54 نتیجه برای پرستار
علی حسین زاده، مهناز واردی کولایی، اسمعیل محمدنژاد، رسول رازنهان،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف: این مطالعه به منظور بررسی کیفیت مراقبت پرستاری در بیماران در حال احتضار از دیدگاه پرستاران مراقبت های ویژه انجام شد.
زمینه.ارزیابی کیفیت، بعنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریتی برای بهبود عملکرد پرستاری و دستیابی به ارتقاء کیفیت مراقبت های پرستاری است، بنابراین بررسی مداوم و مستمر آن همواره الزامی استخلاصه
هدف. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت مراقبت پرستاری در بیماران در حال احتضار از دیدگاه پرستاران مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. ارزیابی کیفیت به عنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریتی برای بهبود عملکرد پرستاری و دستیابی به ارتقای کیفیت مراقبتهای پرستاری است، بنابراین، بررسی آن به طور پیوسته الزامی است.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-توصیفی است که با نمونهگیری در دسترس در 191 پرستار انجام شد. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامههای مشخصات جمعیتشناختی و پرسشنامه استاندارد کیفیت مراقبت پرستاری (Quality Patient Care Scale) که دارای 72 سوال در سه بعد روانی اجتماعی، جسمی، و ارتباطی بود انجام شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.
یافتهها. میانگین نمره کیفیت مراقبت پایان زندگی در بعد روانی اجتماعی، 83/62 با انحراف معیار 8/62؛ در بعد ارتباطی، 85/36 با انحراف معیار 7/74؛ و در بعد جسمی، 92/23 با انحراف معیار 10/88 بود. همچنین، 81/7 درصد پرستاران کیفیت مراقبتهای پرستاری را در بعد جسمی، 50/3 درصد پرستاران در بعد ارتباطی، و 62 درصد در بعد روانی اجتماعی، مطلوب ارزیابی کردند. بین کیفیت مراقبتهای پرستاری و گذراندن دوره آموزشی رابطه آماری معنیداری وجود داشت (0/002P=).
نتیجهگیری. وضعیت کیفیت مراقبتهای پرستاری از دیدگاه پرستاران در کل مطلوب بود، اما تامینکننده انتظارات بیماران در برخی ابعاد نیست. اتخاذ تدابیر و برنامههای آموزشی جهت ارتقای ارتباط درمانی مناسب بین پرستار و بیمار و توجه به نیازهای روانی اجتماعی بیماران تا حد امکان میتواند گامی موثر در ارتقای کیفیت مراقبت پایان زندگی باشد..
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی-توصیفی که با نمونه گیری در دسترس در 191 پرستار انجام شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه استاندارد کیفیت مراقبت پرستاری Quality patient care scale که دارای 72 سوال در سه بعد روانی – اجتماعی، فیزیکی و ارتباطی انجام شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار ویرایش SPSS با ویرایش 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین کیفیت مراقبت پایان زندگی در بعد روانی اجتماعی 62/83 ±62/8، در بعد ارتباطی 36/85±74/7 و بعد فیزیکال 23/92 ±88/10 بوده است. 7/81 درصد پرستاران کیفیت مراقبتهای پرستاری را در بعد فیزیکی و 3/50 درصد در بعد ارتباطی و 62 درصد در بعد روانی اجتماعی مطلوب ارزیابی کردند. آزمون آماری نشان داد بین میزان کیفیت مراقبتهای پرستاری با گذراندن دوره آموزشی رابطه معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: وضعیت کیفیت مراقبتهای پرستاری از دیدگاه پرستاران در کل مطلوب است اما تامین کننده انتظارات بیماران در برخی ابعاد نمی باشد. اتخاذ تدابیر و برنامه های آموزشی جهت ارتقای ارتباط درمانی مناسب بین پرستار و بیمار و توجه به نیازهای روانی و اجتماعی بیماران تا حد امکان می تواند گامی موثر در ارتقاء کیفیت مراقبت پایان زندگی باشد.
زهرا اسکندری، فروزان اکرمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با مروری بر نحوه آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان به پرستاران به معرفی نوآوری های آموزشی با تمرکز بر افزایش دانش و مهارت پرستاران می پردازد.
زمینه. در مدیریت احیای قلبی ریوی نوزادان، انجام گام به گام احیای نوزاد در زمان طلایی، منوط به داشتن دانش و مهارت کافی برای این مراقبت حیاتی است. آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان به پرستاران، به آنان کمک میکند تا بتوانند اقدام صحیح را انتخاب نموده و آن را به طور ماهرانه انجام دهند. انتخاب شیوه آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان نقش مهمی در ماندگاری دانش و افزایش مهارت پرستاران به عنوان اولین مراقبان نوزادان برای حفظ بقای آنان دارد.
روش کار. این مطالعه مروری، با جستجو در پایگاههای دادهای Google Scholar، SID، Scopus، Cochrane، PubMed، Magiran، CINHAL، و Web of Science، با استفاده از کلید واژه های فارسی آموزش احیای قلبی ریوی نوزاد، پرستار، آموزش، دانش، مهارت و معادل انگلیسی آنها انجام شد. در مجموع، 48 مقاله با محدودیت زمانی 10 سال اخیر به دست آمد که با حذف 13 مقاله که متن کامل آن در دسترس نبود، در نهایت، تعداد 35 مقاله وارد مطالعه شدند.
یافته ها. در سالهای اخیر، آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان در پرستاران، از الگوی آموزش شفاهی خواندن کتاب و اسلاید به آموزش همزمان عملی روی مولاژ تغییر کرده است؛ و از صرفا تمرین روشهای احیاء در هر مرحله، به شبیه سازی بر اساس ایجاد شرایط مشابه نوزاد واقعی برای تصمیم گیری و انجام روش صحیح احیای قلبی ریوی حتی توسط نرم افزارهای گوشی تلفن همراه ارتقاء یافته است.
نتیجه گیری. در انتخاب روشهای آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان به پرستاران، شیوه هایی میتوانند تاثیر بیشتری داشته باشند که بتوانند علاوه بر انتقال دانش، مهارت به کارگیری آن دانش را نیز ارتقاء دهند. شیوه های نوین آموزشی امکان افزایش مهارت احیای قلبی ریوی نوزادان را در پرستاران به منظور حفظ بقای این گروه آسیب پذیر فراهم نموده اند.
پیام عباسی، حمید پیروی، سید حبیب اله کواری، حمید حقانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین آمادگی بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی ایران برای اجرای مراقبت خانوادهمحور انجام شد.
زمینه. در نظامهای مراقبتی درمانی، ایجاد رضایت در بیماران از مهمترین چالشها محسوب میشود. مراقبت خانوادهمحور رویکردی نوآورانه برای برنامهریزی، اجرا و ارزیابی مراقبتهای سلامتی است که بر همکاریهای سودمند دو طرفه بیمار و خانواده با مراقبین سلامتی بنا نهاده شده است. مراقبت خانوادهمحور مستلزم توجه به خانواده به عنوان مرکز اصلی مراقبتها است که با وجود مزایای فراوان، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
روش کار. مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی بود که در آن، بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی ایران به عنوان نمونه پژوهش، از نظر آمادگی جهت اجرای مراقبت خانوادهمحور مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد 414 نفر (328 پرستار و 86 پزشک) شاغل در بخش مراقبت ویژه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به اجرای برنامه مراقبت خانوادهمحور را تکمیل کردند. مناسبت ساختار فیزیکی و تجهیزات بخش برای اجرای مراقبت خانوادهمحور با استفاده از چکلیست بررسی شد. دادههای جمعآوریشده، در نرمافزار SPSS با استفاده از آمار توصیفی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها. بیشترین درصد پرستاران (60/9 درصد) نسبت به مراقبت خانوادهمحور نگرش منفی داشتند و با اجرای آن مخالف بودند. در مقابل، بیشترین درصد پزشکان (57/3 درصد)، نسبت به مراقبت خانوادهمحور نگرش مثبت داشتند و با اجرای آن موافق بودند. میانگین آمادگی بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی ایران از نظر امکانات و تجهیزات، 32/7 درصد و میانگین آمادگی از نظر ساختار فیزیکی، 51/6 درصد بود.
نتیجهگیری. پزشکان و پرستاران دیدگاههای متفاوتی در مورد نقش خانواده در فرآیند مراقبت دارند. این تفاوت دیدگاه میتواند نشاندهنده روشن نبودن راهبرد برای انجام مراقبت خانوادهمحور باشد. رفع تفاوتهای موجود در دیدگاه پرستاران و پزشکان درمورد مراقبت خانوادهمحور نیازمند تبیین بیشتر این مفهوم در محیطهای مراقبتی است.
بهاره سراج، فاطمه علایی کرهرودی، طاهره اشک تراب، مریم مرادیان،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر پرستاری از راه دور (تلهنرسینگ) بر تبعیت از رژیم درمانی در نوجوانان تحت عمل جراحی قلب در سال 1399 انجام شد.
زمینه. بیماریهای سرشتی قلبی دارای شیوع جهانی قابل ملاحظهای هستند و سالیانه شمار زیادی از مبتلایان تحت عمل جراحی قلب قرار میگیرند. جهت حصول پیامدهای مورد انتظار از عمل جراحی، تبعیت از رژیم درمانی ضروری است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل-بعد با گروه کنترل بود که در بازه زمانی مرداد تا مهر 1399 انجام شد. تعداد 70 نفر از نوجوانان در یک مرکز منتخب بر اساس معیار ورود انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه مداخله (35 نفر) و کنترل (35 نفر) تخصیص یافتند. گروه آزمون به مدت یک ماه از خدمات پرستاری از راه دور در بستر پیام رسان اجتماعی واتسآپ بهرهمند شدند. پرسشنامه تبعیت از رژیم درمانی مدانلو برای جمع آوری دادهها استفاده شد. دادهها در SPSS نسخه 20 با استفاده از آزمونهای آماری کایاسکوئر، تی مستقل و تی زوجی تحلیل شدند.
یافته ها. بین گروه آزمون و کنترل از نظر متغیرهای دموگرافیک تفاوت معنیداری وجود نداشت. در مرحله پیش آزمون، میانگین نمره تبعیت از رژیم درمانی در گروه آزمون و کنترل، به ترتیب، 71/67 با انحراف معیار 6/97 و 71/77 با انحراف معیار 7/89 بود که از نظر آماری اختلاف معنیداری نداشتند. در مرحله پس آزمون، میانگین نمره تبعیت از رژیم درمانی در گروه آزمون، 15/17 افزایش و در گروه کنترل، 2/49 کاهش یافت.
نتیجه گیری. پرستاری از راه دور موجب بهبود تبعیت از رژیم درمانی شد. بر این اساس توصیه میشود زمینه برای افزایش بهرهمندی از این رویکرد از طریق اطلاع رسانی و آگاهی بخش عمومی و توانمندسازی کادر پرستاری فراهم شود.
سحر عوض پور، امین امینی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف مقایسه تأثیر دو نوع تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر مقادیر پلاسمایی آدیپونکتین، لپتین و فشارخون پرستاران دارای اضافه وزن انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی عروقی به عنوان یک وضعیت جسمی مزمن و ناتوان کننده، یکی از شایعترین علت های مرگ در جهان است و میتواند سطح سلامتی افراد به ویژه پرستاران را که در معرض انواع بیماری ها هستند تحت تأثیر قرار دهد. لازم است متغیرهای مرتبط با سطح سلامتی در این این افراد شناسایی شوند.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 27 پرستار (با میانگین سنی 25/81 سال با انحراف معیار 0/6، میانگین قد 158/01 سانتیمتر با انحراف معیار 7/6، و میانگین وزن 69/41 کیلوگرم با انحراف معیار 0/25) به طور داوطلبانه وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 9 نفری تحت عنوان های گروه تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 (هشت ثانیه دوی سریع و دوازده ثانیه بازیافت فعال)، گروه تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 2 (آزمون رفت وبرگشت 40 متر با حداکثر سرعت)، و گروه کنترل قرار گرفتند. تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 به مدت چهار هفته، هفته ای سه جلسه، هر جلسه 6 تا 9 دقیقه با بیشتر از 90 درصد ضربان قلبی بیشینه اجرا شد. تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 2 به مدت چهار هفته، هفته ای سه جلسه با بیش از 90 درصد ضربان قلبی بیشینه اجرا شد. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی وابسته و ANCOVA در SPSS انجام شد.
یافته ها. تحلیل داده ها نشان داد اجرای تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 و نوع 2، تأثیر معناداری بر کاهش مقادیر لپتین پلاسما، فشارخون سیستولی و دیاستولی و افزایش غلظت آدیپونکتین پلاسما در پرستاران دارد. هر دو روش تمرینی باعث بهبود شاخص های سلامتی (آدیپونکتین، لپتین و فشار خون سیستولی و دیاستولی) میشوند، اما تمرین تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 در مقایسه با نوع 2، باعث کنترل و تنظیم بهتر این شاخص ها شد.
نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرین تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 1 نسبت به تمرین تمرین تناوبی خیلی شدید نوع 2 روش بهتری برای بهبود سطوح آدیپونکتین، لپتین، فشار خون سیستولی و دیاستولی در پرستاران است.
محمد جوادی نژاد، فاطمه بهرام نژاد، حسین نوید، سیده فاطمه غیاثی، الهام نواب،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی تداخلات غذایی و رژیم حاوی ویتامین k در بیماران مصرف کننده وارفارین از دیدگاه مراقبتی انجام شد.
زمینه. وارفارین یکی از پرکاربردترین داروهای ضد انعقاد خوراکی است. یکی از نگرانیهای معمول در مصرف وارفارین، تداخلات غذایی آن است که به طور عمده به علت ویتامین k رخ میدهد. پرستار به عنوان اولین فرد حرفهای در مسیر درمانی مراقبتی و مسئول اصلی آموزش به بیمار میتواند نقش مهمی در کاهش این تداخلات غذایی که چالشی برای بیماران است داشته باشد.
روش کار: مطالعه مروری حاضر در سال 1400-1399 با جستوجوی کتابخانهای و جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی PubMed ،Chochrane Library ،Web of Science ،Scopus ،Up-to-date ،OVID ،CINAHL ، Magiran و SID با کلیدواژهای فارسی وارفارین، تداخلات غذایی، رژیم ویتامین K، آموزش به بیمار، و پرستار، و معادل انگلیسی آنها برای یافتن مقالاتی که در بازه زمانی 1999 تا 2021 منتشر شده بودند انجام شد. از مجموع 30 مقاله یافتشده، پس از بررسی براساس معیارهای ورود و کیفیت مطالعات، 8 مقاله وارد مرور متون شد.
یافته ها. مقدار دریافت ویتامین K در رژیم غذایی باید ثابت نگه داشته شود. این میزان، 90 تا120 میکروگرم در روز است. بیماران باید در مورد ویتامین K و مواد غذایی مختلف و مکملها به طور مناسب و پیوسته آموزش ببینند. در این زمینه، نقش پرستار به عنوان یکی از ارکان آموزش به بیمار بسیار مهم و اساسی است.
نتیجه گیری. با توجه به نقش پرستار در آموزش به این بیماران توصیه میشود این آموزش در مورد تداخلات غذایی با استفاده از منابع معتبر و روزآمد جهانی باشد که با روشهایی مثل تهیه راهنمای بالینی، ساخت فیلم و طراحی اپلیکیشن و گنجاندن جداول میزان ویتامین K موجود در مواد غذایی امکانپذیر است.
سهیلا سلمانیان، شیدا جبل عاملی، مریم مقیمیان، فریبا ارجمندی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر اساس مدل فرآیندی گراس بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت زندگی حرفهای در پرستاران بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای تهران انجام شد.
زمینه. افزایش بهزیستی پرستاران و کیفیت زندگی حرفهای آنها موجب بهبود رابطه پرستار-بیمار میشود و عملکرد بیمارستانها را از نظر سازمانی ارتقاء میدهد. ارائه مداخلات درمانی روانشناختی به این دسته از کادر تیم مراقبتی درمانی ضروری به نظر میرسد.
روش کار. این پژوهش از نوع تجربی (پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل) بود و جامعه آماری، پرستاران بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای شهر تهران در سال 1400 بودند. تعداد 45 پرستار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از طریق تخصیص تصادفی در سه گروه درمان مبتنی بر ذهنی سازی (15 نفر)، درمان مبتنی بر تنظیم هیجان (15 نفر)، و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. هر سه گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، پرسشنامه 18 گویه ای بهزیستی روانشناختی ریف و کیز (فرم کوتاه)، و پرسشنامه 32 گویهای کیفیت زندگی کاری والتون را تکمیل کردند. سپس گروه درمان مبتنی بر ذهنیسازی، مداخله را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته؛ و گروه درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر اساس مدل فرآیندی گراس، مداخله را در 8 جلسه 90 دقیقهای هفتهای یک جلسه بر اساس پروتکل دریافت کردند. برای گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از مداخله، بیشترین نمره کیفیت زندگی حرفهای در گروه کنترل مشاهده شد. در پایان مداخله، نمرات کیفیت زندگی حرفهای در هر سه گروه افزایش یافت، و تفاوت معنادار آماری بین گروهها مشاهده نشد. در زمینه بهزیستی روانشناختی، بیشترین نمرات قبل از مداخله در گروه مداخله مبتنی بر ذهنی سازی وجود داشت (میانگین 85/86 با انحراف معیار 6/56). پس از مداخله، میانگین نمره بهزیستی روانشناختی در گروههایی که مداخله دریافت کردند بیشتر از گروه کنترل بود، اما این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه به نظر میرسد جلسات آموزشی درمان مبتنی بر ذهنیسازی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر اساس مدل فرآیندی گراس تفاوت معناداری در بهزیستی روانشناختی و کیفیت زندگی حرفهای پرستاران بخش مراقبت ویژه ایجاد نمیکنند و برای بررسی تاثیر این مداخلات نیاز به پژوهشهای بیشتری است.
سارا لطفیان، فاطمه کرمانی، پردیس مرادنژاد، هاله دادگستر، مریم طالبی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف مقایسه شیوع درد و ناتوانی گردن در پرستاران شاغل در بخشهای مراقبت ویژه با بخشهای دیگر انجام شد.
زمینه. پرستاری به عنوان یکی از ده شغلی که با عوارض اسکلتی و عضلانی همراه است شناخته میشود. شیوع شکایت های مربوط به گردن و شانه در میان پرستاران دارای بار کاری فیزیکی بالا به طور قابل توجهی نسبت به پرستاران دارای بارکاری کم، بیشتر گزارش شده است. تاکنون مطالعات اندکی درباره مشکلات گردنی در پرستاران بخشهای مراقبت ویژه انجام شده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی مقایسه ای که به صورت مقطعی انجام شد، 40 پرستار از بخشهای مراقبت ویژه و 40 پرستار از بخشهای دیگر مجتمع آموزشی درمانی حضرت رسول اکرم(ص) تهران از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها در هردو گروه با تکمیل فرم مشخصات دموگرافیک و دو پرسشنامه شاخص ناتوانی گردن (NDI) و مقیاس درد و ناتوانی گردن (NPDS) توسط شرکتکنندگان صورت گرفت. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 22 و با استفاده از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری مقایسه بین دو گروه بررسی شدند.
یافته ها. شیوع درد و ناتوانی گردنی (به ترتیب برحسب امتیاز پرسشنامه NDI و NPDS) در کل پرستاران 77/5 درصد و 60 درصد محاسبه شد؛ که به تفکیک در پرستاران بخشهای مراقبت ویژه، 90 درصد و70 درصد، و در پرستاران بخشهای دیگر، 65 درصد و 50 درصد بود. این اختلاف در نمره NDI از نظر آماری معنادار بود (0/014=P).
نتیجه گیری. شیوع درد گردن در پرستاران قابل ملاحظه بود که به نظر میرسد مهمترین عامل آن، حجم بالای کار پرستاران باشد که رسیدگی به آن نیاز به اتخاذ تدابیر مناسب پیشگیرانه و کاهش بار فیزیکی کاری آنها دارد.
فاطمه نعمتی، امیر طباطبایی، زهرا صالحی، اسماعیل محمدنژاد،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مقاله، مرور مطالعاتی است که به بررسی تاثیر آموزش احیای قلبی ریوی مغزی (CPCR) بر دانش و عملکرد پرستاران پرداخته اند.
زمینه. آموزش احیای قلبی ریوی پایه میتواند منجر به افزایش میزان بقا و کاهش آسیبهای مغزی شود.
روش کار. جستجوی مقالات در پایگاههای دادهای شاملScience Direct ،PubMed ،Cochrane ،Medline ،SID ،Scopus ، CINAHL،OVID، Iran Doc وMagiran با جستجوی کلیدواژههای پرستار، احیای قلبی-ریوی، آموزش و معادلهای انگلیسی آنها انجام شد. مقالات تحقیقی به زبان فارسی و انگلیسی که بین سال 2010 تا 2022 بر موضوع تاثیر آموزش بر احیای قلبی ریوی در پرستاران تمرکز داشتند، برای بررسی انتخاب شدند. در مجموع، 46 مقاله در جستجوی ابتدایی یافت شد که با بررسی عنوان و چکیده و در برخی موارد، پس از مطالعه متن کامل مقالات، 9 مقاله که از نظر موضوع با هدف پژوهشی این مطالعه همخوانی داشتند انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها. آموزش احیای قلبیریوی به دو صورت حضوری و مجازی میتواند بر دانش و عملکرد پرستاران موثر باشد و در تمامی مطالعات مورد بررسی، بین نمرات قبل و بعد از آموزش ارتباط معنیداری وجود داشته است. اجرای این آموزشها باید برای پرستاران به طور پیوسته، هر شش ماه یک بار تکرار شود..
نتیجهگیری. آموزش اصولی میتواند منجر به افزایش آگاهی پرستاران در زمینه احیای قلبیریوی پایه و پیشرفته شود. بر این اساس، برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی منظم به صورت نظری و عملی توصیه میشود.
مهناز مایل افشار، محمدضیا توتونچی، فریدون نوحی، مجید ملکی، ندا شیرخانلو، حمید رضا پاشا، فاطمه آهنگری، شاهپور گرانوندپور، علی فتح اللهی فرد،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. مراقبت مبتنی بر شواهد به دلیل بهروز بودن تدابیر و رویههای مراقبتی و هزینه اثربخشی برای بیماران نقش مهمی در ارتقای کیفیت مراقبتهای پرستاری دارد؛ با وجود این، بر سر راه اجرای آن موانعی وجود دارد که باید بررسی شود. این مطالعه با هدف بررسی موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد در کارکنان پرستاری مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران انجام شد.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی است که بر روی 215 نفر از پرستاران بخشهای مختلف مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی تهران که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند انجام شد. برای تعیین موانع اجرای پروتکل های مبتنی بر شواهد از پرسشنامه استفاده شد. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. کارکنان پرستاری موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد را مربوط به بعد مدیریتی، کافی نبودن تعداد کارکنان (80 درصد)، زیاد بودن بیماران (71 درصد)، و عدم تشویق کارکنان (68 درصد) میدانستند. در بعد فردی نیز فقدان وقت کافی برای پرستاران جهت مطالعه نتایج تحقیقات (72 درصد) از مهمترین موانع بود.
نتیجهگیری. عوامل مرتبط با موانع اجرای مراقبت مبتنی بر شواهد در دو حیطه فردی و مدیریتی هستند. پیشنهاد میگردد از طریق چیدمان صحیح نیروی انسانی، برگزاری کارگاهها و گردهمآییهای آموزشی، و ایجاد تعامل با مراکز اجراکننده مراقبت مبتنی برشواهد و استفاده از تجارب آنها باتوجه به امکانات موجود، به این مقوله اهمیت بیشتری داده شود.
حانیه آقاخانی، زهرا بهپور، زهرا امیرسرداری، محمداسماعیل زنگنه فر، ملودی فراشی، هومن بخشنده ابکنار، پرهام صادقی پور، حجت مرتضائیان، ابوالفتح علیزاده دیز، بهادر بهارستانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه ارزیابی همگرایی پرستاران و پزشکان در محاسبه امتیاز ابزار ”مسیر هارت“ (HEART Pathway) و قدرت آن در پیشبینی رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در بازه زمانی سه ماهه در افراد مبتلا به درد قفسه سینه مراجعه کننده به بخش اورژانس بود.
زمینه. ابزار ”مسیر هارت“ به عنوان ابزاری برای پیشبینی رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در افراد مبتلا به درد قفسه سینه، کمک به ترخیص زودهنگام بیماران کمخطر و کاهش بررسی های قلبی عروقی غیرضروری محسوب میشود.
روش کار. این مطالعه از نوع بررسی ابزارهای تشخیصی بود. تعداد ۹۷ بیمار مبتلا به درد حاد قفسه سینه که به بخش اورژانس مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب وعروق شهید رجائی تهران مراجعه کرده بودند توسط یک تیم متخصصان شامل یک پرستار اورژانس، یک دستیار تخصصی قلب و یک متخصص قلب به صورت جداگانه مورد ارزیابی برای تعیین طبقه بندی خطر قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده های حاصل از ارزیابی، قابلیت اطمینان ارزیابان و همچنین، رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در بازه زمانی سه ماهه بررسی شد.
یافته ها.توافق های جفتی بین ارزیابان مطلوب و توافق کلی بین ارزیابان، عالی بود. ضریب همبستگی درون طبقاتی (ICC)، 0/84 (فاصله اطمینان بین 0/73 و 0/97 در سطح اطمینان 95 درصد) بود و نمره حاصل از این ابزار، قدرت پیشبینی قوی را برای رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در بازه زمانی سه ماهه در افراد مبتلا به درد قفسه سینه نشان داد (سطح زیر منحنی راک برابر با 0/85). با حداقل امتیاز قابل قبول 4، حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری منفی به ترتیب، 87/5، 58/9، و 95/8 درصد بودند.
نتیجه گیری. ابزار ”مسیر هارت“ میتواند رخدادهای قلبی عروقی نامطلوب در بازه زمانی سه ماهه را در افراد مبتلا به درد حاد غیر تروماتیک قفسه سینه پیشبینی کند. با توجه به توافق بالا میان پزشک متخصص، رزیدنت قلب، و پرستار اورژانس، پرستاران میتوانند از این ابزار استفاده کنند.
سمیه تاج الدینی، فتیحه کرمان ساروی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تله نرسینگ در مراقبت از بیماران مبتلا به نارسایی قلب انجام شد.
زمینه. نارسـایی قلـب یکـی از شـایعتریـن بیمـاریهـای قلبـی عروقـی اسـت کـه بـه عنـوان یـک اختلـال پیشـرونده و ناتـوانکننـده به شمار میرود. شـیوع ایـن بیمـاری بـه دلیـل افزایـش سـن جوامـع، پیشـرفت های اخیـر در درمـان انفارکتـوس میـوکارد و بیماریهـای مـادرزادی قلب، و کاهـش مرگ ومیر رو بـه افزایـش اسـت. در ایران تقریبا یک درصد افراد با سن بیشتر از 40 سال مبتلا به نارسایی قلب هستند. شیوع این بیماری با گذشت هر دهه از عمر، دو برابر میشود و به حدود 10 درصد در افراد بالای 70 سال میرسد. مطالعات نشان میدهند که برنامه های تخصصی مدیریت بیماری برای نارسایی مزمن قلبی میتواند بقای بیماران و کیفیت زندگی آنان را بهبود بخشد و نیاز به مراقبت های سلامتی را کاهش دهد. تلــه نرســینگ یکــی از مدل هــای موجــود اســت.
روش کار. مطالعه مروری حاضر به صورت مرور روایتی و با جستجوی مقالات با استفاده از کلیدواژه های مراقبت، نارسایی قلبی مزمن، پرستار، تله نرسینگ و کلمات انگلیسی معادل آنها شامل Chronic heart failure، Telenursing، Nurse، و Care در پایگاه های داده ای انگلیسی شامل Web of Science، PubMed، Google Scholar، و Scopus و پایگاه های داده ای فارسی شامل SID، و Magiran انجام گرفت و پس از بررسی عنوان و چکیده مقالات یافت شده با استفاده از ابزار (JBI) Joanna Briggs Institute توسط پژوهشگران، 10 مقاله در این مطالعه وارد شدند.
یافته ها. نتایج این مطالعه نشان داد که تله نرسینگ موجب کاهش بستری ناشی از نارسایی قلبی، کاهش موارد مرگ و بهبود کیفیت زندگی، بهبود آموزش و پیگیری پس از ترخیص در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی میشود. همچنین، تله نرسینگ موجب بهبود پیامدهای بیماری و کاهش هزینه های سلامت می گردد.
نتیجه گیری. با توجه به افزایش شیوع نارسایی قلبی در چندسال آینده و افزایش تقاضا برای مراقبت و چالش های ناشی از آن، توجه به تله نرسینگ به سیاستگذاران و تصمیم گیران عرصه سلامت توصیه میشود.
سحر تاوان، نحله پرندآور، رسول اسلامی اکبر، محسن حجت، محمد هاشم عبدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر استفاده از تجهیزات حفاظت فردی مقابله با کووید -19 بر شاخصهای فیزیولوژیک و خستگی دانشجویان کارورز پرستاری پس از عملیات احیای قلبی ریوی انجام شد.
زمینه. مواجهه کارکنان حوزه سلامت با ترشحات تنفسی بیماران، آنها را در معرض ابتلا به عفونتها قرار می دهد. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی توسط پرستاران، با وجود ایجاد ایمنی، اغلب ناراحتکننده توصیف میشود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی تصادفی استفاده از تجهیزات حفاظت فردی به عنوان متغیر مستقل، و شاخصهای فیزیولوژیک (ضربان قلب، فشار خون، درصد اشباع اکسیژن، و درجه حرارت) و شاخص خستگی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. محیط پژوهش، مجموعه پراتیک دانشکده پرستاری جهرم بود. نمونه پژوهش شامل دانشجویان کارورز پرستاری بودند که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تخصیص یافتند. نمونه های گروه آزمون در حین انجام احیای قلبیریوی شبیه سازی شده از تجهیزات حفاظت فردی استفاده کردند، در حالیکه در گروه کنترل، عملیات احیای قلبیریوی شبیه سازی شده بدون استفاده از این تجهیزات انجام شد. دادههای مربوط به متغیرهای وابسته، در هر دو گروه، قبل و بعد از انجام مداخله جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد.
یافتهها. قبل از عملیات احیای قلبیریوی شبیه سازیشده، تفاوت معنی داری بین گروه آزمون و کنترل از نظر ضربان قلب، میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، درصد اشباع اکسیژن، تب و خستگی مشاهده نشد، اما پس از انجام عملیات احیای قلبیریوی شبیه سازیشده، میانگین ضربان قلب (0/0001P≤)، میانگین فشار خون سیستولیک (0/035=P)، میانگین درجه حرارت (0/0001P≤)، و میانگین نمره خستگی (0/0001P≤) بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود، اما میانگین درصد اشباع اکسیژن بین گروههای مورد مطالعه تفاوت معنیداری نداشت.
نتیجه گیری. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی در حین احیای قلبیریوی شبیه سازیشده میتواند بر شاخصهای فیزیولوژیک شامل فشارخون، نبض، درجه حرارت و خستگی کادر درمان اثر گذارد.
نیلوفر احمدی، مسعود رضایی، محمدرضا زارعی، شیما حقانی، فاطمه رشیدی، محمد عباسی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تبیین پروتکل مطالعه ای برای تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر مدل ارتقای سلامت پندر بر کیفیت زندگی و تبعیت دارویی
در افراد مبتلا به نارسایی قلبی دارای دفیبریلاتور قابل کاشت انجام شد.
زمینه. یکی از عوارض شایع نارسایی قلبی مرگ ناگهانی قلبی ناشی از دیسریتمیها است. دفیبریلاتور قابل کاشت به عنوان درمانی موثر برای این مشکل شناخته میشود که با تشخیص ریتمهای خطرناک و اعمال شوک الکتریکی، ریتم قلب را به ریتم سینوسی طبیعی باز میگرداند. با وجود تاثیرات نجاتبخش این دستگاه، شوکهای ناشی از آن ممکن است تاثیرات منفی بر کیفیت زندگی بیماران داشته باشد. همچنین، عدم تبعیت دارویی همچنان یک چالش عمده است که منجر به شکست درمان، افزایش عوارض و هزینههای بالای مراقبتهای سلامتی میشود.
پرستاران با اجرای مدلهای آموزشی متنوع و راهبردهای بهداشتی میتوانند آگاهی، نگرش و رفتارهای سلامتی افراد را تحت تاثیر قرار دهند.
مدل ارتقای سلامت پندر مدلی است که با استفاده از تجربیات، احساسات، ادراکات و رفتارهای افراد، بهبود نتایج سلامت را هدف قرار میدهد.
روشها. گزارش حاضر پروتکل مطالعه ای از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی در انستیتو قلب و عروق شهید رجایی تهران است. بیماران مبتلا به نارسایی قلبی که تحت تعبیه دفیبریلاتور قابل کاشت قرار میگیرند، به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص داده خواهند شد.
هر دو گروه فرم رضایتنامه کتبی، فرم اطلاعات دموگرافیک ، پرسشنامه ”کیفیت زندگی بیماران قلبی مینهسوتا“ (MLHFQ) و پرسشنامه تبعیت دارویی موریسکی (MMAS-8) را تکمیل خواهند کرد. اعضای گروه مداخله علاوه بر برنامه آموزشی استاندارد ارائهشده هنگام ترخیص (پمفلت و آموزش توسط پرستار)، در یک جلسه حضوری ۴۵ دقیقهای در زمان ترخیص شرکت خواهند کرد. این جلسه شامل توضیح درباره تعداد و محتوای جلسات آموزشی و اهمیت حضور مداوم خواهد بود. سپس، پنج جلسه آموزشی ۳۰ دقیقهای به صورت مجازی و دو بار در هفته بر اساس الگوی ارتقای سلامت پندر برگزار خواهد شد. همچنین، پیگیری تلفنی هفتگی به مدت یک ماه جهت نظارت بر پایبندی به توصیهها و حل مشکلات احتمالی انجام میشود. گروه کنترل تنها برنامه آموزشی استاندارد بیمارستان را در زمان ترخیص دریافت خواهد کرد. در پایان مطالعه، پرسشنامه های کیفیت زندگی و تبعیت دارویی دوباره توسط هر دو گروه تکمیل خواهند شد.