224 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محمدهادی سروری، حمید چمنزاری، غلامحسین کاظم زاده، سید مصطفی محسنی زاده، علی دشتگرد،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر گرمادرمانی موضعی بر شدت درد بیماران مبتلا به اختلالات انسدادی مزمن شریانهای محیطی انجام شد.
زمینه. اختلالات انسدادی مزمن شریانهای محیطی از بیماریهای شایع و آزاردهنده میباشد که به طور عمده اندام تحتانی را درگیر میکند. میتوان گفت که این بیماری شایعترین علت معلولیت و ناتوانی است و بسیاری از بیماران از درد ناشی از آن رنج می برند.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی تصادفی، 60 بیمار مبتلا به اختلالات انسدادی مزمن شریانهای محیطی مراجعه کننده به بخش فوق تخصصی جراحی عروق بیمارستان امام رضا، شهر مشهد، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در یکی از دو گروه کنترل (30 نفر) یا آزمون (30 نفر) قرار گرفتند. ابتدا، پرسش نامه ای مشتمل براطلاعات دموگرافیک و سابقه و وضعیت بیماری برای تمامی بیماران تکمیل شد. سپس، شدت درد آنان قبل از مداخله اندازهگیری شد. پای بیماران در گروه آزمون در یک ظرف آب گرم با حرارت 41 درجه سانتیگراد به مدت 20 دقیقه قرار داده شد. بعد از گرمادرمانی، دوباره شدت درد بیماران گروه آزمون اندازهگیری شد. این کار به مدت 5 روز پیاپی انجام شد. بیماران گروه کنترل در طی 5 روز فقط درمانهای دارویی معمول بخش را دریافت کردند و هر روز نیز شدت درد آنان اندازهگیری و ثبت شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS، نسخه 14 تحلیل شد.
یافتهها. شدت درد بیماران گروه آزمون بعد از مداخله کاهش معنیداری را نشان داد (0/0001p<). شدت درد بیماران گروه کنترل در طی 5 روز تفاوت معنیداری را نشان نداد.
نتیجهگیری. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که گرمادرمانی با آب گرم باعث کاهش شدت درد بیماران مبتلا به اختلالات انسدادی مزمن شریان های محیطی می شود.
شهرزاد غیاثوندیان، ربابه حق وردی، معصومه ذاکری مقدم، انو شیروان کاظم نژاد، مهدی موسوی، یاسر سعید،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. تحقیق حاضر با هدف تعیین تاثیر موسیقی ترجیحی بر کیفیت خواب بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. اختلال خواب یکی از موارد شایع در بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر می باشد که به تناسب می تواند سایر پیامدهای بعد از جراحی را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
روش کار. این مطالعه نیمه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی با گروه کنترل می باشد. بر این اساس، 70 بیمار که تحت جراحی بای پس عروق کرونر قرار گرفته بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در یکی از دو گروه آزمون یا کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون، به مدت 20 دقیقه برای 4 روز متوالی موسیقی ترجیحی از طریق دستگاه پخش موسیقی دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت تنها مراقبت های روتین بخش را دریافت نمودند. جهت جمع آورری دادها از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبرگ، قبل و بعد از مداخله استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد.
یافته ها. توزیع ویژگی های جمعیت شناختی دو گروه آزمون و کنترل همگن بود. بین سطح کیفیت خواب گروه آزمون، قبل و بعد از مداخله تفاوت معنادار آماری مشاهده نشد. این تفاوت در گروه کنترل نیز از نظر آماری معنا دار نبود.
نتیجه گیری. اگرچه با توجه به نتایج پژوهش حاضر موسیقی درمانی تاثیری بر کیفیت خواب بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر نداشت، اما این موضوع می تواند با تغییر در روش و مدت زمان مداخله و انتخاب هدفمند بیماران در مطالعات آتی مورد ارزیابی دوباره قرار گیرد.
معصومه ذاکری مقدم، شهرزاد غیاثوندیان، کوروش جودکی، محمد خواصی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر نقش پرستار رابط بر نشانه های حیاتی بیماران در فرایند انتقال از بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب به بخش عمومی بود.
زمینه. انتقال بیماران از بخش مراقبت های ویژه به بخش عمومی همراه با اضطراب، استرس و تغییرات در علایم حیاتی بیماران می باشد. نقش پرستار رابط، حل شکاف و مشکلات بین بخش مراقبت های ویژه و بخش عمومی و جلوگیری از ایجاد عوارض ناخواسته حین انتقال بیماران می باشد.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی بود که در آن، تعداد 68 بیمار در دو گروه 34 نفره آزمون و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون علاوه بر دریافت مراقبت معمول، از خدمات پرستار رابط بخش مراقبت ویژه در کنار خود و از حمایت های وی تا پایان فرایند انتقال برخوردار شد. در بدو ورود به پژوهش، برای نمونه های هر دو گروه، پرسشنامه مربوط به اطلاعات دموگرافیک و بیماری و علایم حیاتی در ابتدای اعلام انتقال بیمار و دو ساعت پس از استقرار بیمار در بخش عمومی به وسیله پژوهشگر کنترل و ثبت شد. داده ها در SPSS نسخه 19 و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل شدند.
یافته ها. در شروع مطالعه، دو گروه از نظر میانگین مقادیر علایم حیاتی به جز فشار خون سیستولی، اختلاف آماری معنی دار نداشتند. پس از مداخله، خدمات پرستار رابط بخش مراقبت ویژه سبب کاهش معنیداری در میانگین مقادیر علایم حیاتی بیماران گروه آزمون نسبت به گروه کنترل شد.
نتیجه گیری. خدمات پرستار رابط بر نشانه های حیاتی بیماران در فرایند انتقال از بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب به بخش عمومی موثر است و طراحی چنین نقشی برای پرستار در فرایند انتقال از بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب به بخش عمومی توصیه می شود.
نسیم مهرانفرد، ژاله محمدعلیها، مژده نویدحمیدی، انوشیروان کاظم نژاد، کیارش ساعتچی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر طب فشاری بر اضطراب بیماران تحت تهویه مکانیکی انجام شد.
زمینه. تهویه مکانیکی متداول ترین مداخله تکنولوژیک برای بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه است و درمان با آن، مجموعه ای از تنش های ناخوشایند روانی و جسمی را برای بیماران به همراه دارد. اضطراب یکی از رایج ترین واکنش های روانی در بیماران تحت تهویه مکانیکی است. طب فشاری، به عنوان یک رویکرد غیردارویی بدون عارضه ممکن است اضطراب این بیماران را کاهش دهد.
روش کار. پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با بلوک های تصادفی بود که در آن، 164 بیمار تحت تهویه مکانیکی دارای ثبات همودینامیک، با سطح هوشیاری 9 و بالاتر در مقیاس گلاسگو و واجد شرایط ورود، بطور تصادفی در یکی از گروه های آزمون یا کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون، طب فشاری را روزانه دو بار در دو روز متوالی به همراه مراقبت روتین بخش دریافت کرد، اما گروه کنترل، تنها دریافت کننده مراقبت روتین بخش بود. در هر جلسه، اضطراب بیماران، در سه مقطع زمانی قبل، بلافاصله و یک ساعت بعد از مداخله، با استفاده از ابزار سنجش اضطراب بر اساس چهره (FAS) اندازه گیری شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل شدند.
یافته ها. میزان اضطراب پایه در بیماران تحت تهویه مکانیکی بالا بود. در طول مطالعه، اضطراب گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل، از نظر آماری کاهش معنی داری داشت (0/032p=). در هر 4 جلسه، اضطراب آزمون و کنترل، بلافاصله بعد از مداخله در گروه آزمون، اختلاف آماری معنی دار داشت (0/0001p<). در گروه آزمون، تغییرات وابسته به زمان برای اضطراب، از لحاظ آماری، معنی دار بود (0/0001p<). و در مقایسه داخل گروهی، در هر 4 جلسه، اضطراب قبل و بلافاصله بعد از مداخله، اختلاف آماری معنی دار داشت (0/0001p<). تغییرات اضطراب، بین جلسات مختلف، اختلاف آماری معنی داری نداشت.
نتیجه گیری. طب فشاری می تواند اضطراب بیماران تحت تهویه مکانیکی را به طور قابل توجهی کاهش دهد. بنابراین، پرستاران بخش مراقبت های ویژه می توانند با استفاده از این رویکرد غیر دارویی، اضطراب بیماران تحت تهویه مکانیکی را کاهش دهند.
سید مسلم مهدوی شهری، علی سلطانی، پیام عباسی، زهرا مرادی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. این مطالعه به مرور شواهد و کارآزمایی های بالینی درباره رژیم غذایی برای پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی می پردازد.
زمینه. بیماری های قلبی عروقی به سرعت در حال تبدیل شدن به علت اصلی مرگ در سراسر جهان هستند. بنابراین، شناخت رژیم غذایی مناسب برای پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی مهم است.
روش کار. داده های این مطالعه مروری از طریق جستجوی منابع الکترونیکی و بانک های اطلاعاتی و نیز جستجوی دستی منابع کتابخانه ای به دست آمده است. جستجوی مقالات و پژوهش ها با به کار بردن واژه های کلیدی در اینترنت و سایت های مرتبط و استفاده از مجلات علمی پژوهشی انجام شد.
یافتهها. نتایج مطالعه نشان داد که حداقل سه راهبرد رژیمی برای پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی موثر است: جایگزین کردن چربی های اشباع شده با چربی های اشباع نشده و ترانس (به ویژه اشباع نشده های چندگانه)؛ افزایش مصرف چربی های امگا 3 از منابع گیاهی و روغن ماهی؛ و استفاده از رژیم دارای مقادیر زیاد میوه، سبزیجات، آجیل ها و غلات.
نتیجه گیری. شواهد نشان می دهند که استفاده از چربی های اشباع نشده غیر هیدروژنه به عنوان فرم غالب چربی مورد استفاده در رژیم غذایی، غلات کامل به عنوان فرم اصلی کربوهیدرات ها، میوه ها و سبزیجات فراوان، و مقدار کافی چربی های امگا 3 می تواند حفاظت لازم را در برابر بیماری های قلبی عروقی فراهم آورد. این رژیم غذایی، همراه با فعالیت جسمی منظم، خودداری از سیگار کشیدن و حفظ وزن ایده آل بدن، از اکثر بیماری های قلبی عروقی جلوگیری می کند.
منصور محسن آبادی، علیرضا محسنی پور فومنی، حمید پیروی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای انواع روش های ایجاد هایپوترمی پس از ایست قلبی تنفسی و مراقبت های مربوط است.
زمینه. در سندرم پس از احیاء که پس از ایست قلبی تنفسی اتفاق می افتد، بیمار نیازمند پایش مداوم و انجام مراقبت در بخش مراقبت های ویژه می باشد. برخی از بیمارانی که ایست قلبی تنفسی را تجربه می کنند، حتی پس از ترخیص از بیمارستان دچار عوارض نورولوژیک و مغزی خفیف تا شدید می گردند. در این وضعیت، محافظت از مغز در برابر عوارض نورولوژیک، از توجهات عمده پس از احیاء قلبی ریوی (سندرم پس از احیاء) می باشد. یکی از روش ها، برای پیشگیری از عوارض و پیامدهای نورولوژیک ایست قلبی تنفسی یا بهبود آنها استفاده از هایپوترمی خفیف به عنوان درمان می باشد.
روش کار. مطالعه مروری حاضر با بررسی برخی مقالات پژوهشی موجود در زمینه هایپوترمی و ایست قلبی ریوی که در پنج سال گذشته در پایگاه های اطلاعات علمی نمایه شده بود تهیه شده است. همچنین، از کتب مرجع مرتبط نیز استفاده شده است.
یافتهها. روش های سرد کردن به دو دسته غیرتهاجمی و تهاجمی تقسیم می شوند. از روش های سرد کردن غیرتهاجمی می توان به استفاده از کیف یخ در نواحی سر، گردن، چین های بدن و انتهای اندام ها اشاره کرد. روش های سرد کردن تهاجمی شامل تزریق مایعات سرد و یخی، سرد کردن داخل عروقی، و روش ورید به ورید (venovenous) هستند. هر کدام از روش ها مزایا و محدودیت هایی دارند که متناسب با موقعیت و وضعیت بیمار می توانند مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری. با توجه به یافته های مطالعه حاضر، استفاده از هایپوترمی به عنوان روشی کارآمد برای کاهش عوارض ناشی از ایست قلبی ریوی توصیه شده است.
بهزاد ساکی، خسرو ابراهیم، امیرحسین عابدی یکتا، لیلا صالحی فرد، عادله ملکی پور، محمد حسبی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به انفارکتوس قلبی بود.
زمینه. انفارکتوس قلبی از اصلی ترین علل مرگ و میر در سرتاسر جهان به شمار می رود. با توجه به شیوع انفارکتوس قلبی و مرگ و میر ناشی از آن و تاثیر آن بر کیفیت زندگی افراد، انجام اقدامات برای کاهش عوارض این بیماری امری حیاتی به نظر می رسد.
روش کار. در این کارآزمائی بالینی تصادفی شده، 30 فرد مبتلا به انفارکتوس قلبی که به بیمارستان طالقانی تهران مراجعه کرده بودند از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل هشت هفته تمرین ترکیبی به صورت سه جلسه در هفته بود که در مرکز بازتوانی قلبی بیمارستان طالقانی انجام شد. به منظور بررسی کیفیت زندگی بیماران، قبل و بعد از برنامه تمرینی، هر دو گروه پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. سطح معناداری در همه آزمون ها کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته ها. یافته های پژوهش حاضر نشان داد کیفیت زندگی گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معناداری پیدا کرده است.
نتیجه گیری. به نظر می رسد هشت هفته تمرین ترکیبی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به انفارکتوس قلبی می شود. بر این اساس، توصیه می شود در برنامه مراقبتی این بیماران در زمان ترخیص، تمرین ترکیبی گنجانده شود.
سیده مریم شفیعی دارابی، حمیدرضا خانکه، مسعود فلاحی خشکناب، پوریارضا سلطانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر طب فشاری بر درد و خستگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن انجام شد.
زمینه. افراد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن سطح بالایی از درد و خستگی را تجربه می کنند. طب فشاری روشی آسان، ارزان و غیرتهاجمی است که ممکن است بتواند موجب کاهش درد و خستگی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن گردد.
روش کار. این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی یک سو کور بود که در آن، 72 فرد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن با دارا بودن معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. ابتدا ضمن گردآوری اطلاعات فردی، درد و خستگی بیماران به ترتیب با مقیاس آنالوگ دیداری (VAS) و مقیاس شدت خستگی (FSS) در هر دو گروه اندازه گیری شد. سپس در گروه آزمون، طب فشاری در نقاط KI3، CV6 و GV20 به مدت سه دقیقه در هر دو طرف بدن نمونه ها، آموزش داده می شد و توسط پژوهشگر صورت می گرفت. در مرحلۀ بعد، این مداخله توسط خود بیماران به مدت چهار هفته انجام شد. در گروه کنترل، همین روند انجام شد، با این تفاوت که به جای فشار، لمس نقاط مورد نظر مطرح بود. درد و خستگی نمونه های دو گروه، چهار هفته پس از آخرین مداخله در هر دو گروه سنجیده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها. بیماران از نظر اطلاعات دموگرافیک همگن بودند. قبل از مداخله، تفاوت معنا داری در درد (0/0001p<) و خستگی (0/285p=) بین دو گروه آزمون و کنترل وجود نداشت، اما پس از اجرای مداخله، درد در گروه آزمون (0/006p=) و خستگی در گروه آزمون (0/0001p<) ( P ≤ 0.001 ) در مقایسه با گروه کنترل به طور معنا داری کاهش پیدا کرد.
نتیجه گیری. مطالعۀ حاضر نشان داد که طب فشاری می تواند در بهبود درد و خستگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن مؤثر باشد. با توجه به اهمیت کاهش درد و خستگی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی مزمن پیشنهاد می شود در مراقبت از این افراد از مداخله طب فشاری استفاده شود.
محمدعلی چراغی، خدیجه اکبری، فاطمه بهرام نژاد، حمید حقانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر موسیقی بیکلام بر خواب بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی انجام شد.
زمینه. کیفیت پایین خواب به عنوان وضعیتی استرس زا میتواند سبب تشدید ایسکمی و انفارکتوس قلبی شود. موسیقی بیکلام به عنوان روشی ارزان، دارای عوارض کم و غیرتهاجمی، با یک ریتم آرام، یکنواخت و تکرار شونده میتواند اثر القایی در ایجاد خواب یا آرام سازی داشته باشد.
روش کار. مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی بود که در آن، 72 بیمار دچار سندروم کرونری حاد بستری در بخش های مراقبت ویژه قلبی بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه 36 نفری آزمون (دریافت کننده موسیقی بیکلام) و کنترل تقسیم شدند. کیفیت خواب در ابتدای بستری و سه روز بعد از آن و کمیت خواب در هر سه روز با استفاده از شاخص های کیفیت خواب پیتزبرگ و کمیت خواب sleep log در هر دو گروه اندازه گیری شدند. مداخله به صورت پخش موسیقی بیکلام با هدفون در سه شب اول بستری به مدت 45 دقیقه در شروع خواب انجام شد. تحلیل دادهها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و آمار توصیفی و استنباطی (کای دو، دقیق فیشر، تی مستقل) انجام شد.
یافتهها. بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر میانگین تغییرات نمره کیفیت خواب قبل و بعد از مداخله و کمیت خواب در سه شب اول بستری، اختلاف آماری معنادار وجود داشت(0/0001p<).
نتیجه گیری. روش موسیقی بیکلام میتواند در بهبود کیفیت و کمیت خواب بیماران موثر باشد. بنابراین، پرستاران میتوانند از این روش غیردارویی در مراقبتهای معمول خود جهت بهبود خواب بیماران استفاده نمایند.
معصومه ذاکری مقدم، سمیه عسگری، اسماعیل شریعت، حمید حقانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود و مورد انتظار تامین آسایش بیماران بستری در بخشهای مراقبت ویژه جراحی قلب انجام شد.
زمینه. یکی از وجوه مهم پرستاری در حیطه عملکردی، حفظ آسایش بیمار است که باید در تمام جنبههای مراقبتی در نظر گرفته شود و از اولویت های مراقبتی پرستار باشد.
مواد و روشها. این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی مقایسهای بود که در آن، 292 بیمار تحت عمل جراحی قلب در تهران مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری دادهها از فرم دموگرافیک و پرسشنامه آسایش کالکابا ایده گرفته شد که شامل دو قسمت وضعیت موجود و مورد انتظار آسایش بود. دادهها بعد از روایی و پایایی پرسشنامه، در روز دوم بعد از عمل جمعآوری گردید. تحلیل دادهها با نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شد.
یافتهها. نمونههای شرکت کننده در پژوهش حاضر معتقد بودند که بهترین وضعیت تامین آسایش موجود، در حیطه روانی معنوی (63/57 درصد) و سپس فرهنگی اجتماعی (62/71 درصد) میباشد و ضعیفترین وضعیت تامین آسایش موجود، در حیطه فیزیکی (36/64 درصد) بوده است. بیماران، تامین آسایش در حیطههای محیطی را در حد متوسط (54/78 درصد) گزارش کردند. بیشترین انتظار بیماران در تامین آسایش، به ترتیب در حیطه روانی معنوی (92/02 درصد)، محیطی (91/14 درصد)، و فیزیکی (90/96 درصد) بود، و کمترین انتظار را درحیطه فرهنگی اجتماعی (88/16 درصد) داشتند. وضعیت موجود آسایش با جنس، سن، سطح تحصیلات، شغل، محل سکونت، میزان درآمد، تعداد اعضای خانواده، انجام ورزش، سابقه عمل قلب، بیماری فشار خون و چربی خون افراد مورد مطالعه ارتباط معنی دار آماری داشت.
نتیجهگیری. بیماران، کمترین آسایش را در حیطه فیزیکی داشتند و در حفظ آسایش در حیطه روانی معنوی بیشترین انتظار را داشتند. توصیه میشود، پرستاران بخشهای ویژه جراحی قلب در ارائه مراقبت فیزیکی و روانی معنوی توجه بیشتری داشته باشند.
رسول آذرفرین، محمدضیا توتونچی قربانی، زهرا عریضاوی، منیژه یوسفی مقدم،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر حرکت زودهنگام بر شاخص های تنفسی بیماران پس از جراحی قلب باز در بخش مراقبت های ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجایی تهران بود.
زمینه. دوران پس از جراحی قلب باز یکی از مهمترین دورانی است که بیمار به علت بیماری زمینه ای و ترومای جراحی در معرض خطر ابتلا به عوارض و مشکلات قرار دارد. حرکت زودهنگام یکی از راهکارهایی است که می تواند از این عوارض پیشگیری کند و پرستار بخش مراقبت ویژه از اعضاء کلیدی در انجام این اقدام است.
روش کار. تحقیق حاضر، یک کارآزمایی بالینی با تعداد 104 بیمار کاندید جراحی قلب باز بود. بیماران به روش تخصیص تصادفی در دو گروه 52 نفری آزمون و کنترل قرار گرفتند. حرکت و خروج از تخت در گروه کنترل طبق روال بیمارستان پس از ترخیص از بخش انجام گرفت و گروه آزمون در روزهای دوم و سوم پس از جراحی، حرکت زودهنگام (تغییر پوزیشن، نشستن روی تخت، آویزان کردن پاها از تخت، نشستن روی صندلی کنار تخت و قدم زدن در بخش) متناسب با توانایی بیمار انجام دادند. تاثیر این مداخله بر شاخص های تنفسی بیماران مورد بررسی قرار گرفت. سایر برنامه های درمانی در دو گروه یکسان بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 و آزمون های آماری تی مستقل، کای دو و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. بین دو گروه از نظر متغیرهای جمعیت شناختی و سابقه بیماری های زمینه ای تفاوت معنی داری وجود نداشت. عملکرد بهتر ریوی و تغییرات مناسب گازهای خون شریانی در گروه آزمون مشاهده شد. میزان ظرفیت دمی و اشباع اکسیژن خون شریانی در گروه آزمون به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود.
نتیجه گیری. حرکت زودهنگام پس از جراحی قلب باز یک مداخله ایمن و قابل اجرا است و می تواند اثر مثبتی بر شاخص های تنفسی بیماران بگذارد و موجب کاهش عوارض ریوی متعاقب جراحی گردد. این اقدام به عنوان یک راهکار برای کاهش عوارض ریوی در این بیماران پیشنهاد می شود.
عصمت کاردان برزکی، هومن بخشنده، اکبر نیک پژوه، الهام الهی، مجید حق جو،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر آموزش به دو روش سخنرانی و چند رسانهای بر دانش، نگرش و عملکرد پرستاران شاغل در بخشهای قلب در زمینه مراقبت از بیمار دارای پیسمیکر موقت انجام شد.
زمینه. دیسریتمیهای قلبی از شایعترین بیماریهای قلبی عروقی هستند. یکی از راه های درمان یا پیشگیری از دیسریتمی، کار گذاشتن پیسمیکر موقت میباشد. اموزش پرستاران به عنوان بزرگترین گروه ارائه دهندهی مراقبت از بیماران دارای پیسمیکر موقت امری ضروری است. بنابراین، لازم است تا این آموزش به موثرترین شیوهی ممکن برای آنان فراهم گردد.
روش کار. این مطالعهی تجربی در سال 1394 بر روی 52 پرستار شاغل در مرکز قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد. شرکت کنندگان به روش تصادفی به دو گروه سخنرانی و چندرسانهای تقسیم شدند. تاثیر آموزش بر دانش، نگرش و عملکرد شرکت کنندگان، قبل و سه هفته بعد از آموزش بررسی شد. دادهها در نرم افزار SPSSنسخه 22 با استفاده از آزمون های مان ویتنی و ویلکاکسون تحلیل شدند.
یافته ها. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز دانش در دو روش سخنرانی و چندرسانهای به ترتیب از 12/5 (14-10) و 11 (12-9) قبل از مداخله به 17 (19-15) و 17 (19-13) بعد از مداخله افزایش یافت. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز عملکرد از 29 (30-26) و 30 (31-26) قبل از مداخله به 34 (35-32) و 34 (35-32) بعد از مداخله افزایش یافت. امتیاز دانش و عملکرد واحدهای پژوهش بعد از آموزش، در هر دو روش به طور معنی داری افزایش یافت، ولی تفاوتی بین دو روش دیده نشد. میانه و دامنه میان چارکی امتیاز نگرش در دو روش سخنرانی و چندرسانهای به ترتیب 62/5 (64-60) و 64 (66-63) قبل از مداخله، و 64 (64-60) و 63 (64-61) بعد از مداخله بود. امتیاز نگرش قبل و بعد از مداخله در دو گروه در مقایسه با یکدیگر تفاوت آماری معنی داری نداشتند.
نتیجه گیری. این پژوهش نشان داد تفاوتی در تاثیر دو روش آموزش سخنرانی و چند رسانهای بر دانش، نگرش و عملکرد در زمینه مراقبت از بیمار دارای پیسمیکر موقت وجود ندارد. یعنی آموزش به روش چند رسانهای میتواند به اندازه روش سخنرانی موثر باشد. بنابراین، استفاده از روش آموزشی چند رسانهای میتواند به عنوان یک راهکار مناسب برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده آموزش مطرح باشد. البته این امر مستلزم فراهم شدن زیرساختها و طراحی صحیح برنامههای آموزشی میباشد.
مصطفی علوی، تورج بابایی، مهشید قدردوست، علیرضا آزاد،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مقایسه شاخص نوسانات فشار نبض و فشار ورید مرکزی در بررسی وضعیت حجم مایعات و بهینه سازی مطلوب آن در بیماران تحت تهویه مکانیکی بعد از عمل جراحی قلب در بخش مراقبت های ویژه انجام شد.
زمینه. ارزیابی مایعات و تعیین حجم داخل عروقی به لحاظ بالینی در بیماران بدحال و تحت جراحی های بزرگ از قبیل جراحی قلب، یک چالش اساسی است. هدف از ارزیابی وضعیت حجم داخل عروقی در بیماران با ناپایداری همودینامیک، در درجه اول تعیین این نکته مهم است که آیا آنها از تجویز مایع سود می برند یا نه.
روش کار. تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی آینده نگر و از نوع بررسی روش های تشخیصی می باشد که در آن، تعداد 30 بیمار پس از عمل جراحی قلب بر اساس معیارهای ورود به مطالعه به روش نمونه گیری آسان از بین بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجائی تهران در طول مدت مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم مشخصات دموگرافیک بود که با استفاده از پرونده بیماران تکمیل شد. معیارهای همودینامیک شامل فشار ورید مرکزی، فشار خون سیستولی و دیاستولی نیز اندازه گیری شدند. برای محاسبه فشار نبض شریانی و نوسانات آن از دستگاه مانیتورینگ کنار تخت و اندازه گیری مداوم و غیرتهاجمی ایندکس قلبی و دیگر پارامترها استفاده شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 20 با استفاده از آزمون های آماری و محاسبه حساسیت و ویژگی انجام شد.
یافته ها. میانگین تغییرات فشار ورید مرکزی، قبل و پنج دقیقه بعد از تجویز حجم مایع به ترتیب، 10/10 میلی متر جیوه با انحراف معیار 6/01 و 12/37میلی متر جیوه با انحراف معیار 6/34 بود که دارای اختلاف آماری معنی دار بودند (0/015=p). میانگین تغییرات فشار نبض شریانی، قبل و پنج دقیقه بعد از تجویز حجم مایع به ترتیب، 16/94 میلی متر جیوه با انحراف معیار 8/32 و 12/77 میلی متر جیوه با انحراف معیار 4/02 بود که که دارای اختلاف آماری معنی دار بودند (0/005=p). در نقطه برش 2/8 لیتر/دقیقه/متر مربع برای ایندکس قلبی، مقادیر حساسیت و ویژگی برای نوسانات بیشتر از 13 درصد در فشار نبض، به ترتیب، 0/71 و 0/61 بود. همچنین، در نقطه برش 2/8 لیتر/دقیقه/متر مربع برای ایندکس قلبی، مقادیر حساسیت و ویژگی برای فشار ورید مرکزی کمتر از 5 میلی متر جیوه به ترتیب، 0/11 و 0/84 به دست آمد.
این یافته ها نشان دهنده قدرت تشخیصی بالاتر فشار نبض در مقایسه با فشار ورید مرکزی در ارزیابی حجم مایعات می باشد.
نتیجه گیری. به نظر می رسد در بیماران تحت تهویه مکانیکی بعد از اعمال جراحی بزرگ، به ویژه جراحی قلب، ایندکس دینامیک فشار نبض در مقایسه با شاخص استاتیک فشار ورید مرکزی به منظور ارزیابی و حفظ مطلوب مایعات ارجح است.
معصومه ذاکری مقدم، نساء موسوی ملک، مریم اسماعیلی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله حمایتی بر کیفیت خواب در شب قبل از عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. بیماران در انتظار عمل جراحی با توجه به ماهیت تهاجمی پروسیجر جراحی، استرس و اضطراب زیادی را تجربه می کنند. این مسئله خود می تواند موجب اختلال در خواب این بیماران گردد. خواب مختل به نوبه خود می تواند موجب وخیم تر شدن بیماری شود و روند بهبودی را کندتر کند. استفاده از روش های غیردارویی مانند آرام سازی عضلانی بنسون، تنفس عمیق و تصویرسازی هدایت شده برای درمان مشکلات خواب پیش از عمل بیماران می تواند رویکردی مفید و کم عارضه باشد.
روش کار. مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی نیمه تجربی بود که در آن، 160 بیمار در انتظار عمل جراحی بای پس عروق کرونر بستری در بخش های جراحی قلب و مراقبت های ویژه قلبی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب و در دو گروه 80 نفری آزمون و کنترل تقسیم شدند. اطلاعات دموگرافیک بیماران هر دو گروه در روز اول بستری ثبت شد. مداخله به صورت برقراری ارتباط با بیمار، دادن اطلاعات در مورد بیماری و جراحی به گونه ای که موجب اضطراب وی نگردد، معرفی و آموزش یکی از روش های مدیریت استرس که توسط بیمار انتخاب شده است و انجام آن در مدت زمان بستری در بیمارستان به ویژه شب، قبل از خوابیدن بود. گروه کنترل مراقبت های معمول پزشکی و پرستاری شامل دارودرمانی، کنترل علایم حیاتی، انجام آزمایشات کلینیکی و پاراکلینیکی را دریافت نمود. صبح روز عمل جراحی، کیفیت خواب شب قبل به وسیله ابزار کیفیت خواب گرونینجن در هر دو گروه سنجیده شد. مدت زمان اجرای مداخله حداقل به مدت دو روز و بین ساعات 16 الی 18 هر روز بود. سازماندهی وتحلیل داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 16 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های آماری کای دو و من ویتنی) انجام گرفت.
یافته ها. میانگین نمره کیفیت خواب شب قبل از عمل در گروه آزمون و کنترل، به ترتیب، 4/6 با انحراف معیار 5/50، و 10/76 با انحراف معیار 1/27 بود. بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر نمرات کیفیت خواب شب قبل از عمل جراحی بای پس عروق کرونر اختلاف معنادار آماری وجود داشت (0/0001≥p).
نتیجه گیری. روش های مکمل حمایتی (روش های غیردارویی) از جمله تن آرامی، تنفس عمیق، تصویرسازی هدایت شده و غیره می تواند جایگزینی مناسب برای داروهای آرام بخش و خواب آور جهت مشکلات خواب قبل از عمل عمل جراحی بای پس عروق کرونر باشد و به عنوان روشی مقرون به صرفه، کم عارضه، آسان و در دسترس، به عنوان جزئی از مداخلات پرستاری پیش از عمل جراحی بای پس عروق کرونر مورد استفاده قرار گیرد.
علی زاهدمهر، زهرا دارم، محمدضیاء توتونچی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش احیاء قلبی ریوی پایه به روش خودارزیابی تصویری بر آگاهی و عملکرد پرستاران انجام شد.
زمینه. ایست قلبی ریوی یکی از مهمترین فوریت های پزشکی و از علل عمده مرگ در جهان است. احیاء قلبی ریوی جزء حیاتی حمایت پایه زندگی و اولین گام در پاسخ به ایست قلبی ریوی می باشد. موفقیت احیاء مستلزم مهارت و عملکرد افراد احیاء کننده است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه مداخله ای (کارآزمایی بالینی) بود که در آن، 80 پرستار به روش تصادفی به دو گروه کنترل (آموزش متداول) و آزمون (آموزش به روش خودارزیابی تصویری) تقسیم شدند. در هر دو گروه، سنجش آگاهیتوسط پرسشنامه ای با پرسش های چند گزینه ای معتبر و مهارت های روان حرکتی توسط چک لیست مشاهده عملکرد روی مانکن در سه مرحله (قبل از بازآموزی، بلافاصله بعد از بازآموزی و دو ماه بعد از بازآموزی) انجام شد. در گروه آزمون، حین انجام احیاء، از شرکت کننده فیلم برداری می شد و وی پس از مشاهده فیلم به عملکرد خود براساس آنچه در فیلم می دید در چک لیست مشاهده ای امتیاز می داد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSSبا استفاده از آزمون آماری تحلیل اندازه های تکراری انجام شد.
یافته ها. در مقایسه میانگین نمره آگاهی دو گروه در سه مرحله (قبل از بازآموزی، بلافاصله بعد از بازآموزی و دو ماه بعد از بازآموزی)، تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد، ولی میانگین نمره عملکرد گروه آزمون پس از اجرای مداخله (بلافاصله بعد از بازآموزی و دو ماه بعد از بازآموزی) به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود.
نتیجه گیری. آموزش به روش خودارزیابیتصویری بر عملکرد پرستاران در احیاء قلبی ریوی موثر است.
لیدا سلطانی، علی راوری، سکینه سبزواری،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدفتعیین ارتباط بین علایم هشداردهنده و زمان مراجعه بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان حضرت علی بن ابیطالب (ع) رفسنجاندر سال 1391 انجام شد.
زمینه.اطلاعات بسیار محدودی در مورد نحوه پاسخ گویی افراد نسبت به علایم هشدار دهنده سکته قلبی و زمان مراجعه آنها به مراکز درمانی وجود دارد.
روش کار. نمونه پژوهش شامل 175 بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد بود. جهت جمع آوری داده ها (به مدت هفت ماه) از پرسشنامه پژوهشگرساخته استفاده شد که شامل بخش های اطلاعات دموگرافیک، علایم هشدار دهنده و زمان مراجعه بود. پرسشنامه ها طی مصاحبه حضوری بر بالین بیمار و مطالعه پرونده پزشکی، توسط پژوهشگر تکمیل شدند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS نسخه 18جهت تهیه آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، توزیع فراوانی مطلق و نسبی) و تحلیلی (آزمون کای دو و ضریب همبستگی) پیرسون استفاده شد.
یافته ها. بیشترین درصد بیماران، مذکر (76/6 درصد) و میانسال (53/1 درصد) بودند. از 175 نفر بیمار مورد بررسی، 132نفر (75/4 درصد) علایم هشدار دهنده، دو هفته قبل از حادثه قلبی داشتند. همچنین، 51 نفر (38/6 درصد) برای علایم هشدار دهنده به مطب، درمانگاهیا بیمارستان مراجعه کرده بودند. حداقل فاصله زمانی بین بروز علایم هشداردهنده و مراجعه بیماران به بیمارستان، 15 دقیقه و حداکثر فاصله زمانی، 1500 دقیقه بود. ارتباط آماری معنی داری بین علایم هشداردهنده و زمان مراجعه بیماران مشاهده شد (0/007=p). متوسط فاصله زمانی بین بروز علایم هشداردهنده و مراجعه بیماران به بیمارستان، 206/9 دقیقه بود.
نتیجه گیری. شناخت علایم هشدار دهنده می تواند موجب پیگیری سریع تر بیماران مبتلا به سکته قلبی برای درمان گردد. آموزش جهت افزایش آگاهی عمومی از علایم هشداردهنده، به ویژه آموزش به افراد دارای سابقه خانوادگی و در معرض خطر بیماری های قلبی عروقی، راهکار مناسبی به نظر می رسد.
ناصر عباسی، محمدتقی مقدم نیا، عاطفه قنبری خانقاه، رحیم علیزاده، احسان کاظم نژاد لیلی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی زمان شروع تزریق ترومبولیتیک در بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
زمینه. انفارکتوس حاد میوکارد یکی از شایع ترین علل مرگ و ناتوانی افراد در دنیای امروز و در ایران می باشد. علت عمده سکته قلبی، تشکیل لخته خون روی پلاک آترواسکلروز در عروق کرونر است. تجویز سریع داروهای ترومبولیتیک در این بیماران می تواند نجات بخش باشد، زیرا عامل زمانی در اثربخشی این درمان بسیار مهم است.
روش کار. این مطالعه یک پژوهش مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی است که در آن، 98 بیمار با انفارکتوس حاد میوکارد بستری در مراکز درمانی منتخب شهر رشت از طریق نمونه گیری در دسترس در سال 1393 انتخاب شدند. ابزار بررسی شامل فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک جهت دستیابی به اطلاعات فردی اجتماعی بیماران و پرسشنامه پژوهشگرساخته جهت بررسی عوامل بالینی، موقعیتی و شناختی بود. جمع آوری داده ها از طریق پرونده و مصاحبه با بیماران صورت گرفت. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 21 با استفاده از آزمون های آماری غیرپارامتری من ویتنی و کروس کالوالیس انجام شد و سطح معنی داری، 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته ها.میانگین فاصله زمانی شروع علائم بالینی تا تزریق ترومبولیتیک 247/2 دقیقه با انحراف معیار 182/4 بود. بیشترین تاخیر، مربوط به تصمیم گیری بیمار برای اقدام به درمان و کمترین تاخیر، مربوط به زمان داخل بیمارستانی بود. عوامل اصلی مرتبط با تاخیر مراجعه بیماران شامل نداشتن سابقه ناراحتی قلبی (0/001p=)، نداشتن آگاهی درباره علائم و نشانه های بیماری (0/0001≥p)، جنسیتزن (0/026p=)، داشتن بیماری دیابت (0/001p=)، سطح سواد پایین (0/003p=)، سطح درآمد پایین (0/044p=)، درد خفیف (0/001p=) و مصرف خودسرانه دارو توسط بیمار (0/003p=) بود. علت اصلی تأخیر، عدم آگاهی از علائم و نادیده گرفتن اهمیت آن ها بود.
نتیجه گیری. با توجه به مناسب نبودن فاصله زمانی بین شروع علایم بیماری تا تزریق ترومبولیتیک در بیماران نیاز است برنامه های آموزشی برای افزایش آگاهی درباره علایم بیماری و اهمیت درمان سریع با داروهای ترومبولیتیک مورد توجه قرار گیرد تا بتوان فاصله زمانی شروع علائم بالینی تا تزریق ترومبولیتیک را کاهش و اثربخشی این داروها را افزایش داد و به این ترتیب، مرگ و ناتوانی ناشی از این بیماری کاهش یابد.
کریم درویش پور، هاشم حشمتی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه احیای قلبی ریوی براساس مدل پرسید انجام شد.
زمینه. با وجود گذشت چندین سال از شکل گیری تیم احیا قلبی ریوی در بیماستان های ایران، عملکرد تیم احیا همچنان ضعیف و نگران کننده است.
روش کار. در این پژوهش توصیفی تحلیلی که به صورت مقطعی در سال 1394 انجام شد همه پرستاران شاغل در بیمارستان آموزشی درمانی نهم دی تربت حیدریه (97 نفر) به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، فرم اطلاعات دموگرافیک و سوالات مدل پرسید بود. پس از تامین اعتبار و اعتماد ابزار گردآوری اطلاعات، جمع آوری داده ها انجام گرفت. داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 20 با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون خطی تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین سنی پرستاران، 29/45 سال با انحراف معیار 7/54بود. میانگین نمره سازه های مدل پرسید به ترتیب در زمینه آگاهی، 79/17 با انحراف معیار 18/68؛ در زمینه نگرش، 95/48 با انحراف معیار 18/68؛ در زمینه عوامل قادرکننده، 62/6 با انحراف معیار 19/52؛ در زمینه عوامل تقویت کننده، 67/61 با انحراف معیار 20/12؛ و در زمینه عملکرد، 72/37 با انحراف معیار 19/71 بود. عوامل قادرکننده مدل پرسید مهم ترین پیشگویی کننده عملکرد پرستاران بود (0/001>p، 0/773B=). همچنین، عملکرد پرستاران با جنس (0/007p=) و تجربه احیا (0/027p=) ارتباط معنی دار آماری داشت. در این پژوهش مشخص شد عوامل قادرکننده با عوامل تقویت کننده (0/007p=، 0/274r=) و عملکرد (0/0001>p، 0/773r=) همبستگی مثبت و معنادار دارند.
نتیجه گیری. آگاهی، نگرش، و عملکرد در سطح مطلوب، و عوامل قادر کننده و تقویت کننده در سطح متوسط بود. توصیه می شود مسئولین بیمارستان ها جهت ارتقای عملکرد پرستاران در عملیات احیا قلبی ریوی، مداخلات و برنامه ریزی های خود را با تأکید بر عوامل قادرکننده و تقویت کننده انجام دهند.
مینا نظری کمال، مهناز خسروجاوید، عباسعلی حسین خانزاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط کامل گرایی با اهمالکاری و سبک های مقابلهای در افراد دچار بیماری عروق کرونری و افراد سالم انجام شد.
زمینه. عوامل روان شناختی با تاثیرگذاری بر عوامل خطر فیزیولوژیک، خطر وقوع بیماری عروق کرونری قلب را افزایش می دهند. اگرچه این علل روان شناختی نقش مهمی در بروز بیماری های قلبی ایفا می کنند، پژوهش بیشتر در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
روش کار. در این پژوهش توصیفی همبستگی، 218 مرد با سن بیشتر از 40 سال به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و براساس ابتلا یا عدم ابتلا به بیماری عروق کرونری قلب در دو گروه جداگانه قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های اهمالکاری تصمیم گیری مان، اهمالکاری رفتاری لی، سبک های مقابلهای اندلر و پارکر و پرسشنامه کامل گرایی چندبعدی تهران بودند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید.
یافته ها.درگروه مردان دچار بیماری عروق کرونری قلب، کامل گرایی دیگرمدار با اهمالکاری تصمیم گیری و اهمالکاری رفتاری ارتباط مستقیم و معنادار داشت، در حالی که در گروه مردان فاقد بیماری عروق کرونری قلب، کامل گرایی دیگرمدار با اهمالکاری تصمیم گیری ارتباط معکوس و معنادار داشت. در گروه مردان فاقد بیماری عروق کرونری قلب، میان کامل گرایی دیگرمدار با اهمالکاری رفتاری ارتباط مستقیم وجود داشت، اما از نظر آماری معنادار نبود. در هر دو گروه، اثر کامل گرایی دیگرمدار بر اهمالکاری تصمیم گیری معنادار بود. در گروه مردان دچار بیماری عروق کرونری قلب، کامل گرایی دیگرمدار تاثیر معناداری بر اهمالکاری رفتاری داشت، اما در گروه مردان فاقد بیماری عروق کرونری قلب، کامل گرایی دیگرمدار بر سبک مقابله مسئله مدار تاثیر معنادار داشت.
نتیجهگیری. در گروه مردان دچار بیماری عروق کرونری قلب، بین کامل گرایی دیگرمدار با دو بعد اهمالکاری رابطه مثبت معنادار مشاهده شد، با این وجود نمی توان رابطه مشاهده شده را به عنوان رابطه ای قوی قلمداد نمود. همچنین، در تحلیل رگرسیون، تنها تاثیر کامل گرایی دیگرمدار در مدل معنادار بود، و مدل های برازش یافته، قدرت پیشبینی بسیار کمی داشتند. تنها کامل گرایی دیگرمدار تا حدودی می تواند اهمالکاری تصمیم گیری و رفتاری را پیش بینی کند.
آرزو تبریزی، مجید قلی پور،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف تعیین قدرت پیشگویی شاخص های چاقی، آمادگی قلبی عروقی و فعالیت جسمی در ایجاد بیماری قلبی عروقی در مردان و زنان دانشجو انجام شد.
زمینه. با توجه بالا بودن میزان مرگ ناشی از بیماریهای قلبی عروقی و شروع آن از سنین جوانی به دلیل چاقی و کم تحرکی جسمی، پیشگیری اولیه در ابتدای جوانی میتواند در جلوگیری از بروز این بیماری موثر باشد. غربالگری اولیه توسط روشهای ساده، ارزان قیمت و مطمئن ضروری است.
روش کار.در این پژوهش توصیفی مقطعی، تعداد 223 دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی (150 مرد، با میانگین سنی 20/33 سال و انحراف معیار 1/71 و 73 زن با میانگین سنی 20/36 سال و انحراف معیار 1/72) شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و درجه بندی فعالیت جسمی، و فرم جمع آوری اطلاعات (شاخص های خونی و آنتروپومتریک، و تخمین حداکثر اکسیژن مصرفی به عنوان معیار آمادگی قلبی عروقی) جمع آوری شدند. به منظور بررسی اختلاف متغیرهابین دو جنس از آزمون تی مستقل، جهت تعیین اختلاف بین میانگین شاخصهای چاقی و حداکثر اکسیژن مصرفی بر اساس تعداد عوامل خطرزای متابولیکی نمونه ها از تحلیل واریانس یک طرفه، برای تعیین میزان همبستگی شاخصهای چاقی و حداکثر اکسیژن مصرفی با عوامل خطرزای متابولیک قلبی عروقی از ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، و برای اندازهگیری قدرت پیشگویی و تعیین نقاط برش عوامل خطرزای قلبی عروقی از آزمون ROCاستفاده شد.
یافتهها. همبستگی آماری معنیداری بین شاخصهای چاقی و عوامل خطرزای متابولیک (به غیر از قند خون و فشار خون سیستولی در مردان) مشاهده شد. با افزایش تعداد عوامل خطرزای متابولیک، افزایش شاخصهای چاقی در زنان و کاهش حداکثر اکسیژن مصرفی در مردان معنیدار بود. به غیر از نسبت کمر به قد، تمام شاخصهای چاقی در محدوده طبیعی بودند. نقاط برش به دست آمده توسط ROCبرای شاخص توده بدن 21/11 و برای محیط کمر و نسبت کمر به قد برای مردان، به ترتیب 75/15 و 0/44 و برای زنان، به ترتیب، 75/50 و 0/47 بود.
نتیجهگیری. قدرت شاخصهای چاقی برای پیشگویی احتمال ابتلاء به بیماری قلبی عروقی در دانشجویان، بیشتر از میزان فعالیت جسمی و حداکثر اکسیژن مصرفی است.