ناهید عقدائی، زهراسادات نوابی، رسول آذرفرین،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر به کارگیری ابزار اندازه گیری درد توسط پرستاران بر میزان مصرف داروهای ضد درد و رضایتمندی بیماران بعد از جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد.
زمینه. یکی از وظایف اصلی تیم درمانی در بخش مراقبت های ویژه، تسکین درد بیماران است. اینکه استفاده از ابزار اندازه گیری درد می
تواند اثرات مثبتی در انتخاب نوع داروی ضد درد و تنظیم دوز مورد نیاز در بیماران داشته باشد هنوز نیازمند پژوهش بیشتر است.
روش کار. در یک مطالعه تجربی به صورت کارآزمایی بالینی، 153 بیمار بستری در بخش مراقبت های ویژه به طور تصادفی در دو گروه آزمون (77 بیمار) و کنترل (76 بیمار) قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری و مدیریت درد توسط پرستاران به مدت 48 ساعت برای بیماران هوشیار استفاده شد. در گروه آزمون، تزریق داروی ضد درد بر اساس نمره شدت درد انجام شد. اقدامات معمول بخش برای گروه کنترل صورت گرفت. در هر دو گروه میزان مصرف داروهای ضد درد و رضایتمندی بیمار از تسکین درد ثبت شد. اطلاعات با نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، آزمون های مجذور کای، تی مستقل، من ویتنی یو و رگرسیون لجستیک مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها. نتـایج نشان داد که به کارگیری ابـزار اندازه گیری درد منجر به افزایش تعداد دریـافت کنندگان داروهای ضد درد و کاهش دوز دریافتی در طی 48 سـاعت اول پس از عمل در گروه آزمون شد. همچنین، میزان رضایتمندی از تسکین درد در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (0/0001p<).
نتیجه گیری. یافته های این مطالعه نشان دهنده تأثیر مطلوب استفاده از ابزار اندازهگیری درد در کنترل درد بیماران، استفاده صحیح و مناسب از مسکن ها، تجویز مقدار صحیح دارو بر اساس درد بیمار و افزایش رضایتمندی بیمار از تسکین درد میباشد. لذا اندازه گیری شدت درد بیماران با استفاده از ابزار اندازه گیری درد، قبل و بعد از دریافت داروهای ضد درد، در بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب توصیه می شود.
محمدرضا حیدری، علیرضا سلطان پور، محسن ناصری، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر بادرنجبویه بر افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس شریان کرونر انجام شد.
زمینه. با توجه به میزان بالای اختلالات عاطفی بعد از جراحی قلب ضروری است تا از مداخلات مختلف دارویی یا غیردارویی استفاده شود. با توجه به بروز عوارض جانبی بر اثر مصرف داروهای شیمیایی و تمایل روزافزون بیماران به طب سنتی ایرانی، می توان از گیاهان دارویی مانند بادرنجبویه که سابقه مصرف طولانی آن در متون کهن ایران وجود دارد استفاده کرد.
روش کار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 80 بیمار تحت جراحی بای پاس شریان کرونر به طور تصادفی به دو گروه دارو و دارونما تخصیص یافتند. ابزار گردآوری داده ها شامل برگه ثبت مشخصات دموگرافیک و بالینی و مقیاس HADS بود. انجام مداخله از روز اول بعد از عمل جراحی انجام گرفت، به این صورت که به هر بیمار به طور تصادفی کپسول حاوی 500 میلی گرم بادرنجبویه یا دارونما، 3 بار در روز داده شد. بعد از 7 روز، افسردگی بیماران در دو گروه اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری و توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. نتایج این مطالعه نشان داد بعد از انجام مداخله، داروی گیاهی بادرنجبویه موجب کاهش میزان افسردگی بیماران گروه دارو در مقایسه با گروه دارونما گردید (0/008=p).
نتیجه گیری. بر اساس یافته های مطالعه، بادرنجبویه میتواند افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس شریان کرونر را کاهش دهد.
میثم شعبانی، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف مرور پژوهش های انجام شده درباره چگونگی ایجاد و پیشرفت بیماری های قلبی عروقی در افراد افسرده انجام شد.
زمینه. بیماری های قلبی عروقی و افسردگی از جمله اختلالات رایج در جهان محسوب می شوند. مطالعات رابطه هم بروزی این دو اختلال را نشان داده اند، به طوری که افسردگی به عنوان عامل خطر ایجاد بیماری قلبی عروقی مطرح است.
روش کار. در این مطالعه مروری، اطلاعات مورد نیاز با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، PubMed، Springer، AHA journal، Biomed، Scope Med، Elsevier و WHO web page با استفاده از شکل فارسی و انگلیسی کلمات کلیدی افسردگی و بیماری قلبی عروقی، افسردگی و سیستم اندوتلیال، افسردگی و سیستم اتونوم، افسردی و سیستم ایمنی التهابی، افسردگی و عملکرد پلاکت، افسردگی و محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-فوق کلیه، و افسردگی در دوره قبل از زایمان به دست آمدند.
یافته ها. مکانیسم های پیشنهاد شده برای توضیح نقش افسردگی در ایجاد و پیشرفت بیماری های قلبی عروقی شامل اختلال در عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-فوق کلیه (HPA)، سیستم ایمنی-التهابی، سیستم اتونوم، پلاکت، سیستم اندوتلیال و تغییر الگوهای رفتاری (سندرم متابولیک) و افسردگی در دوره قبل از زایمان می باشند.
نتیجه گیری. یافته ها نشان می دهد که اختلال عملکرد محور HPA زمینه را برای شروع اختلال عملکرد سیستم اتونوم فراهم می کند. فرایند تشکیل پلاک آتروم و ترومبوز در اختلال عملکرد پلاکت، سیستم ایمنی التهابی و سیستم اندوتلیال سریع تر از دیگر مسیرهای تخریب پیش می روند. اختلال سیستم ایمنی التهابی نه تنها به واسطه افسردگی، بلکه به دنبال پیشرفت فرایند اختلال عملکرد سیستم اندوتلیال نیز ایجاد می شود. اطلاعات کاملی در مورد شدت افسردگی در ایجاد و پیشرفت بیماری قلبی عروقی وجود ندارد.
دکتر طاهره نجفی قزلجه، آقای حسین صالح زاده، دکتر فروغ رفیعی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف.این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر ماساژ سوئدی و
موسیقی ترجیحی بر اضطراب انجام شد.
زمینه. یکی از اهداف اقدامات پرستاری، فراهم کردن
آسایش بیماران است. بکارگیری درمان های مکمل از جمله ماساژ سوئدی و موسیقی ترجیحی بیمار
ممکن است در بهبود اضطراب موثر باشد.
روش کار. مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی با طرح
پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل در بیمارستان دکتر شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهراندر
سال های 1392 و 1393 انجام شد. در این پژوهش، در هر گروه (گروه های کنترل، ماساژ سوئدی
و موسیقی درمانی)،30 بیمار بستری مبتلا به نارسایی مزمن قلبی به روش در دسترس انتخاب
شدند. سپس بیماران با استفاده از روش تصادفی ساده در گروه ها تخصیص داده شدند. جهت
جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر استفاده شد. در گروه ماساژ،
ماساژ پشت به روش سوئدی با روغن بادام، هرروزبعد از زمان ملاقات به مدت 20 دقیقه درسهروز
متوالی انجام شد. درگروه موسیقی نیز برای هر بیمار بر حسب علاقه، دو مورد ازسه نوع
موسیقی بدون کلام کلاسیک، ملایم و سنتی ایرانی هر روز ازطریق ضبط صوت و هدفون به مدت 20 دقیقه در سه روز متوالی پخش شد. اضطراب آشکار
بیماران، هر روز قبل از مداخله و 15 دقیقه بعد از مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. داده
های جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSSنسخه 21 با آزمون های آماری
فیشر، آنالیز واریانس و تی زوج مستقل تحلیل شدند.
یافته ها. ماساژ سوئدی و موسیقی ترجیحی موجب کاهش
معنی دار اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلب شد، هر چند ماساژ سوئدی نسبت به
موسیقی ترجیحی اضطراب را بیشتر کاهش داد (0/0001≥p).
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد بیمارانی
که ماساژ سوئدی دریافت کردند، اضطراب کمتری داشتند. با توجه به اهمیت مدیریت اضطراب
در بیماران قلبی پیشنهاد می شود که در مراقبت این بیماران از ماساژ سوئدی استفاده گردد.
امیر حسین عبدی دورباشی، میترا ذوالفقاری، اعظم محمودی، عباس مهران،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این
مطالعه با هدف بررسی تاثیر به کارگیری ابزار ارزیابی خطر ابتلا به زخم فشاری
”بریدن“ بر عملکرد پرستاران بخش های مراقبت ویژه بود.
زمینه. مدیریت
زخم فشاری که پدیده ای شایع در بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه است،مشکل
است. بنابراین، استفاده از ابزارهای پیش بینی کننده زخم فشاری در این بیماران می
تواند به پیشگیری از بروز این پدیده کمک کند.
روش کار.
این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود و در سال 1392 روی 68 پرستار شاغل در بخش
های مراقبت ویژه داخلی و جنرال بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران
(بیمارستان های شریعتی و امام خمینی) انجام شد. پس از تعیین حجم نمونه و اخذ مجوز
از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی تهران، واحدهای پژوهش به صورت نمونه گیری در
دسترس و بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند. عملکرد پرستاران در پیشگیری از زخم
بستر بیمارانی مورد ارزیابی قرار گرفت که در زمان مطالعه در معرض خطر ابتلا به زخم
بستر بودند. بر اساس انتخاب تصادفی، بخش مراقبت ویژه یکی از بیمارستان ها به عنوان
گروه مداخله (به کارگیری ابزار بریدن) و بخش مراقبت ویژه بیمارستان دیگر به عنوان
گروه آزمون (بدون به کارگیری ابزار بریدن) در نظر گرفته شدند. در هر دو گروه پس از
جمعآوری مشخصات دموگرافیک واحدهای مورد پژوهش، عملکرد آنها در مدیریت بیماران در
معرض خطر ابتلا به زخم فشاری با استفاده از چک لیست مشاهده ای روا و پایا بررسی
شد. پس از جمع آوری داده ها، از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSSنسخه 19
استفاده شد.
یافته
ها. بین گروه های مطالعه از نظر مشخصات دموگرافیک اختلاف آماری
معناداری وجود نداشت. پس از مداخله، میانگین امتیاز عملکرد پرستاران در گروه
مداخله، 66/21 با انحراف معیار 0/47 و در گروه کنترل، 62/59 با انحراف معیار 1/31
بود (0/0001≥p). همه
افراد در گروه کنترل، در وضعیت مطلوب و در گروه مداخله، در وضعیت بسیار مطلوب قرار
داشتند.
نتیجه
گیری. به کارگیری ابزار ارزیابی خطر ابتلا به زخم فشاری ”بریدن“
می تواند حساسیت پرستاران را نسبت به احتمال ایجاد زخم در بیماران بخش های مراقبت
ویژه افزایش دهد و پرستار را تشویق به انجام اقدامات مراقبتی استاندارد و به دنبال
آن، پیشگیری از ایجاد زخم کند. پیشنهاد می شود از این ابزار جهت ارتقای کیفیت
مراقبت در بیماران در معرض خطر زخم فشاری استفاده شود.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
نسرین دلیری، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه به بررسی شایعترین بیماری جامعه سالمندان یعنی
بیماری های سیستم قلبی عروقی و انواع و علل آن می پردازد و روش های پیشگیری، تعدیل
و درمان بیماری را بررسی می کند.
زمینه. امروزه با افزایش سطح بهداشت و امید به زندگی، با پدیده
سالمندی و بیماری های مربوط به این دوره از زندگی روبرو هستیم. سالمندی و بیماری
های این دوره از زندگی سبب بالا رفتن هزینه های سیستم بهداشت و درمان شده است.
روش کار. این مطالعه مروری با جستجو در پایگاه
های اطلاعاتی Google Scholar،Elsevier
،PubMed ،PMC، و Springerدر بازه
زمانی سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ صورت گرفته است.
یافته ها. علاوه بر تاثیر پدیده پیری بر اندام
های بدن و به ویژه، سیستم قلبی عروق، عوامل زیادی بر شدت بیماری موثر است که از آن
جمله می توان به عوامل زیستی، عادات زندگی، عوامل خطر بیماری قلبی، بیماری های
زمینه ای، عوامل روحی و شخصیتی و عوامل اجتماعی اشاره کرد. با افزایش سن تغییراتی
در کلیه اندام ها و همچنین، در سیستم قلبی عروقی ایجاد می شود که غیرقابل توقف و
برگشت می باشند. این تغییرات باعث سختی، افزایش ضخامت و تنگی عروق می گردند. با
تنگی عروق، قلب با فشار و شدت بیشتری خون را پمپ می کند که به تبع آن، با گذشت
زمان، هایپرتروفی بطن چپ و افزایش فشار خون رخ می دهد. رشد و تکثیر سلولی دچار
اختلال می شود که در نتیجه آن، بافت فیبروز ایجاد می گردد و تولید ضربان و هدایت
الکتریکی قلب دچار مشکل می شود. با افزایش حجم بطن چپ و باریک شدن قطر داخلی عروق،
خون رسانی به قلب دچار مشکل می شود و ایسکمی اتفاق می افتد. بیماری های اولیه قلب
با پیشرفت، منجر به نارسایی قلبی غیر قابل برگشت می گردند که در افراد سالمند، سبب
ناتوانی، عدم تحمل فعالیت روزمره و مصرف داروهای متعدد، و در آخر، مرگ می شود. با
شناخت مکانیسم پیری و عوامل تشدید کننده و تعدیل کننده اختلالات قلبی عروقی می
توان تا حدودی روند آن را کند کرد و از عوارض نامطلوب پیشگیری نمود.
نتیجه گیری. سالمندی می تواند موجب بروز
اختلالات غیرقابل برگشت در سیستم قلبی عروقی شود که با تابلوی نارسایی قلبی مزمن
بروز می کند. با اصلاح شیوه زندگی می توان از بروز زودرس این پدیده جلوگیری کرد و
تا حدودی عوارض آن، مانند ناتوانی و مرگ را کاهش داد.
محسن تقدسی، لیلا قنبری افرا، منیره قنبری افرا، حمیدرضا گیلاسی، ،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف.
مطالعه حاضر با هدف بررسی رضایت جنسی بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونری انجام شد.
زمینه.
رابطه جنسی یک رابطه چند بعدی است که تحت تاثیر بسیاری از عوامل روانی، فردی و
اجتماعی قرار میگیرد. رضایتمندی از رابطه جنسی می تواند سبب استحکام بنیان
خانواده گردد.
روش کار.
این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی بر روی 254 بیمار مبتلا به سندرم حاد کرونری بستری
در بخش آنژیوگرافی بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1393 انجام گردید. نمونه
گیری به روش در دسترس صورت گرفت. دادهها با استفاده از پرسشنامه رضایت جنسی
لارسون جمع آوری شدند و با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر، تی مستقل و
رگرسیون خطی تحت نرم افزار SPSSنسخه
13 تحلیل شدند.
یافته ها.
میانگین نمره رضایت جنسی شرکت کنندگان، 101/7 با انحراف معیار 15/3 بود. میانگین
نمره رضایت جنسی مردان، 104/53 با انحراف معیار 9/8 و میانگین نمره رضایت جنسی
زنان، 98/94 با انحراف معیار 18/9 بود که دارای اختلاف آماری معنی دار بودند
(0/004=P). نتایج آزمون آماری رگرسیون خطی نشان داد ارتباط بین رضایت جنسی
و جنسیت با در نظر گرفتن سایر متغیرهای مخدوش کننده معنا دار است (0/026=P). سابقه دیابت (0/048=P)، مصرف سیگار (0/001=P)، و فشار خون بالا
(0/001=P) از عوامل تاثیرگذار بر این رابطه بودند.
نتیجه گیری.
نمره رضایت جنسی در مبتلایان به سندرم حاد کرونری در محدوده بالا بود. رضایتمندی
در مردان بیش تر از زنان بود. همچنین، سابقه بیماری دیابت، فشار خون بالا و مصرف
سیگار بر رضایت جنسی مبتلایان به سندرم حاد کرونری موثر است. پیشنهاد می شود
پرستاران نیازهای جنسی زنان مبتلا به سندرم حاد کرونری و افراد با سابقه بیماری
زمینه ای را در اولویت های برنامه ریزی های مراقبتی، آموزشی و حمایتی قرار دهند.
ساقی غفوریان ابدی، فرهاد کامرانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی مشارکت پرستاران در تصمیم گیری بالینی با پزشکان در بخش مراقبت ویژه انجام
شد.
زمینه.
با توجه به مسئولیت ها و گستردگی
حیطه علمی پرستاری و لزوم تصمیم گیری های صحیح و حساس در خدمات پرستاری لازم است
پرستاران قادر به قضاوت در موقعیت های خطیر بالینی و تصمیم گیری برای حفظ حیات در
موقعیت های پیچیده باشند، بنابراین، مشارکت پرستاران بخش های مراقبت ویژه در تصمیم
گیری، به علت حساس بودن این بخش ها لازمه این عملکرد است.
روش
کار. دراین مطالعه توصیفی
تحلیلی که به صورت مقطعی انجام شد، نمونه پژوهش، پرستاران شاغل در بخش های مراقبت
ویژه مراکز بهداشتی درمانی آموزشی شهر رشت بودند. تعداد 110 پرستار با استفاده به
روش سرشماری در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مشارکت در تصمیم
گیری بالینی(PDAQ)به روش مصاحبه، گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و
استنباطی (آزمون من ویتنی و کروس کالوالیس) تحلیل شدند.
یافته
ها. بیشتر پرستاران شرکت
کننده در تحقیق، مشارکت بالایی درتصمیم گیری بالینی داشتند. متغیرهای تاهل، علاقه
جهت ادامه فعالیت در بخش مراقبت ویژه، داشتن پست مدیریتی، سابقه کار بالا و داشتن
سابقه کار در بخش مراقبت ویژه از جمله موارد مرتبط با مشارکت بیشتر پرستاران در
تصمیم گیری بالینی بودند.
نتیجه
گیری. سابقه کار بالا در بخش مراقبت ویژه از جمله
موثرترین عوامل بر مشارکت پرستاران در تصمیم گیری بالینی می باشد. بنابراین،
انتظار می رود مدیران پرستاری از پرسنل بخش های مراقبت ویژه برای بخش های غیر ویژه
جهت جابجایی استفاده نکنند.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
معصومه ذاکری مقدم، حسین بهادری فر، زهرا عباسی، حمید حقانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه بررسی تاثیر موسیقی درمانی بر معیارهای تهویه ای بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش های مراقبت ویژه بود.
زمینه. عوارض تهویه مکانیکی بیمار بسیار زیاد و قابل توجه می باشد. از جمله عواملی که در جداسازی بیمار از ونتیلاتور مورد توجه قرار می گیرند معیارهای تهویه ای هستند. موسیقی درمانی ممکن است بتواند با کاهش استرس و اضطراب باعث بهبود معیارهای تهویه ای و جداسازی بیمار از دستگاه تهویه مکانیکی شود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی کنترل شده، 70 بیمار بستری در بخ شهای مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی حضرت رسول اکرم (ص) بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه 35 نفره قرار گرفتند. در گروه آزمون، 30 دقیقه موسیقی آرامش بخش برای بیماران در دو نوبت صبح و بعد از ظهر در یک روز پخش شد. در گروه کنترل نیز به همین شکل در دو نوبت، و هر بار 30 دقیقه برای بیماران، بدون پخش موسیقی، هدفون گذاشته شد. در هر دو گروه، معیارهای تهویه ای، تعداد تنفس، ماکزیمم فشار راه هوایی و درصد اشباع اکسیژن خون شریانی ثبت شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 18 با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، کای دو، و بونفرونی انجام شد.
یافته ها. مقایسه روند تغییرات از دقیقه صفر تا 30 نشان داد که موسیقی درمانی باعث کاهش معنی دار میانگین تعداد تنفس در دقیقه می شود (0/001=P)، به این صورت که با گذشت زمان از شروع مداخله، میانگین تعداد تنفس با شیب زیاد کاهش پیدا کرد، در حالی که در گروه کنترل، میانگین تعداد تنفس با گذشت زمان کمی افزایش داشت. در گروه مداخله، فشار راه هوایی در دقیقه 30 (میانگین 17/30 با انحراف معیار 3/65) نسبت به لحظه صفر (میانگین 19/68 با انحراف معیار 3/64) از نظر آماری کاهش معنا دار داشت (0/001=P)، ولی در گروه کنترل فشار راه هوایی در دقیقه 30 نسبت به لحظه صفر کمی افزایش داشت. بین درصد اشباع اکسیژن شریانی گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی دار آماری یافت نشد (0/051=P).
نتیجه گیری: استفاده از موسیقی درمانی در بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش مراقبت های ویژه می تواند باعث کاهش تعداد تنفس در دقیقه و کاهش فشار راه هوایی شود و در نتیجه می تواند به کاهش کار تنفسی و جداسازی سریع تر بیمار از دستگاه تهویه مکانیکی کمک کند.
ژاله محمد علیها، طاهره نجفی قزلجه، فاطمه آغا حسینی، راهله رحمانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر استنشاق توام اسانس اسطوخودوس، بابونه و بهار نارنج بر کاهش علائم حیاتی افراد با سندرم کرونری حاد انجام شد.
زمینه.بالا رفتن نبض، تنفس، و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در افراد با سندرم کرونری حاد سبب وخیم تر شدن حال بیمار می شود و استرس را در وی بالا می برد. استفاده از طب مکمل برای بهبود بیماری ها، با توجه به عوارض کم و هزینه نسبتا پایین، همواره مورد توجه پرستاران بوده است.
روش کار. مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی یک سوکور با گروه کنترل بود که در بیمارستان امام سجاد (ع) شهریار انجام شد. پس از کسب نامه کمیته اخلاق از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، 75 بیمار با تشخیص سندرم کرونری حاد در محدوده سنی 20 تا 80 سال، پس از امضاء رضایت نامه آگاهانه شرکت در پژوهش، وارد مطالعه شدند. این بیماران با استفاده از تخصیص تصادفی بلوک بندی سه تایی، به سه گروه آزمون، دارونما و کنترل تخصیص داده شدند (25 نفر در هر گروه). در گروه آزمون، بین ساعات 7 تا 8 شب، بر روی یک پد چشمی، دو قطره از رایحه چکانده و از بیمار درخواست می شد که پد را در کف دست در فاصله 5 سانتی متری بینی قرار دهد و 10 بار نفس عمیق بکشد. سپس، همان پد در کنار بالش بیمار تا صبح روز بعد قرار داده شد. در گروه دارونما، همین اقدام با استفاده از آب مقطر انجام شد، و در گروه کنترل اقدامی صورت نگرفت. علائم حیاتی بیماران قبل از مداخله، یک ساعت بعد از مداخله، و هر چهار ساعت تا صبح روز بعد اندازه گیری شد(جمعا شش نوبت). ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک و ثبت علائم حیاتی بیمار بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از اساتید مورد تایید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با آزمون های کای اسکوئر، تی زوجی و آنالیز واریانس در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. سه گروه مطالعه از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همگن بودند. مقایسه میانگین تعداد نبض، تنفس، و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک قبل از مداخله نشان داد که تفاوت معنی داری بین سه گروه مورد بررسی وجود ندارد. نتایج نشان داد که استفاده توام از سه رایحه موجب کاهش تعداد نبض، تنفس، فشارخون سیستولیک و فشار خون دیاستولیک در یک، چهار، هشت و دوازده ساعت پس از مداخله در گروه رایحه درمانی نسبت به قبل از مداخله شد.
نتیجه گیری. استفاده از رایحه به عنوان یک روش مکمل در افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد می تواند سبب کاهش نبض، تنفس، و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک شود. با توجه به عوارض کم و دسترسی راحت به این رایحه درمانی، این مداخله می تواند توسط پرستاران بخش مراقبت های ویژه یا خانواده بیماران به کار گرفته شود.
طاهره نجفی قزلجه، حجت اله صدقیان، فاطمه محدث اردبیلی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر روش آرام سازی بنسون بر اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. اضطراب یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر پرستاران است که بر کیفیت مراقبت ارئه شده آنان به بیماران تاثیر قابل توجهی دارد. برخی مداخلات مکمل از جمله روش آرام سازی بنسون ممکن است بر اضطراب اثر بگذارد.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 63 پرستار بخش های مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی شهید رجایی تهران در سال 1394 انجام گرفت. نمونه ها به روشطبقه ای براساس بخش محل کار انتخاب شدند و تخصیص واحدهای پژوهش در دو گروه کنترل و مداخله به صورت تصادفی ساده صورت گرفت. روش آرام سازی بنسون توسط پرستاران در گروه آزمون به مدت 20 دقیقه، دوبار در روز با حداقل فاصله شش ساعت، برای دو هفته انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، تی مستقل، دقیق فیشر و آنالیز واریانس با اندازه های تکراری در نرم افزار SPSSنسخه 21 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. میانگین نمره اضطراب در گروه تحت آرام سازی بنسون قبل، یک و دو هفته بعد از مداخله به ترتیب، 42/19 با انحرف معیار 4/85، 43/67 با انحراف معیار 7/55، و 42/12 با انحراف معیار 6/12 بود. یک هفته بعد از مداخله، بین دو گروه از نظر اضطراب آشکار اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. میانگین نمره اضطراب آشکار پرستاران در گروه کنترل بیشتر از گروه آزمون بود (0/011=P). همچنین، بعد از دو هفته مداخله، میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل بیشتر از گروه تحت آرام سازی بنسون بود (0/0001≥P). در گروه تحت آرام سازی بنسون، میانگین نمره اضطراب، دو هفته بعد از مداخله به طور معنی داری کمتر از میانگین نمره اضطراب قبل از مداخله بود، در صورتی که میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل در طول زمان روند افزایشی داشت.
نتیجه گیری. اجرای روش آرام سازی بنسون می تواند موجب کاهش اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه شود. پیشنهاد می شود این روش به عنوان بخشی از برنامه های کاهش اضطراب پرستاران توسط مدیران و مسئولین مراکز درمانی مورد توجه قرار گیرد.
شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، مجید ملکی، نسیم نادری، بهروز قنبری، شیرین حسینی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی نظارت بالینی بر میزان ارائه آموزش به بیماران قلبی انجام شد.
زمینه. نظارت بالینی رابطهای متقابل بین پرستار و ناظر است که می تواند موجب توسعه مهارت های حرفه ای پرستار گردد.
روش کار. این مطالعه از نوع نیمه تجربی قبل-بعد بدون گروه کنترل است. روش نمونه گیری، احتمالی و به صورت طبقه بندی بود که با داشتن معیارهای ورود و خروج، تا رسیدن حجم نمونه به 300 نفر انجام شد. پژوهشگر با استفاده از فرم جمع آوری داده ها میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی و ثبت نمود. الگوی نظارت بالینی به عنوان مداخله این پژوهش، شامل برنامه ریزی، برگزاری جلسات ماهیانه با رابطین آموزش سلامت بخشها، ارائه آموزشهای طبقه بندی شده، اجرای نظارت بالینی روزانه، پیگیریها، مشخص نمودن نقاط ضعف پرستاران در حیطه ارائه آموزش به بیماران قلبی و انجام اقدامات اصلاحی به مدت یک سال به طور منظم و مستمر بود. سپس، پژوهشگر با استفاده از همان فرم، دوباره میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین، میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی کرد و نتایج قبل و بعد از اجرای مداخله را با یکدیگر مقایسه نمود. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد.
یافته ها. پس از اجرای الگوی نظارت بالینی، میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران، در ابتدای بستری، حین بستری و زمان ترخیص، نسبت به قبل از مداخله به طور معنی داری افزایش یافت (001/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که بیماران بعد از اجرای الگوی نظارت بالینی، از آموزش های دریافت شده رضایت بیشتری دارند (001/0p<).
نتیجه گیری. نظارت مستمر و منظم، بر روند اجرای آموزش به بیمار نقش بهسزایی دارد. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار و نقش آن در بهبود وضعیت بیماری و ارتقای سلامتی، توصیه می شود برای پرستاران در زمینه آموزش به بیمار برنامه های مدیریتی و نظارتی در نظر گرفته شود.
آنولین اصلان، رویا خرمی، جلال رضایی، محمد گودرزی، زهرا عباسی دولت آبادی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی آخرین رویکردها و روشهای درمانی در پیشگیری و درمان ترومبوآمبولی وریدی در جراحیهای ارتوپدی انجام شد.
زمینه. ترومبوآمبولی وریدی از جمله عوارض رایج پس از جراحیهای بزرگ از جمله جراحیهای ارتوپدی است که میتوان از طریق درمانهای پیشگیرانه از بروز آن پیشگیری نمود.
یافته ها. خطر ترومبوآمبولی وریدی در طول جراحی، به ویژه جراحیهای ارتوپدی، که با عوارض و موارد مرگ قابل ملاحظهای همراه است افزایش زیادی داشته است. بدون پیشگیری، خطر ترومبوز وریدی و آمبولی ریوی افزایش چشمگیری خواهد داشت. ویژگیهای یک روش پیشگیری اولیه آن است که به آسانی مدیریت شود و بدون محدودیت و نیاز به مشاهدات آزمایشگاهی، ایمن و موثر واقع شود و مقرون به صرفه باشد.
نتیجه گیری. از معیارهای انتخاب یک عامل دارویی، علاوه بر عوارض جانبی آن و ترجیح بیمار، کارایی و ایمن بودن آن نیز است. استفاده از داروهای ضد انعقاد پروفیلاکسی در بیمارانی که تحت اعمال جراحی بزگ ارتوپدی قرار میگیرند خطر ترومبوآمبولی وریدی را بهطور چشمگیری کاهش میدهد، ولی به طور کامل برطرف نمیکند.
پویا فرخ نژاد افشار، پروین اشکانی راد، سارا حسینی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف: این مطالعه با هدف بررسی نگرش پرستاران بخشهای مراقبت ویژه نسبت به موانع و رفتارهای حمایتی ارائه مراقبت پایان زندگی در مرکز قلب و عروق شهید رجایی انجام شد.
زمینه. مراقبتهای پایان زندگی از جمله وظایف مهم پرستاری در بخش مراقبت ویژه است. بررسی دیدگاه پرستاران درباره رفتارهای حمایتی برای بیماران در حال مرگ به شناسایی بهتر این رفتارها و موانع آنها منجر خواهد شد.
روش کار. مطالعه حاضر مطالعهای توصیفی مقطعی است که در آن، 160 پرستار شاغل در بخشهای مراقبت ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجایی در سال 1395 به روش سرشماری انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از فرم جمعآوری اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد نظرسنجی ملی پرستاران مراقبتهای ویژه درباره مراقبت پایان زندگی (NSCCNR-EOL) استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند.
یافته ها. مهمترین مانع در مراقبت پایان زندگی ”دوستان و خانوادههایی که به طور مداوم از پرستار درخواست توضیح شرایط بیمار را دارند، به جای اینکه عضوی از خانواده بیمار جهت این امر تعیین شود“ بود که بالاترین نمره موانع (25) را دریافت نمود. در زمینه مراقبت حمایتی، ”جمعآوری تمامی مدارک توسط منشی بخش جهت امضای خانواده قبل از ترک بخش“ بیشترین نمره (20) را دریافت کرد.
نتیجه گیری. بر اساس یافته های این پژوهش، از دیدگاه پرستاران، آموزش مناسب مراقبت پایان زندگی و مراقبت تسکینی به پرسنل کادر درمان، آموزش به خانوادهها در مورد مسائل مرگ و مردن و توجه به مراقبت همهجانبه از بیمار و خانواده آنها سبب بهبود مراقبت پایان زندگی از بیماران در حال مرگ میشود.
مرضیه رضایی، شهرزاد غیاثوندیان، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه درک پزشکان و پرستاران از مراقبت بیهوده انجام شد.
زمینه. مراقبت بیهوده، مجموعه اقدامات بدون ایجاد شانس منطقی و معقول برای سود رسانی به بیمار است. تعیین درک از مفهوم بیهودگی، در کاهش موقعیتهای منتج به آن و تصمیمگیریهای پایان حیات ضروری است.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقایسهای مقطعی است که در آن، درک 114 پرستار و 57 پزشک شاغل در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی شیراز در مورد مراقبت بیهوده مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفت. ابزار بررسی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته درک از مراقبت بیهوده بود که روایی و پایایی آن با نظر خبرگان، روش آزمون-باز آزمون و آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. روش نمونهگیری، در دسترس و بر اساس معیارهای ورود به مطالعه بود. تحلیل دادهها با آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSS نسخه 16 صورت گرفت.
یافته ها. میانگین کلی نمرات درک پرستاران و پزشکان، 29/77 با انحراف معیار 79/13 بود. میانگین نمره درک پرستاران از مراقبت بیهوده نسبت به پزشکان بیشتر بود (46/78 با انحراف معیار 4/14 در مقابل 91/74 با انحراف معیار 3/12)، اما تفاوت معنیدار آماری از نظر میانگین نمره درک بین دو گروه وجود نداشت. بیشترین توافق دو گروه، در گویه ”ارتباطات ناکارآمد“ و ”شرکت ندادن کادر درمان در تصمیمگیری“ بود. در مورد ”تنش زا بودن مراقبت بیهوده“، پرستاران تنش بیشتری را گزارش کردند و در این زمینه اختلاف معنادار آماری بین دو گروه وجود داشت.
نتیجه گیری. توافق در مورد مهمترین عوامل مؤثر بر درک از بیهودگی، بیانگر هم سو بودن درک پزشکان و پرستاران در این زمینه است. بالا بودن نمره درک در هر دو گروه و تنشزا بودن مراقبت بیهوده برای پرستاران، آموزش مکانیسمهای سازگاری با چنین موقعیتهایی را ضروری مینماید.
محسن ضیائی فرد، علی صادقی، رسول فراست کیش، مصطفی فتاحی، مجید بصیرت، خدیجه هاشمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش بر بالین بیمار بر کیفیت عملکرد ساکشن در پرستاران شاغل در بخش مراقبتهای ویژه انجام شد.
زمینه. یکی از موثرترین اﻗﺪاﻣﺎت در بیماران تحت تهویه مکانیکی ﺳﺎﮐﺸﻦ ﮐﺮدن لوله تراشه به منظور جلوگیری از تجمع ترشحات ریوی مستعدکننده عفونت و ﭘﺎﮐﺴﺎزی راه ﻫﻮایﯽ است که توسط پرستاران بخش مراقبتهای ویژه انجام میشود و چنانچه به روش صحیح صورت نگیرد با عوارض فروانی همراه خواهد بود.
روش کار. این پژوهش از نوع مداخلهای نیمهتجربی بود. نمونه پژوهش که شامل 54 نفر از پرستاران بخشهای مراقبت ویژه مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق رجائی شهر تهران بودند، به روش نمونهگیری در دسترس و با توجه به معیارهای ورود انتخاب شدند و طی دو مرحله، قبل و بعد از مداخله، عملکرد پرستاران بر اساس چکلیست بررسی شدند. پژوهشگر بر بالین بیمار به روش استاندارد و بر اساس چکلیست ساکشن را انجام داد و همزمان به صورت نظری به تشریح روش پرداخت و به سوالات پرستاران در این زمینه پاسخ داد. فاصله زمانی بین سنجش عملکرد قبل و بعد از مداخله دو هفته بود.
یافته ها. مقایسه میانگین نمره عملکرد قبل، حین و بعد از انجام ساکشن لوله تراشه نشاندهنده افزایش نمره عملکرد پرستاران پس از آموزش بود (0/0001P≤). شستن دستها یا استفاده از محلول ضدعفونیکننده دست، تنها توسط 16 پرستار قبل از آموزش و توسط 35 نفر پس از آموزش انجام شد. استریل نگهداشتن کاتتر در مرحله حین ساکشن، قبل از آموزش بهوسیله 28 پرستار رعایت گردید که پس از آموزش، 40 پرستار، مورد فوق را بهدرستی رعایت نمودند. مستندسازی انجام ساکشن و مشخصات ترشحات به روش صحیح در مرحله قبل و بعد از آموزش به ترتیب توسط 13 نفر و 34 نفر انجام گردید. تعداد 31 پرستار در مرحله قبل از آموزش، فقط در زمان خروج کاتتر از مکش دستگاه ساکشن استفاده نمودند که این تعداد پس از آموزش به 41 نفر افزایش یافت (0/05P<).
نتیجه گیری. با آموزش نحوه صحیح ساکشن راه هوایی به پرستاران بخش مراقبتهای ویژه میتوان عملکرد آنها را در مراحل قبل، حین و بعد از انجام ساکشن لوله تراشه افزایش داد.
شیرین شیخی، نرگس صادقی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط استرس شغلی پرستاران بخش مراقبت ویژه با اضطراب کودکان آنها در بیمارستان شهید رحیمی شهرستان خرم آباد انجام شده است.
زمینه. تعارض ﮐﺎر ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﻨﺒﻊ اﺳﺘﺮﺳﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ اﻓﺮاد به ویژه پرستاران آن را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و پیامدهای آن میتواند اعضای خانواده را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
روش کار. مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی از نوع مقطعی است که جامعه آماری آن را کلیه پرستاران شاغل در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستان شهید رحیمی شهرستان خرم آباد در نیمه اول سال 1396 تشکیل دادند. تعداد 150 پرستار از طریق سرشماری و بر اساس معیارهای ورود وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری دادهها از سه پرسشنامه مشخصات دموگرافیک پرستاران، اضطراب کودکان اسپنس نسخه والدین و پرسشنامه استرس شغلی پرستاری تافتگری و اندرسون استفاده گردید. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 19 با استفاده از آزمونهای آماری اسمیرنوف کولموگروف، تی مستقل, همبستگی پیرسون، اسپیرمن و رگرسیون تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره استرس شغلی پرستاران، 75/61 با انحراف معیار 14/98 و میانگین نمره اضطراب کودکان آنها 77/04 با انحراف معیار 11/14 بود. آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین استرس شغلی والدین پرستار در بخش مراقبت ویژه و اضطراب کودکان آنها همبستگی مثبت و معنیدار وجود دارد (0/214 r=؛0/008P=).
نتیجه گیری. با افزایش استرس شغلی پرستاران بخش مراقبت ویژه اضطراب کودکان آنها افزایش مییابد. پیشنهاد میشود زمینه برای کاهش استرس شغلی پرستاران فراهم گردد.
شیرین شیرالی، زهرا دشتبزرگی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر گروهدرمانی وجودی بر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی انجام شد.
زمینه. سالمندان مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی دارای مشکلات عمدهای در زمینه سلامت روانشناختی هستند و یکی از روشهای کاهش مشکلات روانشناختی آنان، روش گروهدرمانی وجودی است.
روش کار. در این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل، از میان زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی مراجعهکننده به بیمارستان مهر شهر اهواز در سال 1397، 40 نفر با روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمون، 10 جلسه 60 دقیقهای با روش گروهدرمانی وجودی آموزش دید و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش، پرسشنامههای تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، قرانگرانی و نگرانی سلامتی بودند. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آزمونهای تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافتهها. نتایج نشان داد که در پیشآزمون، بین گروهها از نظر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت، اما در پسآزمون، بین دو گروه از نظر هر چهار متغیر تفاوت معنیدار آماری مشاهده شد، به این ترتیب که روش گروهدرمانی وجودی باعث افزایش تحمل پریشانی (0001/0P≤ ،158/52F=)، کاهش اضطراب وجودی (0001/0P≤ ،813/67F=)، فرانگرانی (0001/0P≤ ،766/59F=) و نگرانی سلامتی (0001/0P≤ ،475/60F=) در زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی شد.
نتیجهگیری. گروهدرمانی وجودی بر افزایش تحمل پریشانی و کاهش اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی تاثیر دارد. بنابراین، توصیه میشود که روانشناسان بالینی و درمانگران از روش گروهدرمانی وجودی در کنار سایر روشهای درمانی برای بهبود سلامت روانشناختی آنان استفاده نمایند.
محمد عباسی، سید علی طبایی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش مروری با هدف تبیین علل تاخیر بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد در مراجعه به مراکز درمانی در ایران انجام شد.
زمینه. مطالعات نشان میدهند بیماران با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد با تاخیر به مراکز درمانی مراجعه میکنند، در حالی که تشخیص و درمان سریع بیماری، باعث کاهش موارد مرگ، بهبود عملکرد قلبی و از همه مهمتر، بهبود پیشآگهی بیمار میشود.
روش کار. در این پژوهش مروری جهت جمعآوری دادهها از پایگاه دادهایSID برای یافتن متون منتشرشده به زبان فارسی از ابتدای سال 1380 تا سال 1398 استفاده شد. کلیدواژههای مورد جستجو شامل انفارکتوس حاد میوکارد و تاخیر در مراجعه بود. بر اساس این جستجو، تعداد 15 مقاله فارسی مرتبط یافت شد که از این تعداد، 10 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، به این ترتیب که مقالاتی که دارای متن کامل قابل دسترس بودند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. مرور نظاممند مقالات مرتبط با عوامل تاخیر در مراجعه بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد به مراکز درمانی شامل انتظار بهبودی خودبهخودی، نسبت دادن بیماری به علل غیرقلبی، عدم اطلاع از علایم بیماریهای قلبیعروقی، عدم توجه به علایم بیماری، مصرف خودسرانه دارو، داشتن بیماری زمینهای مانند دیابت، کم بودن شدت درد در شروع بیماری، جنسیت، سن بالا، تحصیلات پایین، پایین بودن درآمد، محل سکونت، شروع علایم قلبی در طول شب، اهمیت ندادن به درد، تنها بودن در زمان بروز حمله، وقوع علایم در نیمه شب تا صبح زود، فقدان سابقه قبلی از بیماری قلبی، مراجعه به پزشک عمومی، و شروع تدریجی علایم بود.
نتیجه گیری. نتایج مطالعه نشان داد مهمترین عوامل تاخیر مراجعه بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد در دسته عوامل فردی و درک نادرست از بیماری قرار میگیرند. اعضای تیم درمان باید در افزایش آگاهی مردم درباره علایم و نشانههای بیماری قلبیعروقی تلاش نمایند.
علی حسین زاده، مهناز واردی کولایی، اسمعیل محمدنژاد، رسول رازنهان،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف: این مطالعه به منظور بررسی کیفیت مراقبت پرستاری در بیماران در حال احتضار از دیدگاه پرستاران مراقبت های ویژه انجام شد.
زمینه.ارزیابی کیفیت، بعنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریتی برای بهبود عملکرد پرستاری و دستیابی به ارتقاء کیفیت مراقبت های پرستاری است، بنابراین بررسی مداوم و مستمر آن همواره الزامی استخلاصه
هدف. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت مراقبت پرستاری در بیماران در حال احتضار از دیدگاه پرستاران مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. ارزیابی کیفیت به عنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریتی برای بهبود عملکرد پرستاری و دستیابی به ارتقای کیفیت مراقبتهای پرستاری است، بنابراین، بررسی آن به طور پیوسته الزامی است.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-توصیفی است که با نمونهگیری در دسترس در 191 پرستار انجام شد. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامههای مشخصات جمعیتشناختی و پرسشنامه استاندارد کیفیت مراقبت پرستاری (Quality Patient Care Scale) که دارای 72 سوال در سه بعد روانی اجتماعی، جسمی، و ارتباطی بود انجام شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.
یافتهها. میانگین نمره کیفیت مراقبت پایان زندگی در بعد روانی اجتماعی، 83/62 با انحراف معیار 8/62؛ در بعد ارتباطی، 85/36 با انحراف معیار 7/74؛ و در بعد جسمی، 92/23 با انحراف معیار 10/88 بود. همچنین، 81/7 درصد پرستاران کیفیت مراقبتهای پرستاری را در بعد جسمی، 50/3 درصد پرستاران در بعد ارتباطی، و 62 درصد در بعد روانی اجتماعی، مطلوب ارزیابی کردند. بین کیفیت مراقبتهای پرستاری و گذراندن دوره آموزشی رابطه آماری معنیداری وجود داشت (0/002P=).
نتیجهگیری. وضعیت کیفیت مراقبتهای پرستاری از دیدگاه پرستاران در کل مطلوب بود، اما تامینکننده انتظارات بیماران در برخی ابعاد نیست. اتخاذ تدابیر و برنامههای آموزشی جهت ارتقای ارتباط درمانی مناسب بین پرستار و بیمار و توجه به نیازهای روانی اجتماعی بیماران تا حد امکان میتواند گامی موثر در ارتقای کیفیت مراقبت پایان زندگی باشد..
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-توصیفی که با نمونه گیری در دسترس در 191 پرستار انجام شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه استاندارد کیفیت مراقبت پرستاری Quality patient care scale که دارای 72 سوال در سه بعد روانی – اجتماعی، فیزیکی و ارتباطی انجام شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار ویرایش SPSS با ویرایش 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین کیفیت مراقبت پایان زندگی در بعد روانی اجتماعی 62/83 ±62/8، در بعد ارتباطی 36/85±74/7 و بعد فیزیکال 23/92 ±88/10 بوده است. 7/81 درصد پرستاران کیفیت مراقبتهای پرستاری را در بعد فیزیکی و 3/50 درصد در بعد ارتباطی و 62 درصد در بعد روانی اجتماعی مطلوب ارزیابی کردند. آزمون آماری نشان داد بین میزان کیفیت مراقبتهای پرستاری با گذراندن دوره آموزشی رابطه معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: وضعیت کیفیت مراقبتهای پرستاری از دیدگاه پرستاران در کل مطلوب است اما تامین کننده انتظارات بیماران در برخی ابعاد نمی باشد. اتخاذ تدابیر و برنامه های آموزشی جهت ارتقای ارتباط درمانی مناسب بین پرستار و بیمار و توجه به نیازهای روانی و اجتماعی بیماران تا حد امکان می تواند گامی موثر در ارتقاء کیفیت مراقبت پایان زندگی باشد.