[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
ارسال الکترونیکی مقاله::
برای داوران::
عضویت در انجمن::
تماس با ما::
ابزار های تحقیقات ::
::
تماس با نشریه

AWT IMAGE

صندوق پستی: 1569-14665

تلفاکس: 23922270-021

تلفن: 6-22663165-021

آدرس پایگاه الکترونیکی: http://journal.icns.org.ir

آدرس‌ پست الکترونیکی انجمن: info@icns.org.ir

آدرس پست الکترونیکی نشریه: journal@icns.org.ir

نشانی مجله: تهران، خیابان ولیعصر، ابتدای بزرگراه نیایش، بیمارستان قلب شهید رجایی- ساختمان انجمن های علمی، طبقه دوم، انجمن علمی پرستاری قلب و عروق ایران

..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..

AWT IMAGE

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
216 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

سيد طیب مرادیان، منصوره اشقلی فراهانی، نورالدین محمدی، روح انگیز جمشیدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر تمرینات تنفسی برنامه ریزی شده بر اکسیژناسیون بیماران متعاقب جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد.

زمینه. عوارض ریوی و اختلال اکسیژناسیون متعاقب جراحی پیوند عروق کرونر شایع هستند و منجر به افزایش طول مدت بستری در بیمارستان و هزینه های درمانی می شوند. تمرینات تنفسی اقدامی است که به صورت معمول در اکثر مراکز درمانی انجام می شود، اما شواهد علمی کافی جهت تأیید اثرات آن بعد از جراحی پیوند عروق کرونر در دسترس نمی باشد.

روش کار. در یک کارآزمایی بالینی 100 بیمار کاندید جراحی پیوند عروق کرونر به روش تخصیص تصادفی در یکی از دو گروه 50 نفره آزمون یا کنترل قرار گرفتند. بیماران گروه آزمون فیزیوتراپی تنفسی را بر اساس برنامه ریزی پژوهشگر انجام دادند و بیماران گروه کنترل فیزیوتراپی تنفسی را به صورت روزانه طبق روند معمول بیمارستان انجام دادند. سایر درمان های دریافتی بین بیماران دو گروه مشابه بود. دو گروه از نظر گاز های خون شریانی اندازه گیری شده قبل از عمل جراحی، روزهای اول، دوم و سوم بعد از عمل جراحی مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های مورد نظر توسط نرم افزار SPSS نسخه 17 با استفاده از تست­های آماری کای دو و آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس اندازه گیری­های تکراری تجزیه و تحلیل گردید.

یافته ها. نتایج این مطالعه نشان داد که دو گروه آزمون و کنترل از نظر متغیرهای جمعیت شناختی، سابقه بیماری و همچنین مقادیر اشباع اکسیژن، فشار سهمی اکسیژن و دی اکسید کربن خون شریانی قبل از عمل جراحی و روز های اول و دوم بعد از عمل جراحی تفاوت معناداری با هم ندارند. در روز سوم بعد از عمل جراحی در بیماران گروه آزمون نسبت به بیماران گروه کنترل مقادیر اشباع اکسیژن خون شریانی (میانگین 95 با انحراف معیار 47/2 در مقابل میانگین 24/93 با انحراف معیار 16/3) (003/0p=) و فشار سهمی اکسیژن خون شریانی (میانگین 19/83 با انحراف معیار 23/16 در مقابل میانگین 66/72 با انحراف معیار 20/13) (001/0p≤) بالاتر بود.

نتیجه گیری. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بیمارانی که تمرینات تنفسی برنامه ریزی شده را انجام داده اند در مقایسه با درمان معمول بیمارستان وضعیت اکسیژناسیون بهتری دارند و روند بهبود اکسیژناسیون و بازگشت به حالت قبل از عمل در این بیماران سریع تر است.  


نورالدین محمدی، شهره پرویز، حمید پیروی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر بازآموزی ساکشن لوله داخل تراشه بر تغییرات اشباع اکسیژن خون و تعداد ضربان قلب بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه می­باشد.

زمینه. ساکشن لوله داخل تراشه یکی از اقدامات اساسی در مراقبت و حفظ راه­ هوایی است. چنانچه انجام این روش مراقبتی در بیماران با روش مناسب انجام نگردد با عوارض زیادی برای بیمار همراه است.

روش کار. این پژوهش نیمه تجربی بخشی از یک پژوهش پیامد می­باشد که در بخش مراقبت ویژه داخلی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در سال 1389 انجام شد. در این مطالعه کلیه داده های مربوط به تمام موارد انجام شده ساکشن لوله تراشه در یک دوره زمانی 2 هفته­ای قبل و بعد از آموزش ساکشن لوله داخل تراشه به عنوان نمونه پژوهش جمع­آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 

یافته ها. قبل از بازآموزی، میانگین اشباع اکسیژن خون در دقایق اول و سوم بعد از ساکشن لوله داخل تراشه نسبت به یک دقیقه قبل از انجام ساکشن کاهش معنی­داری داشتند (005/0p=). اما، بعد از بازآموزی، میانگین اشباع اکسیژن خون در دقایق اول و سوم بعد از ساکشن لوله داخل تراشه نسبت به یک دقیقه قبل از انجام ساکشن افزایش معنی­داری داشتند (001/0p≤). همچنین، قبل از بازآموزی، میانگین ضربان قلب در دقیقه اول و سوم بعد از ساکشن لوله داخل تراشه نسبت به یک دقیقه قبل از ساکشن افزایش معنی­داری داشتند (001/0p≤). بعد از اجرای بازآموزی، میانگین ضربان قلب در دقیقه اول بعد از ساکشن نسبت به یک دقیقه قبل از ساکشن افزایش معنی­داری را نشان داد (001/0p≤)، ولی در دقیقه سوم بعد از ساکشن نسبت به یک دقیقه قبل از ساکشن، میانگین ضربان قلب تفاوت معنی­داری نداشت.

نتیجه گیری. یافته­های پژوهش بیانگر تغییرات قابل ملاحظه در میزان اشباع اکسیژن خون و ضربان قلب بیماران بعد از انجام ساکشن لوله تراشه بود. این تغییرات از نظر بالینی در بیماران بدحال از اهمیت خاصی برخوردار است و می­تواند زندگی آنان را به مخاطره بیاندازد. لذا لازم است با ارائه برنامه­های آموزش ضمن خدمت مدون و منظم دوره­ای در زمینه توجه بیشتر پرستاران به تغییرات همودینامیک و به حداقل رساندن این تغییرات در جهت حفظ حیات و ایمنی بیماران بدحال تلاش گردد.


ناهید سلمان یزدی، ایران قاسمی، آسیه سلحشوریان فرد، حمید حقانی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. هدف این پژوهش مقایسه کیفیت زندگی دختران و پسران 7 تا 17 مبتلا به آسم در شهر زنجان در سال 1385 بود.

زمینه. کیفیت زندگی، زنجیره پویا در تمام ابعاد زندگی است و مطلوب بودن آن در دوران کودکی بیشترین تأثیر را در آینده فرد دارد. یکی از عوامل مهم در کیفیت زندگی، سلامت و نبود بیماری است و جنسیت، عامل تأثیر گذار بر کیفیت زندگی کودکانی است که به  بیماری های مزمن مبتلا هستند. یکی از شایع ترین بیماری های مزمن در کودکان که اغلب موجب بستری شدن و غیبت از مدرسه می شود آسم است.

روش کار. در این مطالعه توصیفی مقایسه ای، 290 کودک مبتلا به آسم از دو جنس دختر و پسر که حداقل 6 ماه از بیماری آنها گذشته بود به روش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای معتبر و پایا که شامل دو قسمت بود استفاده شد. قسمت اول پرسشنامه شامل 11 سوال درباره مشخصات دموگرافیک بود که توسط والدین کودک تکمیل شد. قسمت دوم، پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم (Asthma Quality of Life Questionnaire) (AQLQ) شامل 15 سوال درباره محدودیت فعالیت های روزمره کودک در هفته گذشته بود که توسط والدین کودک با گذاشتن علامت ضربدر مشخص شد و همچنین، مشتمل بر 23 سوال در مورد کیفیت زندگی کودکان مبتلا به آسم بود. نتایج با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس، من ویتنی، و تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها. میانگین امتیازات کیفیت زندگی، در دختران مبتلا به آسم 56/50 با انحراف معیار 45/19 و در پسران مبتلا به آسم 02/36 با انحراف معیار 49/16 بود. بین کیفیت زندگی در دو گروه اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (012/0P=). 

نتیجه گیری. با توجه به وجود اختلاف بین کیفیت زندگی دختران و پسران مبتلا به آسم در گروه سنی 7 تا 17 سال، پیشنهاد می شود مقایسه کیفیت زندگی در دو جنس و در سنین مختلف و بیماری های مزمن مختلف مورد بررسی قرار گیرد.


رضا شهرآبادی، دریادخت مسرور، سکینه حاجی زاده، فاطمه حسینی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین و مقایسه نگرش دانشجویان پرستاری سال چهارم و دانشجویان پزشکی سال هفتم دانشگاه علوم پزشکی ایران در زمینه مراقبت معنوی از بیماران انجام گرفت.

زمینه. معنویت مفهومی چند بعدی و پیچیده می باشد که دارای جنبه های شناختی، تجربی و رفتاری است. جهت حفظ سلامت و ارتقاء آن، توجه به مراقبت در ابعاد فیزیکی، ذهنی، احساسی و معنوی حائز اهمیت بسیاری است. مطالعات نشان می دهند که تعداد زیادی از بیماران بر این باورند که معنویت نقش مهمی در زندگیشان دارد، ارتباطی مثبت میان اعتقادات مذهبی و معنوی با روند بهبودی آنها وجود دارد و مایلند پزشکان و تیم درمان این عوامل را در مراقبت، مورد توجه قرار دهند.

روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی مقایسه ای بود که در آن، به منظور بررسی نگرش دانشجویان پزشکی و پرستاری در زمینه مراقبت معنوی از بیماران از "مقیاس دیدگاه مراقبت معنوی" (Spiritual Care Perspective Scale) استفاده شد. در مجموع 110 نفر از دانشجویان پرستاری  و 220 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران در این مطالعه شرکت کردند. به منظور سازماندهی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد.

یافته ها. بر اساس یافته ها، 56 درصد دانشجویان پرستاری و 8/51 درصد دانشجویان پزشکی نسبت به مراقبت معنوی از بیماران نگرش مثبت داشتند و اختلاف معنی دار آماری بین آنها وجود نداشت. دانشجویان پرستاری در مورد در نظر گرفتن یک نیروی برتر یا وجود ماورایی برای داشتن سلامت معنوی و تلاش تیم درمان در جهت رشد و ارتقاء معنویت نسبت به دانشجویان پزشکی نگرش مطلوب تری داشتند و دانشجویان پزشکی در مورد در نظر گرفتن مراقبت های معنوی به عنوان بخشی از حیطه های عملکرد مراقبتی نسبت به دانشجویان پرستاری نگرش مطلوب تری داشتند.

نتیجه گیری. توجه مسئولین برنامه ریزی آموزشی نسبت به گنجاندن مباحث معنویت و مراقبت معنوی در برنامه آموزشی افرادی که برای ارائه خدمات بهداشتی درمانی تربیت می شوند ضروری به نظر می رسد. نیاز به فرهنگ سازی در حیطه اصول اعتقادی و مذهبی و آموزش آن در میان نسل جوان و تحصیل کرده احساس می شود.


شبنم زعفری نوبری، بهشید قدردوست، زهرا حنیفی، شیوا خالق پرست اطهری،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر آموزش چهره به چهره و ارائه مداخلات مشاوره ای به بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد در معرض خطر آنفارکتوس حاد میوکارد، بر دانش، نگرش و باورهای آنها نسبت به بیماری و علایم آن و واکنش مناسب به علایم در یک و سه ماه بعد از شروع بیماری بود.

زمینه. بیماری های عروق کرونر یکی از مشکلات اصلی حوزه سلامت در جوامع پیشرفته بشری می باشد. میزان مرگ و میر ناشی از آنفارکتوس حاد میوکارد به میزان زیادی بستگی به فاصله زمانی شروع علایم تا زمان انجام مداخلات برای برقراری خونرسانی مجدد دارد. برقراری خونرسانی مجدد زمانی بهترین نتیجه را می دهد که انجام آن در60 دقیقه ابتدایی بعد از شروع علایم صورت گیرد. تاکنون مطالعات بسیاری برای یافتن راهکارهای کاهش زمان تاخیر انجام گرفته است. در برخی از این مطالعات به آموزش از طریق رسانه های جمعی اشاره شده است که به نظر می رسد کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

روش کار. در این کارآزمائی بالینی با گروه کنترل، 300 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی با تشخیص سندرم کرونری حاد وارد مطالعه شدند. ملاک ورود بیماران به مطالعه، عدم ابتلا به بیماری توام جدی و پیچیده مثل بیماری روانی یا نارسایی مزمن کلیه، بیماری های نورولوژیکی یا بدخیمی ها، و توانایی در برقراری ارتباط (فهمیدن زبان فارسی یا پاسخ دادن به زبان فارسی) بودند. مداخله بر اساس مدل خود تنظیمی لونتال درباره رفتارهای بیماری قلبی شامل دادن اطلاعات، مسایل عاطفی و عوامل اجتماعی انجام گرفت بیماران پس از تکمیل فرم رضایت نامه آگاهانه، به طور تصادفی در یکی از دو گروه مداخله یا کنترل قرار گرفتند. به بیماران گروه کنترل، دستورالعمل های معمول درباره علایم و دریافت مراقبت از پرستاران ارائه شد و گروه مداخله علاوه بر دستورالعمل های معمول، آموزش ها و مداخلات مشاوره ای توسط پرستاران را نیز دریافت کردند. داده ها در سه مرحله ی شروع مداخله (بعد از تقسیم تصادفی و قبل از قرار گرفتن در گروههای یادگیری)، یک ماه و سه ماه پس از مداخله جمع آوری شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم ثبت اطلاعات دموگرافیک، و پرسشنامه  ضریب پاسخگویی (واکنش) به سندرم کرونری حاد بر اساس ابزار مطالعه REACT (Rapid Early Action for Coronary Treatment) بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS  نسخه 15 تحلیل شد.

یافته ها. درصد بیمارانی که عوامل خطرزای بیماری را خود گزارش کرده بودند یا سابقه قبلی بیماری قلبی عروقی داشتند، در هر دو گروه بالا بود. بیشتر بیماران دو گروه در برنامه مراقبتی خود، مراجعه به متخصص قلب داشتند. نمرات آگاهی، نگرش و باورها در گروه مداخله، یک و سه ماه پس از آموزش به طور معنی داری افزایش یافته بود. مقایسه بین گروهی نشان داد که آگاهی، نگرش و باورهای گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری در طول زمان بیشتر شده بود (0001/0P≤).

نتیجه گیری. آموزش و مشاوره نسبتا کوتاه چهره به چهره باعث بهبود دانش، نگرش و باور بیمار نسبت به سندرم کرونری حاد می شود و بنابراین، ممکن است زمان به تاخیر افتادن درمان علایم این بیماری را کاهش دهد. بالا رفتن سطح دانش بیماران به عنوان اولین و اصلی ترین گام در برخورد با علایم سندرم کرونری حاد می باشد.


سيد محمد مهدی پیغمبری، بهنوش جلیلی، تورج بابایی، علیرضا علیزاده قویدل،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف بررسی میزان ارتباط فشار ورید محیطی با فشار ورید مرکزی حین جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد.

زمینه. اگرچه کانولاسیون وریدهای مرکزی روش رایج برای اندازه‌گیری فشار ورید مرکزی و راه دستیابی عروقی است، اما این روش با خطرات جدی همراه است. همچنین، در برخی موارد تعبیه کاتتر ورید مرکزی از مکان‌های رایج امکان‌پذیر نمی‌باشد، لذا اندازه‌گیری فشار وریدی از طریق کاتتر محیطی ممکن است بتواند به عنوان جایگزین اندازه گیری فشار از طریق کاتتر ورید مرکزی مورد توجه قرار گیرد.

روش کار. در این مطالعه مقطعی، 100 بیمار بزرگسال با میانگین سنی 61 سال که از اسفند 89 لغایت خرداد 90 در اتاق‌های عمل بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تحت جراحی پیوند عروق کرونر قرار گرفتند، بررسی شدند. به طور همزمان، فشار وریدهای محیطی از طریق یک کاتتر شماره 16 یا 18 در قدام آرنج یا روی ساعد و فشار وریدهای مرکزی از طریق کاتتر تعبیه شده در ورید جوگولار داخلی راست یا ساب‌کلاوین در پنج زمان: درست پس از القای بیهوشی، قبل از شروع پمپ قلبی‌ ریوی، حین پمپ قلبی ریوی در مرحله‌ هایپوترمی خفیف، پس از جدا شدن از پمپ قلبی ریوی و پس از بستن جناغ سینه اندازه‌گیری شدند.

یافته‌ها. بر اساس یافته ها فشار وریدهای محیطی به طور متوسط 11 میلی‌متر جیوه و فشار وریدهای مرکزی به طور متوسط 5/9 میلی‌متر جیوه بود. لذا تفاضل میانگین دو پارامتر فوق دو میلی‌متر جیوه با انحراف معیار 5/0 می‌باشد. همبستگی دو پارامتر، 95/0 در تمام مراحل تعیین شد که از لحاظ آماری معنی دار بود (001/0p≤). تغییرات دیگر متغیرهای اندازه‌گیری شده تأثیری بر ارتباط دو فشار وریدی نداشتند.

نتیجه‌گیری. به نظر می‌رسد فشار وریدهای محیطی می‌تواند تخمین صحیحی از فشار وریدهای مرکزی حین جراحی پیوند عروق کرونر به دست دهد.


فاطمه بهرام نژاد، یونس محمدی، احمد علی اسدی نوقابی، هادی سیف، محسن امینی، بهاره شهبازی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف.هدف از انجام این مطالعه مقایسه کیفیت زندگی بیماران پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونرو آنژیوپلاستی کرونری ترانس لومینال از راه پوست، قبل،سه، شش و دوازده ماه پس از عمل بود.

زمینه.آنژیوپلاستی ترانس لومینال و پیوند بای پس عروق کرونر از روشهای درمانی رایج در بیماری عروق کرونر می باشند. به­دنبال آنژیوپلاستی ترانس لومینال، بیمار تنها یک روز در بیمارستان بستری می شود و نسبت به پیوند بای پس عروق کرونر هزینه های کمتری پرداخت می کند، اما باید دید که آیا بین کیفیت زندگی افراد در این دو گروه اختلافی وجود دارد.

روش کار.این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی چهار مرحله­ای آینده نگر بر روی 115 بیمار با عمل آنژیوپلاستی کرونری ترانس لومینال و 126 بیمار تحت عملجراحی بای پس عروق کرونر در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در فاصله سالهای 1386 تا 1384 بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای 40 سؤالی با پرسش هاییدرباره مشخصات دموگرافیک، اطلاعات بیماری و کیفیت زندگی واحد های مورد مطالعه بود. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی تست، کای دو، آزمون دقیق فیشر و آزمون فریدمن استفاده شد.

یافته ها.نتایج پژوهش نشان داد هر دو گروه پس از عمل، افت کیفیت زندگی داشته اند (P≤0.001).اما کیفیت زندگی در هر دو گروه تحت مطالعه در فاصله سه، شش و دوازده ماه بعد از عمل با هم اختلاف آماری معنی داری داشته است(P≤0.001).

نتیجه گیری.لازم است تیم درمان، بیماران و خانواده هایشان را پس از انجام هر کدام از این عملها حمایت کنند و آموزشهای لازم در این دوران را به بیماران بدهند و آنها را تشویق به پیگیری وضعیت بیماری خود نمایند.


ابراهیم فلاح طاهر پذیر، شراره ضیغمی محمدی، فرزاد فهیدی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف. هدف از مطالعه حاضر بررسی درک بیماران مبتلا به بیماری قلبی عروقی از منافع و موانع رفتارهای ارتقاء سلامتی بود.  

زمینه. بر اساس مدل ارتقاء سلامتی پندر، رفتارهای عاطفی خاصی مانند درک از منافع و موانع بر تغییر رفتارهای سلامتی اثر دارند.

روش کار. در این مطالعه توصیفی-مقطعی، 260 بیمار قلبی عروقی از بخش تست ورزش بیمارستان تامین اجتماعی شهریار در سال 1388 انتخاب شدند. روش نمونه گیری در مطالعه حاضر به روش آسان بود. داده ها به روش مصاحبه جمع آوری گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه ارزیابی منافع و پرسشنامه ارزیابی موانع بود. اطلاعات توسط نرم افزار آماری  SPSSبا استفاده از آمار توصیفی، تی تست، آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید.

یافته ها. یافته ها نشان داد که میانگین نمره درک از منافع رفتارهای ارتقاء سلامتی 83/3±14/41 بود و 7/83 درصد بیماران درک بالایی از منافع رفتارهای ارتقاء سلامت داشتند. درک از منافع رابطه آماری معناداری با سطح تحصیلات (024/0=p) و شغل (021/0=p) داشت. میانگین نمره درک از موانع رفتارهای ارتقاء سلامتی 31/6±81/26 بود و 3/66 درصد بیماران درک متوسطی از موانع رفتارهای ارتقاء سلامت داشتند. درک از موانع رابطه آماری معناداری با جنس (034/0=p) و وضعیت تأهل (047/0=p) داشت. همبستگی معکوس معناداری بین درک از منافع رفتارهای ارتقاء سلامتی و درک از موانع رفتارهای ارتقاء سلامتی وجود داشت (001/0=P).

نتیجه گیری. با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر می رسد افزایش درک بیماران قلبی عروقی از منافع رفتارهای ارتقاء سلامتی با کاهش موانع رفتارهای ارتقاء سلامت همراه است. ممکن است مداخلات آموزشی توسط پرستاران حرفه ای برای بیماران مبتلا به بیماری قلبی عروقی به پیروی از رفتارهای ارتقاء سلامت کمک نماید.


رضا شهرآبادی، مهناز سید شهدایی، فاطمه حسینی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف. مطالعه حاضر با هدف تعیین آسیب های ناشی از وسایل نوک تیز و برنده در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در شهر تهران در سال 1389 انجام گرفته است.

زمینه. وسایل نوک تیز و برنده می توانند باعث انتقال عوامل بیماری زای خونی مثل ویروس ایدز، ویروس هپاتیت B، ویروس هپاتیت C به بدن شوند. سالیانه 66 هزار بیماری هپاتیت B، 16 هزار بیماری هپاتیت C و هزار مورد بیماری ایدز در نتیجه تماس با وسایل نوک تیز در میان کارکنان بهداشتی در سراسر جهان اتفاق می افتد. پرستاران تقریباً در تمام آسیب های ناشی از وسایل نوک تیز شرکت دارند.

روش کار. این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود که در آن به منظور بررسی آسیب های ناشی از وسایل نوک تیز از پرسشنامه دانشگاه ویرجینیا موسوم به شبکه اطلاعاتی پیشگیری استفاده گردید و در مجموع 76 نفر از پرستاران بخش داخلی جراحی و 44 نفر از پرستاران بخش ویژه بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در این مطالعه شرکت کردند. به منظور سازماندهی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد.

 یافته ها. بر اساس یافته ها بیشترین این آسیب ها در اتاق بیماران و کمترین آن در اتاق درمان می باشد. از بین کل افراد مورد مطالعه 55.8 درصد از آنها هیچ گونه اقدامی پس از نیدل استیک شدن انجام نداده اند و 35 درصد از آنها توسط بخش، پیگیری شده است و 2/9 درصد از افراد مورد مطالعه پس از آسیب توسط بخش، پیگیری نشده است.

نتیجه گیری. با توجه به فراوانی بالای آسیب های ناشی از وسایل نوک تیز، اجرای برنامه های آموزشی در محیط کار ضروری به نظر می رسد. آموزش مناسب می تواند تأثیر به سزایی بر کاهش آسیب های ناشی از وسایل نوک تیز در پرسنل مراکز درمانی داشته باشد.


پریسا رمضان نژاد ، علیرضا علیزاده قویدل، مازیار غلامپور، هومن بخشنده، علی انصاری فر،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر استفاده از جوراب ضد آمبولی در پیشگیری از بروز ادم اندام تحتانی پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.

زمینه. خارج کردن ورید صافن ساق پا در عمل جراحی پیوند عروق کرونر می تواند موجب ادم ساق شود و درمان فشاری اغلب جهت پیشگیری از این مشکل استفاده می شود.

روش کار. در این مطالعه هم­گروهی آینده نگر 106 بیمار از مرکز قلب و عروق شهید رجایی تهران که تحت جراحی پیوند عروق کرونر الکتیو قرار گرفتند در یک دوره ده ماهه (از خرداد الی اسفند1390) بررسی شدند و در پایان هفته چهارم پس از عمل جراحی بر اساس نحوه استفاده از جوراب ضدآمبولی به دو گروه تقسیم گردیدند. گروه اول، افرادی که پس از جراحی به طور مرتب و مستمر از جوراب ضد آمبولی استفاده نمودند (گروه جوراب ضد آمبولی)، و گروه دوم، افرادی که پس از عمل از جوراب ضد آمبولی استفاده نکردند یا به طور نامنظم استفاده کردند (گروه شاهد). شدت ادم اندام تحتانی و تغییرات محیط ساق و محیط ران به دنبال جراحی بین دو گروه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها. بر اساس یافته ها میزان بروز و شدت بروز ادم اندام تحتانی در گروه جوراب ضد آمبولی در هفته چهارم پس از عمل به طور معنی داری پایین تر بود (P≤0.001). همچنین، افزایش محیط ساق پس از جراحی در گروه جوراب ضدآمبولی به طور معنی دار پایین تر بود، ولی محیط ران دارای اختلاف قابل توجهی نبود (P≤0.05). یافته ها نشان دادند که وزن (0.035=P) و میزان فعالیت روزانه (0.002=P) به طور معنی داری با بروز ادم اندام تحتانی ارتباط داشتند، اما سن، جنس، قد، استفاده از داروی دیورتیک، ابتلا به دیابت، رژیم غذایی با محدودیت مصرف نمک، ابتلا به عوارض قلبی پس از عمل، ابتلا به عوارض زخم پای دونور و روش استفاده از ورید صافن با بروز ادم ارتباط آماری معنی داری نداشتند.

نتیجه گیری. این مطالعه نشان داد استفاده مرتب و منظم از جوراب ضد آمبولی تأثیر قابل توجهی در پیشگیری از بروز ادم اندام تحتانی و کاهش درجه آن به دنبال صافنکتومی در بیماران تحت جراحی پیوند عروق کرونر قلب دارد.


سیاوشی سعید، مریم روشندل، آرمین زارعیان، لیلا اتفاق،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر بازتوانی قلبی بر کیفیت زندگی بیماران تحت CABG انجام شد.

زمینه. امروزه جراحی پیوند بای پس عروق کرونر  (CABG)در بسیاری از بیماران، جهت برطرف نمودن مشکلات ناشی از بیماری های قلبی عروقی متداول است.

روش ها کار. در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 100 بیمار پس از عمل جراحی پیوند عروق کرونر به روش مبتنی بر هدف و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه از بین  بیماران (جامعه در دسترس) به طور تصادفی به دو گروه مساوی مداخله و کنترل تقسیم شدند. مرحله دوم برنامه بازتوانی قلبی به مدت 24 جلسه برای گروه آزمون انجام شد و گروه کنترل از برنامه های معمول پیروی کردند. برای ارزیابی، از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی 36SF- در زمان ترخیص یا شروع بازتوانی، هفته چهارم یا جلسه 12 بازتوانی قلبی و هفته هشتم یا جلسه 24 بازتوانی قلبی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های تی مستقل، مجذور کای و  RMANOVA استفاده شد.

یافته ها. گروه های آزمون و کنترل از لحاظ متغیرهای دموگرافیک اختلاف معناداری با یکدیگر نداشتند. مقایسه بین دو گروه آزمون و کنترل با استفاده از آزمون تی مستقل نشان داد که تقریباً در تمام مقیاس های متغیرهای کیفیت زندگی، بعد از 12 جلسه بازتوانی قلبی در گروه آزمون (4 هفته بعد از ترخیص در گروه کنترل)، تفاوت معناداری وجود دارد. مقایسه بین دو گروه آزمون و کنترل نشان داد که بعد از 24 جلسه بازتوانی قلبی در گروه آزمون ( 8 هفته بعد از ترخیص در گروه کنترل)، متغیرهای عملکرد جسمی، سلامت عمومی، نشاط و سرزندگی، ایفای نقش روحی (محدودیت عاطفی)، سلامت روانی، اجزای سلامت جسمی، اجزای سلامت روانی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد.

نتیجه گیری. نتایج مطالعه حاضر دلالت بر بهبود کیفیت زندگی با انجام مداخله بازتوانی قلبی دارد. بنابراین، توجه بیشتر به مقوله بازتوانی قلبی امری لازم و ضروری است.


مجید قلی پور، آرزو تبریزی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف. این پژوهش با هدف بررسی شیوع عوامل خطرزای قلبی عروقی در بین دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف انجام شد.

زمینه.بیماری های قلبی - عروقی از دلایل عمده مرگ و میر و از کار افتادگی در ایران به شمار می رود که چاقی یکی از دلایل عمده آن است. یک راه حل برای جلوگیری از این بیماری،پیشگیری اولیه در سنین جوانی است. پژوهش هادر زمینه شیوع عوامل خطرزای قلبی – عروقی در بین دانشجویان،به خصوص در مورد دانشجویان فنی – مهندسی محدود است و اطلاعاتی در این زمینه در دسترس نیست.

روش کار.تعداد 223 دانشجویدانشگاه صنعتی شریف (150 مرد، با میانگین سنی 33/20 و 73 زن، با میانگین سنی 36/20) در این پژوهش مقطعی شرکت کردند. داده هااز طریق پرسشنامه، آزمایش خون، و اندازه گیری های آنتروپومتریک جمع آوری شد.

یافته‌ها. شیوع اضافه وزن و چاقی، 29/19 درصد (66/22 درصد در مردان و 33/12 درصد در زنان)؛و شیوع چاقی مرکزی بر اساس شاخص دور کمر، 97/21 درصد (18 درصد در مردان و 14/30 درصد در زنان) بود. همچنین، 09/60 درصد از آزمودنی ها غیر فعال و 50/43 درصد دچار کمبود HDL-C بودند. مقادیر زیاد تریگلیسرید و پرفشاری خون نیزبه ترتیب در 21/12 درصد و 8/14 درصد نمونه ها مشاهده شد. حداقل دو عامل خطرزای قلبی – عروقی در87 درصد آزمودنی ها وجودداشت.همبستگی مثبت معنی داری بین شاخص توده بدنی با فشار خون سیستولیک (0005/0=Pو224/0=r) و تری گلیسرید (014/0= Pو147/0=r) و همبستگی منفی معنی داریبین شاخص توده بدنیبا HDL-C(002/0=P و189/0-=r) وجود داشت.

نتیجه‌گیری. یافته های این پژوهش نشان داد که میزان شیوع عوامل خطرزای قلبی – عروقی در دانشجویان این دانشگاه زیاد است وجهت پیشگیری و ارتقاء سلامت آنها، ارائه یک راهکار مناسب و بررسی های مربوطه ضروری است.

هدف. این پژوهش با هدف بررسی شیوع عوامل خطرزای قلبی عروقی در بین دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف انجام شد.

زمینه.بیماری های قلبی - عروقی از دلایل عمده مرگ و میر و از کار افتادگی در ایران به شمار می رود که چاقی یکی از دلایل عمده آن است. یک راه حل برای جلوگیری از این بیماری،پیشگیری اولیه در سنین جوانی است. پژوهش هادر زمینه شیوع عوامل خطرزای قلبی – عروقی در بین دانشجویان،به خصوص در مورد دانشجویان فنی – مهندسی محدود است و اطلاعاتی در این زمینه در دسترس نیست.

روش کار.تعداد 223 دانشجویدانشگاه صنعتی شریف (150 مرد، با میانگین سنی 33/20 و 73 زن، با میانگین سنی 36/20) در این پژوهش مقطعی شرکت کردند. داده هااز طریق پرسشنامه، آزمایش خون، و اندازه گیری های آنتروپومتریک جمع آوری شد.

یافته‌ها. شیوع اضافه وزن و چاقی، 29/19 درصد (66/22 درصد در مردان و 33/12 درصد در زنان)؛و شیوع چاقی مرکزی بر اساس شاخص دور کمر، 97/21 درصد (18 درصد در مردان و 14/30 درصد در زنان) بود. همچنین، 09/60 درصد از آزمودنی ها غیر فعال و 50/43 درصد دچار کمبود HDL-C بودند. مقادیر زیاد تریگلیسرید و پرفشاری خون نیزبه ترتیب در 21/12 درصد و 8/14 درصد نمونه ها مشاهده شد. حداقل دو عامل خطرزای قلبی – عروقی در87 درصد آزمودنی ها وجودداشت.همبستگی مثبت معنی داری بین شاخص توده بدنی با فشار خون سیستولیک (0005/0=Pو224/0=r) و تری گلیسرید (014/0= Pو147/0=r) و همبستگی منفی معنی داریبین شاخص توده بدنیبا HDL-C(002/0=P و189/0-=r) وجود داشت.

نتیجه‌گیری. یافته های این پژوهش نشان داد که میزان شیوع عوامل خطرزای قلبی – عروقی در دانشجویان این دانشگاه زیاد است وجهت پیشگیری و ارتقاء سلامت آنها، ارائه یک راهکار مناسب و بررسی های مربوطه ضروری است.


گلرخ مریدی، شهناز خالدی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

هدف. هدف از این مطالعه تعیین مشخصات دموگرافیک در بیماران بستری در آی سی یو و ارتباط آن با شیوع وعلل بروز تب در ایشان بود.

زمینه. بروز تب به عنوان یک مشکل شایع مطرح است. حدود 70 درصد بیماران بستری در بخش آی سی یو دچار تب می شوند که می تواندمنجر به افزایش میزان مرگ ومیر در آنان گردد.

روش کار.این مطالعه، از نوع توصیفی-تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل 110 بیمار بستری در بخشهایآی سی یو بیمارستانهایآموزشی شهر سنندج بودند کهدربدو ورودبه آی سی یو تب نداشتند و24 ساعت بعددرجه حرارت بالاتر از 3/38 درجه سلسیوس داشتند. از میان ایشان، کلیه بیماران تب دار در فاصله زمانی اسفند ماه سال 86 تا مردادماه1387به عنوان نمونهپژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده هاپرسشنامه ای استاندارد بود، که پس از تکمیل آنها توسط پرسشگر کدبندی شدو سپس داده ها  با استفاده از روش‌های آماری SPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها.نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که علل عفونی بروز تب در 02/38 درصد نمونه های مورد پژوهش، عفونت ناشی از کاتتر و در 5/34 درصد نیز پنومونی ناشی از ونتیلاتور و در 5/14 درصد، مشکلات ایجاد شده به دلیل عوارض ناشی از عفونت زخم ها بود. همچنین، نتایج حاصل از این بررسی در مورد علل غیر عفونی بروز تب نشان داد که 1/29 درصد از آنها، ناشی از پنومونی آسپیراسیون بود. آزمون آماری کای دو رابطه معنی دار آماری بین سن (01/0)، مدت اقامت در بیمارستان (05/0) و میزان نمره هوشیاری بیمار بر مبنای مقیاس گلاسگو (01/0) رابابروز تب نشان داد.

نتیجه گیری. بروز تب در بخش آی سی یو  یکی از عوارض نسبتاً شایع دربیماران بستری می باشد. فراوانی این عارضه در این بررسی شبیه و حتی پایین تر از فراوانی گزارش شده مطالعاتی است که در سایر مناطق انجام شده و نشاندهنده آن است که علیرغم کم­تر بودن امکانات درمانی در منطقه مورد مطالعه، استانداردهای کنترل عفونت و اصول مراقبت از بیمار به خوبی رعایت می شود. 


سعید سیاوشی، مریم روشندل، آرمین زارعیان، لیلا اتفاق،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

هدف.هدف از این مطالعه بررسی تأثیر بازتوانی قلبی بر شاخص های همودینامیک بیماران تحتجراحی پیوند بای پس عروق کرونر بود.

زمینه. امروزه جراحی پیوند بای پس عروق کرونر در بسیاری از بیماران جهت برطرف نمودن مشکلات ناشی از بیماری های قلبی عروقی متداول است.

روش کار.این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی انجام شدو 50 بیمار پس از عمل جراحی پیوند عروق کرونر به روش مبتنی بر هدف و با لحاظ کردن معیارهای ورود به مطالعه، از بین بیماران (جامعه در دسترس) انتخاب شدند. فاز دوم برنامه بازتوانی قلبی به تعداد 24 جلسه بر روی بیماران انجام شد. برای ارزیابی از پرسشنامه دموگرافیکی و برگه ثبت وضعیت همودینامیک در شروع بازتوانی، جلسه 12 بازتوانی قلبی و جلسه 24 بازتوانی قلبی استفاده شد. جهت آنالیز داده هااز نرم افزارSPSS، آزمون مجذور کای وRMANOVA استفاده شد.

یافته­ها.بیماران از لحاظ متغیرهای دموگرافیک اختلاف معناداری با یکدیگر نداشتند. نتایج نشان داد که اختلاف معناداری از نظر متغیرهای فشار خون سیستول، تعداد نبض و اشباع هموگلوبین شریانی بین مراحل مطالعه وجود دارد. نتایج نشان داد که در این متغیرهابین جلسه اول و پایان دوره بازتوانی (جلسه 24) و همچنین، بین جلسه اول و حین دوره بازتوانی (جلسه 12) اختلاف معناداری وجود دارد.همچنین، بین جلسه 12 و پایان دوره بازتوانی (جلسه 24) از نظر فشارخون دیاستولیک اختلاف معنادار وجود دارد(045/0=p)، ولی اختلاف سایر پارامترهای همودینامیک معنادار نبود.

نتیجه گیری. نتایج مطالعه حاضر دلالت بر بهبود نسبی برخی از شاخص های همودینامیک با انجام مداخله بازتوانی قلبی دارد. بنابراین، توجه بیشتر به مقوله بازتوانی قلبی امری لازم و ضروری است.


حشمت اله حیدری، مرحمت فرهانی نیا، محمد تقی صفدری، حمید حقانی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

هدف. این مطالعه با هدف تعیین عملکرد اعضاء خانواده به هنگام مواجهه با حمله قلبی بیمار و ارتباط آن با آگاهی ایشان در این زمینه انجام شد.

زمینه.حمله حاد قلبی از شایع­ترین، جدی­ترین و کشنده­ترین بیماریها است. این بیماری به سرعت در سطح جهان و ایران در حال افزایش است و از مهم­ترین عوامل مرگ به شمار می رود. عملکرد افرادی که در دقایق اولیه با بیمار مبتلا به حمله قلبی سروکار دارند در پیش آگهی بیماری،‌ مرگ و زندگی وی اهمیت ویژه ای دارد.

روش کار.این مطالعه از نوع همبستگی-توصیفی بود. تعداد 300 نفر از اعضاء خانواده بیماران مبتلا به حمله قلبی بستری در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، واحدهای پژوهش را تشکیل دادند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و به روش نمونه‌گیری مستمر گردآوری شد. روایی ابزار از طریق اعتبار محتوی و پایایی آن در قسمت آگاهی، از طریق آزمون مجدد و در بخش عملکرد، از طریق همسانی درونی(92/.) تعیین گردید.

یافته ها.یافته‌ها نشان دهنده سطح خوب آگاهی، ولی عملکرد ضعیف واحدهای مورد پژوهش در مواجهه با بیماران مبتلا به حمله قلبی بودند. همچنین، بین عملکرد و آگاهی واحدهای مورد پژوهش ارتباط معنا‌دار وجود داشت(004/0P =)؛ اما بین آگاهی و عملکرد با سطح تحصیلات، سن، و جنس ارتباط معناداری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری.علی رغم سطح خوب آگاهی واحدهای مورد پژوهش، هیچ­کدام از آنان عملکرد خوبی در مواجهه با بیماران حمله قلبی نداشتند. لذا پیشنهاد می شود آموزش عموم مردم در مورد چگونگی مواجهه با بیماران حمله قلبی بیشتر و به صورت ملموس تر انجام گیرد و پژوهش های بیشتری در این زمینه انجام شود تا بتوان راهکارهای مناسب جهت ارتقاء سطح آگاهی و عملکرد اعضاء خانواده و افراد جامعه در این مورد را توسعه داد.


صدیقه عارفی، معصومه ذاکری مقدم، شهرزاد غیاثوندیان، حمید حقانی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

هدف. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه بازتوانی قلبی فاز یک بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونری اجرا گردید.

زمینه.عوامل روانشناختی متعددی از جمله اضطراب و افسردگی، در پیش آگهی، سیر بهبودی و پیروی از درمان در بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونری نقش دارند. برنامه های بازتوانی قلبی جزئی مهم از طرح مراقبتی برای اکثر بیماران قلبی می باشند.

مواد و روش ها. این پژوهش یک کارآزمایی بالینی غیر تصادفی و دو گروهی است. برای هر گروه، 44 نفر از بیماران سندرم حاد کرونری و دارای شرایط لازم ورود به مطالعه، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمون در چهار جلسه آموزشی برنامه بازتوانی قلبی شامل آشنایی با عوامل خطرزای بیماری قلبی، رژیم غذایی و دارویی، روش های پیشگیری از اضطراب و افسردگی، آموزش و انجام تمرینات ورزشی شرکت کردند و درانتها نیز کتابچه آموزشی ارائه شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با بیماری و پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستانی(HADS) استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(تی زوجی و مستقل و مجذور کای دو، تست دقیق فیشر) و با استفاده از نرم افزار 16/ SPSSمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

یافته ها. بر اساس یافته های پژوهش، قبل از مداخله، بین دو گروه از نظر مشخصات فردی و اطلاعات مربوط به بیماری و اضطراب و افسردگی تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد. بعد از اجرای مداخله، نتایج نشان داد که بین میانگین سطح اضطراب و افسردگی دو گروهاختلاف آماری معنی داری وجود دارد که حاکی از کاهش سطح اضطراب و افسردگی بیماران در گروه آزمون بود(001/0P<).

نتیجه گیری. بر اساس یافته ها، برنامه بازتوانی قلبی فاز یک موجب کاهش اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونری شد. لذا می توان این برنامه را به عنوان یک روش مؤثر در برنامه اجرایی مراقبت های پرستاری از بیماران سندرم حاد کرونری قرار داد.


فرهاد جعفری، فرامرز فلاحی، محمد حسن قوسیان مقدم، ناهید خلدی، محمود صمدپور، ملیحه امین زاده، محبوبه آقایی، فاطمه اعظمی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

هدف.هدف این مطالعه ارزیابی سطح آگاهی زنان در مورد عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی بود.

زمینه.با گسترش مدرنیته و فرهنگ شهرنشینی میزان شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در جهان به سرعت در حال افزایش است.

روش کار.این پژوهش یک مطالعه مقطعی می باشد که جامعه هدف آن را زنان گروه سنی 14 تا 66 ساله تشکیل می دهند. حجم نمونه 735 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت بررسی اعتبار پرسشنامه از روش تحلیل محتوا و برای اطمینان از پایایی از روش آزمون مجدد استفاده شد. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مناسب استفاده شد.

یافته ها.میانگین سنی شرکت کنندگان، 5 ± 4/23 سال بود. میانگین توده بدنی آنها 3 ± 7/21 کیلوگرم بر مترمربع به دست آمد. همچنین، 1/50 درصد شرکت کنندگان معتقدبودند اطلاعاتشان در خصوص بیماریهای قلبی عروقی کم وناکافی است. بیشترین منبع کسب اطلاعات افراد رادیو و تلویزیون (3/65 درصد) بود. از بین عوامل مؤثر در ایجاد بیماریهای قلبی عروقی، نمونه ها به سیگار کشیدن (2/93 درصد)، فشار عصبی و استرس (8/92 درصد)، چاقی (2/91 درصد)، چربی خون بالا (4/89 درصد)، مصرف غذای چرب (7/88 درصد) بیش از دیگر موارد اشاره داشتند. به علاوه، 2/75 درصد نمونه ها توانستند حداقل 50 درصد میانگین نمره آگاهی را کسب نمایند. نمره آگاهی با افزایش سن و تحصیلات و استفاده از رسانه های دیداری ارتباط معنی دارآماری داشت (به ترتیب003/0=P، 039/0=P و012/0=P). بین سطح آگاهی افراد با وضعیت تأهل و سطح اقتصادی ارتباط معنی داری یافت نشد(05/0

نتیجه گیری.پیشنهاد می گردد جهت ارتقاء آگاهی و کنترل ریسک فاکتورهای بیماریهای قلبی عروقی برنامه های مدون آموزشی، متناسب با سن، جنس، تحصیلات و فرهنگ گروههای مختلف جامعه طرح ریزی گردد.


صدیقه فیاضی، محمدهاشم عبدی، ندا صیادی، شهناز رستمی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

خلاصه

هدف. هدف این پژوهش، بررسی عملکرد پرستاران بخش های مراقبت ویژه قلبی در کاربرد استرپتوکیناز وریدی برای بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد بود.

زمینه.انفارکتوس میوکارد از بیماریهای شایع می باشد که استفاده از داروهای ترومبولیتیک از جمله استرپتوکیناز باعث کاهش مرگ و میر در این بیماران می شودو پرستاران در تزریق دارو نقش مهم و حیاتی دارند.

روش کار.پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که در آن 68 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه و اورژانس قلب مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست مشاهده عملکرد پرستاران بود.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی فراوانی و درصد و آمار استنباطی کای اسکوئر استفاده شد.

یافته ها. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که نحوه ارائه مراقبت های پرستاری ارائه شده به بیماران در مرحله قبل از تزریق در 9/52 درصد موارد در حد متوسط بود.اما در مرحله حین تزریق در 4/55  درصد موارد و در مرحله بعد از تزریق در 6/45 درصد موارد در حد ضعیف بود.

نتیجه گیری.در مجموع با توجه به این­که مراقبت های ارائه شده به بیماران در حد متوسط یا ضعیف بود توصیه می شود تا کوشش بیشتری جهت آموزش پرستاران در این زمینه انجام شود.


فریبا نصیری زیبا، فائزه بوغیری ،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

خلاصه

هدف. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت بهداشت روان پرستاران بخش های مراقبت ویژه (آی سی یو، سی سی یو، اورژانس، و دیالیز) بیمارستان های آموزشی شهر تهران انجام شده است. 

زمینه. پرستاری حرفه ای سخت و طاقت فرسا است که نیاز به صبر و تحمل بی پایان در برخورد با بیمار و خانواده اش دارد. همچنین، پرستاران باید دانش خود را در تمام مباحث مربوط به پرستاری به روز کنند، اما به نظر می رسددستیابی هم زمان به دانش روز و انجام وظایف حرفه ای که قسمت اعظم وقت پرستاران را برای رفع نیاز بیماران و خانواده هایشان به خود اختصاص می دهد برای آنان بسیار مشکل باشد. این مسائل و استرس ناشی از آنها می تواند پرستاران را چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی در معرض خطر و آسیب قرار دهد. به علاوه، احتمال ایجاد این آسیب ها در پرستاران بخش های مراقبت ویژه به دلیل استرس های تشدید شده حرفه ای، بیشتر است.

روش کار. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی است. نمونه پژوهش شامل 375 نفر از پرستاران بخش های مراقبت ویژه با سابقه حداقل یک سال پرستاری و شش ماه پرستاری در بخش مراقبت ویژه به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه خستگی چالدر، مقیاس سنجش اضطراب همیلتون، و شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ بودند که توسط پرستاران شرکت کننده تکمیل شدند. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS  تجزیه و تحلیل شدند.

یافته ها. یافته ها نشان دادند که 73درصد پرستاران سطح اضطراب خفیف و 5/16درصد نیز سطح اضطراب خفیف تا متوسط داشتند. بقیه پرستاران نیز با درصدهای کمتر، در سطوح اضطرابی متوسط تا شدید و شدید قرار گرفتند. در زمینه کیفیت خواب، 89درصد پرستاران کیفیت خواب بدی داشتند. از نظر خستگی، تمامی پرستاران شرکت کننده خستگی متوسط تا شدید را گزارش کردند.

نتیجه گیری. پرستاران بخش های مراقبت ویژه بیمارستانهای آموزشی شهر تهران، وضعیت بهداشت روان مطلوبی ندارند. بیشتر این پرستاران از کیفیت بد خواب، خستگی متوسط تا شدید، و اضطراب خفیف یا خفیف تا متوسط رنج میبرند که با توجه به نقش قابل توجه آنان در مراقبت از سلامتی بیمار، نیازمند توجه ویژه مسئولین است.


سیما هاشمی، معصومه ذاکری مقدم،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

خلاصه

هدف. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آرام سازی عضلانی و موسیقی درمانی بر سطح اضطراب بیماران در انتظار کاتتریسم قلبی انجام شد.

زمینه.اضطراب یکی از شایع ترین هیجانات انسانها است که ناشی از تجربیات مثبت یا منفی زندگی می باشدو در سطوح بالاعوارض زیادی برتمام دستگاه های بدن دارد. همه افراد در موقعیت های تنش زا مانند تکنیک های تشخیصی تهاجمی، سطح بالایی از اضطراب راتجربه می کنند و یکی از مهمترین وظایف پرستاران کنترل اضطراب بیماران است.

روش کار. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربیاست که در یکی از بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران برروی150نفربیماردرانتظار کاتتریسم قلبی انجام شد. بیماران پس از تکمیل رضایت نامه،به طور تصادفی در یکی از سه گروه آرام سازی عضلانی، موسیقی درمانی و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات فردی وبیماری و برگه خودگزارش دهی سطح اضطراب وروش گردآوری اطلاعات ازطریق مصاحبه و خودگزارش دهی بود.یک ساعت قبل از کاتتریسم قلبی سطح اضطراب واحدهای مورد پژوهش درسه گروه اندازه گیری شد،سپس گروه آرام سازی عضلانی به مدت بیست دقیقه، نوار ضبط شده دستورالعمل انجام آرام سازی عضلانی بنسون را از طریق گوشی و هدفون شنیدند و انجام دادند و گروه موسیقی درمانی نیز به مدت بیست دقیقه نوار موسیقی درمانی را از طریق گوشی و هدفون شنیدند. پس از اجرای دو مداخله،سطح اضطراب واحدها دوباره بررسیشد. درگروه کنترل، مراقبت های استاندارد پرستاری انجام شد و یک ساعت قبل وبلافاصله قبل از کاتتریسم قلبی سطح اضطراب بیماران اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزارSPSSوآزمونهای آماریفیشر،من ویتنی وکروسکال والیس انجام گرفت.

یافته ها. دراین مطالعه،پس از انجام آرام سازی عضلانی و موسیقی درمانی در دو گروه مداخله، سطح اضطراب بیماران کاهش معنی دارییافت (001/0P<)، درحالیکه درگروه کنترل، بلافاصله قبل از کاتتریسم قلبی این میزان بیشترشد.یافته های حاصل ازاین مطالعه نشان داد که بلافاصله قبل از کاتتریسم قلبی، بین سه گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری در سطح اضطراب وجود داشت (001/0P<).

 

نتیجه گیری.براساس نتایج این پژوهش،هر دو مداخله آرام سازی عضلانی بنسون و موسیقی درمانی یه طور معنی داری موجب کاهش سطح اضطراب بیماران شدند وموسیقی درمانی اثر کاهنده بیشتری برسطح اضطراب بیماران در انتظار کاتتریسم قلبی داشت.



صفحه 1 از 11    
اولین
قبلی
1
...
 

فصلنامه پرستاری قلب و عروق Iranian Journal of Cardiovascular Nursing
Persian site map - English site map - Created in 0.21 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4652