12 نتیجه برای پیروی
نورالدین محمدی، شهره پرویز، حمید پیروی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
هدف. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر بازآموزی ساکشن لوله داخل تراشه بر تغییرات اشباع اکسیژن خون و تعداد ضربان قلب بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه میباشد.
زمینه. ساکشن لوله داخل تراشه یکی از اقدامات اساسی در مراقبت و حفظ راه هوایی است. چنانچه انجام این روش مراقبتی در بیماران با روش مناسب انجام نگردد با عوارض زیادی برای بیمار همراه است.
روش کار. این پژوهش نیمه تجربی بخشی از یک پژوهش پیامد میباشد که در بخش مراقبت ویژه داخلی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در سال 1389 انجام شد. در این مطالعه کلیه داده های مربوط به تمام موارد انجام شده ساکشن لوله تراشه در یک دوره زمانی 2 هفتهای قبل و بعد از آموزش ساکشن لوله داخل تراشه به عنوان نمونه پژوهش جمعآوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. قبل از بازآموزی، میانگین اشباع اکسیژن خون در دقایق اول و سوم بعد از ساکشن لوله داخل تراشه نسبت به یک دقیقه قبل از انجام ساکشن کاهش معنیداری داشتند (005/0p=). اما، بعد از بازآموزی، میانگین اشباع اکسیژن خون در دقایق اول و سوم بعد از ساکشن لوله داخل تراشه نسبت به یک دقیقه قبل از انجام ساکشن افزایش معنیداری داشتند (001/0p≤). همچنین، قبل از بازآموزی، میانگین ضربان قلب در دقیقه اول و سوم بعد از ساکشن لوله داخل تراشه نسبت به یک دقیقه قبل از ساکشن افزایش معنیداری داشتند (001/0p≤). بعد از اجرای بازآموزی، میانگین ضربان قلب در دقیقه اول بعد از ساکشن نسبت به یک دقیقه قبل از ساکشن افزایش معنیداری را نشان داد (001/0p≤)، ولی در دقیقه سوم بعد از ساکشن نسبت به یک دقیقه قبل از ساکشن، میانگین ضربان قلب تفاوت معنیداری نداشت.
نتیجه گیری. یافتههای پژوهش بیانگر تغییرات قابل ملاحظه در میزان اشباع اکسیژن خون و ضربان قلب بیماران بعد از انجام ساکشن لوله تراشه بود. این تغییرات از نظر بالینی در بیماران بدحال از اهمیت خاصی برخوردار است و میتواند زندگی آنان را به مخاطره بیاندازد. لذا لازم است با ارائه برنامههای آموزش ضمن خدمت مدون و منظم دورهای در زمینه توجه بیشتر پرستاران به تغییرات همودینامیک و به حداقل رساندن این تغییرات در جهت حفظ حیات و ایمنی بیماران بدحال تلاش گردد.
ژاله محمدعلیها، نیره بهروزی، حمید پیروی، عباس مهران،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
خلاصه هدف. تعیین تاثیر ماساژ بازتابی پا در کاهش شدت درد در محل عمل ،در جراحی های شکم و قفسه سینه در بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه.زمینه. گرچه استفاده از مسکن ها رایج ترین مداخله در تسکین درد به شمار می آید، اما با توجه به عوارض جانبی تجویز بیش از حد دارو در بیماران با درد های شدید و مزمن، استفاده از روش های غیر دارویی کاهنده درد میتواند مفید واقع گردد.روش کار.پژوهش حاضر یک مطالعه ی نیمه تجربی میباشد که در آن، 102 بیمار 25 تا 50 ساله دارای سلامت عضوی کامل پا و کاندید جراحی شکم و قفسه سینه، نیازمند اعمال جراحی وسیع و بستری در بخش مراقبت ها ویژه، وارد مطالعه شدند. بر اساس تصادفی سازی، افراد، در یکی از سه گروه 34 نفره دریافت کننده ماساژ بازتابی پا، دریافت کننده ماساژ نما و گروه کنترل قرار گرفتند. درد بیمار قبل از ماساژ، بلافاصله،10 دقیقه و در نهایت 24 ساعت پس از ماساژ توسط مقیاس بصری (VAS) اندازه گیری شد. اطلاعات توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون های تی، آنووا یک طرفه، کای اسکوئر و آزمون های متناظر غیر پارامتریک آنها مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته ها. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادکه سه گروه، از لحاظ سن، جنس، تاهل، تحصیلات، سابقه بیماریهای زمینه ای، نوع، محل و مدت زمان عمل جراحی اختلاف آماری معناداری با یکدیگر نداشتند.میزان درد قبل و بلافاصله بعد از ماساژ نیز اختلاف آماری معناداری نداشت. اما میزان درد، 10 دقیقه و 24 ساعت پس از ماساژ در گروه ماساژ بازتابی به طور معناداری کمتر از دو گروه دیگربود (001/0p<). همچنین، میزان مصرف داروهای ضد درد در بیماران دریافت کننده ماساژ به طور معناداری کمتر از دو گروه دیگر بود (001/0p<).نتیجه گیری.نتایج این مطالعه نشان داد که اثر کاهش دهنده ماساژ بازتابی پا در تسکین درد محل عمل بیماران گروه آزمون نسبت به گروه کنترل و درمان نما تاثیر بیشتری داشت. لذا پرستاران می توانند از نتایج این پژوهش در بهبود آسایش و راحتی بیمار جهت دریافت کمتر داروهای ضد درد به آنان استفاده نمایند.
نیره رئیس دانا، حمید پیروی، ندا مهرداد،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تبیین و تفسیر تجربه زندگی با قلب پیوندی انجام شد و بخشی از یافته ها که حاکی از رشد معنوی دریافت کنندگان پیوند قلب بود در این مقاله گزارش شده است.
زمینه. پیوند قلب یکی از فن آوری های نوین پزشکی است که باعث افزایش امید به زندگی و ارتقای کلی کیفیت زندگی دریافت کنندگان آن می شود، اما این افراد در ادامه زندگی با قلب پیوندی دچار مسائل و مشکلاتی می شوند و برای ادامه این مسیر پر فراز و نشیب، نیاز به منابع حمایتی دارند.
روش کار. این مطالعه از نوع مطالعات کیفی با رویکرد پدیده شناسی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 11 نفر از دریافت کنندگان پیوند قلب در ایران بودند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. یافته ها براساس روش تحلیل دیکلمن، آلن و تانر (1989) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. یکی از مضمون های اصلی در این مطالعه ”نزدیک تر شدن به خدا“ بود شامل چهار زیرمضمون ”توکل به خدا“، ”قبول مشیت الهی“، ”عمیق تر شدن اعتقاد به خدا“ و ”پایبندی بیشتر به انجام واجبات“ بود که نشان از رشد معنوی در این افراد داشت.
نتیجه گیری. دریافت کنندگان پیوند قلب سطح بالایی از معنویت و مذهبی شدن را تجربه می کنند که به آنها کمک می کند بر ناکامی ها و موارد پیش بینی نشده و تبعات بعد از پیوند فائق آیند و با توکل به خدا این مراحل را پشت سر بگذارند.
معصومه ایمانی پور، حمید پیروی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت توانمندی بالینی دانشجویان کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت های ویژه در زمینه مهارت های مربوط به فرایند احیاء قلبی ریوی انجام شد.
زمینه. فرایند احیاء قلبی ریوی یکی از اقدامات رایج در بخش های مراقبت ویژه است و پرستار در آن نقش مهمی دارد. با عنایت به هدف غایی تربیت دانشجوی پرستاری مراقبت ویژه که ارائه خدمات با بهترین کیفیت در بخش های مراقبت ویژه است؛ ضروری است سطح توانمندی و مهارت های دانشجویان در این زمینه مورد ارزشیابی قرار گیرد تا با مشخص شدن نقاط ضعف، در جهت ارتقاء این مهارت ها برنامه ریزی آموزشی صورت گیرد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی، عملکرد دانشجویان کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت های ویژه در پایان دوره آموزشی به روش آزمون آسکی مورد ارزشیابی قرار گرفت. آزمون، شامل پنج مهارت بالینی مهم در فرایند احیاء، شامل مدیریت راه هوایی، تفسیر گازهای خون شریانی، اقدامات پایه حیات، تفسیر نوار قلب و کنترل سطح هوشیاری بود.
یافتهها. شرکت کنندگان، 17 دانشجوی ارشد پرستاری ویژه ترم چهارم بودند. بر اساس نتایج، عملکرد اکثریت دانشجویان در زمینه مهارت های احیاء قلبی ریوی در سطح متوسط قرار داشت (64/7 درصد). بهترین عملکرد با 52/9 درصد قبولی مربوط به کنترل سطح هوشیاری بود. اقدامات پایه حیات (41/2 درصد)، مدیریت راه هوایی (35/3 درصد) و تفسیر نوار قلب (11/8 درصد) به ترتیب در رتبه های بعدی قرار داشتند. پایین ترین عملکرد با صفر درصد قبولی مربوط به تفسیر گازهای خون شریانی بود.
نتیجه گیری. یافتههای این پژوهش نشان داد عملکرد دانشجویان در زمینه فرایند احیاء قلبی ریوی به طور کلی در حد متوسط است و سطح مهارت های شناختی مربوط به این فرایند پایین تر از مهارت های عملی مرتبط با آن است. لذا، استفاده از راهبردهای آموزشی مبتنی بر حل مساله و تفکر فعال به منظور بهبود سطح توانمندی های شناختی دانشجویان و راهبرد تمرین و تکرار برای ارتقاء کلی سطح توانمندی ها تا حد مطلوب توصیه می شود.
زهرا حسینی، حمید پیروی، محمودرضا گوهری، عالیا صابری،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر تمرین های غیرفعال دامنه حرکتی در مرحله حاد بروز سکته مغزی بر عملکرد حرکتی بیمار انجام شد.
زمینه. تمرین های مکرر و مستمر در شش ماه اول پس از بروز سکته مغزی، به واسطه ایجاد تغییرات در سیستم عصبی تحت عنوان هایی همچون قابلیت انعطاف پذیری و فرایند دیاچسیس، سبب بهبود بخش قابل توجهی از عملکرد حسی و حرکتی بیماران می شود.
روش کار. بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک اولیه با شدت متوسط که در شش ساعت ابتدایی شروع علائم مراجعه کردند، به صورت غیرتصادفی در یکی از دو گروه آزمون (37 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. پس از تعیین نمره عملکرد حرکتی اندام دچار ضعف یا فلج بر اساس معیار تعدیل شده اشورث و قدرت عضلانی، تمرینات غیرفعال دامنه حرکتی در گروه آزمون در 48 ساعت اول بستری در 6 تا 8 نوبت 30 دقیقه ای اعمال شد. سپس یک ماه بعد، معاینات تکرار و داده ها مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته ها. بیشترین پیشرفت در میانگین نمره عملکرد حرکتی، در اندام فوقانی گروه آزمون (3/45) نسبت به وضعیت پایه (2/63) مشاهده شد. در مرحله حاد، مداخله، سبب بهبود قدرت عملکرد حرکتی در هر دو اندام فوقانی و تحتانی شد (P<0.0001). در گروه کنترل، بهبودی تنها در عملکرد حرکتی اندام فوقانی مشاهده شد (0/012=P). بیشترین تغییرات، در عملکرد حرکتی اندام فوقانی (0/045=P) و تحتانی (0/004=P)، در ماه اول نسبت به وضعیت پایه بود.
نتیجه گیری. این مطالعه نشان داد، در ماه اول تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر میانگین نمره عملکرد حرکتی اندام های فوقانی و تحتانی حاصل نشد. در ابتدا به نظر می رسد که مداخله انجام شده در مرحله حاد سکته مغزی در بهبود عملکرد حرکتی بیماران گروه آزمون بی تاثیر است، ولی با بررسی تغییرات نمره عملکرد حرکتی در فواصل زمانی پایه تا ماه اول موثر بودن مداخله تایید شد. لذا با وجود بهبود عملکرد حرکتی در هر دو گروه، بهبودی در گروه آزمون برجسته تر بود.
منصور محسن آبادی، علیرضا محسنی پور فومنی، حمید پیروی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای انواع روش های ایجاد هایپوترمی پس از ایست قلبی تنفسی و مراقبت های مربوط است.
زمینه. در سندرم پس از احیاء که پس از ایست قلبی تنفسی اتفاق می افتد، بیمار نیازمند پایش مداوم و انجام مراقبت در بخش مراقبت های ویژه می باشد. برخی از بیمارانی که ایست قلبی تنفسی را تجربه می کنند، حتی پس از ترخیص از بیمارستان دچار عوارض نورولوژیک و مغزی خفیف تا شدید می گردند. در این وضعیت، محافظت از مغز در برابر عوارض نورولوژیک، از توجهات عمده پس از احیاء قلبی ریوی (سندرم پس از احیاء) می باشد. یکی از روش ها، برای پیشگیری از عوارض و پیامدهای نورولوژیک ایست قلبی تنفسی یا بهبود آنها استفاده از هایپوترمی خفیف به عنوان درمان می باشد.
روش کار. مطالعه مروری حاضر با بررسی برخی مقالات پژوهشی موجود در زمینه هایپوترمی و ایست قلبی ریوی که در پنج سال گذشته در پایگاه های اطلاعات علمی نمایه شده بود تهیه شده است. همچنین، از کتب مرجع مرتبط نیز استفاده شده است.
یافتهها. روش های سرد کردن به دو دسته غیرتهاجمی و تهاجمی تقسیم می شوند. از روش های سرد کردن غیرتهاجمی می توان به استفاده از کیف یخ در نواحی سر، گردن، چین های بدن و انتهای اندام ها اشاره کرد. روش های سرد کردن تهاجمی شامل تزریق مایعات سرد و یخی، سرد کردن داخل عروقی، و روش ورید به ورید (venovenous) هستند. هر کدام از روش ها مزایا و محدودیت هایی دارند که متناسب با موقعیت و وضعیت بیمار می توانند مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری. با توجه به یافته های مطالعه حاضر، استفاده از هایپوترمی به عنوان روشی کارآمد برای کاهش عوارض ناشی از ایست قلبی ریوی توصیه شده است.
سحر نجفی، حمید پیروی، حمید حقانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر گزارش دهی حین آنژیوگرافی بر اضطراب اعضای خانواده بیماران تحت کاتتریسم قلبی انجام شد.
زمینه. کمبود دانش از معضلات خانواده هایی است که در مراکز درمانی با بحران دست و پنجه نرم می کنند. مطالعات متعددی در مورد دادن دانش و اطلاعات مورد نیاز همراهان انجام شده است، با این حال مطالعات کمی در ارتباط با تغییرات حاصل از دادن آگاهی به همراهان در طول زمان صورت گرفته است.
روش کار. این مطالعه نیمه تجربی بر روی 90 نفر از همراهان بیماران تحت آنژیوگرافی در بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد و گزارش دهی حین انجام پروسیجر به عنوان مداخله پژوهش در گروه آزمون پیاده شد. ابزار گرد آوری داده ها شامل فرم اطلاعات فردی و پرسشنامه اشپیل برگر بود. پرسشنامه اضطراب در هر دو گروه آزمون و کنترل در ابتدا و انتهای اجرای پروسیجر آنژیوگرافی توسط همراهان تکمیل گردید، با این تفاوت که در گروه آزمون در فاصله زمانی پر نمودن دو پرسشنامه، گزارش دهی لحظه به لحظه به همراهان داده شد و به پرسش های آنها پاسخ داده شد. داده ها در نرم افزار SPSS ویرایش 17 و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از مداخله، میانگین نمره اضطراب گروه آزمون (57/64 با انحراف معیار 6/52) و میانگین نمره اضطراب گروه کنترل (50/11 با انحراف معیار 8/32) تفاوت معنی دار آماری نداشتند. پس از مداخله، میانگین نمره اضطراب گروه آزمون به طور معنی داری از میانگین نمره اضطراب گروه کنترل کمتر بود (46/22 با انحراف معیار 5/18 در برابر 57/48 با انحراف معیار 7/20) (0/0001p<). در مقایسه درون گروهی، مشخص شد که تغییرات نمره اضطراب در هر یک از گروه های آزمون (0/0001p<) و کنترل (0/0001p<)، از نظر آماری معنی دار بوده است، اما توجه به این نکته مهم است که تغییرات اضطراب گروه آزمون در جهت کاهش و تغییرات اضطراب گروه کنترل در جهت افزایش بوده است.
نتیجه گیری. بر اساس نتایج این پژوهش، با گزارش لحظه به لحظه حین آنژیوگرافی به زبان ساده و قابل درک برای همراهان و توصیف وضعیت بیمارشان، می توان میزان اضطراب آنها را کم کرد. پیشنهاد می شود این مداخله حمایتی به عنوان جزئی از مراقبت های مربوط به بخش های آنژیوگرافی توسط پرستاران اجرا شود.
حمید پیروی، منا علی نژاد نائینی، احمد امین،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف. هدف این مقاله مروری، معرفی پدیده کاشکسی قلبی برای اعضاء تیم درمانی مراقبتی به ویژه پرستاران است. به نظر می رسد آشنایی بیشتر اعضاء این تیم با پدیده کاشکسی بتواند آن را در کانون توجه برنامه مراقبتی برای بیماران درگیر با این مسئله جدی قرار دهد.
زمینه. نارسایی قلبی وضعیتی سیستمیک است که با اختلال در کار قلب آغاز می شود و به دنبال آن، اختلال عملکرد بیشتر ارگان های بدن از جمله سیستم قلبی عروقی، ماهیچه ای اسکلتی، کلیوی، عصبی و غدد، ایمنی، هموستات، و التهابی رخ می دهد. نارسایی قلبی اکنون به عنوان یک بیماری چند سیستمی دیده می شود که می تواند ناخوشی هایی همچون کم خونی، مقاومت به انسولین، به هم خوردن توازن سیستم اتونومیک، و کاشکسی قلبی را ایجاد کند. با وجود اهمیت پدیده کاشکسی در افراد با نارسایی قلبی، به نظر می رسد به اندازه کافی در برنامه درمانی مراقبتی تیم ارائه دهنده خدمات سلامتی مورد توجه قرار نمی گیرد.
روش کار. این مقاله به مرور مطالعات انجام شده بین سال های 1999 تا 2016 درباره کاشکسی قلبی می پردازد. جستجو در پایگاه های علمی Science direct و PubMed با کلیدواژه های نارسایی قلبی و کاشکسی قلبی منجر به یافتن 493 عنوان مقاله، شد. پس از بررسی مقالات، تعداد 41 عنوان مقاله برای تهیه مقاله حاضر مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها. طی دو دهه گذشته، با توجه به عدم وجود تعریفی واحد درباره کاشکسی قلبی، تلاش های بسیاری در راستای ارائه تعریفی واحد برای این پدیده صورت گرفته است. عدم توازن کاتابولیک/ آنابولیک و غلبه پدیده کاتابولیسم به دلیل مجموعه ای از فرایندهای ایمیونولوژیک، متابولیک، و عصبی هورمونی به عنوان پاتوفیزیولوژی این پدیده مورد توجه قرار گرفته است. بیشتر این فرایندها در اوایل شکل گیری نارسایی قلبی مزمن برای حفاظت قلب و سیستم گردش خون از آسیب و به منظور جبران کاهش عملکرد ماهیچه قلبی فعال می شوند. با توجه به اینکه مکانیسم های ایجاد کاشکسی چندگانه هستند، لازم است در درمان، مکانیسم های متعددی به طور همزمان مورد توجه قرار گیرند. اقدامات درمانی توصیه شده مبتنی بر پیشگیری، ورزش، تغذیه، و استفاده از داروها هستند.
نتیجه گیری. کاشکسی قلبی به عنوان یکی از عوارض نارسایی قلبی مزمن اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی بیمار و پیامدهای بیماری دارد. موفقیت راهبردهای درمانی برای پیشگیری یا درمان کاشکسی قلبی به میزان زیادی به تبعیت بیمار از رژیم درمانی بستگی دارد، زیرا این راهبردها چنگانه هستند و لازم است به طور صحیح و کامل اجرا شوند.
حمید پیروی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری با هدف بررسی مراقبت تسکینی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی به عنوان سندرم اختلال قلبی پاتوفیزیولوژیهای متنوعی دارد. پیشرفت در دانش مربوط به این بیماری منجر به بهبود بقای افراد مبتلا شده است، اما شیوع و بروز آن روند افزایشی دارد. درمان کامل این بیماری به ندرت امکانپذیر است و به عنوان یک بیماری مزمن منجر به درگیری بیمار، خانواده و سیستم ارائه خدمات سلامتی به میزان قابل توجه میشود. مراقبت از بیمار مبتلا به نارسایی قلبی پدیدهای پیچیده است و با پیشرفت بیماری به مراحل انتهایی، سهم مراقبت تسکینی در این بیماران بیشتر میشود.
روش کار. در این مطالعه مروری برای جمعآوری دادهها از پایگاههای دادهای علمی و موتورهای جستوجو نظیر SID، Scopus، PubMed، و Web of Science برای یافتن متون منتشرشده از ابتدای سال 2000 تا سال 2017 استفاده شد. کلیدواژههای مورد استفاده برای جستوجو شامل heart failure، و palliative care و معادل فارسی آنها بودند. مقالات فارسی و انگلیسی که درباره موضوع مشترک نارسایی قلبی و مراقبت تسکینی و دارای متن کامل قابل دسترس بودند مورد بررسی قرار گرفتند
یافتهها. در مجموع 36 مقاله انگلیسی و یک مقاله فارسی مورد بررسی قرار گرفتند. تعریف مراقبت تسکینی، دیدگاهها نسبت به مراقبت تسکینی، درمان دارویی تسکینی، انواع ارائهدهندگان مراقبت تسکینی، مدلهای ارائه مراقبت تسکینی، ارائه مراقبت تسکینی به مراقبین خانوادگی، و آینده مراقبت تسکینی از موضوعات مطرح در مقالات مورد بررسی بودند که به تفصیل در این مقاله توضیح داده شدهاند.
نتیجهگیری. مراقبت تسکینی برای افراد مبتلا به نارسایی قلبی باید همراستا و همزمان با برنامه درمانی این بیماران در نظر گرفته شود. توجه ویژه به گسترش مراقبت تسکینی تخصصی و برنامهریزی درازمدت برای مراقبت تسکینی اولیه توصیه میشود.
فاطمه آریانی، مرحمت فراهانی نیا، حمید پیروی، محبوبه رسولی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت اعضای خانواده با عملکرد آنها در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده انجام شد.
زمینه. سکته قلبی از مهمترین عوامل مرگ و از کار افتادگی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه محسوب میشود. عملکرد مناسب همراهان بیمار در ساعات اولیه بعد از سکته قلبی نقش مهمی در کاهش موارد مرگ بیمار دارد. از طرفی، سواد سلامت یکی از مهمترین تعیینکنندههای درک اطلاعات مرتبط با سلامت شناخته شده است.
روش کار. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 286 عضو خانواده افرادی که سکته قلبی بیمار در حضور آنان اتفاق افتاده بود با روش نمونه گیری در دسترس با معیارهای ورود شامل سواد خواندن و نوشتن و سن بالای 18 سال وارد مطالعه شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از فرم مشخصات جمعیتشناختی، پرسشنامه سواد سلامت بزرگسالان ایرانی (HELIA) و پرسشنامه عملکرد به هنگام سکته قلبی جمع آوری شد. تحلیل دادهها در طریق نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون مقایسه میانگین، همبستگی و رگرسیون) انجام شد.
یافته ها. میانگین نمره سواد سلامت، 61/49 با انحراف معیار 21/05 و در حد کافی بود. ”مهارت ارزیابی“ با میانگین نمره 52/68 به عنوان کمترین میانگین و ”تصمیمگیری و کاربرد اطلاعات سلامت“ با میانگین نمره 68/07 به عنوان بیشترین میانگین در بین ابعاد سواد سلامت شناسایی شدند. متغیرهای سن، تحصیلات، و حرفه پزشکی در خانواده، رابطه معنیدار آماری با سواد سلامت داشتند (0/0001P≤). نتایج نشان داد تنها 17/89 درصد اعضای خانواده عملکرد خوب داشتند (کسب نمره 6/8 تا 10). سابقه سکته قلبی و مدت زمان انتقال بیمار از شروع درد تا رسیدن به بیمارستان با عملکرد ارتباط معنی داری آماری داشتند، به طوری که همراهان بیماران با سابقه سکته قلبی توانسته بودند بیمار خود را در بازه زمانی کمتر از نیم ساعت به بیمارستان منتقل کنند (0/0001P≤). ارتباط آماری معنی داری بین سواد سلامت و عملکرد مشاهده شد، به این معنی که افراد با سواد سلامت بیشتر عملکرد بهتری داشتند. از بین حیطه های سواد سلامت، تنها حیطه فهم و درک با عملکرد ارتباط معنیدار آماری داشت (0/004P=).
نتیجه گیری. اگرچه میانگین نمره سواد سلامت در حد کافی بود، ولی شرکت کنندگان عملکرد مناسبی در مواجهه با سکته قلبی بیمار عضو خانواده نداشتند. لذا بهبود عملکرد اعضای جامعه و خانواده از طرف ارائه دهندگان خدمات سلامت از جمله پرستاران، رسانه های جمعی، مسئولان و برنامه ریزان حوزه ارتقای سلامت جهت انجام مداخلات آموزشی و برنامه ریزی مناسب برای افزایش سواد سلامت اختصاصی که میتواند از پیامدهای ناگوار در این زمینه پیشگیری کند توصیه میشود.
پیام عباسی، حمید پیروی، سید حبیب اله کواری، حمید حقانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین آمادگی بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی ایران برای اجرای مراقبت خانوادهمحور انجام شد.
زمینه. در نظامهای مراقبتی درمانی، ایجاد رضایت در بیماران از مهمترین چالشها محسوب میشود. مراقبت خانوادهمحور رویکردی نوآورانه برای برنامهریزی، اجرا و ارزیابی مراقبتهای سلامتی است که بر همکاریهای سودمند دو طرفه بیمار و خانواده با مراقبین سلامتی بنا نهاده شده است. مراقبت خانوادهمحور مستلزم توجه به خانواده به عنوان مرکز اصلی مراقبتها است که با وجود مزایای فراوان، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
روش کار. مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی بود که در آن، بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی ایران به عنوان نمونه پژوهش، از نظر آمادگی جهت اجرای مراقبت خانوادهمحور مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد 414 نفر (328 پرستار و 86 پزشک) شاغل در بخش مراقبت ویژه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به اجرای برنامه مراقبت خانوادهمحور را تکمیل کردند. مناسبت ساختار فیزیکی و تجهیزات بخش برای اجرای مراقبت خانوادهمحور با استفاده از چکلیست بررسی شد. دادههای جمعآوریشده، در نرمافزار SPSS با استفاده از آمار توصیفی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها. بیشترین درصد پرستاران (60/9 درصد) نسبت به مراقبت خانوادهمحور نگرش منفی داشتند و با اجرای آن مخالف بودند. در مقابل، بیشترین درصد پزشکان (57/3 درصد)، نسبت به مراقبت خانوادهمحور نگرش مثبت داشتند و با اجرای آن موافق بودند. میانگین آمادگی بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی ایران از نظر امکانات و تجهیزات، 32/7 درصد و میانگین آمادگی از نظر ساختار فیزیکی، 51/6 درصد بود.
نتیجهگیری. پزشکان و پرستاران دیدگاههای متفاوتی در مورد نقش خانواده در فرآیند مراقبت دارند. این تفاوت دیدگاه میتواند نشاندهنده روشن نبودن راهبرد برای انجام مراقبت خانوادهمحور باشد. رفع تفاوتهای موجود در دیدگاه پرستاران و پزشکان درمورد مراقبت خانوادهمحور نیازمند تبیین بیشتر این مفهوم در محیطهای مراقبتی است.
اعظم الوندی فراهانی، حمید پیروی، رسول آذرفرین، کامبیز مظفری، حمید حقانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سطح سرمی منیزیم با خونریزی پس از عمل بایپس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. کاهش منیزیم سرم متعاقب جراحی قلب یکی از موارد قابل توجه است و خونریزی در دوره پس از عمل از نگرانیهای مربوط به مراقبت از بیماران بعد از جراحی قلب باز محسوب میشود. به نظر میرسد اختلالات انعقادی ناشی از منیزیم وابسته به دوز باشد.
روش کار. در این مطالعه توصیفی ارتباطی، 120 بیمار تحت عمل جراحی بایپس عروق کرونر با استفاده از پمپ قلبی ریوی، مورد بررسی قرار گرفتند. همه بیماران سبک بیهوشی و جراحی یکسان داشتند. پس از پایان عمل جراحی و انتقال بیماران به بخش مراقبتهای ویژه، یک نمونه خون جهت اندازهگیری منیزیم گرفته شد و به آزمایشگاه فرستاده شد و مقدار خون موجود در چست باتلهای بیماران یادداشت شد. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 20 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
یافته ها. بین سطح سرمی منیزیم و مقدار خونریزی پس از عمل ارتباط معکوس و معناداری از نظر آماری وجود داشت (0/046P=، 0/170-r=)، به این بدین معنی که با افزایش سطح سرمی منیزیم میزان خونریزی کاهش مییابد. همچنین، زمان ترومبین و زمان ترومبوپلاستین نسبی با خونریزی ارتباط مستقیم و معنادار آماری داشتند.
نتیجه گیری بین سطح سرمی منیزیم و خونریزی پس از عمل بایپس عروق کرونر ارتباط وجود دارد، یعنی منیزیم علاوه بر خاصیت ضد آریتمی میتواند در کاهش میزان خون از دسترفته در پایان عمل موثر باشد، بنابراین، به نظر میرسد در استفاده از منیزیم در بیماران تحت جراحی عروق کرونر، نگرانی در مورد افزایش خونریزی پس از عمل وجود نداشته باشد.