102 نتیجه برای نوع مطالعه: كاربردي
رسول فراست کیش، نسرین شکرالهی، حسین زاهدنژاد،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف بررسی حساسیت اخلاقی و ارتباط آن با مشخصات دموگرافیک در پرستاران بخشهای مراقبت ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد.
زمینه. پرستاران به عنوان بزرگترین گروه ارائه کننده خدمت در سیستمهای بهداشتی درمانی باید به مسایل اخلاقی مربوط به حرفه خود آگاه و حساس باشد. حساسیت اخلاقی به عنوان پایه و سنگ بنای اخلاق در پرستاری، زمینه ارائه مراقبت مؤثر و اخلاقی از بیماران را فراهم می کند.
روش کار. در این مطالعه توصیفی تحلیلی، 181 پرستار شاغل در بخشهای مراقبت ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجایی بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان و به روش تصادفی لایهای انتخاب و بررسی شدند. جهت جمعآوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد ”حساسیت اخلاقی در تصمیمگیری“ استفاده گردید. حساسیت اخلاقی در شش بعد احترام به استقلال مددجو، آگاهی از نحوه ارتباط با بیمار، دانش حرفهای، تجربه مشکلات و کشمکشهای اخلاقی، بهکارگیری مفاهیم اخلاقی در تصمیمگیریهای اخلاقی، و صداقت و خیرخواهی بررسی شد. دادهها با استفاده از نسخه 19 نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و استنباطی با در نظر گرفتن سطح معنیداری 0/05 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها. میانگین نمره حساسیت اخلاقی در پرستاران 70/85 با انحراف معیار 7/73 به دست آمد، بیشترین امتیاز، در بعد آگاهی از نحوه ارتباط با بیمار و کمترین امتیاز، مربوط به بعد دانش حرفهای بود. از میان متغیرهای دموگرافیک، سن، میانگین ساعت کار هفتگی و سابقه کار با حساسیت اخلاقی پرستاران ارتباط آماری معنادار داشتند، به این ترتیب که با افزایش سن و سابقه کار، حساسیت اخلاقی افزایش و با افزایش میانگین ساعت کار هفتگی حساسیت اخلاقی کاهش یافته بود.
نتیجهگیری. با توجه به اینکه میزان حساسیت اخلاقی پرستاران در این پژوهش در حد متوسط بود، به مدیران پرستاری پیشنهاد می شود برای افزایش حساسیت اخلاقی پرستاران به استانداردسازی میزان ساعت کار هفتگی پرستاران در بخشهای مراقبت ویژه بپردازند.
حمید پیروی، منا علی نژاد نائینی، احمد امین،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. هدف این مقاله مروری، معرفی پدیده کاشکسی قلبی برای اعضاء تیم درمانی مراقبتی به ویژه پرستاران است. به نظر می رسد آشنایی بیشتر اعضاء این تیم با پدیده کاشکسی بتواند آن را در کانون توجه برنامه مراقبتی برای بیماران درگیر با این مسئله جدی قرار دهد.
زمینه. نارسایی قلبی وضعیتی سیستمیک است که با اختلال در کار قلب آغاز می شود و به دنبال آن، اختلال عملکرد بیشتر ارگان های بدن از جمله سیستم قلبی عروقی، ماهیچه ای اسکلتی، کلیوی، عصبی و غدد، ایمنی، هموستات، و التهابی رخ می دهد. نارسایی قلبی اکنون به عنوان یک بیماری چند سیستمی دیده می شود که می تواند ناخوشی هایی همچون کم خونی، مقاومت به انسولین، به هم خوردن توازن سیستم اتونومیک، و کاشکسی قلبی را ایجاد کند. با وجود اهمیت پدیده کاشکسی در افراد با نارسایی قلبی، به نظر می رسد به اندازه کافی در برنامه درمانی مراقبتی تیم ارائه دهنده خدمات سلامتی مورد توجه قرار نمی گیرد.
روش کار. این مقاله به مرور مطالعات انجام شده بین سال های 1999 تا 2016 درباره کاشکسی قلبی می پردازد. جستجو در پایگاه های علمی Science direct و PubMed با کلیدواژه های نارسایی قلبی و کاشکسی قلبی منجر به یافتن 493 عنوان مقاله، شد. پس از بررسی مقالات، تعداد 41 عنوان مقاله برای تهیه مقاله حاضر مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها. طی دو دهه گذشته، با توجه به عدم وجود تعریفی واحد درباره کاشکسی قلبی، تلاش های بسیاری در راستای ارائه تعریفی واحد برای این پدیده صورت گرفته است. عدم توازن کاتابولیک/ آنابولیک و غلبه پدیده کاتابولیسم به دلیل مجموعه ای از فرایندهای ایمیونولوژیک، متابولیک، و عصبی هورمونی به عنوان پاتوفیزیولوژی این پدیده مورد توجه قرار گرفته است. بیشتر این فرایندها در اوایل شکل گیری نارسایی قلبی مزمن برای حفاظت قلب و سیستم گردش خون از آسیب و به منظور جبران کاهش عملکرد ماهیچه قلبی فعال می شوند. با توجه به اینکه مکانیسم های ایجاد کاشکسی چندگانه هستند، لازم است در درمان، مکانیسم های متعددی به طور همزمان مورد توجه قرار گیرند. اقدامات درمانی توصیه شده مبتنی بر پیشگیری، ورزش، تغذیه، و استفاده از داروها هستند.
نتیجه گیری. کاشکسی قلبی به عنوان یکی از عوارض نارسایی قلبی مزمن اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی بیمار و پیامدهای بیماری دارد. موفقیت راهبردهای درمانی برای پیشگیری یا درمان کاشکسی قلبی به میزان زیادی به تبعیت بیمار از رژیم درمانی بستگی دارد، زیرا این راهبردها چنگانه هستند و لازم است به طور صحیح و کامل اجرا شوند.
مهین نوملی، زهرا عباسی دولت آبادی، اسماعیل شریعت،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی دانش پرسنل پزشکی درباره احیای قلبی ریوی در دوران بارداری انجام شد.
زمینه. احیای قلبی ریوی طی بارداری رویدادی نادری است. هدف از احیای خانم باردار، نجات جان مادر و جنین است؛ بنابراین، با وجود نادر بودن، حائز اهمیت است. دانش پرسنل پزشکی و آموزش های رسمی آنان از جمله عوامل موثر بر پیامدهای احیای مادری و جنینی می باشند. آگاهی از وضعیت موجود دانش پرسنل پزشکی درباره احیا در بارداری به شناسایی شکاف های موجود و برنامه ریزی برای برطرف نمودن آن ها کمک می نماید.
روش کار. در این مطالعه مروری روایتی، برای جمع آوری اطلاعات از پایگاه های اطلاعاتیMedline، Science direct،Ovid، Scopus، SID،Magiran و سامانه دانش گستر برکت استفاده شد. جستجوی مقالات در بازه زمانی سال های 2000 تا 2016 با استفاده از کلیدواژه های cardiopulmonary resuscitation، pregnancy،knowledge، و medical staff، و معادل فارسی آن ها صورت گرفت. معیار انتخاب مقالات، تشابه موضوعی با عنوان مورد مرور بود.
یافته ها. از 20 مقاله بازیابی شده، تنها 4 مقاله توصیفی تحلیلی مقطعی در بازه زمانی 2008 تا 2012 انتخاب و به منظور توصیف وضعیت دانش احیای قلبی ریوی طی بارداری در پرسنل پزشکی مرور شدند. دانش پرسنل پزشکی در زمینه های مختلف پوزیشن مناسب خانم باردار طی احیا، توالی تهویه با ماسک و انتوباسیون، دفیبریلاسیون (استفاده از آن طی بارداری، محل قرارگرفتن پدل ها، ملاحظات و مقدار انرژی آن)، استفاده از داروها و دوز آن ها و ختم بارداری، و زایمان سزارین طی 4 تا 5 دقیقه بعد از احیای قلبی ریوی ناموفق، ضعیف گزارش شده بود.
نتیجه گیری. پرسنل پزشکی از دانش ضعیفی درباره احیای قلبی ریوی در دوران بارداری برخوردار هستند. بنابراین، برگزاری دوره های آموزشی مداوم به منظور بهبود وضعیت دانش در این زمینه ضروری می باشد.
طاهره نجفی قزلجه، کاظم آخوندزاده،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مقاله با هدف مرور مطالعات مربوط به محدودیت سدیم و تبعیت از آن در بیماران مبتلا به نارسایی قلب تدوین شده است.
زمینه.در دههگذشته افزایش چشمگیری در شیوع و بروزنارسایی مزمن قلب وجود داشته است.درمان غیردارویی و غیرجراحی نقش مهمی در درمان نارسایی قلبی مزمن دارد و مصرف سدیم پایین با کاهش تجمع مایعات در بدن می تواند باعث بهبود علائم بیماری و جلوگیری از بدتر شدن آن شود، ولی تبعیت از رهنمودهای های تغذیه ای اغلب کمتر از رعایت رژیم دارویی است.
روش کار.جستجوی مطالعات 15 سال اخیر درباره محدودیت سدیم در مبتلایان به نارسایی قلب از طریق پایگاه های علمی Pubmedو Science directبا کلیدواژه های adherence، low-sodum diet، heart failure، sodium restriction، و low-salt dietو معادل فارسی آنها انجام شد.
یافته ها.در مطالعات مرور شده روش سنجش سدیم دریافتی و تبعیت بیماران از محدودیت سدیم متفاوت بودند. از طرفی، با وجود اینکه اساس مدیریت نارسایی قلب، محدودیت سدیم بیان شده است اما همچنان در مورد مفید بودن آن توافق نظر نیست. همچنین، مشخص شد که رهنمود صریح و مشخصی برای محدودیت سدیم در نارسایی قلب وجود ندارد و درصد کمی از بیماران از محدودیت مصرف سدیم تبعیت داشتند. مطالعات محدودی در زمینه عوامل موثر بر افزایش تبعیت از رژیم غذایی کم سدیم در مبتلایان به نارسایی قلب انجام شده است و روش های غیردارویی از جمله آموزش و مشاوره در افزایش تبعیت بیماران موفق نبوده اند.
نتیجه گیری.نیاز است تحقیقات بیشتری با کیفیت متدولوژیکی بالاتر، حجم نمونه بیشتر و استفاده از رویکرد مناسب و دقیق برای اندازه گیری سدیم دریافتی صورت گیرد. همچنین، دستیابی به یک رژیم غذایی کم سدیم، ممکن اما مشکل است، هرچند توافق نظر در مورد مقدار دقیق کاهش مصرف سدیم در روز نیست، اما به نظر می رسد رعایت محدودیت مصرف آن می تواند به بهبود علایم و کیفیت زندگی مبتلایان به نارسایی قلب کمک کند. اجرای مداخلات مبتنی بر نظریه و مداخلات خانواده محور شاید بتوانند در روند بهبود تبعیت بیماران از رژیم غذایی با محدودیت سدیم کمک نمایند، هر چند نیاز است مطالعات بیشتری در این زمینه صورت گیرد.
دکتر طاهره نجفی قزلجه، آقای حسین صالح زاده، دکتر فروغ رفیعی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف.این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر ماساژ سوئدی و
موسیقی ترجیحی بر اضطراب انجام شد.
زمینه. یکی از اهداف اقدامات پرستاری، فراهم کردن
آسایش بیماران است. بکارگیری درمان های مکمل از جمله ماساژ سوئدی و موسیقی ترجیحی بیمار
ممکن است در بهبود اضطراب موثر باشد.
روش کار. مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی با طرح
پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل در بیمارستان دکتر شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهراندر
سال های 1392 و 1393 انجام شد. در این پژوهش، در هر گروه (گروه های کنترل، ماساژ سوئدی
و موسیقی درمانی)،30 بیمار بستری مبتلا به نارسایی مزمن قلبی به روش در دسترس انتخاب
شدند. سپس بیماران با استفاده از روش تصادفی ساده در گروه ها تخصیص داده شدند. جهت
جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر استفاده شد. در گروه ماساژ،
ماساژ پشت به روش سوئدی با روغن بادام، هرروزبعد از زمان ملاقات به مدت 20 دقیقه درسهروز
متوالی انجام شد. درگروه موسیقی نیز برای هر بیمار بر حسب علاقه، دو مورد ازسه نوع
موسیقی بدون کلام کلاسیک، ملایم و سنتی ایرانی هر روز ازطریق ضبط صوت و هدفون به مدت 20 دقیقه در سه روز متوالی پخش شد. اضطراب آشکار
بیماران، هر روز قبل از مداخله و 15 دقیقه بعد از مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. داده
های جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSSنسخه 21 با آزمون های آماری
فیشر، آنالیز واریانس و تی زوج مستقل تحلیل شدند.
یافته ها. ماساژ سوئدی و موسیقی ترجیحی موجب کاهش
معنی دار اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلب شد، هر چند ماساژ سوئدی نسبت به
موسیقی ترجیحی اضطراب را بیشتر کاهش داد (0/0001≥p).
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد بیمارانی
که ماساژ سوئدی دریافت کردند، اضطراب کمتری داشتند. با توجه به اهمیت مدیریت اضطراب
در بیماران قلبی پیشنهاد می شود که در مراقبت این بیماران از ماساژ سوئدی استفاده گردد.
امیر حسین عبدی دورباشی، میترا ذوالفقاری، اعظم محمودی، عباس مهران،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این
مطالعه با هدف بررسی تاثیر به کارگیری ابزار ارزیابی خطر ابتلا به زخم فشاری
”بریدن“ بر عملکرد پرستاران بخش های مراقبت ویژه بود.
زمینه. مدیریت
زخم فشاری که پدیده ای شایع در بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه است،مشکل
است. بنابراین، استفاده از ابزارهای پیش بینی کننده زخم فشاری در این بیماران می
تواند به پیشگیری از بروز این پدیده کمک کند.
روش کار.
این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود و در سال 1392 روی 68 پرستار شاغل در بخش
های مراقبت ویژه داخلی و جنرال بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران
(بیمارستان های شریعتی و امام خمینی) انجام شد. پس از تعیین حجم نمونه و اخذ مجوز
از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی تهران، واحدهای پژوهش به صورت نمونه گیری در
دسترس و بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند. عملکرد پرستاران در پیشگیری از زخم
بستر بیمارانی مورد ارزیابی قرار گرفت که در زمان مطالعه در معرض خطر ابتلا به زخم
بستر بودند. بر اساس انتخاب تصادفی، بخش مراقبت ویژه یکی از بیمارستان ها به عنوان
گروه مداخله (به کارگیری ابزار بریدن) و بخش مراقبت ویژه بیمارستان دیگر به عنوان
گروه آزمون (بدون به کارگیری ابزار بریدن) در نظر گرفته شدند. در هر دو گروه پس از
جمعآوری مشخصات دموگرافیک واحدهای مورد پژوهش، عملکرد آنها در مدیریت بیماران در
معرض خطر ابتلا به زخم فشاری با استفاده از چک لیست مشاهده ای روا و پایا بررسی
شد. پس از جمع آوری داده ها، از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSSنسخه 19
استفاده شد.
یافته
ها. بین گروه های مطالعه از نظر مشخصات دموگرافیک اختلاف آماری
معناداری وجود نداشت. پس از مداخله، میانگین امتیاز عملکرد پرستاران در گروه
مداخله، 66/21 با انحراف معیار 0/47 و در گروه کنترل، 62/59 با انحراف معیار 1/31
بود (0/0001≥p). همه
افراد در گروه کنترل، در وضعیت مطلوب و در گروه مداخله، در وضعیت بسیار مطلوب قرار
داشتند.
نتیجه
گیری. به کارگیری ابزار ارزیابی خطر ابتلا به زخم فشاری ”بریدن“
می تواند حساسیت پرستاران را نسبت به احتمال ایجاد زخم در بیماران بخش های مراقبت
ویژه افزایش دهد و پرستار را تشویق به انجام اقدامات مراقبتی استاندارد و به دنبال
آن، پیشگیری از ایجاد زخم کند. پیشنهاد می شود از این ابزار جهت ارتقای کیفیت
مراقبت در بیماران در معرض خطر زخم فشاری استفاده شود.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
زهرا تذکری، سودابه بابایی، منصوره کریم الهی، فاطمه بیات، لیلا محمد تقی زاده کاشانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف.این مطالعه با هدف بررسی تاثیر عصاره گل محمدی بر کیفیت
خواب بیماران بستری در
بخش مراقبت های ویژه قلبی انجام شد.
زمینه. خواب یکی از نیازهای اساسی انسان و تعیین کننده میزان
سلامتی و بهبودی از بیماری است. اغلب بیماران بستری، به ویژه بیماران بستری در بخش
مراقبت های ویژه قلبی درجاتی از اختلالات خواب را تجربه می کنند.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی دو سو کور، 90 بیمار کاندید آنژیوگرافی
به روش در دسترس و تخصیص تصادفی با بلوک بندی به دو گروه آزمون و کنترل (هرگروه
45 نفر) تخصیص داده شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل یک پرسشنامه دموگرافیک و
پرسشنامه خواب بیمارستانی سنت مری بود، که یک بار، قبل، و یک بار، بعد از مداخله
تکمیل شد. مداخله به صورت استفاده از عصاره گل محمدی برای گروه مداخله و دارونما
برای گروه کنترل به شکل قطره خوراکی هر 8 ساعت، 15 قطره، 24 ساعت قبل از
آنژیوگرافی بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافته ها. توزیع فراوانی ویژگی های جمعیت
شناختی دوگروه آزمون و کنترل همگن بود. بین سطح کلی کیفیت خواب دو گروه کنترل و
آزمون تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد، ولی در هر یک از گروه های آزمون و کنترل،
تفاوت معنی دار آماری بین کیفیت خواب قبل و بعد به ترتیب با (0/03=p) و (0/01=p)مشاهده شد.
نتیجه گیری. تفاوت معنی دار قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه می
تواند نشانگر آن باشد که هر نوع تلاشی از سوی پرسنل پرستاری، حتی قطره پلاسبو بر
کیفیت خواب بیماران موثر است. اگرچه با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مصرف عصاره
خوراکی گل محمدی در کوتاه مدت تفاوت آماری معنی داری در مقایسه با گروه کنترل از
نظر تاثیر بر کیفیت کلی خواب بیماران کاندید آنژیوگرافی نداشت، اما با تغییر روش
می توان در مطالعات آتی اثرات دقیق تر آن را در بیماران بستری و برای مدت زمان
طولانی تر مورد بررسی قرار داد.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
طاهره نجفی قزلجه، لیلا سیفی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مقاله، مروری بر مطالعات مربوط به
خستگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلب می باشد.
زمینه. خستگی یک احساس ذهنی و چندعاملی در
مبتلایان به نارسایی قلب می باشد. با وجود این که خستگی علامت مهمی در نارسایی قلب
است، اما دانش کمی در این زمینه وجود دارد. همچنین، خستگی به عنوان از منظر ارایه
دهندگان خدمات سلامت به عنوان یک چالش است و رهنمودهای بالینی کمتر به مقوله خستگی
این بیماران پرداخته اند.
روش کار. این مقاله به مرور مطالعات مربوط به
خستگی در مبتلایان به نارسایی قلب می پردازد که از طریق پایگاه های علمی PubMed
و Science direct با جستجوی
کلیدواژه های heart failure، related factors، predictors، و fatigue
و معادل فارسی آنها یافت شدند.
یافته ها. مرور متون نشان داد شیوع خستگی در
مبتلایان به نارسایی قلب بالا است و نتایج متفاوتی در زمینه شدت آن در
مبتلایان گزارش شده است. خستگی و روند فزاینده آن به موازات پیشرفت بیماری با کاهش
کیفیت زندگی و پیامدهای بالینی منفی نارسایی قلب همراه می باشد. در مطالعات مختلف
عوامل متعددی از جمله ماهیت بیماری و نیز عوامل روانی به ویژه افسردگی به عنوان
پیش بینی کننده های خستگی و شدت آن در بیماران با نارسایی قلب گزارش شده اند. در
مرور صورت گرفته مطالعات کمی با هدف تعیین تاثیر مداخلات غیردارویی بر مدیریت
علایم این بیماران یافت شد.
نتیجه گیری. با توجه به شیوع بالای خستگی در
مبتلایان به نارسایی قلب، نیاز است اقداماتی به موقع جهت کاهش آن در مبتلایان به
نارسایی قلب توسط تیم سلامت، به ویژه پرستاران اتخاذ شود تا احساس خوب بودن در این
افراد افزایش یابد. همچنین، با توجه به محدودیت مطالعات و اهمیت کاهش خستگی، انجام مطالعاتی در زمینه بررسی تأثیر روش های غیردارویی بر مدیریت علایم (به
ویژه خستگی) در این بیماران ضروری به نظر می رسد.
نسرین دلیری، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه به بررسی شایعترین بیماری جامعه سالمندان یعنی
بیماری های سیستم قلبی عروقی و انواع و علل آن می پردازد و روش های پیشگیری، تعدیل
و درمان بیماری را بررسی می کند.
زمینه. امروزه با افزایش سطح بهداشت و امید به زندگی، با پدیده
سالمندی و بیماری های مربوط به این دوره از زندگی روبرو هستیم. سالمندی و بیماری
های این دوره از زندگی سبب بالا رفتن هزینه های سیستم بهداشت و درمان شده است.
روش کار. این مطالعه مروری با جستجو در پایگاه
های اطلاعاتی Google Scholar،Elsevier
،PubMed ،PMC، و Springerدر بازه
زمانی سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ صورت گرفته است.
یافته ها. علاوه بر تاثیر پدیده پیری بر اندام
های بدن و به ویژه، سیستم قلبی عروق، عوامل زیادی بر شدت بیماری موثر است که از آن
جمله می توان به عوامل زیستی، عادات زندگی، عوامل خطر بیماری قلبی، بیماری های
زمینه ای، عوامل روحی و شخصیتی و عوامل اجتماعی اشاره کرد. با افزایش سن تغییراتی
در کلیه اندام ها و همچنین، در سیستم قلبی عروقی ایجاد می شود که غیرقابل توقف و
برگشت می باشند. این تغییرات باعث سختی، افزایش ضخامت و تنگی عروق می گردند. با
تنگی عروق، قلب با فشار و شدت بیشتری خون را پمپ می کند که به تبع آن، با گذشت
زمان، هایپرتروفی بطن چپ و افزایش فشار خون رخ می دهد. رشد و تکثیر سلولی دچار
اختلال می شود که در نتیجه آن، بافت فیبروز ایجاد می گردد و تولید ضربان و هدایت
الکتریکی قلب دچار مشکل می شود. با افزایش حجم بطن چپ و باریک شدن قطر داخلی عروق،
خون رسانی به قلب دچار مشکل می شود و ایسکمی اتفاق می افتد. بیماری های اولیه قلب
با پیشرفت، منجر به نارسایی قلبی غیر قابل برگشت می گردند که در افراد سالمند، سبب
ناتوانی، عدم تحمل فعالیت روزمره و مصرف داروهای متعدد، و در آخر، مرگ می شود. با
شناخت مکانیسم پیری و عوامل تشدید کننده و تعدیل کننده اختلالات قلبی عروقی می
توان تا حدودی روند آن را کند کرد و از عوارض نامطلوب پیشگیری نمود.
نتیجه گیری. سالمندی می تواند موجب بروز
اختلالات غیرقابل برگشت در سیستم قلبی عروقی شود که با تابلوی نارسایی قلبی مزمن
بروز می کند. با اصلاح شیوه زندگی می توان از بروز زودرس این پدیده جلوگیری کرد و
تا حدودی عوارض آن، مانند ناتوانی و مرگ را کاهش داد.
سمیه اخوان، پیام عباسی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف.
این مطالعه با هدف مرور پژوهش های انجام شده درباره مزایا
و معایب دو رویه آنژیوگرافی عروق کرونر از طریق شریان رادیال و فمورال انجام شد.
همچنین، با توجه به جدیدتر بودن رویه رادیال و عدم کافی بودن تجربیات در این
زمینه، به مراقبت های لازم جهت کم کردن عوارض احتمالی پرداخته می شود.
زمینه.
بیماری های قلبی عروقی در دهه های گذشته سیری صعودی را طی
کرده است. برای تشخیص بیماری عروق کرونر روش های تشخیصی متفاوتی وجود دارد، اما
آنژیوگرافی عروق کرونر همچنان به عنوان بهترین روش تشخیصی و معیار تصمیم گیری
درمانی در این بیماران مطرح است. آنژیوگرافی عروق کرونر با دو رویکرد رادیال
و فمورال انجام پذیر است که هر کدام مزایا
و معایب خود را دارد.
روش کار.
در این مطالعه مروری، اطلاعات مورد نیاز با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی و منابع
داده ای، همچون Googlescholar، PubMed، Magiran، AHA Journalو Elsevierبا
استفاده از کلیدواژه های فارسی ”آنژیوگرافی عروق کرونر“، ”رویه رادیال“، ”رویه
فمورال“، ”آنژیوگرافی عروق کرونر و عوارض“، و ”رویه رادیال و مراقبت های پرستاری“
و معادل انگلیسی آن ها به دست آمدند. در مجموع، 25 مقاله برای تهیه این گزارش مورد
استفاده قرار گرفتند.
یافته
ها. تاریخچه آنژیوگرافی از طریق شریان رادیال،
مقایسه مزایا و معایب دو رویه رادیال و فمورال، مراقبت های پرستاری در رویه
آنژیوگرافی رادیال و مقایسه رضایت بیماران در دو رویه آنژیوگرافی رادیال و فمورال
از یافته های این مطالعه مروری بودند.
نتیجه گیری. در
صورتی که آمادگی ها و مراقبت های قبل، حین و بعد از آنژیوگرافی به درستی صورت
پذیرد و همچنین، کارکنان و پزشکان دوره های لازم را بگذرانند، با توجه به اینکه
آنژیوگرافی از طریق شریان رادیال عوارض کمتر و آسایش بیشتری را برای بیماران ایجاد
می کند، می تواند جایگزین مناسبی برای آنژیوگرافی از طریق شریان فمورال باشد.
طاهره نجفی قزلجه، حجت اله صدقیان، فاطمه محدث اردبیلی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر روش آرام سازی بنسون بر اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. اضطراب یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر پرستاران است که بر کیفیت مراقبت ارئه شده آنان به بیماران تاثیر قابل توجهی دارد. برخی مداخلات مکمل از جمله روش آرام سازی بنسون ممکن است بر اضطراب اثر بگذارد.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 63 پرستار بخش های مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی شهید رجایی تهران در سال 1394 انجام گرفت. نمونه ها به روشطبقه ای براساس بخش محل کار انتخاب شدند و تخصیص واحدهای پژوهش در دو گروه کنترل و مداخله به صورت تصادفی ساده صورت گرفت. روش آرام سازی بنسون توسط پرستاران در گروه آزمون به مدت 20 دقیقه، دوبار در روز با حداقل فاصله شش ساعت، برای دو هفته انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، تی مستقل، دقیق فیشر و آنالیز واریانس با اندازه های تکراری در نرم افزار SPSSنسخه 21 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. میانگین نمره اضطراب در گروه تحت آرام سازی بنسون قبل، یک و دو هفته بعد از مداخله به ترتیب، 42/19 با انحرف معیار 4/85، 43/67 با انحراف معیار 7/55، و 42/12 با انحراف معیار 6/12 بود. یک هفته بعد از مداخله، بین دو گروه از نظر اضطراب آشکار اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. میانگین نمره اضطراب آشکار پرستاران در گروه کنترل بیشتر از گروه آزمون بود (0/011=P). همچنین، بعد از دو هفته مداخله، میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل بیشتر از گروه تحت آرام سازی بنسون بود (0/0001≥P). در گروه تحت آرام سازی بنسون، میانگین نمره اضطراب، دو هفته بعد از مداخله به طور معنی داری کمتر از میانگین نمره اضطراب قبل از مداخله بود، در صورتی که میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل در طول زمان روند افزایشی داشت.
نتیجه گیری. اجرای روش آرام سازی بنسون می تواند موجب کاهش اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه شود. پیشنهاد می شود این روش به عنوان بخشی از برنامه های کاهش اضطراب پرستاران توسط مدیران و مسئولین مراکز درمانی مورد توجه قرار گیرد.
معصومه ذاکری مقدم، سعیده بهرامپوری، زهرا عباسی دولت آبادی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش اکمو در درمان باروترومای ریوی در بیماری کاهش فشار انجام گردید.
زمینه. به دنبال تغییر فشار اتمسفر در اعماق دریا، غواصان، دچار باروتروما در اندامها و سیستمهای حیاتی مانند ریهها میشوند. درمان فوری در این مواقع تجویز اکسیژن 100 درصد در اسرع وقت است. یک روش مدرن برای اکسیژندرمانی و حمایت از اندامهای حیاتی، استفاده از اکمو است که در نارسایی اندامهای قلب و ریه کاربرد دارد.
روش کار. در مطالعه مروری حاضر جهت دستیابی به هدف مطالعه، جستجو در پایگاههای UpToDate، Pubmed، Google scholar، Elsevier، SID و Magiran انجام شد و مقالههایی به زبان انگلیسی و فارسی، از ابتدای سال 1995 تا انتهای 2016 مورد توجه قرار گرفت. جهت جستجو از کلیدواژههای غواص، غواصی، بیماری کاهش فشار، سندرم کاهش فشار، آسیبهای ریوی، اختلالات تنفسی، باروترومای ریوی، درمان بیماری کاهش فشار و اکمو به همراه معادل انگلیسی آن ها استفاده گردید.
یافته ها. اکسیژنرسانی و پیشگیری از عوارض شدید ناشی از تجمع حبابهای نیتروژون در بدن اولویت درمان در این بیماری است. تجویز اکسیژن از طریق کانولای بینی در مراحل اولیه، اصلاح اکسیژنرسانی از طریق روش هایپرباریک از جمله روشهای رایج درمانی در این بیماری میباشد. اکمو روشی مدرن و مفید است که علاوه بر اکسیژندرمانی میتواند حبابهای نیتروژن موجود در خون و بدن را حذف کند و از غلظت نیتروژن شریانی بکاهد. در مطالعات جدید، در مراحل شدید بیماری، استفاده از اکمو به عنوان یک روش جدید و با نتایج بهتر پیشنهاد شده است. نتایج استفاده از این وسیله جهت اصلاح تبادلات گازی در شرایط نارسایی ریوی با عوارض کمتری همراه بوده است.
نتیجه گیری. جهت نجات جان مبتلایان به بیماری کاهش فشار و پیشگیری از مرگ در این افراد لازم است اقدامات درمانی مناسب با حداقل عوارض ارائه شود. اکمو از نوع وریدی-وریدی میتواند روش مناسب درمانی در این بیماران باشد. مطالعات محدودی در این زمینه انجام شده است. پیشنهاد میگردد با توجه به فواید این روش و اهمیت جان انسانها و پیشگیری از عوارض ثانویه شدید این بیماری، مطالعات بیشتری جهت شناسایی تمام ابعاد استفاده از روش فوق انجام شود.
علی حسین ثابت،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری به منظور شناسایی افقهای پیش روی پرستاران برای نقش آفرینی درحوزه اکوکاردیوگرافی انجام شد.
زمینه. پیوستن پرستاران به گروه اکوکاردیوگرافی در دهه 1980 منجر به پیشرفت و گسترش استفاده از اکوکاردیوگرافی شد. با توجه به این که مراقبت از بیماران جزو وظایف پرستاران میباشد، لذا آماده سازی بیماران برای روش های تشخیصی مانند اکوکاردیوگرافی از راه مری و ”استرس اکوکاردیوگرافی“ در حیطه وظایف آنها قرار می گیرد. با گذشت زمان، تمایل برای استفاده از اکوکاردیوگرافی در سایر بخشها توسط پرستاران توسعه یافته است.
روش کار. برای انجام این پژوهش مروری کلیدواژههای Nurse،Echocardiography وCardiac ultrasound با استفاده از پایگاههای اطلاعاتی Pubmed و Scopus جستجو شدند و مقالاتی که تا ماه ژوئن 2017 در این پایگاههای اطلاعاتی نمایه شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها. امروزه پرستاران نقش خود را با استفاده از دستگاههای اولتراسوند در پایش بیماران در بخشهای مراقبت ویژه، درمانگاههای سرپایی و در زمان غربالگری بیماریهای قلبی عروق ایفا میکنند.
نتیجه گیری. آموزش کوتاهمدت و فشرده اکوکاردیوگرافی که متمرکز بر موارد خاص باشد، عملیاتی و معتبر می باشد و امکان ارائه بهترین مراقبت از بیماران را فراهم میکند.
فرشید حیدری بنی، زهره احمدی، امیر طباطبایی، اسمعیل محمدنژاد، عایشه حاجی اسماعیل پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر آموزش همتا بر خودکارآمدی مبتلایان به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی است که میتواند تاثیر منفی بر خودکارآمدی داشته باشد. با توجه به نقش آموزش در ارتقای خودکارآمدی، یافتن یک روش آموزشی مناسب برای افزایش خودکارآمدی این بیماران مهم است.
روشکار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی که در سال 1395 انجام شد تعداد 60 نفر از افراد مبتلا به نارسایی قلبی به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 30 نفر) تقسیم شدند. بعد از آماده کردن گروه همتا، سه جلسه آموزشی یک ساعته توسط همتا برای نمونه های گروه آزمون در قالب گروههای کوچک 8-6 نفره در طول یک ماه با محتوای آموزشی در مورد نارسایی قلبی برگزار شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه خودکارآمدی سولیوان بود که قبل از مداخله، بلافاصله بعد از مداخله، و یک ماه بعد از مداخله در هر دو گروه تکمیل گردید. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای کایاسکوئر و تی زوجی تحلیل شد.
یافتهها. میانگین نمره خودکارآمدی قبل از مداخله در هر دو گروه همتا و فردی تفاوت معناداری نداشت. میانگین نمره خودکارآمدی در بیماران نارسایی قلبی بلافاصله بعد از آموزش، در گروه آزمون، 50/3 با انحراف معیار 7/21 و در گروه کنترل، 24/9 با انحراف معیار 1/7 بود و یک ماه بعد از آموزش، در گروه آزمون، 48/8 با انحراف معیار 1/2 و در گروه کنترل، 23/4 با انحراف معیار 4/6 بود. آزمون تی زوجی نشان داد آموزش همتا بر خودکارآمدی بیماران نارسایی قلبی تاثیر داشته است (0/0001p≤) و باعث بهبود خودکارآمدی بیماران شده است.
نتیجه گیری. آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای خودکارآمدی بیماران مبتلا نارسایی قلبی میشود، بنابراین، استفاده از این شیوه آموزشی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی در مراکز درمانی توصیه میشود.
سحر کیوانلو، فاطمه غنودی، فاطمه بهرام نژاد، الهام نواب،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعهی مروری حاضر با هدف تعیین نقش بیماریهای قلبی عروقی بر دمانس در سالمندان انجام شده است.
زمینه. امروزه جمعیت سالمندی در جهان افزایش چشمگیری پیدا کردهاست. همچنین، بیماریهای مزمن وابسته به افزایش سن مثل زوال عقل عروقی و بیماری های قلبی عروقی نیز افزایش یافتهاند که به عنوان مشکلات عمدهی سلامتی اثرات چشمگیری بر سطح سلامت جامعه و خانواده دارند.
روش کار. مطالعهی مروری حاضر با بررسی مطالعات منتشر شده بین سالهای 2000 تا 2017 از طریق جستجو در پایگاههای دادهای و موتورهای جستجو شامل IranMedex، Magiran، Science Direct، PubMed، Google Scholar، و SID با استفاده از کلیدواژههای dementia، cardiovascular disease، hypertension، heart failure، cognitive impairment، elderly، older adult، و atrial fibrillation و معادل فارسی آنها انجام شد.
یافته ها. میتوان از عواملی همچون افزایش فشار خون، بیماری عروق کرونر، فیبریلاسیون دهلیزی، نارسایی قلبی و آترواسکلروز به عنوان مهمترین دلایل ابتلا به بیماری دمانس عروقی به خصوص در سنین سالمندی نام برد.
نتیجه گیری. در سنین سالمندی، اختلال در عملکرد قلب و عروق، به ویژه از نوع مزمن اثر قابل توجهی در کاهش عملکرد شناختی مغز و بروز دمانس عروقی دارد.
مهین نوملی، کیان علی پسندی، رامین محمدرضایی، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف تعیین تاثیر برنامه خودپایشی بر پیامدهای نارسایی قلب انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی بیماری مزمن و پیش رونده با شیوع در حال افزایش است. برنامه خودپایشی منجر به شناسایی علائم عدم جبران نارسایی قلب و به کارگیری اقدام مناسب و به موقع می شود، اما پتانسیل آن در بهبود پیامدهای نارسایی قلب هنوز سوال برانگیز است.
روش کار. در این مطالعه مروری روایتی، برای جمع آوری دادهها از پایگاه های دادهای Pubmed، Scopus، Web of science، Embase و Cochrane library استفاده شد. جستجوی مقالات در بازه زمانی سال های 1961 تا 2017 بدون محدودیت زبانی و با استفاده از کلیدواژههای Self- monitoring، Heart failure وOutcome و مترادفهای انگلیسی آنها صورت گرفت. معیار انتخاب مطالعات، تشابه موضوعی با عنوان مورد مرور، طراحی کارآزمایی بالینی و وجود خودپایشی وزن و ثبت آن در دفترچه توسط بیمار مبتلا به نارسایی قلب بود.
یافته ها. از 13924 مطالعه بازیابی شده، عنوان و خلاصه 8384 مطالعه از نظر معیارهای ورود غربالگری شدند. متن کامل 20 مقاله مرتبط دریافت شد. در نهایت اطلاعات مربوط به 12 مطالعه در بازه ی زمانی 1998 تا 2014 مرور شد. پیامد های برنامه ی خودپایشی شامل بستری مرتبط با نارسایی قلب و ویزیت اورژانس، مرگ و میر، خودمراقبتی، کیفیت زندگی و سایر پیامدها مانند دانش بیماری، تماس تلفنی با ارائه دهنده مراقبت، کسر تخلیه، کلاس نارسایی قلب NYHA، پپتید ناتری یورتیک مغزی (BNP) و هزینه مراقبت بود.
نتیجه گیری. برنامه ی خودپایشی منجر به بهبود پیامدهای نارسایی قلب شده است. بنابراین، استفاده از دفترچه خودپایشی وزن و سایر علائم در کنار آموزش خودمراقبتی به منظور درگیر نمودن بیشتر بیمار در خودمراقبتی توصیه می شود.
آنولین اصلان، رویا خرمی، جلال رضایی، محمد گودرزی، زهرا عباسی دولت آبادی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی آخرین رویکردها و روشهای درمانی در پیشگیری و درمان ترومبوآمبولی وریدی در جراحیهای ارتوپدی انجام شد.
زمینه. ترومبوآمبولی وریدی از جمله عوارض رایج پس از جراحیهای بزرگ از جمله جراحیهای ارتوپدی است که میتوان از طریق درمانهای پیشگیرانه از بروز آن پیشگیری نمود.
یافته ها. خطر ترومبوآمبولی وریدی در طول جراحی، به ویژه جراحیهای ارتوپدی، که با عوارض و موارد مرگ قابل ملاحظهای همراه است افزایش زیادی داشته است. بدون پیشگیری، خطر ترومبوز وریدی و آمبولی ریوی افزایش چشمگیری خواهد داشت. ویژگیهای یک روش پیشگیری اولیه آن است که به آسانی مدیریت شود و بدون محدودیت و نیاز به مشاهدات آزمایشگاهی، ایمن و موثر واقع شود و مقرون به صرفه باشد.
نتیجه گیری. از معیارهای انتخاب یک عامل دارویی، علاوه بر عوارض جانبی آن و ترجیح بیمار، کارایی و ایمن بودن آن نیز است. استفاده از داروهای ضد انعقاد پروفیلاکسی در بیمارانی که تحت اعمال جراحی بزگ ارتوپدی قرار میگیرند خطر ترومبوآمبولی وریدی را بهطور چشمگیری کاهش میدهد، ولی به طور کامل برطرف نمیکند.
زهرا سادات حسینی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این گزارش مروری با هدف پرداختن به موضوع بروز آریتمیهای قلبی در افراد با خونریزی مغزی تهیه شد.
زمینه. به دنبال آسیبهای داخل جمجمهای ممکن است انواع اختلالات ریتم قلب و تغییرات ساختاری رخ دهد. بروز تغییرات ریتم قلبی در بیماران با خونریزی تحت عنکبوتیه، 25 تا 90 درصد گزارش شده است. در صورت عدم تشخیص این تغییرات در بیماران با انواع خونریزیهای مغزی، امکان بررسیها و درمانهای غیرضروری وجود دارد.
روش کار. مطالعه مروری حاضر با بررسی مطالعات منتشر شده در فاصله زمانی سالهای 2000 تا 2017 از طریق جستجو در پایگاههای دادهای و موتورهای جستجو شامل Google Scholar، Pubmed، Science Direct، SID، Magiran با استفاده از کلیدواژههای electrocardiogram، arrhythmias، ECG abnormalities، intracranial hemorrhage، subarachnoid hemorrhage و آریتمی قلبی، خونریزیهای مغزی، آنومالی ریتم قلب انجام شد.
یافته ها. تحریک سیستم عصبی خودکار به واسطه تحریک هایپوتالاموس و افزایش سطح کاتکولامینهای در گردش در افراد دچار خونریزی مغزی، دو مکانسیم مهم و کلیدی است که سبب بروز اختلالات ریتم قلب و آسیب ماهیچه میوکارد میشود.
نتیجه گیری. شناسایی به موقع تغییرات الکتروکاردیوگرام در افراد با خونریزیهای مغزی از عوامل موثر در تعیین پیشآگهی و وخامت وضعیت بالینی است. به نظر میرسد اخذ تاریخچه دقیق پزشکی و ثبت الکتروکاردیوگرام در بدو پذیرش بیماران با تشخیص خونریزی مغزی و به طور ویژه خونریزی تحت عنکبوتیه، در مراکز درمانی از اقدامات ضروری است.
شهرام بخشی حاجی خواجه لو، صدرالدین ستاری،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف ارزشیابی اثربخشی کارگاه احیای قلبی ریوی مغزی برای پرستاران بر اساس الگوی کرکپاتریک در محیط بالینی بخشهای مراقبت ویژه بیمارستان تامین اجتماعی سبلان اردبیل انجام گردید.
زمینه. ارزشیابی اثربخشی دورههای آموزشی برای تعیین میزان تحقق اهداف دورههای آموزشی اجرا میگردد. ارزشیابی برای قضاوت درباره تحقق اهداف دورههای آموزشی ضرورت دارد.
روش کار. این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش 65 نفر از پرستاران بخشهای مراقبت ویژه و مدیران پرستاری بیمارستان بود که براساس جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان، 56 نفر به عنوان نمونه تحقیق به روش تصادفی طبقهای انتخاب و دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردید. روایی ابزار با استفاده از نظر متخصصان مورد تائید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ که برابر با 0/99 بود تایید شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تکنمونهای و دو نمونهای و تحلیل واریانس) تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره اثربخشی سطح واکنش در کارگاه احیای قلبی ریوی مغزی در محیط بالینی از دیدگاه پرستاران بخشهای مراقبت ویژه و مدیران پرستاری، 3/89 از 5 بود. همچنین، میانگین نمره اثربخشی سطح یادگیری، 3/97 و میانگین نمره اثربخشی سطح رفتار، 4/02 از 5 به دست آمد. میانگین نمره نتایج دوره از دیدگاه سوپروایزها 4/57 و میانگین نمره اثربخشی کل دوره آموزش کارگاه احیای قلبی ریوی مغزی، 4/11 از 5 به دست آمد.
نتیجه گیری. نتیجـه تحقیق نشان داد کارگاه احیای قلبی ریوی مغزی پرستاران بخشهای مراقبت ویژه و مدیران پرستاری بیمارستان تامین اجتماعی سبلان اردبیل اثربخش بوده است.
زینب حاج علی اکبری،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری به منظور شناسایی مزایای بازتوانی قلبی و عوامل موثر بر شرکت افراد با بیماری قلبی در برنامههای بازتوانی قلبی انجام شد.
زمینه. بیماریهای قلبی از عوامل عمده مرگ و بستری شدن در بیمارستان در کشورهای توسعه یافته محسوب میشوند. با توجه به اینکه بازتوانی قلبی به عنوان جزء مهم مراقبت همه بیماران با حوادث قلبی است، این مطالعه مروری به بررسی فواید توانبخشی قلبی میپردازد. اعضای تیم مراقبتی درمانی و بیماران با شناخت این فواید که موجب پیشگیری از عوارض ثانویه این بیماریها میشوند انگیزه بیشتری برای فعالیت در این زمینه خواهند داشت.
روش کار. این تحقیق مروری با جستجوی اینترنتی مقالات از پایگاههای دادهای Scopus، PubMed، و Google Scholar و استفاده از مقالات فارسی مربوط به توانبخشی قلبی انجام شد. تعداد مقالات یافت شده 150 مقاله بود که از بین آنها 55 مقاله برگزیده شد. در انتخاب مقاله محدوده زمانی در نظر گرفته نشد.
یافته ها. شواهد نشان میدهند در افرادی که در برنامههای بازتوانی قلبی شرکت کردهاند بروز مرگ و ناخوشی نسبت به کسانی که شرکت نکردهاند کمتر است. به طور کلی، بازتوانی قلبی میتواند از وقوع مرگ ناشی از بیماریهای قلبی، انجام عمل جراحی، و آنژیوگرافی جلوگیری کند و نیز موارد بستری شدن در بیمارستان را نیز کاهش دهد. مطالعات 30 سال گذشته دلالت بر بهبود ظرفیت عملکردی، بهبود عوامل خطر، کیفیت زندگی مربوط به سلامتی و کاهش مرگ قلبیعروقی بعد از شرکت در بازتوانی قلبی دارد.
نتیجه گیری. یافتههای این پژوهش نشان داد که بازتوانی قلبی مزایای زیادی برای بیماران قلبی دارد که مهمترین آنها کاهش مرگ و ناخوشی، جلوگیری از اعمال جراحی قلب، جلوگیری از بستری شدن مجدد، افزایش ظرفیت عملکردی، بهبود عوامل خطر و افزایش کیفیت زندگی این بیماران است.