|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
محمد عباسی، سید علی طبایی، دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش مروری با هدف تبیین علل تاخیر بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد در مراجعه به مراکز درمانی در ایران انجام شد.
زمینه. مطالعات نشان میدهند بیماران با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد با تاخیر به مراکز درمانی مراجعه میکنند، در حالی که تشخیص و درمان سریع بیماری، باعث کاهش موارد مرگ، بهبود عملکرد قلبی و از همه مهمتر، بهبود پیشآگهی بیمار میشود.
روش کار. در این پژوهش مروری جهت جمعآوری دادهها از پایگاه دادهایSID برای یافتن متون منتشرشده به زبان فارسی از ابتدای سال 1380 تا سال 1398 استفاده شد. کلیدواژههای مورد جستجو شامل انفارکتوس حاد میوکارد و تاخیر در مراجعه بود. بر اساس این جستجو، تعداد 15 مقاله فارسی مرتبط یافت شد که از این تعداد، 10 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، به این ترتیب که مقالاتی که دارای متن کامل قابل دسترس بودند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. مرور نظاممند مقالات مرتبط با عوامل تاخیر در مراجعه بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد به مراکز درمانی شامل انتظار بهبودی خودبهخودی، نسبت دادن بیماری به علل غیرقلبی، عدم اطلاع از علایم بیماریهای قلبیعروقی، عدم توجه به علایم بیماری، مصرف خودسرانه دارو، داشتن بیماری زمینهای مانند دیابت، کم بودن شدت درد در شروع بیماری، جنسیت، سن بالا، تحصیلات پایین، پایین بودن درآمد، محل سکونت، شروع علایم قلبی در طول شب، اهمیت ندادن به درد، تنها بودن در زمان بروز حمله، وقوع علایم در نیمه شب تا صبح زود، فقدان سابقه قبلی از بیماری قلبی، مراجعه به پزشک عمومی، و شروع تدریجی علایم بود.
نتیجه گیری. نتایج مطالعه نشان داد مهمترین عوامل تاخیر مراجعه بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد در دسته عوامل فردی و درک نادرست از بیماری قرار میگیرند. اعضای تیم درمان باید در افزایش آگاهی مردم درباره علایم و نشانههای بیماری قلبیعروقی تلاش نمایند.
رقیه قنبرپور جویباری، فرشته عراقیان مجرد، سید محمود صمدیان کیا محله، هدایت جعفری، دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مروری بر تاثیر موسیقی بر بیماران قلبی به عنوان یک روش غیر تهاجمی، غیر دارویی، ارزان و فاقد عوارض جانبی انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی، یک بیماری شایع است که هر ساله جان بسیاری از افراد را میگیرد. باتوجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش، با بررسی مطالعات گوناگون و منابع اطلاعاتی مختلف، اثر موسیقی درمانی بر بهبودی بیماران قلبی مورد توجه قرار گرفت.
روش کار. در این مطالعه که به صورت مرور روایتی انجام شد، مطالعات فارسی در پایگاههای دادهای فارسی زبان مانند Magiran، SID، IranMedex با کلیدواژه های موسیقی درمانی، نارسایی قلبی، سندرم کرونری حاد، پرفشاری خون، هایپرتانسیون، جراحی قلب و جراحی قلب باز، و برای مطالعات به زبان انگلیسی از کلیدواژههای Hypertension، Acute Coronary Syndrome، Heart failure، Music therapy، Heart surgery، و Open heart surgery در پایگاههای دادهای Scopus و PubMed استفاده شد. همچنین، جستوجو در پایگاه Google Scholar به فارسی و انگلیسی انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل مقالات فارسی و انگلیسی بود که به بررسی موسیقی در بهبود بیماران قلبی پرداخته باشند. جهت بررسی مقالات، محدودیت زمانی در نظر گرفته نشد. معیارهای خروج شامل مقالاتی بود که دسترسی کامل به آنها میسر نبود.
یافته. از تعداد 24 مقاله، بیشترین تعداد (10 مقاله) به بررسی موسیقی در بیماران دچار پرفشاری خون و بررسی تاثیر موسیقی بر علایم حیاتی بیماران قلبی (8 مقاله) پرداخته بود. یافته ها نشان داد تاثیر موسیقی بر بهبودی بیماران قلبی شامل افزایش درصد اشباع اکسی هموگلوبین، تسکین درد، کاهش اضطراب و افسردگی، بهبود کیفیت خواب و کاهش خستگی است. موسیقی بر روی متوسط فشار خون شریانی و تنفس تاثیری نداشت. در خصوص تاثیر موسیقی بر پرفشاری خون و ضربان قلب نتایج متناقض وجود داشت.
نتیجه گیری. با توجه به کاربرد آسان و بدون هزینه و عوارض این روش، پیشنهاد میشود تیم درمانی و به خصوص پرستاران از این روش غیر تهاجمی در مراقبت از بیماران قلبی استفاده نمایند.
نسیبه بارانی، فاطمه بهرام نژاد، خاطره سیلانی، فرشاد شریفی، آلن جکسون، بهزاد احسن، دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی نقش تشنگی در بروز دلیریوم در بخش مراقبتهای ویژه انجام شد.
زمینه. دلیریوم، یک سندرم بالینی شایع در بیماران بستری در بخشهای مراقبت ویژه است و تقریبا یک سوم این بیماران را درگیر میکند. دلیریوم یک پدیده چند عاملی است. یکی از مهمترین عواملی که نقش آن در بروز و پیشرفت دلیریوم مورد بحث قرار دارد، پدیده تشنگی است.
روش کار. این مطالعه با جستوجو در پایگاههای Magiran، SID، Web of Science، Science Direct، PubMed،Scopus و Up-to-date بدون محدودیت زمانی با کلیدواژه های ”تشنگی“، ”دهیدراتاسیون“، ”کمآبی“، ”هایپراسمولاریتی“ و ”دلیریوم“ و معادل انگلیسی آنها انجام شد. از مجموع 55 مقاله، 17 مقاله توسط تیم تحقیق بررسی شد که در نهایت، پس از مطابقت دادن با معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت مقالات، تعداد 6 مقاله، وارد مطالعه شدند.
یافته ها. یافته های مطالعه حاضر نشان داد عدم رفع تشنگی برای بیش از 24 ساعت، عامل خطری برای بروز دلیریوم است. نقش کمبود مایعات در پاتوژنز دلیریوم کاملاً مشخص نیست، اما احتمالاً عواملی از جمله هایپوپرفیوژن بافتی (به ویژه در مغز و کلیه)، افزایش غلظت داروها یا متابولیتهای آنها در حجم های داخل عروقی تقلیل یافته، و کاهش عملکرد کلیوی در دفع و/یا متابولیسم داروها، در بروز دلیریوم دخیل باشند.
نتیجه گیری. براین اساس میتوان گفت، مطالعات در این زمینه بسیار کم هستند و به دلیل اهمیتی که مسئله دلیریوم و تشنگی در بیماران بخش مراقبتهای ویژه و به ویژه بیماران مسن دارد، باید در این زمینه مطالعات بیشتری صورت گیرد. همه این عوامل، لزوم توجه و مطالعات بیشتر در این زمینه را نشان می دهند.
سارا لطفیان، فاطمه کرمانی، پردیس مرادنژاد، هاله دادگستر، مریم طالبی، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف مقایسه شیوع درد و ناتوانی گردن در پرستاران شاغل در بخشهای مراقبت ویژه با بخشهای دیگر انجام شد.
زمینه. پرستاری به عنوان یکی از ده شغلی که با عوارض اسکلتی و عضلانی همراه است شناخته میشود. شیوع شکایت های مربوط به گردن و شانه در میان پرستاران دارای بار کاری فیزیکی بالا به طور قابل توجهی نسبت به پرستاران دارای بارکاری کم، بیشتر گزارش شده است. تاکنون مطالعات اندکی درباره مشکلات گردنی در پرستاران بخشهای مراقبت ویژه انجام شده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی مقایسه ای که به صورت مقطعی انجام شد، 40 پرستار از بخشهای مراقبت ویژه و 40 پرستار از بخشهای دیگر مجتمع آموزشی درمانی حضرت رسول اکرم(ص) تهران از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها در هردو گروه با تکمیل فرم مشخصات دموگرافیک و دو پرسشنامه شاخص ناتوانی گردن (NDI) و مقیاس درد و ناتوانی گردن (NPDS) توسط شرکتکنندگان صورت گرفت. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 22 و با استفاده از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری مقایسه بین دو گروه بررسی شدند.
یافته ها. شیوع درد و ناتوانی گردنی (به ترتیب برحسب امتیاز پرسشنامه NDI و NPDS) در کل پرستاران 77/5 درصد و 60 درصد محاسبه شد؛ که به تفکیک در پرستاران بخشهای مراقبت ویژه، 90 درصد و70 درصد، و در پرستاران بخشهای دیگر، 65 درصد و 50 درصد بود. این اختلاف در نمره NDI از نظر آماری معنادار بود (0/014=P).
نتیجه گیری. شیوع درد گردن در پرستاران قابل ملاحظه بود که به نظر میرسد مهمترین عامل آن، حجم بالای کار پرستاران باشد که رسیدگی به آن نیاز به اتخاذ تدابیر مناسب پیشگیرانه و کاهش بار فیزیکی کاری آنها دارد.
معصومه آقایی، زهرا رزاقی، معصومه ایمانی پور، دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه پرستاران بخش های مراقبت ویژه نسبت به برقراری ارتباط با بیماران غیرهوشیار یا هوشیار اینتوبه فاقد توانایی تکلم انجام شد.
زمینه. برقراری ارتباط از ابزارهای مهم در مراقبت از بیمار محسوب میشود و در بخش های مراقبت ویژه از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا بسیاری از بیماران به دلایل بیماری یا درمانی قادر به برقراری ارتباط کلامی و تکلم نیستند.
روش کار. این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی با مشارکت 174 پرستار شاغل در بخش های ویژه که به روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند، انجام شد. داده ها به صورت خودگزارش دهی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. پرسشنامه دارای دو بخش دیدگاه در مورد برقراری ارتباط با بیماران غیرهوشیار یا هوشیار اینتوبه ناتوان در تلکم و عوامل مرتبط با عدم برقراری ارتباط با این بیماران بود که به یکی از دو شکل کاغذی یا الکترونیک در اختیار پرستاران واجد شرایط قرار گرفت. داده ها در نرمافزار SPSS نسخه26 با شاخص های آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون بررسی و تحلیل شدند.
یافته ها. نتایج نشان داد اکثریت واحدهای مورد پژوهش (94/3 درصد) درباره برقراری ارتباط با بیماران ناتوان در تکلم بستری در بخشهای مراقبت ویژه دیدگاه مثبت داشتند. همچنین، مشخص شد تعداد زیاد بیماران، بی علاقگی به کار در بخش مراقبت ویژه، حجم زیاد کارهای غیرتخصصی پرستاری، خستگی روانی و عدم تسلط به مهارت های ارتباطی، بیش از بقیه عوامل با عدم برقراری ارتباط با این بیماران مرتبط است.
نتیجه گیری. با توجه به دیدگاه مثبت پرستاران نسبت به برقراری ارتباط با بیماران غیرهوشیار یا هوشیار اینتوبه ناتوان در تلکم میتوان از این دیدگاه مثبت در جهت ارتقای عملکردهای ارتباطی پرستاران کمک گرفت. ضمن اینکه لازم است با اتخاذ تدابیر مدیریتی برای کنترل برخی عوامل مرتبط با عدم برقراری ارتباط با بیماران ناتوان در تکلم، به بهبود کیفیت و کمیت ارتباط با این بیماران، کمک نمود.
شیوا خالق پرست، لیلا عبدالکریمی، منیره کمالی، حمیدرضا پورعلی اکبر، معصومه رستمی، ندا شیرخانلو، حمیدرضا پاشا، فهیمه فرخ زاده، سمانه کریمیان، سعیده مظلوم زاده، دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه به بررسی ارتباط ابتلا به کووید-19 با ویژگیهای جمعیت شناختی کارکنان انستیتو قلب وعروق رجایی در 6 ماهه اول اپیدمی پرداخت.
زمینه. ویروس کووید-19 پ اولین بار در دسامبر 2019 در چین شناسایی شد و سپس به سرعت به سایر کشورها گسترش یافت. یکی از چالشهای دوران پاندمی کووید-19 مدیریت منابع انسانی بود که باعث شد مدیران اقداماتی برای مدیریت سلامت کارکنان در نظر بگیرند.
روش کار. این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی کارکنان انستیتو قلب وعروق شهید رجایی که در بازه زمانی اول اسفند 1398 لغایت 31 شهریور 1399 به کووید-19 مبتلا شده بودند انجام شد. مولفه های جمعیت شناختی و متغیرهای بهداشتی و بالینی بیماران با استفاده از پرونده بالینی، پرسش از افراد مبتلا و تماس تلفنی جمعآوری شد. تحلیل داده ها توسط نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام گردید.
یافته ها. در بازه زمانی ششماهه، تعداد 448 نفر با میانگین سنی 38/86 سال به کرونا مبتلا شدند. بیشترین تعداد افراد، زن (62/5 درصد) بودند و طی یک تا پنج روز پس از تماس با فرد بیمار دچار علائم بیماری شده بودند (67/1 درصد). همچنین، 48/4 درصد افراد از هر سه مورد ماسک، دستکش و فاصله گذاری اجتماعی برای حفاظت شخصی خود استفاده کرده بودند. تماس با فرد مبتلا به عنوان شایعترین روش انتقال بیماری مشخص شد. شایعترین علایم مبتلایان به ترتیب میالژی، ضعف و تب بود و تنها 3/5 درصد مبتلایان بستری شدند.
نتیجه گیری. بیشتر مبتلایان با وجود رعایت دستورات بهداشتی و حفاظت شخصی به کرونا مبتلا شدند. به نظر میرسد برای پیشگیری از ابتلا به بیماری کووید-19، علاوه بر رعایت دستورات بهداشتی، اقدام به واکسیناسیون همگانی نیز یک ضرورت مهم باشد. عواملی مانند تغییر سویه های ویروس و خستگی افراد در رعایت دستورالعمل های بهداشتی نیز در گسترش بیماری موثر است.
سحر تاوان، نحله پرندآور، رسول اسلامی اکبر، محسن حجت، محمد هاشم عبدی، دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر استفاده از تجهیزات حفاظت فردی مقابله با کووید -19 بر شاخصهای فیزیولوژیک و خستگی دانشجویان کارورز پرستاری پس از عملیات احیای قلبی ریوی انجام شد.
زمینه. مواجهه کارکنان حوزه سلامت با ترشحات تنفسی بیماران، آنها را در معرض ابتلا به عفونتها قرار می دهد. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی توسط پرستاران، با وجود ایجاد ایمنی، اغلب ناراحتکننده توصیف میشود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی تصادفی استفاده از تجهیزات حفاظت فردی به عنوان متغیر مستقل، و شاخصهای فیزیولوژیک (ضربان قلب، فشار خون، درصد اشباع اکسیژن، و درجه حرارت) و شاخص خستگی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. محیط پژوهش، مجموعه پراتیک دانشکده پرستاری جهرم بود. نمونه پژوهش شامل دانشجویان کارورز پرستاری بودند که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تخصیص یافتند. نمونه های گروه آزمون در حین انجام احیای قلبیریوی شبیه سازی شده از تجهیزات حفاظت فردی استفاده کردند، در حالیکه در گروه کنترل، عملیات احیای قلبیریوی شبیه سازی شده بدون استفاده از این تجهیزات انجام شد. دادههای مربوط به متغیرهای وابسته، در هر دو گروه، قبل و بعد از انجام مداخله جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد.
یافتهها. قبل از عملیات احیای قلبیریوی شبیه سازیشده، تفاوت معنی داری بین گروه آزمون و کنترل از نظر ضربان قلب، میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، درصد اشباع اکسیژن، تب و خستگی مشاهده نشد، اما پس از انجام عملیات احیای قلبیریوی شبیه سازیشده، میانگین ضربان قلب (0/0001P≤)، میانگین فشار خون سیستولیک (0/035=P)، میانگین درجه حرارت (0/0001P≤)، و میانگین نمره خستگی (0/0001P≤) بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود، اما میانگین درصد اشباع اکسیژن بین گروههای مورد مطالعه تفاوت معنیداری نداشت.
نتیجه گیری. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی در حین احیای قلبیریوی شبیه سازیشده میتواند بر شاخصهای فیزیولوژیک شامل فشارخون، نبض، درجه حرارت و خستگی کادر درمان اثر گذارد.
|
|
|
|
|
|