به این سندرم در ایران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ماهیت مزمن، پیشرونده و غیرقابل برگشت، به عنوان یک مشکل مربوط به سلامت عمومی مطرح میشود.
روش کار. جستوجوی جامع در پایگاههای دادهای علمی و موتورهای جستوجو شامل Science Direct، Scopus، PubMed،Google Scholar ، و Medline با کلیدواژههای نارسایی قلبی و آموزش همتا به دو زبان فارسی و انگلیسی به منظور یافتن مطالعات چاپشده بین سالهای 2000 تا 2018 انجام شد. تعداد 17 مقاله یافت شد که بر اساس معیارهای ورود، تعداد 2 مقاله انگلیسی و 4 مقاله فارسی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها. مطالعات انجام شده در مورد تاثیر آموزش همتا بر پیامدهای بیماران نارسایی قلبی در ایران نشان داد این آموزشها سه پیامد خودمراقبتی، کیفیت زندگی و خودکارآمدی افراد با نارسایی قلبی را مورد بررسی قرار دادهاند و این روش آموزشی بر هر سه مولفه تاثیر مثبتی داشته است.
نتیجه گیری. آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای خودمراقبتی، خودکارآمدی و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی شد. بهرهگیری از این برنامه آموزشی به عنوان یک روش آموزشی موثر، مقرون به صرفه و بدون نیاز به تجهیزات ویژه توصیه میگردد.
مژده نوید حمیدی، تهمینه صالحی، هادی رنجبر، فاطمه علی پور،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط رضایت زناشویی و رفتارهای خودمراقبتی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد
زمینه. نارسایی قلبی مزمن یکی از مشکلات مهم مربوط به سلامتی است که هزینه های سنگینی بر جامعه و خانواده بیماران تحمیل میکند. خودمراقبتی از جمله کلیدیترین عوامل مدیریت بیماری است که از حمایت اجتماعی تاثیر می پذیرد. بیمار بالاترین سطح حمایت اجتماعی را از خانواده دریافت میکند.
روش کار. در این مطالعه، 251 بیمار واجد شرایط ورود به مطالعه، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ با دامنه نمرات بین 47 تا 235 که نمره بیشتر نشاندهنده رضایت بیشتر است؛ و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی بیماران با نارسایی قلبی با محدوده نمرات بین 12تا 60 دارد که نمره کمتر به معنای خودمراقبتی بهتر است، استفاده شدند. داده ها با استفاده از آزمونهای آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره رضایت زناشویی در این مطالعه، 145/60 با انحراف معیار 41/98 بود و 46/9 درصد نمونهها رضایت زناشویی نسبی داشتند. میانگین نمره خودمراقبتی در این مطالعه، 34/50 با انحراف معیار 12/24 بود و 41/2 درصد نمونه ها خودمراقبتی مناسب داشتند. بین رضایت زناشویی و خودمراقبتی، ارتباط معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری. با توجه به ارتباط بین رضایت زناشویی و رفتارهای خودمراقبتی و نظر به اینکه بیشتر بیماران مورد پژوهش رضایت زناشویی نسبی داشتند، توصیه میشود عوامل موثر بر ارتقای این مولفه بیشتر مورد بررسی و توجه قرار گیرد و با حمایت و آموزش بیماران و خانوادههای آنها در جهت افزایش رضایت زناشویی و بهبود رفتارهای خودمراقبتی اقدام شود.
سمیه اسمعیلیان، شهاب پاپی، سرور سهرابی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مراقبت خانواده محور بر پیامدهای نارسایی قلبی در افراد مبتلا به این بیماری در ایران صورت گرفت.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی پیچیده است که به دلیل ماهیت مزمن، پیشرونده و غیرقابل برگشت، به عنوان یکی از مشکلات مربوط به سلامتی مطرح شده است.
روش کار. جستجوی جامع در پایگاههای داده ای علمی و موتورهای جستوجو شامل Science Direct، Scopus، PubMed، Google Scholar، و Medline با کلیدواژه های نارسایی قلبی و آموزش مراقبت خانوادهمحور به دو زبان فارسی و انگلیسی به منظور یافتن مطالعات منتشرشده بین سال های 2000 تا 2020 انجام شد. تعداد 6 مقاله یافت شد که بر اساس معیارهای ورود، مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها. مطالعات انجام شده در مورد آموزش مراقبت خانواده محور بر پیامدهای بیماران نارسایی قلبی در ایران نشان داد این روش آموزشی نتایج مطلوبی بر پیامدهای نارسایی قلبی داشته است.
نتیجه گیری. آموزش مراقبت خانواده محور باعث ارتقای خودمراقبتی و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی میشود. بهره گیری از این رویکرد آموزشی به عنوان یک روش آموزشی موثر، مقرون به صرفه و بدون نیاز به تجهیزات ویژه توصیه میگردد.
ویدا محمدی هریس، علی شاکر دولق، علی خادمی، علی زینالی، ناصر صفایی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر درد مزمن، تابآوری و خودمراقبتی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر انجام شد.
زمینه. زنان مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی دارای مشکلات فراوانی در زمینه سلامت جسمی و روانی هستند و یکی از روشهای مؤثر در این زمینه، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است.
روش کار. طراحی پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر بودند که در نیمه اول سال 1399 به بیمارستان قلب تبریز مراجعه کردند. پس از انجام مصاحبه بالینی، زنان دارای معیارهای ورود به پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در یکی از دو گروه آزمون (15 نفر) یا کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس درد مزمن ونکورف و همکاران، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون، و مقیاس خودمراقبتی ریگل و همکاران استفاده شد. مداخله در قالب بسته آموزشی پذیرش و تعهد برای گروه آزمون اجرا شد. تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 19 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت.
یافته ها. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر درد مزمن، تابآوری و خودمراقبتی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر تاثیر دارد (0/0001P≤). در واقع، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش درد مزمن و بهبود تابآوری و خودمراقبتی در بیماران میشود.
نتیجه گیری. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود تاب آوری و خودمراقبتی و کاهش درد مزمن زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر شد. پیشنهاد میگردد درمانگران و متخصصان سلامت از درمان پذیرش و تعهد در کنار سایر روشهای آموزشی و درمانی برای بهبود ویژگیهای مرتبط با سلامت استفاده کنند.
ناهید رامک، کیانا قاسم نژاد، الهه قاسم پور، زینب صادق خانی، اسحاق سام خانیان، فرشید بی باک، علیرضا سنگانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روان درمانی تحلیلی کارکردی بر تبعیت درمانی و رفتارهای خودمراقبتی در زنان مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد انجام شد.
زمینه. شدت بیماریهای قلبی عروقی تا حدودی تحت تاثیر عملکرد شناختی و رفتاری افراد مبتلا به بیماری انفارکتوس حاد میوکارد قرار دارد. بنابراین، با درمان های موثر و نوین در این زمینه میتوان نتایج موثری ایجاد کرد.
روش کار. در این پژوهش نیمه تجربی پیشآزمون- پسآزمون با پیگیری و گروه کنترل، جامعه آماری، زنان مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد بستری در بیمارستان تخصصی قلب سیدالشهدا در شهر ارومیه در سال 1400 بودند که تعداد 30 نفر از آنها بر اساس ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ورود ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمون (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. بسته روان درمانی تحلیلی کارکردی تسای و همکاران (2010) در 10 جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمون اجرا شد. قبل از اجرای جلسات و پس از آن، از اعضای گروه های آزمون و کنترل، پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه تبعیت درمانی سید فاطمی و همکاران (1397) و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی ولن و همکاران (2013) گرفته شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس آمیخته در نرم افزار SPSS نسخه 18 تحلیل شدند.
یافته ها. بر اساس نتایج این پژوهش، تفاوت آماری معنی دار بین میانگین نمرات تبعیت درمانی و رفتارهای خودمراقبتی بیماران گروه آزمون و کنترل در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری وجود داشت. روان درمانی تحلیلی کارکردی بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی (اندازه اثر 0/912) در مقایسه با بهبود تبعیت درمانی (اندازه اثر 0/897) در زنان مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد اثر بیشتری دارد (0/0001P≤).
نتیجه گیری. این نتایج بر عملکرد روش روان درمانی تحلیلی کارکردی در حوزه های شناختی و رفتاری در درمان افراد مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد تاکید دارد.
امیر طباطبایی، اسمعیل محمدنژاد،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مقاله، مرور مطالعاتی است که به بررسی تاثیر برنامه خودمراقبتی خانواده محور بر فعالیت بیماران قلبی بعد از ترخیص از بیمارستان پرداخته اند.
زمینه. پایبندی به رژیم دارویی، غذایی و فعالیت جسمی در افراد با بیماری قلبی در پیشگیری از بستری مجدد، استقلال در انجام کارهای معمول روزانه، و کاهش عوارض بیماری تاثیر قابل توجهی دارد.
روش کار. جستجوی مقالات در پایگاه های داده ای شاملScience Direct ،PubMed ،Cochrane ،Medline ،SID ،Scopus ، CINAHL،OVID ،Iran Doc وMagiran با جستجوی کلیدواژه های بیماری قلبی، پایبندی به درمان، برنامه خودمراقبتی خانواده محور، و معادل های انگلیسی آنها انجام شد. مقالات تحقیقی به زبان فارسی و انگلیسی که بر موضوع برنامه خودمراقبتی خانواده محور بر فعالیت بیماران قلبی پس از ترخیص تمرکز داشتند، برای بررسی انتخاب شدند. در مجموع، 98 مقاله در جستجوی ابتدایی یافت شد که با بررسی عنوان و چکیده و در برخی موارد، پس از مطالعه متن کامل مقالات، 6 مورد آن که مطابق با هدف پژوهشی این مطالعه بود، انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها. برنامه خودمراقبتی خانواده محور پس از ترخیص میتواند به عنوان یک روش اصولی و کارآ منجر به افزایش پایبندی به رژیم دارویی، غذایی و فعالیت جسمی در افراد با بیماری قلبی گردد.
نتیجهگیری. یکی از موارد مهم در اثربخش بودن خودمراقبتی، مشارکت فعال خانواده و خودمراقبتی خانواده محور است که میتواند در سه محور، پس از ترخیص بیماران قلبی موثر باشد.
امیر طباطبایی، اسمعیل محمدنژاد، علی کریمی، زهرا صالحی، فاطمه السادات ایزدی اونجی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر برنامه خودمراقبتی خانواده محور بر مبنای بازدید از منزل بر پایبندی به فعالیت جسمی در افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد پس از ترخیص ترخیص انجام شد.
زمینه. بیماری عروق کرونر یکی از شایعترین بیماریهای قلبی عروقی است. اهمیت فعالیت جسمی به عنوان یک عامل مهم در کنترل و پیشگیری از برگشت مجدد بیماری در این بیماران بسیار مهم است. پایبندی به فعالیت جسمی در افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد در پیشگیری از بستری مجدد و کاهش عوارض بیماری تاثیر دارد.
روش کار. در این مطالعه نیمه تجربی که در سال 1400 انجام شد تعداد 72 نفر از افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 32 نفر) تقسیم شدند. برای گروه کنترل، مداخلات معمول انجام شد و برای گروه آزمون، خودمراقبتی خانواده محور ارائه شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه بررسی سطح فعالیت جسمی بک بود.
یافتهها. قبل از مداخله، میانگین نمره پایبندی به فعالیت جسمی بین دو گروه اختلاف معنادار نداشت. بلافاصله بعد از مداخله، میانگین نمره پایبندی به فعالیت جسمی در گروه آزمون، 6/31 با انحراف معیار 2/01 و این میانگین در گروه کنترل، 5/98 با انحراف معیار 1/21 بود که با یکدیگر تفاوت آماری معنی دار داشتند (0/0001P≤). یک و نیم ماه پس از مداخله، میانگین نمره پایبندی به فعالیت جسمی در گروه آزمون، 9/14 با انحراف معیار 1/44 و این میانگین در گروه کنترل، 6/78 با انحراف معیار 0/90 بود که با یکدیگر تفاوت آماری معنی دار داشتند (0/0001P≤).
نتیجهگیری. خودمراقبتی خانواده محور بر مبنای بازدید از منزل در افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد بر پایبندی آنان به فعالیت جسمی موثر است. بنابراین، استفاده از این شیوه آموزشی به عنوان یکی از روشهای اثربخش و غیردارویی در افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد، برای ارتقای کیفیت زندگی این بیماران توصیه میشود.
مهین روحانی، امید آقازاده گودللو، محمدرضا دین محمدی، اسما قربانی، سیده فاطمه غیاثی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش خودمراقبتی به روش فردی و گروهی بر رفتارهای خودمراقبتی و بستری مجدد در افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. آموزش به افراد با نارسایی قلبی در دستیابی به نتایج مطلوب درمانی، مدیریت عوارض بیماری و کاهش بستری مجدد نقش مهمی دارد.
روش کار. این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بر روی 75 فرد دچار نارسایی قلبی انجام شد. در یک گروه، مداخله آموزشی به صورت فردی و در گروه دیگر، در قالب گروه های 3 تا 5 نفره طی دو جلسه انجام شد. در گروه کنترل، آموزشهای معمول بخش ارائه شد. رفتارهای خودمراقبتی با استفاده از مقیاس اروپایی رفتار خودمراقبتی در نارسایی قلبی (EHFScBs) در ابتدا، و 30 و 90 روز بعد از ترخیص ارزیابی شد. دفعات بستری مجدد نیز 30، 60 و 90 روز بعد از ترخیص ارزیابی گردید. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آزمونهای آماری کایدو و کروسکال والیس انجام شد.
یافته ها. رفتارهای خودمراقبتی در 30 و 90 روز بعد از مداخله در گروههای مورد مطالعه اختلاف آماری معناداری را نشان داد (مقدار P به ترتیب، 0/002 و 0/027) و تعداد افراد با سطح خودمراقبتی خوب در گروههای آموزش فردی و گروهی بیشتر از گروه کنترل بود. از نظر دفعات بستری مجدد، در پایان 30، 60 و 90 روز بعد از ترخیص بین سه گروه اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری. استفاده از مداخله آموزشی (فردی و گروهی) جهت بهبود رفتارهای خودمراقبتی در افراد با نارسایی قلبی توصیه میشود. تاثیر این مداخلات آموزشی بر دفعات بستری مجدد در گروههای مورد مطالعه شناخته نشد؛ لذا، پیشنهاد میشود جهت بررسی بیشتر، مطالعات آتی با نمونههای بیشتر و در بازه زمانی طولانی تر انجام شود.
ویدا محمدی هریس، علی شاکر دولق، علی خادمی، علی زینالی، ناصر صفایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر ”درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد“ و ”آموزش تنظیم هیجان“ بر درد مزمن و خودمراقبتی زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر انجام شد.
زمینه. تحقیقات نشان میدهند بیماری عروق کرونر قلب از علتهای اصلی مرگ و ناتوانی در دنیا است که کارآمدی مفید افراد را کاهش میدهد. با توجه به پیشینه، عوامل روانشناختی میتوانند بسیاری از وجوه زندگی و ارتباطات بیماران را دگرگون سازند.
روش کار. طراحی این پژوهش از نوع نیمه تجربی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل همه زنان مبتلا به انسداد عروق کرونر بود که در نیمه اول سال 1399 به بیمارستان قلب تبریز مراجعه کرده بودند و به روش نمونه گیری هدفمند و پس از انجام مصاحبه بالینی، زنان دارای معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمون اول (15 نفر)، گروه آزمون دوم (15 نفر)، و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه مداخله ”آموزش تنظیم هیجان“ در 12 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای سه جلسه) و گروه مداخله ”درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد“ در 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند؛ گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس درد مزمن ونکورف و همکاران و مقیاس خودمراقبتی ریگل و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی LSD در نرمافزار SPSS نسخه 21 انجام گرفت.
یافته ها. نتایج پژوهش نشان داد که ”درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد“ و ”آموزش تنظیم هیجان“ بر درد مزمن و خودمراقبتی زنان مبتلا به بیماری عروق کرونری تاثیر دارد (0/0001P≤). در واقع، ”درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد“ و ”آموزش تنظیم هیجان“ باعث کاهش درد مزمن و بهبود خودمراقبتی در افراد تحت مطالعه شدند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که ”درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد“ تاثیر بیشتری نسبت به ”آموزش تنظیم هیجان“ بر درد مزمن و خودمراقبتی بیماران دارد.
نتیجه گیری. توجه به ”درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد“ و ”آموزش تنظیم هیجان“ میتواند در کاهش مشکلات روانشناختی زنان مبتلا به بیماری عروق کرونری نقش داشته باشد.