[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

ساقی غفوریان ابدی، فرهاد کامرانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

خلاصه

هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی مشارکت پرستاران در تصمیم گیری بالینی با پزشکان در بخش مراقبت ویژه انجام شد.

زمینه. با توجه به مسئولیت ها و گستردگی حیطه علمی پرستاری و لزوم تصمیم گیری های صحیح و حساس در خدمات پرستاری لازم است پرستاران قادر به قضاوت در موقعیت های خطیر بالینی و تصمیم گیری برای حفظ حیات در موقعیت های پیچیده باشند، بنابراین، مشارکت پرستاران بخش های مراقبت ویژه در تصمیم گیری، به علت حساس بودن این بخش ها لازمه این عملکرد است.

روش کار. دراین مطالعه توصیفی تحلیلی که به صورت مقطعی انجام شد، نمونه پژوهش، پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه مراکز بهداشتی درمانی آموزشی شهر رشت بودند. تعداد 110 پرستار با استفاده به روش سرشماری در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مشارکت در تصمیم گیری بالینی(PDAQ)به روش مصاحبه، گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون من ویتنی و کروس کالوالیس) تحلیل شدند.

یافته ها. بیشتر پرستاران شرکت کننده در تحقیق، مشارکت بالایی درتصمیم گیری بالینی داشتند. متغیرهای تاهل، علاقه جهت ادامه فعالیت در بخش مراقبت ویژه، داشتن پست مدیریتی، سابقه کار بالا و داشتن سابقه کار در بخش مراقبت ویژه از جمله موارد مرتبط با مشارکت بیشتر پرستاران در تصمیم گیری بالینی بودند.

نتیجه گیری. سابقه کار بالا در بخش مراقبت ویژه از جمله موثرترین عوامل بر مشارکت پرستاران در تصمیم گیری بالینی می باشد. بنابراین، انتظار می رود مدیران پرستاری از پرسنل بخش های مراقبت ویژه برای بخش های غیر ویژه جهت جابجایی استفاده نکنند.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA


معصومه ذاکری مقدم، حسین بهادری فر، زهرا عباسی، حمید حقانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

خلاصه

هدف. هدف این مطالعه بررسی تاثیر موسیقی درمانی بر معیارهای تهویه ای بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش های مراقبت ویژه بود.

زمینه. عوارض تهویه مکانیکی بیمار بسیار زیاد و قابل توجه می باشد. از جمله عواملی که در جداسازی بیمار از ونتیلاتور مورد توجه قرار می گیرند معیارهای تهویه ای هستند. موسیقی درمانی ممکن است بتواند با کاهش استرس و اضطراب باعث بهبود معیارهای تهویه ای و جداسازی بیمار از دستگاه تهویه مکانیکی شود.

روش کار. در این کارآزمایی بالینی کنترل شده، 70 بیمار بستری در بخ شهای مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی حضرت رسول اکرم (ص) بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه 35 نفره قرار گرفتند. در گروه آزمون، 30 دقیقه موسیقی آرامش بخش برای بیماران در دو نوبت صبح و بعد از ظهر در یک روز پخش شد. در گروه کنترل نیز به همین شکل در دو نوبت، و هر بار 30 دقیقه برای بیماران، بدون پخش موسیقی، هدفون گذاشته شد. در هر دو گروه، معیارهای تهویه ای، تعداد تنفس، ماکزیمم فشار راه هوایی و درصد اشباع اکسیژن خون شریانی ثبت شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 18 با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، کای دو، و بونفرونی انجام شد.

یافته ها. مقایسه روند تغییرات از دقیقه صفر تا 30 نشان داد که موسیقی درمانی باعث کاهش معنی دار میانگین تعداد تنفس در دقیقه می شود (0/001=P)، به این صورت که با گذشت زمان از شروع مداخله، میانگین تعداد تنفس با شیب زیاد کاهش پیدا کرد، در حالی که در گروه کنترل، میانگین تعداد تنفس با گذشت زمان کمی افزایش داشت. در گروه مداخله، فشار راه هوایی در دقیقه 30 (میانگین 17/30 با انحراف معیار 3/65) نسبت به لحظه صفر (میانگین 19/68 با انحراف معیار 3/64) از نظر آماری کاهش معنا دار داشت (0/001=P)، ولی در گروه کنترل فشار راه هوایی در دقیقه 30 نسبت به لحظه صفر کمی افزایش داشت. بین درصد اشباع اکسیژن شریانی گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی دار آماری یافت نشد (0/051=P).

نتیجه گیری: استفاده از موسیقی درمانی در بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش مراقبت های ویژه می تواند باعث کاهش تعداد تنفس در دقیقه و کاهش فشار راه هوایی شود و در نتیجه می تواند به کاهش کار تنفسی و جداسازی سریع تر بیمار از دستگاه تهویه مکانیکی کمک کند.


ژاله محمد علیها، طاهره نجفی قزلجه، فاطمه آغا حسینی، راهله رحمانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

خلاصه

هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر استنشاق توام اسانس اسطوخودوس، بابونه و بهار نارنج بر کاهش علائم حیاتی افراد با سندرم کرونری حاد انجام شد.

زمینه.بالا رفتن نبض، تنفس، و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در افراد با سندرم کرونری حاد سبب وخیم تر شدن حال بیمار می شود و استرس را در وی بالا می برد. استفاده از طب مکمل برای بهبود بیماری ها، با توجه به عوارض کم و هزینه نسبتا پایین، همواره مورد توجه پرستاران بوده است.

روش کار. مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی یک سوکور با گروه کنترل بود که در بیمارستان امام سجاد (ع) شهریار انجام شد. پس از کسب نامه کمیته اخلاق از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، 75 بیمار با تشخیص سندرم کرونری حاد در محدوده سنی 20 تا 80 سال، پس از امضاء رضایت نامه آگاهانه شرکت در پژوهش، وارد مطالعه شدند. این بیماران با استفاده از تخصیص تصادفی بلوک بندی سه تایی، به سه گروه آزمون، دارونما و کنترل تخصیص داده شدند (25 نفر در هر گروه). در گروه آزمون، بین ساعات 7 تا 8 شب، بر روی یک پد چشمی، دو قطره از رایحه چکانده و از بیمار درخواست می شد که پد را در کف دست در فاصله 5 سانتی متری بینی قرار دهد و 10 بار نفس عمیق بکشد. سپس، همان پد در کنار بالش بیمار تا صبح روز بعد قرار داده شد. در گروه دارونما، همین اقدام با استفاده از آب مقطر انجام شد، و در گروه کنترل اقدامی صورت نگرفت. علائم حیاتی بیماران قبل از مداخله، یک ساعت بعد از مداخله، و هر چهار ساعت تا صبح روز بعد اندازه گیری شد(جمعا شش نوبت). ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و ثبت علائم حیاتی بیمار بود که روایی محتوای آن  توسط گروهی از اساتید مورد تایید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با آزمون های کای اسکوئر، تی زوجی و آنالیز واریانس در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته ها. سه گروه مطالعه از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همگن بودند. مقایسه میانگین تعداد نبض، تنفس، و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک قبل از مداخله نشان داد که تفاوت معنی داری بین سه گروه مورد بررسی وجود ندارد. نتایج نشان داد که استفاده توام از سه رایحه موجب کاهش تعداد نبض، تنفس، فشارخون سیستولیک و فشار خون دیاستولیک در یک، چهار، هشت و دوازده ساعت پس از مداخله در گروه رایحه درمانی نسبت به قبل از مداخله شد.

نتیجه گیری. استفاده از رایحه به عنوان یک روش مکمل در افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد می تواند سبب کاهش نبض، تنفس، و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک شود. با توجه به عوارض کم و دسترسی راحت به این رایحه درمانی، این مداخله می تواند توسط پرستاران بخش مراقبت های ویژه یا خانواده بیماران به کار گرفته شود.


طاهره نجفی قزلجه، حجت اله صدقیان، فاطمه محدث اردبیلی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

خلاصه

هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر روش آرام سازی بنسون بر اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه انجام شد.

زمینه. اضطراب یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر پرستاران است که بر کیفیت مراقبت ارئه شده آنان به بیماران تاثیر قابل توجهی دارد. برخی مداخلات مکمل از جمله روش آرام سازی بنسون ممکن است بر اضطراب اثر بگذارد.

روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 63 پرستار بخش های مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی شهید رجایی تهران در سال 1394 انجام گرفت. نمونه ها به روشطبقه ای براساس بخش محل کار انتخاب شدند و تخصیص واحدهای پژوهش در دو گروه کنترل و مداخله به صورت تصادفی ساده صورت گرفت. روش آرام سازی بنسون توسط پرستاران در گروه آزمون به مدت 20 دقیقه، دوبار در روز با حداقل فاصله شش ساعت، برای دو هفته انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، تی مستقل، دقیق فیشر و آنالیز واریانس با اندازه های تکراری در نرم افزار SPSSنسخه 21 مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته ها. میانگین نمره اضطراب در گروه تحت آرام سازی بنسون قبل، یک و دو هفته بعد از مداخله به ترتیب، 42/19 با انحرف معیار 4/85، 43/67 با انحراف معیار 7/55، و 42/12 با انحراف معیار 6/12 بود. یک هفته بعد از مداخله، بین دو گروه از نظر اضطراب آشکار اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. میانگین نمره اضطراب آشکار پرستاران در گروه کنترل بیشتر از گروه آزمون بود (0/011=P). همچنین، بعد از دو هفته مداخله، میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل بیشتر از گروه تحت آرام سازی بنسون بود (0/0001≥P). در گروه تحت آرام سازی بنسون، میانگین نمره اضطراب، دو هفته بعد از مداخله به طور معنی داری کمتر از میانگین نمره اضطراب قبل از مداخله بود، در صورتی که میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل در طول زمان روند افزایشی داشت.

نتیجه گیری. اجرای روش آرام سازی بنسون می تواند موجب کاهش اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه شود. پیشنهاد می شود این روش به عنوان بخشی از برنامه های کاهش اضطراب پرستاران توسط مدیران و مسئولین مراکز درمانی مورد توجه قرار گیرد.


شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، مجید ملکی، نسیم نادری، بهروز قنبری، شیرین حسینی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی نظارت بالینی بر میزان ارائه آموزش به بیماران قلبی انجام شد.
زمینه. نظارت بالینی رابطه­ای متقابل بین پرستار و ناظر است که می تواند موجب توسعه مهارت های حرفه ای پرستار گردد.
روش کار. این مطالعه از نوع نیمه تجربی قبل-بعد بدون گروه کنترل است. روش نمونه گیری، احتمالی و به صورت طبقه بندی بود که با داشتن معیارهای ورود و خروج، تا رسیدن حجم نمونه به 300 نفر انجام شد. پژوهشگر با استفاده از فرم جمع آوری داده ها میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی و ثبت نمود. الگوی نظارت بالینی به عنوان مداخله این پژوهش، شامل برنامه ریزی، برگزاری جلسات ماهیانه با رابطین آموزش سلامت بخش­ها، ارائه آموزش­های طبقه بندی شده، اجرای نظارت بالینی روزانه، پیگیری­ها، مشخص نمودن نقاط ضعف پرستاران در حیطه ارائه آموزش به بیماران قلبی و انجام اقدامات اصلاحی به مدت یک سال به طور منظم و مستمر بود. سپس، پژوهشگر با استفاده از همان فرم، دوباره میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین، میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی کرد و نتایج قبل و بعد از اجرای مداخله را با یکدیگر مقایسه نمود. داده­ها با استفاده از روش­های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد.
یافته ها. پس از اجرای الگوی نظارت بالینی، میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران، در ابتدای بستری، حین بستری و زمان ترخیص، نسبت به قبل از مداخله به طور معنی داری افزایش یافت (001/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که بیماران بعد از اجرای الگوی نظارت بالینی، از آموزش های دریافت شده رضایت بیشتری دارند (001/0p<).
نتیجه گیری. نظارت مستمر و منظم، بر روند اجرای آموزش به بیمار نقش به­سزایی دارد. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار و نقش آن در بهبود وضعیت بیماری و ارتقای سلامتی، توصیه می شود برای پرستاران در زمینه آموزش به بیمار برنامه های مدیریتی و نظارتی در نظر گرفته شود.

آنولین اصلان، رویا خرمی، جلال رضایی، محمد گودرزی، زهرا عباسی دولت آبادی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی آخرین رویکردها و روش­های درمانی در پیشگیری و درمان ترومبوآمبولی وریدی در جراحی­های ارتوپدی انجام شد.
زمینه. ترومبوآمبولی وریدی از جمله عوارض رایج پس از جراحی­های بزرگ از جمله جراحی­های ارتوپدی است که می­توان از طریق درمان­های پیشگیرانه از بروز آن پیشگیری نمود.
یافته ­ها. خطر ترومبوآمبولی وریدی در طول جراحی، به ویژه جراحی­های ارتوپدی، که با عوارض و موارد مرگ قابل ملاحظه­ای همراه است افزایش زیادی داشته است. بدون پیشگیری، خطر ترومبوز وریدی و آمبولی ریوی افزایش چشمگیری خواهد داشت. ویژگی­های یک روش پیشگیری اولیه آن است که به آسانی مدیریت شود و بدون محدودیت و نیاز به مشاهدات آزمایشگاهی، ایمن و موثر واقع شود و مقرون ­به­ صرفه باشد.
نتیجه­ گیری. از معیارهای انتخاب یک عامل دارویی، علاوه بر عوارض جانبی آن و ترجیح بیمار، کارایی و ایمن بودن آن نیز است. استفاده از داروهای ضد انعقاد پروفیلاکسی در بیمارانی که تحت اعمال جراحی بزگ ارتوپدی قرار می­گیرند خطر ترومبوآمبولی وریدی را به­طور چشمگیری کاهش می­دهد، ولی به طور کامل برطرف نمیکند.

پویا فرخ نژاد افشار، پروین اشکانی راد، سارا حسینی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نگرش پرستاران بخش­های مراقبت ویژه نسبت به موانع و رفتارهای حمایتی ارائه مراقبت پایان زندگی در مرکز قلب و عروق شهید رجایی انجام شد.
زمینه. مراقبت­های پایان زندگی از جمله وظایف مهم پرستاری در بخش­ مراقبت ویژه است. بررسی دیدگاه پرستاران درباره رفتارهای حمایتی برای بیماران در حال مرگ به شناسایی بهتر این رفتارها و موانع آنها منجر خواهد شد.
روش کار. مطالعه حاضر مطالعه­ای توصیفی مقطعی است که در آن، 160 پرستار شاغل در بخش­های مراقبت ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجایی در سال 1395 به روش سرشماری انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از فرم جمع­آوری اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد نظرسنجی ملی پرستاران مراقبت­های ویژه درباره مراقبت پایان زندگی (NSCCNR-EOL) استفاده شد. داده­ها با استفاده از نرم­افزار SPSS  نسخه 22 تحلیل شدند.
یافته­ ها. مهمترین مانع در مراقبت پایان زندگی ”دوستان و خانواده­هایی که به طور مداوم از پرستار درخواست توضیح شرایط بیمار را دارند، به جای اینکه عضوی از خانواده بیمار جهت این امر تعیین شود“ بود که بالاترین نمره موانع (25) را دریافت نمود. در زمینه مراقبت حمایتی، ”جمع­آوری تمامی مدارک توسط منشی بخش جهت امضای خانواده قبل از ترک بخش“ بیشترین نمره (20) را دریافت کرد.
نتیجه ­گیری. بر اساس یافته ­های این پژوهش، از دیدگاه پرستاران، آموزش مناسب مراقبت پایان زندگی و مراقبت تسکینی به پرسنل کادر درمان، آموزش به خانواده­ها در مورد مسائل مرگ و مردن و توجه به مراقبت همه­جانبه از بیمار و خانواده آنها سبب بهبود مراقبت پایان زندگی از بیماران در حال مرگ می­شود.
 

مرضیه رضایی، شهرزاد غیاثوندیان، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه درک پزشکان و پرستاران از مراقبت بیهوده انجام شد.
زمینه. مراقبت بیهوده، مجموعه اقدامات بدون ایجاد شانس منطقی و معقول برای سود رسانی به بیمار است. تعیین درک از مفهوم بیهودگی، در کاهش موقعیت‌های منتج به  آن و تصمیم­گیری‌های پایان حیات ضروری است.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقایسه­ای مقطعی است که در آن، درک 114 پرستار و 57  پزشک شاغل در بخش‌های مراقبت ویژه بیمارستان­های منتخب دانشگاه علوم پزشکی شیراز در مورد مراقبت بیهوده مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفت. ابزار بررسی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته درک از مراقبت بیهوده بود که روایی و پایایی آن با نظر خبرگان، روش آزمون-باز آزمون و آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. روش نمونه­گیری، در دسترس و بر اساس معیارهای ورود به مطالعه بود. تحلیل داده­ها با آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSS نسخه 16  صورت گرفت.
یافته ­ها. میانگین کلی نمرات درک پرستاران و پزشکان، 29/77 با انحراف معیار 79/13 بود. میانگین نمره درک پرستاران از مراقبت بیهوده نسبت به پزشکان بیشتر بود (46/78 با انحراف معیار 4/14 در مقابل 91/74 با انحراف معیار 3/12)، اما تفاوت معنی­دار آماری از نظر میانگین نمره درک بین دو گروه وجود نداشت. بیشترین توافق دو گروه، در گویه ”ارتباطات ناکارآمد“ و ”شرکت ندادن کادر درمان در تصمیم­گیری“ بود. در مورد ”تنش زا بودن مراقبت بیهوده“، پرستاران تنش بیشتری را گزارش کردند و در این زمینه اختلاف معنادار آماری بین دو گروه وجود داشت.
نتیجه ­گیری. توافق در مورد مهمترین عوامل مؤثر بر درک از بیهودگی، بیانگر هم سو بودن درک پزشکان و پرستاران در این زمینه است. بالا بودن نمره درک در هر دو گروه و تنش­زا بودن مراقبت بیهوده برای پرستاران، آموزش مکانیسم‌های سازگاری با چنین موقعیت­هایی را ضروری می‌نماید.

محسن ضیائی فرد، علی صادقی، رسول فراست کیش، مصطفی فتاحی، مجید بصیرت، خدیجه هاشمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش بر بالین بیمار بر کیفیت عملکرد ساکشن در پرستاران شاغل در بخش مراقبت­های ویژه انجام شد.
زمینه. یکی از موثرترین اﻗﺪاﻣﺎت در بیماران تحت تهویه مکانیکی ﺳﺎﮐﺸﻦ ﮐﺮدن لوله تراشه به منظور جلوگیری از تجمع ترشحات ریوی مستعدکننده عفونت و ﭘﺎﮐﺴﺎزی راه ﻫﻮایﯽ است که توسط پرستاران بخش مراقبت­های ویژه انجام می­شود و چنانچه به روش صحیح صورت نگیرد با عوارض فروانی همراه خواهد بود.
روش کار. این پژوهش از نوع مداخله­ای نیمه­تجربی بود. نمونه پژوهش که شامل 54 نفر از پرستاران بخش­های مراقبت­ ویژه مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق رجائی شهر تهران بودند، به روش نمونه­گیری در دسترس و با توجه به معیارهای ورود انتخاب شدند و طی دو مرحله، قبل و بعد از مداخله، عملکرد پرستاران بر اساس چک­لیست بررسی شدند. پژوهشگر بر بالین بیمار به روش استاندارد و بر اساس چک­لیست ساکشن را انجام داد و همزمان به صورت نظری به تشریح روش پرداخت و به سوالات پرستاران در این زمینه پاسخ داد. فاصله زمانی بین سنجش عملکرد قبل و بعد از مداخله دو هفته بود.
یافته­ ها. مقایسه میانگین نمره عملکرد قبل، حین و بعد از انجام ساکشن لوله تراشه نشان­دهنده افزایش نمره عملکرد پرستاران پس از آموزش بود (0/0001P≤). شستن دست‌ها یا استفاده از محلول ضدعفونی‌کننده دست، تنها توسط 16 پرستار قبل از آموزش و توسط 35 نفر پس از آموزش انجام شد. استریل نگهداشتن کاتتر در مرحله حین ساکشن، قبل از آموزش به‌وسیله 28 پرستار رعایت گردید که پس از آموزش، 40 پرستار، مورد فوق را به‌درستی رعایت نمودند. مستندسازی انجام ساکشن و مشخصات ترشحات به روش صحیح در مرحله قبل و بعد از آموزش به ترتیب توسط 13 نفر و 34 نفر انجام گردید. تعداد 31 پرستار در مرحله قبل از آموزش، فقط در زمان خروج کاتتر از مکش دستگاه ساکشن استفاده نمودند که این تعداد پس از آموزش به 41 نفر افزایش یافت (0/05P<).
نتیجه­ گیری. با آموزش نحوه صحیح ساکشن راه هوایی به پرستاران بخش مراقبت­های ویژه می­توان عملکرد آنها را در مراحل قبل، حین و بعد  از انجام ساکشن لوله تراشه افزایش داد.

شیرین شیخی، نرگس صادقی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط استرس شغلی پرستاران بخش مراقبت ویژه با اضطراب کودکان آنها در بیمارستان شهید رحیمی شهرستان خرم آباد انجام شده است.
زمینه. تعارض ﮐﺎر ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﻨﺒﻊ اﺳﺘﺮﺳﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ اﻓﺮاد به ویژه پرستاران آن را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ و پیامدهای آن می‌تواند اعضای خانواده را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
روش کار. مطالعه‌ حاضر یک مطالعه‌ توصیفی همبستگی از نوع مقطعی است که جامعه آماری آن را کلیه‌ پرستاران شاغل در بخش­های مراقبت ویژه بیمارستان‌ شهید رحیمی شهرستان خرم آباد در نیمه اول سال 1396 تشکیل دادند. تعداد 150 پرستار از طریق سرشماری و بر اساس معیارهای ورود وارد مطالعه شدند. برای جمع ­آوری داده‌ها از سه پرسشنامه‌ مشخصات دموگرافیک پرستاران، اضطراب کودکان اسپنس نسخه والدین و پرسشنامه‌ استرس شغلی پرستاری تافت­گری و اندرسون استفاده گردید. داده‌ها در نرم‌ افزار SPSS نسخه 19 با استفاده از آزمون­های آماری اسمیرنوف کولموگروف، تی مستقل, همبستگی پیرسون، اسپیرمن و رگرسیون تحلیل شدند.
یافته ­ها. میانگین نمره استرس شغلی پرستاران، 75/61 با انحراف معیار 14/98 و میانگین نمره اضطراب کودکان آنها 77/04 با انحراف معیار 11/14 بود. آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین استرس شغلی والدین پرستار در بخش مراقبت ویژه و اضطراب کودکان آنها همبستگی مثبت و معنی­دار وجود دارد (0/214 r=؛0/008P=).
نتیجه ­گیری. با افزایش استرس شغلی پرستاران بخش مراقبت ویژه اضطراب کودکان آنها افزایش می­یابد. پیشنهاد می­شود زمینه برای کاهش استرس شغلی پرستاران فراهم گردد.

شیرین شیرالی، زهرا دشت‌بزرگی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر گروه­درمانی وجودی بر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی انجام شد.
زمینه. سالمندان مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی دارای مشکلات عمده‌ای در زمینه سلامت روان­شناختی هستند و یکی از روش‌های کاهش مشکلات روان­شناختی آنان، روش گروه­درمانی وجودی است.
روش کار. در این مطالعه نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل، از میان زنان سالمند مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی  مراجعه‌کننده به بیمارستان مهر شهر اهواز در سال 1397، 40 نفر با روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمون، 10 جلسه 60 دقیقه‌ای با روش گروه­درمانی وجودی آموزش دید و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه‌های تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، قرانگرانی و نگرانی سلامتی بودند. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آزمون‌های تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافته‌ها. نتایج نشان داد که در پیش‌آزمون، بین گروه‌ها از نظر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی تفاوت معنی­دار آماری وجود نداشت، اما در پس‌آزمون، بین دو گروه از نظر هر چهار متغیر تفاوت معنی‌دار آماری مشاهده شد، به این ترتیب که روش گروه­درمانی وجودی باعث افزایش تحمل پریشانی (0001/0P≤ ،158/52F=)، کاهش اضطراب وجودی (0001/0P≤ ،813/67F=)، فرانگرانی (0001/0P≤ ،766/59F=) و نگرانی سلامتی (0001/0P≤ ،475/60F=) در زنان سالمند مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی شد.
نتیجه‌گیری. گروه­درمانی وجودی بر افزایش تحمل پریشانی و کاهش اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماری‌های قلبی­عروقی تاثیر دارد. بنابراین، توصیه می‌شود که روان­شناسان بالینی و درمانگران از روش گروه­درمانی وجودی در کنار سایر روش‌های درمانی برای بهبود سلامت روان­شناختی آنان استفاده نمایند.

محمد عباسی، سید علی طبایی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش مروری با هدف تبیین علل تاخیر بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد در مراجعه به مراکز درمانی در ایران انجام شد.
زمینه. مطالعات نشان می­دهند بیماران با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد با تاخیر به مراکز درمانی مراجعه می­کنند، در حالی که تشخیص و درمان سریع بیماری، باعث کاهش موارد مرگ، بهبود عملکرد قلبی و از همه مهم­تر، بهبود پیش­آگهی بیمار می­شود.
روش کار. در این پژوهش مروری جهت جمع­آوری داده­ها از پایگاه داده­ایSID  برای یافتن متون منتشرشده به زبان فارسی از ابتدای سال  1380 تا سال 1398 استفاده شد. کلیدواژه­های مورد جستجو شامل انفارکتوس حاد میوکارد و تاخیر در مراجعه بود. بر اساس این جستجو، تعداد 15 مقاله فارسی مرتبط یافت شد که از این تعداد، 10 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، به این ترتیب که مقالاتی که دارای متن کامل قابل دسترس بودند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند.
یافته­ ها. مرور نظام­مند مقالات مرتبط با عوامل تاخیر در مراجعه بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد به مراکز درمانی شامل انتظار بهبودی خودبه­خودی، نسبت دادن بیماری به علل غیرقلبی، عدم اطلاع از علایم بیماری­های قلبی­عروقی، عدم توجه به علایم بیماری، مصرف خودسرانه دارو،  داشتن بیماری زمینه­ای مانند دیابت، کم بودن شدت درد در شروع بیماری، جنسیت، سن بالا، تحصیلات پایین، پایین بودن درآمد، محل سکونت، شروع علایم قلبی در طول شب،  اهمیت ندادن به درد، تنها بودن در زمان بروز حمله، وقوع علایم در نیمه شب تا صبح زود، فقدان سابقه قبلی از بیماری قلبی، مراجعه به پزشک عمومی، و شروع تدریجی علایم بود.
نتیجه ­گیری. نتایج مطالعه نشان داد مهمترین عوامل تاخیر مراجعه بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد در دسته عوامل فردی و درک نادرست از بیماری قرار می­گیرند. اعضای تیم درمان باید در افزایش آگاهی مردم درباره علایم و نشانه­های بیماری قلبی­عروقی تلاش نمایند.

علی حسین زاده، مهناز واردی کولایی، اسمعیل محمدنژاد، رسول رازنهان،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

هدف: این مطالعه به منظور بررسی کیفیت مراقبت پرستاری در بیماران در حال  احتضار از دیدگاه پرستاران مراقبت های ویژه انجام شد.
زمینه.ارزیابی کیفیت، بعنوان  یکی از ابزارهای مهم مدیریتی برای بهبود عملکرد پرستاری و دستیابی به ارتقاء کیفیت مراقبت های پرستاری است، بنابراین بررسی مداوم و مستمر آن همواره الزامی استخلاصه
هدف. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت مراقبت پرستاری در بیماران در حال احتضار از دیدگاه پرستاران مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. ارزیابی کیفیت به عنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریتی برای بهبود عملکرد پرستاری و دستیابی به ارتقای کیفیت مراقبت­های پرستاری است، بنابراین، بررسی آن به طور پیوسته الزامی است.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-توصیفی است که با نمونه­گیری در دسترس در 191 پرستار انجام شد. گردآوری داده­ها با استفاده از پرسشنامه­های مشخصات جمعیت­شناختی و پرسشنامه استاندارد کیفیت مراقبت پرستاری (Quality Patient Care Scale) که دارای 72 سوال در سه بعد روانی اجتماعی، جسمی، و ارتباطی بود انجام شد. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.
یافته­ها. میانگین نمره کیفیت مراقبت پایان زندگی در بعد روانی اجتماعی، 83/62 با انحراف معیار 8/62؛ در بعد ارتباطی، 85/36 با انحراف معیار 7/74؛ و در بعد جسمی، 92/23 با انحراف معیار 10/88 بود. همچنین، 81/7 درصد پرستاران کیفیت مراقبت­های پرستاری را در بعد  جسمی، 50/3 درصد پرستاران در بعد ارتباطی،  و 62 درصد در بعد روانی اجتماعی، مطلوب ارزیابی کردند. بین کیفیت مراقبت‌های پرستاری و گذراندن دوره آموزشی رابطه آماری معنی­داری وجود داشت (0/002P=).
نتیجه­گیری. وضعیت کیفیت مراقبت‌های پرستاری از دیدگاه پرستاران در کل مطلوب بود، اما تامین­کننده انتظارات بیماران در برخی ابعاد نیست. اتخاذ تدابیر و برنامه­های آموزشی جهت ارتقای ارتباط درمانی مناسب بین پرستار و بیمار و توجه به نیازهای روانی اجتماعی بیماران تا حد امکان می­تواند گامی موثر در ارتقای کیفیت مراقبت پایان زندگی باشد..
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-توصیفی که با نمونه گیری در دسترس در 191 پرستار انجام شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه استاندارد کیفیت مراقبت پرستاری Quality patient care scale  که دارای 72 سوال در سه بعد روانی اجتماعی، فیزیکی و ارتباطی انجام شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار ویرایش SPSS با ویرایش 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین کیفیت مراقبت پایان زندگی در بعد روانی اجتماعی 62/83 ±62/8، در بعد ارتباطی 36/85±74/7 و بعد فیزیکال 23/92 ±88/10 بوده است. 7/81 درصد پرستاران کیفیت مراقبت‌های پرستاری را در بعد  فیزیکی  و 3/50 درصد در بعد ارتباطی  و 62 درصد در بعد روانی اجتماعی مطلوب ارزیابی کردند. آزمون آماری نشان داد بین میزان کیفیت مراقبت‌های پرستاری با گذراندن دوره  آموزشی رابطه معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: وضعیت کیفیت مراقبت‌های پرستاری از دیدگاه پرستاران  در کل مطلوب است اما تامین­ کننده انتظارات بیماران در برخی ابعاد نمی­ باشد. اتخاذ تدابیر و برنامه های آموزشی جهت ارتقای ارتباط درمانی مناسب بین پرستار و بیمار و توجه به نیازهای روانی و اجتماعی بیماران تا حد امکان می تواند گامی موثر در ارتقاء کیفیت مراقبت پایان زندگی باشد.

محمد عباسی، سید علی طبایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این پژوهش مروری با هدف تبیین علل تاخیر بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد در مراجعه به مراکز درمانی در ایران انجام شد.
زمینه. مطالعات نشان می­دهند بیماران با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد با تاخیر به مراکز درمانی مراجعه می­کنند، در حالی که تشخیص و درمان سریع بیماری، باعث کاهش موارد مرگ، بهبود عملکرد قلبی و از همه مهم­تر، بهبود پیش­آگهی بیمار می­شود.
روش کار. در این پژوهش مروری جهت جمع­آوری داده­ها از پایگاه داده­ایSID  برای یافتن متون منتشرشده به زبان فارسی از ابتدای سال  1380 تا سال 1398 استفاده شد. کلیدواژه­های مورد جستجو شامل انفارکتوس حاد میوکارد و تاخیر در مراجعه بود. بر اساس این جستجو، تعداد 15 مقاله فارسی مرتبط یافت شد که از این تعداد، 10 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، به این ترتیب که مقالاتی که دارای متن کامل قابل دسترس بودند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند.
یافته­ ها. مرور نظام­مند مقالات مرتبط با عوامل تاخیر در مراجعه بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد به مراکز درمانی شامل انتظار بهبودی خودبه­خودی، نسبت دادن بیماری به علل غیرقلبی، عدم اطلاع از علایم بیماری­های قلبی­عروقی، عدم توجه به علایم بیماری، مصرف خودسرانه دارو،  داشتن بیماری زمینه­ای مانند دیابت، کم بودن شدت درد در شروع بیماری، جنسیت، سن بالا، تحصیلات پایین، پایین بودن درآمد، محل سکونت، شروع علایم قلبی در طول شب،  اهمیت ندادن به درد، تنها بودن در زمان بروز حمله، وقوع علایم در نیمه شب تا صبح زود، فقدان سابقه قبلی از بیماری قلبی، مراجعه به پزشک عمومی، و شروع تدریجی علایم بود.
نتیجه ­گیری. نتایج مطالعه نشان داد مهمترین عوامل تاخیر مراجعه بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد در دسته عوامل فردی و درک نادرست از بیماری قرار می­گیرند. اعضای تیم درمان باید در افزایش آگاهی مردم درباره علایم و نشانه­های بیماری قلبی­عروقی تلاش نمایند.

رقیه قنبرپور جویباری، فرشته عراقیان مجرد، سید محمود صمدیان کیا محله، هدایت جعفری،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مروری بر تاثیر موسیقی بر بیماران قلبی به عنوان یک روش غیر تهاجمی، غیر دارویی،  ارزان و فاقد عوارض جانبی انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی، یک بیماری شایع است که هر ساله جان بسیاری از افراد را می­گیرد. باتوجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش، با بررسی مطالعات گوناگون و منابع اطلاعاتی مختلف، اثر موسیقی درمانی بر بهبودی بیماران قلبی مورد توجه قرار گرفت.
روش کار. در این مطالعه که به صورت مرور روایتی انجام شد، مطالعات فارسی در پایگاههای داده­ای فارسی زبان مانند Magiran، SID، IranMedex با کلیدواژه ­های موسیقی درمانی، نارسایی قلبی، سندرم کرونری حاد، پرفشاری خون، هایپرتانسیون، جراحی قلب و جراحی قلب باز، و برای مطالعات به زبان انگلیسی از کلیدواژههای Hypertension، Acute Coronary Syndrome، Heart failure، Music therapy، Heart surgery، و Open heart surgery در پایگاه­های دادهای Scopus و PubMed استفاده شد. همچنین، جست­وجو در پایگاه Google Scholar به فارسی و انگلیسی انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل مقالات فارسی و انگلیسی بود که به بررسی موسیقی در بهبود بیماران قلبی پرداخته باشند. جهت بررسی مقالات، محدودیت زمانی در نظر گرفته نشد. معیارهای خروج شامل مقالاتی بود که دسترسی کامل به آنها میسر نبود.
یافته­. از تعداد 24 مقاله، بیشترین تعداد (10 مقاله) به بررسی موسیقی در بیماران دچار پرفشاری خون و بررسی تاثیر موسیقی بر علایم حیاتی بیماران قلبی (8 مقاله) پرداخته بود. یافته­ ها نشان داد تاثیر موسیقی بر بهبودی بیماران قلبی شامل افزایش درصد اشباع اکسی­ هموگلوبین، تسکین درد، کاهش اضطراب و افسردگی، بهبود کیفیت خواب و کاهش خستگی است. موسیقی بر روی متوسط فشار خون شریانی و تنفس تاثیری نداشت. در خصوص تاثیر موسیقی بر پرفشاری خون و ضربان قلب نتایج متناقض وجود داشت.
نتیجه­ گیری. با توجه به کاربرد آسان و بدون هزینه و عوارض این روش، پیشنهاد میشود تیم درمانی و به خصوص پرستاران از این روش غیر تهاجمی در مراقبت از بیماران قلبی استفاده نمایند.

نسیبه بارانی، فاطمه بهرام نژاد، خاطره سیلانی، فرشاد شریفی، آلن جکسون، بهزاد احسن،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی نقش تشنگی در بروز دلیریوم در بخش مراقبت­های ویژه انجام شد.
زمینه. دلیریوم، یک سندرم بالینی شایع در بیماران بستری در بخش­های مراقبت­ ویژه است و تقریبا یک سوم این بیماران را درگیر می­کند. دلیریوم یک پدیده چند عاملی است. یکی از مهمترین عواملی که نقش آن در بروز و پیشرفت دلیریوم مورد بحث قرار دارد، پدیده تشنگی است. 
روش کار. این مطالعه با جست­و­جو در پایگاه­های Magiran، SID،  Web of Science، Science Direct، PubMed،Scopus  و Up-to-date بدون محدودیت زمانی با کلیدواژه ­های ”تشنگی“، ”دهیدراتاسیون“، ”کم­آبی“، ”هایپراسمولاریتی“ و ”دلیریوم“ و معادل انگلیسی آنها انجام شد. از مجموع 55 مقاله، 17 مقاله توسط تیم تحقیق بررسی شد که در نهایت، پس از مطابقت دادن با معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت مقالات، تعداد 6 مقاله، وارد مطالعه شدند.
یافته­ ها. یافته های مطالعه حاضر نشان داد عدم رفع تشنگی برای بیش از 24 ساعت، عامل خطری برای بروز دلیریوم است. نقش کمبود مایعات در پاتوژنز دلیریوم کاملاً مشخص نیست، اما احتمالاً عواملی از جمله هایپوپرفیوژن بافتی (به ­ویژه در مغز و کلیه)، افزایش غلظت داروها یا متابولیت­های آنها در حجم­ های داخل عروقی تقلیل­ یافته، و کاهش عملکرد کلیوی در دفع و/یا متابولیسم داروها، در بروز دلیریوم دخیل باشند.
نتیجه­ گیری. براین اساس می­توان گفت، مطالعات در این زمینه بسیار کم هستند و به دلیل اهمیتی که مسئله دلیریوم و تشنگی در بیماران بخش مراقبت­های ویژه و به ویژه بیماران مسن دارد، باید در این زمینه مطالعات بیشتری صورت گیرد. همه این عوامل، لزوم توجه و مطالعات بیشتر در این زمینه را نشان می­ دهند.

سارا لطفیان، فاطمه کرمانی، پردیس مرادنژاد، هاله دادگستر، مریم طالبی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف مقایسه شیوع درد و ناتوانی گردن در پرستاران شاغل در بخش­های مراقبت ویژه با بخش­های دیگر انجام شد.
زمینه. پرستاری به عنوان یکی از ده شغلی که با عوارض اسکلتی و عضلانی همراه است شناخته می­شود. شیوع شکایت­ های مربوط به گردن و شانه در میان پرستاران دارای بار کاری فیزیکی بالا به طور قابل توجهی نسبت به پرستاران دارای بارکاری کم، بیشتر گزارش شده است. تاکنون مطالعات اندکی درباره مشکلات گردنی در پرستاران بخش­های مراقبت ویژه انجام شده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی مقایسه ­ای که به­ صورت مقطعی انجام شد، 40 پرستار از بخش­های مراقبت ویژه و 40 پرستار از بخش­های دیگر مجتمع آموزشی درمانی حضرت رسول اکرم(ص) تهران از طریق نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ­ها در هردو گروه با تکمیل فرم مشخصات دموگرافیک و دو پرسشنامه شاخص ناتوانی گردن (NDI) و مقیاس درد و ناتوانی گردن (NPDS) توسط شرکت­کنندگان صورت گرفت. داده ­ها در نرم افزار SPSS نسخه 22 و با استفاده از شاخص­ های توصیفی و آزمون­ های آماری مقایسه بین دو گروه بررسی شدند.
یافته ­ها. شیوع درد و ناتوانی گردنی (به ترتیب برحسب امتیاز پرسشنامه NDI و NPDS) در کل پرستاران 77/5 درصد و 60 درصد محاسبه شد؛ که به تفکیک در پرستاران بخش­های مراقبت ویژه، 90 درصد و70 درصد، و در پرستاران بخش­های دیگر، 65 درصد و 50 درصد بود. این اختلاف در نمره NDI از نظر آماری معنادار بود (0/014=P).
نتیجه­ گیری. شیوع درد گردن در پرستاران قابل ملاحظه بود که به نظر می­رسد مهم­ترین عامل آن، حجم بالای کار پرستاران باشد که رسیدگی به آن نیاز به اتخاذ تدابیر مناسب پیشگیرانه و کاهش بار فیزیکی کاری آنها دارد.

معصومه آقایی، زهرا رزاقی، معصومه ایمانی پور،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه پرستاران بخش ­های مراقبت ویژه نسبت به برقراری ارتباط با بیماران غیرهوشیار یا هوشیار اینتوبه فاقد توانایی تکلم انجام شد.
زمینه. برقراری ارتباط از ابزارهای مهم در مراقبت از بیمار محسوب می­شود و در بخش­ های مراقبت ویژه از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا بسیاری از بیماران به دلایل بیماری یا درمانی قادر به برقراری ارتباط کلامی و تکلم نیستند.
روش کار. این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی با مشارکت 174 پرستار شاغل در بخش­ های ویژه که به روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند، انجام شد. داده ­ها به­ صورت خودگزارش ­دهی با استفاده از پرسشنامه محقق­ ساخته جمع ­آوری شدند. پرسشنامه دارای دو بخش دیدگاه در مورد برقراری ارتباط با بیماران غیرهوشیار یا هوشیار اینتوبه ناتوان در تلکم و عوامل مرتبط با عدم برقراری ارتباط با این بیماران بود که به یکی از دو شکل کاغذی یا الکترونیک در اختیار پرستاران واجد شرایط قرار ­گرفت. داده ­ها در نرم­افزار SPSS نسخه26 با شاخص ­های آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون بررسی و تحلیل شدند.
یافته ­ها. نتایج نشان داد اکثریت واحدهای مورد پژوهش (94/3 درصد) درباره برقراری ارتباط با بیماران ناتوان در تکلم بستری در بخش­های مراقبت ویژه دیدگاه مثبت داشتند. همچنین، مشخص شد تعداد زیاد بیماران، بی ­علاقگی به کار در بخش مراقبت ویژه، حجم زیاد کارهای غیرتخصصی پرستاری، خستگی روانی و عدم تسلط به مهارت ­های ارتباطی، بیش از بقیه عوامل با عدم برقراری ارتباط با این بیماران مرتبط است.
نتیجه­ گیری. با توجه به دیدگاه مثبت پرستاران نسبت به برقراری ارتباط با بیماران غیرهوشیار یا هوشیار اینتوبه ناتوان در تلکم می­توان از این دیدگاه مثبت در جهت ارتقای عملکردهای ارتباطی پرستاران کمک گرفت. ضمن اینکه لازم است با اتخاذ تدابیر مدیریتی برای کنترل برخی عوامل مرتبط با عدم برقراری ارتباط با بیماران ناتوان در تکلم، به بهبود کیفیت و کمیت ارتباط با این بیماران، کمک نمود.

شیوا خالق پرست، لیلا عبدالکریمی، منیره کمالی، حمیدرضا پورعلی اکبر، معصومه رستمی، ندا شیرخانلو، حمیدرضا پاشا، فهیمه فرخ زاده، سمانه کریمیان، سعیده مظلوم زاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه به بررسی ارتباط ابتلا به کووید-19 با ویژگی­های جمعیت­ شناختی کارکنان انستیتو قلب­ وعروق رجایی در 6 ماهه اول اپیدمی پرداخت.
زمینه. ویروس کووید-19 پ اولین بار در دسامبر 2019 در چین شناسایی شد و سپس به سرعت به سایر کشورها گسترش یافت. یکی از چالش­های دوران پاندمی کووید-19 مدیریت منابع انسانی بود که باعث شد مدیران اقداماتی برای مدیریت سلامت کارکنان در نظر بگیرند.
روش کار. این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی کارکنان انستیتو قلب ­وعروق شهید رجایی که در بازه زمانی اول اسفند 1398 لغایت 31 شهریور 1399 به کووید-19 مبتلا شده بودند انجام شد. مولفه ­های جمعیت­ شناختی و متغیرهای بهداشتی و بالینی بیماران با استفاده از پرونده بالینی، پرسش از افراد مبتلا و تماس تلفنی جمع­آوری شد. تحلیل داده­ ها توسط نرم­افزار SPSS نسخه 22 انجام گردید.
یافته­ ها. در بازه زمانی شش­ماهه، تعداد  448 نفر با میانگین سنی 38/86 سال به کرونا مبتلا شدند. بیشترین تعداد افراد، زن (62/5 درصد) بودند و طی یک تا پنج روز پس از تماس با فرد بیمار دچار علائم بیماری شده بودند (67/1 درصد). همچنین، 48/4 درصد افراد از هر سه مورد ماسک، دستکش و فاصله­ گذاری اجتماعی برای حفاظت شخصی خود استفاده کرده بودند. تماس با فرد مبتلا به عنوان شایع­ترین روش انتقال بیماری مشخص شد. شایع­ترین علایم مبتلایان به ترتیب میالژی، ضعف و تب بود و تنها 3/5 درصد مبتلایان بستری شدند.
نتیجه­ گیری. بیشتر مبتلایان با وجود رعایت دستورات بهداشتی و حفاظت شخصی به کرونا مبتلا شدند. به نظر می­رسد برای پیشگیری از ابتلا به بیماری کووید-19، علاوه بر رعایت دستورات بهداشتی، اقدام به واکسیناسیون همگانی نیز یک ضرورت مهم باشد. عواملی مانند تغییر سویه­ های ویروس و خستگی افراد در رعایت دستورالعمل­ های بهداشتی نیز در گسترش بیماری موثر است. 

سحر تاوان، نحله پرندآور، رسول اسلامی اکبر، محسن حجت، محمد هاشم عبدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر استفاده از تجهیزات حفاظت فردی مقابله با کووید -19 بر شاخص­های فیزیولوژیک و خستگی دانشجویان کارورز پرستاری پس از عملیات احیای قلبی­ ریوی انجام شد.
زمینه. مواجهه کارکنان حوزه سلامت با ترشحات تنفسی بیماران، آنها را در معرض ابتلا به عفونت­ها قرار می­ دهد. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی توسط پرستاران، با وجود ایجاد ایمنی، اغلب ناراحت­کننده توصیف می­شود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی تصادفی­ استفاده از تجهیزات حفاظت فردی به عنوان متغیر مستقل، و شاخص­های فیزیولوژیک (ضربان قلب، فشار خون، درصد اشباع اکسیژن، و درجه حرارت) و شاخص خستگی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. محیط پژوهش، مجموعه پراتیک دانشکده پرستاری جهرم بود. نمونه پژوهش شامل دانشجویان کارورز پرستاری بودند که به ­روش سرشماری وارد مطالعه شدند و به ­صورت تصادفی به دو گروه آزمون (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تخصیص یافتند. نمونه­ های گروه آزمون در حین انجام احیای قلبی­ریوی شبیه ­سازی شده  از تجهیزات حفاظت فردی استفاده کردند، در حالی­که در گروه کنترل، عملیات احیای قلبی­ریوی شبیه­ سازی­ شده بدون استفاده از این تجهیزات انجام شد. داده­های مربوط به متغیرهای وابسته، در هر دو گروه، قبل و بعد از انجام مداخله جمع­ آوری شد. تحلیل داده ­ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم ­افزار SPSS نسخه 21 انجام شد.
یافته‌ها. قبل از عملیات احیای قلبی­ریوی شبیه ­سازی­شده، تفاوت معنی­ داری بین گروه آزمون و کنترل از نظر ضربان قلب، میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، درصد اشباع اکسیژن، تب و خستگی مشاهده نشد، اما پس از انجام عملیات احیای قلبی­ریوی شبیه­ سازی­شده، میانگین ضربان قلب (0/0001P≤)، میانگین فشار خون سیستولیک (0/035=P)، میانگین درجه حرارت (0/0001P≤)، و میانگین نمره خستگی (0/0001P≤) به­طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود، اما میانگین درصد اشباع اکسیژن بین گروه‌های مورد مطالعه تفاوت معنی‌داری نداشت.
نتیجه­ گیری. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی در حین احیای قلبی­ریوی شبیه­ سازی­شده می­تواند بر شاخص­های فیزیولوژیک شامل فشارخون، نبض، درجه حرارت و خستگی کادر درمان اثر گذارد.

صفحه 2 از 3     

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 48 queries by YEKTAWEB 4714