22 نتیجه برای دری
رضا شهرآبادی، دریادخت مسرور، سکینه حاجی زاده، فاطمه حسینی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین و مقایسه نگرش دانشجویان پرستاری سال چهارم و دانشجویان پزشکی سال هفتم دانشگاه علوم پزشکی ایران در زمینه مراقبت معنوی از بیماران انجام گرفت.
زمینه. معنویت مفهومی چند بعدی و پیچیده می باشد که دارای جنبه های شناختی، تجربی و رفتاری است. جهت حفظ سلامت و ارتقاء آن، توجه به مراقبت در ابعاد فیزیکی، ذهنی، احساسی و معنوی حائز اهمیت بسیاری است. مطالعات نشان می دهند که تعداد زیادی از بیماران بر این باورند که معنویت نقش مهمی در زندگیشان دارد، ارتباطی مثبت میان اعتقادات مذهبی و معنوی با روند بهبودی آنها وجود دارد و مایلند پزشکان و تیم درمان این عوامل را در مراقبت، مورد توجه قرار دهند.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی مقایسه ای بود که در آن، به منظور بررسی نگرش دانشجویان پزشکی و پرستاری در زمینه مراقبت معنوی از بیماران از "مقیاس دیدگاه مراقبت معنوی" (Spiritual Care Perspective Scale) استفاده شد. در مجموع 110 نفر از دانشجویان پرستاری و 220 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران در این مطالعه شرکت کردند. به منظور سازماندهی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها. بر اساس یافته ها، 56 درصد دانشجویان پرستاری و 8/51 درصد دانشجویان پزشکی نسبت به مراقبت معنوی از بیماران نگرش مثبت داشتند و اختلاف معنی دار آماری بین آنها وجود نداشت. دانشجویان پرستاری در مورد در نظر گرفتن یک نیروی برتر یا وجود ماورایی برای داشتن سلامت معنوی و تلاش تیم درمان در جهت رشد و ارتقاء معنویت نسبت به دانشجویان پزشکی نگرش مطلوب تری داشتند و دانشجویان پزشکی در مورد در نظر گرفتن مراقبت های معنوی به عنوان بخشی از حیطه های عملکرد مراقبتی نسبت به دانشجویان پرستاری نگرش مطلوب تری داشتند.
نتیجه گیری. توجه مسئولین برنامه ریزی آموزشی نسبت به گنجاندن مباحث معنویت و مراقبت معنوی در برنامه آموزشی افرادی که برای ارائه خدمات بهداشتی درمانی تربیت می شوند ضروری به نظر می رسد. نیاز به فرهنگ سازی در حیطه اصول اعتقادی و مذهبی و آموزش آن در میان نسل جوان و تحصیل کرده احساس می شود.
حشمت اله حیدری، مرحمت فرهانی نیا، محمد تقی صفدری، حمید حقانی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف تعیین عملکرد اعضاء خانواده به هنگام مواجهه با حمله قلبی بیمار و ارتباط آن با آگاهی ایشان در این زمینه انجام شد.
زمینه.حمله حاد قلبی از شایعترین، جدیترین و کشندهترین بیماریها است. این بیماری به سرعت در سطح جهان و ایران در حال افزایش است و از مهمترین عوامل مرگ به شمار می رود. عملکرد افرادی که در دقایق اولیه با بیمار مبتلا به حمله قلبی سروکار دارند در پیش آگهی بیماری، مرگ و زندگی وی اهمیت ویژه ای دارد.
روش کار.این مطالعه از نوع همبستگی-توصیفی بود. تعداد 300 نفر از اعضاء خانواده بیماران مبتلا به حمله قلبی بستری در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، واحدهای پژوهش را تشکیل دادند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و به روش نمونهگیری مستمر گردآوری شد. روایی ابزار از طریق اعتبار محتوی و پایایی آن در قسمت آگاهی، از طریق آزمون مجدد و در بخش عملکرد، از طریق همسانی درونی(92/.) تعیین گردید.
یافته ها.یافتهها نشان دهنده سطح خوب آگاهی، ولی عملکرد ضعیف واحدهای مورد پژوهش در مواجهه با بیماران مبتلا به حمله قلبی بودند. همچنین، بین عملکرد و آگاهی واحدهای مورد پژوهش ارتباط معنادار وجود داشت(004/0P =)؛ اما بین آگاهی و عملکرد با سطح تحصیلات، سن، و جنس ارتباط معناداری وجود نداشت.
نتیجهگیری.علی رغم سطح خوب آگاهی واحدهای مورد پژوهش، هیچکدام از آنان عملکرد خوبی در مواجهه با بیماران حمله قلبی نداشتند. لذا پیشنهاد می شود آموزش عموم مردم در مورد چگونگی مواجهه با بیماران حمله قلبی بیشتر و به صورت ملموس تر انجام گیرد و پژوهش های بیشتری در این زمینه انجام شود تا بتوان راهکارهای مناسب جهت ارتقاء سطح آگاهی و عملکرد اعضاء خانواده و افراد جامعه در این مورد را توسعه داد.
محمد رضا حیدری، رضا نوروز زاده، محمد عباسی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه، معرفی داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی- عروقی و آموزش به بیماران می باشد.
روش کار. این مطالعه از نوع مرور سیستماتیک مربوط به داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی- عروقی است که با جستجو از پایگاه های PubMed، Science Direct، Highwire(سایت دانشگاه استانفورد) با کلیدواژه هایHerbal،Hyperlipidemia، Heart failure،Cardiovascularو Hypertention، داروهای گیاهی مورد استفاده در بیماری های قلبی عروقی استخراج و از کتاب پرستاری مرتبط با گیاهان دارویی(کستکا- روکز و همکاران، 2005) و اطلس جامع گیاهان دارویی(استف و همکاران، 2004) برای بررسی و توضیح ترکیبات موثر گیاهی، عوارض جانبی، تداخلات و آموزش به بیمار استفاده شد.
یافته ها. داروهای گیاهی مورد استفاده در ایران برای بیماری های قلبی-عروقی شامل آنتوم، دیورتیک، آلیکوم، اولئاکرات، روکاردین و کراتاگوس می باشند و برای مصرف هر کدام از آنها، لازم است بیمار آموزش هایی را دریافت کند.
نتیجه گیری. پاره ای از اختلالات قلبی-عروقی را می توان با استفاده از داروهای گیاهی تحت کنترل در آورد. آموزش به بیمار برای در نظر گرفتن موارد احتیاط و تداخلات دارویی و اجتناب از مصرف خودسرانه گیاهان دارویی اهمیت به سزایی دارد.
طاهره تمیمی، محمد مهدی پیغمبری، ژاله محمد علیها، محمد تقی صفدری، طاهره گنجی، شیوا خالق پرست،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روش آموزشی بیان داستانگونه تجربیات بالینی بر افزایش شایستگی بالینی پرستاران در زمینه مهارت های ارتباط موثر حرفه ای در پرستاران شاغل در بخش های ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجایی انجام شد.
زمینه. ارتباط با بیمار از مهمترین جنبه های حرفه پرستاری است و به اشتراک گذاری دانش ضمنی در این زمینه می تواند موجب بهبود سایر توانایی های پرستار و تیم درمانی گردد. یکی از بهترین روش ها برای انتقال دانش ضمنی، استفاده از روش بیان داستانگونه تجربیات است.
روش کار. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی مداخله ای با دو گروه مداخله و کنترل بود که به منظور تعیین تاثیر به کارگیری راهبرد انتقال دانش ضمنی با روش بیان داستانگونه تجربیات کاری پرستاران بر شایستگی و صلاحیت بالینی آنها انجام شد. جامعه پژوهش، پرستاران کلیه بخش های ویژه این مرکز بود و 130 نفر از پرستاران به طور تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. آموزش (بیان تجربیات بالینی با بیانی داستانی) درگروه مداخله طی شش ساعت انجام شد. میزان تاثیر مداخله بر متغیر وابسته (مهارت های ارتباط حرفه ای) با پرسشنامه خودابرازی پژوهشگرساخته که قبل از مداخله و مجددا یک ماه بعد از آن توسط هر دو گروه تکمیل شد، بررسی گردید. داده ها با آزمون تی زوجی و مستقل، کای دو، آزمون دقیق فیشر، آزمون من ویتنی و تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد.
یافته ها. میانگین نمرات کلی پیش آزمون در گروه آزمون، 104/60 با انحراف معیار 7/60 و در گروه کنترل، 102/13 با انحراف معیار 9/20 بود. میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمون، 117/92 با انحراف معیار 4/37و در گروه کنترل، 102/25 با انحراف معیار8/66 محاسبه شد. تفاوت آماری معناداری بین میانگین نمرات پسآزمون شایستگی بالینی در زمینه ارتباط حرفهای گروه آزمون و کنترل مشاهده شد (0/001>P)، بدین ترتیب که میانگین نمرات پسآزمون شایستگی بالینی در زمینه ارتباط حرفهای گروه آزمون بیش از گروه کنترل بود.
نتیجه گیری. یافته ها نشان می دهند که مداخله (بیان داستانگونه تجربیات بالینی) بر شایستگی بالینی اثر گذاشته است. با توجه به اندازه اثر، میتوان گفت که 71/4 درصد تغییرات متغیر وابسته در پسآزمون، ناشی از مداخله است. بر اساس یافته ها، بیان داستانگونه تجربیات فردی را به عنوان یک روش مؤثر در ارتقاء ارتباط حرفه ای مورد توجه قرار داد.
زهرا سادات موسوی ثانی، سيد امیرحسین پیشگویی، آرمین زارعیان، سيد داود تدریسی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه اصلاح و اعتباریابی مقیاس تعیین سطح هوشیاری FOUR بود.
زمینه. در بخش مراقبتهای ویژه، بیماران بدحالی بستری میشوند که عمدتا دچار نقص در سطح هوشیاری هستند و جهت مراقبت، تشخیص و درمان آنها نیازمند ابزاری معتبر هستیم که در هر زمان بتواند سطح هوشیاری بیماران را بررسی نماید. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان مقیاس کمای گلاسگو به صورت گسترده به منظور تعیین سطح هوشیاری بیماران مورد استفاده میباشد که دارای ایراداتی نیز بوده است. اخیرا ابزاری به نام مقیاس FOUR جهت جایگزینی مقیاس گلاسکو کما پیشنهاد شده است، این ابزار چند سالی است که مورد استفاده قرار می گیرد و هنوز در حال گذراندن مراحل تکمیلی خود می باشد.
روش کار. این پژوهش از نوع تحقیق روششناسی می باشد. پس از ترجمه مقیاس FOURتوسط خبرگان و انجام اصلاحات توسط گروه تحقیق، اعتبار صوری با نظرخواهی از استفادهکنندگان ابزار و اعتبار محتوا با نظرخواهی از صاحبنظران تعیین گردید. جهت ارزیابی روایی سازه از همبستگی همگرا استفاده شد، بدین ترتیب که 15 بیمار دارای لوله تراشه و بدون اتصال به ونتیلاتور، توسط پژوهشگر باابزار آپاچی دو امتیازدهی شدند و سپس همان بیماران بلافاصله توسط 40 پرستار آموزش دیده با ابزار FOURاصلی و اصلاح شده بررسی شدند. در مجموع، 104 بار مشاهده توسط ارزیابان انجام شد.
یافته ها. ضریب همبستگی بین FOURاصلی با آپاچی دو، 0/02+ و ضریب همبستگی بین FOURاصلاح شده با آپاچی دو 0/04- به دست آمد. ضریب بتا بین FOURاصلی و آپاچی دو، 0/03و ضریب بتا بین FOURاصلاح شده با آپاچی دو 0/3 گزارش شد.
نتیجه گیری. با توجه به این که در بخش تنفسی مقیاس FOURآیتمی برای بیماران دارای لوله تراشه که به ونتیلاتور متصل نبودند وجود ندارد، جایگزینی این آیتم در مقیاس FOURاصلاح شده میتواند موجب روایی بیشتر ابزار در هنگام بررسی بیمار گردد.
صفورا دری، اصغر خلیفه زاده اصفهانی، سارا دری،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر برنامه توانبخشی قلبی بر کیفیت زندگی و مدت زمان بازگشت به کار در بیماران با سندرم کرونری حاد انجام شد.
زمینه. سندروم کرونری حاد (ACS) یکی از بیماری های قلبی عروقی است که می تواند بر کیفیت زندگی و مدت زمان بازگشت به کار تاثیرگذار باشد.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی، 50 بیمار با سندرم کرونری حاد که در بخش مراقبت ویژه قلب بستری بودند به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 25 بیمار) قرار گرفتند. برای گروه آزمون، توانبخشی قلبی در فاز 1 و 2 و برای گروه کنترل، مراقبت های معمول انجام شد. سنجش کیفیت زندگی هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه QOLSF-36، قبل از مداخله گروه آزمون و یک ماه پس از پایان مداخله، صورت گرفت. مدت زمان بازگشت به کار، از طریق پرسش از نمونه ها، برآورد و سپس در دو گروه با هم مقایسه شد.
یافته ها. نتایج پژوهش نشان داد که بعد از مداخله، میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمون در همه حیطه ها نسبت به قبل از مداخله افزایش داشت (0/0001p<). در گروه کنترل، بین میانگین نمره کلی کیفیت زندگی، قبل و بعد از مداخله تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد. مقایسه دو گروه نشان داد پس از مداخله، میانگین نمره کیفیت زندگی در همه حیطه ها، به جز حیطه سلامت کلی و عملکرد اجتماعی در گروه آزمون به طور معنا داری بیشتر از گروه کنترل بود. از نظر مدت زمان بازگشت به کار تفاوت آماری معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
نتیجه گیری. برنامه توانبخشی قلبی می تواند منجر به ارتقاء کیفیت زندگی در بیماران با سندرم کرونری حاد شود.
مهدی قادری، امیر ملکی، مجید حق جو،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
هدف. هدف از این پژوهش، بررسی نقش سرمایه اجتماعی و اثرات آن بر سبک زندگی سالم در افراد با بیماری عروق کرونر بود.
زمینه. سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت، نقش مهمی در ارتقاء سبکزندگی سالم در افراد دارد. با توجه به رشد چشمگیر بیماری عروق کرونر، مطالعه در مورد اثرات سرمایه اجتماعی بر سبک زندگی سالم در افراد با بیماری عروق کرونر ضروری است.
روش کار. این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 412 فرد (239 مرد و 173 زن) دارای بیماری عروق کرونر که در چهار بخش داخلی مردان، داخلی زنان، دیپلمات و VIP، بستری بودند از اوایل بهمنماه 1393 تا اواخر اردیبهشت ماه 1394، در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی انجام شد. داده ها از طریق فرم مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه سرمایه اجتماعی میاموتو و همکاران و پرسشنامه محقق ساخته سبک زندگی سالم گردآوری شد. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار محتوی و برای اطمینان از پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت تحلیل دادهها نیز از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری متناسب استفاده شد.
یافتهها. میانگین نمره سرمایه اجتماعی مردان و زنان از لحاظ آماری دارای تفاوت معنیداری بود (0/015=p). همبستگی مثبت و معنیدار آماری بین سرمایه اجتماعی و سبکزندگی سالم مشاهده شد (0/418=r ،0/01p<). بیشترین میزان همبستگی سرمایه اجتماعی با بعد ”مسئولیتپذیری سلامت“ (0/384=r ،0/01p<) و کمترین میزان همبستگی با بعد ”پرهیز از مصرف دخانیات و مشروبات الکلی“ (0/107=r ،0/05p<) بود. از میان ابعاد سرمایه اجتماعی، بعد ”روابط اجتماعی“ بیشترین ضریب همبستگی را با سبک زندگی سالم داشت (0/511=r ،0/01p<).
نتیجهگیری. سرمایه اجتماعی و مولفههای آن اثرات مثبت و مهمی بر سبکزندگی سالم و خرده مقیاسهای آن دارند. بنابراین، تأکید بر برنامه های اجتماعمحور، همچون تقویت این نوع سرمایهها در جامعه با هدف مقابله و پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای مزمن، به ویژه بیماریهای قلبی امری لازم و ضروری است.
محمدرضا حیدری، علیرضا سلطان پور، محسن ناصری، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر بادرنجبویه بر افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس شریان کرونر انجام شد.
زمینه. با توجه به میزان بالای اختلالات عاطفی بعد از جراحی قلب ضروری است تا از مداخلات مختلف دارویی یا غیردارویی استفاده شود. با توجه به بروز عوارض جانبی بر اثر مصرف داروهای شیمیایی و تمایل روزافزون بیماران به طب سنتی ایرانی، می توان از گیاهان دارویی مانند بادرنجبویه که سابقه مصرف طولانی آن در متون کهن ایران وجود دارد استفاده کرد.
روش کار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 80 بیمار تحت جراحی بای پاس شریان کرونر به طور تصادفی به دو گروه دارو و دارونما تخصیص یافتند. ابزار گردآوری داده ها شامل برگه ثبت مشخصات دموگرافیک و بالینی و مقیاس HADS بود. انجام مداخله از روز اول بعد از عمل جراحی انجام گرفت، به این صورت که به هر بیمار به طور تصادفی کپسول حاوی 500 میلی گرم بادرنجبویه یا دارونما، 3 بار در روز داده شد. بعد از 7 روز، افسردگی بیماران در دو گروه اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری و توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها. نتایج این مطالعه نشان داد بعد از انجام مداخله، داروی گیاهی بادرنجبویه موجب کاهش میزان افسردگی بیماران گروه دارو در مقایسه با گروه دارونما گردید (0/008=p).
نتیجه گیری. بر اساس یافته های مطالعه، بادرنجبویه میتواند افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس شریان کرونر را کاهش دهد.
معصومه ذاکری مقدم، حسین بهادری فر، زهرا عباسی، حمید حقانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. هدف این مطالعه بررسی تاثیر موسیقی درمانی بر معیارهای تهویه ای بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش های مراقبت ویژه بود.
زمینه. عوارض تهویه مکانیکی بیمار بسیار زیاد و قابل توجه می باشد. از جمله عواملی که در جداسازی بیمار از ونتیلاتور مورد توجه قرار می گیرند معیارهای تهویه ای هستند. موسیقی درمانی ممکن است بتواند با کاهش استرس و اضطراب باعث بهبود معیارهای تهویه ای و جداسازی بیمار از دستگاه تهویه مکانیکی شود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی کنترل شده، 70 بیمار بستری در بخ شهای مراقبت ویژه مرکز آموزشی درمانی حضرت رسول اکرم (ص) بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه 35 نفره قرار گرفتند. در گروه آزمون، 30 دقیقه موسیقی آرامش بخش برای بیماران در دو نوبت صبح و بعد از ظهر در یک روز پخش شد. در گروه کنترل نیز به همین شکل در دو نوبت، و هر بار 30 دقیقه برای بیماران، بدون پخش موسیقی، هدفون گذاشته شد. در هر دو گروه، معیارهای تهویه ای، تعداد تنفس، ماکزیمم فشار راه هوایی و درصد اشباع اکسیژن خون شریانی ثبت شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 18 با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، کای دو، و بونفرونی انجام شد.
یافته ها. مقایسه روند تغییرات از دقیقه صفر تا 30 نشان داد که موسیقی درمانی باعث کاهش معنی دار میانگین تعداد تنفس در دقیقه می شود (0/001=P)، به این صورت که با گذشت زمان از شروع مداخله، میانگین تعداد تنفس با شیب زیاد کاهش پیدا کرد، در حالی که در گروه کنترل، میانگین تعداد تنفس با گذشت زمان کمی افزایش داشت. در گروه مداخله، فشار راه هوایی در دقیقه 30 (میانگین 17/30 با انحراف معیار 3/65) نسبت به لحظه صفر (میانگین 19/68 با انحراف معیار 3/64) از نظر آماری کاهش معنا دار داشت (0/001=P)، ولی در گروه کنترل فشار راه هوایی در دقیقه 30 نسبت به لحظه صفر کمی افزایش داشت. بین درصد اشباع اکسیژن شریانی گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی دار آماری یافت نشد (0/051=P).
نتیجه گیری: استفاده از موسیقی درمانی در بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش مراقبت های ویژه می تواند باعث کاهش تعداد تنفس در دقیقه و کاهش فشار راه هوایی شود و در نتیجه می تواند به کاهش کار تنفسی و جداسازی سریع تر بیمار از دستگاه تهویه مکانیکی کمک کند.
دکتر محمدرضا حیدری، خانم سمیه ولی پور دهکردی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این
مقاله به منظور بررسی اثرات زالودرمانی بر اختلالات انعقادی و بیماری های قلبی عروقی
و نقش پرستار در مراقبت از بیماران تحت این درمان انجام شد.
زمینه. زالودرمانی
یکی از روشهای درمانی مرسوم در طب سنتی در بسیاری از کشورهای دنیا میباشد که
امروزه به آن توجه زیادی شده است. استفاده از این روش درمانی به طور قابل توجهی رو
به افزایش است، اما تلاش قابل توجهی برای توضیح علت تاثیر این روش درمانی و
مکانیسم های عمل آن صورت نگرفته است.
روش کار. در
این مقاله مروری با مراجعه به پایگاه داده ها و موتورهای جستجو نظیر Google
Scholarو PubMedو
SID، کلمات کلیدی
زالودرمانی (leech
therapy/ medicinal leech)، مکانیسم اثر (mechanism of action)، بیماری قلبی عروقی (cardiovascular disease)، هموستاز (homeostasis)، و ضدانعقاد (anticoagulant)به صورت منفرد یا ترکیبی به
هر دو زبان انگلیسی و فارسی در متون سال
های 1989 تا 2016 میلادی جستجو شدند. علاوه بر این، از کتب فارسی در دسترس نیز
استفاده شد. در نهایت، از متونی که مرتبط با هدف مطالعه بودند بهره گرفته شد.
یافته ها. زالودرمانی
دارای ریشه بسیار قدیمی در طب سنتی ایران است که علاوه بر استفاده در اختلالات
مختلف،در درمان پرفشاری خون، آنژین صدری و انفارکتوس میوکارد استفاده شده است و
دارای اثرات ضدانعقادی است. مقالات و متون بر نقش پرستاران در امر مراقبت از
بیماران تحت درمان تاکید دارند.
نتیجه گیری. بهنظر
میرسد زالودرمانی صرف نظر از عوارضی که در برخی از منابع ذکر شده است میتواند بهعنوان
یکی از روشهای طب مکمل در امر درمان و پژوهشهای مرتبط با اختلالات قلبی عروقی و
انعقادی مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
نسیم نادری، ژاله محمدعلیها، یاسمن خلیلی، پری کرمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی سطح دانش، نگرش و عملکرد پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، عمده ترین عامل مرگ در جهان و دلیل عمده پذیرش مجدد بیمارستانی، به ویژه در بیماران مسن میباشد. آموزش خودمراقبتی جزء ضروری مراقبت از این بیماران است و پرستاران به عنوان ارائه دهندگان اصلی آموزش خودمراقبتی به بیماران باید علاوه بر داشتن دانشکافی جهت ارائه آموزش، از نگرش و عملکرد مناسبینیز در این زمینه برخوردار باشند.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. تعداد 174 پرستار با حداقل یک سال سابقه کاری شاغل در بخش های داخلی، سی سی یو، و پست سی سی یو در مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی در شیفت های مختلف صبح، عصر و شب پس از اعلام رضایت شفاهی، پرسشنامه 4 قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، دانش، نگرش و عملکرد در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی را تکمیل نمودند.داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های غیرپارامتری من ویتنی و کروسکال والیس، و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSSنسخه 22 تحلیل گردید.
یافته ها. بر اساس نتایج، بیشترین درصد پرستاران (70/1 درصد) دارای نمره دانش متوسط بودند. دانش پرستاران با سطح تحصیلات و تجربه کار در بخش محل کار دارای ارتباط آماری معنادار بود. همچنین، 67/8 درصد پرستاران دارای عملکرد خوبی در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بودند. بین عملکرد و گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت ارتباط آماری معنادار مشاهده شد. بر اساس یافته ها، 92/5 درصد پرستاران دارای نگرش مثبت نسبت به آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی بود. نگرش پرستاران با سطح تحصیلات، گذراندن دوره آموزشی و نوع شیفت کاری ارتباط آماری معنادار داشت.
نتیجه گیری.دانش پرستاران در زمینه آموزش خودمراقبتی به افراد با نارسایی قلبی در سطح متوسط می باشد. اکثر پرستاران دارای نگرش مثبت و عملکرد خوبی بودند. برنامههای آموزش ضمن خدمت و دوره ای جهت ارتقای دانش پرستاران در این زمینه لازم به نظر میرسد.
فرشید حیدری بنی، زهره احمدی، امیر طباطبایی، اسمعیل محمدنژاد، عایشه حاجی اسماعیل پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر آموزش همتا بر خودکارآمدی مبتلایان به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی قلبی یک سندرم بالینی است که میتواند تاثیر منفی بر خودکارآمدی داشته باشد. با توجه به نقش آموزش در ارتقای خودکارآمدی، یافتن یک روش آموزشی مناسب برای افزایش خودکارآمدی این بیماران مهم است.
روشکار. در این مطالعه کارآزمایی بالینی که در سال 1395 انجام شد تعداد 60 نفر از افراد مبتلا به نارسایی قلبی به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل (هر گروه 30 نفر) تقسیم شدند. بعد از آماده کردن گروه همتا، سه جلسه آموزشی یک ساعته توسط همتا برای نمونه های گروه آزمون در قالب گروههای کوچک 8-6 نفره در طول یک ماه با محتوای آموزشی در مورد نارسایی قلبی برگزار شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه خودکارآمدی سولیوان بود که قبل از مداخله، بلافاصله بعد از مداخله، و یک ماه بعد از مداخله در هر دو گروه تکمیل گردید. دادهها در نرم افزار SPSS نسخه 21 با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای کایاسکوئر و تی زوجی تحلیل شد.
یافتهها. میانگین نمره خودکارآمدی قبل از مداخله در هر دو گروه همتا و فردی تفاوت معناداری نداشت. میانگین نمره خودکارآمدی در بیماران نارسایی قلبی بلافاصله بعد از آموزش، در گروه آزمون، 50/3 با انحراف معیار 7/21 و در گروه کنترل، 24/9 با انحراف معیار 1/7 بود و یک ماه بعد از آموزش، در گروه آزمون، 48/8 با انحراف معیار 1/2 و در گروه کنترل، 23/4 با انحراف معیار 4/6 بود. آزمون تی زوجی نشان داد آموزش همتا بر خودکارآمدی بیماران نارسایی قلبی تاثیر داشته است (0/0001p≤) و باعث بهبود خودکارآمدی بیماران شده است.
نتیجه گیری. آموزش همتا باعث بهبود و ارتقای خودکارآمدی بیماران مبتلا نارسایی قلبی میشود، بنابراین، استفاده از این شیوه آموزشی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی در مراکز درمانی توصیه میشود.
شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، مجید ملکی، نسیم نادری، بهروز قنبری، شیرین حسینی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی نظارت بالینی بر میزان ارائه آموزش به بیماران قلبی انجام شد.
زمینه. نظارت بالینی رابطهای متقابل بین پرستار و ناظر است که می تواند موجب توسعه مهارت های حرفه ای پرستار گردد.
روش کار. این مطالعه از نوع نیمه تجربی قبل-بعد بدون گروه کنترل است. روش نمونه گیری، احتمالی و به صورت طبقه بندی بود که با داشتن معیارهای ورود و خروج، تا رسیدن حجم نمونه به 300 نفر انجام شد. پژوهشگر با استفاده از فرم جمع آوری داده ها میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی و ثبت نمود. الگوی نظارت بالینی به عنوان مداخله این پژوهش، شامل برنامه ریزی، برگزاری جلسات ماهیانه با رابطین آموزش سلامت بخشها، ارائه آموزشهای طبقه بندی شده، اجرای نظارت بالینی روزانه، پیگیریها، مشخص نمودن نقاط ضعف پرستاران در حیطه ارائه آموزش به بیماران قلبی و انجام اقدامات اصلاحی به مدت یک سال به طور منظم و مستمر بود. سپس، پژوهشگر با استفاده از همان فرم، دوباره میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین، میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی کرد و نتایج قبل و بعد از اجرای مداخله را با یکدیگر مقایسه نمود. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد.
یافته ها. پس از اجرای الگوی نظارت بالینی، میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران، در ابتدای بستری، حین بستری و زمان ترخیص، نسبت به قبل از مداخله به طور معنی داری افزایش یافت (001/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که بیماران بعد از اجرای الگوی نظارت بالینی، از آموزش های دریافت شده رضایت بیشتری دارند (001/0p<).
نتیجه گیری. نظارت مستمر و منظم، بر روند اجرای آموزش به بیمار نقش بهسزایی دارد. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار و نقش آن در بهبود وضعیت بیماری و ارتقای سلامتی، توصیه می شود برای پرستاران در زمینه آموزش به بیمار برنامه های مدیریتی و نظارتی در نظر گرفته شود.
عباس حیدری، شهناز احراری،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی مطالعات کیفی منتشر شده در مجلات علمی پژوهشی فارسی زبان در زمینه بیماریهای قلبی عروقی انجام شد.
زمینه. تحقیق کیفی با تفسیر و تولید نظریه های مربوط به تعاملات اجتماعی و تجربیات فردی در شرایط طبیعی و نه تجربی، به ادبیات علمی بسیاری از رشته ها کمک می کند.
روش کار. در این مطالعه توصیفی مقطعی به منظور دستیابی به مطالعات کیفی فارسی زبان در زمینه قلب و عروق، بانکهای اطلاعاتی شامل Magiran، SID، و Google Scholar برای جستجوی مقالات فارسی مورد بررسی قرار گرفتند. مقالات منتشرشده در فاصله سال 2000 تا 2017 با استفاده از کلیدواژه و بعد از اعمال معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. معیار ارزیابی، چک لیست محقق ساخته بر اساس محتوای کتاب ”روش پژوهش پرستاری: اجرا، نقد و کاربرد“ نوشته برنز و گرو بود.
یافته ها. تعداد 19مقاله واجد شرایط که در مطالعه حاضر وارد شدند در زمینه بررسی کیفی موضوعات مرتبط با بیماریهای قلبی در ابعاد مختلف بودند. کیفیت 68 درصد مقالات درحد متوسط و کیفیت 31 درصد مقالات در حد خوب ارزیابی شد. در ارزیابی دقیقتر، کیفیت مقالات در معیار زیربنای فلسفی کمتر از بقیه معیارها بود.
نتیجهگیری. در مجموع مطالعه حاضر نشان داد که مطالعات کیفی چاپ شده در مجلات فارسی در زمینه قلب و عروق از نظر کیفیت وضعیت مناسبی دارند. لذا با توجه به اینکه تحقیقات کیفی به خوبی در علم پرستاری قابل کاربرد هستند و دانش مورد نیاز پرستاران را فراهم میآورند به نظر میرسد استفاده مجلات از داوری دقیقتر بهصورت استفاده از چک لیست و انتخاب داور تخصصی میتواند باعث ارتقای کیفیت مقالات شود.
نسیم نادری، یاسمن خلیلی، علی انصاری فر، بهشید قدردوست، افسانه بخشی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف تعیین اثر مداخلات حمایتی بر مولفههای تابآوری و کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی بیماران دچار نارسایی پیشرفته قلبی انجام شد.
زمینه. نارسایی پیشرفته قلبی یک بیماری پرهزینه، پیشرونده و مزمن است که باعث کاهش تابآوری و کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی این بیماران میشود.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی که بهصورت پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماه بعد در یک مقطع زمانی سهماهه انجامشد، 100 نفر از مراقبین خانوادگی بیماران دچار نارسایی پیشرفته قلبی در مرکز آموزشی تحقیقاتی درکانی قلب و عروق شهید رجایی، با تخصیص تصادفی ساده در یکی از دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بسته حمایتی خانواده شامل کارگاههای آموزش گروهی به مدت 6 جلسه و به صورت 2 جلسه در هفته در سه هفته متوالی برای گروه آزمون اجرا شد و پمفلت مطالب ارائهشده در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. افراد گروه کنترل آموزشهای رایج بیمارستان را دریافت کردند. مقیاس تابآوری (Connor-Davidson) و کیفیت زندگی (SF-36) قبل و بعد از مداخله و یک ماه پس از مداخله برای سنجش متغیرهای وابسته تحقیق استفاده شد. دادهها در نرمافزار SPSS نسخه 23 با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر، فیشر، منویتنی، تی مستقل، تی زوجی و آزمون ویلکاکسون تحلیل شدند.
یافته ها. قبل از مداخله، میانگین نمره تابآوری و نمره کلی کیفیت زندگی در دو گروه تفاوت معنیداری از نظر آماری نداشتند، ولی بعد از انجام پژوهش، بین میانگین نمره تابآوری گروه آزمون (06/64 با انحراف معیار 11) در مقایسه با گروه کنترل (34/48 با انحراف معیار 23/16) تفاوت معنیدار آماری مشاهده شد (05/0P≤). همچنین، بعد از انجام مداخله، میانگین نمره کلی کیفیت زندگی گروه آزمون (70 با انحراف معیار 91/12) و کنترل (82/50 با انحراف معیار 72/17) اختلاف معنیدار آماری مشاهده شد (05/0P≤). نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که بعد از گذشت یک ماه از پایان مداخله، میانگین نمره تابآوری (8/63 با انحراف معیار 15/10) و نمره کلی کیفیت زندگی (82/69 با انحراف معیار 70/12) در گروه آزمون ثابت باقی ماند که نشاندهنده پایداری نتایج مداخلات بود (05/0P≤).
نتیجهگیری. بهعنوان قسمتی از برنامه درمانی کلنگر، نتایج این پژوهش میتواند راهنمایی برای راهاندازی یک واحد متمرکز برای آموزش و حمایت مراقبین خانوادگی بیماران مزمن قلبی باشد که علاوه بر حمایت اجتماعی و آموزش بهداشت روان، نیازها در زمینهی آگاهی از بیماری و مشارکت در مراقبت از بیمار را رفع نماید.
زهرا اسکندری، فروزان اکرمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه با مروری بر نحوه آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان به پرستاران به معرفی نوآوری های آموزشی با تمرکز بر افزایش دانش و مهارت پرستاران می پردازد.
زمینه. در مدیریت احیای قلبی ریوی نوزادان، انجام گام به گام احیای نوزاد در زمان طلایی، منوط به داشتن دانش و مهارت کافی برای این مراقبت حیاتی است. آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان به پرستاران، به آنان کمک میکند تا بتوانند اقدام صحیح را انتخاب نموده و آن را به طور ماهرانه انجام دهند. انتخاب شیوه آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان نقش مهمی در ماندگاری دانش و افزایش مهارت پرستاران به عنوان اولین مراقبان نوزادان برای حفظ بقای آنان دارد.
روش کار. این مطالعه مروری، با جستجو در پایگاههای دادهای Google Scholar، SID، Scopus، Cochrane، PubMed، Magiran، CINHAL، و Web of Science، با استفاده از کلید واژه های فارسی آموزش احیای قلبی ریوی نوزاد، پرستار، آموزش، دانش، مهارت و معادل انگلیسی آنها انجام شد. در مجموع، 48 مقاله با محدودیت زمانی 10 سال اخیر به دست آمد که با حذف 13 مقاله که متن کامل آن در دسترس نبود، در نهایت، تعداد 35 مقاله وارد مطالعه شدند.
یافته ها. در سالهای اخیر، آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان در پرستاران، از الگوی آموزش شفاهی خواندن کتاب و اسلاید به آموزش همزمان عملی روی مولاژ تغییر کرده است؛ و از صرفا تمرین روشهای احیاء در هر مرحله، به شبیه سازی بر اساس ایجاد شرایط مشابه نوزاد واقعی برای تصمیم گیری و انجام روش صحیح احیای قلبی ریوی حتی توسط نرم افزارهای گوشی تلفن همراه ارتقاء یافته است.
نتیجه گیری. در انتخاب روشهای آموزش احیای قلبی ریوی نوزادان به پرستاران، شیوه هایی میتوانند تاثیر بیشتری داشته باشند که بتوانند علاوه بر انتقال دانش، مهارت به کارگیری آن دانش را نیز ارتقاء دهند. شیوه های نوین آموزشی امکان افزایش مهارت احیای قلبی ریوی نوزادان را در پرستاران به منظور حفظ بقای این گروه آسیب پذیر فراهم نموده اند.
فاطمه حیدری ثابت، حسن میرزاحسینی، نادر منیرپور،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در افراد با بیماری قلبی عروقی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و سرمایه روانی انجام شد.
زمینه. بیماری قلبی عروقی جنبههای مختلف زندگی از جمله سلامت جسمی، عاطفی، اجتماعی و عملکردی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد که در این میان، یکی از عوامل موثر بر کیفیت زندگی افراد مبتلا به نارسایی قلبی رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت است.
روش کار. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با استفاده از مدل تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش بیماران قلبی عروقی شهر قم در سال 1399 بودند که از بین آنها، 200 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری متغیرهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982)، و پرسشنامه رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت والکر، سچریست و پندر (1987) بودند. دادهها در نرمافزارهایAMOS.22 و SPSS.22 با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر تحلیل شدند.
یافته ها. بر اساس نتایج این پژوهش، سلامت معنوی (0/21=β، 0/002=P) و حمایت اجتماعی (0/17=β، 0/013=P) بر سرمایه روانی تاثیر داشتند. همچنین، سرمایه روانی در رابطه بین سلامت معنوی و حمایت اجتماعی با رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت، نقش میانجی داشت (0/067=RMSEA، 0/98=AGFI).
نتیجه گیری. سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و سرمایه های روانشناختی نقش مهمی در افرایش رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در افراد دچار قلبیعروقی بازی میکنند. بنابراین، در تدوین برنامه های درمانی برای این بیماران بهتر است عوامل چندگانه خانوادگی، روانشناختی، مذهبی، اجتماعی و بهداشتی درمانی به صورت یک مجموعه مورد توجه قرار گیرند.
سارا ادیمی، محمدعلی آذربایجانی، نسیم نادری، آذین علیزاده اصل،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین متناوب شدید (HIIT) و تمرین مداوم هوازی با شدت متوسط (MIT) (با و بدون محدودیت جریان خون) بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان با علایم کاردیوتوکسیسیتی پس از درمان سرطان پستان انجام شد.
زمینه. امروزه ابتلا به سرطان پستان بسیار شایع است و سمیت قلبی (کاردیوتوکسیسیتی) از مهمترین عوارض پس از شیمی درمانی است که تاثیر آن بر کیفیت زندگی بیماران روشن است. استفاده از تمرینات هوازی، با و بدون ایجاد محدودیت در جریان خون ممکن است باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان با علایم کاردیوتوکسیسیتی شود. ایجاد محدودیت در جریان خون از روشهایی است که امروزه در جهت تقویت اثرات تمرینات بدنی استفاده میشود. مطالعات پیشین نشان میدهند انواع تمرینات بدنی، اثرات فیزیولوژیک و روانشناختی متفاوتی دارند.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی تصادفیشده، 20 بیمار مبتلا به سرطان با علایم کاردیوتوکسیسیتی پس از درمان بهطور تصادفی در چهار گروه تمرین متناوب شدید، تمرین مداوم هوازی با شدت متوسط، تمرین متناوب شدید همراه با محدودیت جریان خون (HIIT+BFR) تمرین مداوم هوازی با شدت متوسط همراه با محدودیت جریان خون (MIT+BFR) قرار گرفتند. مداخلات به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد. قبل و پس از اجرای 12 هفته مداخله، پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلب (IHF-QoL) توسط شرکتکنندگان در مطالعه تکمیل شد.
یافته ها. تمرین متناوب شدید و همچنین، انجام تمرین هوازی همراه با محدودیت جریان خون بر کیفیت زندگی بیمار مبتلا به سرطان با علایم کاردیوتوکسیسیتی پس از درمان موثر است. نمره کیفیت زندگی در گروه تمرین متناوب شدید همراه با محدودیت جریان خون بهطور معنیداری بیشتر از بقیه گروهها بود.
نتیجه گیری. به نظر میرسد تمرین متناوب شدید همراه با محدودیت جریان خون در مقایسه با تمرین متناوب شدید بدون محدودیت جریان خون و همچنین، تمرینات مداوم (با و بدون محدودیت جریان خون)، روش بهتری برای بهبود کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان با علایم کاردیوتوکسیسیتی پس از درمان است.
منا علی نژاد نائینی، فرشاد حیدری بنی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
خلاصه
هدف. این مطالعه مروری به بررسی تغییرات قلبی عروقی در نوزادان نارس در دوران گذار از زندگی داخل رحمی به زندگی خارج از رحم، چالشها و مراقبتهای پرستاری مناسب برای این دوره می پردازد.
زمینه. گذار از زندگی داخل رحمی به زندگی خارج رحمی نیازمند تغییرات بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و آناتومیکی هماهنگ و پیچیده ای دارد تا بقای نوزاد را تضمین کند. گذار برای نوزاد نارس در بازه زمانی طولانی تری رخ میدهد. ارزیابی دقیق و مداخلات به موقع از طرف تیم مراقبتی درمانی ضروری است تا کودک نارس با زندگی خارج از رحم سازگار شود.
روش کار. این مطالعه مروری با جستجوی نظام مند و متمرکز مقالات و متون چاپ شده در بازه زمانی سالهای 2000 تا 2020 میلادی در پایگاه های داده ای و موتورهای جستجو شامل PubMed، Web of Science، Google Scholar، و Scopus با استفاده از کلیدواژهای Transision، Nursing care، Preterm neonate، و Extrauterine life، و معادل فارسی آنها به صورت ترکیبی انجام گردید.
یافته ها. تعداد 26 مقاله انگلیسی و 2 کتاب نوزادان که حاوی مضمون گذار به زندگی خارج رحمی نوزادان، چالشها و مراقبتهای پرستاری مربوط به آن بود انتخاب گردید. یافته ها در قالب 5 طبقه موضوعی شامل میوکاردیوم نابالغ، گردش خون، باز ماندن مجرای شریانی، افت فشار خون و بیثباتی همودینامیک سازماندهی شدند.
نتیجه گیری. با پایش جامع همودینامیکی و ارزیابی بالینی ماهرانه و قضاوت عاقلانه، پدیده پیچیده گذار قلبی عروقی در نوزاد نارس بهتر مدیریت میگردد. لازم است پروتکل های مدیریتی در این زمینه برای نوزادان نارس تهیه شود.
مرضیه اسکندری حصاری، فائزه صحبایی، جمیله محتشمی، مریم مرادیان،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
خلاصه
هدف. این پژوهش با هدف طراحی و روانسنجی ابزار استرس پس از سانحه در کودکان تحت جراحی قلب انجام شد.
زمینه. بیماریهای قلبی به عنوان یکی از مسائل تهدیدکننده سلامتی و حوادث ضربه ای، آسیب های زیادی به کودکان وارد می سازد که یکی از آنها تجربه عمل جراحی است. لذا وجود یک ابزار استاندارد جهت ارزیابی اختلال استرس پس از سانحه در کودکان ضروری به نظر میرسد.
روش کار. در این پژوهش توصیفی از نوع روش شناختی، پژوهشگر با استفاده از چندین پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه، پیش نویس ابزار اولیه را طراحی کرد و سپس تحت بررسی 10 نفر از خبرگان، که به روش هدفمند انتخاب شدند، قرار داد تا روایی صوری و محتوایی آن انجام شود. در مرحله بعد، پرسشنامه 40 سئوالی برای تعیین روایی سازه در اختیار 200 نفر از کودکان 12 تا 18 ساله بستری که تحت عمل های جراحی قلب کودکان قرار گرفته بودند قرار گرفت و در نهایت، پایایی ابزار بررسی شد. نرم افزارهای مورد استفاده برای تحلیل داده ها، نرم افزار SPSS نسخه 24 و نرم افزار لیزرل نسخه 10 بودند.
یافته ها. پس از تهیه پیشنویس، پرسشنامه برای تعیین روایی صوری و محتوایی در اختیار 10 نفر از خبرگان قرار گرفت. برای روایی صوری از نمره تاثیر آیتم استفاده شد و به دلیل مشابهت معانی، بعضی از سئوالات حذف شدند. برای تعیین روایی محتوا از دو شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا بهره گرفته شد. طبق جدول لاوشه، سئوالات با نسبت روایی محتوای کمتر از 0/62 حذف شدند (تعداد 7 سئوال)، سئوالات با نسبت روایی محتوای بیشتر از 0/79 پذیرفته شدند، و سئوالات با نسبت روایی محتوا بین 0/70 تا 0/79 دوباره اصلاح شدند. در مرحله روایی سازه، برای اطمینان از کفایت حجم نمونه، آزمون کیسر مایر الکین (KMO) انجام شد و نتایج آزمون کرویت بارتلت معنادار به دست آمد (0/0001P≤). در نهایت، تحلیل عاملی اکتشافی به روش نمودار شن ریزه با چرخش واریماکس بر روی 40 گویه صورت گرفت و تعداد 7 سئوال با بار عاملی کمتر از 0/4 حذف گردید و در پایان، 33 سئوال باقی ماند. برای تعیین پایایی پرسشنامه به روش همسانی درونی، مقادیر آلفای کرونباخ سئوالات، همگی بالای 0/80 بودند. همچنین، نتایج آزمون-باز آزمون برای تعیین ثبات، ارتباط معناداری میان میانگین نمره پیش آزمون و پس آزمون در 7 عامل پرسشنامه را تایید نمود (0/0001P≤).
نتیجه گیری. برای دستیابی به نتایج دقیق تر و کامل تر در تحقیق، لازم است ابزارهای روا و پایا مورد استفاده قرار گیرند. نتایج این مطالعه استحکام ساختار عاملی و پایایی قابل قبول ابزار استرس پس از سانحه در کودکان تحت جراحی قلب در جمعیت مورد مطالعه را نشان داد. ابزار طراحی شده در این مطالعه روا و پایا است و میتواند برای تعیین استرس پس از سانحه در کودکان تحت جراحی قلب استفاده شود. به علاوه، نتایج پژوهش میتواند نسبت به آگاهی بخشیدن افراد حرفه ای در امر استرس پس از سانحه در کودکان تحت جراحی قلب مورد استفاده قرار گیرد.