[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
17 نتیجه برای خالق پرست

شبنم زعفری نوبری، بهشید قدردوست، زهرا حنیفی، شیوا خالق پرست اطهری،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر آموزش چهره به چهره و ارائه مداخلات مشاوره ای به بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد در معرض خطر آنفارکتوس حاد میوکارد، بر دانش، نگرش و باورهای آنها نسبت به بیماری و علایم آن و واکنش مناسب به علایم در یک و سه ماه بعد از شروع بیماری بود.

زمینه. بیماری های عروق کرونر یکی از مشکلات اصلی حوزه سلامت در جوامع پیشرفته بشری می باشد. میزان مرگ و میر ناشی از آنفارکتوس حاد میوکارد به میزان زیادی بستگی به فاصله زمانی شروع علایم تا زمان انجام مداخلات برای برقراری خونرسانی مجدد دارد. برقراری خونرسانی مجدد زمانی بهترین نتیجه را می دهد که انجام آن در60 دقیقه ابتدایی بعد از شروع علایم صورت گیرد. تاکنون مطالعات بسیاری برای یافتن راهکارهای کاهش زمان تاخیر انجام گرفته است. در برخی از این مطالعات به آموزش از طریق رسانه های جمعی اشاره شده است که به نظر می رسد کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

روش کار. در این کارآزمائی بالینی با گروه کنترل، 300 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی با تشخیص سندرم کرونری حاد وارد مطالعه شدند. ملاک ورود بیماران به مطالعه، عدم ابتلا به بیماری توام جدی و پیچیده مثل بیماری روانی یا نارسایی مزمن کلیه، بیماری های نورولوژیکی یا بدخیمی ها، و توانایی در برقراری ارتباط (فهمیدن زبان فارسی یا پاسخ دادن به زبان فارسی) بودند. مداخله بر اساس مدل خود تنظیمی لونتال درباره رفتارهای بیماری قلبی شامل دادن اطلاعات، مسایل عاطفی و عوامل اجتماعی انجام گرفت بیماران پس از تکمیل فرم رضایت نامه آگاهانه، به طور تصادفی در یکی از دو گروه مداخله یا کنترل قرار گرفتند. به بیماران گروه کنترل، دستورالعمل های معمول درباره علایم و دریافت مراقبت از پرستاران ارائه شد و گروه مداخله علاوه بر دستورالعمل های معمول، آموزش ها و مداخلات مشاوره ای توسط پرستاران را نیز دریافت کردند. داده ها در سه مرحله ی شروع مداخله (بعد از تقسیم تصادفی و قبل از قرار گرفتن در گروههای یادگیری)، یک ماه و سه ماه پس از مداخله جمع آوری شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک، و پرسشنامه  ضریب پاسخگویی (واکنش) به سندرم کرونری حاد بر اساس ابزار مطالعه REACT (Rapid Early Action for Coronary Treatment) بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS  نسخه 15 تحلیل شد.

یافته ها. درصد بیمارانی که عوامل خطرزای بیماری را خود گزارش کرده بودند یا سابقه قبلی بیماری قلبی عروقی داشتند، در هر دو گروه بالا بود. بیشتر بیماران دو گروه در برنامه مراقبتی خود، مراجعه به متخصص قلب داشتند. نمرات آگاهی، نگرش و باورها در گروه مداخله، یک و سه ماه پس از آموزش به طور معنی داری افزایش یافته بود. مقایسه بین گروهی نشان داد که آگاهی، نگرش و باورهای گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری در طول زمان بیشتر شده بود (0001/0P≤).

نتیجه گیری. آموزش و مشاوره نسبتا کوتاه چهره به چهره باعث بهبود دانش، نگرش و باور بیمار نسبت به سندرم کرونری حاد می شود و بنابراین، ممکن است زمان به تاخیر افتادن درمان علایم این بیماری را کاهش دهد. بالا رفتن سطح دانش بیماران به عنوان اولین و اصلی ترین گام در برخورد با علایم سندرم کرونری حاد می باشد.


شیوا خالق پرست، سودابه جولایی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده

خلاصه

هدف. هدف از این مطالعه مرور خط مشی های مربوط به ملاقات، راهبردها و چالش های بالقوه و ابعاد مختلف آن در بخش مراقبت های ویژه در جوامع مختلف می باشد.

روش کار. این بررسی مروری است جامع بر مطالعات انجام شده در زمینه خط مشی های مختلف در رابطه با ملاقات بیماران بخش های ویژه که با استفاده از اطلاعات علمی موجود انجام گرفته است.

یافته ها. مطالعات انجام شده نشان داده است با وجود آگاهی از نقش خانواده در بهبودی بیمار، ساعات ملاقات و خط مشی های موجود در بسیاری از بخش های مراقبت ویژه هنوز دارای محدودیت است، در حالی که بسیاری از تحقیقات و شواهد این محدودیت را حمایت نمی کنند و بررسی ها نشانگر آن است که ساعت ملاقات باز برای بیمار و خانواده دارای فواید بیشتری است.

نتیجه گیری. تلفیق تئوری و عمل و استفاده از یافته های تحقیقات در بهبود کیفیت مراقبت بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه وخانواده آنها، بخش مهمی از درمان است. در واقع لازم است باورها و نگرش پرستاران بخش های ویژه در این رابطه تغییر یابد. انجام بررسی های بیشتر در رابطه با محدود نکردن زمان ملاقات بیماران بخش های مراقبت ویژه و اثرات آن بر روند درمان این بیماران از اهم مسائل است.


طاهره تمیمی، محمد مهدی پیغمبری، ژاله محمد علیها، محمد تقی صفدری، طاهره گنجی، شیوا خالق پرست،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

خلاصه

هدف. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روش آموزشی بیان داستانگونه تجربیات بالینی بر افزایش شایستگی بالینی پرستاران در زمینه مهارت های ارتباط موثر حرفه ای در پرستاران شاغل در بخش های ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجایی انجام شد.

زمینه. ارتباط با بیمار از مهمترین جنبه های حرفه پرستاری است و به اشتراک گذاری دانش ضمنی در این زمینه می تواند موجب بهبود سایر توانایی های پرستار و تیم درمانی گردد. یکی از بهترین روش ها برای انتقال دانش ضمنی، استفاده از روش بیان داستانگونه تجربیات است.

روش کار. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی مداخله ای با دو گروه مداخله و کنترل بود که به منظور تعیین تاثیر به کارگیری راهبرد انتقال دانش ضمنی  با روش بیان داستانگونه تجربیات کاری پرستاران بر شایستگی و صلاحیت بالینی آنها انجام شد. جامعه پژوهش، پرستاران کلیه بخش های ویژه این مرکز بود و 130 نفر از پرستاران به طور تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. آموزش (بیان تجربیات بالینی با بیانی داستانی) درگروه مداخله طی شش ساعت انجام شد. میزان تاثیر مداخله بر متغیر وابسته (مهارت های ارتباط حرفه ای) با پرسشنامه خودابرازی پژوهشگرساخته که قبل از مداخله و مجددا یک ماه بعد از آن توسط هر دو گروه تکمیل شد، بررسی گردید. داده ها با آزمون تی زوجی و مستقل، کای دو، آزمون دقیق فیشر، آزمون من ویتنی و تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد.

یافته ها. میانگین نمرات کلی پیش آزمون در گروه آزمون، 104/60 با انحراف معیار 7/60 و در گروه کنترل، 102/13 با انحراف معیار 9/20 بود. میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمون، 117/92 با انحراف معیار 4/37و در گروه کنترل، 102/25 با انحراف معیار8/66 محاسبه شد. تفاوت آماری معناداری بین میانگین نمرات پس‌آزمون شایستگی بالینی در زمینه ارتباط حرفه‌ای گروه آزمون و کنترل مشاهده شد (0/001>P)، بدین ترتیب که میانگین نمرات پس‌آزمون شایستگی بالینی در زمینه ارتباط حرفه‌ای گروه آزمون بیش از گروه کنترل بود.

نتیجه گیری. یافته ها  نشان می دهند که مداخله (بیان داستان‌گونه تجربیات بالینی) بر شایستگی بالینی اثر گذاشته است. با توجه به اندازه اثر، می‌توان گفت که 71/4 درصد تغییرات متغیر وابسته در پس‌آزمون، ناشی از مداخله است. بر اساس یافته ها، بیان داستانگونه تجربیات فردی را به عنوان یک روش مؤثر در ارتقاء ارتباط حرفه ای مورد توجه قرار داد.


شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، مجید ملکی، نسیم نادری، بهروز قنبری، شیرین حسینی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

خلاصه
هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی نظارت بالینی بر میزان ارائه آموزش به بیماران قلبی انجام شد.
زمینه. نظارت بالینی رابطه­ای متقابل بین پرستار و ناظر است که می تواند موجب توسعه مهارت های حرفه ای پرستار گردد.
روش کار. این مطالعه از نوع نیمه تجربی قبل-بعد بدون گروه کنترل است. روش نمونه گیری، احتمالی و به صورت طبقه بندی بود که با داشتن معیارهای ورود و خروج، تا رسیدن حجم نمونه به 300 نفر انجام شد. پژوهشگر با استفاده از فرم جمع آوری داده ها میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی و ثبت نمود. الگوی نظارت بالینی به عنوان مداخله این پژوهش، شامل برنامه ریزی، برگزاری جلسات ماهیانه با رابطین آموزش سلامت بخش­ها، ارائه آموزش­های طبقه بندی شده، اجرای نظارت بالینی روزانه، پیگیری­ها، مشخص نمودن نقاط ضعف پرستاران در حیطه ارائه آموزش به بیماران قلبی و انجام اقدامات اصلاحی به مدت یک سال به طور منظم و مستمر بود. سپس، پژوهشگر با استفاده از همان فرم، دوباره میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران و همچنین، میزان ثبت آن در پرونده را ارزیابی کرد و نتایج قبل و بعد از اجرای مداخله را با یکدیگر مقایسه نمود. داده­ها با استفاده از روش­های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد.
یافته ها. پس از اجرای الگوی نظارت بالینی، میزان آموزش های ارائه شده به بیماران توسط پرستاران، در ابتدای بستری، حین بستری و زمان ترخیص، نسبت به قبل از مداخله به طور معنی داری افزایش یافت (001/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که بیماران بعد از اجرای الگوی نظارت بالینی، از آموزش های دریافت شده رضایت بیشتری دارند (001/0p<).
نتیجه گیری. نظارت مستمر و منظم، بر روند اجرای آموزش به بیمار نقش به­سزایی دارد. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار و نقش آن در بهبود وضعیت بیماری و ارتقای سلامتی، توصیه می شود برای پرستاران در زمینه آموزش به بیمار برنامه های مدیریتی و نظارتی در نظر گرفته شود.

شیوا خالق پرست، مهناز مایل افشار، زهرا حنیفی، لیلا ساری، معصومه کلایی، بهروز قنبری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف شناسایی موانع موجود در زمینه آموزش به بیمار از دیدگاه پزشکان، بیماران بستری و پرستاران انجام شد.
زمینه. آموزش به بیمار یکی از شاخص­های کیفیت خدمات مراقبتی درمانی است. آموزش به بیمار می­تواند منجر به کاهش هزینه­های مراقبت­های بهداشتی شود، کیفیت مراقبت­ها را افزایش دهد و درنهایت به بیمار کمک کند به استقلال و خودکفایی برسد.
روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بود. جامعه پژوهش شامل پزشکان، پرستاران و بیماران بستری در بخش­های مختلف مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی بودند. روش نمونه گیری به­صورت طبقه­ای بود و از هر طبقه، تعدادی نمونه به­طورتصادفی انتخاب شد. نمونه­گیری برای جامعه پرستاران و پزشکان نیز صورت پذیرفت. ابزار جمع­آوری داده­ها پرسشنامه­های محقق­ساخته بودند که پس از تایید روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل آماری داده­های جمع­آوری­شده از آزمون­های میانگین و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار آماری SPSS  استفاده شد.
یافته ­ها. از نظر پزشکان بیشترین موانع آموزش به بیماران، مربوط به بیماران و پس از آن، مربوط به پزشکان بود. از نظر پرستاران، بیشترین موانع آموزش به بیمار مربوط به پرستاران بود. از نظر خود بیماران بیشترین موانع آموزش به بیماران مربوط به خود بیماران و پس از آن، به ترتیب، مربوط به پرستاران و پزشکان بود. 
نتیجه­ گیری. با توجه به اهمیت آموزش به بیمار، پیشنهاد می­گردد مسئولان با اتخاذ تدابیری همچون جذب تعداد کافی نیروی پرستاری، تهیه بروشور، اختصاص بودجه کافی به امر آموزش، نظارت و تشویق مناسب پرستاران و پزشکان، در اولویت قرار دادن آموزش به عنوان وظیفه روزانه، و فرهنگ­سازی برای پذیرش آموزش از سوی بیماران، در جهت رفع موانع آموزش به بیمار اقدام کنند.

شیوا خالق پرست، صادق حیدرپور دستگردی، محمود ثالثی، سید ضیا توتونچی، مریم کریمیان کاکلکی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش همتایان به مراقبین خانوادگی بر اضطراب مراقبین و بیماران تحت عمل جراحی بای­پس عروق کرونر انجام شد.
زمینه. بیماران تحت عمل جراحی بای­پس عروق کرونر اضطراب متوسط رو به بالایی را تجربه می­کنند که این اضطراب در میان همراهان این بیماران نیز گزارش شده است. مطالعات نشان داده است که آموزش به بیماران و همراهان آنها در موارد بسیاری منجر به کاهش اضطراب آنها گردیده است. موضوع آموزش و انجام تحقیقات در زمینه تاثیر همتایان در پیشبرد اهداف درمانی مراقبتی اهمیت زیادی دارد.
روش کار. این پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفی­شده در سال ۱۳۹۷ در بخش­های جراحی مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی انجام شد. در این پژوهش، 60 مراقب خانوادگی و دایمی بیماران تحت عمل جراحی بای­پس عروق کرونر در زمان ترخیص از بخش مراقبت ویژه و ورود به بخش جراحی وارد مطالعه شدند. گمارش افراد در دو گروه به روش تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری داده­ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و فرم ”اضطراب حالت و صفت“ اشپیل­برگر بود. در ابتدا، همراهان بیماران که به عنوان همتا انتخاب شده بودند توسط پژوهشگر در سه مرحله آموزش دیدند. قبل از ملاقات همراهان بیماران (مراقبین خانوادگی) با بیمارشان، اضطراب بیماران و همراهانشان در هر دو گروه سنجیده شد. پس از آن، همراهان بیماران در گروه کنترل آموزش­های معمول را دریافت نمودند و همراهان بیماران در گروه آزمون توسط همتایان­شان در دو جلسه، آموزش همتامحور دریافت کردند. در مرحله سوم، اضطراب بیماران و همراهان آنها در هر دو گروه در روزهای دوم و پنجم اندازه­گیری شدداده­های گردآوری شده در نرم­افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.
یافته ­ها. قبل از انجام مداخله، میانگین نمره اضطراب گروه آزمون و کنترل، هم در بیماران و هم در همراهان تفاوت معنادار آماری نداشتند و میانگین نمره اضطراب هر دو گروه متوسط به بالا بود. پس از انجام آموزش، میانگین نمره اضطراب گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود (0001/0P≤). همچنین، در روزهای دوم و پنجم پس از مداخله، تفاوت معناداری بین گروه آزمون و کنترل از نظر میانگین نمره اضطراب همراهان و بیماران وجود داشت (0001/0P≤).
نتیجه ­گیری. به نظر می­رسد آموزش همتامحور پس از ترخیص از بخش مراقبت ویژه موجب کاهش اضطراب در همراهان و بیماران می­شود. پیشنهاد می­گردد از آموزش همتایان به عنوان آموزش موثر و کم­هزینه برای کاهش اضطراب بیمار و همراه استفاده گردد.

بهنام یاری باجلانی، شیوا خالق پرست، محمد ایمانی‌پور، محمدضیاء توتونچی قربانی، علی غلامی، ثنا شهرآبادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خلاصه
هدف. هدف این مطالعه بررسی تاثیر ملاقات آزاد بر کیفیت خواب، اضطراب و رضایتمندی بیماران تحت عمل جراحی بای­پس عروق کرونر بود.
زمینه. به اهمیت ملاقات بیماران پس از جراحی بای­پس عروق کرونر در مطالعات مختلف اشاره شده است، اما شواهد کافی درباره اینکه ملاقات محدود و ملاقات آزاد چه اثرات مثبت یا منفی نسبت به یکدیگر دارند وجود ندارد.
روش کار. در این کارآزمایی بالینی، 60 نفر از مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب و عروق شهید رجایی پس از عمل جراحی بای­پس عروق کرونر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 30 نفره کنترل و آزمون تقسیم شدند. برای گروه آزمون برنامه ملاقات بدون محدودیت زمانی(ملاقات آزاد) و برای گروه کنترل برنامه ملاقات عادی (ملاقات محدود) در نظر گرفته شد. اضطراب در روزهای دوم و چهارم بستری با استفاده از پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر (STAI)، کیفیت خواب با استفاده از پرسشنامه ریچارد کمپبل، و رضایت با پرسشنامه محقق­ساخته در روز چهارم بستری سنجیده شد. داده­ها در نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی شدند.
یافتهها. میانگین نمره اضطراب گروه کنترل، 97/43 با انحراف معیار 76/6، و میانگین نمره اضطراب گروه آزمون، 90/35 با انحراف معیار 31/4 بود و اختلاف معنادار آماری بین نمره اضطراب دو گروه مشاهده شد (0001/0P≤). به علاوه، بین رضایت بیماران دو گروه اختلاف معنی دار آماری وجود داشت، به این ترتیب که میانگین نمره رضایت گروه کنترل و آزمون به ترتیب، 46/13 با انحراف معیار 7/15 و 32/23 با انحراف معیار 67/4 بود (0001/0P≤). همچنین، بین کیفیت خواب دو گروه اختلاف معنی‌دار آماری مشاهده شد، به این ترتیب که میانگین نمره کیفیت خواب گروه کنترل و آزمون، به ترتیب، 33/2 با انحراف معیار 80/0 و 33/3 با انحراف معیار 75/0 بود (0001/0P≤). جنسیت، تحصیلات، اشتغال و سن بیماران ارتباطی با اضطراب، رضایت و کیفیت خواب نداشت و تنها، ارتباط معنادار بین سن و اضطراب پنهان در روز دوم مشاهده شد.  
نتیجه ­گیری. ملاقات آزاد می­تواند باعث کاهش اضطراب، بهبود کیفیت خواب و افزایش رضایتمندی بیماران بعد از جراحی بای­پس عروق کرونر شود.

فاطمه عسگری، فرانک کارگر، فرزانه فتوحی، شیوا خالق پرست،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مایع‌درمانی قبل از عمل بر عملکرد کلیه در افراد کاندید عمل جراحی قلب صورت گرفت.
زمینه. اختلال عملکرد کلیه ‏ها که با اولیگوری و افزایش کراتینین همراه است، یکی از عوارض اعمال جراحی است. کاهش برون­ده قلبی باعث کاهش پرفیوژن کلیه می‏شود. نارسایی حاد کلیه با افزایش موارد ناخوشی، مرگ و هزینه درمان همراه است. مطالعات بسیاری نشان داده­اند که مرگ بعد از عمل وقتی عوارض نارسایی حاد کلیه اضافه می‏شود بسیار بیشتر می‏گردد. یکی از بهترین راهبردهای محافظت از کلیه ‏ها، بهینه کردن وضعیت همودینامیک و مایع­ درمانی قبل از عمل است.
روش کار. مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در دو گروه آزمون (51 نفر) و کنترل (53 نفر) انجام شد. به نمونه­ های گروه آزمون، در طول 12 ساعت قبل از عمل سرم هاف­سالین (1 سی­سی در ساعت به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) به صورن انفوزیون داده شد. گروه کنترل، از 8 ساعت قبل از عمل از خوردن و آشامیدن منع شدند. در دو روز اول بعد از عمل، میزان کراتینین، نیتروژن اوره خون، و ادرار 24 ساعته در هر دو گروه اندازه ­گیری و ثبت شد. داده ­ها در نرم­ افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی شدند.
یافته‏ ها. بر اساس نتایج، دو گروه آزمون و کنترل از نظر متغیرهای سن، جنسیت، وزن و کسر تخلیه­ ای همگن بودند. بیماران هر دو گروه از نظر تغییرات کراتینین در سه روز مختلف (قبل از عمل، روز اول و روز دوم بعد از عمل) اختلاف معناداری نداشتند. علاوه بر این، بین دو گروه از نظر میزان نیتروژن اوره خون در روزهای اول و دوم بعد از عمل نیز تفاوت آماری معنی­ داری مشاهده نشد. میزان برون­ده ادراری در روزهای اول و دوم گروه آزمون اندکی بالاتر از گروه کنترل بود، اما بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری از این نظر وجود نداشت. تعداد روزهای بستری بیماران گروه آزمون و کنترل اختلاف معنی­داری آماری نداشت. در هیچ گروهی، بروز سکته قلبی گزارش نشد. در گروه کنترل، 2 مورد مرگ رخ داد، ولی در گروه آزمون، مورد مرگ ثبت نشد.
نتیجه ­گیری. بر اساس نتایج این مطالعه، مایع‌درمانی قبل از عمل در کوتاه مدت تاثیری بر عملکرد کلیه ندارد، بنابراین، برای بررسی تاثیر مایع ­درمانی، پیشنهاد می­شود بررسی در طولانی ­مدت انجام شود.

فرزانه مهرورز، شیوا خالق پرست،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مرور مطالعات مربوط به عوامل موثر بر ایجاد آرتریواسکلروز انجام شد.
زمینه. منشاء پیدایش آرتریواسکلروز یا تصلب شرایین، که منجر به بروز بیماری­های قلبی­ عروقی می‌شود، بسیار پیچیده است. عوامل درگیر در بیماری­ آرتریواسکلروز شامل عوامل همودینامیک، ترومبوتیک، کربوهیدرات، لیپید، و تغییرات متابولیک و خواص ذاتی جدار عروق هستند. این عوامل فیزیولوژی و بیوشیمیایی در نهایت منجر به پیدایش علایم بالینی در بیمار می­شوند. همچنین، عوامل محیطی مانند استعمال سیگار و تغییر سبک زندگی به این عوامل دامن می­زنند. پیشرفت بیماری آرتریواسکلروز و افزایش شدت آن نه تنها به وجود این عوامل خطر، بلکه به تداوم آنها در طول زمان نیز وابسته است.
روش کار. در این مطالعه مروری، مقالات منتشرشده طی سال­های 1998 تا 2018 که به گزارش عوامل موثر بر ایجاد آرتریواسکلروز پرداخته­اند مورد بررسی قرار گرفتند. جستجوی مقالات از طریق پایگاه­های داده­ای شامل Science Direct، PubMed،Cochrane ،Medline ،SID ،Scopus ،CINAHL ،OVID ،Iran Doc  و Magiran  با جستجوی کلیدواژه ­های آرتریواسکلروز، بیماری­های قلبی‌عروقی و معادل­های انگلیسی آنها انجام شد. در مجموع، 30 مقاله انگلیسی با کلیدواژه ­های مذکور یافت شد که 15 مورد آن مطابق با هدف پژوهشی انتخاب شدند.
یافته ­ها. مرور متون نشان داد تاکنون پیشرفت­های قابل ملاحظه­ ای در شناخت عوامل موثر بر ایجاد آرتریواسکلروز صورت گرفته است. علاوه بر عواملی مانند سن، جنس، پرفشاری خون، سیگار، افزایش سطح LDL و کاهش میزان HDL کلسترول، که در ایجاد آرتریواسکلروز تاثیرگذار هستند، عوامل متابولیکی (اختلال در گلوکز)، عوامل ترومبوژنیک و هموستاتیک مانند فیبرینوژن و فاکتورهای التهابی نیز در پیدایش بیماری قلبی‌عروقی نقش دارند. علیرغم تحقیقات متعدد، موارد مرگ ناشی از بیماری­های قلبی‌عروقی همچنان در صدر آمار سازمان بهداشت جهانی قرار دارد و تحقیق درباره راه­های پیشگیری و کنترل آن همچنان ادامه دارد.
نتیجه­ گیری. با توجه به آمار بالای موارد مرگ ناشی از بیماری­های قلبی‌عروقی، ضروری است علاوه بر شناخت عوامل خطر بیماری آرتریواسکلروز، آموزش همگانی در سطوح مختلف جهت آگاهی و تغییر اساسی در شیوه زندگی و آموزش خودمراقبتی به بیماران نیز مورد توجه قرار گیرند.

فاطمه فلامرزی، شیوا خالق پرست، محمّدضیا توتونچی، محمود شیخ فتح الهی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر استفاده از چک­‌لیست ارزیابی جداسازی برن بر مدت تهویه مکانیکی و معیارهای همودینامیک در بیماران بزرگسال تحت جراحی قلب باز انجام شد.
مقدمه. تهویه مکانیکی یک روش کمکی یا جایگزین تنفس خودبه­ خودی است. به دلیل نزدیک بودن سیستم گردش خون و ریه، تعادل دستگاه تهویه مکانیکی و سیستم قلب ­و عروق انسان پیچیده است و قطع دستگاه تهویه مکانیکی باید با برنامه ­ریزی انجام شود.
روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 80 بیمار پس از جراحی قلب باز (از طریق بای­ پس قلبی ریوی) انجام شد. پس از تخصیص تصادفی، فرآیند جداسازی برای بیماران گروه کنترل بر طبق روتین بخش و توسط پزشک، و در گروه آزمون، جداسازی با چک‌لیست برن و توسط پزشک و پرستار انجام شد. معیارهای همودینامیک (ساعت اول و دوم بدو ورود، ساعت اول و دوم حین جداسازی، ساعت اول و دوم پس از جداسازی)، و مدت زمان تهویه مکانیکی ثبت و بین دو گروه مقایسه شدند. تحلیل داده­ ها در نرم ­افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آزمون ­های آماری آنالیز واریانس دو طرفه با اندازه­ گیری­ های مکرر انجام شد.
یافته‌ها. میانگین مدت اینتوبه بودن بیماران گروه آزمون، (7/5 ساعت با انحراف معیار 1/86) به‌طور معنی‌داری کمتر از میانگین گروه کنترل (11/3 ساعت با انحراف معیار 3/93) بود (0/0001P≤). اثر متقابل گروه و زمان در بررسی فشارخون دیاستول (0/002P=)، فشار نبض دیاستول (0/003P=)، و ضربان قلب (0/0001P≤) از نظر آماری معنی‌دار بودند.
نتیجه‌گیری. براساس یافته‌های پژوهش، استفاده از چک‌لیست ارزیابی برن، طول مدت تهویه مکانیکی را در بیماران بستری در بخش مراقبت­های ویژه کاهش می‌دهد. این مداخله، همچنین به تعادل معیارهای همودینامیک نیز کمک می‌کند.

محمدرضا عابدی، زهرا قائم مقامی، شیوا خالق پرست اطهری، یاسمن خلیلی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق شبکه‌های اجتماعی بر کنترل قند خون و عفونت‌های پس از جراحی قلب باز در بیماران با دیابت انجام گرفت.
زمینه. جراحی قلب و عروق از جمله جراحی‌های متداول است که با هدف افزایش بقا و ارتقای کیفیت زندگی انجام می‌گردد.
روش کار. این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 120 بیمار مبتلا به دیابت با سن 18 تا 60 سال که تحت عمل جراحی قلب باز در مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی قرار گرفته بودند، انجام شد. نمونه‌ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند (هر گروه 60 نفر). در گروه آزمون، پست‌های روزانه با محتوای شامل آموزش تغذیه، خودپایشی قند خون و غیره در شبکه اجتماعی واتزپ آموزشی به مدت سه ماه ارائه شد. اطلاعات توسط چک لیستی شامل سه قسمت مشخصات دموگرافیک، میزان قند خون ناشتا (FBS) و هموگلوبین گلیکوزیله‌ (HbA1c) بیماران، قبل از مداخله و سه ماه بعد از مداخله جمع‌آوری شدند.
یافته‌ها. در هر دو گروه آزمون و کنترل، 55 درصد مرد و 45 درصد زن بودند. درصد افراد دارای عفونت زخم پس از جراحی در گروه آزمون 5 درصد، و در گروه کنترل 3/3 درصد بود که از نظر آماری تفاوت معنی­ دار نداشتند. در هر دو گروه آزمون و کنترل، میانه قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله‌ بعد از مداخله، در مقایسه با قبل از مداخله کاهش معناداری داشت (0/0001P≤). قبل از مداخله و بعد از مداخله، میزان قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله‌، بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری. در این مطالعه سه ماهه، آموزش از طریق شبکه‌های اجتماعی تغییری در کنترل قند خون و عفونت‌های پس از جراحی قلب باز ایجاد نکرد. با توجه به دسترسی آسان، فقدان محدودیت زمانی و مکانی استفاده از شبکه‌های اجتماعی، انجام مطالعات بیشتر با پیگیری طولانی‌تر توصیه می‌گردد.

یگانه پاسبانی، محمد جواد عالم زاده انصاری، محمد حسن غفاری نژاد، شیوا خالق پرست،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

خلاصه
هدف. هدف این مطالعه، مرور مطالعاتی است که به بررسی عوامل موثر بر تبعیت از درمان در بیماران قلبی­ عروقی پرداخته ­اند.
زمینه. پایبندی به درمان یک اصطلاح جامع است که به پذیرش مراحل درمانی و پیروی از توصیه­ های حرفه ­ای برای افزایش کیفیت زندگی فرد اطلاق می­شود. با توجه به اهمیت پایبندی به برنامه ­های درمانی و آگاهی از عدم پیروی بسیاری از افراد از برنامه­ های درمانی، درک عواملی که سبب پایبندی موثر بیماران به رژیم درمانی می­شود، می­تواند به توسعه­ راهبرد­­های لازم برای افزایش پایبندی بیماران به رژیم درمانی کمک کند.
روش کار. جستجوی مقالات از طریق پایگاه­های داده­ای شامل Science Direct ،PubMed ،Cochrane ،Medline ، SID ،Scopus ، CINAHL،OVID ، Iran Doc و Magiran  با جستجوی کلیدواژه ­های پایبندی به درمان، بیماری­های قلبی ­عروقی و معادل­ه ای انگلیسی آنها انجام شد. مقالات تحقیقی به زبان فارسی و انگلیسی که بر موضوع عوامل موثر بر تبعیت از درمان در بیماران قلبی ­عروقی تمرکز داشتند، برای بررسی انتخاب شدند. در مجموع، 167 مقاله در جستجوی ابتدایی یافت شد که با بررسی عنوان و چکیده و در برخی موارد، پس از مطالعه متن کامل مقالات، 11 مورد آن که مطابق با هدف پژوهشی این مطالعه بود، انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ ها. مهمترین عوامل موثر بر تبعیت از رژیم درمانی، پرستاری از راه دور و آموزش همکاران در خصوص نحوه پیگیری بیماران هستند. همچنین، جنبه­ های فردی و روان­شناختی متفاوت بیماران و نیاز به شناخت این تفاوت­ ها و اتخاذ روش مناسب هر فرد جهت پیگیری درمان و افزایش تبعیت از رژیم درمانی، از عوامل بسیار مهم در مراقبت­ از بیماران قلبی ­عروقی است.
نتیجه گیری. به طور کلی مراقبت­ها و آموزش­های انجام ­شده و پیگیری مستمر توسط کادر درمان بیشترین تاثیر را در افزایش تبعیت از رژیم درمانی در بیماران دارد.

فرزانه مهرورز، شیوا خالق پرست، مجید ملکی، علی زاهد مهر، سعیده مظلوم زاده، بهرام محبی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر پیگیری تلفنی پس از ترخیص درباره مصرف صحیح داروهای آنتی پلاکتی بر تبعیت از درمان در افراد تحت آنژیوپلاستی عروق کرونر انجام شد.
زمینه. به دلیل اهمیت مصرف درست داروهای آنتی پلاکت پس از انجام آنژیوپلاستی عروق کرونر، تبعیت از درمان از اهمیت زیادی برخوردار است و یکی از دغدغه های مهم پس از انجام آنژیوپلاستی عروق کرونر محسوب می­شود.
روش کار. این مطالعه نیمه ­تجربی بر روی 392 فرد تحت آنژیوپلاستی عروق کرونر در دو گروه آزمون (با پیگیری تلفنی) و کنترل (بدون پیگیری تلفنی) به مدت یک سال انجام شد. تبعیت از درمان از طریق پرسشنامه تبعیت از درمان مورینسکی، قبل و بعد از انجام آنژیوپلاستی عروق کرونر اندازه ­گیری و مقایسه شد. داده­ ها با استفاده از آزمون­ های تی، کای دو، و مدل رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS  تحلیل شدند.
یافته ­ها. میانگین سنی افراد در گروه آزمون، 61/71 سال با انحراف معیار 10/28 و در گروه کنترل، 60/72 با انحراف معیار 11/14 بود. تغییرات نمره میانگین تبعیت از درمان در گروه آزمون (53/09 با انحراف معیار 1/37) و در گروه کنترل (18/09 با انحراف معیار 1/30) به طور معنی ­دار متفاوت و نشان­ دهنده افزایش تبعیت از درمان در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل بود (0/009P=). موارد عدم مصرف داروی آنتی پلاکت در گروه آزمون تا پایان ماه ششم پیگیری تلفنی افزایش، و سپس تا پایان ماه دوازدهم پیگیری، کاهش یافت.
نتیجه ­گیری: با توجه به معنادار بودن تفاوت میانگین نمره تبعیت از درمان گروه آزمون و کنترل، پیشنهاد می­شود انجام مداخلات پیگیری پس از ترخیص بیماران، به ­صورت مداوم و حداقل تا یک سال ادامه یابد.
 

فاطمه ایزدی، یاسمن خلیلی، شیوا خالق پرست، سپیده تقوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
 هدف. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سواد سلامت، دانش نارسایی قلبی و حمایت اجتماعی با تبعیت از درمان دارویی در افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
زمینه. با وجود پیشرفت­ های چشم­گیر در درمان نارسایی قلبی، پیش ­آگهی در این بیماران ضعیف است که از عوامل موثر بر آن می­توان به بیماری­ های زمینه­ ای، تفاوت­ های سنی و جنسی، سواد سلامت ناکافی، تبعیت نامناسب از درمان دارویی، دانش کم و حمایت اجتماعی ضعیف اشاره کرد.
روش اجرا. تحقیق حاضر یک مطالعه­ توصیفی ارتباطی از نوع مقطعی بود و نمونه ­گیری به صورت در دسترس با تعداد 300 بیمار مراجعه­ کننده به درمانگاه مرکز آموزشی تحقیقاتی درمانی قلب­ و عروق شهید رجایی انجام شد. ابزار مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، اقتصادی و اجتماعی؛ پرسشنامه سواد سلامت؛ پرسشنامه دانش نارسایی قلبی هلندی؛ پرسشنامه حمایت اجتماعی درک­شده؛ و پرسشنامه تبعیت از درمان دارویی بودند که توسط پژوهشگر یا بیمار تکمیل شد.. از نرم ­افزار SPSS نسخه 22 برای تحلیل داده ­ها استفاده شد؛ به این صورت که متغیرهای کیفی به صورت تعداد و درصد و متغیرهای کمی بر اساس نوع توزیع شان با میانگین (انحراف معیار) یا میانه (دامنه میان­چارکی) گزارش شدند. بررسی ارتباط بین متغیرها نیز با استفاده از آزمون همبستگی انجام شد.
یافته ­ها. میانه (دامنه میان­چارکی) سنی نمونه ­ها  سال55 (41 تا 65 سال) بود. تعداد 172 نفر از نمونه­ ها (57/33 درصد) مرد و 128 نفر (42/66 درصد) زن بودند. تبعیت از درمان دارویی با سواد سلامت (0/13r= ،0/029=P) و دانش نارسایی قلبی (0/13r= ،0/020=P) ارتباط آماری معنی ­دار داشت، اما با حمایت اجتماعی ارتباطی مشاهده نشد (0/006r=- ، 0/92P).
نتیجه ­گیری. نتایج این مطالعه ارتباط سواد سلامت و دانش نارسایی قلبی را با تبعیت از درمان نشان داد. به این ترتیب، می­توان با ترغیب بیماران برای بهبود سواد سلامت خود و همچنین، آموزش آنها برای افزایش اطلاعات و دانش مرتبط با بیماری، در راستای تبعیت بهتر از درمان دارویی کوشید.

پردیس مرادنژاد، شیوا خالق پرست، پریسا فیروزبخش،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
هدف. هدف از این مطالعه، مرور مطالعاتی است که به بررسی عوامل موثر در پیشگیری و کاهش میزان عفونت کاتترهای عروقی و باکتریمی ناشی از آن پرداخته ­اند.
زمینه. عفونت کاتترهای عروقی به عفونت­ هایی اطلاق می­شود که ناشی از کاتترهای وریدی محیطی، کاتترهای وریدی مرکزی، کاتترهای مرکزی که از محیط تعبیه می­شوند (PICC)، کاتترهای شریانی و کاتترهای دائمی مانند پورت هستند. یکی از شایع­ترین عوارض کاتترهای عروقی، عفونت کاتتر است. مطالعات زیادی نشان داده­ اند که با به ­کاربردن توصیه ­هایی که برای پیشگیری از عفونت­ های ناشی از کاتترهای عروقی شده است، می­توان از ایجاد این عفونت ­ها پیشگیری کرد.
روش کار. در این مطالعه مروری، مقالات منتشرشده طی سال­های 2010 تا   2022 که به بررسی عفونت ­های ناشی از کاتترهای عروقی و عوامل موثر در پیشگیری از آن پرداخته بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. جستجوی مقالات از طریق پایگاه­های PubMed، Magiran، SID، Scopus، Medline، IranDoc، و Cochrane با جستجوی کلیدواژه ­های پیشگیری، باکتریمی، عفونت کاتترهای عروقی و معادل­ انگلیسی آنها انجام شد. مقالات تحقیقی اولیه و مرور سیستماتیک فارسی و انگلیسی که به موضوع عفونت ­های کاتترهای عروقی و عوامل موثر در پیشگیری از آنها پرداخته بودند، در بازه زمانی سال­های 2010 تا 2022 در پایگاه ­های معتبر علمی منتشر شده بودند، و دسترسی به متن کامل آنها مقدور بود برای بررسی انتخاب شدند. در مجموع،  324 مقاله در جستجوی اولیه یافت شد که با بررسی عنوان و چکیده، 32 عنوان مقاله انتخاب شد و پس از مطالعه متن مقالات، تعداد 10 مقاله که موضوع آنها مطابق با هدف پژوهشی این مطالعه بود، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ­ها. مطالعات مختلف نشان داد که روش صحیح جاگذاری و مراقبت کاتتر، استفاده از حداکثر وسایل حفاظت فردی در زمان جاگذاری کاتتر، فیکس کردن هاب با بخیه، شست­ وشوی دست قبل از دست­کاری کاتتر، تمیز کردن پوست با کلرهگزیدین، در صورت امکان اجتناب از کاتتر فمورال، بررسی روزانه از نظر نیاز به کاتتر و برداشتن کاتترهای غیرضروری، ارزیابی دوره­ای پرستاران و پرسنل درباره آگاهی و پایبندی آنها به گایدلاین­ها، و اختصاص دادن پرسنل آموزش ­دیده برای تعبیه و مراقبت و نگهداری کاتترهای عروقی از راهکارهای مهم جهت کاهش عفونت کاتترهای عروقی و باکتریمی ناشی از آن هستند.
نتیجه­ گیری.آموزش پرستاران و پرسنل درباره رعایت اصول پیشگیری از عفونت کاتترهای عروقی و ارزیابی دوره­ای پرستاران و پرسنل درباره آگاهی و پایبندی آنها به گایدلاین ­ها، اختصاص دادن پرسنل آموزش­دیده برای تعبیه و مراقبت و نگهداری کاتترهای عروقی از راهکارهای مهم جهت کاهش عفونت کاتترهای عروقی و باکتریمی ناشی از آن هستند.

پریسا فیروزبخش، شیوا خالق پرست، سعیده مظلوم زاده، پردیس مرادنژاد،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه با هدف مرور پژوهش­هایی که به بررسی مداخلات موثر در پیشگیری از وقوع عفونت زخم متعاقب جراحی­ قلب باز پرداخته­اند انجام شد.
زمینه. عفونت زخم محل جراحی قفسه سینه و عفونت­های عمقی زخم استرنوم از عوارض جدی هستند که شیوع آن حدود 0/4 تا 5 درصد است و می­توانند به واسطه طولانی کردن مدت بستری، نیاز به جراحی­های مکرر یا آنتی­بیوتیک­های طولانی­مدت، بار مالی زیادی را به بیمار و سیستم سلامت تحمیل کنند. بر اساس مطالعات، عوامل خطر متعددی برای بروز عفونت زخم محل جراحی قفسه سینه  شناسایی شده­ است که بسیاری از آنها قابل کنترل هستند و با شناسایی و مدیریت مناسب، می­توان تا حد زیادی از بروز این عارضه جدی و خطرناک پیشگیری کرد.
روش کار. این مطالعه مروری در سال 1401 با جستجوی پایگاه­های داده­ای شامل SID، Scopus، Uptodate، Medline، PubMed، Science Direct، و Magiran با استفاده از کلیدواژه­های پیشگیری، مدیاستینیت، جراحی قفسه سینه و معادل انگلیسی آنها انجام شد. مقالات اصیل که گزارش پژوهش­ها با طراحی مقطعی، مورد شاهدی، کوهورت، یا کارآزمایی بالینی را به زبان فارسی یا انگلیسی در بازه زمانی سال­های 2000 تا 2021 میلادی در نشریات نمایه­شده در پایگاه­های داده­ای مورد جستجو منتشر کرده بودند و دسترسی به متن کامل آنها مقدور بود مورد بررسی قرار گرفتند. معیارهای خروج از مطالعه شامل مقالات مروری، نامه به سردبیر، و گزارش مورد بود. پس از جستجوی اولیه، 62 مقاله مرتبط یافت شد که در آخر، با توجه به معیارهای ورود و خروج، تعداد 16 مورد از آنها به طور کامل مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته­ ها. از جمله اقدامات قبل از انجام جراحی برای پیشگیری از بروز عفونت زخم محل جراحی قفسه سینه می­توان به رعایت بهداشت دست، کاهش وزن، ترک سیگار، کنترل مناسب قند خون قبل وحین و بعد از عمل جراحی، تجویز آنتی­بیوتیک پروفیلاکتیک مناسب، دکلونیزاسیون بینی و حلق از استاف اورئوس با استفاده از پماد موپیروسین، و رفع موهای زاید با استفاده از کرم موبر (بدون تیغ) اشاره نمود. ضدعفونی کردن فیلد جراحی با استفاده از کلرهگزیدین، استفاده از روش­های مناسب جراحی برای بستن زخم و حفظ ثبات و پایداری استرنوم، و آموزش مناسب بیماران توسط پرستاران درباره علایم هشدار، و پیگیری دقیق آنها از جمله اقداماتی هستند که می­توانند در حین عمل و پس از آن به پیشگیری از بروز عفونت زخم محل جراحی قفسه سینه کمک قابل توجهی کنند.
نتیجه گیری: با شناسایی عوامل خطر زخم محل جراحی قفسه سینه و کنترل دقیق و به موقع آن می­توان تا حد زیادی از بروز عارضه جدی و تهدیدکننده زندگی زخم عفونت زخم محل جراحی قفسه سینه پیشگیری نمود.

شیوا خالق پرست، لیلا عبدالکریمی، منیره کمالی، حمیدرضا پورعلی اکبر، معصومه رستمی، ندا شیرخانلو، حمیدرضا پاشا، فهیمه فرخ زاده، سمانه کریمیان، سعیده مظلوم زاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

خلاصه
هدف. این مطالعه به بررسی ارتباط ابتلا به کووید-19 با ویژگی­های جمعیت­ شناختی کارکنان انستیتو قلب­ وعروق رجایی در 6 ماهه اول اپیدمی پرداخت.
زمینه. ویروس کووید-19 پ اولین بار در دسامبر 2019 در چین شناسایی شد و سپس به سرعت به سایر کشورها گسترش یافت. یکی از چالش­های دوران پاندمی کووید-19 مدیریت منابع انسانی بود که باعث شد مدیران اقداماتی برای مدیریت سلامت کارکنان در نظر بگیرند.
روش کار. این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی کارکنان انستیتو قلب ­وعروق شهید رجایی که در بازه زمانی اول اسفند 1398 لغایت 31 شهریور 1399 به کووید-19 مبتلا شده بودند انجام شد. مولفه ­های جمعیت­ شناختی و متغیرهای بهداشتی و بالینی بیماران با استفاده از پرونده بالینی، پرسش از افراد مبتلا و تماس تلفنی جمع­آوری شد. تحلیل داده­ ها توسط نرم­افزار SPSS نسخه 22 انجام گردید.
یافته­ ها. در بازه زمانی شش­ماهه، تعداد  448 نفر با میانگین سنی 38/86 سال به کرونا مبتلا شدند. بیشترین تعداد افراد، زن (62/5 درصد) بودند و طی یک تا پنج روز پس از تماس با فرد بیمار دچار علائم بیماری شده بودند (67/1 درصد). همچنین، 48/4 درصد افراد از هر سه مورد ماسک، دستکش و فاصله­ گذاری اجتماعی برای حفاظت شخصی خود استفاده کرده بودند. تماس با فرد مبتلا به عنوان شایع­ترین روش انتقال بیماری مشخص شد. شایع­ترین علایم مبتلایان به ترتیب میالژی، ضعف و تب بود و تنها 3/5 درصد مبتلایان بستری شدند.
نتیجه­ گیری. بیشتر مبتلایان با وجود رعایت دستورات بهداشتی و حفاظت شخصی به کرونا مبتلا شدند. به نظر می­رسد برای پیشگیری از ابتلا به بیماری کووید-19، علاوه بر رعایت دستورات بهداشتی، اقدام به واکسیناسیون همگانی نیز یک ضرورت مهم باشد. عواملی مانند تغییر سویه­ های ویروس و خستگی افراد در رعایت دستورالعمل­ های بهداشتی نیز در گسترش بیماری موثر است. 


صفحه 1 از 1     

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 44 queries by YEKTAWEB 4714