30 نتیجه برای اضطراب
طاهره نجفی قزلجه، حجت اله صدقیان، فاطمه محدث اردبیلی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر روش آرام سازی بنسون بر اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. اضطراب یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر پرستاران است که بر کیفیت مراقبت ارئه شده آنان به بیماران تاثیر قابل توجهی دارد. برخی مداخلات مکمل از جمله روش آرام سازی بنسون ممکن است بر اضطراب اثر بگذارد.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 63 پرستار بخش های مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی شهید رجایی تهران در سال 1394 انجام گرفت. نمونه ها به روشطبقه ای براساس بخش محل کار انتخاب شدند و تخصیص واحدهای پژوهش در دو گروه کنترل و مداخله به صورت تصادفی ساده صورت گرفت. روش آرام سازی بنسون توسط پرستاران در گروه آزمون به مدت 20 دقیقه، دوبار در روز با حداقل فاصله شش ساعت، برای دو هفته انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، تی مستقل، دقیق فیشر و آنالیز واریانس با اندازه های تکراری در نرم افزار SPSSنسخه 21 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. میانگین نمره اضطراب در گروه تحت آرام سازی بنسون قبل، یک و دو هفته بعد از مداخله به ترتیب، 42/19 با انحرف معیار 4/85، 43/67 با انحراف معیار 7/55، و 42/12 با انحراف معیار 6/12 بود. یک هفته بعد از مداخله، بین دو گروه از نظر اضطراب آشکار اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. میانگین نمره اضطراب آشکار پرستاران در گروه کنترل بیشتر از گروه آزمون بود (0/011=P). همچنین، بعد از دو هفته مداخله، میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل بیشتر از گروه تحت آرام سازی بنسون بود (0/0001≥P). در گروه تحت آرام سازی بنسون، میانگین نمره اضطراب، دو هفته بعد از مداخله به طور معنی داری کمتر از میانگین نمره اضطراب قبل از مداخله بود، در صورتی که میانگین نمره اضطراب در گروه کنترل در طول زمان روند افزایشی داشت.
نتیجه گیری. اجرای روش آرام سازی بنسون می تواند موجب کاهش اضطراب پرستاران بخش های مراقبت ویژه شود. پیشنهاد می شود این روش به عنوان بخشی از برنامه های کاهش اضطراب پرستاران توسط مدیران و مسئولین مراکز درمانی مورد توجه قرار گیرد.
رسول حشمتی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این پژوهش بررسی تاثیر برنامه کاهش استرس بر اساس بهوشیاری بر افسردگی و اضطراب افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر بود.
زمینه. مشکلات افسردگی و اضطراب در افراد با بیماری عروق کرونر درمان شده با جراحی بای پس عروق کرونر متداول است. بنابراین، بررسی مدل های درمانی موثر برای تعدیل هیجان های منفی این بیماران اهمیت زیادی دارد.
روش کار. روش پژوهش به صورت تک آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر شهر تبریز بود که طی شش ماه دوم سال 1395 جهت اقدامات توانبخشی بعد از جراحی به بیمارستان شهید مدنی شهر تبریز مراجعه کردند. شرکت کنندگان، 4 مراجعه-کننده بودند که برنامه آموزش کاهش استرس بر اساس بهوشیاری را طی 8 جلسه هفتگی دریافت نمودند. اضطراب و افسردگی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه اضطراب بک، و پرسشنامه افسردگی بک، قبل و پس از آموزش سنجیده شد. برای تحلیل دادهها از درصد بهبودی، درصد داده های ناهمپوش (Percent of Non-overlapping Data)، تفاوت استاندارد میانگین و اندازه اثر، و برای تفسیر، از نمودار چشمی استفاده شد.
یافته ها. بر اساس یافته ها روش کاهش استرس بر اساس بهوشیاری منجر به بهبودی هیجان های منفی اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر می شود.
نتیجه گیری. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که کاهش استرس بر اساس بهوشیاری، مداخله ای موثر برای کنترل هیجان های منفی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر است.
سمیرا رضوانی راد، علی شاکر دولق،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف مقایسه خودکارآمدی، امید به زندگی و اضطراب مرگ در افراد دچار بیماری قلبی و افراد سالم در شهرستان ارومیه انجام شد.
زمینه. بیماریهای قلبی شایعترین علت مرگ در بیشترکشورها و ایران هستند. این بیماری مزمن ممکن است خودکارآمدی، امید به زندگی و اضطراب مرگ را تحت تاثیر قرار دهد.
روش کار. این مطالعه از نوع علی مقایسهای است که نمونه مورد مطالعه آن، 75 فرد دچار بیماری قلبی بستری در بیمارستان سیدالشهدا و 75 فرد سالم بودند. نمونهها با روش نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شدند و از نظر خودکارآمدی، امید به زندگی و اضطراب مرگ مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای امید به زندگی اشنایدر، خودکارآمدی عمومی شرر، و اضطراب مرگ تمپلر استفاده شد. دادهها در نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته ها. اختلاف آماری معنیدار بین افراد فاقد بیماری قلبی و افراد دچار بیماری قلبی از نظر میانگین نمره خودکارآمدی (30/66 با انحراف معیار 60/10 در مقابل 61/51 با انحراف معیار 11/9) (0001/0P≤)، و میانگین نمره امید به زندگی (12/46 با انحراف معیار 87/6 در مقابل 66/39 با انحراف معیار 78/8) (0001/0P≤) مشاهده شد، اما بین دو گروه از نظر اضطراب مرگ تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری. انجام اقداماتی در زمینه افزایش خودکارآمدی و امید به زندگی در افراد دچار بیماری قلبی توصیه میشود.
محمد اورکی، مسعود جان بزرگی، احمد علی پور، فاطمه نیکوئی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر توانبخشی شناختیرفتاری مبتنی برآموزش ایمنسازی در برابر استرس بر اضطراب، استرس و افسردگی در بیماران تحت جراحی بایپس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. استرس، اضطراب و افسردگی که در بروز اختلالات کرونری نقش مهمی دارند بعد از جراحی بایپس عروق کرونر نیز مانعی برای بهبودی فرد محسوب میشوند. به نظر میرسد آماده کردن بیمار درباره روشهای مقابلهای صحیح با استرس در جلوگیری از عود مجدد مفید باشد.
روش کار. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیشآزمون-پسآزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افرادی بود که برای عمل جراحی بایپس عروق کرونر به مرکز بازتوانی بیمارستان قلب تهران مراجعه کردند. تعداد 30 نفر از این افراد به روش مستمر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در یکی از دو گروه آزمون یا کنترل قرار گرفتند. ابزار این پژوهش مقیاس افسردگی، اضطراب و استرسDASS-21 بود که قبل از انجام مداخله و نیز در پایان جلسه دهم توسط نمونههای هر دو گروه تکمیل شد. گروه آزمون طی 10 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش ایمنسازی در برابر استرس مایکنبام قرار گرفت. برای گزارش دادهها از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها. آموزش ایمنسازی در برابر استرس به طور معناداری نمرات اضطراب (39/0 F=؛0001/0P≤)، استرس (35/0 F=؛0001/0P≤) و افسردگی (68/0 F=؛0001/0P≤) گروه آزمون را در مقایسه با گروه کنترل به طور مطلوب تغییر داد (24/36 F=؛0001/0P≤).
نتیجه گیری. آموزش ایمنسازی در برابر استرس نقش مهمی در کاهش هیجانات منفی (اضطراب، استرس و افسردگی) در بیماران تحت جراحی بایپس عروق کرونر دارد و انجام مداخلات مبتنی بر نتایج این پژوهش برای این دسته از افراد توصیه میشود.
شیرین شیخی، نرگس صادقی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط استرس شغلی پرستاران بخش مراقبت ویژه با اضطراب کودکان آنها در بیمارستان شهید رحیمی شهرستان خرم آباد انجام شده است.
زمینه. تعارض ﮐﺎر ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﻨﺒﻊ اﺳﺘﺮﺳﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ اﻓﺮاد به ویژه پرستاران آن را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و پیامدهای آن میتواند اعضای خانواده را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
روش کار. مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی از نوع مقطعی است که جامعه آماری آن را کلیه پرستاران شاغل در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستان شهید رحیمی شهرستان خرم آباد در نیمه اول سال 1396 تشکیل دادند. تعداد 150 پرستار از طریق سرشماری و بر اساس معیارهای ورود وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری دادهها از سه پرسشنامه مشخصات دموگرافیک پرستاران، اضطراب کودکان اسپنس نسخه والدین و پرسشنامه استرس شغلی پرستاری تافتگری و اندرسون استفاده گردید. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 19 با استفاده از آزمونهای آماری اسمیرنوف کولموگروف، تی مستقل, همبستگی پیرسون، اسپیرمن و رگرسیون تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره استرس شغلی پرستاران، 75/61 با انحراف معیار 14/98 و میانگین نمره اضطراب کودکان آنها 77/04 با انحراف معیار 11/14 بود. آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین استرس شغلی والدین پرستار در بخش مراقبت ویژه و اضطراب کودکان آنها همبستگی مثبت و معنیدار وجود دارد (0/214 r=؛0/008P=).
نتیجه گیری. با افزایش استرس شغلی پرستاران بخش مراقبت ویژه اضطراب کودکان آنها افزایش مییابد. پیشنهاد میشود زمینه برای کاهش استرس شغلی پرستاران فراهم گردد.
شیوا خالق پرست، صادق حیدرپور دستگردی، محمود ثالثی، سید ضیا توتونچی، مریم کریمیان کاکلکی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش همتایان به مراقبین خانوادگی بر اضطراب مراقبین و بیماران تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. بیماران تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر اضطراب متوسط رو به بالایی را تجربه میکنند که این اضطراب در میان همراهان این بیماران نیز گزارش شده است. مطالعات نشان داده است که آموزش به بیماران و همراهان آنها در موارد بسیاری منجر به کاهش اضطراب آنها گردیده است. موضوع آموزش و انجام تحقیقات در زمینه تاثیر همتایان در پیشبرد اهداف درمانی مراقبتی اهمیت زیادی دارد.
روش کار. این پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفیشده در سال ۱۳۹۷ در بخشهای جراحی مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی انجام شد. در این پژوهش، 60 مراقب خانوادگی و دایمی بیماران تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر در زمان ترخیص از بخش مراقبت ویژه و ورود به بخش جراحی وارد مطالعه شدند. گمارش افراد در دو گروه به روش تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و فرم ”اضطراب حالت و صفت“ اشپیلبرگر بود. در ابتدا، همراهان بیماران که به عنوان همتا انتخاب شده بودند توسط پژوهشگر در سه مرحله آموزش دیدند. قبل از ملاقات همراهان بیماران (مراقبین خانوادگی) با بیمارشان، اضطراب بیماران و همراهانشان در هر دو گروه سنجیده شد. پس از آن، همراهان بیماران در گروه کنترل آموزشهای معمول را دریافت نمودند و همراهان بیماران در گروه آزمون توسط همتایانشان در دو جلسه، آموزش همتامحور دریافت کردند. در مرحله سوم، اضطراب بیماران و همراهان آنها در هر دو گروه در روزهای دوم و پنجم اندازهگیری شددادههای گردآوری شده در نرمافزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از انجام مداخله، میانگین نمره اضطراب گروه آزمون و کنترل، هم در بیماران و هم در همراهان تفاوت معنادار آماری نداشتند و میانگین نمره اضطراب هر دو گروه متوسط به بالا بود. پس از انجام آموزش، میانگین نمره اضطراب گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود (0001/0P≤). همچنین، در روزهای دوم و پنجم پس از مداخله، تفاوت معناداری بین گروه آزمون و کنترل از نظر میانگین نمره اضطراب همراهان و بیماران وجود داشت (0001/0P≤).
نتیجه گیری. به نظر میرسد آموزش همتامحور پس از ترخیص از بخش مراقبت ویژه موجب کاهش اضطراب در همراهان و بیماران میشود. پیشنهاد میگردد از آموزش همتایان به عنوان آموزش موثر و کمهزینه برای کاهش اضطراب بیمار و همراه استفاده گردد.
بهنام یاری باجلانی، شیوا خالق پرست، محمد ایمانیپور، محمدضیاء توتونچی قربانی، علی غلامی، ثنا شهرآبادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه بررسی تاثیر ملاقات آزاد بر کیفیت خواب، اضطراب و رضایتمندی بیماران تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر بود.
زمینه. به اهمیت ملاقات بیماران پس از جراحی بایپس عروق کرونر در مطالعات مختلف اشاره شده است، اما شواهد کافی درباره اینکه ملاقات محدود و ملاقات آزاد چه اثرات مثبت یا منفی نسبت به یکدیگر دارند وجود ندارد.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی، 60 نفر از مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی پس از عمل جراحی بایپس عروق کرونر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 30 نفره کنترل و آزمون تقسیم شدند. برای گروه آزمون برنامه ملاقات بدون محدودیت زمانی(ملاقات آزاد) و برای گروه کنترل برنامه ملاقات عادی (ملاقات محدود) در نظر گرفته شد. اضطراب در روزهای دوم و چهارم بستری با استفاده از پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر (STAI)، کیفیت خواب با استفاده از پرسشنامه ریچارد کمپبل، و رضایت با پرسشنامه محققساخته در روز چهارم بستری سنجیده شد. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی شدند.
یافتهها. میانگین نمره اضطراب گروه کنترل، 97/43 با انحراف معیار 76/6، و میانگین نمره اضطراب گروه آزمون، 90/35 با انحراف معیار 31/4 بود و اختلاف معنادار آماری بین نمره اضطراب دو گروه مشاهده شد (0001/0P≤). به علاوه، بین رضایت بیماران دو گروه اختلاف معنی دار آماری وجود داشت، به این ترتیب که میانگین نمره رضایت گروه کنترل و آزمون به ترتیب، 46/13 با انحراف معیار 7/15 و 32/23 با انحراف معیار 67/4 بود (0001/0P≤). همچنین، بین کیفیت خواب دو گروه اختلاف معنیدار آماری مشاهده شد، به این ترتیب که میانگین نمره کیفیت خواب گروه کنترل و آزمون، به ترتیب، 33/2 با انحراف معیار 80/0 و 33/3 با انحراف معیار 75/0 بود (0001/0P≤). جنسیت، تحصیلات، اشتغال و سن بیماران ارتباطی با اضطراب، رضایت و کیفیت خواب نداشت و تنها، ارتباط معنادار بین سن و اضطراب پنهان در روز دوم مشاهده شد.
نتیجه گیری. ملاقات آزاد میتواند باعث کاهش اضطراب، بهبود کیفیت خواب و افزایش رضایتمندی بیماران بعد از جراحی بایپس عروق کرونر شود.
شیرین شیرالی، زهرا دشتبزرگی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر گروهدرمانی وجودی بر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی انجام شد.
زمینه. سالمندان مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی دارای مشکلات عمدهای در زمینه سلامت روانشناختی هستند و یکی از روشهای کاهش مشکلات روانشناختی آنان، روش گروهدرمانی وجودی است.
روش کار. در این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل، از میان زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی مراجعهکننده به بیمارستان مهر شهر اهواز در سال 1397، 40 نفر با روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمون، 10 جلسه 60 دقیقهای با روش گروهدرمانی وجودی آموزش دید و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش، پرسشنامههای تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، قرانگرانی و نگرانی سلامتی بودند. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آزمونهای تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافتهها. نتایج نشان داد که در پیشآزمون، بین گروهها از نظر تحمل پریشانی، اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت، اما در پسآزمون، بین دو گروه از نظر هر چهار متغیر تفاوت معنیدار آماری مشاهده شد، به این ترتیب که روش گروهدرمانی وجودی باعث افزایش تحمل پریشانی (0001/0P≤ ،158/52F=)، کاهش اضطراب وجودی (0001/0P≤ ،813/67F=)، فرانگرانی (0001/0P≤ ،766/59F=) و نگرانی سلامتی (0001/0P≤ ،475/60F=) در زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی شد.
نتیجهگیری. گروهدرمانی وجودی بر افزایش تحمل پریشانی و کاهش اضطراب وجودی، فرانگرانی و نگرانی سلامتی در زنان سالمند مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی تاثیر دارد. بنابراین، توصیه میشود که روانشناسان بالینی و درمانگران از روش گروهدرمانی وجودی در کنار سایر روشهای درمانی برای بهبود سلامت روانشناختی آنان استفاده نمایند.
اکرم ابراهیمی جابری، مهرداد آذربرزین، مریم مقیمیان بروجنی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش فاصلهدار و آموزش انبوه بر استرس و اضطراب مددجویان کاندیدای آنژیوگرافی انجام گردید.
زمینه. با توجه به نقش آموزش در کاهش استرس و اضطراب قبل از آنژیوگرافی، مقایسه آموزش فاصلهدار و انبوه از اهمیت برخوردار است.
روش کار. در این پژوهش مداخلهای، جامعه آماری، مددجویان مراجعهکننده به بیمارستانهای منتخب شهر اصفهان در سال 1397 بودند. تعداد 60 مددجوی کاندیدای آنژیوگرافی غیراضطراری، به روش در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی بلوکی در دو گروه 30 نفره مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها از طریق سه پرسشنامه مشخصات فردی، استرس درک شده کوهن (PSS) و اضطراب اشپیل برگر جمعآوری شد. در ابتدا هر سه پرسشنامه توسط نمونههای پژوهش تکمیل گردید. سپس مرحله آموزش توسط پژوهشگر به مددجویان گروه آموزش انبوه به صورت فردی و رودررو به مدت 25 تا 45 دقیقه (برحسب تحمل مددجو) در یک جلسه ارائه گردید و در پایان، 5 تا 10 دقیقه زمان جهت پرسش و پاسخهای ضروری برای این گروه فراهم گردید. در گروه آموزش فاصلهدار، محتوای آموزشی توسط پژوهشگر، طی سه مرحله و هر مرحله، 10 تا 15 دقیقه و در گروههای 3 تا 6 نفره ارائه شد. بعد از اجرای آموزش هر دو گروه، استرس و اضطراب با پرسشنامههای مذکور دوباره سنجیده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS بررسی و تحلیل شد.
یافته ها. نتایج نشان داد که قبل و بعد از مداخله، تفاوت آماری معناداری بین دو گروه از نظر میانگین نمرات استرس، اضطراب حالت و اضطراب صفت وجود نداشت، اما در هر گروه میانگین نمرات استرس، اضطراب حالت و اضطراب صفت بعد از مداخله به طور معناداری کمتر از قبل مداخله بود.
نتیجه گیری. با توجه به این که دادن اطلاعات کافی و آموزش به مددجو میتواند میزان استرس و اضطراب را کاهش دهد و نظر به این که نتایج تحقیق حاضر، اثر استفاده از هر دو روش در کاهش استرس و اضطراب قبل از آنژیوگرافی را یکسان نشان داد، لذا با توجه به اجراییتر بودن و به صرفهتر بودن از نظر زمان، استفاده از روش آموزش انبوه برای آموزش قبل از آنژیوگرافی توصیه میگردد.
شهرزاد براتپور، زهرا دشتبزرگی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر بهزیستیدرمانی بر امیدواری، تحمل پریشانی و اضطراب مرگ در بیماران قلبیعروقی پس از ابتلا به بیماری کووید-19 انجام شد.
زمینه. بیماران قلبیعروقی پس از ابتلا به بیماری کووید-19 با مشکلات زیادی در زمینه سلامت روانشناختی از جمله امیدواری، تحمل پریشانی و اضطراب مرگ مواجه هستند و یکی از روشهای درمانی موثر و برگرفته از رویکرد روانشناسی مثبتنگر، روش بهزیستیدرمانی است.
روش کار. این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران قلبیعروقی پس از ابتلا به بیماری کووید-19 ساکن شهر اهواز در سال 1399 بودند که از میان آنان، 40 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش بهزیستیدرمانی برای 10 جلسه 90 دقیقهای (هفتهای دو جلسه) قرار گرفت و گروه کنترل در فهرست انتظار برای آموزش قرار داده شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس امیدواری، پرسشنامه تحمل پریشانی و مقیاس اضطراب مرگ بودند. دادهها با استفاده از آزمونهای کایدو، تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافتهها. بینگروههای آزمون و کنترل از نظر جنسیت، وضعیت تاهل، سن، تحصیلات و مدت بیماری تفاوت معنیدار آماری مشاهده نشد. قبل از مداخله، تفاوت معنیدار آماری بین دو گروه از نظر میانگین نمرات امیدواری، تحمل پریشانی و اضطراب مرگ وجود نداشت، اما پس از مداخله، بین میانگین نمرات هر سه متغیر در دو گروه تفاوت معنیدار آماری دیده شد (0/0001P≤). به عبارت دیگر، روش بهزیستیدرمانی باعث افزایش امیدواری (0/0001P≤، 114/497F=)، تحمل پریشانی (0/0001P≤، 165/032F=) و کاهش اضطراب مرگ (0/0001P≤، 101/408F=) در گروه آزمون شد.
نتیجهگیری. نتایج این مطالعه، نشاندهنده تاثیر بهزیستیدرمانی بر افزایش امیدواری و تحمل پریشانی، و کاهش اضطراب مرگ در بیماران قلبیعروقی پس از ابتلا به بیماری کووید-19 بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت میتوانند از روش بهزیستیدرمانی برای بهبود ویژگیهای مرتبط با سلامت روانشناختی، بهویژه امیدواری، تحمل پریشانی و اضطراب مرگ استفاده کنند.
انسیه قطعی، نرگس صادقی، مهرداد آذربرزین،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مقایسه امید به زندگی و اضطراب نوجوانان دارای والد مبتلا به بیماری قلبی مزمن با نوجوانان دارای والد مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
زمینه. داﺷﺘﻦ واﻟﺪ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ بیماری مزمن ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ با مشکلاتی از قبیل کاهش امید به زندگی و اضطراب برای فرزندان همراه باشد.
روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقایسه ای مقطعی بود. تعداد 120 نوجوان دارای والد مبتلا به نارسایی مزمن قلبی یا دیابت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .برای سنجش متغیرهای امید به زندگی و اضطراب، از پرسشنامه های امید به زندگی اشنایدر و اضطراب بک استفاده گردید. داده ها در نرمافزار SPSS نسخه 24 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی شدند.
یافته ها. میانگین نمره کل امید به زندگی در نوجوانان دارای والد مبتلا به بیماری قلبی مزمن، 28/70 با انحراف 5/01 و در در نوجوانان دارای والد مبتلا به دیابت نوع دو، 31/40 با انحراف معیار 4/20 بود. شصت درصد از نوجوانان دارای والد مبتلا به بیماری قلبی مزمن و 95 درصد از نوجوانان دارای والد مبتلا به بیماری دیابت نوع دو، کمترین مقدار اضطراب را نشان دادند.
نتیجه گیری. سطح اضطراب نوجوانان دارای والد مبتلا به بیماری قلبی مزمن به طور معناداری بیشتر از نوجوانان دارای والد مبتلا به بیماری دیابت است و بین نمره کل امید به زندگی آنها معنادار آماری وجود دارد. با توجه به اینکه اضطراب و امید به زندگی میتواند همه جنبه های زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین، اجرای مداخلات آموزشی و رفتاری برای کاهش اضطراب و افزایش امید به زندگی توصیه میگردد.
آنولین اصلان، مریم اسماعیلی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
چکیده
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر برنامه آماده سازی بیمار و عضو خانواده بر پیامدهای بعد از عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. آماده سازی بیماران قبل از عمل باعث بهبود تجارب بیماران از بستری شدن میشود، اما تاثیر آن در بیماران تحت عمل جراحی قلب کمتر شناخته شده است.
روش کار. این مطالعه یک کارآزمایی بالینی غیر تصادفی بود که بر روی یک نمونه پژوهش شامل ۹۰ بیمار و عضو خانواده که مراقبت از وی را بر عهده داشتند، در بازه زمانی ماه های تیر تا آبان سال ۱۳۹۷ انجام شد. شرکت کنندگان بر اساس معیارهای ورود به مطالعه و با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. مداخله، یک روز پس از بستری شدن، در روز قبل از عمل جراحی عروق کرونر با استفاده از ویدیوی آموزشی، تور بخش مراقبتهای ویژه و کتابچه آموزشی اجرا شد. در هر دو گروه، در روز سوم بعد از عمل، دلیریوم بیماران در بخش مراقبت ویژه ارزیابی شد و از مراقبین اصلی درخواست شد پرسشنامه رضایتمندی خانواده را تکمیل کنند. بیماران و عضو خانواده در هر دو گروه پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستانی را در روز اول و هفتم بعد از عمل و قبل از ترخیص تکمیل کردند. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه ۱۶ با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل شدند.
یافته ها. بعد از مداخله، میانگین نمره اضطراب و افسردگی بیمار در گروه آزمون به طور معنادار کاهش پیدا کرد (03/0P=)، اما میانگین نمره اضطراب و افسردگی عضو مراقب در گروه کنترل و آزمون اختلاف معنیداری نداشتند (11/0P=). در زیرمقیاس رضایت از عملکرد کارکنان درمانی (01/0P=) و راحتی عضو مراقب (027/0P=) اختلاف معنیدار آماری بین دو گروه مشاهده شد. علاوه بر این، گروهها از نظر بروز دلیریوم(60/0P=) و مدت اقامت در بخش مراقبتهای ویژه (21/0P=) تفاوت معنادار آماری با یکدیگر نداشتند.
نتیجهگیری. با توجه با اینکه آماده سازی بیمار و عضو مراقب خانواده در روز قبل از عمل جراحی بایپس عروق کرونر میتواند منجر به کاهش اضطراب و افسردگی بیماران و افزایش رضایتمندی عضو مراقب شود، اجرای این برنامه برای بیمار و عضو خانواده پیشنهاد میشود.
الهام ایرانی، سعید موسوی پور، مرضیه السادات سجادی نژاد،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی بر افسردگی، اضطراب، و استرس افراد با بیماری قلبی عروقی پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد
زمینه. عمل جراحی بایپس عروق کرونر مانند سایر اعمال جراحی برای بیماران تنشزا است و افسردگی، اضطراب و استرس از جمله اختلالات شایع و مهم در این بیماران محسوب میشود. یکی از رویکردهای رواندرمانی موثر برای کاهش عوامل روانشناختی منفی و جلوگیری از عود مجدد بیماری، رفتاردرمانی شناختی است.
روش کار. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، افراد با بیماری قلبی عروقی پس از عمل جراحی بایپس عروق کرونر در بیمارستان منتخب آجا تهران در سال 1400 بود که بر اساس نمونهگیری در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) پاسخ دادند. افراد گروه آزمون تحت 15جلسه رواندرمانی قرار گرفتند. دو گروه آزمون و کنترل در متغیرهای سن، تحصیلات، مدت بستری، و بیماری مزمن دیگر همگن بودند. از تحلیل کوواریانس تک متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از اجرای تحلیل کوواریانس دو گروه نشان داد که پس از کنترل اثر پیشآزمون، تفاوت معناداری بین نمرات پسآزمون دو گروه در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس وجود دارد؛ و پس از مداخله، نمرات افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمون نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری دارد.
نتیجهگیری: علاوه بر مداخلات پزشکی، از رفتاردرمانی شناختی میتوان برای افراد با بیماری قلبی عروقی بعد از عمل جراحی بایپس عروق کرونر، برای کاهش افسردگی، اضطراب و استرس و جلوگیری از عود مجدد بیماری استفاده کرد.
مهدی شمالی احمدآبادی، لیلا عیسی نژاد، علی اکبر واعظی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مجازی واقعیتدرمانی بر اضطراب کووید -۱۹ در بیماران با پرفشاری خون در پاندمی کرونا انجام شد.
زمینه. بیماری کووید-19 علاوه بر ایجاد مشکلات جسمی متعدد، پیامدهای روانشناختی مانند استرس و اضطراب را نیز به خصوص در جامعه بیماران مزمن از جمله بیماران دارای پرفشاری خون به همراه داشته است. بنابراین، انجام مداخلات مناسب برای کاهش اضطراب کووید -۱۹ در بیماران دارای پرفشاری خون ضروری است.
روش کار. این مطالعه از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به پرفشاری خون مراجعهکننده به درمانگاه قلب اردکان بودند. با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس و با توجه به معیارهای ورود و خروج، 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره آزمون و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه در مراحل پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامه اضطراب کرونا (علیپور و همکاران،1398) پاسخ دادند. اعضای گروه آزمون آموزش مجازی واقعیتدرمانی را در ۶ جلسه یک ساعته دریافت کردند. سپس، هردو گروه در مرحله پسآزمون، دوباره به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. به منظور تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس در نسخه 2۶ نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها. پس از مداخله، تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه در میانگین نمره اضطراب کرونا مشاهده شد (110/807=F و 0/0001≥P). همچنین، پس از مداخله، تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه از نظر میانگین نمره بعد روانی اضطراب کرونا مشاهده شد (30/78=F و 0/0001≥P). پس از مداخله، تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه از نظر میانگین نمره بعد جسمی اضطراب کرونا مشاهده شد (27/94=F و 0/0001≥P).
نتیجهگیری. انجام برنامه مداخلهای آموزش مجازی با محتوای آموزشی واقعیتدرمانی میتواند باعث کاهش نمرات اضطراب کرونا در ابعاد روانی و جسمی در افراد مبتلا به پرفشاری خون شود.
زهرا دشت بزرگی، خدیجه مقدم، فاطمه مقدم،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
مقدمه. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهزیستی روانشناختی و اضطراب کرونا در افراد مبتلا به بیماری قلبی عروقی در شهر کرج بود.
زمینه. در طول دوره پاندمی کووید-19، افراد مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی مشکلات متعددی را در زمینه سلامت روانشناختی تجربه کرده اند که از آن جمله میتوان به اضطراب اشاره کرد. یکی از رویکردهای موثر برای مدیریت اضطراب، ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس است که ممکن است بتواند سلامت روانشناختی را افزایش دهد.
روش کار. مطالعه حاضر، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه زنان مبتلا به بیماری قلبی عروقی شهر کرج در پاییز سال 1400 بود. تعداد 30 نفر از افراد جامعه مورد نظر به صورت در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی و اضطراب کرونا بود. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چندمتغیره و تک متغیره) در نرم افزار SPSS نسخه 19 استفاده شد.
یافته ها. نتایج، نشان دهنده تاثیر ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهزیستی روانشناختی و اضطراب کرونا در زنان مبتلا به بیماری قلبی عروقی بود (0/0001≥P) و مداخله مورد نظر، 43 درصد واریانس بهزیستی روانشناختی و 24 درصد اضطراب کرونا در مرحله پس آزمون را تبیین کرد.
نتیجه گیری. با توجه به تاثیر درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهزیستی روانشناختی و اضطراب کرونا در افراد مبتلا به بیماری قلبی عروقی، پیشنهاد میشود این روش درمانی در درمانگاه های روانشناسی و مراکز بهداشتی درمانی برای کمک به بهبود سلامت روان به کار برده شود.
میترا حسنهزاده کیانی، زهرا دشتبزرگی، مرجان علیزاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر آموزش مثبتنگری و آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت بر بهزیستی روانشناختی و اضطراب سلامت در افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی انجام شد.
زمینه. افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی دارای مشکلاتی در زمینه بهزیستی روانشناختی و اضطراب سلامت هستند و از روشهای احتمالا موثر در بهبود ویژگیهای مذکور میتوان به آموزش مثبتنگری و آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت اشاره کرد.
روش کار. مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی مراجعهکننده به بیمارستان گلستان شهر اهواز در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بودند که پس از بررسی معیارهای ورود به مطالعه، با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروههای مداخله، 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش مثبتنگری یا آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی، فرم کوتاه سیاهه اضطراب سلامت، و پرسشنامه تجدیدنظرشده بهزیستی روانشناختی گردآوری و با آزمونهای کایدو، تحلیل واریانس تکمتغیری، تحلیل کوواریانس چندمتغیری، و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافتهها. گروههای مداخله و کنترل از نظر جنسیت، سطح تحصیلات، سن و مدت ابتلاء به بیماریهای قلبیعروقی تفاوت معنیداری نداشتند. همچنین، هر دو روش آموزش مثبتنگری و آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش اضطراب سلامت در افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی شدند (0/0001≥P)، اما بین روشهای مداخله در هیچیک از متغیرهای بهزیستی روانشناختی و اضطراب سلامت تفاوت معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری. نتایج حاکی از تاثیر هر دو روش آموزش مثبتنگری و آموزش سبکزندگی ارتقاءدهنده سلامت بر افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش اضطراب سلامت و عدم تفاوت معنیدار بین آنها در افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش اضطراب سلامت بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت میتوانند از هر دو روش برای بهبود ویژگیهای مرتبط با سلامت استفاده کنند.
عزیز بهنام مقدم، آرمین محمودی، علیرضا ماردپور، فاطمه زاده باقری، نعیم عبدی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر روش حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر اضطراب مرگ در افراد دچار سکته قلبی بود.
زمینه. افرادی که دچار سکته قلبی میشوند اضطراب مرگ و کمبودهای شناختی را تجربه میکنند، و همین امر موجب تاخیر در بازگشت به کار، کاهش کیفیت زندگی و افزایش خطر مرگ در آنان میشود.
روش کار. این مطالعه یک کارآزمایی بالینی است که به منظور بررسی تاثیر روش حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر اضطراب مرگ در افراد دچار سکته قلبی در سال 1400 انجام شد. در این مطالعه، 60 فرد دچار سکته قلبی از طریق نمونه گیری در دسترس در مراکز درمانی شهر یاسوج انتخاب شدند و به صورت تخصیص تصادفی بلوکی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر استفاده شد. پیشآزمون برای هر دو گروه گرفته شد و سپس برای گروه آزمون، شش جلسه درمانی حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد اجرا و در پایان، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها مراقبت های معمول پزشکی به ایشان ارائه شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار SPSS نسخه 18 تحلیل شدند.
یافتهها. پس از تعدیل نمرات پس آزمون از طریق حذف اثر پیش آزمون، مشخص شد که مداخله بر کاهش اضطراب مرگ تاثیر معنی دار داشته است (0/796Partial η2=، 0/0001P≤ ،214/11F=). همچنین، در مولفه های اضطراب مرگ، نتایج آزمون تی مستقل نشان داد میانگین نمرات تفاضل پیش آزمون و پس آزمون متغیرهای ترس از مرگ (0/0001P≤)، ترس از بیماری (0/0001P≤)، افکار مرتبط با مرگ (0/05P<)، و زندگی کوتاه (0/0001P≤) در گروه آزمون به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است.
نتیجه گیری.روش حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد میتواند به عنوان یک روش درمانی مکمل و موثر در کاهش اضطراب مرگ افراد دچار سکته قلبی مورد استفاده قرار گیرد.
صفورا آصفمهر، عبدالمجید بحرینیان، فاطمه شهابی زاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با پیاده روی ذهن آگاهانه با رفتاردرمانی دیالکتیکی بر نشانگان روانشناختی (افسردگی و اضطراب)، کیفیت زندگی و فشار خون در افراد مبتلا به پرفشاری خون انجام شد.
زمینه. فشار خون بالا میتواند باعث نارسایی کلیهها و بروز عوارض در چشم فرد گردد. فشارخون بالا به دلیل شیوع زیاد و همراهی با بیماریهای قلبی یک مشکل سلامتی-درمانی در کشورهای صنعتی و در حال توسعه محسوب میشود.
روش کار. مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمون و یک گروه کنترل بود. از بین 87 نفر داوطلب، 45 نفر از بیماران به شیوه نمونهگیری تصادفی در دو گروه آزمون و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه افسردگی بک (1960)، پرسشنامه اضطراب بک (1990)، و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. پروتکل شناختی رفتاری مبتنی بر پیاده روی ذهن آگاهانه گروهی لیهی (2011) و پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیکی (لینهان، 1993) مبنای مداخلات بودند. تحلیل داده ها در نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
یافته ها. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین تاثیر دو مداخله بر نمرات متغیر افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی و فشارخون بود (0/0001P≤). همچنین، گروه درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پیاده روی ذهن آگاهانه در مقایسه با رفتاردرمانی دیالکتیکی تاثیر بیشتری بر کیفیت زندگی و فشارخون افراد مبتلا به پرفشاری خون داشت.
نتیجه گیری. برای افزایش کیفیت زندگی و کاهش فشار خون افراد مبتلا به پرفشاری خون بهتر است از روش گروه درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پیاده روی ذهنآگاهانه و برای کاهش نشانگان شناختی (افسردگی و اضطراب) افراد مبتلا به پرفشاری خون از روش رفتاردرمانی دیالکتیکی سود جست.
نسیم صدیقیان، الهام نومیری، علی قربانی، شادیه صادق شیخی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کیفیت خواب و استرسدرکشده با افسردگی در زنان مبتلا به سکته قلبی حاد با نشانگان اضطراب بود.
زمینه. افسردگی اختلالی شایع با شیوع حدود ١٥ درصد است و امروزه علت اصلی ناتوانی در سراسر دنیا محسوب میشود، و رتبه چهارم را در میان ده علت اصلی بار جهانی بیماریها بهخود اختصاص میدهد، که با دورههای طولانیمدت، تنوع علایم، بالا بودن میزان عود و اختلالات جسمی و روانی زیادی همراه است.
روش کار. روش این پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعهآماری آن، زنان مبتلا به سکته حاد قلبی ساکن شهر تهران در سال ١٤٠١ بودند. تعداد ٧٠ نفر از کسانی که پس از تکمیل پرسشنامه اضطراب، نمره بالاتر از متوسط را بهدست آوردند، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامههای اضطراب، افسردگی، کیفیتخواب و استرس درکشده بودند.
یافته ها. بین کیفیت خواب و استرس درک شده منفی با افسردگی رابطه مثبت و معنادار، و بین استرس درکشده مثبت با افسردگی رابطه منفی و معنادار وجود داشت. همچنین، کیفیتخواب، استرس درک شده منفی، و استرس درک شده مثبت، به ترتیب به میزان 0/18، 0/20، و 0/08 توان پیشبینی افسردگی را دارند.
نتیجه گیری. با توجه به اینکه مشکلات خواب میتواند باعث پریشانی روانشناختی و کاهش تمرکز در افراد شود، لذا میتوان انتظار داشت افزایش مشکلات خواب انرژی فردی را کاهش دهد و با افزایش اضطراب، زمینه افزایش مشکلات روانشناختی همچون افسردگی را فراهم کند. بنابراین، میتوانانتظار داشت افرادی که دچار بیماری قلبی میشوند اغلب به علت خطر بیماری، سطح اضطراب زیادی را تحمل کنند که میتواند با افزایش مشکلات خواب همراه باشد، در نتیجه، منجر به ایجاد افسردگی در افراد گردد.
اکرم شریفی، فروزان رستمی، کامیان خزایی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا در افراد مبتلا به کووید-19 با بیماری زمینهای قلبی عروقی در بیمارستان امام علی(ع) آمل انجام شد.
زمینه. ویروس کرونا از زمان شیوع تاکنون نشان داده است که افراد مبتلا به بیماریهای زمینهای را بیش از افرادی که بدنی سالم دارند مغلوب خود میکند و آنها را در خطر مرگ قرار میدهد.
روش کار. این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری این پژوهش همه افراد مبتلا به کرونا با سابقه بیماری قلبی عروقی در بیمارستان امام علی(ع) آمل در سالهای 1400 و 1401 بودند. نمونهگیری به شیوه هدفمند از بیماران بستری در بیمارستان بهصورت در دسترس انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس که در سال 1398 توسط علیپور و همکاران تدوین شد استفاده گردید. آموزش ذهن آگاهی بر اساس طرح آموزشی کابات -زین (2005) به روش گروهی در هشت جلسه دو ساعته به صورت هفتگی برای شرکتکنندگان در گروه آزمون اجرا شد.
یافتهها. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب کرونا در افراد مبتلا به کووید-19 با بیماری زمینهای قلبی عروقی به میزان 0/87 تاثیر دارد (0/001P≤). نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری در متن تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر کاهش علایم روانی اضطراب کرونا در افراد مبتلا به کووید-19 با بیماری زمینهای قلبی عروقی به میزان 0/83 تاثیر دارد (0/001P≤). همچنین، آموزش ذهن آگاهی بر کاهش علایم جسمی اضطراب کرونا در افراد مبتلا به کووید-19 با بیماری زمینهای قلبی عروقی به میزان 0/79 تاثیر داشت (0/001P≤).
نتیجهگیری. تمرینات ذهن آگاهی میتواند افراد مبتلا به کووید-19 با بیماری زمینهای قلبی عروقی را قادر سازد تا قبل از پاسخدهی، اندکی مکث و تامل کنند، که این مکثها فرصتی را در اختیار آنان قرار میدهد تا از قضاوت در بسیاری از موقعیت های که میتواند منجر به خشم، ترس و اضطراب گردد، رهایی یابند. این امر شرایطی را فراهم خواهد کرد که بیماران حتی در وضعیت بد و حاد بیماری خود، بهاحتمال بیشتری بتوانند آرامش روانی خود را حفظ کنند و از این طریق علایم و نشانه های جسمی اضطراب را کاهش دهند.