223 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
معصومه ذاکری مقدم، سمیه صادقی، شهرزاد غیاثوندیان، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر اجرای برنامه مراقبت جامع بر رضایتمندی بیماران دچار تروما بود.
زمینه. بررسی رضایتمندی بیماران یکی از مهمترین شاخص های اندازه گیری کیفیت مراقبت می باشد. سطح رضایتمندی بیمار از خدمات پرستاری رو به کاهش است که می تواند به علت افزایش آگاهی بیماران نسبت به حقوق و مراقبت های سلامت باشد که منجر به افزایش انتظارات بیماران از سرویس های فراهم کننده مراقبت می شود. یکی از روش های افزایش رضایتمندی بیماران، اجرای برنامه مراقبت جامع است.
روش کار. این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی غیر تصادفی می باشد که در اورژانس بیمارستان شهید محمد منتظری نجف آباد شهر اصفهان بر روی 104 بیمار دچار تروما مراجعه کننده به اورژانس انجام شده است. گروه آزمون از لحظه ورود به بخش اورژانس تا ترخیص، برنامه مراقبت جامع را دریافت کرد و گروه کنترل مراقبت های معمول پرستاری را دریافت کرد. بعد از اجرای برنامه مراقبت جامع و در پایان اقامت بیماران، رضایتمندی بیماران دو گروه کنترل و آزمون با نسخه تعدیل شده پرسشنامه رضایتمندی اندازه گیری شد. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 با آزمون های آماری توصیفی و آزمون استنباطی (تی مستقل، تی زوجی و کای دو) انجام شد.
یافته ها. میانگین نمره رضایتمندی کلی بیماران بعد از مداخله، در گروه کنترل، 32/01 (نسبتا مطلوب) و در گروه آزمون، 45/6 (مطلوب) بود. بین میانگین نمره رضایتمندی در دو گروه بعد از مداخله اختلاف آماری معنا داری وجود داشت (0/001p<).
نتیجه گیری. اجرای برنامه مراقبت جامع باعث بهبود میزان رضایتمندی بیماران شده است. بنابراین به مدیران و پرسنل بیمارستان و مراکز آموزشی مراقبت سلامت پیشنهاد می شود برنامه مراقبت جامع را در بیمارستان یا مراکز آموزشی خود به کار ببرند.
نیره رئیس دانا، حمید پیروی، ندا مهرداد،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تبیین و تفسیر تجربه زندگی با قلب پیوندی انجام شد و بخشی از یافته ها که حاکی از رشد معنوی دریافت کنندگان پیوند قلب بود در این مقاله گزارش شده است.
زمینه. پیوند قلب یکی از فن آوری های نوین پزشکی است که باعث افزایش امید به زندگی و ارتقای کلی کیفیت زندگی دریافت کنندگان آن می شود، اما این افراد در ادامه زندگی با قلب پیوندی دچار مسائل و مشکلاتی می شوند و برای ادامه این مسیر پر فراز و نشیب، نیاز به منابع حمایتی دارند.
روش کار. این مطالعه از نوع مطالعات کیفی با رویکرد پدیده شناسی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 11 نفر از دریافت کنندگان پیوند قلب در ایران بودند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. یافته ها براساس روش تحلیل دیکلمن، آلن و تانر (1989) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. یکی از مضمون های اصلی در این مطالعه ”نزدیک تر شدن به خدا“ بود شامل چهار زیرمضمون ”توکل به خدا“، ”قبول مشیت الهی“، ”عمیق تر شدن اعتقاد به خدا“ و ”پایبندی بیشتر به انجام واجبات“ بود که نشان از رشد معنوی در این افراد داشت.
نتیجه گیری. دریافت کنندگان پیوند قلب سطح بالایی از معنویت و مذهبی شدن را تجربه می کنند که به آنها کمک می کند بر ناکامی ها و موارد پیش بینی نشده و تبعات بعد از پیوند فائق آیند و با توکل به خدا این مراحل را پشت سر بگذارند.
زهرا سادات موسوی ثانی، سيد امیرحسین پیشگویی، آرمین زارعیان، سيد داود تدریسی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه اصلاح و اعتباریابی مقیاس تعیین سطح هوشیاری FOUR بود.
زمینه. در بخش مراقبتهای ویژه، بیماران بدحالی بستری میشوند که عمدتا دچار نقص در سطح هوشیاری هستند و جهت مراقبت، تشخیص و درمان آنها نیازمند ابزاری معتبر هستیم که در هر زمان بتواند سطح هوشیاری بیماران را بررسی نماید. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان مقیاس کمای گلاسگو به صورت گسترده به منظور تعیین سطح هوشیاری بیماران مورد استفاده میباشد که دارای ایراداتی نیز بوده است. اخیرا ابزاری به نام مقیاس FOUR جهت جایگزینی مقیاس گلاسکو کما پیشنهاد شده است، این ابزار چند سالی است که مورد استفاده قرار می گیرد و هنوز در حال گذراندن مراحل تکمیلی خود می باشد.
روش کار. این پژوهش از نوع تحقیق روششناسی می باشد. پس از ترجمه مقیاس FOURتوسط خبرگان و انجام اصلاحات توسط گروه تحقیق، اعتبار صوری با نظرخواهی از استفادهکنندگان ابزار و اعتبار محتوا با نظرخواهی از صاحبنظران تعیین گردید. جهت ارزیابی روایی سازه از همبستگی همگرا استفاده شد، بدین ترتیب که 15 بیمار دارای لوله تراشه و بدون اتصال به ونتیلاتور، توسط پژوهشگر باابزار آپاچی دو امتیازدهی شدند و سپس همان بیماران بلافاصله توسط 40 پرستار آموزش دیده با ابزار FOURاصلی و اصلاح شده بررسی شدند. در مجموع، 104 بار مشاهده توسط ارزیابان انجام شد.
یافته ها. ضریب همبستگی بین FOURاصلی با آپاچی دو، 0/02+ و ضریب همبستگی بین FOURاصلاح شده با آپاچی دو 0/04- به دست آمد. ضریب بتا بین FOURاصلی و آپاچی دو، 0/03و ضریب بتا بین FOURاصلاح شده با آپاچی دو 0/3 گزارش شد.
نتیجه گیری. با توجه به این که در بخش تنفسی مقیاس FOURآیتمی برای بیماران دارای لوله تراشه که به ونتیلاتور متصل نبودند وجود ندارد، جایگزینی این آیتم در مقیاس FOURاصلاح شده میتواند موجب روایی بیشتر ابزار در هنگام بررسی بیمار گردد.
سید مسلم مهدوی شهری، احمدعلی اسدی نوقابی، میترا ذوالفقاری، حمید حقانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این پژوهش، بررسی دیدگاه پرستاران درباره ملاقات در بخش های مراقبت ویژه قلبی بود.
زمینه. حمایت های اجتماعی شامل حمایت های عاطفی و مادی است که توسط (ملاقات) خانواده و دوستان فراهم می شود و بر بهبود بیماران بستری در بخش های ویژه قلبی موثر می باشد. ملاقات در بخش های ویژه همیشه موضوعی چالش برانگیز بین کارکنان درمانی، بیماران و ملاقات کنندگان بوده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی مقطعی، 140 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه قلب مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک و ”پرسشنامه دیدگاه و نگرش در مورد ملاقات در بخش های ویژه“ BAVIQ)) جمع آوری و با نرم افزار آماری SPSSنسخه 19 به روش های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. پرستاران عقیده داشتند ملاقات باعث اختلال در انجام مراقبت های پرستاری می شود (65 درصد) و باعث می شود پرستاران وقت بیشتری را صرف دادن اطلاعات به خانواده ها نمایند (82/8 درصد)، اما درباره تاثیر ملاقات بر بیمار و خانواده اش دیدگاه متفاوتی داشتند. بیشتر پرستاران با اجرای سیاست ملاقات آزاد مخالف بودند (85 درصد).
نتیجه گیری. نتایج مطالعه نشان داد که پرستاران بخش های مراقبت ویژه قلب نسبت به ملاقات دیدگاه مخالفی دارند و این، مانعی اساسی در تغییر برنامه ملاقات در جهت مرتفع ساختن نیازهای عاطفی روانی بیماران و خانواده های شان می باشد.
معصومه ایمانی پور، حمید پیروی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت توانمندی بالینی دانشجویان کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت های ویژه در زمینه مهارت های مربوط به فرایند احیاء قلبی ریوی انجام شد.
زمینه. فرایند احیاء قلبی ریوی یکی از اقدامات رایج در بخش های مراقبت ویژه است و پرستار در آن نقش مهمی دارد. با عنایت به هدف غایی تربیت دانشجوی پرستاری مراقبت ویژه که ارائه خدمات با بهترین کیفیت در بخش های مراقبت ویژه است؛ ضروری است سطح توانمندی و مهارت های دانشجویان در این زمینه مورد ارزشیابی قرار گیرد تا با مشخص شدن نقاط ضعف، در جهت ارتقاء این مهارت ها برنامه ریزی آموزشی صورت گیرد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی، عملکرد دانشجویان کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت های ویژه در پایان دوره آموزشی به روش آزمون آسکی مورد ارزشیابی قرار گرفت. آزمون، شامل پنج مهارت بالینی مهم در فرایند احیاء، شامل مدیریت راه هوایی، تفسیر گازهای خون شریانی، اقدامات پایه حیات، تفسیر نوار قلب و کنترل سطح هوشیاری بود.
یافتهها. شرکت کنندگان، 17 دانشجوی ارشد پرستاری ویژه ترم چهارم بودند. بر اساس نتایج، عملکرد اکثریت دانشجویان در زمینه مهارت های احیاء قلبی ریوی در سطح متوسط قرار داشت (64/7 درصد). بهترین عملکرد با 52/9 درصد قبولی مربوط به کنترل سطح هوشیاری بود. اقدامات پایه حیات (41/2 درصد)، مدیریت راه هوایی (35/3 درصد) و تفسیر نوار قلب (11/8 درصد) به ترتیب در رتبه های بعدی قرار داشتند. پایین ترین عملکرد با صفر درصد قبولی مربوط به تفسیر گازهای خون شریانی بود.
نتیجه گیری. یافتههای این پژوهش نشان داد عملکرد دانشجویان در زمینه فرایند احیاء قلبی ریوی به طور کلی در حد متوسط است و سطح مهارت های شناختی مربوط به این فرایند پایین تر از مهارت های عملی مرتبط با آن است. لذا، استفاده از راهبردهای آموزشی مبتنی بر حل مساله و تفکر فعال به منظور بهبود سطح توانمندی های شناختی دانشجویان و راهبرد تمرین و تکرار برای ارتقاء کلی سطح توانمندی ها تا حد مطلوب توصیه می شود.
علی فرهادی، یزدان موحدی، کلثوم کریمی نژاد، معصومه موحدی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی بیماران کرونر قلبی با پیگیری دو ماهه بود.
زمینه. از مسائل مهمی که بیماران قلبی با آن روبرو هستند مشکلات روحی و روانی همچون افسردگی و اضطراب می باشد که تقریباً 65 درصد بیماران آن را تجربه می کنند و به همین سبب موجب تأخیر در بازگشت به کار، کاهش کیفیت زندگی و افزایش خطر مرگ می شود.
روش کار. این پژوهش، از نوع کارآزمائی بالینی، به صورت دو گروهی و سه مرحله ای بود که بر روی 40 مرد مبتلا به بیماری کرونر قلب که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند انجام شد. شرکت کنندگان داوطلب، ابتدا به پرسشنامه افسردگی پاسخ دادند و افرادی که نمره آنها یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود به عنوان نمونه انخاب شدند و مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. در این پژوهش، میانگین نمره افسردگی مبتلایان، قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در دو گروه کنترل و آزمون مقایسه شدند. در این پژوهش از پروتکل ”کابات زین“ استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها ”پرسشنامه افسردگی بک“ بود و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 19و تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها. بر اساس یافته ها، افسردگی مبتلایان، بعد و دو ماه بعد از مداخله کاهش قابل توجهی در مقایسه با قبل از مداخله داشته است و بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت آماری معنی داری مشاهده گردید.
نتیجه گیری. با توجه به تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افسردگی، به کارگیری این روش برای بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر پیشنهاد می شود.
عاطفه اله بخشیان، هادی حسنخانی، عیسی محمدی، وحید زمانزاده، صمد غفاری، ،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تبیین درک و تجربه بیماران ایرانی از زندگی بعد از آنژیوپلاستی انجام شد.
زمینه. با توجه به شیوع بالای بیماری عروق کرونر و افزایش روز افزون شمار مبتلایان به این بیماری در ایران، و همچنین، فراگیر شدن پروسیجرهای درمانی، همچون آنژیوپلاستی جهت درمان آن و چالش های متعددی که ابعاد مختلف زندگی بیماران را در دوران بعد از درمان تحت تاثیر قرار می دهد، درک عمیق از تجارب این بیماران، نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی آنها دارد.
روش کار. این مطالعه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. مشارکت کنندگان شامل20 بیمار تحت آنژیوپلاستی عروق کرونر بودند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های بدون ساختار و با نمونه گیری هدفمند شروع شد و تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها به طور مستمر و همزمان با جمع آوری داده ها انجام شد.
یافته ها. در طی فرایند تحلیل داده ها، 4 درون مایه ”تولد دوباره، فرصت دوباره“، ”تجدید نظر در نحوه زندگی“، ”تصمیم به اصلاح شیوه زندگی“، و ”استفاده از منابع حمایتی اجتماعی در دسترس“، بیانگر تجربه و ابعاد درک بیماران از زندگی بعد از آنژیوپلاستی بود.
نتیجه گیری. نتایج این مطالعه درک ما را از تجارب این بیماران ارتقاء می دهد و این، به نوبه خود می تواند مراقبین سیستم سلامت را برای حمایت بیماران و برنامه ریزی برای ارتقاء مراقبت و مشاوره منحصر به فرد و مبتنی بر شناخت نیازهای واقعی بیماران راهنمایی کند.
معصومه ذاکری مقدم، شهرزاد غیاثوندیان، پگاه سلحشور، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف.این پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه حمایتی پرستاری بر افسردگی، اضطراب و استرس خانواده بیماران در طول عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.
زمینه.خانواده بیماران در طول عمل جراحی بای پس عروق کرونر سطح بالایی از اضطراب و استرس را تجربه می کنند. حمایت اطلاعاتی و عاطفی از خانواده بیماران در طول عمل جراحی ممکن است به آنها در کاهش استرس و در نتیجه، فراهم آوردن حمایت بیشتر از فرد بیمار کمک کند.
روش کار. این پژوهش، یک مطالعه نیمه تجربی دو گروهی بود که در آن، 104 نفر از اعضاء خانواده بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر که شرایط لازم برای ورود به مطالعه را داشتند انتخاب شدند و به طور مساوی (هر گروه، 52 نفر) در یکی از گروه های آزمون یا کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون در طول عمل، برنامه حمایت پرستاری شامل حمایت اطلاعاتی و عاطفی را دریافت کرد و برای گروه کنترل، تنها اقدامات معمول انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و مقیاستعدیل شده افسردگی، اضطراب و استرس DASSاستفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو و تی و با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 21 تحلیل شد.
یافته ها.بر اساس یافته های پژوهش، بین دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک و نمره حاصل از تکمیل پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس DASS،قبل از مداخله، اختلاف آماری معناداری وجود نداشت، اما پس از اجرای مداخله و در پایان عمل، میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل به شکل معناداری کاهش یافت (0001/0>P).
نتیجه گیری. بر اساس یافته ها، برنامه حمایت پرستاری سبب کاهش افسردگی، اضطراب و استرس خانواده بیماران در طول عمل جراحی قلب شده است، لذا می توان از این برنامه به عنوان روشی موثر جهت حمایت از خانواده بیماران در طول جراحی استفاده نمود.
سيد ضیاالدین دکهء، احمد همت فر ، کمال عزیزبیگی ،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این تحقیق بررسی تاثیر
بازتوانی قلبی به وسیله تمرینات مقاومتی اندام تحتانی و هوازی بر ظرفیت عملکردی و
کیفیت زندگی بیماران مبتلا به انفارکتوس قلبی بود.
زمینه.
تقریبا نیمی
از افراد، بعد از انفارکتوس قلبی دچار افت عملکرد و ناتوانی قلبی می شوند.
بنابراین، برای پرستاران داشتن اطلاعات ضروری جهت بهبود کیفیت زندگی و افزایش
ظرفیت عملکردی در این بیماران ضروری می باشد.
روش
کار. در این
پژوهش تجربی، 24 بیمار مرد با سابقه انفارکتوس قلبی در سه گروه تمرینات هوازی (8
نفر)، تمرین مقاومتی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی، سه جلسه
در هفته و هر جلسه به مدت 50 تا 60 دقیقه انجام شد. تمرینات هوازی با شدت 60 تا 85
درصد ضربان قلب بیشینه روی نوار گردان انجام می شد، در حالی که گروه تمرینات
مقاومتی، تمرینات را با شدت 40 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه در سه حرکت پرس پا، ساق
پا و پشت پا با قرقره انجام دادند.
یافته
ها. نتایج
نشان داد که در تعامل زمان در گروه، تفاوت معنی داری در ظرفیت عملکردی مشاهده شد
(0/019P=). تحلیل آماری نشان داد که ظرفیت عملکردی گروه مقاومتی (0/002 P=) و
استقامتی (0/03P=) تفاوت معناداری با ظرفیت عملکردی گروه کنترل دارند. در زمینه
کیفیت زندگی، مشخص شد گروه مقاومتی و استقامتی تفاوت معنی داری با گروه کنترل
ندارند. نتایج نشان داد که در تعامل گروه در زمان، تفاوت معنی داری بین سه گروه در
کیفیت زندگی وجود نداشت، با وجود این، تمرینات، هم در گروه استقامتی (0/002 P=) و هم
در گروه مقاومتی (0/01 P=) به طور معنی داری موجب افزایش کیفیت زندگی شده بود.
نتیجه
گیری. تمرینات
مقاومتی و هوازی هر دو می توانند موجب بهبود ظرفیت عملکردی در بیماران مبتلا به
انفارکتوس قلبی شوند. تمرینات مقاومتی نسبت به تمرینات هوازی، در بهبود ظرفیت
عملکردی و کیفیت زندگی موثرتر هستند.
زهرا اسدی، مریم اسماعیلی نسب، ناهید یعقوبی، علی انصاری فر،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر بسته آموزشی مراحل اسکن قلب به صورت تصویری (فیلم)، نوشتاری (کتابچه)، و نیز تصویری نوشتاری (فیلم و کتابچه) بر همکاری بیماران بخش پزشکی هسته ای بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی بود.
زمینه. بیماری عروق کرونر از شایع ترین علل مرگ و میر در جهان است. یکی از راه های تشخیص بیماری عروق کرونر اسکن پرفیوژن میوکارد می باشد. عدم آشنایی بیماران با این روش تشخیصی باعث کاهش سطح همکاری بیمار در حین انجام این روش تشخیصی می شود که به نوبه خود، سبب فرسودگی و افزایش فشار کاری پرسنل بخش به علت پرسش های مکرر بیماران در مراحل مختلف اسکن قلب می شود.
روش کار. این مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 100 نفر از مراجعه کنندگان به بخش پزشکی هسته ای بیمارستان قلب وعروق شهید رجایی انجام گردید ( 25نفر در گروه کنترل، 25 نفر در گروه آموزش تصویری، 25 نفر در گروه آموزش نوشتاری، و 25 نفر در گروه آموزش تصویری نوشتاری). ابزار گردآوری در این تحقیق دو پرسشنامه شامل پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه محقق ساخته سطح همکاری و دو بسته آموزشی تصویری و نوشتاری بود که پس از تهیه توسط محققان به صورت مجزا و در مورد یکی از گروه ها به صورت توام به کار گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کروسکال والیس و آزمون تعقیبی یو مان ویتنی استفاده گردید.
یافته ها. نتایج حاکی از آن بود که بین سطح همکاری گروه کنترل وگروه های آموزش دیده سه گانه اختلاف معنی دار وجود دارد. از بین سه روش آموزشی، روش آموزش تصویری بیشترین تاثیر را بر افزایش همکاری بیماران داشت.
نتیجه گیری. آموزش بیماران قبل از انجام اسکن پرفیوژن میوکارد بر افزایش همکاری بیماران تاثیر دارد و منجر به نتایج بهتر و اتلاف وقت کمتر بیماران و پرسنل بخش می گردد. همچنین، یافته های این مطالعه تاکید دوباره بر اهمیت توجه به مسائل روان شناختی در سلامت عمومی است.
سیما هاشمی، سینا ولیئی، محمدکاظم مکارم مسجدی، بهرام آریایی نژاد،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت احیای قلبی ریوی مغزی بر میزان آگاهی پرستاران بخش های زنان بیمارستان گنجویان دزفول در سال 1392 انجام شد.
زمینه. ایست قلبی ریوی مغزی یکی از خطرناک ترین وضعیت های تهدیدکننده زندگی است که نیاز به اقدام فوری و سنجیده برای حفظ حیات و پیشگیری از ضایعات جبران ناپذیر سیستم های حیاتی بدن دارد و عمده ترین علت شکست تیم احیاء، عدم مدیریت و نبود استانداردهای معین احیای قلبی ریوی مغزی می باشد.
روشکار. این تحقیق از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون، با شرکت 40 نفر از پرستاران شاغل در بخش های زنان بیمارستان گنجویان دزفول در سال 1392 انجام شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه پژوهشگر ساخته ای شامل 20 سؤال تعیین میزان آگاهی پرستاران از مدیریت احیا، قلبی ریوی مغزی بود که روایی محتوا و پایایی آن بررسی و تأیید شد و قبل و بعد از آموزش، بین شرکت کنندگان توزیع و تکمیل گردید. شیوه آموزش به صورت سخنرانی و روش اجرای عملی بر روی مانکن طی دو روز و هر روز 8 ساعت به صورت کارگاهی در دو بخش پایه و پیشرفته انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و بهره گیری از آزمون های آماری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها. در این مطالعه، بیشترین نمره پیش آزمون، 13 و کمترین نمره، 5 با میانگین 9/90 و انحراف معیار 1/9، و بیشترین نمره پس آزمون، 15 و کمترین نمره، 8 با میانگین 11/25 و انحراف معیار 1/6 بود. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان آگاهی پرستاران در زمان های قبل و بعد از آموزش، اختلاف آماری معنی دار وجود دارد(0/0001>P) و با اطمینان 95% می توان گفت بعد از آموزش، میزان آگاهی پرستاران افزایش یافته است.
نتیجه گیری. یافته های این پژوهش دلیل قوی برای حمایت از نقش مهم برگزاری مداوم دوره های آموزشی ضمن خدمت احیا، قلبی ریوی مغزی برای ارتقا، صلاحیت علمی پرستاران است و پیشنهاد می شود در این دوره های آموزشی، بر فرایند مدیریت احیا، و استانداردسازی تلاش های تیم احیا در زمان حوادث اورژانسی تأکید بیشتری شود.
منا علی نژاد نائینی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه مروری، بررسی پوزیشن های مختلف حین مراقبت های پرستاری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان، بررسی فواید و معایب هر کدام، و ارائه راهکارهای بالینی برای بهبود تکامل نوزاد براساس نیازهای فردی است.
زمینه. بیشتر نوزادان نارس تون ماهیچه ای ضعیفی دارند، زیرا به دلیل تولد زودهنگام هنوز به بسیاری از مراحل مهم تکامل تون ماهیچه ای و فلکشن فیزیولوژیک (physiologic flexion)در داخل رحم دست نیافته اند. نوزادان نارس بعد از تولد، اندام های خود را بر خلاف جاذبه حرکت می دهند. تحقیقات نشان داده اند این عمل برای آنان بسیار دشوار است و نمی توانند پوزیشن خود را به طرز مطلوب نگهدارند، از خود محافظت کنند، و به خواب مناسب و راحتی دست یابند.بدون مداخلات مناسب، این کودکان دچار بدشکلی سر یا ستون فقرات می شوند. اگر برای نوزادان از محافظت کننده ها مانند آشیانه (nest)استفاده شود، این نوزادان احساس می کنند در رحم قرار دارند و معمولا بیشتر احساس امنیت می کنند و به ثبات فیزیولوژیک دست می یابند. اغلب نوزادان برای یافتن پوزیشن مناسب به کمک نیاز دارند که این مهم بر عهده پرستاران است.
روش کار. این مطالعه مروری با جستجوی مطالعات مربوط به 15 سال اخیر در بانک های اطلاعاتیGoogleScholar, Science DirectProquest, Ovid, Pub Med, Ebscoانجام شد. برای تهیه این مقاله مروری از 16 مقاله پژوهشی و مروری و 3 کتاب تخصصی در زمینه نوزادان استفاده شد.
یافته ها: پوزیشن های رایج در بخش مراقبت های ویژه نوزادان شامل وضعیت خوابیده به پهلو (side-lying position)، وضعیت خوابیده به پشت (supine position)، و خوابیده به شکم (دمر) (prone position) می باشند. نتایج مطالعات گوناگون نشان دهنده تاثیرات متفاوت پوزیشن های مختلف بر نوزادان نارس هستند. بنابراین، هر نوزاد باید به صورت منحصر به فرد ارزیابی شود و پوزیشن مناسب را بر اساس وضعیت فردی و واکنش های رفتاری دریافت کند. تغییر پوزیشن در نوزاد باید آهسته و به طور مداوم انجام شود تا نوزاد دچار دیسترس نشود و همچنین، از جدا شدن تجهیزات تهاجمی یا کلامپ شدن آنها جلوگیری شود.
نتیجه گیری: نوزادان نارسی که پوزیشن مناسب را بر اساس وضعیت فردی و واکنش های رفتاری دریافت می نمایند، حمایت تکاملی عصبی مطلوب را خواهند داشت که منجر به کاهش مشکلات و نواقص عصبی تکاملی می شود. نوزادانی که حمایت های تکاملی دریافت کرده اند نتایج بالینی درمانی بهتری داشته اند و مدت زمان تهویه مکانیکی و نیاز به حمایت تنفسی در آنها کاهش یافته، تغذیه دهانی در آنها زودتر شروع شده، و مدت زمان بستری در بیمارستان به طور چشمگیری کاهش یافته است. تحقیقات جدید در زمینه پوزیشن دادن به نوزاد و افزایش آگاهی و دانسته ها در این زمینه همواره در جریان است. پرستاران باید همواره تلاش کنند از این دانش ها و مهارت های به روز آگاه باشند.
زهرا پشت چمن، مریم جدید میلانی، فروزان آتش زاده شوریده، علیرضا اکبر زاده باغبان،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر دو روش پیگیری مراقبتی تلفنی و پیامکی بر تبعیت از درمان بیماران پس از عمل جراحی بای پس شریان کرونر، بستری در بخشهای جراحی قلب بیمارستانهای منتخب شهر تهران بود.
زمینه. یکی از مهمترین جنبههای مراقبتی و پیگیری بعد از عمل جراحی بای پس شریان کرونر، تبعیت از برنامه درمانی است؛ به گونهای که موفقیت جراحی در طولانی مدت به تبعیت از برنامه درمانی وابسته است.
روش کار. این کارآزمایی بالینی بر روی بیماران تحت جراحی بای پس شریان کرونر بستری در بخشهای جراحی قلب بیمارستانهای منتخب شهر تهران، در سال 1393 انجام شد. در این مطالعه، 90 بیمار به روش مبتنی بر هدف انتخاب و با تخصیص تصادفی، در یکی از سه گروه 30 نفری پیگیری تلفنی، پیامکی و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه تبعیت از درمان به روش مصاحبه حضوری، در دو نوبت (شروع مطالعه و دو ماه بعد از شروع مطالعه) تکمیل گردید. قبل از ترخیص، به دو گروه پیگیری تلفنی و پیامکی، آموزش حضوری و کتابچه آموزشی داده شد. در گروه پیگیری تلفنی، هفتهای سه بار و به مدت دوماه تماس تلفنی برقرار گردید و در گروه پیگیری پیامکی، روزانه یک پیامک و به مدت دو ماه ارسال گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری کای دو، آزمون دقیق فیشر، تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافتهها. بین دو گروه پیگیری تلفنی و پیامکی از لحاظ تغییرات نمره تبعیت از درمان قبل و بعد از مداخلهتفاوت آماری معناداری وجود نداشت. بین دو گروه پیگیری تلفنی و کنترل (0/0001p<) و دو گروه پیگیری پیامکی و کنترل (0/0001p<) از لحاظ امتیاز تبعیت از درمان، قبل و بعد از مداخله، تفاوت آماری معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری. یافتههای مطالعه نشان داد که پیگیری تلفنی و پیامکی، هر دو، منجر به بهبود تبعیت از درمان بیماران بعد از جراحی بای پس شریان کرونر می شوند. بنابراین، پیشنهاد میشود از این روشهای مراقبتی، در پیگیری بیماران قلبی استفاده گردد.
تورج بابایی، رقیه صادقی، هومن بخشنده،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش چهره به چهره قبل از عمل بر میزان درد بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. درد از مشکلات پس از جراحی بای پس شریان کرونری است. جهت تسکین درد، استفاده از روش های غیردارویی بر روش های دارویی ترجیح داده می شوند.
روش کار. در این مطالعه نیمه تجربی، 72 بیمار تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، به طور مساوی در یکی از دو گروه تجربه و کنترل قرار گرفتند. واحدهای مورد پژوهش در گروه تجربه، آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد را به مدت 20 تا 30 دقیقه دریافت کردند، ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از عمل جراحی، هنگامی که بیمار به بخش مراقبت ویژه منتقل شد، دو ساعت پس از خروج لوله تراشه، شدت درد بر اساس مقیاس عددی جانسون اندازه گیری شد و سپس، دو بار با فاصله سه ساعته این اندازه گیری تکرار شد. همین طور، چک لیست روش های غیردارویی مورد استفاده جهت کنترل درد و داروهای ضد درد دریافت شده در طی روزهای بستری بیمار در بخش مراقبت ویژه تکمیل شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، توزیع فراوانی) و تحلیل (آزمون کای دو و من-ویتنی) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها. بر اساس نتایج، بین دو گروه از نظر ویژگی های دموگرافیک تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین شدت درد دو گروه، دو ساعت پس از خروج لوله تراشه، اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد (0/313p=)، اما بین شدت درد گروه تجربه و کنترل، 5 ساعت (0/015p=) و 8 ساعت (0/006p=) پس از عمل، اختلاف معنی دار آماری وجود داشت. همچنین، این مطالعه نشان داد که میزان مصرف مسکن جهت تسکین درد بعد از عمل در بیماران گروه تجربه کمتر از بیماران گروه کنترل بود (0/046p=).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد می تواند منجر به کاهش شدت درد بعد از عمل در بیماران تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر گردد و به عنوان یک مداخله غیردارویی به پرستاران بخش های جراحی توصیه می شود.
پویا فرخ نژاد افشار، زهرا خواجعلی، رسول آذرفرین، اعظم محمودی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر صدای سفیدبر اضطراب بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی انجام شد.
زمینه. بسیاری از بیماران قلبی عروقی پس از بستری در بخش مراقبت های ویژه قلبی دچار درجاتی از اضطراب می شوند که بر روند بهبودی این بیماران تاثیر نامطلوبی می گذارد.
روش پژوهش. طراحی مطالعه از نوع نیمه تجربی بود. این مطالعه در سال 1393 در مرکز قلب شهید رجایی تهران انجام شد و در آن، 90 بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شدند (45 بیمار در هر گروه). اضطراب دو گروه توسط پرسشنامهDASS نسخه 21، در دو روز متوالی اندازه گیری شد. در گروه آزمون، صدای سفید با شدت 60-50 دسی بل به مدت 30 دقیقه در فضای واحد بستری پخش شد، اما برای گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. داده ها با نرم افزار SPSS ویراست 17 و توسط آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و مجذور کای تحلیل شدند.
یافته ها. میانگین نمره اضطراب گروه کنترل، قبل و بعد از مطالعه، به ترتیب، 5/17 با انحراف معیار 3/90 و 4/73 با انحراف معیار 3/77 بود که تفاوت آماری معنی داری نداشتند. میانگین نمره اضطراب گروه آزمون، قبل و بعد از مطالعه، به ترتیب 5/38 با انحراف معیار 3/87 و 4/58 با انحراف معیار 3/71 به دست آمد که در مقایسه با گروه کنترل اختلاف آماری معناداری داشت (0/01p=).
نتیجه گیری. صدای سفید می تواند میزان اضطراب بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی را کاهش دهد. این شیوه می تواند به عنوان یک اقدام غیردارویی مکمل، ساده و کم هزینه در مراقبت از این بیماران به کار رود.
زهرا نظام آبادی، نسرین جعفری، زهرا فارسی، آرمین زارعیان،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف سنجش دانش پرستاران بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های منتخب در زمینه تفسیر گازهای خون شریانی انجام شد.
زمینه. اندازه گیری گازهای خون شریانی از آزمایش های پرکاربرد در بخش های مراقبت ویژه است. آگاهی و تسلط بر تفسیر گازهای خون شریانی از مهارت های ضروری پرستاران این بخش ها می باشد.
روش کار. مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که جهت سنجش دانش 117 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های منتخب شهر تهران در سال 1392 انجام شد. ابزار مطالعه، پرسشنامه پژوهشگر ساخته شامل دو بخش اطلاعات فردی پرستاران و 45 سؤال تخصصی در حوزه دانش و تفسیر گازهای خون شریانی بود. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته ها. یافته ها نشان داد سطح دانش تفسیر گازخون شریانی بیش از نیمی از پرستاران، در حد متوسط تا ضعیف بود. بین نمره دانش واحدهای مورد پژوهش بر حسب برخی متغیرهای دموگرافیک، تفاوت آماری معنا دار دیده شد (0/05p<).
نتیجه گیری. یافته های این پژوهش بیانگر دانش ناکافی پرستاران بخش های مراقبت ویژه در زمینه تفسیر گازهای خون شریانی است. با توجه به اهمیت تفسیر گازهای خون شریانی، لازم است ضمن توجه به برنامه های آموزش مداوم و ضمن خدمت پرستاران، به آموزش موثر و کاربردی تفسیر گازهای خون شریانی توجه بیشتری شود.
زهرا حسینی، حمید پیروی، محمودرضا گوهری، عالیا صابری،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر تمرین های غیرفعال دامنه حرکتی در مرحله حاد بروز سکته مغزی بر عملکرد حرکتی بیمار انجام شد.
زمینه. تمرین های مکرر و مستمر در شش ماه اول پس از بروز سکته مغزی، به واسطه ایجاد تغییرات در سیستم عصبی تحت عنوان هایی همچون قابلیت انعطاف پذیری و فرایند دیاچسیس، سبب بهبود بخش قابل توجهی از عملکرد حسی و حرکتی بیماران می شود.
روش کار. بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک اولیه با شدت متوسط که در شش ساعت ابتدایی شروع علائم مراجعه کردند، به صورت غیرتصادفی در یکی از دو گروه آزمون (37 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. پس از تعیین نمره عملکرد حرکتی اندام دچار ضعف یا فلج بر اساس معیار تعدیل شده اشورث و قدرت عضلانی، تمرینات غیرفعال دامنه حرکتی در گروه آزمون در 48 ساعت اول بستری در 6 تا 8 نوبت 30 دقیقه ای اعمال شد. سپس یک ماه بعد، معاینات تکرار و داده ها مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته ها. بیشترین پیشرفت در میانگین نمره عملکرد حرکتی، در اندام فوقانی گروه آزمون (3/45) نسبت به وضعیت پایه (2/63) مشاهده شد. در مرحله حاد، مداخله، سبب بهبود قدرت عملکرد حرکتی در هر دو اندام فوقانی و تحتانی شد (P<0.0001). در گروه کنترل، بهبودی تنها در عملکرد حرکتی اندام فوقانی مشاهده شد (0/012=P). بیشترین تغییرات، در عملکرد حرکتی اندام فوقانی (0/045=P) و تحتانی (0/004=P)، در ماه اول نسبت به وضعیت پایه بود.
نتیجه گیری. این مطالعه نشان داد، در ماه اول تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر میانگین نمره عملکرد حرکتی اندام های فوقانی و تحتانی حاصل نشد. در ابتدا به نظر می رسد که مداخله انجام شده در مرحله حاد سکته مغزی در بهبود عملکرد حرکتی بیماران گروه آزمون بی تاثیر است، ولی با بررسی تغییرات نمره عملکرد حرکتی در فواصل زمانی پایه تا ماه اول موثر بودن مداخله تایید شد. لذا با وجود بهبود عملکرد حرکتی در هر دو گروه، بهبودی در گروه آزمون برجسته تر بود.
طاهره نجفی قزلجه، حسین صالح زاده، فروغ رفیعی، حمید حقانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه به بررسی تاثیر موسیقی بر اضطراب مبتلایان به نارسایی قلبی می پردازد.
زمینه. اضطراب به عنوان مسئله ای روانشناختی موجب افزایش ضربان قلب، تعداد تنفس و فشار خون می شود که این موارد برای بیماران قلبی، به ویژه مبتلایان به نارسایی قلب بسیار مضر می باشند.
روش کار. مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی در بیمارستان شریعتی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. در این پژوهش، در هر گروه(کنترل و موسیقی درمانی) 30 بیمار بستری مبتلا به نارسایی قلبی به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس بیماران با استفاده از روش تصادفی ساده در گروه ها تخصیص داده شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر بود. در گروه موسیقی، برای هر بیمار بر حسب علاقه، دو مورد از سه نوع موسیقی بدون کلام کلاسیک، ملایم و سنتی ایرانی هر روز از طریق ضبط صوت و هدفون به مدت ۲۰ دقیقه تا سه روز متوالی پخش شد. میزان اضطراب بیماران هر روز قبل از مداخله و ۲۰ دقیقه بعد مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. سپس اطلاعات جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS با آزمون های آماری تست دقیق فیشر، تی زوج و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. تفاوت معنی داری بین دو گروه کنترل و مداخله موسیقی از نظر شدت اضطراب وجود داشت. همچنین، قبل و بعد از اجرای موسیقی، تفاوت معنی داری از نظر شدت اضطراب در بیماران گروه مداخله وجود داشت (p<0.0001).
نتیجه گیری. نتایج نشان داد که موسیقی موجب کاهش معنی دار میانگین نمره اضطراب بیماران مبتلا به نارسایی قلب می شود. بنابراین، با توجه به اهمیت کاهش اضطراب مبتلایان به نارسایی قلبی پیشنهاد می شود که در مراقبت از این بیماران از مداخله موسیقی استفاده شود.
سید مسلم مهدوی شهری، زهرا خلیلی، علی صدرالهی، بنفشه سعادتی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی در سالمندان شهر کاشان انجام شد.
زمینه. جمعیت سالمندان ایران به سرعت در حال افزایش است. تخمین زده میشود تا ۲۰ سال آینده جمعیت سالمندان ایران به بیش از 10 درصد کل جمعیت کشور برسد. تغییرات فیزیولوژیک و ساختمانی سیستم قلب و عروق در دوره سالمندی با شیوع بیشتر بیماریهای قلبی عروقی در سالمندان همراه است. بیماری عروق کرونر شایعترین علت مرگ در سالمندان است.
روش کار. مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی مقطعی بود که در سال 1393 انجام شد. نمونه پژوهش، 500 نفر از سالمندان بالای 60 سال شهر کاشان بودند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای سهمیه بود که از بین 10 مرکز بهداشتی درمانی شهر کاشان انتخاب شدند. ابزار مطالعه، پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک، بیماریهای زمینه ای و عوامل خطر بیماریهای قلبی بود. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 11/5 و آمار توصیفی تحلیل شدند.
یافتهها. این مطالعه نشان داد 47 درصد سالمندان، چاق یا دارای اضافه وزن بودند (میانگین شاخص توده بدنی 27 کیلوگرم بر متر مربع با انحراف معیار 3/15). همچنین، 38 درصد نمونه ها دارای فشارخون بالا و 30/4 درصد دچار چربی خون بالا بودند. بیشتر نمونههای پژوهش برنامه ورزشی منظم نداشتند و گاهی اوقات ورزش میکردند (66/6 درصد)، و 18/8 درصد نمونههای پژوهش سیگاری بودند.
نتیجه گیری. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عوامل خطرزای بیماریهای قلبی عروقی شیوع قابل توجهی در سالمندان کاشان دارد. بنابراین، ارئه آموزش در این زمینه، غربالگری و کنترل عوامل خطر پیشنهاد میشود. همچنین، افزایش فعالیت بدنی و کاهش مصرف سیگار توصیه میگردد.
فاطمه حبیب زاده، معصومه ایمانی پور، ژاله محمدعلیها، عباس مهران،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر چک لیست بر کیفیت انتقال داخل بیمارستانی در بخشهای مراقبت ویژه انجام شد.
زمینه. انتقال داخل بیمارستانی بیماران بخش مراقبت ویژه آنان را در معرض خطراتی از جمله بی ثباتی قلبی عروقی و تنفسی، آسیب جسمی و مرگ قرار میدهد. لذا پیشگیری از این خطرات یک ضرورت است.
روش کار. در این مطالعه نیمه تجربی یک گروهی قبل-بعد، ابتدا کیفیت انتقال داخل بیمارستانی دو بخش مراقبت ویژه جراحی و عمومی یکی از بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در 50 مورد انتقال داخل بیمارستانی در شیفت های صبح و عصر با چک لیست مشاهدهای بررسی شد. سپس چک لیست انتقال داخل بیمارستانی در اختیار پرستاران این بخش ها قرار داده شد تا هنگام انتقال بیمار از آن استفاده نمایند. یک ماه بعد از مداخله، کیفیت انتقال بیمار در 50 مورد انتقال داخل بیمارستانی در شیفت های صبح و عصر با چک لیست مشاهدهای قبلی بررسی شد. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 21 و با آزمون های آماری تحلیل شد.
یافته ها. بر اساس یافتههای پژوهش، بین میانگین نمره کیفیت انتقال، قبل از مداخله (49/26 با انحراف معیار 9/87) و پس از مداخله (54/95 با انحراف معیار 10/27)، تفاوت معنی دار آماری وجود داشت (0/006p=).
نتیجه گیری. به کارگیری چک لیست بر کیفیت انتقال داخل بیمارستانی موثر است. لذا پیشنهاد میگردد چک لیست انتقال داخل بیمارستانی برای بهبود کیفیت انتقال بیماران در اختیار بخشهای مراقبت ویژه قرار داده شود تا در جهت بهبود حفظ ایمنی بیماران و کاهش عوارض ناشی از انتقال داخل بیمارستانی به کار گرفته شود.